فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۸۰٬۵۵۱ مورد.
منبع:
فقه سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۲)
33 - 61
حوزههای تخصصی:
از آنجاکه اجتهاد و استنباط احکام شرعی برای هر فردی میسّر نیست و عمل به احتیاط نیز برای افراد عادی دارای مشقت بسیار است، سیره عمومی متشرعان بر تقلید در احکام شرعی از فقیه اعلم قرار گرفته است. از سوی دیگر فتاوای مراجع، گاهی با زبان تخصصی بیان شده و نیاز به بیان توسط مبلّغ و یا کارشناس دینی دارد. مشاهده می شود که کارشناس و مبلّغ شرعی در بیان احکام ناظر به مسائل خمس، زکات، کفارات و به طور کلی مباحث مالی دچار اشتباه می شود و موجب وارد شدن خسارات مالی به مکلف می شود که در مواردی راهی برای جبران آن نیست، در حالی که این خسارت ناشی از تقصیر و یا قصور و گاه تعمد کارشناس دینی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی، قصد دارد تا مسئولیت مدنی این گروه از مبلّغان دینی را بررسی نماید. حتی براساس مبانی و ادلّه فقهی و حقوقی، اگر مبلّغ دینی در بیان نادرست احکام، قصور و تقصیر نموده باشد و مراجعه کننده با اعتماد به جایگاه علمی او، اقدام به عمل اشتباه و خسارت بار نموده باشند، نمی توان با قاعده احسان وی را مبرّی از ضمان و مسئولیت مدنی دانست، بلکه به دلیل اینکه ارکان مسئولیت مدنی محقق شده، براساس قواعد تسبیب، احترام و لاضرر دارای مسئولیت بوده و موظف به جبران خسارت است.
تحلیل دیدگاه مشهور فقها در سرایت نجاست آب مضاف و مایعات کثیر ملاقی نجاست(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۲)
115 - 138
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت علم و تکنولوژی، کاربردهای مایعات کثیر مانند مخازن بزرگ لبنیات مایع، نوشیدنی ها عصاره های گیاهان، لوازم آرایشی مایع، مواد شوینده و... رو به افزایش است و سرایت نجاست در آنها باعث ضررهای فراوان اقتصادی می شود. به همین دلیل پاسخ دادن به این پرسش که آیا سرایت نجاست در آب مضاف و مایعات کثیر، در تمام مایع محقق می شود یا خیر، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله با بیان ادله عدم سرایت، یعنی عدم شمول روایات سرایت نسبت به مایعات کثیر، با توجه به جزئی بودن موضوعات و انصراف روایات به سرایت در مایعات قلیل، عدم سرایت نجاست در مایعات کثیر ثابت شده است. سپس با قاعده طهارت و استصحاب آن در مایع کثیر ملاقی با نجاست، طهارت مایع کثیر ملاقی با نجاست نیز نتیجه شده است. پژوهش حاضر که با روش تحلیلی- توصیفی و در فضای کتابخانه مورد بررسی قرار گرفته است، منتج به عدم سرایت نجاست در مایعات کثیر و طهارت آن شده است.
