فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۱, Issue ۲, ۲۰۲۳
175 - 188
حوزههای تخصصی:
This research delves into the intricate art of translating cultural elements and identifying appropriate equivalents for Quranic words. The primary objective is to investigate the strategies employed in the translation of Qur’ānic and religious terms, while also shedding light on the main sources of mistranslation. The study examines four renowned English translations of the Holy Qur’ān, namely those by Muhammad Shakir (1976), Abdullah Yusuf Ali (1987), Marmaduke Pickthall (1986) and Arthur Arberry (1955). The dataset comprises terms derived from the original Arabic text of the Holy Qur’ān and their corresponding equivalents in the aforementioned English versions. Consequently, this study identifies and compares the religious and culture-specific terms within these translations, aiming to ascertain the underlying causes of mistranslations. The findings of this research reveal that the process of finding accurate equivalents for Qur’ānic and religious terms is inherently complex. Furthermore, it highlights that the challenge of finding suitable equivalents arises from translators' lack of awareness regarding the culture of the target language as well as the intricacies involved in transferring the source language's essence to the target language.
«سکولاریسمِ گزینه ای» در جهان اسلام؛ بررسی اندیشهٔ چارلز تیلور دربارهٔ فرایند عرفی شدنِ جوامع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سکولاریسمِ گزینه ای، سکولاریسم برآمده، نه از حذف دین، بلکه از قبول دین به مثابه یک گزینه در کنار هزاران گزینه دیگر است. گوناگونی و تکثر گزینه های دینی و شبه دینی و غیردینی - در مقام نظر و در مقام زیست فردی و اجتماعی - نوع جدیدی از سکولاریسم را در جهان امروز و نیز در جهان اسلام رقم می زند که مواجهه با آن بسیار متفاوت است از سکولاریسم به معنای حذف دین از قلمرو زندگی اجتماعی و سیاسی. سکولاریسم گزینه ای در یک فرایند روان شناختی و فرهنگی رخ می دهد؛ درحالی که سکولاریسم کلاسیک در یک فرایند فلسفی و گاه سیاسی واقع می شود. حال پرسش این است که آیا تحلیل چارلز تیلور در عصر سکولار را می توان درباره تحولات عرفی شدن در جهان اسلام نیز پی گرفت؟ نگارنده در این مقاله، با تمرکز بر متن خوانی عصر سکولار تلاش می کند با طرح امکان سکولاریزاسیونِ گزینه ای در تحولات فرهنگی جهان اسلام، به تفاوت های دنیای اسلام و دنیای غرب در این نوع از سکولارشدگی تأکید کند و دشواری های سکولاریزاسیون در جهان اسلام را برشمارد. از این منظر، دین و دین داری در جوامع اسلامی نه یک فرایند سهل و آسان بلکه فرایندی پیچیده، ریشه ای، و بسیار تودرتو را طی می کند؛ به گونه ای که عرفی کردن آن در عرصه های فردی و اجتماعی بسیار دشوار و گاه ناممکن به نظر می رسد.
بازخوانی علیّت و پنجره های علّی در گفتمان قرآنی با محوریت تفسیر آیات «قرض»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۲۳۴-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
"علّیت" یکی از روابط بنیادی است که نقش مهمی درزمینه های مختلف دینی و معرفتی ایفا می کند. در تحلیل زنجیره های علّی در قرآن، اصول معنایی متعددی مانند "اصل پنجره های علّی"مطرح می شود. برطبق این اصل، روابط علّیِ گوناگون درآیات مختلف نسبت به یک زنجیره علّی فراهم می شود و بخش خاصی از یک مسیر یا فرآیند در"کانون توجه" قرارمی گیرد. درتفسیر شناختی از کلام الهی، بررسی نحوه تشکیل سلسله های علّی در زبان قرآن و باز شدن پنجره های توجه به سوی معارف بینشی وآموزه های ارزشی آن؛ ظرافت های معنایی بی بدیلی را فراروی مخاطب قرارمی دهد. نوشتارحاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی تفسیری درصدد است با توجه به نگرگاه مفسران و اصل پنجره های علّی، ساختاری روشمند جهت دسته بندی روابط علّی درتفسیرآیات "قرض" بیابد و تصویری بدیع از مراد الهی درکاربست تعبیر إسنادی"قرض به خداوند" ارائه دهد. رهیافت های حاصل نشانگر وجود رابطه "علّیت" میان افعال ارزشی و اختیاری انسان با کمال مطلوب انسانی است. به طورکل سلسله علّی درتفسیر آیات "قرض"را می توان به دو دسته تقسیم نمود: 1.سلسله علت هایی که جهت گیری های اعتقادی- عملی انسان را شکل می دهد؛(جهاد بیرونی و جهاد درونی) مانند ایمان به خدا و رسول، تقوا، معادباوری، جهاد درراه خدا، مبارزه با بخل و... 2.علیّت خداوند برپاداش قرض: زنجیره پاداش های بی حد وحصری برای "قرض" بیان شده است؛ که با ایجاد انگیزه، انسان مؤمن و باتقوا را به سمت انجام عمل خیر و حسنه هدایت می نماید؛ پاداش هایی نظیر: "آمرزش گناهان"، "اجرکریم"، "فوزعظیم"و....
