فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۰۲۱ تا ۷٬۰۴۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
کلام و ادیان سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
139 - 160
حوزههای تخصصی:
ماهواره ها امروزه یکی از مؤثرترین ابزارها در تبلیغ ادیان و فرق شناخته می شوند. زمان پدید آمدن رادیو و تلویزیون، نهادهای دینی سعی کردند از آن ها برای تبلیغ و ترویج عقاید دینی خود و همچنین موعظه و آموزش پیروان خود استفاده کنند. نگاهی کوتاه به ماهواره های مستقر بر فراز ایران و خاورمیانه، ما را بر حقیقتی دیگر در آن سوی سکه شبکه های دینی آگاه می کند. در بررسی همه جانبه برنامه ها و عملکرد این شبکه ها، درمی یابیم که نظام متحد رسانه های غرب، امروز در ظاهری متکثر، کمر به نابودی یا تضعیف تفکر اسلامی بسته است، اما در میان حجم عظیم شبکه های به ظاهر دینی اما به واقع ضد دینِ حق، گویا سهم رسانه های مسیحی بیش از دیگران است. به نظر می رسد جهان مسیحیت بیش از همه به این موضوع همت گمارده است و از همین رو خطر از این ناحیه بیش از همه احساس می شود. لذا در این مجال سعی می کنیم با بررسی اجمالی برخی از شبکه های تبشیری و برنامه هایشان، ضمن تبیین اهدافشان، شگردهای رسانه ای آنان را شناسایی و تشریح کنیم.
تحلیل مؤلفه های مدیریتی سوره نمل
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹
86 - 112
حوزههای تخصصی:
کلام وحی به عنوان مهم ترین و جامع ترین سند و منبع درک حقایق و واقعیت های سعادت آفرین در عرصه های گوناگون به خصوص در باره ی مدیریت، ظرفیت ها و ظرافت های عظیمی دارد. در منطق قرآن از جمله اهداف اساسی بعث پیامبران، تزکیه و هدایت انسان ها در جهت صلاح و فلاح و مدیریت، مطلوب زندگی دانسته شده است. با بررسی گزاره های وحیانی این حقیقت به خوبی آشکار می شود که هر سوره ای از قرآن حاوی پیام ها و مؤلفه های در باره ی مدیریت و جهت دهی زندگی به سوی سعادت دنیوی و اخروی است. از آنجا که گستردگی مباحث و مسائل مدیریتی فراتر از طرح آن در این پژوهش می باشد، تنها مؤلفه های مدیریتی سوره ی نمل با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و شیوه ی استنطاقی شهید صدر به کنکاش گرفته شده است. ره آوردها و برآیندها معلوم می دارد که سوره نمل حاوی اصول، مبانی و شیوه های مدیریتی بوده و از آموزه های آن، توصیه ها و تجویزهای زیادی از جمله در باره ی ارزش های بنیادی، تکریم سرمایه ی انسانی با نظرخواهی و مشاوره جوی، ارزیابی عملکردها و داشتن نظام نظارت با هدف ایجاد رقابت سالم و رعایت شایسته سالاری برای رشد متوازن و رسیدن به بهره وری مادی و معنوی است.
نقش مؤلفه های هوش اخلاقی (دیدگاه بوربا و لنیک) در سازگاری همسران و تطبیق نظری با اصول اخلاقی متناظر آن در منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
۱۳۰-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش تطبیقی حاضر، تعریف و تبیین نقش هوش اخلاقی (دیدگاه بوربا و لنیک) در سازگاری همسران وتطبیق مولفه های آن با معیارها و اصول اخلاقی است که دین اسلام در این حوزه، پیشنهاد می دهد. بدین منظور ابتدا به تعریف هوش اخلاقی مطرح در روان شناسی و بررسی مولفه های آن پرداخته شده و نقش هوش اخلاقی در سازگاری زناشویی از دیدگاه علمی تبیین شده است؛ سپس این مولفه ها با مفاهیم اخلاقی مرتبط در دین اسلام مورد تطبیق و ارزیابی قرار گرفته و در پایان، مرزهای هوش اخلاقی اسلام ترسیم شده است؛ می توان گفت ، مولفه های هوش اخلاقی، هریک، روشهایی اکتسابی وقابل یادگیری درجهت برقراری ارتباطی رضایت بخش بین همسران با توجه به مقتضیات پیرامونی و همسازی با تجربه های جدید هستند که در دیدگاههای بشری با انسان محوری و در اسلام با محوریت خدا و انسان متعادل در راستای تعالی و تعهد درونی به آموخته های اخلاقی، تعریف می شوند.
