فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۶۰۱ تا ۱۲٬۶۲۰ مورد از کل ۷۸٬۴۱۹ مورد.
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
7 - 19
حوزههای تخصصی:
In this paper I consider all the ways known to me of trying to make sense of the idea of something’s being good in a respect, though perhaps not good overall. My conclusion is that none of them is at all successful, so that the idea of something’s being good in a respect remains a mystery.
نگرش انسان به رویدادهای زندگی از منظر مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
77 - 99
حوزههای تخصصی:
زندگی انسان از آغاز تا پایان حیات شامل رویدادهای مختلفی است که معمولاً در دو گروه خوشایند و ناخوشایند تقسیم بندی می شود. پرسش از چیستی و چرایی وقوع این رویدادها و چگونگی ارزیابی خوب و بد بودن آنها و همچنین بحث درباره ی نحوه ی مواجهه با این پیشامدها، از دغدغه های دیرینه ای است که هریک از مکاتب فکری و اعتقادی جهان، پاسخ های مختلفی به آن ها ارائه داده اند. در این میان، عارفان مسلمانی چون مولوی نیز به تفصیل در این باره بحث کرده اند. در پژوهش حاضر که به شیوه ی توصیفی-تحلیلی انجام شده است، علل وقوع رخدادهای خوشایند و ناخوشایند زندگی و همچنین نحوه ی برخورد انسان با این رویدادها از منظر مثنوی معنوی به عنوان یکی از امّهات متون ادبیات عرفانی بررسی می شود. در این راستا، نتایج پژوهش نشان می دهد از نظر مولانا در مثنوی، ضمن اینکه منشأ همه ی رویدادهای هستی اراده ی خداست، اما مطابق همان اراده ی الهی، دلیل وقوع پیشامدهای مختلف زندگی، یا عملکرد خود انسان است یا امتحانی برای سنجش و هدایت او به کمال. به نظر مولوی، معیار ارزیابی رخدادها، ظاهر خوشایند و ناخوشایند آنها نیست؛ بلکه چگونگی تأثیر آن ها بر رشد و کمال آدمی است. همچنین تسلیم، شکر و صبر، توصیه های مولوی برای مواجهه با پیشامدهای گوناگون زندگی است.
بررسی اعتبار استدلال انباشتیِ فیلیپ کویین بر اثبات وجودشناسانه اراده گرایی الهیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
101 - 122
حوزههای تخصصی:
بازخوانی مجدد نظریه امر الهی در سده اخیر سبب شده است که تقریرهای قابل دفاع تری از این نظریه ارائه شود. فیلیپ کویین یکی از فیلسوفان برجسته ای است که در آثار خود سعی دارد تا وابستگی وجودشناسانه اخلاق را به خدا در دین مسیحیت اثبات نماید. وی با تفکیک حوزه وظایف و ارزش های اخلاق ادعا می کند که وظایف اخلاقی به فرمانِ الهی و ارزش های اخلاقی به ذاتِ خوبِ خدا وابسته هستند. وی برای اثبات این ادعا از یک استدلال انباشتی بهره می برد و با ارائه چهار شاهد از سنت مسیحی نشان می دهد که مسیحیت از وابستگی وجودشناسانه اخلاق به خدا حمایت می کند. ماهیت عمل عبادی، اخلاق انجیل، هرمونوتیک کتاب مقدس و تبیین کلامیِ حاکمیتِ مطلق خدا شواهدی است که به عقیده کویین، تجمیع و انباشت آنها توانایی اثباتِ این ادعا را دارد. در این نوشتار پس از تبیین دقیق نظریه و استدلال کویین، با روشی تحلیلی، نشان داده خواهد شد که دلیل کویین اعم از مدعایش است. نکته محوری در نقد ارائه شده این است که نگارنده با پذیرشِ موجه و معتبر بودنِ استدلال انباشتی، به دنبال آن نیست که ناقص بودن هر یک از شواهد را به تنهایی نشان دهد؛ بلکه با پذیرش اینکه این شواهد تنها در کنار یکدیگر توانایی اثبات نتیجه را دارند، نشان داده خواهد شد که نتیجه ی اخذ شده در این استدلالِ انباشتی، مطابق با مدعای مطرح شده توسط کویین نیست. کویین مدعی است که اخلاق از منظر وجودشناسانه به خدا وابسته است؛ در حالی که استدلال انباشتی وی اصل وابستگی را به اثبات می رساند و نه نوع وجودشناسانه آن را به طور خاص.
