فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۳۶۱ تا ۱۱٬۳۸۰ مورد از کل ۷۸٬۳۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
تردیدی نیست که مسلمانان، ارتباطی تاریخی و فرهنگی با حکمت یونانی و فلسفههای دیگر داشته و از میراث فلسفی و غنی دوران باستان، بهرههای زیادی بردهاند؛ ولیکن، مطالعه عمیق تاریخ طولانی فلسفه اسلامی نشان میدهد که خاستگاه فلسفه اسلامی را باید در بطن و متن اسلام و در منابع اصیل آن یعنی قرآن و حدیث، جستجو کرد؛ چرا که این فلسفه، اصول، مبانی، موضوعات و مسائل متعدد خود را از وحی اسلامی گرفته است. همه فیلسوفان اسلامی در فضای وحیانی اسلام و با الهام از این متون، فلسفه خود را پدید آوردهاند و اساساً فلسفه اسلامی، تأویلی فلسفی از متن مقدس است که عمیقاً ریشه در قرآن و حدیث دارد و به همین جهت در طول قرون و تا به امروز، به عنوان یکی از جریانات فکری بسیار تأثیرگذار در تمدن اسلامی به حیات خود ادامه داده است.
نو اندیشی و اجتهاد(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحلیل آیات مربوط به جامعیّت قرآن مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی آیات قرآن بر جامعیّت معارف قرآن دلالت دارند، امّا برخی این آیات را بدین معنا می دانند که همه چیز در قرآن وجود دارد. اطلاق ظاهری این آیات از سویی، و درک نکردن این حقیقت برای عموم مردم از سویی دیگر سبب شده است تا برخی به توجیه منظور الهی در این آیات بپردازند. همین امر سبب شده است تا در نحوة اظهار نظر دانشمندان اسلامی دربارة قلمروی موضوعات قرآنی تعارضات مختلفی ایجاد شود. بعضی از این متفکّران اطلاق آیات جامعیّت را به تمام علوم گسترش داده اند و برخی نیز این اطلاق را به جنبة شرعی و امور دینی محدود نموده اند. ظاهر این آیات، نه تنها همة علوم را بیان نکرده است، بلکه بسیاری از مطالب مورد نیاز مردم در امور شرعی، مثل جزئیّات احکام و غیره را نیز بیان ننموده است. اصطلاح جامعیّت قرآن در آثار متقدّمان مسلمان موجود نیست، ولی موضوع «قلمروی موضوعی قرآن، همواره مورد توجّه اندیشمندان اسلامی بوده است. آیة 89 سورة نحل، آیة 111 سورة یوسف، آیة 38 سورة انعام و آیات مشابه بر جامعیّت قرآن در اموری دلالت دارند که به کمال و سعادت آدمی منجر می شوند. آموزش علوم و دانش های گوناگون، جزو رسالت قرآن نیست. مراد از اطلاق «کُلُّ شَیْءٍ» در برخی آیات مذکور، با توجّه به قرینة مقامیّه و سیاق آیات، اصول کلّی امور دینی است. از این رو، قرآن در حُکم قانون اساسی دین است که اصول کلّی دین را بیان کرده است و بیان مواد و تبصره ها را به عهدة پیامبر(ص) گذاشته شده است.
نگرشی نو بر مبانی فقهی حکم کالبد شکافی بر اساس آرای امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائل نوین علوم پزشکی، مسأله کالبد شکافی است که هر چند با اهداف اولیه متفاوتی مثل نجات جان فرزند زنده در شکم مادری که از دنیا رفته یا آموزش دانشجویان رشته علوم پزشکی و... صورت می پذیرد، اما هدف نهایی تأمین سلامت بهتر و بیشتر انسان است. از آنجا که این مسئله سابقة طولانی ندارد، فقهای گذشته دربارة حکم شرعی آن به طور خاص بحث نکرده اند.
