مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
ثعلبی
حوزه های تخصصی:
تفسیر الکشاف زمخشری از مشاهیر تفسیر اجتهادی کلامی است که علی رغم حجم زیاد احادیث تفسیری آن، جلوه تفسیر روایی آن مغفول واقع شده است و این مقاله سعی دارد تا براساس پدیده اسناد و ارسال در حدیث و با تکیه بر آرا و نظریات علمای حدیث به ویژه در مبحث موضوعات، احادیث تفسیری الکشاف را نقد و بررسی و پدیده حدیث انگاری زمخشری را پیجویی کند. در این بین با پیگیری حدیث فضل السور منسوب به ابی بن کعب و گزارش تخریج نویسان بر الکشاف در خصوص بی اصل و سند بودن برخی روایات دیگر، نه تنها پدیده حدیث انگاری و ضعف حدیث پژوهی وی تأیید می شود، بلکه تأثیر الکشف و البیان ثعلبی بر زمخشری و نقش وی در شکل گیری این پدیده در الکشاف، مورد نقد و بررسی قرار می گیرد؛ پدیده ای که با تعبیر «لم أجده» ابن حجر و «غریبٌ» زیلعی در جای جای کتب تخریجشان بر الکشاف قابل پیجویی است. از طرف دیگر، بسیاری از احادیث سنددار ثعلبی و بعضاً واحدی، در الکشاف به صورت بی سند آورده می شود که نشان از رویه ارسال حدیثی مفسر است؛ رویه ای که در مفسران اندکی پیش از وی و در منابع مورد استفاده وی به صورت اسناد نمود دارد.
روش حیری نیشابوری در الکفایه فی التفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و هشتم دی ۱۳۹۸ شماره ۲۶۵
73-81
حوزه های تخصصی:
«الکفایه فی التفسیر» یا «کفایه التفسیر» اثر حیری نیشابوری (د.431) مفسر، محدث، مقری و فقیه شافعی قرن پنجم نیشابور است. شناخت دقیق تر این تفسیر، به لحاظ جایگاهی که در میراث علمی نیشابور دارد، مهم است؛ چراکه بازه زمانی تألیف آن، عصری ممتاز در تاریخ علمی، سیاسی و مذهبی نیشابور است. این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی و با هدف روش شناسی این تفسیر، سه نسخه خطی موجود از کفایه التفسیر را محور قرار داده و پس از مقایسه ای مختصر با الکشف والبیان ثعلبی نیشابوری (د.427) که تفسیری روایی دانسته می شود، به این نتیجه رسیده که تفسیر حیری را تنها می توان ذیل تفاسیر جامع طبقه بندی کرد. استفاده توامان از آیات و روایات که به شکل های متنوعی در فهم آیه به کار رفته اند، توجه به آراء تفسیریِ مفسران متقدم و یا معاصر با نویسنده، برخورداری از رویکردهای کلامی و ادبی و نیز توجه خاص به قرائات، از ویژگی هایی بارز این تفسیرند. همچنین تفصیل در تفسیر آیات کلامی، نشان دهنده واکنش پویای مؤلف به فضای گفتمانی عصرش و نیز نوع واکنش های علمی اشاعره به عقاید کرامیه و معتزله در قرن چهارم است.
اعجاز تاثیری قرآن با تأکید بر واکاوی «قتلی القرآن» ثعلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده های نخستین اسلامی- به اقرارِ کتابهایی چون «قتلی القرآن» ابواسحاق ثعلبی(م 427ق)- قرآن، چنان کشش و جذبه ای در مخاطبان برمی انگیخت و چنان در آنان اثر می گذاشت که مدهوششان می ساخت، اشک از چشمان شان جاری می کرد و در بسیاری از مواقع، اثرگذاری اش در حدی بود که سامعان و تالیان قرآن، جان به جان آفرین تسلیم می کردند. این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی و با تأکید بر کتاب قتلی القرآن ثعلبی- که حکایات آن ارتباط مستقیم با تاثیرگذاری های شگرف قرآن دارد-، این مسئله را بررسی کرده است نتیجه آنکه: سه عنصرِ «قرآن»، «تالی» و «سامع» در این مسئله نقش ایفا می کنند اما هر دو عنصر اخیر، بر عنصر اصلی- یعنی قرآن- استوارند. قرآن، خود ساختار آهنگین و آهنگ پذیری دارد که با عناصر عارضیِ «صدای حزن آلود»، «صدای برخاسته از خلوص نفس» و نیز « صدای آهنگین»، از بُعد جلالی و جمالی بر سامعان و تالیان خود تاثیر می گذارد؛ آن هم تأثیری که مراتبش با موارد مشابه قابل مقایسه نیست و این تاثیر نیز بیشتر در بُعد جلالی و خوف و خشیت افکنی به سامع یا تالی نمود دارد و تاثیر جمالی نیز علاوه بر آنکه خود مستقلا عمل می کند، زمینه را برای بُعد جلالی نیز آماده می سازد، به گونه ای که، این تاثیرگذاری را در حیطه معنایی بسیار پرقدرت جلوه می دهد.