اعتبارسنجی مطهریت «غیبت مسلمان»، «ظاهر حال مسلمان» و «وصف مسلمانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲۷
129 - 109
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در فقه امامیه ازجمله مطهرات محسوب شده و دیدگاه های متنوعی را درباره شرایط مطهریت و حدود و ثغور آن متوجه خود یافته، غیبت مسلمان است؛ بدین معنا که اگر شخص مسلمان برای مدتی غایب شود، درصورتی که بدن و سایر متعلّقاتِ او مثل لباس، فرش، ظرف و... متنجس باشد، به طهارت آن ها حکم می شود. بسیاری از فقها در حالی به حکمِ طهارت مسلمان بر اساس غیبت او و ذیل شرایطی خاص یا بر پایه مطهریتِ ظاهر حال مسلمان باور آورده اند که در موضوعیت و حتی طریقیت این دو عنوان برای حکم به تطهیر، تردید جدی وجود دارد. در این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی، پس از بررسی اقوال و ادله فقها در خصوص مطهریت غیبت مسلمان و شروط آن و نیز درباره مطهریت ظاهر حال مسلمان این نتیجه به دست آمده که این دو عنوان نقشی مستقل در مطهریت بدن و متعلقات او ندارند، بلکه مطهریت برآیند اتصاف شخص به وصف مسلمانی است که شمولش از دو عنوان مذکور بیشتر است.
واکاوی نسبت حقیقت و معنا در قرآن در نظر علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
83 - 67
حوزههای تخصصی:
تنزیل قرآن از منبع حقیقتی است که مصحف شریف و ظاهر قرآن صورت نازله آن بوده و در تناظر با عالم تکوین است. از طرفی قواعد زبان شناسی و وجود شناسی خاص قرآن؛ بین الفاظ، معانی و حقایق آن ارتباط برقرار نموده و تناسب هستی و قرآن را با یکدیگر نمایش می دهد. وصول به این تناسب، چیستی تأویل را روشن، مانع از ورود اغیار به تعریف تأویل شده و استفاده از قرآن را روش مند و تفسیر به رأی را طرد می کند. در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی مدون شده، به دنبال دستیابی به نسبت الفاظ، معانی و حقیقت قرآن در نظر علامه طباطبایی برآمده؛ که حجیت ظواهر، اهمیت حقایق قرآنی و ارتباط وجودی ظاهر و باطن، نتایج حاصله از این بحث می باشد.
روش و الگوی نویورت در تبیین فرایند ارتباطی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
169 - 196
حوزههای تخصصی:
رابطه بین قرآن و کتاب مقدس از موضوعات مورد علاقه محققان غربی است. آنجلیکا نویورت در مطالعات قرآنی خود با رویکردی زبان شناختی به تبیین این رابطه می پردازد. وی با انتقاد از تحقیقاتی که قرآن را کپی عربی انجیل و یا اقتباس از مسیحیت قلمداد کرده اند، قرآن را کتابی مقدس و مستقل می داند که از سویی توانسته است نقطه اوج کتاب مقدس بودن را به نمایش گذارد و از سوی دیگر، به اهداف الهیاتی خود جامه عمل بپوشاند. نویورت فرایند و چگونگی تخاطب قرآن با مخاطبانش را به شکل شفاهی و به مثابه یک درام بررسی می کند. وی قرآن را متنی ارتباطی و در تعامل با مخاطبان می داند که توانسته به اشکالات و پرسش های آن ها پاسخ دهد.
محققان در این مقاله با بهره گیری از رویکرد توصیفی تحلیلی ابتدا به مرور نظریه نویورت و نیز نظریه کنش ارتباطی هابرماس پرداخته و سپس کاربست نظریه هابرماس را توسط نویورت تبیین نموده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که نویورت از «نظریه کنش ارتباطی» یورگن هابرماس بهره برده است. نویورت در بررسی درزمانی و سوره نگر خود برای تبیین یگانگی و استقلال قرآن در برخی موارد دچار خلط با رویکرد مسیحی شده است.
پژوهشی تحلیلی در دیدگاه های تفسیری ابوالقاسم کعبی بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
223 - 250
حوزههای تخصصی:
دانش تفسیر وامدار تلاش های مفسرانی است که به شرح و تبیین کتاب الهی پرداخته اند. برخی از این تفاسیر از میان رفته اند، ولی دیدگاه های صاحبان آن ها در بخشی از آیات به جا مانده است. از این گروه، ابوالقاسم کعبی بلخی، متکلم و مفسر معتزلی است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی برخی آراء وی در تفسیر می پردازد و روشن می شود که او با روش قرآنی عقلی آیات را تفسیر می کند و برای سیاق و ظرایف تعبیری در شناخت مقصود خداوند متعال، اهمیت زیادی قائل است. از این رو مقصود از کلماتی را که ابراهیم با آن ها آزموده شد، امامت می داند که خداوند آن را اتمام کرد و به انجام رساند. همچنین در سوره قیامت، نظر مشهور را کنار می نهد و مقصود از قرآن را قرائت نامه اعمال می داند. استدلال های عقلی و کلامی نیز در برداشت های وی جایگاه ویژه ای دارد و بر اساس آن، آدم(ع) را قبله نه مسجود فرشتگان می داند و بهشت آدم(ع) را زمینی می داند و «عالم ذر» را نمی پذیرد و عقول بنی آدم را گواه ربوبیت خداوند می داند. همچنین حکومت و خلافت را که عهد الهی است، برای کافران و ستمگران مشروع نمی داند. قرائات و فقه القرآن نیز از سرفصل های تفسیری وی می باشد.
اثرگذاری تمدن اسلامی بر استفاده از تکنولوژی و فناوری در عصر اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰
98 - 119
حوزههای تخصصی:
تمدن و تمدن سازی از قدیم دارای تاریخی با فراز ونشیب های فراوان بوده و تکنولوژی آن را دست خوش تغییرات شکلی و هویتی کرده است. تمدن اسلامی از برجستگی های مادی و معنوی ویژه ای برخوردار است. کشور ما نظام اسلامی را با الگوگیری از ویژگی های تمدن اسلامی و به برکت مجاهدات رهبری فقیدمان ایجاد کرد. اگر به تمدن اسلامی نگاهی تاریخی داشته باشیم، علیرغم کوشش حاکمان و زمامداران مصلح، دست استعمارگران با استفاده از ابزار فناوری وتکنولوژی غیرسازنده، تبلیغات مخرب و تهاجم فرهنگی با ترویج سبک زندگی تخریب گرایانه به دنبال استحاله این تمدن و نظام است. مسئله اصلی تحقیق این است که شجره طیبه، تمدن سازی اسلامی را حیات طیبه ای می دهد که با پیوند معنوی و سالم تکنولوژی، زندگی دنیوی و اخروی مسلمانان را ارتقا داده و ازتوطئه ها و رذیلت های تمدن غرب جلوگیری می کند واز ترویج فساد به وسیله فناوری ناسالم، که چالشی درسطح جامعه وسبک زندگی اسلامی است، ممانعت به عمل می آورد. سؤال تحقیق، میزان اثر گذاری تمدن اسلامی در استفاده از تکنولوژی و فناوری در عصر اطلاعات است. روش تحقیق توصیفی و تحلیل محتوا براساس مطالعه میدانی است. محققین ضمن بررسی شوک آینده وتأثیرات فناوری های غیر سازنده، ضرورت اخلاقی شدن تکنولوژی و پیوند آن را با اخلاق و تمدن اسلامی بررسی کرده و با ارائه مدل محقق ساخته با مشخص کردن اثرات تمدن اسلامی بر فناوری با الهام گیری از شجره طیبه اثرات فوق را تبیین و راهبردهای آسیب شناسانه را از این موضوع ارائه می نمایند.