رفتارشناسی اخلاقی و علمی امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰ «ویژه باورشناخت»
۱۸۱-۱۶۰
حوزههای تخصصی:
شناخت ابعاد و زوایای شخصیت حضرت رضا(ع) با عنایت به نگرش رفتارگرایانه به گونه ای است که هرانسان آزاده واندیشمندی را تحت تأثیر قرارخواهد داد. امام (ع) در جهت ارتقاء علمی و ثبات روابط فردی و اجتماعی، جایگاه رفیعی برای اخلاق و علم قائل شده اند و در این دو مقوله ، تصویر روشنی از بکارگیری روشهای اصلاحی مبتنی برمؤلفه های اخلاقی و نشر و ترویج علم ارائه کرده اند. پاسخ به شبهات و شرکت درمناظرات ، جدال احسن ، با وصف جامعیت علم و سعه صدر ، آموزش باورها و جهان بینی و نیز موعظه های اخلاقی ، بیانگرهمت والای آن حضرت(ع) درنشرعلوم و معارف و شاخص های اخلاقی است. این نوشتار درصدد است به روش توصیفی تحلیلی اولا به روشنگری گوشه ای از ابعاد شخصیت آن حضرت و ارائه الگویی تمام عیار در سلوک رفتاری و عملی ، به تشنگان حقیقت و فرهیختگان معرفت بپردازد. و همچنین با توجه به ظرفیت فرازمانی سخنان امام رضا (ع) تلاش می کند در پژوهشی نوین به واکاوی و معرفی رفتاراخلاقی و علمی ایشان ذیل مناظرات پرداخته ، و نهایتا در پرتو معرفت افزایی در این زمینه و با توجه به آنچه از حقیقت رفتار و عمل و تفکیک لایه های آن بدست می آید ، رفتاردرست و عملکرد صحیح در جامعه بطورکلی و بالاخص در جوامع اسلامی گسترش یابد .
شاخصه های رویکرد صورت گرایی روسی در عیار الشعر ابن طباطبا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
20 - 40
حوزههای تخصصی:
ابن طباطبا، ناقد برجسته ادب عربی قرن چهارم هجری، در اثرش عیار الشعر شیوه ای متمایز را در پرداختن به نقد ادب عربی در قیاس با آثار ناقدان هم عصر و گذشتگان خود و حتی ناقدان پس از خود پی گرفته است. ابن طباطبا به طور خاص به شعر به عنوان صنعتی هنری پرداخته و ساختار و نظم شعری را محور اصلی بحث خویش قرار داده است، به گونه ای که از لا به لای گفته های وی می توان تفاوت ظریف میان گونه های متفاوت ادبی همچون نظم و نثر و شعر را استنباط کرد. حال از آنجایی که تمرکز ابن طباطبا بر صناعت شعری است و، از طرفی، برخی پژوهشگران بر این اعتقادند نقد قدیم عربی نقدی است صورت گرا، کوشیده ایم با استناد به آراء نقدی ابن طباطبا در عیار الشعر در چهار چوب اصول صورت گرایی روسی نشان دهیم چه میزان می توان ابن طباطبا را مشمول این حکم کلی دانست و وی را ناقدی با رویکرد صورت گرایی تلقی کرد. همچنین، چه میزان شواهد موجود در عیار الشعر این فرضیه را، که نقد ادبی عربی قدیم نقدی است صورت گرا، تقویت می کند. بنابر این، در این پژوهش آراء نقدی ابن طباطبا با استقراء شواهدی از کتاب عیار الشعر بر اساس شاخصه های اصلی رویکرد صورت گرایی روسی و با روش تحلیل محتوایی به بحث گذاشته شد. نتیجه پژوهش نشان داد ابن طباطبا در رأس ناقدانی قرار دارد که رویکردی صورت گرایی دارند و آراء نقدی وی این فرضیه را، که نقد قدیم عربی نقدی صورت گراست، بیش از پیش تقویت می کند.