نوشتار حاضر در صدد بحث پیرامون حکم شرعی این موضوع و برخی مسائل مربوط به آن بر مبنای آرای امام خمینی است، که پس از توضیح مختصری پیرامون «اصل اباحه» به عنوان اصل اولی در مورد اشیاء و افعال، به بررسی ادله ای که ممکن است برای خروج از این اصل در مسئلة تشریح جسد به آنها استناد گردد، پرداخته و به این نتیجه رسیده ایم که کالبد شکافی جسد مسلمان در شرایط عادی به دلیل روایات معتبر و متعددی که بر لزوم حفظ احترام بدن میت مسلمان دلالت دارند، جایز نیست، اما در شرایط اضطراری این حکم می تواند به صورت موقت تغییر کند. همچنین کالبدشکافی افراد غیرمسلمان و نیز اشخاص به ظاهر مسلمانی که به دلیل دشمنی با اهل بیت(ع)، احکام کفار برآنها جاری می گردد، بلا اشکال است. همچنین مسئلة لزوم پرداخت دیه به سبب قطع اعضای بدن میت و نحوه عمل به روایات مربوط به آن در ارتباط با کالبد شکافی مطرح شده است ودر پایان به حکم اخلاقی کالبدشکافی پرداخته شده و به این نکته اشاره شده که حتی در مواردی که این عمل مشروعیت فقهی دارد، از جهت اخلاقی نامطلوب بوده و لذا جز در موارد ضروری نباید به انجام آن مبادرت ورزید.
مبانی و دلایل نظارت مردم بر دولت در قانون اساسی با تأکید بر رویکرد اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام جمهوری اسلامی ایران مهم ترین عرصه نظارت، نظارت بر حاکمان است زیرا آثار زیان بار ناشی از ترک آن به مراتب از آثار ترک نظارت مردم بر مردم بیشتر است. بدیهی است اگر دولت را مسئول نظم عمومی بدانیم نظارت دولت نسبت به مردم اهم از شقوق دیگر نظارت می باشد. از نظر قانونی، نظارت بر دولت و دولت مردان تکلیف همه شهروندان بوده و همه موظف اند وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را هم نسبت به کارگزاران و هم نسبت به قوانین و مقررات در صورتی که موجب تضییع حق مردم باشد انجام دهند. این آموزه ها بایستی توأم با تبیین دقیق مرزهای نظری و عملی آن باشد تا بتواند کارکردی بسیار مفید و مثمر ثمر به دنبال داشته باشد؛ در اسلام و جمهوری اسلامی مسئول بودن مقامات دولت، اخلاق مداری، امانتی بودن قدرت، خطا پذیری و عدم عصمت و پذیرش جمهوریت، دلایل نظارت بر قدرت، می باشند. این نظارت هیچ گونه محدودیتی در زمینه مقامات دولتی و حکومتی را نمی پذیرد، حاکم و والی و مسلمانان با همه جایگاه والایی که دارند از این نظارت مستثنی نیست؛ با این اوصاف اسلام، روش اجتماعی و قوانین خود را بر اساس اخلاق بنا کرده است و بر تربیت مردم بر اساس موازین اخلاقی اهتمام زیادی نموده است. ضمانت اجرایی قوانین را هم بر عهده تربیت اخلاقی نهاده است. این ضمانت اجرایی همانند پلیسی درونی همواره و درهمه جا در نهان، آشکار، خلوت و جلوت همراه انسان بوده و مانع خلاف و خطا می شود. از جمله مبانی نظارت مردم بر دولت در قانون اساسی جمهوری اسلامی بر مبنای اصل هشتم امر به معروف ونهی از منکر است که به عنوان یکی از احکام اجتماعی دین اسلام است که بنحو کفایی برآحاد جامعه ، واجب گردیده است و مبنای پیشگیری و پذیرش این فریضه در شرع مقدس اسلام، ایجاد احساس مسئولیت عمومی و نظارت همگانی، بمنظور حسن اجرای موازین شرعی وجلوگیری از شیوع فساد در جامعه و اصلاح امور است.
اسلام در رویارویى با فمنیسم
ارتباط انسان و طبیعت از نگاه اسلام و آیین دائو
منبع:
هفت آسمان ۱۳۷۸ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
مساله تطابق ذهن و عین در فلسفه مشا و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی مقاله این است که فیلسوفان بزرگ مشائی و حکیمان نامی حکمت متعالیه، مسئله تطابق ذهن و عین را چگونه حل می کردند و آیا راه حل آنها، مدلل و گره گشا بوده است یا نه. پرسش مذکور را در باب انحای مختلف علم، اعم از حضوری و حصولی و تصوری و تصدیقی، میتوان مطرح کرد. لکن بحث ما در اینجا محدود به علم حصولی و حوزه تصورات مرتبط به اشیای خارجی است و در این چارچوب نیز محدود به فلاسفه صاحب نام فلسفه مشائی و حکمت متعالیه است. حال با لحاظ این چارچوب میتوان گفت که اصل تطابق علم با معلوم در نظر برخی از فیلسوفان مسلمان بدیهی و در نظر برخی دیگر استدلالی فرض شده است، لکن راه حل غالب فیلسوفان مشائی مسلک و حکیمان حکمت متعالیه در باب نحوه انطباق ذهن با خارج، همان تطابق ماهوی است. به باور نگارنده این راه حل با اشکالات فراوانی موجه است. در این مقاله آن اشکالات بیان، و این باور تقویت شده است که صور ذهنی انسان، عناوین و اشباح موجودات خارجی اند و تا حدودی آنها را نشان می دهند.