واکاوی و نقد نظرات تفسیری پیرامون فراز" فَأَمْسِکُوهُنَّ " در آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
89-110
حوزههای تخصصی:
کاوش در حوزه معنایی واژگان و تامل در کاربست قرآنی آنان با دقت در سیاق آیات، از ساحت های مهم در تفسیرقرآن است که در فهم آیات نقش بسزایی دارد؛ چرا که هر معنا بازخورد و نتیجه تفسیری و گاه فقهی متفاوت در حوزه انحصاری خویش دارد.فراز" فَأَمْسِکُوهُنَّ " در سه آیه از آیات قرآن تکرار گردیده است و یک مورد آن که در آیه 15 سوره نساء، با عبارت " فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ " آمده، محل مناقشه فراوان قرار دارد. عموم مفسران آن را به معنی حبس در خانه و به عنوان حدی که بعدها منسوخ شده، دانسته اند. این پژوهش با درنگ درمعنای لغوی فراز و توجه به گستره معنایی آن در قرآن و نیز با تامل در سیاق آیات به کنکاش در فهم دقیق آن پرداخته است. نتیجه حاصل، نشان می دهد که این فراز همچون دو فراز دیگر و نیز در اشتراک معنایی با دیگر مشتقات قرآنی خود، در معنای نگهداشت و مراقبت با توجه، کاربرد داشته و در آیه مورد بحث نیز با تایید سیاق آیات قبل و بعد و بافت سوره، به همین معنا جهت حفظ خانواده اسلامی از فروپاشی با اولین خطا و خیانت به کار رفته است. این معنا تصریحی در اثبات حد بودن فراز یاد شده نداشته و صرفا جنبه پیشگیرانه دارد؛ به همین جهت هیچ نسخی نیز اتفاق نیفتاده است.
تحلیل متن شناسی گفتگوی امام علی(ع) با گروه خوارج بر اساس نظری کنش گفتاری «سرل»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
171-202
حوزههای تخصصی:
بنابر نقل سیدرضی امام علی(ع) در ضمن چهار خطبه 36 ،58، 122 و 127 خوارج را مورد خطاب قرار داده است. از آنجا که حضرت، خوارج را افرادی گمراه می دانست، پیوسته می کوشید اندیشه انحرافی آنان را از راه گفتگو و من اظره اص لاح کن د.پژوهش حاضر درصدد است با پرداختن به گفتگوی امام علی(ع) با خوارج وبا بهره گیری ازنظریه کنش گفتار «جان سرل»، تحلیلی ازانواع کنش های گفتاری پنجگانه؛کنش گفتاری اظهاری، اعلامی، ترغیبی، عاطفی و تعهّدی، ارائه نموده و با تحلیل داده های به دست آمده، خوانشی نو از این گفتگو-ها ارائه نماید. نویسندگان در پژوهش حاضر بر آن هستند انواع کنش های گفتاری موجود در این گفتگوها و نوع بسامد و نتایح آن ها را شناسایی نماید .یافتهپژوهش نشان می دهد در مجموع 71 پاره گفتار، کنش گفتاری اظهاری از بیش ترین و کنش گفتاری اعلامی از کم ترین بسامد برخوردار بوده است. به نظر می رسد مهم ترین عامل موثر بر فزونی کنش گفتاری اظهاری، شبهه افکنی و تشویش اذهان عمومی از سوی خوارج و لزوم پاسخ گویی به شبهات آنان بوده است.امام (ع) قصد داشت با پاسخ هاى بسیار روشن و منطقى، اشتباهات خوارج را آشکار سازد. بنابراین کنش گفتاری اظهاری با هدف و مقصود گوینده سخن در خطبه ها متناسب و همگون است.
