فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۲۰۱ تا ۱۲٬۲۲۰ مورد از کل ۷۶٬۸۵۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مبانی انسان شناختی از دیدگاه ملاصدرا و اصول تربیتی منتج از آن با استفاده از روش استنتاجی بازسازی شده فرانکنا می باشد. براساس این روش، با ترکیب گزاره های توصیفی مربوط به مبانی انسان شناختی و گزاره های تجویزی ناظر به هدف تعلیم وتربیت، می توان به گزاره های تجویزی مربوط به اصول تربیت دست یافت. مبانی عمده انسان شناختی از دیدگاه ملاصدرا به این نحو صورت بندی شده اند: حرکت تکاملی نفس، تفوق عقل نظری بر عقل عملی، اراده مسبوق به عقل عملی، ظهور ملکات و ظهور نوعیت های فردی. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در دیدگاه ملاصدرا می توان از این اصول تربیتی سخن گفت: تقویت تدریجی حرکت تکاملی نفس، قراردادن عقل عملی در خدمت عقل نظری، پرورش اراده با تقویت عقل عملی، تداوم بر عمل و توجه به تفاوت های فردی.
بررسی سازگاری نظریه تجرد نفس با آموزه های قرآنی مربوط به زندگی اخروی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و پنجم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
30 - 53
حوزههای تخصصی:
بیشتر فیلسوفان مسلمان معتقدند که انسان مرکب از نفس مجرد و بدن است و نفس مجرد حقیقت او را تشکیل می دهد. لازمه پذیرش تجرد نفس این است که نفس مجرد که با مرگ از بدن جدا می شود، اولاً بدون نیاز به بدن می تواند به حیات خود ادامه دهد؛ ثانیاً برای بقا به عامل بیرونی نیاز ندارد. در مقابل، آنچه از قرآن برداشت می شود این است که انسان فی نفسه باقی نیست و با مرگ از میان می رود؛ از این رو ادامه زندگی انسان پس از مرگ وابسته به خداوند است و اوست که با قدرت خود همه یا برخی از انسان ها را زنده نگه می دارد یا پس از فاصله ای زمانی، بار دیگر زنده می کند. روش این مقاله ترکیبی است از تحلیل منطقی لوازم نظریه تجرد نفس و بررسی دلالت آیات محوری قرآن درباره مرگ و مقایسه این دو. هدف این مقاله نشان دادن این است که نظریه فلسفی تجرد نفس با برخی از آموزه های قرآنی درباره مرگ و زندگی اخروی سازگار نیست.
واکاوی واقعه میقات بنی اسرائیل با تأکید بر مفهوم و مصداق آیه 155 سوره اعراف
حوزههای تخصصی:
جریان «میقات بنی اسرائیل» در قرآن، مبحثی پر دامنه میان مفسران اسلامی است. از مسائل مهم در این زمینه، بررسی مفهوم و مصداق فراز «أ تهلکنا بما فعل السفهاء» (اعراف/ 155) است. بیش تر مفسران عبارت «أ تهلکنا» را به حضرت موسی (ع) نسبت داده، آن را به عذاب و عقاب تفسیر کرده اند؛ اما با توجه به موارد استعمال مشتقات «إهلاک» در قرآن و نیز با لحاظ سیاق و آیات همگون، به نظر مفهوم و مصداق دقیق تری می توان برای عبارت مورد بحث جست وجو کرد.جستار حاضر بر آن است، با روش توصیفی تحلیلی، ضمن نقد آرای مفسران، دلایل و شواهد تفسیر برگزیده را تبیین نماید. پژوهش پیش رو به این نتیجه می انجامد که «إهلاک الاهی» در عرف قرآن به معنای «عذاب و مرگ بدفرجام» است و این معنا با وضعیت حضرت موسی (ع) در جریان میقات بنی اسرائیل هماهنگ نیست؛ بلکه تطبیق عبارت «أ تهلکنا» بر گفت وگوی برگزیدگان بنی اسرائیل با خداوند پس از صاعقه مرگ، با «حقیقت قرآنی إهلاک» سازگارتر می نماید.از پیامدهای کلامی این بحث می توان به تأیید سخن گفتن خداوند با صاعقه زدگان بنی اسرائیل در عالم برزخ و دنیا، امکان احتجاج با بنی اسرائیل در پی این مکالمه و نیز زدودن ابهام از مسائلی چون امکان رجوع به دنیا در صورت «إماته» نه إهلاک اشاره کرد.
