فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
متین سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
29 - 57
حوزههای تخصصی:
از مباحثی که از دیرباز در کتب فقها موردبحث بوده، بیع کلاب است؛ ازآن رو که عمده دلیل این مسئله، روایات است و ظاهر آن ها جواز بیع کلب «صید» است مشهور فقهای متقدّم، بیع کلاب نافع دیگر را جایز ندانسته اند، برخی هم مانند شیخ مفید جواز را اختصاص به صید سلوقی داده اند، در مقابل مشهور متأخران با دقت در روایات و جمع بندی امارات، به این نتیجه رسیده اند که «صید» در روایات، عنوان مُشیر برای تمام کلابی است که دارای منفعت محلله مقصوده باشند. یکی از ابتکارات فقهی امام خمینی در همین باب است که با دقت نظر در روایات باب به این نتیجه رسیده است که تمامی کلابی که منفعت محلله داشته باشند داخل در عنوان «صید» شده و عنوان اساسی صحت بیع، ملکه صید است. پژوهش حاضر پس از بررسی دیدگاه فقها به تفصیل دیدگاه امام خمینی را بررسی کرده و درنهایت با دلایلی که ارائه داده یکی دیگر از احتمالات ایشان را تقویت کرده و به این نتیجه رسیده که عنوان محوری روایات، «معلّم» بودن است و فروش هر کلبی که در جهات محلله مقصوده آموزش ببیند جایز است و «صید» هم یکی از این مصادیق است.
زمینه های گسترش تشیع در شهر قزوین با تأکید بر مهاجرت خاندان های شیعه
حوزههای تخصصی:
گسترش اندیشه های مذهبی در مناطق، به عوامل گوناگونی بستگی دارد. قزوین به عنوان یکی از سرزمین های اسلامی همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و یکی از مهم ترین عوامل گسترش تشیع در این شهر، مهاجرت خاندان های شیعی به این خطه است. سؤال پژوهش حاضر این است که مهاجرت خاندان های شیعی به قزوین، چگونه موجب گسترش تشیع در این منطقه شده است؟ برای پاسخ گویی به این سؤال تلاش شد تا ضمن مراجعه به منابع و جمع آوری داده ها، این موضوع را تحلیل و بررسی کنیم. ازاین رو با معرفی خاندان های شیعی و نحوه مهاجرت و فعالیت اجتماعی افراد این خاندان ها، به میزان اثرگذاری آنان پرداخته شده است؛ افرادی که مناصب مهمی در شهر داشته اند و اغلب در شکل گیری مباحث فرهنگی و اجتماعی مؤثر بوده اند.
درنگی بر چند واژه از آداب الحرب و الشجاعة (1)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۰۵)
307 - 342
حوزههای تخصصی:
کتاب آداب الحرب و الشجاعه، تألیف محمّد بن منصور بن سعید (ملقّب به مبارکشاه و معروف به فخر مدبّر)، از آثار مهمّ قرن هفتم هجری است که جدا از ارزش زبانی، به لحاظ تاریخی و اجتماعی نیز جایگاهی ویژه دارد. مطالب و مندرجاتِ کتاب چنان که از نام آن برمی آید بیشتر به شیوه های نبرد، آرایشِ سپاه و تعبیه جنگی، اوصاف و کاربردِ جنگ افزارها، عرض دادنِ لشکر و آداب و ترتیبِ آن، اختیار کردنِ زمینِ مَصاف، آیین پادشاهی، فرستادنِ رسول و ارسالِ تُحَف، و مسائلی از این دست مربوط می شود. مؤلّف پندهایی نیز برای پادشاه و لشکرکش و رعیت ذکر کرده است. آگاهی هایی که آداب الحرب درباره رنگ و شکل، عیب و علّتِ اسبان و معالجات امراضِ این حیوان به دست می دهد، مغتنم است و از خلال آن می توان مدخل های تازه به فرهنگ های لغت زبان فارسی افزود یا تعاریفِ مدخل های موجود را تکمیل کرد. قریب به شصت سال پیش، احمد سهیلی خوانساری به تصحیح این اثر همّت گماشت و حاصل کار خود را در 1346ش انتشار داد. در این مقاله مروری بر چند واژه از این کتاب داشته ایم.