ضمانت اخلاقی در نظام حکمت متعالیه صدرایی با تکیه بر آراء آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
77 - 98
حوزههای تخصصی:
در حکمت صدرایی ملاصدرا، «ضمانت اخلاقی» مسئولیتی تکوینی و وجودی است که انسان نسبت به افعال و کیفیات نفسانی خویش بر عهده دارد. ارزش هر فعل اخلاقی زمانی اصالت می یابد که سه رکن بنیادین نیت خالص، آگاهی کامل و اختیار تام فاعل به طور کامل تحقق یافته باشد. از دیدگاه صدرایی، فعل حقیقیِ اخلاقی، تنها هنگامی از ضمانت اخلاقی برخوردار است که عقل و شرع به طور هم زمان آن را تجویز کنند؛ در غیر این صورت، فاعل به انحطاط جوهری دچار شده و از مسیر کمال انسانی منحرف می شود. آیت الله جوادی آملی، با اتکاء بر مبانی حکمت صدرایی، ثمره نهایی ضمانت اخلاقی را همانند ملاصدرا در «تجسم اعمال» می داند و رابطه نفس و عمل را بر مبنای سنخیت و علیت، همچون رابطه علت و معلول تبیین می کند. هدف این پژوهش واکاوی مبانی هستی شناختی ضمانت اخلاقی در حکمت صدرایی و تحلیل تطبیقی آرای آیت الله جوادی آملی، با تمرکز بر تبیین تجسم اعمال به عنوان عالی ترین ثمره آن است. روش پژوهش مبتنی بر تحلیل مفهومی-نظری و بررسی تطبیقی بوده، که با اتکا بر مطالعه کتابخانه ای متون اصلی ملاصدرا و آثار آیت الله جوادی آملی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که در هر دو دیدگاه، ضمانت اخلاقی نه بر ترس از پیامدهای حقوقی یا اجتماعی، بلکه بر یقین به عینیت یابی اخروی اعمال و نقش آن در تکوین هویت وجودی انسان استوار است. نتیجه گیری پژوهش آن است که در چارچوب صدرایی، تجسم اعمال، پیوندی علّی و وجودی میان نفس و افعال برقرار کرده و این پیوند، ضامن تداوم هویت انسانی و سرنوشت اخروی او می شود.
بررسی رفتار خرید سوغات و تبرکی در بین زائران شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
115 - 139
حوزههای تخصصی:
سوغات به عنوان یادآور تجربیات سفر تفسیر می شود و خرید سوغات و بردن تبرکی یکی از اجزای اصلی زیارت است. مسئله این پژوهش این است که زائران در سفر به مشهد چه کالاها و با چه انگیزه ای سوغات می خرند و تا چه حد از تجربه خرید خود رضایت دارند؟ همچنین زائران بیشتر تمایل دارند چه نوع اشیایی را به عنوان تبرکی به شهر خود ببرند؟ وجه تمایز این پژوهش پرداختن به ویژگی خاص «متبرک بودن» در سوغات زائران است؛ بنابراین به گونه شناسی سوغات و هدایای متبرکی که زائران به شهر خود می برند نیز پرداخته شد. این پژوهش به روش پیمایش انجام شد و 580 نفر از زائران در ایام نوروز سال 1401 به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه محقق ساخته است و پرسش نامه ها به روش مصاحبه ای تکمیل شد. پرسشگران در چهار ورودی حرم مطهر مستقر شدند تا تنوع نمونه در نظر گرفته شود. یافته ها نشان داد که سوغات خریداری شده توسط زائران را می توان در سه گروه عمده خوراکی محلی، اقلام مذهبی و اقلام مصرفی طبقه بندی کرد. البته سهم خوراکی محلی در سبد سوغات زائران بیشتر است. آن ها از تجربه خرید سوغات خود در شهر مشهد (از لحاظ ویژگی های کالا و فروشنده) راضی بودند. زائران از فروشگاه ها و محصولات وابسته به آستان قدس رضوی رضایت بیشتری دارند. برای اکثریت زائران ویژگی «متبرک بودن» سوغات اهمیت زیادی دارد و به عنوان تبرکی بیشتر کالاهای مذهبی را خریداری کردند. زائران در حرم هدایایی را به عنوان تبرکی دریافت می کنند که برای آن ها مقدس و ارزشمند است. هدایای متبرکی که زائران ترجیح می دهند در زیارت حرم دریافت کنند به سه گروه عمده غذا و خوراکی متبرک، اقلام مذهبی و جزئی از مکان مقدس تقسیم شد. زائران بیشتر تمایل دارند که خوراکی متبرک به ویژه «غذای حضرت» به عنوان تبرک دریافت کنند. آنچه مشخص است، مشکلات اقتصادی در سال های اخیر، رفتار خرید زائران را تحت تاثیر قرار داده است و زائران از کالاهای ارزان قیمت بیشتر استقبال می کنند. در پایان پیشنهادهایی برای مطالعات آینده در خصوص خرید سوغات متبرک ارائه شده است.
تحلیل سندی و دلالی حدیث معرفت به مقام امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
141 - 175
حوزههای تخصصی:
زیارت اماکن متبرکه از والاترین مراتب عبادت و فرصتی ممتاز برای طهارت روح و تربیتی معنوی زائر و نیز تجدید پیمانی با اولیای الهی در مسیر آرمان مقدس توحیدی به شمار می رود. پژوهش های دینی زیارت نشان می دهد که زیارت خاندان عصمت و طهارت(ع) دارای شرایطی است که در پرتوی این چنین شرایط، زیارت حقیقی معنا پیدا خواهد کرد و موجب رشد و پیشرفت فرد و جامعه اسلامی بر سه محور خودسازی، دگرپردازی و تمدن سازی خواهد شد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، ضمن بررسی سندی و دلالی روایت «عارفاً بحقه» که از امام صادق(ع) درباره زیارت علی بن موسی الرضا(ع) وارد شده است، نشان می دهد که این روایت از نظر سندی صحیح است و برای درک فیض زیارت معصوم، باید معرفت حقیقی به امام کسب کرد. مقصود از شناخت حق وی، اعتقاد به واجب الاطاعه بودن، حجت خدا بر خلق و امام را واسطه رزق الهی دانستن و دیگر موارد است.
بررسی تحلیلی ملازمات فلسفی «معرفت نفس» با «معرفت ربّ» با محوریت رابطه نفس و بدن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۸
87 - 120
حوزههای تخصصی:
یکی از احادیث بسیار مهم در باب ارتباط خودشناسی با خداشناسی حدیث «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّه» می باشد. روایت یادشده، توسط بسیاری از اندیشمندان مسلمان، مورد بررسی، تبیین و تحلیل قرار گرفته است. در این میان، علامه حسن زاده آملی، اندیشمند فیلسوف و عارف معاصری است که در یکی از آثار خود 92 معنای فلسفی و عرفانی و کلامی برای این حدیث بیان نموده است. در میان این تفاسیر، وجوه متعددی به رابطه میان نفس و بدن اشاره دارد و رابطه نفس و بدن از جهات گوناگونی می تواند باعث شناخت رابطه حق و خلق شود. در پژوهش حاضر به شانزده وجه فلسفی و عرفانی در باب رابطه نفس و بدن و رابطه حق و خلق اشاره شده است. در پایان این نتیجه حاصل آمده که مبانی فلسفی و عرفانی فراوانی همچون «احاطه وجودی خداوند بر موجودات، قیام صدوری موجودات به حق متعال، علم احاطی خداوند به موجودات، تساوی نسبت حق متعال به همه اجزای عالم، توحید در ربوبیت، قیامت صغری و قیامت کبری، آینه بودن خلق برای حق و حق برای خلق، تدبیر عالم با عالم، طاعت ذاتی موجودات و...» از طریق رابطه نفس و بدن، قابل استنباط و اثبات است؛ و بدین وسیله اهمیت توجه به مبانی حکمی و شهودی برای فهم لایه های عمیق آموزه های صادر از لسان اهل بیت، بیش از پیش برای خردمندان آشکار می شود.
A Critical Analysis of the View on the Permissibility of Beating Rebellious Wives Due to Committing Immorality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Among the controversial verses in the field of family law in the Holy Quran is verse 34 of Surah al-Nisāʼ regarding the treatment of rebellious wives. The physical punishment of rebellious women in this verse has been criticized. Therefore, contemporary exegetes have each sought to justify it in their own way. In the midst of this, some exegetes and Quranic scholars, based on certain narrations, have considered the meaning of a wife's rebellion ( Nushūz ) and the subsequent permissibility of beating her to be related to committing immorality and defilement, rather than the refusal of sexual relations. With slight differences in its scope, this group has presented views on this matter based on some narrations. For example: "The permissibility of beating a rebellious wife is specific to cases of committing immorality, including both adultery and other forms, or the beating of a rebellious wife is specific to defilement less than adultery." These views face challenges both in terms of their reliance on narrations and their incompatibility with other established principles of criminal law for women who commit immorality. The goal of the present research is to respond to the view that permits the beating of rebellious women due to committing immorality, which was conducted using a descriptive-analytical processing method and a library-based information gathering approach. Based on the selected view, rebellion in the verse under discussion means challenging the guardianship of men and rebelling and seeking superiority against the husband, not committing immorality.
