مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
حاکم نیشابوری
دانش تاریخ نگاری ، با عنایت به موضوع های متعدد مورد توجه مورخان مسلمان بالندگی خاصی داشته است و این را از آثار فراوانی که در حوزه های مختلف این دانش نگاشته اند ، می توان دریافت . در میان صورت های مختلف تاریخ نگاری ، آثاری با موضوع تاریخ نگاری محلی به دلیل نوع اطلاعات خاصی که در بر دارند ، از اهمیت ویژه ای برخوردارند . تالیفات مورخان مسلمان در حوزه تاریخ نگاری محلی را به دو دسته می توان تقسیم کرد : نخست آثاری که توسط دبیران و منشیان پدید آمده چون تاریخ قم و دیگر آثاری که توسط محدثان چون تاریخ نیسابور به رشته تحریر درآمده است که ...
امام رضا(ع) و اهل حدیث؛ با تأکید بر گزارش های حاکم نیشابوری (نقدی بر ادعاهای سلفی گری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال سوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۰
97-126
حوزه های تخصصی:
اهل بیت (ع) به ویژه امام رضا (ع) مورد اقبال خاص ایرانیان ازجمله اهل حدیث بودند و حاکم نیشابوری به تفصیل از حضور آن امام (ع) در خراسان و عنایت ویژة مشایخ اهل حدیث به ایشان یاد کرده است. بر اساس این گزارش ها، بزرگان حوزة حدیثی اهل سنت نیشابور که استادان اصحاب جوامع روایی ازجمله کتاب های شش گانه بودند، اهتمام زیادی به امام رضا (ع) به عنوان فرزند پیامبر (ص) و سند اختصاصی روایی حضرت داشتند. ملاحظه و تحلیل گزارش های ابوعبدالله حاکم از قصد و زیارت آستان امام رضا (ع) توسط استادانی چون ابن خزیمه نیشابوری در کنار روایت هایی از پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) مبنی بر سفارش به زیارت آن امام (ع) از مشروعیت و بلکه برکت های این زیارت حکایت دارد و نشان می دهد رفتار مدعیان پیروی از سلف صالح در دوره های بعد به ویژه در دورة معاصر در تحریم زیارت و تکفیر مسلمانان به سبب جرم هایی از این قبیل، بدعت و انحرافی بوده که در دوره های متأخر از سوی امثال ابن تیمیه طرح و توسط جریان هایی خاص ترویج شده است. مقالة حاضر به روش توصیفی تحلیلی پی جوی این گزارش ها و بررسی چند و چون آنهاست.
بررسی رویکرد حاکم نیشابوری در تصحیح و تضعیف احادیث: با تکیه بر روایات المستدرک علی الصحیحین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاکم نیشابوری در تعامل با احادیث و جرح و تعدیل راویان و تعریف برخی اصطلاحات حدیثی چون صحیح، حسن، شاذ، مرسل، موقوف و... تمایزاتی با دیگر محدثان دارد. او در مستدرک روایاتی را صحیح می شمارد که براساس مبانی دیگر محدثان و حتی مبانی خود حاکم در سایر آثارش همچون معرفه علوم الحدیث صحیح نیست و به این علت او را متساهل خوانده اند. در این مقاله که با شیوه توصیفی-تحلیلی صورت یافته، تلاش می شود اولاً آرا و نظرات حاکم درباره حدیث صحیح، حسن، ضعیف، موقوف، مرسل، شاذ، زیادات ثقه، نقل از اهل بدعت، نقد سند و متن روایات، جرح و تعدیل بیین گردد؛ ثانیاً آرا و نظرات حاکم با دیدگاه سایر محدثان مقایسه شود؛ ثالثاً میزان پایبندی حاکم به نظرات خودش در تهیه کتاب مستدرک بررسی گردد و با ارائه تحلیلی درباره آن ها میزان صحت آرای وی و اعمال آن آرا بر روایات مستدرک معلوم شود و به این ترتیب ویژگیهای مکتب حدیثی حاکم آشکار شود. با بررسی ها و مقایسه های لازم معلوم شد انتساب تساهل به حاکم در تصحیح احادیث مستدرک با استناد به دلایلی چون کهولت سن، ضعف حافظه و مهلت نداشتن برای تنقیح مستدرک به خاطر فوت مقبولیت علمی ندارد و می توان گفت قبل از استناد به روایات مستدرک باید سند و متن بازبینی شوند.
بررسی روش حاکم نیشابوری در تصحیح روایات فضائل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حاکم نیشابوری از محدثان و رجالیان بزرگ اهل سنت است که در کتاب های خود روایات متعددی را در ارتباط با فضایل اهل بیت(ع) نقل نموده است. برخی از علمای اهل سنت وی را به تساهل در گردآوری احادیث و بررسی راویان متهم نموده اند. بررسی دلایل احتمالی انتساب تساهل به حاکم از قبیل عدم تطابق روایات حاکم با شرایط شیخین؛ تصحیح احادیث ضعیف؛ ذکر فضائل اهل بیت(ع)؛ دیدگاه وی در باره معاویه؛ و تشیع وی حکایت از آن دارد که دو عامل ذکر فضایل اهل بیت(ع) و دیدگاه وی نسبت به معاویه موجب شده است تا برخی علمای اهل سنت به رغم پایبندی حاکم نیشابوری به مبانی اهل سنت در جرح و تعدیل راویان، وی را به تساهل و تسامح متهم نمایند. بررسی حدیث غدیر حکایت از آن دارد که اسناد این روایت توسط بزرگان اهل سنت تصحیح و حتی متواتر دانسته شده است، در حالی که نقل این حدیث از سوی حاکم، موجب متهم نمودن وی به تساهل شده است .