تحلیل نشانه-معناشناختی مکان در داستان حضرت موسی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یکی از مؤلفه های مهم در اثر ادبی به شمار می آید. اهمیت آن در آثار روایی دو چندان است و بیشترین نقش را در افشای حقایق بازی می کند. داستانهای قرآنی نیزاز این قاعده مستثنی نیستند با اندکی تأمل در این داستانها می توان دریافت که خداوند در راستای نیل به اهداف تربیتی قرآن، مکان های داستانها را با ظرافتی خاص، برمی گزیند تا خواننده خود را در آن محیط حاضر بییند و شرایط موجود را درک نماید. ضرورت کنکاش در متون قرآن برای درک بهتر مفاهیم و سهولت بخشی به استنباط بیشتر این کتاب آسمانی در راستای تشویق همگانی برای مطالعه بیشتر آن، ما را بر آن داشت تا در صدد برآییم داستان حضرت موسی را که یکی از مهمترین داستانهای موجود در قرآن است را مورد پژوهش قرار دهیم. ما در این جستار با روش تحلیلی-توصیفی والگو قرار دادن داستان موسی (ع) برای سایر داستانهای قرآن، بر آن شده ایم تا نقش انواع مکان را با توجه به رویکرد نشانه-معناشناسانه مورد واکاوی قرار داده ایم و به کارکردهای مکان و نقش آن در این داستان پرداخته ایم. بررسی مکان های موجود در داستان موسی (ع) بر اساس نشانه-معناشناسی نشان می دهد که بیان زیبا و عبرت انگیز داستان از زبان راوی در قالب اتفاقات متعدد و بهره گیری او از عنصر مکان با ایجاد فضاهای متعدد القایی، استعلایی، گردبادی و ... در مسیر حرکت قهرمان برای دعوت به سوی یکتا پرستی، چگونه مکانها را از معنای اصلی خود خارج می کند و آنها را در خدمت هدف قرار می دهد تا به قهرمان در رسیدن به مقصد خویش کمک نمایند.
تحلیل رویکردهای موضوع شناسی فقهی از طریق مطالعه موردی انحلال پذیری موضوعات معاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
147 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از پردامنه ترین عرصه های اختلاف فقها، موضوع شناسی فقهی است. این اختلاف در تشخیص موضوعات معاملی به صُوَر متعددی و در جایگاه های گوناگونی بروز کرده و از جمله آن ها مسئله انحلال پذیری موضوعات معاملی است. این جستار با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی اکتشافی، تصویری از اختلاف دامنه دار را ارائه کرده و علل اختلاف را نیز مورد واکاوی قرار داده است. به رغم اینکه عرفی بودن موضوع مورد توافق حداکثری است، لیکن دیدگاه ها در شناسایی چگونگی داوری عرف گوناگون گشته و این تفاوت منجر به عدم نیل به تعریف دقیق از موضوع، و در گام بعد به اختلاف در نحوه استنباط حکم شده است. دراین بین نگرش به موضوع از دریچه نص نیز از سوی برخی مغفول واقع نشده است. حاصل پژوهش اینکه نوع نگاه فقیهان و نحوه مواجهه آنان با اسناد متنی از یک سو و تلاش نه چندان ضابطه مند در کشف موضع عرفی در تفسیر موضوعات معاملی از سوی دیگر، به بروز مشکلاتی اجتناب پذیر در ساحت موضوع شناسی منجر شده و دراین بین شناسایی زمینه های اختلاف و مناشئ آن و درنگ فزون تر در ضوابط موضوع شناسی، به تقلیل حجم اختلاف و وصول به نتایج مشترک کمک می کند.
تحلیل ساختاری و محتوایی داستان های جشنواره ادبیات کودک و نوجوان رضوی (1385-1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
7 - 42
حوزههای تخصصی:
داستان های جشنواره ادبیات کودک و نوجوان رضوی از جمله آثار داستانی در رده سنّی کودک و نوجوان هستند که بیشتر به صورت یک پی رفتی و تا حدودی مثبت نگر در دهه 80 و 90 نگاشته شده اند. محور اصلی این داستان ها را انتقاد از بیماری و فقر، ستایش توسل و امید، نوع دوستی، قدرشناسی و تلاش و پشتکار تشکیل می دهد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با هدف معرفی بهتر این داستان ها و شناخت نوع نگاه نویسندگان آن ها که کمتر مورد توجه قرار گرفته است، تلاش می کند عناصر مهم ساختاری و محتوایی این آثار را بررسی و تحلیل کند. بر اساس یافته های این جستار، در این داستان ها توصیفات واقعی بر تخیل نویسندگان غلبه دارد. در این داستان ها در نهایت، برتری با شخصیت های مثبت و نیروی خیر است و پایان به نسبت خوشی در انتظار قهرمانان و خوانندگان آن قرار دارد. غلبه فراوانی شخصیت های پویا نسبت به شخصیت های ایستا به دلیل نوع بحران ها در داستان و غلبه محتوا بر فرم، صحنه پردازی های توأم با تشبیه و استعاره که در خدمت درون مایه داستان قرار دارد، از دیگر ویژگی های این داستان هاست. کم توجهی به فرهنگ ملی و اساطیری و یکسانی در زبان و گفتار شخصیت های داستان، از مهم ترین آسیب های این آثار است.