ارزیابی کاریزمای اساتید و نقش آن در برنامه درسی تجربه شده (مورد مطالعه: دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی ویژگی های کاریزماتیک اساتید و نقش آن در برنامه درسی تجربه شده دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش از نظر روش و ماهیت گردآوری داده ها، توصیفی همبستگی بود و جامعه آماری آن تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگیان فاطمه الزهرا (س)، شهید رجایی (مراکز دخترانه) و شهید باهنر (مرکز پسرانه) شهر اصفهان در سال تحصیلی 1397-1396 به تعداد 1978 نفر را در بر می گرفت. حجم نمونه برمبنای فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 322 نفر برآورد شد. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه استاندارد کاریزمای تدریس و پرسش نامه محقق ساخته برنامه درسی تجربه شده استفاده شد. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون) بااستفاده از نرم افزار Spss انجام شد. نتایج و یافته ها نشان داد که اساتید مورد پژوهش ازنظر کاریزما، از ویژگی های رفتاری و توانمندی های علمی و تخصصی برخوردار بودند، اما روحیه شوخ طبعی و مهارت های تدریس لازم را نداشته و در این خصوص نتوانسته بودند بر روی دانشجویان تأثیر بگذارند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه بیانگر آن بود که کاریزمای اساتید دانشگاه فرهنگیان نقش معناداری در تبیین برنامه درسی تجربه شده توسط دانشجویان در هر سه بعد شناختی، عاطفی و مهارتی دارد. درنهایت نتایج پژوهش نشان داد که اساتید دارای ویژگی های کاریزماتیک می توانند به بهبود برنامه ریزی درسی تجربه شده در تمامی ابعاد و درنتیجه به رشد و توسعه بیشتر دانشجویان کمک کنند.
عیب تراضی (عدم مطابقت ایجاب و قبول)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۱
195 - 227
حوزههای تخصصی:
یکی از شرایط انعقاد قراردادها در فقه امامیه و حقوق ایران مانند سایر نظام های حقوقی، لزوم تطابق ایجاب و قبول است. عدم مطابقت این دو انشا، درخصوص موضوع یا شرایط اصلی هر قرارداد، از موجبات بطلان محسوب می شود. هرچند مهم ترین و بلکه تنها عامل عدم تطابق ایجاب و قبول، مسئله «اشتباه» است و به رغم اهمیت هر دو موضوع، یعنی «تطابق ایجاب و قبول» و «اشتباه»، در فقه معاملات و قواعد عمومی قراردادها، تاکنون بحث مستقل، جدی و دامنه داری درخصوص ارتباط این دو با هم چه در فقه و چه در حقوق نداریم. این پژوهش با تکیه بر تبیین دقیق این دو موضوع و کنکاش در زوایای حقوقی مختلف آن ها و با هدف ارائه تبیینی نوین از این مفاهیم، تأکید دارد که اشتباه نه فقط یکی از مهم ترین عیوب اراده، اعم از عیب مانع قصد و عیب مانع کمال رضا است؛ بلکه تنها عیب تراضی و عدم تطابق ایجاب و قبول در حقوق ایران است. این تبیین متفاوت و نوین از اشتباه به عنوان عیب تراضی، دارای دستاوردهای متعددی است؛ ازجمله نظام دادن به نظریه اشتباه و توسیع دامنه آن؛ قاعده مندکردن احکام لزوم تطابق ایجاب و قبول؛ یافتن مبنایی جدید برای توجیه و تعلیل بسیاری از تفاوت های موجود میان سه نظام حقوقی ایران، فرانسه و انگلستان.