تاثیر بهزیستی معنوی برسایش اجتماعی با میانجی گری بدبینی سازمانی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
87-105
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تاثیر بهزیستی معنوی برسایش اجتماعی بامیانجی گری بدبینی سازمانی معلمان دوره دوم متوسطه شهرستان بجنورد بوده است. روش پژوهش همبستگی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری پژوهش حدود 580 نفر از معلمان دوره دوم متوسطه شهرستان بجنورد با نمونه 231 نفری مطابق با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی، سایش اجتماعی و بدبینی سازمانی استفاده شد. روایی و پایایی هر سه ابزار مطابق با تحلیل تاییدی و پایایی آلفای کرانباخ و ترکیبی مورد تایید قرار گرفت. داده ها با نرم افزار Smart Pls مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بهزیستی معنوی بر سایش اجتماعی و بدبینی سازمانی معلمان موثر است و اثر بهزیستی معنوی از طریق بدبینی سازمانی بر سایش اجتماعی تایید شد از طرفی بدبینی سازمانی اثر مستقیم بر سایش اجتماعی داشت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد بهزیستی معنوی موجب کاهش سایش اجتماعی و کاهش بدبینی سازمانی می شود. بدبینی مستقیما موجب افزایش سایش اجتماعی معلمان می شود.
اندیشه اخباری زمینه ساز تضعیف رویکرد فقه مقارن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
69 - 100
حوزههای تخصصی:
قبل از بروز اندیشه اخباری، فقه مقارن در کامل ترین حالت خود، در فقه امامیه حضور داشته است؛ یعنی نقل اقوال و ادله مذاهب مختلف فقهی و نقد و بررسی آن ها بر اساس مبانی هر مذهب در فقه شیعه وجود داشته و از آن بهره های فراوانی در فقه برده می شده است؛ اما بعد از ظهور و اوج گیری تفکر اخباری، با افول حضور فقه مقارن در فضای فقهی امامیه مواجه هستیم. به نظر می رسد، این اندیشه زمینه ساز این افول بوده است. در این مقاله سعی بر انجام دو مهم بوده است؛ اول بررسی وضعیت فقه مقارن قبل و بعد از اندیشه اخباری و تأیید بر کمرنگ شدن فقه مقارن و استفاده از آن، بعد از اخباری ها و دوم بررسی نظرات اخباری ها و نتیجه گیری مبنی بر اینکه اخباری ها با تضعیف مبانی فقه مقارن، به عنوان یکی از زمینه های تأثیرگذار ازیک طرف و بی توجهی به اقوال و ادله اهل سنت و بررسی های مقارنه ای از طرف دیگر، باعث سست شدن پایه های این گرایش فقهی و درنهایت حضور کمرنگ آن در فقه شدند. البته مدعای اصلی این نیست که اندیشه اخباری عامل تضعیف فقه مقارن بوده است؛ بلکه بر اساس شواهد و قراین به نظر می رسد در ایجاد زمینه سازی برای کاهش رویکرد فقها به آن تأثیر داشته است.
حکم شرعی بزرگداشت نوروز با توجه به منابع حدیثی فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
181 - 211
حوزههای تخصصی:
بزرگداشت نوروز از دیرباز مورد توجه ساکنان حوزه تمدنی ایران بوده است؛ اما پس از ظهور اسلام همواره حکم شرعی تکریم نوروز مورد مناقشه متشرعان و به خصوص فقها بوده است. آنچه در خصوص این حکم تاکنون بیان شده است ردّ کلی یا قبول کلی بدون ذکر جمیع احکام محتمل در خصوص این موضوع و تعیین حکم صحیح و دقیق از میان این احکام محتمل بوده است. برای اولین بار در این مقاله بابیان احکام چهارگانه محتمل در خصوص نوروز و با مراجعه به احادیث موجود در منابع فریقین و قواعد عام شرعی، حکم دقیق این موضوع بیان می شود. این احکام چهارگانه عبارتند از: 1- نوروز، مانند عید فطر و قربان و غدیر، یک عید شرعی است؛ 2- نوروز، مانند روز اول ماه یا آخر ماه، روزی است که برخی اعمال در آن مستحب است بدون اینکه یک عید محسوب شود؛ 3- بزرگداشت نوروز به هر شکلی مذموم است؛ 4- شرع نسبت به نوروز هیچ گونه نظری از میان شکل های پیش گفته ندارد. درنهایت این مقاله با توجه به احادیث فریقین و قواعد عام فقهی احتمال چهارم را تقویت می کند.
کارآمدی خوانش های قرآنیِ متناظر با مسائل روزآمد با کاربست نظریه نقشه و مدل
حوزههای تخصصی:
با گذر زمان و ظهور مسائل جدید و برداشت از متن متناظر با مسائل، سبب ظهور شبهات، تأویل و تبیین های گوناگون می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و سطح تحلیل، تحلیل محتوا متناسب با گفتمان و سبک قرآن، به دنبال معرفی مدل و نقشه و کاربست آن در خوانش از متن، برای بازخوانی جهانی و جاودانه بودن آموزه ها در پرتو مسائل روزآمد و اثبات کارآیی آن به صورت روشمند است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نظریه مدل و نقشه همه آیات قرآن را در خود جای داده و سبب جلوه گری اعجازین آن در طول زمان ها و مکان ها متناظر با مؤلفه های گفتمانی هر عصر است. آیات نقشه به سبب متناظر بودن با فطرت انسانی، همگرا با اشتراکات ادیان توحیدی و مکاتب دینی و اخلاقی الهی، الی الأبد بدون هیچ ابهامی قابل فهم و کاربست در زندگی است. آیات مدل با مکانیزم الغای زمان، مکان، مخاطب و فهم دقیق پیام متناظر با فضای نزول و بازفهم آن متناسب با عصر جدید، سبب جاری و ساری بودن آموزه در عصر جدید شده و با مسائل روزآمد مرتبط می شود. کاربست نظریه مدل در آیات تاریخی به صورت روشمند در نمونه های قرآنی نشان از کارآمدی آن در آیات مشابه دارد.
بررسی تنها هدف اساسی خلقت انسان از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
199 - 230
حوزههای تخصصی:
سؤال از هدف آفرینش یکی از مهم ترین سؤالات بشری است که در طی تاریخ همواره مطرح بوده و تلاش های فراوانی برای پاسخ به آن به عمل آمده است. گستره تأثیر و اهمیت این سؤال به حدی است که همه ابعاد حیات بشری را در برگرفته و تا انسان پاسخ قانع کننده برای آن پیدا نکند، زندگی او معنا پیدا نکرده و با احساس پوچی و بی معنایی، همواره در اضطراب و نگرانی خواهد بود. علاوه بر پاسخ های بشری، ادیان آسمانی نیز پاسخ هایی به این سؤال ارائه کرده اند که به سبب نشاءت گیری از مبدأ آسمانی و موثق و معصومانه بودن، از جایگاه ویژه ای برخوردارند. تمامی ادیان آسمانی خصوصاً اسلام، خلقت عالم به ویژه انسان به عنوان سید مخلوقات را هدفمند می دانند. قران اهداف متعددی را به عنوان هدف خلقت انسان معرفی کرده است که تنها در خصوص معرفی «عبودیت» از کلمه حصر استفاده کرده و آن را به عنوان «عهد الهی» و «صراط مستقیم» نامیده است. مقام عبودیت، شریف ترین و والاترین مقام انسانی است که برتر از نبوت و رسالت است؛ چراکه «رسالت»، مأموریت الهی برای انسان های برگزیده است، درحالی که «عبودیت»، امر اختیاری است که انسان ها با انتخاب خود و با تلاش مستمر و روشمند، مراحل و درجات آن را طی می کنند. رسیدن به مقام عبودیت مطلق، در حقیقت رسیدن به تمامی خیرات دنیا و آخرت است که در پی آن، انسان به مقام ربوبیت نائل شده و مظهر تجلی الهی می گردد.