اتحاد نفس با عقل فعال در اندیشه ابن سینا و صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسأله «اتحاد نفس با عقل فعال» از گذشته دور کانون توجه فیلسوفان به ویژه ارسطوئیان بوده، در سلسله کارکردهای معرفت شناختیِ عقل فعال تأثیر مستقیمی دارد. از رهگذر این جستار مشخص می شود که ابن سینا با محال انگاری مطلق اتحاد و اتحاد عاقل و معقول، اتحاد نفس با عقل فعال را نیز نمی پذیرد؛ اما صدرالمتألهین علی رغم پذیرش استحاله اتحاد ماهوی و مفهومی نفس با عقل فعال، اتحاد وجودی نفس با جنبه «لغیرهِ» عقل فعال را به مثابه اتحاد لامتحصل با متحصل می پذیرد و مستدل می نماید. به نظر می رسد کانون مباحث ابن سینا، اتحاد ماهوی آنهاست، از این رو با یافته های صداریی ناسازگار نیست؛ چنانکه از دیگرسو، برخی اشکالات نوصدرائیان بر دیدگاه صدرالمتألهین ناصواب می نماید که در متن نوشتار بدان ها پرداخته ایمنقد مبانی پذیرش عقل فعال همچون عقول عشره و نظام طولی فلسفه مشاء؛ ب. نقد اتحاد و یا اتصال دو وجود با یکدیگر بعد از فهم دقیق معانی اتحاد و اثبات این نکته که تنها معنای صحیح برای اتحاد، رسیدن نفس انسان به درجه وجودی عقل فعال و یا اتحاد با افاضات عقل فعال است. از جمله نارسایی های این مقاله می توان به تصویر ناصحیح اتحاد نفس با عقل فعال اشاره کرد که در جستار حاضر بررسی می شود. مقاله دوم با بررسی دیدگاه فلسفی ابن سینا نشان می دهد که «اشراق و افاضه صورت عقلی بالفعل» توسط عقل فعال و «دریافت و ارتسام به صورت عقلی یا شناخت عقلی» توسط عقل تحقق می یابد و عقل، در این ارتباط، متحد با عقل فعال نمی شود. از جمله نارسایی های این مقاله، عدم تحریر محل نزاع و عدم تنقیح براهین دیدگاه ابن سیناست.
تحلیلی بر انواع و مصادیق مرتد در فقه سلفیان با تمرکز بر دیدگاه ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۵
65 - 83
حوزههای تخصصی:
ارتداد به معنی خروج از دین اسلام یکی از مفاهیم بنیادین است که از ابتدای شکل گیری اسلام به موضوعی چالش برانگیز میان متکلمان و فقها و مفسرین تبدیل شده است. پس از رحلت رسول خدا اولین مسئله خلیفه مسلمین(ابوبکر) چنگ هایی بود که به خاطر ارتداد شروع شدند. در طول تاریخ اسلام مفهوم ارتداد دستاویزی برای گفتمان اهل حدیث و سلفیه تبدیل شد و با یدک کشیدن این مفهوم مخالفان خود را متهم به ارتداد کرده و خشونت ها و قتل های زیادی را مرتکب شده اند. در این روزها ترور سلمان رشدی مرتد بار دیگر مفهوم ارتداد را در خبرگزاری های بین المللی به زبان انداخته است. در شرایط فعلی معرفت به مفهوم و ماهیت دقیق و به دوراز تحریف شده ارتداد یک ضرورت است. بر همین اساس پژوهش پیش روی در پاسخ به این سؤال خاص که انواع و مصادیق مرتد در گفتمان سلفیان چه کسانی هستند ؟ با روشی تحلیلی اسنادی به کاوش در متون سلفی با تمرکز بر دیدگاه ابن تیمیه پرداخته و در پایان به این نتیجه رسیده است که در نگاه سلفیان ارتداد دامنه ای وسیع دارد و شامل بسیاری از حاکمان اسلامی و فرق و مذاهب اسلامی شده که این وسعت معنایی برای جهان اسلام بسیار زیان بار هست. مصادیق ارتداد از انکار حق تعالی در اسماء و صفاتش گرفته تا نسبت دادن صفات نکوهیده و استهزاء و تمسخر خداوند و رسولش را شامل می شود. انکار ضروری دین و تارک الصلاه کاهلاً و همچنین فلاسفه و متصوفه و بسیاری از غالیان و تعظیم کننده شعائر و اعیاد نصارا و تشبث به کفار و استغاثه کنندگان به غیر خداوند را شامل می شود.