خلاقیت یا اقتباس در سندنویسی دوره قاجار: بررسی وقفنامه 1298 ه.ق حاج صدرالدین تاجر
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۶ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱۱)
243 - 263
حوزههای تخصصی:
دو موضوع محل نگارش و محل تأیید یک سند، موضوعات به هم تنیده مهم و قابل توجهی هستند. این نوشتار قصد دارد یک قباله تک سجلی مربوط به آخر قرن سیزدهم قمری را از این حیث بررسی کند. این بررسی یک بررسی آرشیوی و کتابخانه ای است. سند موردنظر وقف نامه ۱۲۹۸ قمری یک تاجر شیرازی است که حاج شیخ زین العابدین مازندرانی (1227 1309 ق) فقیه معروف شیعی ساکن کربلا آن را تصدیق کرده است.
این وقف نامه خوش خط، خطبه ادبیانه نسبتاً مفصلی دارد. پرسش این است که آیا واقعاً این فقیه پرمشغله که به درس و امامت و مراجعان مختلفی از شیعیان ایران، عراق و هند و مناطق دیگر داشته است، این قدر فرصت داشت که چنین متنی را پدید آورد؟ در طی این بررسی مشخص شد این وقف نامه باید از روی وقف نامه ای که 55 سال قبل در محکمه متعلق به شیخ الاسلام شیراز تنظیم و تصدیق شده بوده، رونویسی شده و فقط برخی از ارکان عقد حسب نیاز به روزرسانی و اصلاح شده است. بنابراین ما در اینجا با سندی روبرو شدیم که فراتر از اقتباس بود و هیچ بعید نیست که اسناد مشابه این سند وجود داشته باشد.
نوشتگان 12
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۶ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱۱)
311 - 318
حوزههای تخصصی:
در بخش نخست شماره 12 «نوشتگان»، لغت نادر «شاوشا» در یکی از فرهنگ های کهن عربی فارسی توضیح داده و توجیه شده است. سپس به نکته هایی در تکمیل بازمانده های ضمیر/ صفت اشاره im در ایرانی نو اشاره شده و نیز معنای لغت و بیتی فهلوی روشن شده است. بخش پایانی کوششی است برای یافتن شواهدی از فعل «پاختن» در متون قدیم.
دکتر مُعین کِتابی به نامِ «فَرهَنگِ مُعین» ننوشت!
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۶ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱۱)
611 - 614
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی چالش های تلقیح مصنوعی در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلقیح مصنوعی به عنوان یک روش نوین در باروری، راه را برای افرادی که به دلیل مشکلات باروری در مضیقه بوده اند هموار کرده است. با این وجود، دغدغه این افراد، مشروعیت این پدیده مستحدثه می باشد. ازاین حیث، نقد و بررسی چالش های فقهی تلقیح مصنوعی و به تبع آن اثبات مقبولیت و مشروعیت آن، مسئله این پژوهش است. فقهایی که مخالف تلقیح مصنوعی هستند به قاعده فقهی احتیاط و آیات و روایاتی در این زمینه استناد می کنند. همچنین استلزام مقدمات حرام، تغییر خلقت الهی و تداخل در نسب از دیگر ادله این دسته از فقهاست. عده ای دیگری از فقها، برای برون رفت از این معضل بزرگ اجتماعی با نقد ادله مشهور فقها و به استناد به اصل اباحه و برائت قائل بر جواز تلقیح مصنوعی شدند. البته در فرضی که تلقیح مصنوعی به واسطه نطفه زوج صورت گیرد، غالب فقها قائل بر جواز شدند و اختلاف نظر در سایر صورت ها از جمله تلقیح با نطفه اهدایی، کماکان باقی است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با هدف بررسی ثبوت آثار شرعی فرزندآوری به طرق تلقیح مصنوعی و نقد و بررسی چالش ها و ابهامات مطرح شده در این زمینه، نگارش شده است. یافته ها نشان داد، هیچ کدام از ادله مشهور فقها، دلالتی بر عدم جواز تلقیح مصنوعی ندارد و در تمام روش های لقاح مصنوعی به استناد اصول و قواعد مسلم فقهی از جمله اصل برائت، اباحه و قاعده اضطرار و همچنین، غایت درمانی تلقیح مصنوعی و ضرورت درمان افراد نابارور، ولو اینکه با اجازه زوج همراه نباشد، آثار شرعی مترتب می گردد.