روش شناسی تفسیر المیزان با رویکرد تنزیه معنا و آثار آن در سوره النّجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان در مورد شیوه تفسیری المیزان بر سه مسئله اتفاق نظر دارند: اول این که؛ علامه کاری بزرگ انجام داده است، دوم این که؛ المیزان روشمند است و سوم آن که؛ آراء مختلف تفسیری، روایی، لغوی و فلسفی از ترازوی نقد ایشان گذشته است.
امّا، کدام روش است که این هرسه را در بردارد؟ این نوشتار سعی در معرفی این روش و پیامدهای مثبت آن را در زمان علامه و پس از آن را دارد. علامه با استفاده از ادلّة لفظی و معنوی، چند رأی تفسیری، روایی، لغوی را نادرست یا باطل اعلام نموده و در مواردی خواننده را به سمت رأی صحیح سوق می دهد. این ویژگی سبب شده تا در «تمیز معنا» در مسیر انحرافی وارد نشده و مسیر صعودی معنای آیه مشخص شود. او در بسیاری موارد احتیاط نموده و نظر قطعی را اعلام نمینماید، بلکه فقط تلاش نموده تا از نزول سطح فهم مخاطب به معانی نادرست جلوگیری مینماید. این روش را «تنزیه معنا» نام گذاری نموده و در این نوشتار سعی داریم روش شناسی المیزان را با رویکرد «تنزیه معنا» در «سورة النّجم» نشان دهیم. روش تنزیه معنا از دو جنبه قابل بررسی است: یکی تعیین مصادیق و از آن مهم تر فرهنگ «تنزیه معنا» است. از دیگر ویژگیهای روش «تنزیه معنا» جلوگیری از تشتت ذهن، جمع دلالی برخی روایات و آموزش نوعی روش در معنا شناسی واژگان یعنی «فقه اللّغة» می باشد.
جایگاه قرآن و تأویل آن در تمهیدات عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عرفان اسلامی، رابطه قرآن و عرفان ناگسستنی و تنگاتنگ است. قرآن کریم افزون بر اینکه کتاب دینی مسلمانان است، متنی ادبی و هنری است و همه خصوصیات یک اثر هنری را چه از لحاظ شکل و چه از نظر محتوا داراست. قلمرو موضوعی سخنان عرفا نیز، امور نامتعارف و مفاهیم رازآلود است. به اعتقاد آنان، معانی فرامادیاند و زمانی به درستی فهمیده میشوند که با شهود و یا از طریق تجلّی درک شوند. این تلقّی عرفا، زمینه ساز گرایش به تأویل برای دستیابی به نوعی معرفت پنهان درباره حقایق هستی شده، ضمن رهنمون ساختن آنان به برداشت های تازه ای از آیات و روایات، موجب پدید آمدن شیوه خاصّی از تفسیر قرآن شده است. عین القضات از جمله عرفایی است که به استشهادهای متعدّد و ظریف از دریای گهرخیز قرآن دست یازیده است. این پژوهش بر آن است که با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی آیات قرآن در تمهیدات عین القضات، و دریافت ممتاز و متمایز او از «تأویل» ـ به عنوان ناب ترین خصیصه دیدگاه ادبی او ـ بپردازد. برآیند تحقیق حاکی از آن است که تأویلات قاضی از آیات قرآن، گاه مطابق ذوق شخصی او و در بیشتر موارد در راستای اقناع مخاطبان است.