نشست علمی «آسیب شناسی و روش شناسی پژوهش های فقهی، حقوقی دستگاه قضا»
منبع:
رسائل سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
151-166
حوزههای تخصصی:
معناشناسی «هدایت» در نهج البلاغه، بر پایه هم نشینی واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی واژگان، یکی از شاخه های دانش زبان شناسی بوده که به تحلیل معنایی واژه ها و جمله های یک متن پرداخته و ارتباط بین آنان را به وسیله نظام معنایی روشن میسازد. این روش، به خواننده کمک میکند تا با توجه به سیاق و دقت در مجاورت کلمات، از افق نگاه گوینده یا نگارنده، به متن نگریسته و به زنجیرهای از معنا دست یابد. چنین فرآیندی، فهم بهتری از متون مختلف، به ویژه متون دینی، مانند نهج البلاغه و واژههای به کار رفته در آن، ارائه میدهد. هدایت، واژهای پر کاربرد در نهج البلاغه بوده که مسائل گوناگون اعتقادی، تربیتی و اخلاقی پیرامون آن طرح شده است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از معناشناسی همزمانی، با هدف فهم ابزار، مفاهیم تأثیرگذار و دستیابی به میدان معنایی واژه هدایت در نهج البلاغه، سامان یافته است. بررسیها نشان داد که معنای اساسی هدایت، راهنمایی کردن بوده و ساحتهای گوناگونی در ارتباط با این واژه قابل طرح است، شامل: همنشینهای ابزاری، مانند پیامبر(ص) ؛ همنشینهای پیشران، مانند درخواست مدد الهی؛ هم نشین های پسران مانند شیطان؛ واژههای ملازم، مانند برخورداری از قلب سلیم؛ واژه های متضاد، مانند ضلالت. از تحلیل دادههای پیشگفته، نتیجهگیری میشود که هدایت، نجاتی ازسوی خدا به کسانی است که از قلب سلیم برخوردارند و در مسیر گمراهی و هلاکت قدم نمی گذارند. ترسیم میدان معنایی واژه هدایت در نهجالبلاغه، بر پایه شیوه همزمانی و همنشینی واژگانی، از نوآوریهای پژوهش حاضر تلقّی میگردد.
نقد و بررسی ترجمه و تفسیر آیه نشوز با تکیه بر واژه «ضرب»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
255 - 279
حوزههای تخصصی:
توجه به معانی و تطور برخی از کلمات و تحقیق در این گونه موارد منجر به ارائه فهم صحیح از متون دینی می گردد. از جمله این موارد می توان به معنای «اضربوهن» در آیه نشوز اشاره کرد. بسیاری از مترجمین و مفسرین قرآن، ضرب در اینجا را به معنای «زدن و تنبیه جسمانی» ترجمه و تفسیر کرده اند، حال آنکه در کتب لغت یا معنای «زدن» ذکر نشده یا «زدن» یکی از معانی فرعی «ضرب» بیان شده است. در قرآن کریم هم لفظ «ضرب» و مشتقات آن در معانی متفاوتی استعمال شده و در روایاتی که از پیامبر اسلام(ص) وارد شده نیز «ضرب» به معنای غیر «زدن» استعمال شده و برخی از تابعین همچون عطاء معنای خشم گرفتن برای زن را از «ضرب» در آیه نشوز برداشت کرده اند و همچنین روایات فراوانی که از پیامبر اسلام در مورد نهی از زدن زنان وارد شده تمام این ها گویای آن است که ضرب در آیه نشوز معنایی غیر از آنچه مترجمین و مفسرین برداشت کرده اند دارد. لذا می توان گفت که «اضربوهن» لزوماً به معنای زدن جسمانی نیست، بلکه نوعی از برخورد با زنان ناشزه است.
حافظ از منظر علامه محمدکاظم هزارجریبی استرآبادی
منبع:
رهیافت فرهنگ دینی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳ و ۱۴
91 - 117
حوزههای تخصصی:
برخی از دانشمندان شیعی، دستاوردهای عرفا، متصوفه، و فلاسفه را قبول نداشته و نظریات و منش عملی آن ها را در تضاد و مخالفت با معارف اسلامی دانسته اند. این دانشمندان به نقد بلکه سرزنش و مذمت گروه های فوق پرداخته اند. یکی از این اندیشمندان، محمدکاظم بن محمدشفیع هزارجریبی (متوفای 1236ق) است. وی از دانشمندان متتبع و کثیرالآثار شیعه بوده و برخی از آثارش را به نقد نحله های مذکور اختصاص داده است. یکی از آثار وی «منبه الجهال» است که در آن به نقد اشعار و زندگانی حافظ شیرازی پرداخته است. تصحیح انتقادی رساله «منبه الجهال» به شیوه مخاطب محور و تحلیل و نقد شیوه افراطیِ عرفان ستیزانه هزارجریبی رسالت نوشتار حاضر است.
ارائه الگوی رفتار شهروندی زیست- محیطی با تأکید بر عواطف اخلاقی در صنایع تولیدی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
221-238
حوزههای تخصصی:
افزایش مشکلات و بحران های زیست محیطی در جهان از یک طرف و درک پیامدهای بلند مدت موضوعات زیست محیطی در زندگی انسان ها از سوی دیگر، باعث شده است تا محققان در پی درک راهکارهای اجتناب از آسیب رساندن به محیط زیست و جلوگیری از تخریب آن، باشند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل رفتار شهروندی زیست- محیطی با تأکید بر عواطف اخلاقی در صنایع تولیدی استان مازندران انجام گرفت. روش پژوهش از نوع آمیخته و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان اداری و مدیران صنایع تولیدی استان مازندران بوده که تعداد آن برابر با 10962 نفر به دست آمد که حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 371 نفر برآورد شد. بعد از طراحی پرسشنامه محقق ساخته، در مجموع 500 پرسشنامه به صورت الکترونیکی و حضوری در بین نمونه آماری، توزیع شد که با توجه به تعداد پرسشنامه های تکمیل شده، تعداد نمونه آماری تحقیق در پژوهش حاضر به 371 نفر رسید. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزار smart pls3 و spss 20 انجام گردید. نتایج نشان داد، تأثیرگذاری عواطف اخلاقی و ابعاد فرعی آن (تربیت و رشد اخلاقی، خصلت های اخلاقی، خودآگاهی اخلاقی) بر رفتار شهروندی زیست- محیطی تائید شد. به نظر می رسد که ارتباط عواطف اخلاقی و میزان تأثیرگذارى آن بر رفتار شهروندی زیست محیطی حائز اهمیت است و ارتباط معناداری بین آنها برقرار است و نتایج این پژوهش به بهبود ادراک از عامل هایی که درگیری کارکنان در رفتارهای شهروندی زیست- محیطی را ایجاد می کنند، کمک خواهد کرد.
اصول راهبردی اخلاق حرفه ای مدیریت در حکومت علوی با تحلیل محتوای نامه های امام علی(ع) به معاویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به جایگاه امام علی به عنوان حاکم اسلامی و جایگاه اخلاقی ایشان به عنوان امامِ تربیت یافته در دامان پیامبر، بررسی جایگاه اخلاق در حکومت علوی را تقویت می نماید. تحلیل محتوا روشی است که این اثر به کار بسته و نامه های امام علی× به معاویه را به منظور استخراج اصول راهبردی اخلاق حرفه ای در مدیریت علوی، مورد تحلیل قرار داده است. اصول پاسخگویی، هوشمندی، یقین کامل، ضابطه مندی، مصلحت سنجی و شخصیت پایدار از این گزاره ها استخراج گردیده است. حجم غالب گزاره های اخلاقی، ناظر به کاربست اصول راهبردی پاسخگویی و هوشمندی است که هر کدام با فراوانی 25% بیشترین بسامد را داشته اند. آمار بالای گزاره های اخلاقی این نامه ها، گویای محوریت اخلاق در حکومت علوی و مواجهه ایشان با مخالفان است. همچنین، برآیند تحلیل کیفی گزاره های اخلاقی، ارائه تصویری از یک حکومت، ضابطه مند، پیش بینی پذیر و اخلاق محور است که حتی در مواجهه با معاویه، از اصول اخلاقی و مدیریتی خویش تخطی نمی کند.