درس های مکتب حسینی در نمایشنامه «الحسین ثائرا و شهیدا» اثر عبدالرحمن شرقاوی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
7 - 24
حوزههای تخصصی:
مکتب حسینی مدرسه بزرگی است که در طول تاریخ مسئله آموز هزاران مدرس بوده است و هرکسی به اندازه ظرفیت وجودی خویش از آن درس آموخته است. عبدالرحمن شرقاوی اندیشمند و ادیب اهل سنت مصری (1920-1987م) در نمایشنامه ای پرمایه و با سبکی زیبا و ادبی، زندگی و شهادت امام حسین(ع) را به تصویر کشیده است. مقاله حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی درنگی در مهمترین درس های مدرسه حسینی در این نمایشنامه داشته است. یافته های جستار حاکی از آن است که شرقاوی در این نمایشنامه تنها روایتگر تاریخ و درصدد مرثیه سرایی نیست بلکه سعی دارد با الگو گرفتن از مکتب سیدالشهداء برای جامعه اسلامی و به ویژه کشور خویش، درس زندگی به همراه آورد و علاج مشکلات جامعه خود را در پیروی از سیره امام حسین(ع) بیابد. آزادگی، عزت، اخلاص، جوانمردی، عدالت خواهی و ظلم ستیزی از مهمترین درس های مدرسه حسینی است که در نمایشنامه شرقاوی نمود بارزی دارد.
پیامدهای اجتماعی و تاثیرات هنجاری اصلاحات اراضی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
99 - 126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر «به بررسی پیامدهای اجتماعی و تاثیرات هنجاری اصلاحات اراضی در ایران» پرداخته است. در این پژوهش کانون توجه معطوف به مسایلی هم چون اصلاحات ارضی، حاشیه نشینی و سایر پیامدهای اصلاحات ارضی می باشد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و به صورت مطالعه کتابخانه ای انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهاجرت روستاییان به شهرها و رشد و تشدید حاشیه نشینی شهری مهم ترین پیامد اجتماعی اصلاحات ارضی بود. مهاجرت روستاییان به شهرها با توجه به عواملی همچون قطعات کوچک زمین و نامرغوب بودن آنها تولید کم محلی و کمبود آب، گسترش مالکیت بزرگ سرمایه داری، کمبود تأسیسات و تسهیلات زندگی در روستاها، عدم تخصیص بودجه به بخش کشاورزی، توسعه روزافزون شهرها و پیدا کردن شغل بوده است. بعد از آن تقویت و گسترش رادیکالیزم در میان جوانان حاشیه شهرها به عنوان پیامد هنجاری اصلاحات ارضی شروع شد. لذا مهم ترین زمینههای داخلی و خارجی گسترش رادیکالیزم در قالب مواردی چون شناور بود افراد مهاجر و عدم تثبیت هویت در آنها، ترکیب جمعیتی جوان و ورود آنها به دانشگاه ها، فضای ملتهب شهری، استبداد حاکم و حضور آمریکا به عنوان حامی شاه در کنار سیطره ادبیات مارکسیستی در فضای کشورهای جهان سوم و گسترش اسلام سیاسی بوده است. نتایج تحقیق نشان می که پیامدهای اجتماعی - هنجاری اصلاحات ارضی منجر به رشد و تشدید حاشیه نشینی و تقویت رادیکالیزم شد.
یافته هایی نو درباره «الإنصاف» برپایه «المباحثات» شیخ الرئیس ابوعلی سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
229 - 252
حوزههای تخصصی:
به منظور تقریر و تبیین جامع منظومه فکری شیخ الرئیس ابوعلی سینا، به ویژه تشخیص میزان و کیفیت ابداعات فلسفی او، ارجاع و استناد به آثار کمتر شناخته شده وی ازجمله کتاب «الإنصاف» ضروری است. این ضرورت نه فقط به لزوم تکمیل هندسه «حکمت مشرقی» وی، بلکه به تقریر درست مبادی و مبانی اندیشه فلسفی عالم اسلام و میزان استقلال و هویت پدیده ای به نام «فلسفه اسلامی» بازمی گردد. وجه دیگر اهمیت این ارجاع و پژوهش آن است که ابن سینا در کتاب یادشده با بررسی و سنجش انظار شارحین قدیم و جدید ارسطو، میان سنت های فلسفی متعارف تا زمان خود به محاکمه و قضاوت می پردازد؛ چیزی که در کمتر آثاری از این دست می توان مشاهده کرد. باوجود قطعیت انتساب تألیف اثر به ابن سینا، پرسش های متعددی حول مضامین و مطاوی این کتاب وجوددارد؛ علاوه برآنکه درمورد زمان پیدایش و تألیف اثر، کمیت و کیفیت محتوا و مسئله بازنویسی آن بحث هایی مطرح شده است. در نوشتار حاضر تلاش شده با استفاده از منابع و مصادر تاریخی و فلسفی و قسمت هایی از متن کتاب «المباحثات» به عنوان شاهد و قرینه ای مهم، به برخی پرسش های مذکور پاسخ داده شود. درمجموع باید گفت «الإنصاف» دارای یک نسخه ابتدایی و یک نسخه بازنویسی شده است و ابن سینا در هرکدام، پرداختی متفاوت نسبت به شرح های کتب ارسطو داشته است. تلاش او این بوده که درضمن قضاوت منصفانه میان انظار مختلف، با تعیین اصولی که آن ها را از کتاب های اصلی حِکمی به دست آورده، ابهامات موجود در کتاب های ارسطو را بر پایه ملاکات عقلی و قطعی برطرف کند. در این میان کیفیت مراودات علمی ابن سینا و شاگردان او با اندیشمندان زمان نیز، به خصوص اهل بغداد، حول موضوعات و مسائل فلسفی تا حدی روشن گردیده است. به منظور استشهاد به آثار و ادبیات خود ابن سینا در این زمینه، ترجمه بخشی از متن و ملحقات المباحثات به این نوشتار پیوست شده است.
گیبون، محمد (ص) و اسلام: مروری بر فصل پنجاهم کتابِ تاریخ زوال و انحطاط امپراتوری روم از ادوارد گیبون (1737 – 1794م)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)
25 - 66
حوزههای تخصصی:
زمانی که جنبش روشنگری اروپا در قرن هیجدهم بالا گرفت، شماری از مورخان و علاقه مندان مطالعات حوزه شرق، در مقابل تعصبات قرون وسطایی کلیسا بپاخواسته و موضع متعادل تری نسبت به اسلام در پیش گرفتند. آنان کوشیدند با مراجعه به منابع عربی و بکار گیری روش های علمی، خود را از بند تعصبات هزار ساله اروپا خلاصی بخشند. نتیجه این حرکت، نگارش آثاری در باره اسلام و حضرت محمد (ص) شد که نگاه واقع بینانه تری به تحولات دوره آن حضرت و بعد از آن داشت. و اما از سوی دیگر، نویسندگان عصر روشنگری، انتقاداتی به مسیحیت داشتند که پاره ای از آنها بر بخشی از مسائل ایمانی دین اسلام نیز بکار گرفته می شد. با این حال و در مجموع، این تحول، حاوی یافته های جدیدی بود که ارزش مرور کردن دارد. در مقاله، فصل پنجاهم کتاب تاریخ زوال و انحطاط امپراطوری روم را که در ترجمه فارسی این کتاب (تهران، 1349 نیامده، مرور خواهیم کرد.