واکاوی فقهی قتل زن و کودک غیرمسلمان در جنگ
منبع:
پژوهش های فقه اجتماعی سال ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
113 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی فقهیقتل زن و کودک غیرمسلمان در جنگ است. روش پژوهش تحلیلی- انتقادی بوده و با استفاده از منابع معتبر فقهی و حقوقی انجام شده است. از چالش های اصلی تحقیق پیش رو تعیین اصل اولی در مسئله قتل این دو دسته است؛ اگرچه تمسّک به اصل احتیاط، رویکرد بسیاری از فقهاست، اما بیان فنی آن با اختلاف نظر و اشکالاتی همراه بوده و همین امکان، جریان اصل برائت را نیز محتمل ساخته، به گونه ای که حتی برخی بر این باورند که اصل اولی برائت است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اصل اولی در قتل زن و کودک غیرمسلمان در نبرد، اصل احتیاط است. از طرفی، با توجه به ادلّه فقهی، قتل آن ها به طور کلی جایز نیست، مگر در شرایط اضطرار که موجب برتری دشمن یا سوءاستفاده وی به نحو سپر قرار دادن این افراد شود. در چنین شرایطی، حکم به جواز قتل صادر می شود؛ اما این حکم نیز با محدودیت ها و شرایط خاصی همراه است. همچنین با وجود اجماع کلی بر عدم جواز قتل زنان و کودکان، موارد استثنایی وجود دارد که نیاز به بررسی دقیق تر و تصمیم گیری مبتنی بر شرایط خاص دارند.
The Thematic Domain of Human Succession from God: A Comparative Study of the Views of the Qur'an and the Bible(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۲, No. ۱, Spring and Summer ۲۰۲۵
132 - 171
حوزههای تخصصی:
The succession of humans from God is generally accepted in the Abrahamic religions. The present study aims to examine the thematic domain of human succession from God from the perspectives of the Qur'an and the Bible through a comparative approach; it also aims to understand and define the mission of humans as successors of God in the world based on the teachings of the Abrahamic religions, which can assist in reconciling the views of the followers of these religions in fulfilling human responsibilities in the contemporary world. To this aim was used a library-based approach for data collection and uses a descriptive-interpretive method with a comparative focus to address the issues. The findings indicate that the Qur'an explicitly affirms the principle of human succession from God, considering humans as successors of God in both existential and legislative matters, supported by evidence such as the generality of verse 30 of Surah Al-Baqarah in appointing humans as successors and the compatibility of the successor with the one succeeded upon in attributes. However, in the Bible, the succession of humans from God is implicitly mentioned. In the Old Testament , humans are introduced as representatives of God on earth, with the responsibility of cultivating the earth and governing its inhabitants. This indicates a form of succession in legislative matters. From the New Testament , a concept similar to the Qur'anic view (succession in all matters) can be inferred, which is certainly built around the centrality of the personality and succession of Jesus Christ (peace be upon him).