تبیین ساختار جنود عقل و جهل بر پایه سه مؤلفه فکر، حال و عمل؛ با تأکید بر شرح اصول کافی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
31 - 57
حوزههای تخصصی:
حضرت امام جعفر صادق(ع) در حدیث شریف عقل و جهل، لازمه ی هدایت بشری را شناخت لشکریان عقل و جهل معرفی می کنند. صدرالمتألهین شیرازی در کتاب شرح اصول کافی خود به شرح این حدیث اهتمام ویژه نموده است. این نوشتار با روش تحلیلی در پی آن است تا با واکاوی شرح ملاصدرا، دسته بندی نوینی را از لشکریان عقل و جهل حول سه محور فکر، حال و عمل، که اضلاع اصلی فعل ارادی انسان هستند ارائه دهد و روابط و نسب میان این سه مؤلفه را در منظومه اخلاق جعفری کشف کند. در بررسی لشکریان هفتاد و پنجگانه عقل و جهل، از منظر مؤلفه های یاد شده و مبادی و نتایج آنها می توان فضایل و رذایل اخلاقی را در شش حیطه : مبادی و اصول، افکار، افکار و احوال، افکار و اعمال، افکار و احوال و اعمال و همچنین حیطه ثمرات و آثار این قوا، دسته بندی نمود. با این تبیین به این نتیجه نایل می شویم که برای نیل به هدایت حقیقی انسان باید الگویی از خصوصیات اخلاقی تنظیم گردد که به تمامی ابعاد وجودی بشر نظاره داشته و با لحاظ روابط متقابل اضلاع سه گانه وجود او، بتواند گام های سلوک اخلاقی انسان را ترسیم نماید تا به زمامداری قوه عقل، در شخصیت انسان فضایل انسانی و اخلاقی مجال ظهور و بروز بیابند و به میزان فعلیّت کمالات الهی، سعادت دنیوی و اخروی حاصل شود.
سلامت معنوی در تعارض بین عزت نفس و بیماری با تأکید بر بیماران صعب العلاج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
۱۵۲-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
گسترش بیماری های صعب العلاج منجر به بروز تعارضات و ناراحتی های معنوی نوپدیدی گشته است. تعارض «عزت نفس» از تعارضات فراگیری است که در حین بیماری و درقالب گزاره ذیل هویدا می گردد: «اگر کرامت انسان، امری خدادای است چرا در شرایط سخت بیماری، میزان آن کاهش می یابد.» تحقیقات گسترده و مشاهدات بالینی نگارندگان، اذعان دارد این تعارض در غالب موارد، منجر به کاهش سلامت معنوی می گردد. روش پژوهش، کیفی و از نوع توصیفی-اکتشافی-تحلیلی بوده و اطلاعات از طریق کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته های تحقیق گویای آن است که غالباً اشکال اساسی به نحوه شکل گیری باور افراد پیرامون مفهوم «عزت نفس» وارد است بنابراین، اصلاح و شکل گیری صحیح باورهای انسان نقش ویژه ای در رفع و عدم وقوع تعارضات ایفا می کند.
بازپژوهی معنای واژه «مهجوراً» در آیه 30 سوره فرقان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مهجوریت قرآن کریم در قوم پیامبر اکرم موضوع آیه 30 سوره فرقان و از شکایات آن حضرت از ایشان در روز قیامت و در پیشگاه خدای سبحان است. امروزه بیشتر مفسران، واژه «مهجوراً» را به معنای «متروک» و معانی مترادف آن دانسته اند، ولی در گذشته معنای «سخن ناپسند»، «هذیان» و مانند آن نیز ترجمه شده است. در معنایی نزدیک به معنای اخیر، «مورد ناسزا و یا تمسخر واقع شدن» را نیز مطرح کرده اند. مؤلفان تفسیر فارسی مشهور به «ترجمه تفسیر طبری» امّا، این واژه را به معنای شاذ «بریده» دانسته اند که با توجه به تقدّم تألیف آن نسبت به تفاسیر متأخر، و نیز با توجه به وجود تعارضات آشکار در ابعاد مختلف دو معنای نخست، این معنا نیز درخور تحقیق است. پژوهش های موجود درباره آیه مورد بحث، با قبول معنای «متروک» و بدیهی دانستن آن، بدون اشاره به سایر معانی، به حواشی و ابعاد ترک قرآن پرداخته اند و تاکنون پژوهشی در واکاوی معنای واژه «مهجوراً» و ردّ و قبول معانی مطرح شده صورت نگرفته است. تحقیق حاضر، آرای لغویان و مفسران درباره معنای واژه «مهجوراً» در آیه مورد بحث را با روشی توصیفی- تحلیلی، نقل و تحلیل نموده و ضمن رویکردی انتقادی به آن آراء، با استعانت از قرینه متصل سیاق و قرینه منفصل روایات، معنای «بریده» را در مفهوم «قرآن جداشده از اهل بیت» تبیین نموده است.