جلسه پرسش و پاسخ با آقای دکتر اعوانی درباره معنی انسان بودن ( A Question and Answer Session on the Meaning of Being Human)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دکتر اعوانی به چند سؤال درباره معنی انسان بودن پاسخ میدهد. این سؤال ها، به¬ویژه، متمرکز اند بر نقش انسان به عنوان خلیفة الله، شأن خاصی که انسان به خاطر موقعیتِ خلیفة الله بودن از آن برخوردار است، تفاوت بین این شأن خاص و حقوق بشر، مسئولیت هایی که به سبب این شأن بر او محول میشود، موانع تحقق این شأن، و مبانی معنوی این نگرش. دکتر اعوانی در پاسخ های خود، ضمن بیان خلاصه ای از انسان شناسی اسلامی، مبنای گفتار خود را کاملاً بر سنت حکمت اسلامی و قرآن و حدیث قرار داده و به آیات بسیاری از قرآن استشهاد کرده است.
تحلیلی بر نقش قبول در وصیت عهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های فقه مدنی، چیستی وصایت (وصیت عهدی) و موضوع قبول در آن است. مشهور فقیهان امامیه بر این باورند که در وصیت عهدی، قبول شرط نیست. ماده ۸۳۴ قانون مدنی نیز همین دیدگاه را پذیرفته است. این ماده گرچه با قول مشهور فقیهان امامیه موافق است، اما با تعدادی از قواعد مسلّم فقهی و حقوقی مانند: اصل حاکمیت و آزادی اراده، لزوم انضمام قبول در عقود، نفی ضرر، عسر و حرج مغایر است. از دیگر سو، نادیده انگاشتن ایجاب موصی نیز از آن جهت که وصیت بلاتکلیف خواهد ماند و برای او ایجاد ضرر می کند، نامیسور است. علاوه بر قول مشهور اقوال دیگری هم در مسئله وجود دارد، از جمله این که وصی پس از فوت موصی در صورتی که امر وصایت را نپذیرفته باشد، حق رد دارد و یا این که هنگامی که پسر وصی پدر باشد یا این که انجام وصایت جز شخص وصی توسط شخص دیگری ممکن نباشد باید وصایت را قبول کند. این نوشتار پس از نقض و ابرام دیدگاه ها، نظر علامه حلی را با اندکی تفاوت می پذیرد به این صورت که: موصی شرعاً و قانوناً در جهت آگاه کردن وصی از مورد وصایت و اخذ قبول از وی قبل از فوت خود اجبار دارد؛ در این صورت نه در حق وصی و نه در حق موصی ستمی وارد نخواهد شد و تعارض دو قاعده لاضرر نیز مرتفع می شود.
تحلیل معرفت محورانه مراتب ایمان در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة ذومراتب بودن ایمان از مسائل مهم مبحث ایمان است و در اندیشة دینی قرآن جایگاه خاصی دارد. این مسئله که منبعث از آیات قرآنی است در تفسیر ""ملاصدرا"" (۹۷۹-۱۰۵۰ق/ ۱۵۷۱-۱۶۴۰م) نیز مورد توجه قرار گرفته است. ملاصدرا در این زمینه انقسامات مختلفی از ایمان را در مواضع مختلف بیان می کند، لیکن این تحقیق عهده دار بررسی روش شناختی و منسجم این مسئله بوده لذا به تحلیلی نظام مند که مبتنی بر نظریة ملاصدرا در بارة ماهیت ایمان است می پردازد. نظریة ملاصدرا در ماهیت ایمان، نظریه ای معرفت گرایانه است و اصالت را در ایمان به علم و معرفت می دهد. بر این اساس تحلیل مراتب ایمان، تحلیلی معرفت محورانه را می طلبد.
مطابق تحلیل معرفت محورانه، نخستین مرتبة ایمان که ایمان لفظی است، فاقد عنصر اساسی معرفت بوده و اطلاق ایمان بر آن، اطلاق مجازی است و تنها مفهوم فقهی اسلام بر آن حمل می گردد. مرتبة دوم که از آن به ایمان تقلیدی تعبیر شده است ایمان عوام است که دارای درجه ای از معرفت است که به آن اعتقاد گفته می شود و آن معرفتی تقلیدی است که مشروط و تبعی است و در صورتی که منجر به عمل گردد دارای حقیقت ایمان است. مرتبة سوم، مرتبة ایمان برهانی است که ایمان خواص است و واجد معرفت یقینی است لیکن یقین آن در حد «علم الیقین»، نخستین مرتبة یقین، است. مرتبة چهارم، مرتبة ایمان کشفی است که خود دارای دو مرتبة «عین الیقین» و «حق الیقین» است. که به خواص خواص مؤمنان و اخصین از ایشان اختصاص دارد.
حضور قلب در عبادت
حوزههای تخصصی: