فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۷۸۱ تا ۸٬۸۰۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
پژوهش های اصولی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
81 - 98
حوزههای تخصصی:
ابزار تعریف علم اصول یکی از رویکردهای شناخت مسئله اصولی است. به دلیل اهمیت این مسئله بیش از ده تعریف توسط اصولیین ارائه گردیده که هر کدام کوشیده تا تعریفی جامع و مانع از علم اصول ارائه دهد و در ضمن آن، مسئله اصولی نیز شناخته شود. از آنجا که این تعاریف منطقی نبوده، نزاع در آن لفظی انگاشته می شود. به طور مشخص تعاریف علم اصول سنجه ای دقیق برای تشخیص مسئله اصولی نیست. لذا ضروری است که رویکرد متفاوتی نسبت به ملاک مسائل علم اصول در پیش گرفت. گذر از تعاریف علم اصول و تاکید بر ارائه ملاک، رویکردی نوین برای سنجه مسئله اصولی است. توجه به کلیت و شمولیت مسائل علم اصول در فرآیند استنباط و جهت گیری خاص در ارائه یک ضابطه واحد فراگیر برای مسئله اصولی از ویژگی های نگرشی مکتب نائینی شمرده می شود. لذا مطالعه و تحلیل و بررسی این مکتب می تواند منجر به ارائه ملاک دقیق و ضابطه مند گردد. پژوهش حاضر از روش توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده کرده است.
عدالت، مناط استنباط و کاربست آن در صدور آرای قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
21 - 1
حوزههای تخصصی:
قضاوت در نظام حقوقی شیعه به اجرای قواعد یا گزاره های حقوق محدود نیست، بلکه قاضی که همان مجتهد است، خود در فرایند کشف و استنباط قواعد، نقش مبنایی و مستقل دارد. اما در حقوق ایران و با توجه به اینکه قضات حائز رتبه اجتهاد نیستند، مهم ترین و بنیادی ترین پرسش، تحلیل نقش و جایگاه قاضی در تفسیر و استنباط حکم می باشد. در نظام حقوقی مبتنی بر اراده دولت (حقوق سنتی)، وظیفه قاضی صرفاً تطبیق احکام از پیش تعیین شده بر مسائل مورد اختلاف است؛ اما در نظام حقوقی مبتنی بر عقلانیت فطری (حقوق مدرن)، قاضی می تواند بر مبنای عقل، به تفسیر احکام بپردازد. امروزه تحول پارادیمی لازمه ی عدالت قضایی بوده و آن گذار از حقوق سنتی به حقوق مدرن است. در این نوشتار برای اجرای تحول پارادیمی و با تاکید بر نقش قاضی در تفسیر احکام مبنای تطبیق، با تحقیق در مورد عدالت و جایگاه آن در استنباط احکام، عدالت فراتر از یک قاعده فقهی یا قید احکام یا فلسفه و حکمت احکام، به عنوان مقصد شریعت و آپایرون حقوقی معرفی نموده تا قاضی با الهام از اصول حقوقی و با استفاده از عقل و ملاکات احکام از ظاهر قانون فراتر رفته و به ویژه در موارد فقدان، سکوت یا ابهام یا نقص قوانین عدالت را مناط استنباط حکم قرار داده و در نتیجه حکمی عادلانه صادر نماید.
سنت های مختلف در قرآن: بررسی تحلیل ونزبرو از داستان شعیب در قرآن و ارزیابی پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
552 - 529
حوزههای تخصصی:
در نظر ونزبرو متن قرآن متشکل از واحدهایی کوتاه و مجزاست که در طی فرایندی تدریجی بسط یافته اند و کنار هم قرارگرفته اند. با این فرض هدف از تحلیل ادبی متن قرآن شناختن این واحدهای مستقل، که ونزبرو آن ها را بیانات پیامبرانه می نامد، و بررسی فرم های مرتبط با آن ها و مراحل تاریخی گسترش آن هاست. در این راستا وی برای نمونه به تحلیل تحریر های مختلف داستان شعیب در قرآن می پردازد و تحریر های مختلف این داستان را نمایانگر وجود سنت های مختلف و مستقل در قرآن می داند که تفاوت در الگوی روایت در این تحریر ها ریشه در اختلاف و استقلال آن سنت ها از یکدیگر دارد. به زعم ونزبرو این تفاوت به گونه ای است که بیش از یک نسل برای پدید آمدن آن لازم است و از این امر به عنوان شاهدی برای تدوین دیرهنگام متن نهایی قرآن، یعنی اواخر قرن دوم، استفاده می کند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی-انتقادی به تبیین و ارزیابی تحلیل ادبی ونزبرو از آیات مرتبط با داستان شعیب در قرآن و نتایج آن می پردازد و نشان می دهد که تحلیل ونزبرو بر پایه فرض هایی کلی استوار است که اعتبار آن ها محل مناقشه است.
فروپاشی ایدئولوژی و دگردیسی شخصیت زلیخا در تطبیق روایت یوسف و زلیخای جامی و منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
139 - 170
حوزههای تخصصی:
قصه یوسف و زلیخا داستان عاشقانه معروفی است که در قرآن مقدس و منابع دینی با عنوان احسن القصص شناخته می شود . برخلاف قصه های عاشقانه دیگر شخصیت اصلی این قصه نه یک مرد بلکه بانویی متأهل است که عاشق شده، اما معشوق وی پیامبری پاک مرد است که تن به وصال خیانت آمیز نمی دهد. این قصه در سیر تاریخ ادبیات اسلامی، روایت های متفاوتی پیدا کرده است که در تمام آن ها سرانجام زلیخا به وصال یوسف می رسد، اما گاه ایدئولوژی خاصی را نشان می دهد؛ چنان که در روایت جامی عشق تنانه مادی به عشقی روحانی بدل می شود. زلیخا به عنوان عاشق و قهرمان اصلی قصه با پشت سر گذاشتن مجموعه ای از مراحل به شخصیتی آرمانی بدل و به وصال یوسف مقدس نائل می شود. با نظرداشت جزئیات و مراحل درمی یابیم که شخصیت زلیخا در این روایت درحقیقت شخصیت سالکی است که با پشت سر گذاشتن عقبات و مراحل مختلف به مرحله فنا و وصال می رسد و این با داستان رمزی منطق الطیر عطار و سلوک عرفانی آنان در جست وجوی سیمرغ انطباق دارد. هدف از این پژوهش تحلیلی تطبیقی این است که اولاً فروپاشی ایدئولوژی عشق تنانه و جایگزینی آن را با ایدئولوژی عرفانی در روایت جامی نشان دهیم، سپس با تحلیل و تطبیق، ثابت کنیم که شخصیت قهرمان همانند مرغان منطق الطیر طی مراحل هفت گانه دچار دگردیسی شده است.
تحلیل محتوای مفاهیم تربیتی و اخلاقی اشعار و قصه های آموزشی مراکز پیش دبستانی وابسته به دارالقرآن های شهر اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
133 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل محتوای مفاهیم تربیتی و اخلاقی در اشعار و قصه های آموزشی مراکز پیش دبستانی وابسته به دارالقرآن ها است. پژوهش با رویکرد کیفی و کمی انجام شد. جامعه آماری، همه اشعار و قصه های آموزشی مورد تأکید مراکز پیش دبستانی وابسته به دارالقرآن های شهر اصفهان در سال های 1394 تا 1399 بود. روش نمونه گیری، هدفمند از نوع همگن بود. یافته های حاصل از تحلیل محتوای کیفی، کمی وآزمون کای اسکوئر حاکی از آن است که آموزه های مذهبی و احکام، آداب اجتماعی، سبک زندگی، احترام به والدین و توصیه به نظافت به عنوان مفاهیم اخلاقی و تربیتی مشترک در اشعار و قصه های مراکز پیش دبستانی استفاده می شود. میزان تکرار مفاهیم اخلاقی و تربیتی آموزه های مذهبی و احکام، احترام به والدین و توصیه به نظافت در سه بخش اشعار و قصه های مذهبی و قصه های مبتنی بر اصول و دیدگاه های روان شناسی تفاوت معناداری را (در سطح 01/0>p) نشان داد و این تفاوت در آموزش آموزه های مذهبی و احکام و توصیه به نظافت در بین اشعار قرآنی و آموزش احترام و نیکی به والدین در قصه هایی مبتنی بردیدگاه روان شناسی درصد فراوانی بیشتری را نشان داد. بر اساس این تحقیق می توان گفت به برخی از مفاهیم اخلاقی و تربیتی توجه شده و به برخی کم توجهی و حتی بی توجهی شده است. البته در این زمینه می توانیم با به کارگیری آموزه های قرآنی و روان شناسی با روش قصه و شعر به اهدافی که در تربیت کودکان داریم، برسیم.
بررسی تطبیقی عشق از دیدگاه ابن فارض مصری و یوحنای صلیبی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«عشق الهی» بن مایه عرفان ابن فارض و عرفان یوحنا را شکل می دهد. جایگاه عشق در دستگاه عرفانی آنها به گونه ای است که هیچ آموزه ای را بدون عنصر «عشق» نمی توان یافت. عشق در تار و پود اندیشه عرفانی آن دو حضور دارد. به اعتقاد ابن فارض و یوحنای صلیبی، با جذب روح در عشق الهی، دسترسی به همه فضایل و کمالات الهی برای انسان ممکن می شود. در دستگاه سیر و سلوک عرفانی این دو عارف، گذر از مقامات سلوکی بدون عشق میسر نیست. علت و محرک ورود در وادی سلوک «عشق» است؛ همچنان که نهایت این سیر و تقرب به معشوق نیز با غرق شدن در عشقی بی پایان همراه است. عشق همانند هستی، حقیقتی یافتنی است و در حیطه فهم، محصور و محبوس نمی شود. هر دو عارف از عشق به عنوان عطیه الهی یاد کرده اند که هم درد است و هم درمان. بهجت، معرفت بخشی، حیات بخشی، تهذیب، و ازلی بودن از ویژگی های مشترک عشق نزد آنان است. عشق است که انسان را از جهنم جدایی و غربت به مقام وصل و وحدت می رساند. در این مسیر عشق و اتحاد، ابن فارض و یوحنا هر دو بر نقش انسان کامل تأکید فراوان دارند که واسطه فیض و دستگیر و صعوددهنده انسان هاست. در این مقاله با روش تحلیلی و مقایسه ای دیدگاه دو عارف را درباره عشق مورد بررسی قرار می دهیم.
علت شناسیِ رفتار مجرمانه در صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
39 - 52
حوزههای تخصصی:
افزایش ارتکاب رفتار مجرمانه و عدم موفقیت در مبارزه کیفری با این پدیده اجتماعی باعث شده است که علت یابی آن، جایگاه مهمی را در سیاست جنایی کشورهای جهان به خود اختصاص دهد. تلاش های گسترده ای نیز در این راستا صورت پذیرفته و نظریاتی نیز در این خصوص از سوی جرم شناسان مطرح گردیده و در این میان، راهکارهایی در حوزه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ارائه شده است. همچنین پیشنهاداتی در جهت سلب امکان رفتار مجرمانه و دشوار نمودن دسترسی به اهداف مجرمانه مطرح شده است. به عبارت دیگر، تلاش گردیده مجموعه ای منسجم و یکپارچه در مبارزه با جرم تدوین گردد. بررسی روایات موجود و ادعیه که مهمترین آن را می توان صحیفه سجادیه معرفی نمود، بیانگر آن است که قرن ها قبل از آن که سخنی از پیشگیری از جرم در میان جرم شناسان به میان آید، این موضوع مورد توجه حضرت امام سجاد(ع) قرار داشته است.