جایگاه و نقش علامه طباطبایی ره در ساخت تمدن نوین اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با روشی تحلیلی فلسفی تلاش شده تا اولاً، با تکیه بر مبانی و منظومه اندیشه علامه طباطبایی ره معنای حیات تمدنی مورد بازخوانی اجمالی قرار گیرد و ثانیاً، پس از تشریح معنای حیات تمدنی، نسبت شخصیت علامه طباطبایی با حیات تمدنی نوین اسلامی و مقدمه سازی جهاد علمی ایشان برای تحقق چنین تمدنی مورد بررسی قرار گیرد. یافته پژوهش در بخش نخست این است که حیات تمدنی نوعی خاص از حیات اجتماعی است که دارای دو شاخصه اساسی است؛ نخست اینکه، حیاتی ذوابعاد است و در آن تمامی ابعاد وجودی انسان اعم از علم و هنر و صنعت و اقتصاد و معنویت و ... ظهور تام اجتماعی یافته و ثانیاً، نوعی وحدت معنا و شخصیت واحد بر تمامی این ابعاد متعدد اجتماعی حاکم است. در بخش دوم نیز با تحلیل سیره علمی و عملی علامه طباطبایی نشان داده شده است که دو ملاک تعریف تمدن در شخصیت، آثار، رویکرد علمی و سبک شاگردپروری علامه به گونه ای شاخص و متمایز وجود دارد و براین اساس می توان ایشان را پشتوانه معرفتی تمدن نوین اسلامی در زمان حاضر دانست. ابعاد گوناگون حقیقت مذکور در سیره فلسفی، تفسیری و عرفانی علامه به اختصار در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
زبان قصص قرآن در اندیشه آیت الله جوادی آملی با رویکرد انتقادی به نگرش کارکردگرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
214 - 237
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائل بحث برانگیز درحوزه زبان دین و قرآن، واقع نمایی/ ناواقع نمایی زبان قصص قرآن است. ناواقع نمایی زبان قصص قرآن توسط برخی نواندیشان از جمله محمد احمدخلف الله طرح گردیده است. در این مقاله باروش تحلیلی-توصیفی ضمن اشاره به رویکرد ناواقع نما به زبان دین و گزاره های تاریخی متون دینی در جهان غرب به تبیین دیدگاه محمداحمدخلف الله پرداخته و سپس با تکیه بر آراء تفسیری آیت الله جوادی آملی این دیدگاه مورد ارزیابی قرارگرفته است. یافته های تحقیق بر آن است که دیدگاه خلف الله در تنافی با ادله عقلی مانند برهان اعجاز(در دوری از اختلاف و تناقض) و همچنین در تعارض با صریحِ برخی آیات قرآن، می باشد. مضاف بر اینکه قصصِ قرآن در لسانِ قرآن متصف به برخی اوصافِ سلبی و ثبوتی هستند(مانند وصفِ حق) که نافیِ مدعای خلف الله در ناواقع نمایی قصص قرآن و ظهورِ در واقع نمایی آنها دارند.
سیاست کوچ اجباری ساکنان غزه از سوی اسرائیل از منظر فقه و حقوق کیفری بین المللی
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
55 - 68
حوزههای تخصصی:
به دنبال حمله الاقصی، اسرائیل با اتخاذ سیاست کوچ اجباری ساکنان غزه، این منطقه را تحت شدیدترین حملات هوایی قرار داده و به طرق مختلف به آن ها هشدار داده است که غزه را به سمت جنوب ترک و تخلیه نمایند. این سیاست اسرائیل دست مایه نگارش مقاله حاضر شده، با این هدف که سیاست کوچ اجباری ساکنان غزه از سوی اسرائیل از منظر فقه و حقوق کیفری بین المللی بررسی شود. مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پراخته است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که از منظر فقهی، سیاست کوچ اجباری نامشروع است. در حقوق بین الملل امروزی نیز به استناد ماده 7 اساسنامه دیوان بین الملل کیفری، نفی بلد و کوچ اجباری جنایت بین المللی و در زمره جنایات علیه بشریت قرار دارد و دیوان های بین المللی کیفری ویژه از آن به عنوان پاک سازی قومی نام برده اند و ارتکاب آن از عناصر مادی جرم نسل زدایی قلمداد می شود. درواقع، کوچ اجباری فلسطینی ها و ساکنان غزه درصورتی که انتقال جمعیت با توسل به زور یا تهدید به توسل به زور انجام گیرد، غیرارادی و بدون رضایت و آگاهی جمعیت آسیب دیده باشد، انتقال جمعیت به صورت عمدی و آگاهانه صورت پذیرد، طی یک برنامه منظم و سیاستی از پیش تعیین شده انجام گیرد، نسبت به گروه ها و جمعیت های مشخص شده انجام گیرد و انتقال غیرقانونی باشد، مصداق جنایت جنگی است. تمام موارد اشاره شده درخصوص سیاست کوچ اجباری فلسطینی ها از سوی اسرائیل و ازجمله سیاست اخیر در قبال ساکنان غزه مصداق دارد.
