مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
رویدادهای زندگی
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، تأثیر رویدادهای تنیدگیزای زندگی بر سلامت جسمانی و روانی بررسی شده است. از آنجا که چنین رویدادهایی منجر به حالات هیجانی منفی میشوند و سلامت شخص را در معرض تهدید قرار میدهند، هدف اصلی این پژوهش، شناخت میزان تأثیر عوامل تنیدگیزا بر سلامت جسمانی و روانی بود. بدین منظور نمونهای مشتمل بر 392 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در مقطع کارشناسی به گونه تصادفی انتخاب و براساس ”پرسشنامه رویدادهای زندگی“ (LEQ) و ”پرسشنامه سلامت عمومی“ (GHQ) ارزشیابی شدند. نتایج حاصل، معناداری َرابطة بین تنیدگی با سلامت جسمانی و روانی را مورد تأیید قرار دادند و این نکته را نیز آشکار کردند که تفاوت بین میزان تنیدگی در دو گروه دانشجویان مذکر و مؤنث معنادار نیست. افزون بر آن، نشان داده شد که اثر تنیدگی بر سلامت جسمانی دانشجویان مذکر و مؤنث معنادار است اما اثر تنیدگی بر سلامت روانی آنان معنادار نیست. در نهایت، یافتههای پژوهش حاضر با برجسته کردن این امر که رویدادهای تنیدگیزای زندگی، پیامدهای روانی و جسمانی زیانآوری برای افراد دارند و میتوانند احتمال پدیدآیی و گسترش بیماریهای جسمانی و روانی را در آنان افزایش دهند، بر ضرورت استفاده از برنامههای پیشگیری در تعدیل نسبی اثرات تنیدگی ناشی از رویدادهای زندگی صحه گذاشته است.
تأثیر آموزش تنشزدایی تدریجی بر مدیریت تنیدگیهای ناشی از رویدادهای زندگی روزمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"
چکیده
این پژوهش بهمنظـور بررسی اثربخشی آموزش تنشزدایی تدریجی در ارزیابی تنیدگی رویدادهای زندگی روزمره انجام شد. 100 دانشجوی دختر رشته مشاوره بهطـور تصادفی انتخاب و براساس زمینهیابی دیدگاههای شخصی (PVS؛ مؤسسه سرسختی، 1985)، فهرست حرمت خود (کوپر اسمیت، 1967) و مقیاس اضطراب کتل (کتل، 1958) ارزیابی شدند. پس از جایگزینی تصادفی آزمودنیها در دو گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمـایشی بهمدت 10 هفتـه در معـرض آموزش تنـشزدایی تدریـجی (جاکوبسون،1934) قرار گرفت. سپس مقیـاس رویدادهای دردسرآفرین و خشنودکننده (دلانگیس و دیگران،1982) در دو گـروه اجرا شد. یافتهها نشان دادند که با کنترل سطوح سرسختی، حرمت خود و میزان تنش، گـروه آزمایشی پس ازآموزش توانسـت رویدادهـای زندگی روزمـره را نسبت به گروه کنترل کمتر تنیدگیزا ارزیابی کند.
"
ارتباط علایم جسمانی و روان شناختی با تنیدگی در کارکنان نظامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: پیوستگی تنیدگی با شغل, بهخصوص مشاغل نظامی، نیاز روزافزون به بررسی و تحقیق علمی درباره پیامدهای ناشی از محیط کار و نوع شغل را طلب میکند. هدف اصلی این مقاله بررسی و رتبهبندی علایم جسمانی و روانی ناشی از تنیدگیهای زندگی در افراد نظامی بود.
روش: این تحقیق از نوع توصیفی- مقطعی است. جامعه مورد مطالعه گروهی از کارکنان یکی از مراکز نظامی بودند. ابزار تحقیق متشکل از پرسشنامه محققساخته و پرسشنامه رویدادهای زندگی هلمز و راهه بود که توسط 766 نفر از کارکنان نظامی تکمیل شد. .
یافتهها : میانگین نمرات جسمانی افراد موردمطالعه بر حسب نمره رویدادهای زندگی معنیدار بود. بهعلاوه، افرادی که نمره رویدادهای زندگی آنها بالاتر از 250 بود نسبت به افرادی که نمرات پایینتری داشتند بهطور معنیداری میزان بیشتری از علایم جسمانی تنیدگیزا نشان دادند؛ همچنین افرادی که نمره آنها کمتر از 200 بود نسبت به افرادی که نمره آنها زیر 100 بود، علایم جسمانی تنیدگیزای بیشتری نشان دادند.
