فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۹٬۳۰۱ تا ۱۹٬۳۲۰ مورد از کل ۷۹٬۳۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
زندقه، از جمله باورهای رایج در عربستان جاهلی بود که حضور آنان را در جزیره العرب می توان در نتیجه تعاملات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی با مناطق تحت نفوذ ایران در عراق و مخصوصاً حیره دانست. یکی از گروههای آنان با عنوان زنادقه قریش متشکّل از بزرگان و ثروتمندان مکّه بود. نگاهی عمیق در اعتقادات عرب جاهلی نشان می دهد زندقه، در دو معنی انکار صانع و معاد و دوام دهر(تعطیل و معطّله) و هم در معنی ثنویت و دوگانه پرستی(مانویت) در میان اعراب رواج داشته است. این عقیده در ابتدا در میان تُجّار و ثروتمندانی که بیش از سایرین به مناطق تحت نفوذ ایران سفر می کردند، راه یافت و سپس در میان سایر مردم نیز رواج یافت.
صداقت در عرصه تبلیغ دین؛ بررسی چند چالش اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴ (پیاپی ۵۶)
37 - 56
حوزههای تخصصی:
بی تردید اساسی ترین کارکرد نهاد تبلیغ دین، رساندن صادقانه پیام دین به جامعه دینداران است. ایفای این کارکرد گاهی با چالش یا دوراهی های اخلاقی مواجه می شود و مبلّغ را بر سر دو یا چند راهی تصمیم گیری اخلاقی قرار می دهد. مقاله پیش رو با هدف بررسی شماری از مهم ترین چالش های صداقت در عرصه تبلیغ دین سامان یافته است. برای دست یابی به این هدف به مهم ترین متون و منابعی که در زمینه تبلیغ دین نوشته شده است، مراجعه شد و درباره محتوای آن ها تحلیل کیفی انجام گرفت. یافته های این تحقیق نشان داد تبلیغ صادقانه اساساً گاهی با منافع شخصی مبلّغ در تعارض قرار می گیرد، گاهی جذب حداکثری مخاطبان، صداقت در تبلیغ را به مخاطره می اندازد، در بعضی مواقع نیز ضعف در شایستگی ها و صلاحیت های مبلّغ مانع تبلیغ صادقانه می شود و درنهایت، نگرش جزئی مبلّغ به دین نیز ممکن است از دلایل ضعف صداقت در تبلیغ دین باشد.
نقش رسانه تصویری در نقد و بررسی عملکرد مسئولان نظام اسلامی از دیدگاه فقه اسلامی
حوزههای تخصصی:
آیا از دیدگاه فقه اسلامی، رسانه تصویری وظیفه دارد عملکرد مسئولان نظام اسلامی را نقد و بررسی کند؟ از آنجا که عنوان بحث جدید است، برای استنباط حکم آن به برخی عناوین فقهی مانند شرائط حاکم اسلامی، نصیحت ائمه مسلمین، امر به معروف و نهی از منکر و سیرة حکومتی امیرالمؤمنین(ع) تمسک کرده و با بررسی کتب فقهی و حدیثی شیعه و سنی به این نتیجه می رسیم که بر اساس مبانی فقه اسلامی، رسانه تصویری ملی به عنوان یک شخص حقوقی و لسان و نماینده جامعه اسلامی، وظیفه دارد، عملکرد مسئولین نظام را نقد و بررسی کند، از کارهای خوب آنها تقدیر و تشکر نماید و ضعف ها و کم کاری ها را به آنان تذکر دهد. در پایان از دیدگاه فقه اسلامی، این نکته هم مستدل بیان شده است که هر کسی نمی تواند در رسانة تصویری عملکرد مسئولان نظام را نقد و بررسی نماید بلکه نقد و بررسی کنندة عملکرد مسئولان نظام باید دارای برخی شرائط مانند متخصص بودن، آگاه بودن از مصلحت جامعه و رعایت آن، خالصانه بودن و پرهیز از دروغ، تهمت، و اهانت باشد.
تأویلات عرفانی از مباحث کلامی در تمهیدات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
375 - 394
حوزههای تخصصی:
بسیاری از متون عرفانی علاوه بر جنبه های عرفانی و صوفیانه از وجوهی از جمله علم کلام قابل بررسی اند؛ اماعرفای برجسته اسلامی گاهی دیدگاه های کلامی و حتی فلسفی خود را نیز با تأویلات و مشرب عرفانی در آثار خود بازگو کرده اند که دست یابی به آنها، ارزیابی دقیق آراء عرفانی را کامل تر خواهد کرد. از عرفای تأثیرگذاری که بسیاری از آراء کلامی و فلسفی را در آثار خویش بانگاهی عرفانی تعبیر کرده، عین القضات همدانی (525-492) بوده است. نگارنده درمقاله حاضر، در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی پس از مباحث مقدماتی، به بعضی از دیدگاه های کلامی عین القضات در کتاب تمهیدات در ضمن مقایسه متکلمان اسلامی، جایگاه اندیشه های کلامی او را در عرفان نشان دهد و حتی المقدور به این سوال پاسخ دهد که عین القضات برکدام مذهب کلامی بوده وکدام آراء و اندیشه های کلامی او با تأویلات عرفانی آمیخته است؟ و به این نتیجه دست یابد که در عرفان اسلامی در بسیاری از موارد کلام و عرفان نه تنها متمایز از هم قابل تفسیر نیستند بلکه تآویلات عرفانی چاشنی تازه ای به کلام داده است.
تحلیل عرفانی تجلّی حق و مشاهده حضرت محمد(ص) در معراج (براساس روایت نظامی گنجوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
439 - 457
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ابتدا معراج پیامبر به شیوه روایت نظامی گنجوی بحث و تحلیل می شود. معراج از وقایعی شگرفی است که برای شخص پیامبر اتفاق افتاد. هریک از مفسران، اهل حدیث و روایت و تحلیل گران دینی براساس مشرب عرفانی یا دینی خود (تسنّن یا تشیّع) گزارش های جالبی داده اند. محتوای گزارش هایی که از نحوه معراج پیامبر شده است با بسیاری از آموزه ها و تجربیات عرفانی همسو است؛ یعنی عارفان و صوفیان سعی کرده اند برخی از مبانی عرفانی و پیکره آن را با سیر روحانی و جسمانی پیامبر همسو کنند. مبانی و مفاهیمی مانند «تجلی حق»، «سِتر»، «حجاب»، «مشاهده»، «دل» و مانند اینها از این دسته اند. هدف عمده پژوهش، بازخوانی، نقد و تفسر معراج پیامبر و هم خوانی برخی از مفاهیم پرورش یافته عرفانی، مطابق با آن است.
بررسی دیدگاه دکتر علی شریعتی درباره عرفان و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
232 - 253
حوزههای تخصصی:
دکتر علی شریعتی یکی از اثرگذارترین متفکران و روشنفکران دینی ایران در قرن حاضر بود که نقش برجسته ای در عرصه های دینی، سیاسی و اجتماعی عصر خود و پس از خود ایفا کرد. یکی از عناصر اصلی تفکر شریعتی، توجه به عرفان و تصوف بوده که در آثارش بارها بر نقش آن در عروج روح آدمی و نیز شکل گیری ایدئولوژی مورد نظر خود که متشکل از سه گانه عرفان، برابری، آزادی است؛ تأکید داشته است. نگاه شریعتی به عرفان، هم سو با بسیاری از روشنفکران آن دوره، نگاهی منتقدانه بود تا بتواند با پالایش این میراث پر بها، از آن به نفع اهداف اجتماعی سازنده بهره گیرد. این رویکرد سبب شد تا او ضمن ارج نهادن به بسیاری از دست آوردهای ارزشمند عرفانی و عارفان برجسته، به بیان نقاط منفی این میراث عظیم نیز بپردازد. نگاه تطبیقی شریعتی به ادیان و به تبع آن به عرفان و تصوف و نیز تأثیر وی از نهضت پروتستان و جریان اومانیسم، او را به خوانشی از عرفان رساند که در آن دغدغه های انسان قرن بیستمی که از یک سو به دنبال اثبات جایگاه خود در هستی و تکیه بر اراده، آزادی و اختیار اوست و از سوی دیگر در جستجوی معنا نیز هست، پاسخ گفته شود.