نقد و بررسی رویکرد قرآن محوری در فرآیند استنباط فقهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قرآن محوری یکی از جریان های پیشینه دار در حوزه معارف دینی و ازجمله تشریع است. این جریان در اهل سنت با سابقه تاریخی مشخص و با طی فراز و نشیب های زیادی نضج گرفته و امروزه در میان برخی عالمان اهل تسنن پیروانی دارد. اما در نگرش شیعی آن نوپدید است. به تعبیر دیگر، اگر مشخصه اصلی قرآن محوری را مرجعیت انحصاری قرآن و نفی یکپارچه سنت بدانیم، این دو خصلت به طور تام و تمام در شیعه ظهور نیافته است. اما در عین حال نمی توان از رگه ها و لایه هایی از حضور این جریان در تفکر شیعی، همچون نگاه انتقادی به حدیث و سنت فقهی گذشته، شأن توضیحی و تأکیدی سنت، اعتبارزدایی از شهرت و اجماع و رها شدن از دیدگاه های گذشتگان چشم پوشی نمود؛ علائمی که به حضور نحیف و بی رمق سنت در فرآیند استنباط منجر شده است. نشانه ها و علائم این حضور، هم در اصل فرآیند اجتهاد، و هم در نتایج و پیامدهای آن قابل رهگیری است؛ علائمی که در سنت فقهی شیعه قابل هضم و توجیه نیست و نوعی تجدیدنظرطلبی را نمایان می سازد. این مقاله با همین نگاه و به استناد پیروان این نگرش، در صدد تبیین و بازنمایی بیشتر این نشانه ها و البته نقد و ارزیابی آنها می باشد.
پی جویی و روشنگری اندیشه رهایی در سخنان پیران خراسان
حوزههای تخصصی:
خاستگاه نخستین اندیشه های عرفانی و نخستین مشایخ تصوف در ایران، سرزمین خراسان بزرگ بوده و اندیشه رهایی که لب تصوف و عرفان، و انگیزه و آماج بزرگ رهروان می باشد، در سخنان صوفیه و پیران خراسان بازتاب های گسترده ای داشته است. در پژوهش حاضر، تاریخ اندیشه رهایی در تصوف خراسان و سیر تطور اندیشه رهایی در سخنان و آموزه های پیران قدیم خراسان و قومس با روش واکاوی-سنجشی؛ که بر پایه بررسی سیر تاریخی و بهره گیری از متون دست یکم می باشد، واکاوی شده است. اندیشه رهایی از دنیا در نخستین تجارب زاهدانه خراسان و قدمای معنویت خراسان تا زمان مولانا دیده می شود و همواره یک اصل مسلم در نزد تمام ایشان بوده است. اما اندیشه رهایی از خود و مرگ در زندگی با واژگانی همچون نیستی، فنا و بقا، خلاص، خودی و بیخودی، مرگ و تولد دوباره، و نواهای جذبه آمیزی همچون سبحانی و اناالحق همپوشی دارد. سیر تاریخی و گشت و گذر معنوی اندیشه رهایی در عرفان خراسان از رهایش و آزادی مبتنی بر زهد، عبادت و ریاضت آغاز می گردد و در رهگذر تطور و گسترش خود به رهایی عاشقانه (راه عشق) و فنای عاشق در معشوق می رسد.
سیر تطور طریقت نعمت اللهی از آغاز پیدایی تا پایان روزگار قاجار
حوزههای تخصصی:
طریقت شاه نعمت اللهی از نحله های تصوف و عرفان است که بنیان گذار آن سید نورالدین نعمت الله معروف به «شاه نعمت الله» با گرایش های شیعی و معاصر عصر تیموری است. سلسله نعمت اللهی در دوره های مختلف تاریخی پس از تأسیس، فراز و نشیب هایی را پشت سر گذاشته و از سلسله هایی است که هم اکنون در ایران دارای پیروان است و به فعالیت خود ادامه می دهد. باید اذعان نمود که به بررسی تاریخی این سلسله و به ویژه سیر تعامل وتقابل این سلسله با دو نهاد مذهب و حکومت و همچنین جغرافیای مکانی و انسانی آن، میزان استقبال عمومی و تأثیر گذاری آن در فرهنگ عمومی آنچنان که لازم بوده پرداخته نشده است و بیشتر این پژوهش ها تحت تأثیر نوعی جبهه گیری درباره عقاید این سلسله رنگ باخته و جایگاه آزاد نگرانه خود را دست داده اند. در این پژوهش سعی شده به موارد فوق الذکر بدون جبهه گیری درباره عقاید این سلسله پرداخته شود. در این پژوهش تلاش می شود سیر تاریخی این سلسله عرفانی شیعی از آغاز تا پایان عصر قاجار پی جویی و تحلیل شود و شناسایی بزرگان این طریقت و تاثیر تاریخی آنها بر تاریخ تصوف و عرفان ایران در دوره های متاخر رسالت دیگر این نوشتار می باشد.
بررسی تطبیقی مقیاسهای کاربردی در فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واحدهای سنجش و مقیاسهای اندازه گیری در شریعت اسلام و فرهنگ اسلامی جایگاه ویژه ای دارد و استفاده از آن علاوه بر شئون مختلف اقتصادی و تجارت و معاملات و کسب و کار، در ابواب مختلف فقه از جمله در باب طهارت و کُرّ، خمس و زکات، دیات، جزیه، خراج و... کاملاً مشهود است. هرچند اعراب در مورد کیل و اندازه گیری نظام مخصوصی نداشتند، ولی با ظهور اسلام پیامبر اکرم(ص) با صدور فرمانی که به منزله یک قانون کلی و قاعده عام و در واقع نخستین قانون در این باره بود، نظام جدیدی را تثبیت کرد. ایشان فرمودند: «المیزان – میزان مکه و المکیال مکیال مدینه». این قانون با همه گسترش اسلام در بلاد مفتوحه تغییر نیافته و واحدهای وزنی در سایر بلاد با آن مقایسه و مقارنه می شد. آنچه در اوزان اسلامی در معاملات و داد و ستد یک امتیاز به شمار می رود آن است که علی رغم عدم ثبات نظام واحد در یک واحد وزن مثلاً درهم در نظامهای مختلف و بلاد و قبایل گوناگون اوزان در شریعت اسلامی ثابت و تغییری در آن رخ نداده است؛ چنان که رطل نیز در شریعت اسلامی واحدی دارای مقدار ثابتی است که در طول چهارده قرن تغییر نکرده است، ذراع از مقیاسات و صاع از اندازه ها نیز این چنین بوده اند. در این مقاله به دسته بندی و بیان ملاک و ضابطه برای مقیاسها و کاربرد آنها در فقه مذاهب اسلامی پرداخته شده است.
مبانی و مؤلفه های تعامل مذاهب با همدیگر (مطالعه موردی مؤلفه های فقهی و اخلاقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
117 - 129
حوزههای تخصصی:
اختلافات اجتهادی مبتنی بر تأویل و تعلیل از خصائص فقه پویاست. جامعه دینی در قبال مسائل اختلافی ناشی از اجتهاد، دست کم با رفتار دو طیف دینی مواجه است: طیف معتدل که بر اساس آموزه های اخلاقی و دینی خود را موظف به تعامل مثبت با اجتهادات مختلف فقهی می دانند و طیف افراطی که اجتهادات غیر مذهب خود را بر نمی تابند و رفتار آنان منجر به واگرایی مذهبی در بین افراد جامعه می گردد. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی به نقش مبانی و مؤلفه های فقهی اخلاقی در تعامل با اختلافات اجتهادی می پردازد. بر اساس یافته های پژوهش یک شخص اخلاق محور در راستای کارکرد مبانی و مؤلفه های اخلاقی در تعامل با اختلافات اجتهادی به اصول زیر پایبند است: اصل امانت داری در نقل صحیح و کامل دیدگاهها و دلایل مذاهب فقهی و پرهیز از تقطیع گزاره ها و اصل بی طرفی و تخصص مداری در مقام توصیف و تحلیل داده ها. در عرصه مبانی و مؤلفه های فقهی، دو قاعده زیر در تعامل با اختلافات اجتهادی کاربرد دارند: قاعده «مراعات الخلاف» به معنای اعتباردهی به دیدگاههای مختلف در یک مسئله فقهی و نیز قاعده «حکم الامام یرفع الخلاف» به عنوان یک قاعده فقهی - سیاسی ناظر بر رفع اختلافات اجتهادی از طرف حاکم. از سوی دیگر با رویکرد الگومحوری عملکرد هم گرایانه اصحاب عقل و نقل و پیشوایان دینی ازجمله سفیان ثوری، شافعی و محمود شلتوت می توان به چگونگی تعامل با اختلافات اجتهادی دست یافت.