سیمای هنر معنایی حروف جاره در جزء دوّم و سوّم قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
145 - 160
حوزههای تخصصی:
مصحف بی بدیل قرآن صاحب دیوان معنایی خاصی است که در رهگذر این دیوان پرمعنا ادبیات عرب جلوه نمایی می کند و صرف و نحو این کلام الفبای این بیان است و نحو کلام همبستگی و ارتباط منسجم مصحف را شامل می شود که حتی حرفش مقصودی بلاغی است که راهنمای اجابت معنای صحیح است. حروف جاره با توجه به عدم استقلال معنایی لیکن محوریت عمیقی در این وابستگی معنایی با هنرنمایی متعلق خویش در اقامه معنای صحیح نقش بسزایی دارد، حروف جاره می تواند پل ارتباطی انتقال معنا را با توجه به شیم شناسنامه ای خود به مخاطب برساند حال این وابستگی معنا در سیطره متعلق و ارتباط آن با حروف جر به خصوص در جزء سوم و چهارم قرآن کریم و معنای اصلی و مجازی آن که در کاروان بلاغت است ایفای نقش می کند که متعلق وجوباًً یا جوازاً با حرف جر وضع نشده همراه می شود، بررسی این واقعه بلاغی بین متعلق و حروف جاره یک سیمای هنر معنایی را ایجاد می کند.
نقش تاب آوری اقتصادی بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب سازمان همکاری اسلامی در سال های 2000 تا 2018(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین موضوعات مورد بحث، نقش تاب آوری اقتصادی در راستای تکانه های واردشده بر اقتصاد کشورهاست و این موضوع توجه پژوهشگران و کارشناسان سراسر جهان را به خود جلب کرده است. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر اثر شاخص ترکیبی تاب آوری اقتصادی بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب سازمان همکاری اسلامی را با استفاده از روش پنلی حداقل مربعات کاملاً اصلاح شده بررسی می کنیم. نتایج پژوهش نشان می دهد که تاب آوری اقتصادی، نیروی کار و تشکیل سرمایه ثابت ناخالص اثر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی کشورها دارد. بنابراین کشورهای منتخب برای تداوم رشد اقتصادی باید بر روی مؤلفه های مختلف تشکیل دهنده تاب آوری اقتصادی از جمله کنترل نرخ تورم، نرخ بیکاری، کسری بودجه دولت، کسری تراز تجاری، ارتقای فناوری ها و سرمایه گذاری خارجی، مقررات زدایی و ارتقای فضای کسب وکار و کارایی و اثربخشی دولت ها توجه جدی کنند.
نسبت «فیض» و «اراده» در تفکر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
67 - 89
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر بررسی و پاسخ بدین پرسش اساسی است: با توجه به این که نظریه ی فیض در تفکّر ابن سینا، به معنای فیضان و سرریزشدنِ «ضروری» موجودات از حق تعالی است، این نظریه، چگونه با اراده ی الهی سازگار می شود؟ به سخن متفاوت، چگونه می توان میان «ضرورت» و «اراده» بر بستر نظریه فیض جمع کرد، حال آن که در ظاهر این دو مقوله همدیگر را نفی می کنند؟ براساس مبانی متافیزیکی، الاهیاتی ابن سینا، نویسنده بدین نتایج دست یافته است: اولاً نظریه ی فیض در تفکّر ابن سینا براساس مبانی و اصولِ متافیزیکی و الاهیاتی معیّنی استوار شده است که از یک حیث این مبانی و اصول با صدر و ذیل فلسفه ی ابن سینا هم پوشانی دارند. ثانیاً به جهت مذکور، نظریه ی فیض تنها براساس همان مبانی و اصول قابل درک است. ثالثاً با توجّه به نگاه ابن سینا به مبادی موجودات، ساختار جهان، ذات و صفات باری تعالی به خصوص علمِ عِنایی و اراده ی او، ضرورتِ فیض نه تنها منافی با اراده ی الاهی نیست؛ بلکه برخاسته از ذات، علم و اراده ی وجوبیِ اوست. یعنی جهانْ لازمه ی ضروریِ ذاتِ واجب براساس اراده ی ضروریِ اوست؛ لذا هیچ ممکنی سوای حق تعالی نمی تواند ضرورتی را بر او تحمیل نماید. دشواریِ فهمِ نظریه ی فیض ابن سینا و اعتراضات، نخست از عدم توجّه و اعتنا به مبانی او، دوم از قیاس و هم سان پنداریِ ذات الاهی با عرصه ی انسانی برمی خیزد. نظریه ی فیضِ ابن سینا یک تحوّلِ منطقی و اساسی در توضیح ظهور کثرت از مبدأ واحد نسبت به اسلاف او به شمار می آید.