کاربرد اصطلاحات عرفانی در غزلیات ابن حسام خوسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
294 - 317
حوزههای تخصصی:
متون عرفانی و اصطلاحات عرفانی، میراث مکتوب و هویت فرهنگی و ملی هر سرزمینی است که شرح و بازنمود آنها در واقع بازسازی هویت فرهنگی یک کشور است. از آن جا که عالم درون عارفان قابل کشف برای عموم نیست با تاملی در اشعار و سرودهایی که جلوه و بارقه هایی از مکنونات قلبی ایشان است، شناختی توام با لذات معنوی نصیب حال تشنگان معرفت و معنویت می گردد. ابن حسام نیز از جمله شاعرانی است که غزلیاتش معدن گران سنگی از اصطلاحات و رموزیست که شور و شوقی عارفانه در خواننده ایجاد می کند. در این نوشتار، همراه با شرح برخی اصطلاحات عرفانی که عرفا در اشعار خود به کار برده اند، با شیوه تحلیل محتوایی به شرح برخی الفاظ و اصطلاحات عرفانی که ابن حسام در غزلیات خود به کار برده، پرداخته ایم تا روشن شود که وی از چه اصطلاحات و تعبیرات عرفانی بیشتر در غزلیات خویش بهره برده است؟ لذابا بررسی غزلیات وی این نتیجه حاصل شد که او برای بیان تجربیات عرفانی خود، از الفاظ رمزگونه زلف، ابرو، چشم، لعل، خال و همچنین اصطلاحاتی چون حسن، پیر مغان، عشق بهره برده است که البته در به کاربردن همه این ها گوشه چشمی به شاعران بزرگی چون حافظ و عراقی و... داشته است. هر چند ثابت شدن این ادعا خود مبین ان است که او علاوه بر این که شاعری آیینی است، از اندیشه های عرفانی والایی برخوردار بوده است.
سیمای عرفانی پهلوانان در چندی از روایت های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
317 - 339
حوزههای تخصصی:
بر این باوریم که شاهنامه فردوسی، یکی از شاهکارهای عمده ادبیات جهان است که نه تنها ایرانیان بلکه اغلب محققان منصف در عرصه ادبیات جهانی به ارزش و عظمت آن معترفند و در این اثر سترگ، ما با پهلوانانی با سیمای عرفانی مواجهیم به طوری که شاهنامه جلوه گاه تمام نمای انسان آرمانی- عرفانی در سه حوزه اجتماعی، فردی و عرفانی است. بر این اساس در این پژوهش با اذعان به این نکته که فردوسی به هیچ وجه اصطلاح انسان کامل و یا ایده آل و آرمانی را صراحتاً در شاهنامه مطرح نکرده است، با تکیه بر چندی از روایت های شاهنامه و شخصیت های ایدآل آنها به معرفی سجایای عرفانی پهلوانان ایرانی و انیرانی می پردازیم. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که فردوسی به موضوعات متعددی به عنوان ابعاد عرفانی پهلوانان اشاره کرده است و ویژگی های انسان عرفانی در این اثر در سه حوزه: رابطه انسان با خدا (اخلاق عرفانی)، رابطه انسان با خود (اخلاق فردی) و رابطه انسان با خلقت (اخلاق اجتماعی) نمود یافته است.
جلوه هایی از پژوهش و عمل در نگاه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
316 - 325
حوزههای تخصصی:
تامل در اندیشه های مولوی و تعمق در ژرفای آن برای پژوهشگرعرفانی، هرزمان نو می شود وآفرینش تازه ای ازآن دریافت می گردد. در دوره معاصر پژوهش کاربردی مورد توجه بسیار است و این موضوع هم در نگاهی به مثنوی قابل کشف است. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، پیرامون اندیشه های عرفانی در عملگرایی بحث می شود. ضمن بیان مقدمه ای در معرفی مولانا، جلوه هایی از اندیشه ها ونظریه های جاودان وی در عمل گرایی، نشان داده می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد آنچه امروز غرب و نظریه پردازان آن ها به عنوان عملگرایی بر زبان می رانند و از آن بحث می کنند در فرهنگ و ادب ایرانی به طور عملی راه خود را پیموده است. مولانا بیماری و رنج های و ناکامی های انسانی را بسیار دقیق درک کرده و می دانسته است علاقه و باور انسانی وحتی نسل حاضردر همین آموزه هایی است که با عمل سازگار است.