بررسی روایت «صفوه هذا الکتاب» در تفسیر ثعلبی و منابع شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امام علی (ع)، سرآمد مفسران و نسبت به دیگر صحابه، پیشتاز در تفسیر آیات قرآن هستند. روایات بسیاری از ایشان در تفسیر قرآن به دست ما رسیده است. ازجمله این روایات، حدیثی است که در تبیین مقاصد حروف مقطعه نقل شده که به حدیث «صفوه هذا الکتاب حروف التهجی» معروف شده است. ثعلبی مفسر بلندآوازه اهل سنت این حدیث را در تفسیر خود نقل نموده و دیدگاه خویش را بر آن استوار می کند. غالب مفسران و محدثان شیعه نیز این حدیث را از امام علی علیه السلام نقل کرده اند. هدف پژوهش پیشِ رو، بررسی تطبیقی این حدیث در تفسیر ثعلبی با منابع شیعه و یافتن اختلافات و مصدر اصلی روایت است. مقاله حاضر به روش توصیفی – تحلیلی با رویکرد تطبیقی به بررسی روایت «صفوه هذا الکتاب حروف التهجی» در " الکشف و البیان " و تطبیق آن با منابع شیعه پرداخته است. یافته ها و نتایج تحقیق نشان می دهد حدیث در هیچ کدام از منابع شیعه به سند شیعی نقل نشده است و تمامی نقل ها به شیوه های گوناگون به روایات "عامه" می رسد. برخی از مفسران آن را به صورت مستقیم و برخی با واسطه از سایر مفسران یا محدثان شیعه از اهل سنت بیان نموده اند. طبرسی، حویزی، فیض کاشانی و برخی دیگر مستقیم و غالباً با عبارت«روت العامه» حدیث را ذکر کرده اند. آملی، بروجردی و اصفهانی و... حدیث را با واسطه طبرسی یا دیگران نقل نموده اند.
بررسی امکان سنجی تفسیر تقریبی با مرور بر تفاسیر سنی نگاشت طبری، ابن ابی حاتم، ابن منذر و ثعلبی (مطالعه موردی: اهل بیت(ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریب مذاهب از ضروریات جامعه اسلامی است. قرآن بزرگ ترین منبع تقریب مذاهب است، از زمان پیامبر(ص) بنا بر مفاد قرآن و سیره ایشان تفسیر آیات قرآن رایج و تاکنون ادامه دارد، با توجه به توصیه قرآن به عدم تفرقه و امکان فهم و تفسیر قرآن، بر اساس منبع کتابخانه و با روش تبیین و تحلیل داده ها، در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که آیا امکان تفسیر تقریبی قرآن وجود دارد؟ و در صورت امکان آن مبانی این شیوه از تفسیر کدام است؟ و چه کسی اولین بار تفسیری با رویکرد تقریبی نوشته است. با بررسی در اولین تفاسیری که مستقل از جوامع روایی نگاشته شدند که سرآغاز آن از تفسیر جامع البیان طبری است و با بررسی تفاسیر ابن ابی حاتم، ابن منذر و ثعلبی این نتیجه حاصل شد که تفسیر تقریبی، روشی تحقق یافته است که اولین مورد آن، تفسیر ثعلبی با بررسی موردی اهل بیت(ع) در این پژوهش قابل مشاهده است که از تفاسیر دیگر از این جهت، متفاوت است. ویژگیهایی مانند: انصاف در قلم، ارادت به شخصیتهای مهم اسلامی، بصیرت خاص و محل سکونت او بر این تفاوت گواه است.