بررسی تفسیری «فَنَظَرَ نَظْرَهً فِی النُّجُومِ * فَقالَ إِنِّی سَقیم» از منظر مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم از اصطلاحات پیچیده علمی و کلامی عرب به دور است. این امر باعث جاودانگی و قابل فهم بودن آن برای همگان در تمامی اعصار شده است. قرآن دارای محتوای فراحسّی و فراطبیعی نیز هست که این محتوا در قالب الفاظی که برای محسوسات وضع شده اند، به شکل های مختلف، مانند: تمثیل، قطعه هایی از تاریخ، محاوره و جدال احسن یا موعظه و پند و اندرز، انذار و تبشیر یا برهان و محاجّه علمی به صورت پراکنده بیان نموده است . ازجمله آیاتی که معرکه آراء مفسران است، مفهوم آیات « فَنَظَرَ نَظْرَهً فِی النُّجُومِ * فَقالَ إِنِّی سَقیم » است. این آیات باعث پیدایی سؤال های متعددی گشته است. مقاله حاضر بر پایه تفاسیر فریقین و با روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا نظرهای مختلف مفسران را واکاوی نماید. در باره مفهوم آیات مورد بحث سه احتمال وجود دارد. بهترین دیدگاه درباره «نظر به نجوم» نظر به ملکوت یا نظر به تنجیم یا نظر به تکلیف، است و نیز مقصود از «سقیم» پریشان حالی حضرت و نه بیماری جسمی ایشان است.
جایگاه عقل نزد وهابیت در تفسیر آیات متشابه
حوزههای تخصصی:
تفسیر نابه جا از آیات قرآن کریم، چالشی اساسی در حوزه علوم اسلامی به شمار می رود؛ حضور کم رنگ عقل در کنار نقل از یک سو و جمودگرایی نسبت به آیات متشابه از سوی دیگر سبب گمراهی و انحرافات فکری در تفسیر آیات الهی را بیش از پیش فراهم می آورد و بخش زیادی از معارف و باورهای اسلامی را نامعقول معرفی می کند. پژوهش پیش رو با رویکرد توصیف و تحلیل داده ها با تکیه برمنابع مکتوب، سعی دارد پیامد تفسیرهای انحرافی به ویژه تفسیر آیات متشابه، در آثار ابن تیمیه و برخی دیگر از عالمان وهابی را بکاود. یافته های آن نشان دهنده این نکته است که وهابیت با ناکارآمد خواندن عقل و جمود به ظواهر آیات متشابه، به دام تفسیرهای تشبیه و تجسیم از خداوند گرفتار آمده اند. ازآنجاکه مبنای فکری آنان را آیات و روایات مبین صفات الهی منهای ادراکات عقلی تشکیل می دهد سرانجام به توحید عددی در برابر توحید ذاتی خداوند که بدترین شرک به شمار می رود، معتقد شده اند.