ارزیابی ترجمه فارسی رمان فی قلبی أنثی عبریة بر پایه الگوی کارمن گارسس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد و ارزیابی ترجمه یکی از مهم ترین زمینه های مطالعاتی بر پایه بنیان های پژوهش های علمی به شمار می رود که به منظور سنجش و تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده صورت می پذیرد. لازمه این نقد و ارزیابی، کمک گرفتن از پژوهش های زبان شناختی نظریه پردازان مطرح در حوزه مطالعات ترجمه است. یکی از مهم ترین الگوهای ارزیابی در حوزه مطالعات ترجمه، الگوی ترجمه کارمن گارسس است. پژوهش پیش رو با روشی توصیفی- تحلیلی بر آن است تا با بهره گیری از الگوی پیشنهادی کارمن گارسس به عنوان یک سنجه و الگوی ارزیابی کیفیت ترجمه، رمان «فی قلبی أنثی عبریه» از خوله حمدی با ترجمه اسماء خواجه زاده را بررسی و ارزیابی کند. کارمن گارسس چهار سطح را برای سنجش و ارزیابی ترجمه ها پیشنهاد می دهد که عبارتند از: 1- سطح معنایی- لغوی، 2- سطح نحوی- واژه ساختی (صرفی)، 3- سطح گفتمانی-کاربردی و 4- سطح سبکی-مقصود شناختی. به دلیل گستردگی سطوح چهارگانه گارسس، پژوهش حاضر صرفاً به بررسی دو سطح معنایی- لغوی و نحوی- واژه ساختی پرداخته و به این نتیجه می رسد که برجسته ترین مؤلفه های سطوح معنایی- لغوی در این ترجمه، معادل فرهنگی یا کارکردی، بسط نحوی، قبض نحوی، ابهام و خاص در برابر عام یا برعکس است و در سطح نحوی- واژه ساختی، برجسته ترین مؤلفه ها را ترجمه تحت اللفظی، اقتباس، تغییر نحوی یا دستورگردانی، تغییر دیدگاه، توضیح یا بسط معنی، تقلیل و حذف، تغییر نوع جمله در ترجمه تشکیل می دهد و با نظر به اینکه میزان کفایت و مقبولیت یک ترجمه بر اساس شمارش ویژگی های مثبت و منفی آن سنجیده می شود و هرچه تعداد ویژگی های مثبت متن ترجمه شده بالاتر باشد به همان میزان کفایت و مقبولیت آن نیز بالاتر است، می توان گفت ترجمه خواجه زاده مطابق با الگوی گارسس از کفایت و مقبولیت مطلوبی برخوردار است.
واکاوی انتقادی دیدگاه دکتر عبدالهادی حائری درباره شخصیت و رویکرد سیاسی شیخ عبدالکریم حائری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بازتأسیس حوزه ی علمیه ی قم توسط آیت الله شیخ عبدالکریم حائری موجب شهرت و اهمیت بیشتر این فقیه گردید. بر این اساس، در طول یکصدسال گذشته، شخصیت، اندیشه و مواضع سیاسی ایشان محور برخی گزارش ها، تحلیل ها و واکاوی های تاریخی بوده است. در همین زمینه، دکتر عبدالهادی حائری (نواده ی شیخ عبدالکریم و تاریخ پژوه) در یکی از آثار خود، به مناسبت، مطالبی را در خصوص آیت الله حائری بیان کرده است. از این مباحث، می توان یک ادعا و یک القا درباره شیخ عبدالکریم به دست آورد: (1) ادعای شخصیت ذاتاً غیر سیاسی؛ (2) القای ریاست طلبی. نوشتار حاضر با روش تاریخی (توصیفی و تحلیلی) به ارزیابی دو مطلب مذکور پرداخته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که اولاً، فاصله گیری ظاهری مؤسس حوزه قم از سیاست و عدم تقابل ایشان با رضاشاه، به معنای غیر سیاسی بودن شخصیت وی نیست، بلکه به شناخت ایشان نسبت به محیط سیاسی ایران آن عصر بازمی گشت و ریشه در دو مطلب داشت: (الف) سلطه انگلیس بر کشور؛ (ب) حفظ حوزه علمی تازه تأسیس قم؛ ثانیاً، وجود گزارش های متعدد و موثق که بیانگر ریاست گریزی، زهد و تواضع شیخ عبدالکریم حائری است، القای دکتر حائری را به وضوح به چالش می کشد.
چرایی واگرایی امام سجاد(ع) از قیام توابین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
۵۲-۲۷
حوزههای تخصصی:
توابین، از قیام های شیعی بود که به هدف خون خواهی سید الشهداء و احقاق حق اهل بیت انجام گرفت. امام سجاد7 سخنی در تأیید یا رد آن قیام نگفته است. بررسی نگرش حضرت به این قیام در شناخت مکتب تشیع مهم است. تفکیک سه مقوله همراهی، تأیید و رضایت در شناخت موضع حضرت در این باره ضروری است. این مقاله با واکاوی دو فرضیه رضایت و عدم رضایت حضرت (با فرض مخالفت با اصل قیام یا عدم شایستگی توابین) به دنبال پاسخ به این سؤال است که چرا ایشان سخنی در تأیید یا رد این قیام ابراز نداشته اند؟ پژوهش حاضر با استفاده از منابع معتبر تاریخی و روش توصیفی-تحلیلی به بررسی اهداف، رهبران، نیروی انسانی و راهبرد نظامی قیام توابین پرداخته است. در این راستا با واکاوی سیره و کلام امام حول محورهای جهاد، تقیه و رویکردهای سیاسی و دینی حضرت، عوامل محتمل در اتخاذ رویه سکوت توسط حضرت را مورد بررسی قرار داده و تقویت روحیه سیاسی شیعیان و نیز تغییر اولویت خط امامت از رهبری سیاسی به «مرجعیت دینی» را مهم ترین عامل اتخاذ رویه سکوت در قبال قیام های شیعی می داند.