The Theology of Health in the Three Abrahamic Religions: A Brief Historical Overview(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۲, No. ۱, Spring and Summer ۲۰۲۵
297 - 331
حوزههای تخصصی:
The theology of health is a nascent field that emerged from Western academia a few decades ago and has since entered the Islamic and Eastern worlds. While this area of knowledge primarily focuses on the relationship between religion and the various dimensions of human health, it has deep roots in celestial religions and is not confined to contemporary research. A historical review spanning many centuries reveals a widespread belief in the strong connection between religion and human well-being, as well as the use of religious guidance to seek healing from illnesses. Moreover, healing was often considered one of the roles and duties of religious scholars, and in their view, recovery was dependent on supernatural forces. This study provides a brief historical account of the interaction between the three religions—Judaism, Christianity, and Islam—and the dimensions of health from their beginnings to the present. The aim is to make the legacy of the past accessible to contemporaries and to serve as a guide for deeper, future research. Using a descriptive-analytical method and drawing on library resources, this study demonstrates that the theology of health in the Abrahamic religions shared a relatively common historical background. Religious guidance was used to maintain and improve health, and religious figures were engaged in healing matters. However, this connection was severed during the Renaissance and was only re-established in the last half-century.
خیار عیب و چالش تأخیر در اعمال؛ تحلیل فقهی و حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
49 - 63
حوزههای تخصصی:
خیار عیب حقی است که به خریدار اجازه می دهد در صورت وجود عیب در کالا معامله را فسخ یا ارش (مابه التفاوت قیمت) دریافت کند. نوشتار حاضر به این پرسش می پردازد که آیا تأخیر خریدار در اعمال خیار عیب حق فسخ و مطالبه ارش وی را ساقط می کند یا خیر؟ این نوشتار با شیوه توصیفی تحلیلی و با بررسی تأثیر تأخیر در اعمال خیار عیب بر حق فسخ و ارش نشان داد تأخیر به خودی خود موجب سقوط این حقوق نمی شود، مگر آنکه حاکی از رضایت ضمنی خریدار باشد و در صورت تأخیر غیر موجه و تضرر فروشنده حق فسخ ساقط می شود، اما حق ارش تا زمانی که خریدار صریحاً از آن صرف نظر نکرده یا فروشنده را ابرا نکند باقی می ماند. این دیدگاه می تواند در حمایت از خریداران در معاملات آنلاین و تعیین زمان مرجوعی کالا نقش مهمی ایفا کند. پیشنهاد می شود قانون گذار با به روزرسانی مقررات مربوط به خیار عیب، از جمله تعریف دقیق تر مفهوم فوریت، تعیین مدت زمان مشخص برای اعمال خیار، و تعیین ضمانت اجراهای روشن برای عدم اعمال به موقع آن به شفافیت بیشتر در روابط تجاری و جلوگیری از تضییع حقوق متعاملین کمک کند.
اعتبار معرفت شناختی عرف در اخلاق سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور یا رواج اندیشه های عرف گرایانه در فضای اخلاق و پیامدهای اجتناب ناپذیر آن بر تعاملات انسانی و در نهایت سعادت حقیقی بشر، بررسی تحلیلی و انتقادی چنین رویکردهایی را می طلبد. مسئله عرف را از ابعاد گوناگون می توان بررسی کرد. پژوهش حاضر به هدف بازخوانی آراء حکمای اسلامی و با تمرکز بر بعد معرفت شناختی عرف، به تحلیل مستند و استنباط دیدگاه اندیشمند بزرگ جهان اسلام یعنی ابن سینا پرداخته است. حاصل تتبع در آثار و اندیشه های ابن سینا نفی تلازم باورها و اندیشه های عرفی از یک سو و دستیابی به واقعیت سعادت بخش اخلاقی از سوی دیگر است. تعابیر صریح ابن سینا که حاکی از احتمال کذب باورهای عرفی، فقدان اعتبار خاستگاه های باورهای عرفی، مشروط بودن باورهای عرفی و ناسازگاری اعتبار مطلق باورهای عرفی با غایت اخلاق است بر نفی مطلق انگاری اعتبار عرف تأکید می کند. از منظر ابن سینا باورهای اخلاقی عرفی نظری اند و توجیه اخلاقی آن ها نیازمند اقامه برهان است.