تبیین خاتمیت از دیدگاه متفکران مسلمان
منبع:
کلام حکمت سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
11 - 26
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، دیدگاه متفکران مسلمان در تبیین خاتمیت را بررسی می کند و هدف از آن دست یافتن به تبیینی صحیح از خاتمیت به دلیل بحث های دامنه دار در بین متفکران معاصر است. ازبین دیدگاه های موجود، دیدگاه شهید مطهری، اقبال لاهوری و دکتر سروش بررسی شده است. نوع منابع استفاده شده در مقاله حاضر کتب و آثار این متفکران و برخی منابع مربوط به دیدگاه آنها به روش توصیفی است. از بررسی دیدگاه ها در تبیین خاتمیت روشن می شود که متفکران مسلمان دیدگاه های متفاوتی در تبیین خاتمیت ارائه کرده اند. شهید مطهری با منتفی دانستن علل تجدید نبوت ها، خاتمیت را تبیین می کند و به نظر می رسد صحیح ترین دیدگاه در این مورد باشد که براساس آن، راز خاتمیت در جاودانگی و تکامل اسلام است و ارکان آن مبتنی بر وضع خاص قانون گذاری اسلام، استعداد پایان ناپذیر کتاب و سنت و به ویژه عنصر اجتهاد در اسلام است. اقبال لاهوری معتقد است که در دوره جدید به دلیل به کمال رسیدن عقل استقرایی بشر، نیازی به دستورات بیرونی وحی نیست. این استدلال، تام نیست. دکتر سروش با ارائه سه تفسیر متفاوت از خاتمیت، گاهی راز خاتمیت را تجربه تفسیرنشده پیامبر (ص) می داند. به همین دلیل وحی را زنده و انسان ها را هر لحظه از آن بهره مند می داند. گاهی خاتمیت را به معنای استغنا از وحی و گاه به معنای برداشتن عنصر مأموریت و ولایت از تجارب دینی و بسط تجربه های پیامبرانه عنوان می کند که همه این تفاسیر، اشکال دارد و متناقض است.
بررسی انتقادی روایات عاشورایی تاریخ طبری (بازه زمانی عاشورا به بعد)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقتل الحسین(ع) موجود در کتاب تاریخ طبری (310 ه ق) از جمله مقاتل برجای مانده و قدیمی مربوط به قرن سوم و چهارم است. این کتاب نیز مانند سایر کتب تاریخی و روایی از هجمه گزارش های قابل تأمل مصون نمانده و برخی از مطالب آن در موضوعات مختلف، از جمله درباره جریان عاشورا مورد تردید است. طبری، گزارشی که از قیام عاشورا ترسیم نموده، برخاسته از روایت ابومخنف بوده که در حال حاضر قدیمی ترین مقتل موجود است؛ اما در عین حال از آشفتگی های متنی رنج می برد به طوری که در برخی موارد با وقایع مسلم تاریخی ناسازگار بوده و یا از نگاه شیعی شأن معصوم دچار خدشه شده است. البته در قرن های بعد برخی از علمای شیعه به این کتاب نیز استناد کرده اند. در مقاله پیشِ رو پس از تحلیل وجوه مختلف پیرامون روایات محل مناقشه، دیدگاه برگزیده ای عرضه می شود که مزیّت های قابل ملاحظه ای نسبت به نظرات ارائه شده در این عرصه را داراست. یافته ها نشان می دهد برخی از روایات طبری در حمایت از جریان اموی و گاه برخی از آن ها علیه این جریان تلقی می شود که این نشان دهنده امانت وی در گزارش عاشورا از راویان عاشورایی است و از طرف دیگر نقل روایات متعارض یا متناقض زمینه را برای نقد رویکرد و روش او را فراهم کرده است. روایات ذلّت پذیری امام حسینA، اسارت دو فرزند عبدالله بن جعفر و شهادتشان پس از عاشورا، کشف عورت از علی بن الحسین A، اظهار ندامت یزید از قتل رساندن امام از جمله روایاتی است که قابل نقد و تحلیل است. این مقاله با رویکردی تحلیلی انتقادی به نقد این روایات پرداخته و یافته های آن می تواند در مطالعات عاشوراپژوهی مورد بهره برداری قرار گیرد.
بررسی مبانی انسان شناسی تربیت اخلاقی از دیدگاه عبدالله جوادی آملی و امام محمّد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
115 - 142
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی از مهم ترین مباحث در تعلیم و تربیت و امری اثرگذار در اصلاح و تهذیب نفس و سعادت انسان است. این مقوله، بر مبانی و شناخت های بنیادین تکیه دارد. مسأله اصلی در این مقاله، بررسی مبانی انسان شناسی تربیت اخلاقی است که با مقایسه دیدگاه دو دانشمند «علامه جوادی آملی» و «امام محمد غزالی» به روش توصیفی و تحلیلی، نتایج موثر و قابل توجهی حاصل شده است. بر اساس یافته های تحقیق، «ماهیت فراطبیعی و روحانی انسان»، «فطرت و بینش شهودی انسان به هستی»، «کرامت ذاتی انسان»، «اختیارمندی انسان» و «نیازمندی او به تعلیم و هدایت الاهی» از مهم ترین مبانی انسان شناسی تربیت اخلاقی از دیدگاه علامه عبدالله جوادی آملی و امام محمد غزالی است که هریک از ایشان، اشتراکات و اختصاصاتی در تبیین این مبانی دارند.