نتیجهگیری: در نیروهای نظامی، بین تنیدگی ناشی از رویدادهای زندگی و علایم جسمانی و روانشناختی تنیدگی رابطه معنیداری وجود دارد. با افزایش نمره رویداد زندگی، علایم جسمانی و روانشناختی تنیدگی نیز افزایش مییابد."
نقش رویدادهای زندگی در سالمندی موفق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" مطاله حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سالمندی موفق با رویدادهایی که سالمند در طول دوره زندگی خود تجربه می کند، اجرا شد. می توان سالمندی موفق را با ترکیبی از سه عنصر بقا (طول عمر)، تندرستی (فقدان بیماری) و رضایتمندی از زندگی (شادمانی)، تعریف کرد. در این تحقیق از بین 200 نفر سالمندی که از مناطق مختلف شهر شهرکرد به شکل تصادفی خوشه چند مرحله ای انتخاب شدند، 60 نفر که حدود نیمی از آنها سالمند موفق و نیم دیگر سالمند ناموفق بودند بر اساس هدف تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند. برای شناسایی سالمندان موفق از پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ و ویلیامز (GHQ-12) و مقیاس رضایتمندی از زندگی دینر و پاوت استفاده شد و برای مطالعه رویدادهای زندگی از مقیاس رویدادهای زندگی هلمز و راهه ترسیم روند زندگی استفاده شد. نتیاج به دست آمده نشان داد سالمندی موفق و غیر موفق از نظر تعداد و یا میزان تجربه رویدادهای زندگی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند، اما سالمندان غیرموفق تجارب خود را منفی تر ارزیابی کرده و یا احساس می کنند آن تجارب تاثیر منفی بر زندگی آنها داشته است. همچنین تجربه و تحلیل اطلاعات نشان داد که سالمندان موفق به طور معنی داری زندگی پرتلاطم تری داشته اند و نسبت به سالمندان غیرموفق به طور معنی داری آینده روشن تر و خوشایندتری را انتظار دارند.
"
نگرش انسان به رویدادهای زندگی از منظر مثنوی معنوی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
77 - 99
حوزه های تخصصی:
زندگی انسان از آغاز تا پایان حیات شامل رویدادهای مختلفی است که معمولاً در دو گروه خوشایند و ناخوشایند تقسیم بندی می شود. پرسش از چیستی و چرایی وقوع این رویدادها و چگونگی ارزیابی خوب و بد بودن آنها و همچنین بحث درباره ی نحوه ی مواجهه با این پیشامدها، از دغدغه های دیرینه ای است که هریک از مکاتب فکری و اعتقادی جهان، پاسخ های مختلفی به آن ها ارائه داده اند. در این میان، عارفان مسلمانی چون مولوی نیز به تفصیل در این باره بحث کرده اند. در پژوهش حاضر که به شیوه ی توصیفی-تحلیلی انجام شده است، علل وقوع رخدادهای خوشایند و ناخوشایند زندگی و همچنین نحوه ی برخورد انسان با این رویدادها از منظر مثنوی معنوی به عنوان یکی از امّهات متون ادبیات عرفانی بررسی می شود. در این راستا، نتایج پژوهش نشان می دهد از نظر مولانا در مثنوی، ضمن اینکه منشأ همه ی رویدادهای هستی اراده ی خداست، اما مطابق همان اراده ی الهی، دلیل وقوع پیشامدهای مختلف زندگی، یا عملکرد خود انسان است یا امتحانی برای سنجش و هدایت او به کمال. به نظر مولوی، معیار ارزیابی رخدادها، ظاهر خوشایند و ناخوشایند آنها نیست؛ بلکه چگونگی تأثیر آن ها بر رشد و کمال آدمی است. همچنین تسلیم، شکر و صبر، توصیه های مولوی برای مواجهه با پیشامدهای گوناگون زندگی است.