واکاوی قدرت نرم قرآن به مثابه گونه ای از اعجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
75 - 98
حوزه های تخصصی:
قدرت نرم قرآن در تأثیرگذاری بر جان آدمیان، که از وجوه اعجازیِ مستقل قرآن یا زیرمجموعه اعجاز بیانی آن است، بیانگر تأثیری خارق العاده بر روح و جسم انسان است تا حدی که بنا بر حکایات منقول سبب گریاندن بسیار شدید، مدهوش ساختن و کشتنِ مستمعان شده است. این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی و با تأکید بر قتلی القرآنِ ثعلبی که حکایات آن، ارتباط مستقیم با قدرت نرمِ تأثیرگذارانه قرآن دارد این قدرت نرم قرآن را بررسی کرده است. نتیجه آنکه مؤلفه های «تأثیر ذاتی آیات قرآن»، «تلاوت آهنگین و خلوص نفس تالی» و «ظرفیت و قابلیت مستمع»، در این قدرت نرم نقش ایفا می کنند، اما مٶلفه های تلاوت آهنگین، خلوص نفس و ظرفیت مستمع، در حکم تقویت کننده عنصر اصلی یعنی قرآن هستند که بدون آن ها نیز تأثیر قرآن می تواند به قوت خود باقی باشد؛ چرا که قرآن ساختار آهنگینی دارد که با صدای حزین یا زیبا، از بُعد جلالی و جمالی بر مستمعان و تالیان خود تأثیر می گذارد؛ آن هم تأثیری که با قدرتِ مؤثرات مشابه آن قابل مقایسه نیست و این تأثیر نیز بیشتر در بُعد جلالی و افکندن خوف و خشیت نمود دارد و تأثیر جمالی علاوه بر آنکه خود مستقلاً عمل می کند، زمینه را برای تدبر در قرآن و تأثیرگذاری از بُعد جلالی نیز آماده می سازد.
نقد و تحلیل اعتبارسنجی تفسیرِ ثعلبی و بغوی از دیدگاه ابن تیمیه درباره آیات فضایل و مناقب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فسیر معالم التنزیل فی التفسیر و التأویل اثر بغوی، خلاصه شده ی تفسیر الکشف و البیان عن تفسیر القرآن از ثعلبى است. ابن تیمیه از علمای اهل سنت، تفسیر بغوی را ستوده است، وجه ستودن تفسیر بغوی از میان تفاسیر زمخشری، قرطبی و.. از میان تفاسیر اهل سنت دو مطلب بود، دوری از: 1. احادیث بدعت آمیز 2. احادیث جعلی و ضعیف. در مقابل، تفسیر ثعلبی را نکوهش کرده و ثعلبی را در شمار افرادی می داند که قادر به تشخیص حدیث صحیح از سقیم نبوده، و احادیث ضعیف و جعلی را بیان کرده است. سوال اصلی پژوهش این است که چرا با این که بغوی تفسیر ثعلبی را خلاصه کرده، از دید ابن تیمیه تفسیر بغوی ستوده است، ولی تفسیر ثعلبی قابل نقد می باشد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بغوی برخی از نقل های ثعلبی (بیشتر احادیث فضایل اهل بیت) را حذف کرده و مهم ترین علت نقد ابن تیمیه، ناظر به روایات فضایلی است که ثعلبی بیان کرده است. هم چنین، از این جهت که شیعه از باب جدال احسن به تفسیر ثعلبی استناد کرده، تعبیرات سختی را در مورد ثعلبی به کار برده است. در این پژوهش، با روش کتاب خانه ای در گردآوریِ مطالب، شیوه اسنادی در نقل دیدگاه ها و روش توصیفی-تحلیلی در بررسی داده ها، به سوال اصلی پژوهش پاسخ خواهیم داد.
بررسی تطبیقی شیوه تقابل با اسرائیلیات در دو تفسیر «الکاشف» و «الکشف و البیان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
349 - 368
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث علوم قرآن و حدیث، بحث اسرائیلیات است که وارد برخی از متون اسلامی از جمله تفاسیر قرآن شده است مفسران برخوردهای متفاوتی با اسرائیلیات داشته اند در تحقیق پیش رو با روش توصیفی تحلیلی شیوه ی تقابل با اسرائیلیات در دو تفسیر الکاشف ثعلبی و الکشف و البیان مغنیه مورد بررسی قرار گرفته است. برخی از نتایج تحقیق عبارتنداز: ثعلبی در مباحث مختلف، به اسرائیلیات استناد کرده است و گاهی اسرائیلیات را بدون ذکر سند یا با اسناد ضعیف آورده است. ایشان در مقدمه تفسیر خود، قصه گوئی را روش برتر برای تربیت و نفوذ در دلها معرفی می کند، و شاید به همین سبب اسرائیلیات را بدون اظهار نظر نقادانه پیرامون محتوای آنها، نقل کرده است؛ اگرچه در موارد نادر، در مقابل اسرائیلیات، با نقل احادیث اهل البیت (ع)، قول اصح را انتخاب می نماید. اما مغنیه با هدف ارائه تفسیر جوان پسند و منطبق با عقل همان طور که در مقدمه ی تفسیر خود وعده اجتناب از اسرائیلیات می دهد، در متن کتاب نیز به این وعده عمل می کند، علیرغم این امر، او روایاتی آورده که یا از منابع بنی اسرائیل و قوامیس ذکرشده و یا تطبیق مفهوم آنها با حقایق دین اسلام دشوار می نماید ولی مغنیه، با مبانی خاص خود، به ظاهر از کنار آنها با سکوت می گذرد.