روش موضوع یابی در سُوَر آغازشده با سوگند؛ مطالعه موردی در سوره طور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گرایش های نوپدید تفسیری چون «تفسیر ساختاری» و «تدبر در قرآن» سوره به مثابه کل پیوسته تلقی می شود که الفاظ، عبارات و آیات آن پیرامون موضوعی کانونی گرد هم آمده است و از همین موضوع کانونی سخن می گویند. در این نگاه جامع و منسجم به سوره، موضوع کانونی جایگاه ویژه ای دارد و نقشی راهبردی در فهم سوره بازی می کند. این پژوهش با پذیرش اهمیت و جایگاه راهبردی موضوع کانونی در فهم سور، به دنبال ارائه روشی جهت شناسایی و پیدا کردن آن در سور آغازشده با سوگند است. روش ارائه شده در دو مرحله «شناسایی مُقسَم علیه (جواب قَسَم)» و «جایگاه سنجی مُقسَم علیه (جواب قَسَم) در محتوای سوره» طراحی شده است. این روش با مطالعه موردی آیات برخی از سور آغازشده با سوگند به دست آمده است و فهم یک دست، جامع و منسجم سوره را برای مفسر فراهم می سازد. این روش جهت راستی آزمایی در سوره طور به ارزیابی گذاشته شده و درستی و دقت آن در این آزمون اثبات شده است. در قسمت پایانی مقاله، به برخی از آسیب های ناشی از بی توجهی به موضوع کانونی اشاره شده است.
مدخلی بر اتحاد در اسلام و جلوه هایی از آن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
99 - 114
حوزههای تخصصی:
بی شک بعثت انبیا علیهم أفضل الصلاه رهنمونی انسان ها به طریق صلاح و فلاح بوده است و انبیای الهی ازآدم تا خاتم: از داعیان راستین این سیر و سلوک عارفانه بوده اند. اسلام به عنوان دین آخرالزمان، در تبیین راه و روش رستگاری از کوچک ترین رهنمود و راهکار، از بدو تولد تا پایان حیات مادی و پس ازآن، کوتاهی نکرده است؛ از جمله این اوامر، دعوت اسلام به اتحاد و همبستگی و دوری از تفرقه و تشتت است. نوشتار پیش رو مدخلی بر معرفی اتحاد امت اسلامی و فوائد آن است که به روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی توصیفی انجام پذیرفته است.بعد از مقدمه، برای تبیین موضوع اتحاد و اهمیت آن دراسلام، به اتحاد در نگاه ابوالأئمه و امام سجاد8 پرداخته است. آنگاه آن را در آئینه غدیر، جستجو کرده است. در ادامه به سفر الهی و معنوی حج نگریسته و آن را به عنوان سمبلی از اتحاد مسلمانان بررسی نموده است. سپس از آنجا که «تُعرَفُ الأشیاءُ بِأضدادِها»، اشیا به وسیله ضد خود شناخته می شوند، به شناخت اتحاد از طریق تشتت پرداخته است. سپس از آن جهت که هر صدای تفرقه از شیطان است، به صفات شیطان و نواهی قرآن کریم در مورد او پرداخته تا با تبیین عملکرد شیطان، امت اسلام از او و مقاصد شومش دوری نموده و با تلاحم و پیوستگی به قرب الهی نائل آید. حاصل سخن آنکه دعوت به تلاحم و پیوستگی دعوتی الهی است و حج محور وحدت و غدیر رمز آن است.
بررسی امکان و ضرورت کشف قصد مؤلف با تأکید بر هرمنوتیک هرش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
67 - 84
حوزههای تخصصی:
تعین معنا در تفسیر، مفهوم مرکزی هرمنوتیک کلاسیک است و این نحله فکری با چنین ایده ای، ابزاری مناسب برای فهم قصد مؤلف در متون مقدس فراهم می کرد. با ظهور هرمنوتیک فلسفی و طرح مباحثی چون تولید معنا با دیالوگ میان مفسر و متن، هرمنوتیک کلاسیک و مفاهیم مرکزی آن به چالش کشیده شد. نتیجه چنین باوری، حذف ایده «کشف قصد مؤلف» از فرایند تفسیر و حتی خلق ایده «مرگ مؤلف» بوده است؛ اما توجه نداشتن به قصد مؤلف و درنتیجه، باور به عدم تعین معنا مشکلاتی چون «بی معیاری» و درنهایت «نسبیت باوری» را در پی داشت و به همین سبب انتقاداتی را به سوی خود روانه ساخت. هرمنوتیک انتقادی اریک هرش با ایده محوری «بازآفرینی قصد مؤلف» در چنین فضایی ظهور کرد. در تحقیق حاضر، در گام اول، آرای اریک هرش در نقد هرمنوتیک فلسفی، نقد و بررسی و در گام بعدی به امکان و حتی ضرورت بازآفرینی قصد مؤلف در آرای او پرداخته می شود تا از این رهگذر بار دیگر علم هرمنوتیک به مثابه ابزاری کارآمد برای فهم متون مقدس معرفی شود.