بررسی کاربست عقل ابزاری در اخلاق نقلی با تکیه بر متون اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
85-103
حوزههای تخصصی:
گزاره های اخلاقی ، گاهی از منبع نقلی توسط عالمان و فقیهان اخلاقی استنباط می شوند که در این فرض گرچه منبع نقلی است ، اما در این روش نقلی نیز عقل می تواند حضور داشته باشد. در پژوهشِ پیش رو ، تلاش شده است تا ضرورت نحوه به کارگیری عقل در استفاده از متون نقلی در کسب معرفت اخلاقی نشان داده شود. البته ، در کتاب های اخلاقی کمتر به این امر مهم پرداخته شده است و بیشتر به تبیین نقش های کلی عقل اشاره شده است. هدف از این نوشتار تبیین نقش های مختلف عقل به منزله ابزاری در اختیار نقل - با اتکا و استفاده از متون اخلاقی مأثور - است. برای رسیدن به این هدف ، از روش توصیفی ۔تحلیلی بهره گرفته شده است. این حضور همراه با شیوه های درون منبعی است که منجر به استنباط و تبیین گزاره های اخلاقی می شود. برخی از کارکردها و نقش های عقل در روش نقلی اخلاق عبارتند از: نقش استنباطی ، نقش تبیینی۔ دفاعی ، و نقش اعتبار بخشی.
صورة البطلة الممیزة في روایة "فتاة الیاقة الزرقاء" على ضوء النظریة النسویة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ حقوق المرأه ومکانتها هما المحوران الرئیسان للعدید من الأعمال الأدبیه. وصوره المرأه فی الأدب لا تتأثر بالواقع الثقافی والاجتماعی للمجتمع فحسب، بل یمکنها أیضاً أن تؤثر وتغیر هذا الوضع. وهنا تتضح أهمیه البحث فی الروایات التی تتناول وضع المرأه. تروی روایه "فتاه الیاقه الزرقاء" قضیه جائحه عالمیه تقع فی المستقبل وتؤثر على النساء وتتسبّب فی تغییرات مهمه فی العالم. تجبر هذه التغییرات عدداً من النساء على قیود جدیده وتؤدی إلى حرمانهن العدید من الحقوق الأساسیه فی الحیاه، منها العیش مع العائله، التعلیم، العمل والزواج. یدرس هذا البحث، محوری التأکید على الظلم المستمر ومتعدد الأشکال على النساء والصوره الممیزه للمرأه فی هذه الروایه من أجل تقصی دور المرأه فی حریه المرأه وإنقاذها من الاضطهاد فی روایه "فتاه الیاقه الزرقاء" وذلک بالاعتماد علی النظریه النسویه. توصل البحث إلی أن هذه الروایه من خلال وصف المرأه فی دور البطل وتقدیم صوره مختلفه عنها وإعطاء سمات مثل الشجاعه والقوه والعمل الدؤوب والإنقاذ والاتکاء علی النفس وغیرها من الصفات الإیجابیه الأخری، تحاول تقدیم الصوره الحقیقیه لغالبیه النساء، وهی صوره قلّما یتمّ التطرّق إلیها عاده فی مجال السرد ویتمّ غض النظر عنها بصوره عامه فی السردیات. إنّ هذه الروایه وعن طریق البطله، تعمل على تحریر المرأه من الأسر والتعرض للقمع لیرد لها الحقوق التی سلبت منها، مؤکده علی أن کل من یسلک طریق الاستسلام، لن یستعید حقوقه المهزومه.
جایگاه « تفکّر» در فلسفه سیاسی اسلامی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
115 - 136
حوزههای تخصصی:
بحث در خصوص ماهیت و ابعاد تفکر و تعقل به عنوان موضوعی بنیادین، همواره دغدغه نوع انسان و به خصوص فیلسوفان بوده است. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن بحث از تفکر به معنای لغوی و اصطلاحی، جایگاه آن در فلسفه و فلسفه سیاسی اسلامی موردبررسی قرار گیرد و برای این منظور به آرای فارابی و ملاصدرا رجوع شده است. نتیجه آنکه، در فلسفه اسلامی، تفکر در نسبت با هستی شناسی و قراردادن انسان به عنوان بخشی از هرم هستی قابل درک است و تفکر او در چنین منظومه ای معطوف به سعادت است. فارابی این مسئله را ذیل بحث از سلسله عقول و مراتب آن موردبحث قرار داده است و ریاست مدینه فاضله را از آنِ کسانی می داند که به مرتبه «عقل مستفاد» رسیده باشند و نیل به همین مرتبه را مقسمِ انواع مدینه قرار داده است. ملاصدرا نیز، به صورتی دیگر به همین نکته رهنمون شده است با این تفاوت که برای او عقلانیت در کنار اشراق و وحی مطرح شده است و تفکر یکی از این ارکان سه گانه است و اندیشه سیاسی او نیز به تبع این تحول در مبادی به سوی نوعی حکومت شرعی متمایل شده است که او از آن به «علمای اهل معرفت» تعبیر کرده است.
تبیین مبانی فلسفی انسان صبور در قرآن کریم و راهکارهای تقویت صبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
55 - 84
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین مبانی فلسفی انسان صبور در قرآن کریم و راهکارهای تقویت صبر در معلمان ابتدایی انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع تحلیل محتوا و الگوی تحلیلی فرانکنا بوده است. جامعه پژوهش حاضر را کلیه آیات قرآن کریم که به صبر و انسان صبور پرداخته است تشکیل می دهد که با روش نمونه گیری هدفمند و مراجعه به تفسیرهای آن (تفسیرجوادی آملی) مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از فیش جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج تحلیل محتوای عرفی و تحلیل استنتاجی پژوهش حاضر نشان داد که مبانی فلسفی انسان صبور در مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، ارزش شناسی و زیباشناسی مصادیقی را در آیات نشان داده است. راهکارهای تقویت انسان صبور در معلمان ابتدایی شامل یاری خواستن از خداوند و عبادت و راز نیاز، سفارش به صبر و ایستادگی، الگوگیری و پیروی از الگوهای صبر و یادآوری آثار و فواید صبر و شکیبایی بوده است که می توان با آموزش و توانمندسازی معلمان در این راهکارها، منجر به تقویت صبر در آنان شد.
تحلیل سیره امیر مومنان علی (علیه السلام) در مواجه با چالش های ارتباطی میان فردی هواداران با تاکید بر مسائل اقتصادی
منبع:
تاریخ اهل بیت سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
27-43
حوزههای تخصصی:
لغزش های اقتصادی از دیر باز از مهمترین چالش های نظام های حکومتی بوده و راهکارهای حکمرانان در مواجهه با این چالش ها متفاوت بوده است. در این میان بررسی لغزش های اقتصادی ای که مبتنی بر چالش های ارتباطی میان فردی می باشد دارای پیچیدگی بیشتر و تأثیرگذاری بیشتر بوده است. این تحقیق با تکیه بر منابع تاریخی و مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی راهکارهای امام علی(ع) در مواجهه با چالش های ارتباط میان فردی در حوزه مسائل اقتصادی را مورد کنکاش قرار می دهد. چه اینکه امام علی(ع) به دلیل حضور موثر اجتماعی و نقش آفرینی در حوادث صدر اسلام دارای دامنه وسیعی از روابط فردی و اجتماعی بوده و بخش قابل توجهی از معضلات اقتصادی در عصر خلافت امام(ع) مبتنی بر روابط میان فردی است. از نتایج این تحقیق تبیین راهکارهایی معرفتی، اصلاحی یا بازدارنده در دو جنبه شخص محور و جامعه محور است.
مقایسه جایگاه زن در عصر جاهلیت و دوره اسلامی
حوزههای تخصصی:
زن، همواره از موضوعات مهم در حوزه اندیشه اسلامی بوده است. بی شک، بررسی تاریخی این مقوله، کمک بسیاری به روشن شدن مسئله و شفافیت در نظریه پردازی ها می کند. تبیین تاریخی وضعیت و جایگاه زن در اسلام، نیازمند شناخت وضعیت زن پیش از اسلام است. اینکه زن قبل از اسلام از چه جایگاه و موقعیتی برخوردار بوده و رویکرد عرب جاهلی به زن چگونه بوده و میزان حضور و مشارکت زن در مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در چه وضعیتی بوده است، موضوع اصلی این نوشتار است. با نگاهی دقیق به زن در عصر جاهلیت،مشخص می شود که حتی حقوق اولیه، از او سلب شده و به دلیل نوع نگاه مرد جاهلی به زن، تبدیل به بازیچه و دست آویزی برای سوء استفاده از زن شده بود. زن پیش از اسلام، مانند کالایی در شمار ثروت پدر و یا شوهر یا پسر، بود. بنابراین، وضعیت زنان در عرصه های خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در عصر جاهلی نابسامان، ظالمانه و تاریک بود. یکی از تحولات اساسی اسلام را باید در اصلاح جایگاه و موقعیت انسانی و اجتماعی زنان دانست.
ویژگی های قیام امام زمان (عج) در خطبه غدیر
منبع:
موعودپژوهی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸
73 - 92
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین و اساسی ترین مسائل حوزه معارفی و اعتقادی، مسئله مهدویت و تحقق پیدا نمودن حکومت دینی در پهنه گیتی است. از آنجاکه تحقق این وعده الهی جز از راه قیام و مبارزه با ظالمان، مشرکان و بی دینان امکان پذیر نیست، شناخت ویژگی های قیام و رهبر قیام، مهم است. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی صفات قیام امام زمان(عج) را از خطبه غدیر استخراج و تحلیل نموده است. نتایج نشان داد که صفات و ویژگی های بسیار برجسته و ممتازی برای قیام امام زمان(عج) در این خطبه بیان شده است. ازجمله آن صفات می توان به اصل قیام و ماهیت قیام، هدف قیام، برحق بودن قیام، چگونگی آغاز قیام (سیر قیام – هدایتگری و اقدام نظامی) پیروزی قطعی قیام، تشکیل حکومت عدل جهانی و اجرای واقعی اصل شایسته سالاری اشاره نمود. مجموع این صفات نشان دهنده آن است که آیند ه ای بس روشن برای بشریت ترسیم شده است؛ به گونه ای که جامعه مطلوب از زمان ظهور آغاز می گردد.
از حیره تا طور عَبدین: نکاتی درباره زندگی نامه سریانی یوحنای تازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۱)
99 - 126
حوزههای تخصصی:
متن سریانی شرح زندگانی یوحنای تازی تاکنون ویرایش و منتشر نشده است. این متن همچون بسیاری دیگر از متون قدیس نگاریِ سریانی حاوی اطلاعاتی ارزشمند در خصوص جامعه ایرانشهر در عصر ساسانی است. در پژوهش حاضر، ضمن معرفی مختصر محتوای این متن، سعی شده است تا زمان و مکان نگارش این متن تا حدودی مشخص شود. نام نویسنده آن بر ما معلوم نیست، اما بر اساس شواهد درون متنی می توان گفت این متن زمانی بین سده هفتم تا نهم میلادی توسط یکی از راهبان حیری ساکن در صومعه مار یوحنا در منطقه طور عبدین در شمال بین النهرین نگارش شده است.
چرا دَربارِ غَزْنه به شاهنامه رویِ خوش نِشان نَداد؟: درنگی درباره چون و چند مناسبات فردوسی و محمود و سایه روابط سیاسی طوس و غزنه بر سر شاهنامه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ مهر و آبان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۹۶)
27 - 79
حوزههای تخصصی:
نویسنده در نوشتار حاضر، به دنبال پاسخ به علل بی اقبالی دربار غزنویان به شاهنامه فردوسی است. وی در راستای تحقق این هدف، علل و احتمالات مطرح شده در متون پیرامون این مسئله را عنوان داشته و در بوته نقد و بررسی قرار می دهد. به زعم نویسنده، این امر ریشه در مسئله ای سیاسی داشته است. به این ترتیب، اختلاف محمود غزنوی و فردوسی را اختلافی سیاسی اظهار می دارد.
مفاهیم نمادین نور در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
39 - 56
حوزههای تخصصی:
بشر از همان اوان حیات خود بر زمین، با پدیده های رازآمیز بسیاری روبه رو بوده است و یکی از رازآمیزترین این پدیده ها برای او، نور بوده است. نور، نوع زندگی و معماری فضای زیست آدمی را تحت تأثیر قرارداده و افزون بر جنبه مادی و فیزیکی حیات بشر، به تدریج بر جنبه ذهنی و معرفتی وی نیز پرتو افکنده است. در ساحت معرفتی و فلسفی، نور، چشم انداز بحث هایی ظریف را فراروی آدمی گشوده است. در کنار همه این ویژگی ها، نور به عنوان تجلّی زیبایی، در خدمت بیان هنری درآمده و گونه های هنر را از امکانات مادی و بیانی وسیعی بهره مند کرده است. در این مقاله با استفاده از نظریه نماد، کارکردهای نمادین نور و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی خورشید، آفتاب، شمع، چراغ و ... در دیوان حافظ تبیین می شود. و نیز سعی کردهایم به بررسی لایه ها و وجوه گوناگون نور از قبیل نور نماد حق تعالی، انسان کامل، جهانِ غیب به منزله نور، حضور نور در مکان، خوراک و شراب و تبیین مقوله فنا و بقا در دیوان حافظ با استفاده از پدیده نور بپردازیم تا دریچه ای دیگر برای شناخت کامل تر دیوان این شاعر برجسته گشوده شود.
نگاهی به مرگ اندیشی در اهم متون نثر عرفانی(قرن ششم تا دهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
251 - 278
حوزههای تخصصی:
مرگ پرسشی بی پاسخ در زندگی انسان بوده که از دیرباز ذهن او را به خود مشغول کرده است. در ادبیات کشورهای مختلف اندیشمندان پاسخی درخور و نه قطعی به این پرسش داده اند. متون عرفانی نیز باتوجه به اینکه بر آموزه های قرآنی و دینی تکیه دارند، مسئله مرگ را به نوعی واکاوی کرده اند. در مقاله حاضر که به شیوه تحلیلی توصیفی ارائه می شود، مهم ترین متون نثر ادبیات عرفانی از قرن ششم تا دهم موردتوجه بوده تا دیدگاه نثرنویسان را درباره مرگ موردبررسی قراردهد. آنچه از بررسی متون موردنظر استنباط می شود این است که در متون عرفانی مسئله مرگ که اغلب به صورت تشبیه پرنده (آزادی روح از بدن) تصویرمی شود جزء دغدغه های نثرنویسان است و در این میان آموزه های اسلامی با دیدگاه های صوفیانه و عرفانی تلفیق شده است. به لحاظ بسامدی در آثار سهروردی بیشترین توجه را به این موضوع می توان دید. در آثار سهروردی این مسئله درقالب انواع نمادها و استعاره ها بیان شده است که گاه تفسیر جزئیات آن ها نیازمند تلاش فکری بیشتری است. در دیگر آثار بحث در این زمینه از صراحت و سادگی برخوردار است. در آثار مولانا نیز سنت تفکر عرفانی پیش از او درباره مرگ به بیانی دیگر متجلی شده است. صوفیه مرگ را عمدتاً به دو گونه جسمانی (اضطراری) و ارادی (خودخواسته= مرگ پیش از مرگ) تقسیم بندی می کنند و این دیدگاه به سنتی در حوزه اندیشیدن به مرگ در متون عرفانی تبدیل شده است.