دراسه العلاقه بین النص والصوره فی کتب اللغه العربیّه للمرحله الإعدادیه بناءاً علی تصنیف "وارش ومایت"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
151 - 176
حوزههای تخصصی:
تعتبر الصور من أبرز الوسائل التعلیمیّه فی الکتب المدرسیه، إذ تؤدّی دوراً لافتاً فی تعزیز تعلّم محتوی المادّه الدراسیه وتدعیمها لدی الطالب کما تساهم مباشره فی تسهیل تعلیم المواد الدراسیه لدی المدرّس. وکثیر من الباحثین فی مجال التعلیم یولون اهتماماً بالغاً لمدی تکاملیه العلاقه بین الصوره والنص اللغوی، حیث کلما زادت العلاقه بین الصوره والنص زاد مستوی تحسین عملیتی التعلیم والتعلّم. انطلاقاً من هذه المسأله یهدف البحث الحالی إلى دراسه العلاقه بین النص والصوره فی کتب اللغه العربیّه للمرحله الإعدادیه بناءاً علی ثلاثه مستویات لتصنیف "وارش ومایت"، فقد تم إجراء البحث علی کتب اللغه العربیّه للمرحله الإعدادیه، وقد اقتصر مجتمع الدراسه علی کل الصور لهذه الکتب کما تکوّنت عینه الدراسه من 470 صوره مرافقه للنص بطریقه هادفه متجانسه. طبّقت الدراسه منهج تحلیل المحتوی. وما توصّلت إلیه المقاله هو أنّ معظم الصور المرافقه لنصوص کتب اللغه العربیّه للمرحله الإعدادیه ترتبط وتلتحم بالنصوص فی تناسق وتکامل بلغت نسبته 85.74% ویعزی ذلک لمدی اهتمام لجنه التألیف بأهمیه تکاملیه العلاقه بین الصوره والنص لما لها من تأثیر لافت فی تنمیه عملیه التواصل بین الدارس والمدرّس وتطویر الجانب المعرفی لدیهم؛ فی المقابل نلاحظ أنّ 14.25%، أی ما یعادل 67 صوره تحتوی علی مکوّنات النص بشکل ناقص؛ حیث إنّها تؤدّی وظیفه التزیین؛ ولا تؤثّر إیجاباً علی فهم النصوص التعلیمیّه، وذلک راجع إلی أنّ هذه الصور لا تکاد تکون واضحه أحیاناً أو جاءت مبتوره لا تدعم النصّ اللغوی بشکل تام بل تظهر جزءاً بسیطاً وقلیلاً من مجریات النص بما فیها الشخصیات الحواریه وعملیات التفاعل والتواصل بین الشخصیات، والأمکنه وأیقوناتها.
نقش معادباوری در سلامت معنوی انسان از منظر قرآن کریم
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
13 - 28
حوزههای تخصصی:
اصل توحید و تقویت و تثبیت باور به آن از یک سو و باور به معاد از سوی دیگر، شروط لازم و بسترساز سعادت اخروی و دنیوی انسان هستند و البته عمل بر اساس این دو رکن نیز تضمین کننده این سعادت است. در این مقاله اعتقاد به معاد و نقش آن در سلامت معنوی انسان به عنوان سؤال اصلی بررسی می شود و نکته ای که در این بررسی حائز اهمیت است این است که به اصل معاد در بیش از یک سوم آیات قرآن، اشاره شده است و خداوند پیوسته به کافران و حتی مؤمنان درباره عواقب معاد هشدار داده است. نقش بازدارنده اعتقاد به معاد، در زیست سالم انسان در دنیا و عدم ترس او از مرگ، عدم آزار رساندن و خیانت و ظلم به مردم، گناه نکردن به خاطر ترس از عقوبت اخروی و دوری از خشم خدا، فریفته نشدن به زرق و برق دنیا تأثیرگذار است و لذا اگر سلامت جسمی انسان به اموری از جمله تغذیه مناسب، خواب کافی و... وابسته است، سلامت معنوی او نیز به اتصال و ارتباط معنوی انسان با خدا وابسته است. در واقع آسایش برای تن است و آرامش برای روح و این میسر نخواهد شد، جز ارتباط با خداوند که انسان را از اضطراب، تشویش و دلهره نجات می دهد و امنیت روحی را برای او به ارمغان می آورد و در این میان اعتقاد به معاد نقش بنیادینی در نجات انسان و سلامت معنوی او دارد.