نگاهی به سبک فردی «علی فوده» در سروده «بلال حبشی» با تکیه بر سطح زبانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
سبک ادبی میدانی برای بازتاب خصوصیّات فردی ادیب مانند ذوق و سلیقه، خلقیّات و عقاید شخصی او به شمار می رود. یکی از رویکردهای سبک شناسی ادبی با نام سبک شناسی فردی شناخته می شود که با در نظر گرفتن رابطه میان متن و بازخورد آن در میان مخاطبان، به بررسی دلایل و انگیزه های روانی، اجتماعی و تاریخی موثّر در گزینش و بیان ساختارهای زبانی آن متن می پردازد. در این پژوهش که از نوع کیفی است و با رهیافت توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته، با تکیه بر مؤلّفه های زبانی مؤثّر در تعیین سبک فردی، قصیده «بلال حبشی» سروده «علی فوده» شاعر معاصر فلسطینی مورد واکاوی قرار گرفت. آنچه بر ضرورت انجام این پژوهش تأکید می کند، بررسی نقش عوامل درونی و بیرونی زندگی شاعر در تعیین سبک ادبی او و نیز بازتاب آن ها در ساختارهای زبانی وی است. هدف نگارندگان نیز ارائه پژوهشی در این راستا است تا راه را برای دیگر پویندگان رویکرد سبک شناسی فردی هموار سازد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که شاعر در این قصیده خود را در قالب شخصیت رنجدیده «بلال حبشی» معرّفی کرده است و با استفاده فراوان از حروف مهموس، گزینش قافیه های مختوم به حروف کشیده و مردوف که به فراخور حالات درونی وی است، موسیقی سنگینی را بر قصیده حاکم نموده است . همچنین با به کارگیری چشمگیر افعال مضارع که نشانگر اهداف انقلابی و اصلاح گرایانه وی هستند و در آخر با ذکر و تقدیم واژگان ایدئولوژیک و قرار دادن تعابیر متناسب با مفهوم اندوه، ناکامی و مقاومت در محور همنشینی، سبک فردی خود را در این سروده برجسته ساخته است . به طور کلّی باید گفت سبک فردی «علی فوده» در این سروده سبکی غیرصریح و محافظه کارانه است.
واکاوی کارکرد روایات تفسیری در مجمع البیان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹شماره ۱۲
103 - 122
حوزههای تخصصی:
مجمع البیان یکی از مهمترین تفاسیر شیعی است که از روایات تفسیری بسیاری، بهره جسته است. از آنجا که روایات و آثار منقول معاصران نزول، بخشی از واقعیت تفسیر قرآن را به خود اختصاص داده و قرآن پژوهان همواره توجه ویژه ای به روایات مبذول داشته اند، نوشتار پیشِ رو در صدد است با روش تحلیلِ متن کارکردهای متنوع، روایات تفسیری را با ارائه برخی نمونه ها در فهم و تفسیر آیات قرآنی با تأکید بر دیدگاه ، مبانی و روش تفسیری صاحب مجمع البیان تبیین و بررسی کند. کارکردهای روایات تفسیری در مجمع البیان عبارتند از: فضایل ق رآن ، اخ تلاف قرائات، تشریح اسباب نزول، تبیین واژگان و لایه های معنایی، روایات مبیّن آیات مجمل، روایات تبیین و تصحیح اصول اعتقادی ، بهره گیری از تمثیل، روایات ناظر به جری وت طبیق، تبیین احکام شرعی، تعداد آیات، روایات آیات متشابه و روایات تفسیر ظاهری. البته این موارد حصر عقلی ندارد و با تحقیقات بیشتر می توان به کارکردهای دیگری دست یافت.