بررسی عرفان اجتماعی در اندیشه های هنری شفیعی کدکنی و جورج لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
279 - 296
حوزههای تخصصی:
عرفان اجتماعی، عرفانی است که به جامعه با سه عنصر هدایت، تربیت و ولایت می نگرد و دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از: 1- عقلانیت 2- معنویت 3- حرّیت 4- عدالت. عارف براساس عناصر سه گانه هدایت، تربیت و ولایت باید جامعه را به سوی عاقل شدن، معنوی گشتن (آزادگی یا آزادی درونی)، آزادی بیرونی (آزادی اجتماعی) و آنگاه عدالت اجتماعی در ابعاد مختلف حرکت دهد و این امر در مرتبه حدّاقلی رشد عقلی و معنوی جامعه امکان پذیر خواهدبود. براساس اندیشه های لوکاچ انسان با بازگشت به ارزش های اصیل و معنوی میتواند روح سرگشته و نیازمند خود را سیراب کند و لذّت و رضایت را در مفاهیم ماورایی و الهی مانند یاری کردن دیگران، مهرورزی و نوع دوستی فراهم کند. شفیعی کدکنی نیز از شاعران پیشتاز در عرصه های اجتماعی و فرهنگی است که با دغدغه های انسانی و با احساس مسئولیّت درباب وطن، مردم و جامعه عصر خویش، در اشعار خود چهره ای بارز دارد. وی آرمان های خود را با بهره گیری از عناصر طبیعی و استفاده از زبانی نمادین مطرح می کند و از عشق و انسانیت و آزادگی و معرفت سخن می گوید جورج لوکاچ هم خودآگاهی اخلاقی را چیزی جز فداکاری نمی داند و برای رسیدن به هدف های اجتماعی، به تشریح راه ها و نظریه هایی می پردازد که سرانجام آن به ایجاد نظم تعیین شده در جامعه منجرشود ، نظمی که در آن، عصر وابستگی اقتصادی، که سبب تنزّل کرامت انسانی می شود به پایان می رسد. این مقاله با این هدف ، اندیشه و گفته های هنری آنان را بررسی کرده است.
بررسی تطبیقی «نظریه فطرت» مطهری و «عقل عملی» کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
113 - 136
حوزههای تخصصی:
استاد مرتضی مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزه فلسفه اسلامی، و ایمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفه غرب، نظریاتی نوآورانه را از خود برجای گذاشته اند. در نظام فکری استاد مطهری «نظریه فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را دارای سه مرتبه طبیعت، غریزه و فطرت دانسته و فطرت را نیز به دو بخش «فطرت شناخت» و «فطرت گرایش» تقسیم کرده است. عمده نوآوریهای مطهری بویژه در تبیین مباحثی همچون خدا، جاودانگی نفس و اخلاق در مباحث مربوط به فطرت گرایش بیان شده است. از سوی دیگر، کانت در مقام فیلسوفی بزرگ و تأثیرگذار، مباحث مابعدالطبیعه بویژه مسائلی همچون خدا، جاودانگی نفس و آزادی را به بوته نقد کشیده و حوزه این مسائل را از عقل نظری به «عقل عملی» منتقل نموده است. نظریه فطرت مطهری و بطور خاص، بحث گرایشهای فطری و مباحث مبتنی بر آن همچون اثبات خدا، جاودانگی نفس و اخلاق با نظریه عقل عملی کانت، بویژه مبحث اصول موضوعه عقل عملی یعنی آزادی، جاودانگی نفس و خدا کاملاً قابل مقایسه است. هدف از این تحقیق، مقایسه نظریه فطرت مطهری و نظریه عقل عملی کانت و بیان وجوه اشتراک آنها، یعنی شباهت کمال لایتناهی با خیر اعلی، شباهت روش اثبات جاودانگی، اثبات خدا و شباهت جایگاه فلسفه اخلاق از نظر مطهری و کانت میباشد. در این راستا، با روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی بسراغ آثار این دو اندیشمند رفته ایم.