روش شناسی حاکم نیشابوری در المستدرک و جایگاه آن از دیدگاه فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰شماره ۱۴
232 - 253
حوزه های تخصصی:
اظهارنظرهای مختلفی درباره کتاب المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری انجام شده است. با بررسی احادیث می توان پی برد بهترین نظرها این است که در آن احادیث صحیح، حسن و ضعیف وجود دارد و اظهارنظرهای غیر منطقی در رابطه با کتاب، قابل پذیرش نیست؛ زیرا برخی از احادیث کتاب حاکم با احادیث کتاب های بخاری و مسلم مشترک لفظی یا معنوی هستند و تنها تفاوت های اندک وجود دارد. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی به استخراج روش حاکم نیشابوری در گزینش روایات و ارزیابی آن پرداخته می شود. بررسی روایات کتاب نشان می دهد او در گزینش روایات به جوانب مختلف آن ها توجه داشته و روش وی عبارت است از: دسته بندی موضوعی روایات؛ توجه به شروط بخاری و مسلم در انتخاب روایات؛ ارائه شواهدی برای اثبات صحت روایات؛ توجه به سماع حدیث؛ توجه به طرق گوناگون روایات؛ توجه به نقل به معنا در روایات؛ توجه به تقطیع در روایات؛ ذکر احادیث به صورت مسند؛ شرح و توضیح اسناد و متن روایات؛ توجه به راویان ثقه و مورد اعتماد؛ شرح و توضیح رجال برخی احادیث؛ ذکر منابع روایات؛ اجتهاد در انتساب برخی روایات به صحت. هرچند حاکم از روش بسیار خوب و دقیقی در ذکر روایات مستدرک بهره برده، اما التزام او به این روش در همه جا یکسان نبوده و در برخی موارد، روایات بدون هیچ توضیحی یا با توضیح ناکافی آمده است که همین علت، مخاطبان در مواجهه با برخی احادیث مستدرک با مشکلاتی مواجه شده اند.
پژوهشی در مصادر و منابع حاکم نیشابوری در «تاریخ نیشابور»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۹)
269 - 300
تاریخ نیشابور ، تألیف حاکم نیشابوری (د. 405ق)، یکی از کهن ترین و معتبرترین تواریخ محلّی در جهان اسلام است. این اثر که به جهت سترگی و اهمیتش، به حقّ آن را تاریخ خراسان خوانده اند، بسیار مفصّل بوده ولی امروز مفقود است. تاریخ نیشابور ، علاوه بر جنبه های سیاسی، جغرافیایی و سنّت های فرهنگی و اجتماعی خراسان بزرگ، متضمّن مکتوبات و اسنادی است که تا حدّ زیادی به بازنمایی وضعیت علمی نواحی خراسان کمک می کند. این کتاب به موضوعات متنوع و گسترده ای در قالب تراجمِ مفصّل پرداخته، که حاکی از بهره مندی مؤلف از طیف وسیعی از منابع حوزه های مختلف علمی است. مقاله پیش رو پژوهشی است در شناسایی منابع مکتوب و شفاهی تاریخ نیشابور ، اعم از جوامع حدیثی، تواریخ محلّی، کتب رجال، اخبار و حکایات، دواوین شاعران، متون صوفیّه و امثال این ها، که بر مبنای نقل های متون دیگر، و بخصوص تنها تلخیص بازمانده از تاریخ نیشابور ، اثر خلیفه نیشابوری، صورت گرفته است.
نقش نیشابور در شکل گیری شخصیت علمی و تدوین آثار شیخ صدوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۵
35 - 9
حوزه های تخصصی:
شیخ صدوق را به دو ویژگی اش ستوده اند: فراوانی مشایخ و بسیاری سفرهای حدیثی. ازجمله مقاصد سفر صدوق شهر نیشابور بوده است. سفر به این شهر، هم برای صدوق نتایج مثبت فراوانی به دنبال داشت و هم برای نیشابوریان. این نوشتار تلاش دارد تا پس از شناسایی نیشابور در سده های 3 و 4 ق به دستاوردهای نیکوی صدوق از سفر به آن دیار در جمع آوری احادیث و یافتن انگیزه های تألیف و ماندگار کردن احادیث و منابع شیعی بپردازد. بازشناسی مشایخ صدوق در نیشابور خصوصاً مشایخ غیر امامی و تبیین گونه گونی مذاهب و فرق در آن دیار و تساهل علمی نیشابوریان از دیگر نکاتی است که در این نوشتار موردتوجه قرار گرفته است. نویسنده با تکیه بر پژوهش خود بر این اندیشه است که بعد از قم و ری که در واقع سکونتگاه صدوق بوده، نیشابور بیشترین سهم را در تغذیه حدیثی صدوق داشته است.
جُستاری در هویّت «شیخ بَحر پارس» (دانشمندی ناشناخته از قرن چهارم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۲)
173 - 180
حاکم نیشابوری در تاریخ نیشابور ، ضمن تراجم مشایخ خویش، در شرح حال استادش ابوالعبّاس میکالی (د. ۳۶۲ق) پس از ذکر نام و نَسَب وی، در بیان تحصیل او، در ضمن گزارش خود، از سماع الموطأ مالک توسط او در منطقه فارس نزد دانشمندی ناشناس مشهور به «شیخ بحر فارس» یاد کرده که این شیخ خود آن را از شاگرد و راوی مالک، ابومُصعَب زُهری (د. ۲۴۳ق) اخذ نموده است. نویسنده در این مقاله با استفاده از شواهد حدیثی رجالی به تعیین احتمالی هویّت این شخص پرداخته و طبق یافته ها «شیخ بحر فارس» را ابن زیرک فارسی دانسته است.