مبانی قرآنی جامعیت قرآن کریم در عرصه علوم انسانی
منبع:
مطالعات فرهنگی قرآن سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
۲۵۶-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
امروزه ضرورت اسلامی سازی علوم انسانی، به عنوان پیش شرط اساسی پیشرفت و بالندگی جوامع اسلامی در عرصه حیات فردی و جمعی امت اسلامی، برای هیچ محقق دغدغه مند و موحدپنداری پوشیده نیست. در این راستا، اولین قدم ضرورت تدوین چارچوب نظری و مفهومی فرآیند اسلامی سازی علوم انسانی و تبیین مبانی، اصول و قواعد این امر بر اساس معارف اسلامی است و شاید یکی از اساسی ترین مباحث مطرح در این عرصه، تبیین مرجعیت قرآن کریم و صحت استناد به آن در حوزه علوم انسانی، به عنوان اصلی ترین منبع در عرصه اسلامی سازی علوم انسانی باشد. نوشتار پیش رو درصدد است تا مبانی جامعیت قرآن کریم در عرصه علوم انسانی را از دیدگاه خود این کتاب الهی بررسی نماید. در این نوشتار، با رویکردی برهانی و با بهره مندی از آیات قرآن کریم و استفاده از روش تحلیل متنی و استنطاق از کتاب الهی، قضایایی همچون ابزار و منبع معرفت بودن وحی، معرفت بودن علوم دستوری و گزاره های ارزشی، اشتراک انسان ها و جوامع در قوانین، مطابقت تعالیم قرآنی با فطرت انسانی، مطابقت تعالیم قرآنی با عقل، جاودانگی و عمومیت تعالیم قرآنی و جامع نگری آموزه های قرآنی به عنوان مبانی قرآنی نظریه «جامعیت قرآن کریم در عرصه علوم انسانی» تبیین شده اند.
خوانش سوره مبارکه «صافات» از منظر سبک شناسی آوایی و واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی آوایی به عنوان یکی از شاخه های سبک شناسی از جایگاه مهمی در پژوهش های زبان شناسی برخوردار است. جستار حاضر با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی به بررسی سبک شناختی سوره صافات از منظر دو سطح آوایی و واژگانی پرداخته است تا برجسته ترین زوایای آوایی و واژگانی سوره مذکور همچون نوعیت حروف و بسامد تکرار آن، سجع، جناس و هجاهای به کار رفته در آن را بررسی نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عناصر آوایی مثل تکرار، سجع، جناس و ... به عنوان نمونه هایی از عناصر آوایی نقش مهمی در رساندن مفاهیم و معانی بر دوش دارند. از منظر واژگانی نیز کاربرد جمع مذکر سالم با بسامد بالا و افعال ماضی در باب تفعیل جلوه بیشتری در سوره داشته است. و در نهایت اینکه، هم آواها و هم واژگان با موضوع سوره که بیان توحید خداوند و مجازات مشرکان است، همسو می باشد
بررسی جهش پولی و عبور نرخ ارز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
157 - 178
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تکانه های نرخ ارز به دلیل تأثیرات نامطلوب بر عملکرد متغیرهای اقتصادی از اهمیت دو چندان برخوردار است. از طرفی جهش پولی نرخ ارز، یکی از رفتارهای غیرعادی نرخ ارز است. هدف مقاله حاضر بررسی جهش پولی نرخ ارز در طی سال های1370 تا1400 است.
مواد و روش ها: تحقیق حاضر با روش ARDL برای سال های1370 تا 1400 به بررسی موضوع مقاله پرداخته است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: تعیین جهش پولی و عبور نرخ ارز زمانی اتفاق می افتد که پس از یک انبساط پولی غیرمنتظره، به دلیل کُند بودن تعدیل در بازار کالاها نسبت به بازار دارایی ها، نرخ ارز به سطحی فراتر از مقدار بلند مدت خود جهش نماید. براساس نتایج سیاست های پولی انبساطی بر نرخ ارز در ایران اثر مثبت و معنا داری دارد و از آن جایی که تغییرات سیاست های پولی در ایران به صورت فزاینده هستند؛ بنابراین می تواند موجب جهش در تغییرات نرخ ارز شود. با توجه به این که ضریب برآوردی کوچک تر از واحد است.