راهکارهای اصلاح درون در اخلاق توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد غالب در دانش اخلاق، توجه به رفتار و عمل فاعل اخلاقی است و نیات و روحیات درونی اهمیت چندانی ندارد؛ در مقابل رویکردی وجود دارد که در آن روحیات درونی و نیاتِ شخص، مبنا قرار گرفته و نقش اعمال در گام بعدی و از حیث تأثیرات آن بر درون اهمیت پیدا می کند. این رویکرد، نگرشی توحیدی به اخلاق است که در آموزه ها و تربیت اسلامی تبیین شده است. در این تحقیق ابتدا تفاوت اخلاق توحیدی و غیرتوحیدی بررسی و سپس راهکارهای اسلامیِ اصلاحِ درون تبیین شده است؛ این راهکارها به طور کلی به سه قسم منقسم می شوند: علم و آگاهی، افعال جوانحی یا قلبی، و افعال جوارحی یا بیرونی؛ افعال جوانحی نیز به اخلاص یا قصد قربت و تذکر و یادآوری؛ و افعال جوارحی به افعال تعبدی، توصلی و افعال تأثیرگذار مستقیم تقسیم می شوند. از نتایج این پژوهش آنکه: محور اخلاق و تربیت اسلامی مبتنی بر اصلاح درون است؛ پرداختن به افعال جوارحی نیز طریقی برای اصلاح درون بوده و به تنهایی موضوعیتی ندارد؛ لذا رفتار نیکو بدون اصلاح درون گاهی بی ارزش و گاهی ضد ارزش خواهد بود.
مقایسه جلوه های ادبیات پایداری در دو غزل رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
9 - 29
حوزههای تخصصی:
ستایش امام رضا(ع) در شعر معاصر به خصوص پس از انقلاب اسلامی جایگاهی ویژه دارد. شاعران هر یک به فراخور روحیات خویش، بر جنبه های خاصی از ویژگی های آن حضرت تأکید می ورزند. برخی شاعران با توجه به انس بیشتر با ادبیات پایداری و دفاع مقدس هنگام مدح امام هشتم، عناصر حماسی شعر را بیشتر به کار می گیرند و در مقابل، عده ای ترجیح می دهند با لحنی غنایی و عاشقانه، به مدح آن حضرت بپردازند و احساسات درونی و شخصی خود با ایشان را به تصویر بکشند. برای نگارنده این پرسش مطرح بوده است که چه ویژگی های مشخصی شعر رضوی را به ادبیات پایداری نزدیک یا از آن دور می کند. بنابراین هدف از نوشتن این مقاله آن بوده است که بعد از مقایسه دو غزل رضوی، نمونه هایی عینی و مستند از جلوه های ادب پایداری ارائه کنیم. به همین منظور با مقایسه غزل های رضوی قیصر امین پور و محمدعلی بهمنی، دو شیوه متفاوت شاعران معاصر را در مدح امام رضا(ع) بررسی کرده ایم. همچنین برای رسیدن به این مقصود، دو غزل را جزء به جزء از نظر فکری، ادبی و زبانی مقایسه کرده و نشان داده ایم که غزل امین پور با ویژگی های ادبیات پایداری مطابقت بیشتری دارد. طبق یافته های این پژوهش، شعر امین پور در سطح فکری گرایش های جمعی دارد و غزل بهمنی درون گراتر است. در سطح زبانی، امین پور واژه ها و فعل های پویا را به خدمت می گیرد و در مقابل واژه ها و فعل های غزل بهمنی انفعالی هستند و در نهایت از میان عناصر ادبی، وزن و صور خیال شعر امین پور در مقایسه با غزل بهنمی با لحن حماسی پیوند بیشتری دارد.
ماهیت شناسی الگوریتم اجتهاد
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
221 - 251
حوزههای تخصصی:
تلاش این مقاله یافتن پاسخ این مسئله است که: آیا می توان روش هایی را که فقیهان در استنباطات خود به کار می برند، با جزئیاتی که در ذهن فقیه می گذرد، کشف کرد و شبیه سازی نمود؟ اگر می توان، چگونه؟ اگر استنباط (اجتهاد در اصطلاح فقهی)، تلاش معرفتی روشمند برای کشف موجّه «حُکم» در مورد «فعل مکلف» باشد و اگر عملیات استنباط و اجتهاد (فرآیند استنباط)، فعل و انفعالاتی باشد که فقیه برای کشفِ نظر شارع، به صورت مرحله به مرحله انجام می دهد تا از نقطه شروع (مواجه با مسئله)، به نقطه پایان (صدور فتوا) برسد؛ و اگر روش شناسی و ارائه الگوریتم که تعیین و توصیف دقیقِ مرحله به مرحله و قدم به قدمِ عملیات حلّ یک مسئله است، به طوری که نقطه آغاز و پایان، تعداد مراحل، ترتّب منطقی مراحل، دستورالعمل های اجرایی در هر مرحله بدون حفره میان دستورالعمل ها، توصیف شده باشد، آن گاه به نظر می رسد که می توان عملیات اجتهاد و استنباط را به صورت الگوریتمی توصیف کرد. چگونگی این کار، با دو روشِ استقرای میدانیِ عملکردِ فقیهان و تحلیل آن ها با رویکرد کشفِ روش است و دوم قیاسی بر اساس الزامات علّی معلولی موجود در دانش فقه و اصول فقه، انجام پذیرست. هر فقیهی روشِ استنباطی دارد که با تحلیل عملکرد او در استنباطاتش می توان به جزئیات روشیِ او به مقداری که استفاده کرده است، دست یافت و براساس آن، روش های مختلف فقیهان را نیز به مطالعه تطبیقی گذاشت. همچنین می توان بر اساس روشِ قیاسی در کشف روند استنباط، روش هریک از آن ها را اعتبارسنجی کرد.
ایرادهای وعاء دهر میرداماد از منظر ملاصدرا و جایگاه آن نزد حکیم سبزواری
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۶
97 - 118
حوزههای تخصصی:
میرداماد با کامل ندانستن نظام های فلسفی پیش از خود (سینوی و اشراقی)، نظامی نوین به نام حکمت یمانیه را تأسیس کرده است و به تصریح خود میرداماد، از ارکان مهم این نظام، وعاء دهر است. وی از این نظریه در مباحث جهان شناسی و خداشناسی، مانند چگونگی پیدایش جهان، موجودات زمانمند، مکانمند و نیز تبیین چگونگی علم تفصیلی پیشین واجب الوجود به موجودات استفاده می کند. با وجود اهمیتی که میرداماد برای وعاء دهر قائل است، پس از وی، حتی ملاصدرا، شاگرد بی واسطه ی میرداماد، نیز به این نظریه بی اعتنایی کرده است. در نوشتار حاضر با روش بررسی و تحلیل آثار میرداماد و مقایسه ی آن با آرای ملاصدرا، به تبیین چرایی مطرح شدن وعاء دهر در آرای میرداماد پرداخته ایم و سپس ایرادهای ملاصدرا به آن را تشریح کرده ایم تا در خلال مقایسه ی میان آرای این دو اندیشمند، ایرادهای این نظریه و نیز علت روی گردانی ملاصدرا از وعاء دهر آشکارتر شود. در پایان نیز به بیان تلاش های حاج ملاهادی سبزواری برای آشتی دادن وعاء دهر میرداماد با مبانی حکمت متعالیه پرداخته ایم.
بررسی فرایند مدرن سازی معنویت در ادیان مدرن (مطالعه موردی: جایگزین های معنویت در شیطان گرایی مدرن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۲۷۶
89-100
حوزههای تخصصی:
معنویت مدرن، مفهومی است که فهم آن، در گروی بررسی دقیق مصادیق نوپدید آن است. این پژوهش با بررسی یکی از مصادیق مزبور، یعنی شیطان گرایی مدرن در پی یافت شاخصه های آن برآمده است. ازآنجاکه شیطان گرایی مدرن، ناظر به جریان مدرنیسم و لیبرالیسم و اومانیسم مسیحی، تحقق یافته است، با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی، نخست، به بررسی شاخصه های معنویت مدرن در جریان های مزبور پرداختیم و سپس آن را با شیطان گرایی در دو ساحت روان شناختی و جامعه شناختی تطبیق کرده ایم. در نهایت، جایگزین های معنویت در شیطان گرایی که همسو با جریان های نوسازی مسیحی بود را به عنوان نتیجه گیری بیان کرده ایم. جایگزین های مزبور عبارتند از التفات به لذت و خشنودی فرد انسانی بخصوص در مسائل جنسی، به جای تقوا و پارسایی؛ معرفت به ساحت ناخودآگاه فردی، به جای عرفان به موجود مابعدالطبیعی؛ تبدیلِ سازوکار معنوی سنتی که بیشتر صبغه درونی داشت، به پویش ها و فعالیت های اجتماعی با هدف حل مشکلات جامعه شناختی؛ تخلق به اخلاق فردگرایانه، به جای اخلاق دینی با رویکردهای جمعی.
مسائل تربیت دینی در فضای مجازی و نحوه مواجهه با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت دینی به عنوان یکی از رویکردها به تربیت، در مواجهه با فضای مجازی به عنوان یکی از بسترهای تحقق این رهیافت با مسائلی مواجه است که هدف این پژوهش، پرداختن به آن است. دستیابی به این هدف ازطریق تبیین مبانی نظری موضوع پژوهش و تحلیل استلزامات آن صورت گرفته است. در این پژوهش به مبحث آشنایی با محکمات و متشابهات در تربیت دینی و بایسته های فضای مجازی که در دو محور «ضرورت درک خدای همه جا حاضر» و «وجود اخلاق نظارتی» می گنجند، پرداخته شده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و یافته ها حاکی است میان عناصر تربیت دینی و ویژگی های فضای مجازی تناظری برقرار است که در برخی موارد به تحقق تربیت دینی مطلوب یاری می رساند و در مواردی نیز به عنوان مانع عمل می کند. تحلیل این تناظر علاوه بر اینکه به شناخت عوامل و موانع تربیت دینی یاری می رساند، راهکار مواجهه با مسائل تربیت دینی در فضای مجازی را نشان می دهد.
تبیین مبانی دین شناختی تربیت دینی و دلالت های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
113 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مبانی دین شناختی تربیت دینی و استخراج دلالت های تربیتی آنها است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی−تفسیری برای کشف و توضیح مبانی و از روش استنتاجی برای استخراج دلالت های تربیتی استفاده شده است. مبانی ای که در این مقاله بررسی شده اند عبارتند از: الهی بودن مبدأ و منشأ دین؛ سازگاری دین با فطرت بشر و نیازمندی همیشگی به دین؛ پیامبر، برگزیده و فرستاده خدا؛ سعادت دنیوی و اخروی، هدف دین؛ جهانی و ابدی و در عین حال ناظر به نیازهای منطقه ای و زمانی بودن. در ذیل هر مبنا، دلالت های تربیتی آن نیز بیان شده است. در مجموع نه دلالت تربیتی به دست آمد که ضرورت همیشگی تربیت دینی؛ بی نیازی از اجبار و تحمیل، انعطاف پذیری، طرد سکولاریسم تربیتی و علمی برخی از این دلالت ها هستند.
آرای مفسران معاصر درباره یاجوج و ماجوج براساس دلالت های نقلی و عقلی با بررسی و نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یاجوج و ماجوج، از علائم آخرالزمان در ادیان اسلام، مسیحیت و یهود هستند. یکی از منابع شناخت، روایات و احادیث ماثوره است که ورود اسرائلیات از سوی جعل کنندگان روایات با مضامین متناقض به پیچیدگی این معما افزوده است. مفسران مسلمان در دوره های مختلف متاثر از روایات و تحولات اجتماعی در شناخت هویت آنها به نتایج متفاوتی رسیده اند. حوادث و تحولات اجتماعی مانند حمله مغول از عوامل موثر در شناخت هویت آنان بوده است. ادعای جدید که تصاویر تمام نقاط زمین به دوربین های ماهواره مخابره می شود و ازسویی نیافتن سدی با قدمت و منطبق با مشخصات نصوص دینی، مفسر معاصر را در تنگنای تازه ای قرار داده است. این جستار آرای مفسران برجسته معاصر را گردآوری و نقد نموده است. تکیه بر دلایل عقلی، شواهد تجربی و منابع نقلی به دور از تاویل، نتیجه این جستار است. بر اساس یافته ها، بلکه قوم مغول سنخیتی با دو قوم ندارد و تاویل به دول مستکبر نیز متعارض با روایات است. قوم بدون ستر، منطبق با یاجوج و ماجوج و دیدگاه ارجح است، اما گذر زمان حقایق بیشتری درباره این دو گروه که خروج آنها از علائم الظهور است، آشکار خواهد ساخت.