تحلیل دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره «تجسم اعمال»
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴۰
31 - 52
حوزههای تخصصی:
مسأله تجسم اعمال به معنای به صورت درآمدن عقاید، اخلاق و اعمال انسان پیشینه ای به قدمت ظهور اسلام داشته و بحث از آن بر پایه چگونگی رابطه ی بین عمل و جزای اخروی بنا شده است. اعتقاد به این موضوع که نفس انسان متناسب با ملکات خوب و بدی که در دنیا کسب کرده در قیامت محشور و متنعم یا معذب می شود در بینش او نسبت به اعمال و اخلاق وعقایدش تاثیرگزار خواهد بود. علاوه براین، وجود شبهاتی در زمینه فلسفه وجود جهنم و عدم تناسب عذابهای اخروی با گناهان و ناسازگاری کیفر الهی با عدالت و حکمت خدا بر اهمیت این بحث می افزاید. مفسران متقدم غالبا تجسم اعمال را انکار نموده و هر یک به نحوی آیاتی که بر این امر دلالت دارد را توجیه نموده اند. در بین مفسران متأخر نیز آیه الله جوادی آملی از معدود مفسرانی است که علاوه بر آنکه در آثار خود، پیوسته از طریق نقلی به اثبات مسأله «تجسم اعمال» می پردازد، معتقد است که از طریق براهین عقلی نیز می توان در اثبات این مسأله استفاده کرد و از آنجا که اثری در مورد بررسی دیدگاه ایشان در این مسأله یافت نشد، در این مقاله به تحلیل برهان های ایشان در مسأله «تجسم اعمال» به روش تحلیلی توصیفی پرداخته و بیان می شود. حاصل اینکه ایشان علاوه بر تبیین «تجسم اعمال» با توجه به آیات و روایات، از طریق بررسی حقیقت عمل، ترتب عوالم وجود و اصل علیت نیز به ارائه برهان های عقلی در این مسأله می پردازد.
نگاهی نو بر روایات تاریخ گذاری روایات حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) به مکی و مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۱)
4 - 20
حوزههای تخصصی:
مفسران از دیرباز تلاش هایی جدی در تقسیم آیات به مکی و مدنی داشته اند. این نگاه به قرآن، قابل تطبیق بر احادیث حضرت محمد۹ نیز هست. نگرشی جدید بر احادیث که با وجود مزایای فراوان مغفول مانده است. فوایدی چون شناخت ناسخ و منسوخ روایات، شناخت تاریخ تشریع و دستیابی به حکمت های آن، آشنایی با شیوه دعوت و مراحل آن، شناخت دقیق سیره پیامبر اکرم۹ و فهم بهتر قرآن از آن جمله اند. بررسی تاریخ مکه و مدینه در عصر نبوی نشان می دهد که احادیث مکی نسبت به مدنی قلتِ کمّی دارد. استفاده از ابزاری چون وجود قید زمانی در حدیث، توجه به راویان اول و مخاطبان، و مضامین روایات می توان غالب احادیث حضرت محمد۹ را به لحاظ زمانی تقسیم نمود. آنچه در این پژوهش مطرح است تعریف مکی و مدنی در روایت، مزایا و ویژگی های این تقسیم، علل کم بودن روایات مکی و بیان برخی از مهم ترین شاخصه های روایات مکی و مدنی با ذکر مصادیق است.
الگوهای ترجمه از زبان عربی به فارسی بر اساس چهار نسخه کهن "شهاب الأخبار" در سده های پنجم تا هفتم هجری( ارموی، دانش پژوه، شیروانی، ضیاء)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
92 - 111
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر مبنای چهار نسخه ی ترجمه ی فارسی کهن از کتاب «شهاب الاخبار کلمات قصار پیامبر (ص)» که شامل 1000 حدیث می باشد؛ صورت گرفته است. این چهار نسخه توسط آقایان ارموی، دانش پژوه و شیروانی و جویا جهانبخش و همکاران به چاپ رسیده است. در این مقاله ویژگی های واژگانی و ساختاریِ این چهار نسخه ی متعلق به سده های پنجم تا هفتم موردبررسی قرارگرفته و هدف از آن تبیین ویژگی های دستور زبانی حاکم بر آن ها اعمّ از ویژگی های واژگانی و دستیابی به الگوهای کهن ترجمه عربی به فارسی بوده است. متن عربی کتاب "شهاب الأخبار" احادیث را بر اساس ساختار جمله های عربی همچون اسمیه فعلیه شرطیه با مَنْ شرط اسمیه ی همراه با إنّ فعل امر فعل لیس ساختارهای تفضیلی فعل بئسَ و... گردآوری کرده است و هرکدام تحت عنوان یک باب نامگذاری شده است. اما این کاوش، بر اساس استخراج ویژگی های مهم واژگانی و دستوری حاکم بر ترجمه های موردبررسی انجام گرفته که با تبیین و مقایسه ترجمه های این چهار نسخه، ویژگی های واژگانی و سبک ترجمه آن ها بیان شده و در هر مورد در حد امکان با توجه به گنجایش مقاله نمونه هایی بیان شده است.این پژوهش با ضرورت تبیین الگوهای ترجمه از زبان عربی به زبان فارسی انجام گرفته و ویژگی های واژگانی و ساختاری ترجمه های کهن عربی به فارسی بر اساس چهار نسخه شهاب الاخبار که هدف این پژوهش بوده،به تفصیل بیان شده است. براساس این تحقیق، ما شاهد چیرگی ساختار دستور زبان عربی بر ترجمه کهن فارسی هستیم.
وامداری سهروردی به ابن سینا در نظریه قیاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه قیاس در منطق سهروردی بر سه گونه تبدیل استوار است: 1. تبدیل گزاره های سالب به موجب از طریق عدول محمول؛ 2. تبدیل گزاره های جزئی به کلّی از راه افتراض؛ 3. تبدیل گزاره های ممکن و ممتنع به ضروری بر پایه ضرورت بتّات. با این تبدیل ها، چهار ضرب شکل اوّل به یک ضرب، چهار ضرب شکل دوم نیز به یک ضرب، و شش ضرب شکل سوم هم به یک ضرب فروکاسته می شوند. درستیِ تک ضرب اشراقیِ شکل اوّل را سهروردی اگرچه بدیهی می داند، درستیِ تک ضرب اشراقی شکل دوم را با یک قاعده، و درستی تک ضرب اشراقیِ شکل سوم را با یک قاعده دیگر به اثبات می رساند. آیا این نظام قیاسی با ارکانی که دارد، چنانکه ضیائی و والبریج می پندارند، یک واگرایی حادّ از منطق ابن سیناست؟ سهروردی تقریباً در همه اینها وامدار ابن سیناست. وی ایده ای را که ابن سینا در المختصر الأوسط به صورت کوتاه و گذرا درافکنده است، کامل کرده و در همه مراحل تکمیل این ایده نیز از بخش های مختلف منطق ابن سینا الهام گرفته است. مورد 1 را از همان المختصر الأوسط وام کرده؛ مورد 2، روشی ارسطویی است که در همه منطق نوشته های ابن سینا به کار رفته؛ و مورد 3، مُلهَم از الشفاء، کتاب القیاس است. افزون بر اینها، قاعده ای که سهروردی با آن درستی تک ضرب اشراقیِ شکل دوم را ثابت می کند برگرفته از النجاه است؛ و قاعده ای که با آن درستی تک ضرب اشراقی شکل سوم را به اثبات می رساند باز مقتبس از الشفاء، کتاب القیاس است. بدین سان، خطای کسانی چون ضیائی و والبریج، که نظریه قیاس سهروردی را یک واگرایی حادّ از نظریه قیاس ابن سینا می دانند، آشکار می شود.