نتیجه: می توان اذعان داشت جهش پولی وجود دارد؛ اما شدید نیست و هم چنین با توجه به نتایج حاصل شده، عبور نرخ ارز به صورت ناقص وجود دارد.
Comparative Study of the Place of Sexual Instinct in the Quran and the Bible
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۱, No. ۱, Spring and Summer ۲۰۲۴
112 - 159
حوزههای تخصصی:
Sexual desire is a powerful force that, if expressed incorrectly, can cause indescribable harm to individuals. Conversely, responding to this desire and, more importantly, achieving balance in responses can lead to significant individual and social effects. Since the heavenly scriptures of Abrahamic religions have never disregarded sexual pleasure, ensuring that sexual satisfaction does not become a means of societal deviation, the present study aims to explore what teachings these scriptures offer to preserve the sexual instinct. By comparing the three texts—the Quran, the Old Testament, and the New Testament—through a descriptive and analytical approach using library resources, we have concluded that all three texts recognize the family as the proper context for the correct fulfillment of this instinct and provide programs for this purpose. In this regard, the Quran establishes specific laws within the confines of marriage that prevent marriage from posing a threat to the sexual instinct. This is contrary to what is observed in the two Testaments, particularly in the New Testament. Both the Quran and the Bible discuss the preservation and purity of the sexual instinct, but the purity emphasized in Islam differs from that in the Testaments (especially the New Testament). The Quran guides towards proper fulfillment, while another view seeks to suppress this instinct.
دراسة مستوى الشخصيّات في رواية «طريق الشمس» لعبدالمجيد زراقط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
268 - 301
حوزههای تخصصی:
ظهرت الروایه العربیه المعاصره متأخّره عن نظیرتها الغربیه، ولکنّها سرعان ما تطوّرت نحو الواقعیه، وأبدعت فی الواقعیه الجدیده والأدب المقاوم خاصّه بعد نکسه 1967م، حرب إسرائیل مع الدول العربیه، وصارت تناهز الروایات العالمیه فی القضایا الاجتماعیه والثقافیه والسیاسیه والمقاومه وغیرها من القضایا الإنسانیه، وأخذت تبیین الواقع المعیش وتأثیر الشخصیات علی مجری الأحداث فی المجتمعات العربیه والتحوّلات المصیریه فی العالم الإسلامی، وما تعانیه الشعوب العربیه من اضطهاد الحکّام داخلیاً، واعتداء الصهاینه خارجیاً، فصار المتلقّی علی علم بأنّ الروائی یکتب أحداثاً قد رآها فی الواقع المعیش، وهذا ما نشاهده فی روایه "طریق الشمس" للکاتب اللبنانی عبدالمجید زراقط من روایات المقاومه، وهی مصداق بارز لهذه التحوّلات الّتی شهدتها المنطقه من ظلم واجتیاح وتهجیر عاناه الشعب الفلسطینی والجنوب اللبنانی فی فتره زمنیه من القرن الماضی، وقد عاش الکاتب شخصیاً عصر الصراعات والنکبات الّتی تعرّض لها الشعبان المضطهدان، وجرّب محنه الاجتیاح الإسرائیلی للبنان الجنوبی الّذی تسبّب بتهجیره من قریته إلی بیروت العاصمه.اتّبعنا فی دراستنا هذه المنهج الوصفی- التحلیلی، بغیه الکشف عن الواقع الاجتماعی فی تقییم مستوى للشخصیات الروائیه المنشوده فی لبنان الجنوبی، وسنری فی النتائج، کیف استطاع الکاتب تقییم مستوی الشخصیات المتعدّده فی روایته، وتوظیف أنواع الشخصیات على اختلاف مستویاتها وما تحمله من رؤىً حول القضایا الاجتماعیه والثقافیه والسیاسیه والدینیه فی بیان أسباب الأحداث الّتی جرت وطرق حلّها، ، وصوّر حجم المآسی الّتی مُنی بها الشعب اللبنانی، جرّاء اعتداءات الجیش الإسرائیلی فی فتره زمنیه من القرن الماضی، ومقاومه الجنوب اللبنانی ضد الاجتیاح، کما أجاد فی وصف الشخصیات وعلاقتها بالأحداث والمکان، ومقارنتها علی مختلف المستویات، وعالج الکاتب فیها قضایا مرتبطه بواقع الحیاه والمجتمع.