جمالیة الصورة الفنیة في سردیات القاص العراقي فهد محمود الأسدي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۵ الخریف ۱۴۴۵ شماره ۱۰
97 - 126
حوزههای تخصصی:
فهد محمود الأسدی (1939-2013م) کاتب وقاص عراقی أبدع روایات ومجموعات قصصیه تناولت المنحی الواقعی من الحیاه الاجتماعیه فی العراق وخاصه حیاه الناس فی الأریاف. وقد أتقن الروائی حبک قصصه بأسلوب فنی آسر یجذب المخاطب من خلال بنیه قصصیه متماسکه وعبارات ذات صور بلاغیه تتناغم بتشبیهاتها ومجازاتها واستعاراتها الموحیه. وهذه الدراسه تهدف إلى إبراز جمالیه الصوره الفنیه فی هذه الروایات وإظهار ابداعات الروائی البیانیه المتمثله فی روعه التشبیهات وبلاغه الاستعارات المستخدمه فی النص القصصی. وقد اتبعت هذه الدراسه المنهج الوصفی-التحلیلی فی محاوله لاستکشاف الإطار العام للصوره الفنیه فی مجموعات الأسدی القصصیه، والإحاطه بالممیزات السردیه التی اتضحت من خلال استعمال الروائی أغراضاً بلاغیهً موحیه کالتشبیه والاستعاره والکنایه لتضفی جمالیهً مضاعفه وتقبّلاً ملموساً من قبل المتلقی. ورکّز هذا البحث فی تحلیله علی أعمال الأسدی الخمسه، وهی: روایه «الصلیب؛ حلب بن غریبه» وروایه «داره الإحسان» والمجموعه القصصیه «عدن مضاع»، والمجموعه القصصیه «طیور السماء»، والمجموعه القصصیه «معمره علی». وهذه الإبداعات السردیه جمیعها تصوّر الواقع الاجتماعی المریر الذی کان یعیشه الإنسان الجنوبی فی العراق. ففی الروایه الأولی جسّد الروائی مظاهر الظلم والمعاناه التی کان یفرضها نظام الإقطاع علی الفلاحین والطبقات الضعیفه الکادحه، فراح یدعو من خلال دعوه غیر مباشره عن طریق هذه الروایه إلی نبذ جمیع أنواع القهر والاستبداد والاضطهاد. أمّا الروایه الثانیه فهی تمثّل العادات الاجتماعیه السائده فی جنوب العراق بکل ما تحمل من معتقدات وخرافات وتقالید عرفیه لا یقبلها العقل السلیم. وتعد هذه الروایه صوره حقیقیه لتناقضات المجتمع الریفی وصراعه المستمر بین القدیم والحدیث. وتأتی المجموعه القصصیه الثالثه لتبیّن بصریح العباره التمایزَ الطبقی بین شرائح المجتمع الواحد، ومدی خطورته علی حیاه الناس وتداعیاته الکارثیه التی تفضی إلی شرذمه الناس وتشتتهم. أمّا المجموعه الرابعه فقد تناولت قضایا الإنسان وهمومه الاجتماعیه، وبینما جاءت المجموعه الخامسه لتنقد فقدان الوعی والجهل المستشری بین طبقات المجتمع المتخلف. ومن أهم النتائج التی توصّلت إلیها الدراسه: إنَّ الأدیب الأسدی تعامل مع نماذجه القصصیه بعفویه فنیه خالصه معبّراً عنها ببیان سهل ممتنع ضمن دائره التأویل واستکشاف بواطن الأمور من خلال تحلیل ظواهرها الجلیه. ولم یقحم الکاتب نفسه فی مبالغات مفرغه وتهویلات لفظیه طنانه تُخرج النص من جریانه الانسیابی وطاقاته المحتشده، بل کان مُسایراً ومتناغماً مع لغه الخطاب وبناء السرد الفنی.
خوانش هایدگر از مفهوم «تخنه» در فلسفه یونان باستان و نسبت آن با مفهوم «هنرهای صناعی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
113 - 128
حوزههای تخصصی:
هنر و تکنولوژی ازجمله انبوه مقولاتی هستند که مارتین هایدگر به آنها پرداخته است. هنرهای صناعی دو وجه دارند: وجه هنری و وجه صنعتی که به تکنولوژی مربوط است. از طرفی، آنچه امروز به عنوان هنر و رشته های هنری شناخته می شود نزد یونانیان باستان جزئی از یک مفهومی کلی تر با عنوان «تخنه» (techne) تلقی می شد. از سویی دیگر تکنولوژی نیز هم به لحاظ ریشه لغوی و هم به لحاظ جایگاه مفهومی آن ریشه در تخنه یونانیان دارد. بنابراین هایدگر در تحلیل هر دو مفهوم مورد بحث (هنر و تکنولوژی)، از جایگاه مفهوم تخنه نزد متفکران پیشافلسفی یونان باستان بهره برده و نتایج کلی او در این دو حوزه با استعانت از همین خوانش او بوده است. در این مقاله روش تحلیل هایدگر که پدیدارشناسی هرمنوتیک است و همچنین نقدهای او به تاریخ فلسفه و متافیزیک به ویژه در تحلیل مفهوم تخنه راهگشا بوده و مواضعش در باب هنر و تکنولوژی با تکیه بر مفهوم تخنه در پرتو حقیقت روشن می شود. روش تحقیق در این مقاله بنیادی است که به صورت تحلیل محتوا انجام گرفته و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است. در این مقاله پرسش هایی که مورد پژوهش قرار می گیرند از این قرارند: 1. خوانش هایدگر از مفهوم تخنه در نزد متفکران یونان باستان چیست؟ 2. نسبت بین هنر و تکنولوژی با تخنه در دوران پیشافلسفی یونان باستان و نیز دوران معاصر چگونه است؟ هدف انجام این پژوهش تبیین جایگاه نگاه نقادانه به تاریخ فلسفه، خصوصاً در حوزه هنر و تکنولوژی معاصر است.
اعتبارسنجی روش «تحلیل گفتمان انتقادی» فرکلاف در تفسیر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
63 - 82
حوزههای تخصصی:
«تحلیل گفتمان انتقادی» فرکلاف روش تفسیری میان رشته ای است که هدف از آن دستیابی به ایدئولوژی پنهانی است که مشارکت کنندگان فعال گفتمان آن را به صورت طبیعی شده در گفتمان قرار داده اند. به این منظور مفسر در این روش با گذر از سه سطح «توصیف»، «تفسیر» و «تبیین»، به بررسی متن می پردازد. این روش تحلیلی در سال های اخیر با اقبال روزافزون برخی قرآن پژوهان مواجه شده است. ازاین رو بررسی روش «تحلیل گفتمان انتقادی» از نظر مبنا و اصول و کاربست آن به مثابه یک روش در تفسیر قرآن کریم ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی کاربست روش «تحلیل گفتمان انتقادی» در تفسیر قرآن پرداخته است. صرف نظر از مبانی و اصول، اجرای تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به مثابه یک روش برای تفسیر قرآن کریم با اشکالات متعددی روبه روست. مهم ترین اشکال روش «تحلیل گفتمان انتقادی» پذیرش نگاه فرکلاف به زبان، به عنوان یکی از اصول این روش است. در نگاه او ایدئولوژی ابزاری برای حکمرانی بر مردم و استیلای بر آنان بوده و فرکلاف همین معنا از ایدئولوژی را در روش انتقادی خود پذیرفته است. سایر اشکالات با کاوش و اجرای روش، مشخص می شوند. استفاده از مراحل گفتمان انتقادی برای دستیابی به موقعیت های محیطی با اشکالاتی (همچون نسبیت، واقعه انگاری متن، مرگ مؤلف، تاریخمندی متن و تکثر معنایی) روبه روست. بازتولید یک گفتمان از طریق روش مزبور موجب تغییر ساختاری گفتمان می شود. وجود تنها یکی از این اشکالات در هر روش تفسیری، استفاده از آن را برای تفسیر قرآن کریم ناممکن می سازد.
پژوهشی درباره گزارش های زندان امام کاظم(ع)؛ سجن، حبس یا حصر؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در زندگی امام کاظم(ع)، محدودیت های سیاسی و اجتماعی متعددی است که حضرت در سال های پایانی عمر خویش متحمل شده اند. اینکه ماهیت این محدودیت ها چگونه بوده و سختگیری بر حضرت به چه میزان بوده است، برای برخی پژوهش گران ابهام هایی ایجاد کرده، به گونه ای که برخی منکر زندانی بودن حضرت شده اند و محدودیت های حضرت را تنها در حد حصر خانگی دانسته اند. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، به بررسی گزارش های تاریخی مربوط به ماهیت و چگونگی این محدودیت ها می پردازد. دستاورد این پژوهش ما را به این نتیجه رهنمون می سازد که محدودیت های اعمال شده، در مواردی بنا بر تصریح نقل های تاریخی، زندان (سجن) بوده و در مواردی هم که از لفظ عام حبس استفاده شده، با توجه به قرائن متعدد، معنای زندان اراده شده است. افزون برآن، در مواردی نیز با شکنجه، توهین و غل و زنجیر همراه بوده، که در گذشته در زندان ها متداول بوده است.
جایگاه رهبانیت در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
193 - 208
حوزههای تخصصی:
مفهوم رهبانیت از عناصر مهم گرایش های صوفیانه جهان اسلام است و بالتبع در منظومه فکری عرفانی ابن عربی نیز جایگاه ویژه ای دارد، لذا در این مقاله این مفهوم بررسی و نسبت آن با منظومه عرفانی ابن عربی سنجیده می شود. نتایج تحقیق نشان داد که رهبانیت در اندیشه ابن عربی پیوند وثیقی با کشف و مشاهده دارد که محور نظام عرفانی وی است. از نظر وی رهبانیت طریق و مسیری است که موجب تسریع در دستیابی به مشاهده می شود و بدین سان سالک را در فنا فی الله یاری می رساند. ازاین رو برای مشاهده مراتبی قائل است که هر مرتبه با مرتبه ای از وجود تناسب دارد. ابن عربی رهبانیت را در عزلت، سکوت، عبادت، بی خوابی و گرسنگی می داند و این ها را مقدمه رسیدن به مقام برای هر سالک بیان می کند.
واکاوی ترجمه آیه 172 سوره اعراف بر اساس انسجام متنی و تحلیل واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی مفسران برای وجود عالم ذر به آیه ۱۷۲ سوره اعراف استناد کرده اند؛ ولی برخی، معنای واژگان و ظهور آیه را مخالف این ادعا می دانند. پژوهش حاضر به روش توصیفی– تحلیلی و با هدف یافتن ترجمه صحیح و مطابق با شواهد سیاقی است تا پاسخی برای این پرسش بیابد که مناسب ترین ترجمه آیه 172 سوره اعراف بر پایه ساختار و انسجام متنی سوره اعراف چیست؟ بر این اساس، با اصل قرار دادن معنای ظاهری واژگان آیه، به تبیین انسجام و ارتباط آیات سوره اعراف پرداخته و به این نتیجه می رسد که محور اصلی این سوره، دعوت به تبعیت از قرآن کریم و انذار مخالفان این دعوت است و به همین منظور، عاقبت انکار دعوت حق را از حضرت آدم تا نبی خاتم بیان نموده و در آیه 172 به یک جمع بندی می رسد و می فرماید: (ما فرزندان حضرت آدم را نسل به نسل پدید آوردیم و آنان را (پس از ارسال رسولان و بینات و اتمام حجت) شاهد خودشان قرار دادیم بر اینکه آیا من خدایتان نیستم؟ و آنان گفتند بله ما شهادت می دهیم. این اقرار به خاطر این است که در قیامت نگویند ما جاهل به آن بودیم). این ترجمه، نه بر عالم ذر دلالت دارد و نه بر ندای فطری؛ بلکه اقراری عقلی است که بر اساس مشاهدات آیات و بینات انبیاء الهی شکل گرفته است.
تفسیر تطبیقی آیه «لسان قوم»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خالق حکیم خلقتی که بر خلق آن افتخار نموده است، آن را رها نگذاشته بلکه برای هدایت آن چنان نظام احسن تدارک دیده که اولین انسان مرد روی ارض را هادی قرار داده است و همین طور به طبق نیاز های زمانی و مکانی صحف آسمانی برای هدایت بشر نازل فرموده است. چون واجب الوجود از اعضا و جوارح منزه و مبراه است و روی زمین برای تفاهم و ارتباط زبان واحدی وجود نداشته بلکه زبان تکلم با لهجه های مختلف زیاد بود، سؤال مطرح می شود که این صحایف آسمانی به کدام زبان نازل می شد؟ جواب این سؤال در آیه ۴ سوره ابراهیم «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لهَمْ». با صراحت مرقوم می باشد. پاسخ این سؤال به این علت ضرورت دارد که آن دسته از بنی نوع انسانی که بعد از نزول کتب آسمانی و بعد از زمان رسل به دنیا آمدند و می خواهند از معانی و مراد جدی خدای تعالی را با دقت به دست بیاورند، باید به زبان و فرهنگ نزول کتب آسمانی مراجعه کنند. در این مقاله تفسیر این آیه به صورت تطبیقی و با روش کتابخانه ای موردبررسی قرارگرفته و درنتیجه بین مفسران فریقین پنج آرای مهم درباره این تفسیر بیان شده است و دیدگاه «ارسال رسل با آشنایی به زبان و فرهنگ قوم» با توجه به ظاهر این آیت و تاریخ انبیاء نزدیک تر و قوی به نظر می رسد.