عوامل مؤثر بر تکوین هویت حرفه ای معلم: روایت پژوهی رویدادهای زندگی یک معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
1 - 22
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر تکوین هویت حرفه ای یک معلم انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر روایت پژوهی تجارب معلم(پژوهشگر) با رویکرد خود زیست نگارانه می باشد. با توجه به روش پژوهش جامعه و نمونه پژوهش را داستان های زندگی راوی(پژوهشگر) تشکیل می دهد. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق روایت های محقق از دوران زندگی، تحصیل و اشتغال به کار بوده که بر اساس اصول روایت پژوهی کلاندینین و کانلی (2000) مبتنی بر تمرکز روایت بر سه عنصر زمان، مکان و تعاملات، داستان زندگی بازداستان سرایی شده است. جهت بررسی روایی و پایایی یافته ها از دو روش مثلث سازی و داوری گروهی استفاده شده است. بررسی سیر روایت ها نشان داد که تکوین هویت حرفه ای معلم از مراحل؛ سلبی فردی، زیگزاکی، سلبی اجتماعی و ایجابی تبعیت می کند. همچنین عوامل مؤثر بر تکوین هویت حرفه ای معلم در چهار بُعد؛ فردی و خانوادگی(مشتمل بر مؤلفه های تحصیلی، شخصیّتی، وقایع زندگی، فضای خانواده، باورها و تعاملات)، عوامل مرتبط با دوران تحصیل(مشتمل بر مؤلفه های تعاملات، بُعدرفتاری، زمینه ای، برنامه درسی رسمی و برنامه درسی پنهان)، عوامل مرتبط با دوران اشتغال به کار(مؤلفه های رفتاری – مدیریتی، زمینه ای، نظارتی و آموزشی) و بُعد اجتماعی- سیاسی(مشتمل بر مؤلفه های اجتماعی و سیاسی) سازمان یافت. نتایج نشان داد که هویت حرفه ای معلم یک امر پویاست و در طول زمان تغییر کرده و عوامل زیادی بر آن مؤثر می-باشد.
الگوی ساختاری درد مزمن براساس ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی و رویدادهای زندگی با میانجی گری فاجعه سازی درد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
801 - 820
حوزه های تخصصی:
زمینه: حالات هیجانی و شناختی به طور مستقیم بر مکانیسم های عصبی درد مزمن تأثیر می گذارند و افزایش درد به گونه ای منفی حالت های هیجانی و شناختی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. علی رغم وجود شواهد فزاینده پژوهشی از اثرات متغیرهای روانشناختی مانند ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی، استرس و فاجعه سازی درد بر پدیده درد مزمن، اثرات کلی این متغیرها در قالب مدل جامع علی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی ساختاری درد مزمن براساس ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی و رویدادهای زندگی با میانجی گری فاجعه سازی درد انجام شد.
روش: روش مطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران زن و مرد مبتلا به درد مزمن بود که برای پیگیری درمان در سال 1401 با مشکلات مرتبط با درد عضلانی-اسکلتی و آرتریت روماتوئید به کلینیک های درد، متخصصان درد، متخصصان مغز و اعصاب، فیزیوتراپیست ها، مراکز بهداشتی-درمانی شهر تهران مراجعه کرده بودند که 496 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه درد مک گیل-2 (ملزاک، 1975)، پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، سیاهه رویدادهای استرس آمیز زندگی پیکل (پیکل و همکاران، 1971) و مقیاس فاجعه سازی درد (سالیوان و همکاران، 1995) بود. تحلیل داده ها نیز با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-23 و AMOS-23 انجام شد.
یافته ها: نتایج الگویابی معادلات ساختاری حاکی از برازش مطلوب مدل با داده های تجربی بود. اثر ضریب مسیر استاندارد مستقیم ذهن آگاهی بر تجربه درد مزمن معنادار و مسیر غیر مستقیم ذهن آگاهی نیز بر تجربه درد مزمن با نقش میانجی فاجعه سازی درد معنادار بود (0/05P<). اثر ضریب مسیر استاندارد مستقیم و غیر مستقیم حمایت اجتماعی با نقش میانجی فاجعه سازی درد بر تجربه درد مزمن معنادار نبود (0/05P>). مسیر مستقیم و غیر مستقیم تعداد عوامل استرس زا بر تجربه درد مزمن نیز غیرمعنادار بود (0/05P>). اما مسیراستاندارد مستقیم و غیرمستقیم میزان عوامل استرس زا بر تجربه درد مزمن با نقش میانجی فاجعه سازی نیز معنادار بود (0/05P<).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی و رویدادهای زندگی با میانجی گری فاجعه سازی درد نقش مهمی در تبیین درد مزمن ایفا می کنند. با توجه به این که این متغیرها سهم قابل توجهی در پیش بینی مقوله درد در بیماران مبتلا به درد مزمن دارند، بنابراین متخصصان سلامت روان می توانند از این عوامل جهت بهبود بهداشت روانی افراد مبتلا به درد مزمن بهره ببرند.