مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
ونزبرو
حوزه های تخصصی:
اساسی¬ترین رویکرد شکاکانة خاورشناسان به وثاقت متون کهن اسلامی، در اواخر دهة 1970 از سوی جان ونزبرو ارائه شد. او با نامعتبر خواندن اسناد روایات و اطلاعات منابع رجالی و فهرست نگاری¬ها، این نظریه را مطرح ساخت که در تاریخ گذاری همه متون کهن اسلامی، حتی قرآن، باید از شیوة تحلیل ادبی استفاده کرد. تحلیل ادبی او از کهن¬ترین متون اسلامی در حوزة تفسیر، حدیث، سیره و قرآن به این استنتاج تاریخی انجامید که همة این آثار، اواخر قرن دوم یا اوایل قرن سوم هـجری تدوین شده¬اند. این مقاله به تبیین و نقد نظریه ونزبرو در باره تثبیت نهایی متن قرآن می¬پردازد.
بررسی و نقد دیدگاه ونزبرو درباره گونه شناسی و سیر تاریخی تطور تفاسیر کهن با تکیه بر تفسیر مجاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ونزبرو در کتاب مطالعات قرآنی، دو معیار سبک و کارکرد را برای گونه شناسی متون کهن تفسیری قبل از طبری ارائه کرد. او با شناسایی دوازده ابزار تفسیری و وام گیری اصطلاحاتی از آثار تفسیری یهود، تفاسیر کهن قرآن را به پنج گونه داستانی، فقهی، متنی، بلاغی و تمثیلی تقسیم کرد. وی براساس تحلیل ادبی زمان پیدایش این گونه ها، جز گونه اخیر را با همین توالی تاریخی میداند. در این مقاله ضمن مروری بر گونه شناسی و تحلیل ادبی ونزبرو، با بررسی سند و متن نسخه مستقل تفسیر مجاهد به ارزیابی آن خواهیم پرداخت. این بررسی نشان می دهد که هسته اصلی شکل مکتوب تفسیر مجاهد که مهم ترین ویژگی آن تبیین لغوی است به نیمه قرن دوم هجری می رسد بنابراین، برخلاف دیدگاه ونزبرو نخستین گونه تفاسیر، تفاسیر لغوی بوده اند نه تفاسیر داستانی.
غفلت مطالعات اخیر غربی از فراگیری تواتر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسلمانان بر این نظر هستند که قرآن کریم از زمان رسول خدا از طریق تواتر، نسلی به نسل دیگر سپرده و هم اکنون در دست ما قرار گرفته است. بنابراین، مهم ترین دلیل مسلمانان بر این که قرآنِ موجود همان قرآنی است که پیامبر گرامی اسلام آورده ، تواتر است. ب بر خلاف دیدگاه ونزبرو و همفکرانش که دو سده اول تاریخ اسلام را تاریک و مبهم قلمداد کرده اند، نگاه گذرا به تاریخ اسلام نشان می دهد که مسلمانان در همان دهه های نخست اسلام به مناطق مختلف از جمله برخی از مناطق اروپا رفته بودند و مسیحیان و یهودیان با چشمانی باز به دین رقیب خود می نگریسته اند، از این رو امکان ندارد که حادثه مهمی مانند پیدایش و تدوین رسمی قرآن در سده دوم یا سوم رخ داده باشد و هیچ یک از مورخان غیر مسلمان به آن اشاره نکرده باشد. علاوه بر این، پژوهشگران غربی نیز که در سده های اخیر به تاریخ اسلام پرداخته اند همگی بر گزارش مسلمانان اعتماد کرده اند و کسی جریان تاریخ اسلام را به گونه دیگری گزارش نکرده است.
سنت های مختلف در قرآن: بررسی تحلیل ونزبرو از داستان شعیب در قرآن و ارزیابی پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
552 - 529
حوزه های تخصصی:
در نظر ونزبرو متن قرآن متشکل از واحدهایی کوتاه و مجزاست که در طی فرایندی تدریجی بسط یافته اند و کنار هم قرارگرفته اند. با این فرض هدف از تحلیل ادبی متن قرآن شناختن این واحدهای مستقل، که ونزبرو آن ها را بیانات پیامبرانه می نامد، و بررسی فرم های مرتبط با آن ها و مراحل تاریخی گسترش آن هاست. در این راستا وی برای نمونه به تحلیل تحریر های مختلف داستان شعیب در قرآن می پردازد و تحریر های مختلف این داستان را نمایانگر وجود سنت های مختلف و مستقل در قرآن می داند که تفاوت در الگوی روایت در این تحریر ها ریشه در اختلاف و استقلال آن سنت ها از یکدیگر دارد. به زعم ونزبرو این تفاوت به گونه ای است که بیش از یک نسل برای پدید آمدن آن لازم است و از این امر به عنوان شاهدی برای تدوین دیرهنگام متن نهایی قرآن، یعنی اواخر قرن دوم، استفاده می کند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی-انتقادی به تبیین و ارزیابی تحلیل ادبی ونزبرو از آیات مرتبط با داستان شعیب در قرآن و نتایج آن می پردازد و نشان می دهد که تحلیل ونزبرو بر پایه فرض هایی کلی استوار است که اعتبار آن ها محل مناقشه است.
نقد مناقشات متنی خاورشناسان درباره سه آیه آخر سوره قارعه: از ادعای افزونه بودن تا قرائت جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مباحث نقد متن از جمله مباحثی است که توجه برخی محققان قرآنی را به خود جلب کرده و در این راستا برخی کوشیده اند که متن قرآن را بر اساس روش های این دانش مورد بررسی قرار دهند. آن دسته از آیات قرآنی که حاوی تکامد هستند در این میان، به سبب ماهیت خاص خود، توجهی ویژه را به خود جلب کرده اند. در این زمینه آیه نهم سوره قارعه از آیاتی است که بحث بسیاری را به خود اختصاص داده است؛ برخی همچون فیشر و ونزبرو بر اساس تحلیل آن مدعی شده اند که دو آیه ی پس از آیه نهم در زمانی متأخرتر به سوره افزوده شده است. این درحالی است که برخی دیگر همچون بلمی گرچه به تحریف این سوره اعتقاد ندارند، مدعی وجود تصحیف در آیه نهم این سوره هستند. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی - انتقادی به ارزیابی دیدگاه این خاورشناسان در خصوص آیه نهم سوره قارعه و نتایجی که از آن گرفته اند پرداخته شده و نشان داده می شود که ادعای تحریف یا تصحیف در خصوص آیات آخر سوره قارعه، ادعایی بی پایه است و از صرف فرض فراتر نمی رود.
تحلیل انتقادی دیدگاه ونزبرو درباره نسبت سیره ابناسحاق با سنت تفسیر قرآن
حوزه های تخصصی:
نخستین بار ونزبرو، سیره ابن اسحاق را به مثابه گونه ای داستانی از تفسیر قرآن برشمرد؛ گونه ای که در آن داستان نقشی محوری و اساسی دارد. در این پژوهش با الهام از این نوع نگاه و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی توأم با نقد، ضمن ارزیابی دیدگاه ونزبرو درباره نسبت سیره ابن اسحاق با سنت تفسیر قرآن، به واکاوی چگونگی کاربست آیات در این اثر پرداخته ایم. نتایج تحقیق نشان می دهد در این اثر 127 مورد طرح آیات قرآن در خلال مباحث مختلف دیده می شود. تبیین اسباب نزول با 75 مورد، بخش عمده روایات سیره با محوریت آیات قرآن را تشکیل می دهد. به رغم آنکه ونزبرو ذکر اسباب نزول را عنصری از تفاسیر فقهی برمی شمارد، یافته های این پژوهش نشان می دهد این عنصر چنانکه ریپین هم گفته است، خصیصه ای از گونه داستانی تفسیر بنابر تقسیم بندی گونه های تفسیری پیشاطبری از دید ونزبرو است. ذکر آیات در قالب سخنان و نوشته های شخصیت های داستان، غنابخشی و مزین ساختن کلام راوی به آیات الهی، تبیین معنای واژگان به خصوص الفاظ تَکامَد، دخیل و غریب، بیان مصادیق آیات و تفسیر آیات قرآن با استشهاد به سایر آیات از دیگر انواع کاربست های آیات در سیره ابن اسحاق به شمار می آید.