بررسی پاسخ ابن سینا در مواجهه با شبهه ابن کمونه پیرامون توحید واجب الوجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت خداشناسی نزد فیلسوفان بر کسی پوشیده و پنهان نیست. یکتایی ذات واجب الوجود یکی از مهم ترین مسائل در این رابطه است. ازجمله مهم ترین شبهات پیرامون توحید واجب الوجود، شبهه ابن کمونه است. با توجه به انکار مهم ترین اصل از اصول دین مبین اسلام و تاکید بعضی از شارحین فلسفه ابن سینا، بر اهمیت پاسخ گویی به شبهه ابن کمونه، می افزاید. در شبهه مذکور، دلیل نفی ترکیب حکما که وجوب وجود را ذاتی واجب تعالی می داند، مورد خدشه قرار داده و وجوب وجودی که از نظر فلاسفه، «ذاتی» واجب الوجود در نظر گرفته شده را وصفی «عرضی» می پندارد. هدف پژوهش حاضر پرداختن به شبهه ابن کمونه و بررسی آن در چهارچوب اندیشه «ابن سینا» است. بنابراین پژوهش حاضر با تکیه بر مبانی فلسفی «ابن سینا» ازجمله؛ بساطت واجب الوجود، الواجب ماهیته انیته، اشتراک مفهوم وجود در معنا، و بررسی تاریخی این شبهه و رهگیری آن حتی در روایات از ائمه معصومین علیهم السلام و زمان قدیم (فلاسفه یونان)، در صدد پاسخ به شبهه مذکور با روش تحلیلی - توصیفی است. بنابراین با توجه به قدمت این شبهه، به نظر می رسد مبانی و ادله ابن سینا قابلیت پاسخ گویی به شبهه ابن کمونه را داراست.
«هیاهوی بسیار بر سر هیچ» در باب ایمان کانتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۲)
49 - 61
حوزههای تخصصی:
کانت تحت تأثیر فیلسوفان مدرن پیش از خویش کوشید مسائل مهم فلسفی را از طریق چرخش تعیین کننده ای که او خود آن را «انقلاب کوپرنیکی» می نامید بررسی کند. از جمله مهم ترین مسائلی که با این انقلاب کوپرنیکی در دستان کانت صورت بندی نوین یافتند، مسائل مربوط به الهیات نظیر خدا، روح، دین و ماهیت ایمان بود. دعوی مقاله حاضر این است که می توان کل پروژه فلسفی کانت را به منزله قسمی مواجهه با ایمان سنتی خوانش کرد. بنابراین، در مقاله حاضر حتی الامکان می کوشیم با ارائه قطعاتی از آثار متعدد کانت، جوانب مختلف دیدگاه او نسبت به ایمان را بررسی کنیم. این بررسی تنها زمانی میسر می شود که بتوانیم به نحوی درخور به این پرسش پاسخ دهیم که با رد ایمان سنتی ایمان به چه معنا در اندیشه کانت ممکن است؟ پس از بررسی آثار مختلف کانت، به سوی این نتیجه گیری سوق یافتیم که کانت گرچه ایمان سنتی را رد کرد، در دام بی ایمانی ولنگارانه پسامدرن فرونغلطید بلکه در عوض از ایمانی نو سخن گفت. این ایمان نو از سویی عاری از تعصب شورمندانه، روح بینی و خودشیفتگی است و از سوی دیگر به مخالفت با بی تفاوتی، بی مسئولیتی و دگرآیینی برمی خیزد. ایمان کانتی، ایمانی اخلاقی، استعلایی، تهی و مبتنی بر امید و شجاعت بشری است.