الحجر على الصغیر عند المذاهب الإسلامیه الخمسه: البیع أنموذجاً
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹
93 - 111
حوزههای تخصصی:
إنّ الحجر على الصغیر هو المنع من التصرف فی ماله وهو من الأبحاث الفقهیه التی بحثها فقهاء المذاهب الإسلامیه الخمسه، وهو من الأمور المتفق علیها بل المجمع علیها فی الجمله عندهم. فالصغیر الذی لم یبلغ سواء وجد أباه أم لا محجور علیه حتى یبلغ رشیداً. ولقد تناول البحث أدله الحجر على الصغیر وهی الکتاب، والسنه والإجماع وهذه الأدله متفق علیها عند الفقهاء. أما بالنسبه لعنوان حکم بیع الصغیر، والمراد به الحکم الوضعی من صحه وبطلان، فلقد تعرض البحث لهذا العنوان کأنموذج للحجر علیه عند المذاهب الإسلامیه، واختلف فقهاء المذاهب حول صحه بیع الصبی وهم على أربعه أقوال. فالقول الأول هو عدم صحه بیعه مطلقاً وهو قول مشهور الإمامیه، الشافعیه، وروایه عن أحمد بن حنبل. أما الثانی فهو صحه البیع بشرط الإجازه، وهو قول کل من الحنفیه والمالکیه والحنابله وقسم من علماء الإمامیه، مع اعتبار الإمامیه صفه تمییز الصبی بینما الباقی لم یعتبروه. بینما القولان الأخیران، فأحدهما ذهب إلى جواز بیعه إن بلغ عشرا وهو أحد الأوجه المذکوره عند الإمامیه، والآخر هو جواز بیعه مع الاضطرار وهو رأی ابن حزم. واتفقت المذاهب بزوال الحجر عن الصغیر بالبلوغ والرشد. أما البلوغ فله أسباب، تاره مشترکه بین الذکور والإناث کالإنبات للشعر، والاحتلام، والسن، وأخرى مختصه بالنساء کالحیض والحمل. أما الإنبات فهو أماره وعلامه على البلوغ عند کلّ من مشهور الإمامیه ومَذْهَبُ المالکیه والحنابله، وَرِوَایَهٌ عَنْ أَبِی یُوسُفَ من الحنفیه. وهولیس بأماره مطلقا عند أبی حنیفه وفی روایه عن مالک. أما عند بعض علماء الإمامیه فهو دلیل على البلوغ ولیس فقط أماره. بینما ذهبت الشافعیه وبعض علماء المالکیه إلى أن الإنبَاتَ بُلُوغٌ فِی بَعْضِ الصُّوَرِ دُونَ بَعْضٍ. واتفقت المذاهب فی سببیه الاحتلام. أما السنّ، فهو دلیل على البلوغ عند فقهاء المسلمین وخالف فیه مالک. مع ملاحظه اختلافهم فی تحدید سنّ البلوغ فاتفقت الإمامیه مع جمهور فقهاء العامه بأنّ سنّ البلوغ عند الصبی هو خمس عشره سنه، واختلفت مع أبی حنیفه حیث ذهب إلى ثمانی عشره سنه. أما حول سنّ بلوغ الأنثى، ذهب جمهور فقهاء العامه إلى أنّ سن بلوغها هو خمس عشره سنه بینما الإمامیه إلى تسع سنین. أما أبو حنیفه فقد جعل سن بلوغ الأنثى سبعه عشره سنه.