بایسته های اخلاقی در بانکداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایتی از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده که می فرمایند: (العباده سبعون جزئا افضلها طلب الحلال) یعنی عبادت هفتاد جزء دارد که برترین آنها کسب حلال است. بر این اساس مومنین واقعی به اخلاق حرفه ای بانکداری برای کسب حلال خود اهمیت ویژه میدهند بنا بر این از نظر انها بانکی که میخواهد بر اخلاق اسلامی استوار باشد می بایست 6 هدف اصلی به شرحی که درمتن مقاله شرح داده شده از جمله اجرای عدالت اقتصادی در سطح جامعه را دنبال نماید لذا ایده بانکداری اسلامی اولین بار در دهه 1950 مطرح و اولین بانک سرمایه گذاری اسلامی در دهه 1960 در مالزی و مصر تأسیس شد و هم اکنون بیش از 100 نوع بانک اسلامی وجود دارد اما در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران قانون بانکداری بدون ربا در سال 1362 شمسی تصویب شد اما هنوز بحث نظری و فقهی موجود در افکار عمومی که خود را متخلق به اخلاق اسلامی میدانند به طور واقعی حل نشده لذا در وجدان خود استفاده از عقود اسلامی را صوری می انگارند و تصور می کنند سود رد و بدل شده ربا می باشد. لذا در این مقاله سعی شد با بررسی عملیات بانک ها با تکیه بر ارزش پولی زمان و ارزش زمانی پول از نظر فقه اسلام بررسی و سعی کنیم پاسخ در خوری بیابیم. بدیهی است بانک به هنگام تجهیز منابع ، به سپرده گذاران سود پرداخت میکند و نیز هنگام تخصیص منابع به مشتریان از انها سود دریافت میکنند این دو در بستر زمان اتفاق می افتند، نحوه پرداخت و دریافت این سودها راه بانکداری اسلامی را از بانکداری متعارف جدا می کند و ربا که جزء حرام های مسلم شرع مقدس اسلام است از گذر زمان پدید می آید. به همین دلیل به مسلمات فقه از جمله معاملات سلف و نسیه که مورد اجماع فقهائ است استناد میکنیم تا فرق این دو را با ربا بیابیم.
بررسی تاثیر نگرش اخلاقی استراتژی های بازاریابی دیجیتالی بر عملکرد صنعت هتلداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق کاری مهمترین عامل در موفقیت صنعت هتلداری می باشد. جهان معاصر با سرعتی شگفت انگیز در حال تحول است. سازمان ها، به عنوان یکی از بارزترین مشخصه های جوامع امروزی نیز به سرعت در حال تغییر و تحول هستند و در نظام کنونی ارتقاء عملکرد یکی از اهداف عمده هر سازمان زنده و فعال محسوب می گردد. بنابراین واضح است که بررسی متغیر های اثرگذار بر آن تا چه اندازه می تواند راهنمای مدیران در بهبود شرکت باشد. در این راستا در این تحقیق بدنبال بررسی تاثیر استراتژی های بازاریابی دیجیتال بر عملکرد صنعت هتلداری هستیم. این تحقیق از حیث نوع و ماهیت، تحقیقی توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات نیز میدانی و پیمایشی (با استفاده از پرسشنامه) و از نوع فرضیه آزمایی است. در این تحقیق، مدل معرفی شده با استفاده از نمونه ای 125 تایی و با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) مورد آزمون قرار گرفته است. یافته ها بیانگر تاثیر مثبت و معنادار بازاریابی ایمیلی و بازاریابی شبکه ای ، بازاریابی محتوا بر ابعاد عملکرد هتل ها (از هر 4 منظر مالی، مشتری، فرایندهای داخلی و اخلاقی) است. اما تاثیر بازاریابی ویروسی بر عملکرد مورد تایید قرار نگرفت. این پژوهش برای مدیران این حقیقت را روشن می سازد که آنها با سرمایه گذاری بر روی استراتژی های بازاریابی دیجیتال نه تنها ضرر نمی کنند بلکه به یک مزیت رقابتی از طریق بهبود عملکرد نیز دست می یابند.