«مدرسه صالح» کانون تحقق حیات طیبه با تأکید بر جامعه محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین روابط مدرسه صالح با جامعه محلی است. ازآنجاکه مدرسه صالح که در سند تحول آموزش و پرورش به آن اشاره شده مدرسه ای برای تحقق حیات طیبه است، پژوهش حاضر سعی دارد با تبیین روابط مدرسه صالح و جامعه محلی، در عملیاتی کردن این مدرسه مفهومی گامی بردارد؛ چرا که اکوسیستم مدرسه صالح در تعامل با محیط ضمن درک نیازها و ارتقای یادگیری، می تواند تحول آفرین شده و پویایی و رشد دوجانبه ایجاد کند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون متن مصاحبه صاحب نظران و مطلعین خبره و ادبیات تحقیق در این حوزه به این نتایج دست یافته که مدرسه به عنوان نهاد فرهنگی ویژه و بخشی از اکوسیستم تربیتی و آموزشی، نیازمند توسعه یادگیری ازطریق شبکه سازی و اشاعه آن به سمت امت اسلامی است. مدرسه که بخشی از یک جامعه است می تواند در جریان های اجتماعی ناظر به اصلاح مداوم موقعیت، فعال باشد، مشارکت کند و مشارکت بپذیرد. این مشارکت می تواند با نهادهای محلی به خصوص با مدارس و دانشگاه ها و سایر نهادها صورت بگیرد تا در این ارتباط با مشکلات، مسائل و نیازها شناسایی شده و در شبکه ای با برنامه ریزی به حل مشکلات اقدام کند. همچنین مدرسه از منابع و فرصت های موجود در جامعه محلی برای رشد و توسعه خود و حل مسائل استفاده خواهد کرد. این فرایند دو سویه منافعی دارد که با هم افزایی شکل گرفته در بستری یکپارچه بدون رقابت توزیع می شود. در این نگرش، خانواده، مدرسه و دانشگاه، کانون های فرهنگی و تربیتی، شوراها و بستر جامعه محلی فضاهای تربیتی مکملی هستند که در کنار یکدیگر برای تربیت دانش آموخته صالح و شکل گیری امت اسلامی تلاش می کنند.
نقش آموزه های دینی در رشد علم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در ارتباط میان علم و دین، نوع تعاملی است که دو حوزه دین و علم تجربی با یکدیگر دارند. به منظور فهم بهتر این تعامل، لازم است نقش مفاهیم و آموزه های دین در روند حرکت علم ارزیابی گردد. این مقاله برآن است تا درباره آموزه هایی از دین سخن بگوید که نقش مثبتی در رشد و حرکت علم تجربی داشته است و القای این نوع مضامین به جامعه موجب ترغیب ایشان به علم تجربی می شود. بررسی این آموزه ها و مضامین دینی همچنین می تواند ما را در رسیدن به علمی که مطلوب دین است، راهنمایی کند. این آموزه ها در دو حوزه نظری و عملی ارزیابی خواهد شد. آموزه های نظری عمدتاً در قالب مبانی متافیزیکی علم تجربی در جریان حرکت علم اثرگذار بوده و آموزه های عملی عمدتاً در قالب امور انگیزشی به رشد علم کمک کرده است.
بررسی جایگاه قاعده ترجیح بلامرجح در میان متکلمان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعده ترجیح بلامرجح، یکی از قواعد فلسفی است که بعد از ورود فلسفه یونان به اسلام، مورد توجه بسیاری از متکلمان واقع شده و در موارد مختلفی از آن در مباحث کلامی استفاده شده است. مسئله اصلی آن است که متکلمان مسلمان چه دیدگاهی در مورد بداهت ادله امتناع و عدم امتناع اتخاذ کرده اند و در چه مباحثی از این قاعده سود برده اند. هدف این نوشتار آن است که به این مسئله به صورت منسجم پاسخ گوید؛ زیرا با اینکه قاعده مذکور مورد توجه فلاسفه و متکلمان بوده، لکن به صورت مستقل به آن پرداخته نشده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با مراجعه به آثار متکلمان، دیدگاه آنان را در مباحث مذکور مورد بررسی قرار داده است. یافته ها حاکی از آن است که متکلمان برخلاف اغلب فلاسفه که امتناع قاعده را بدیهی می دانند، در بدیهی بودن و امتناع ترجیح بلامرجح اتفاق نظر ندارند و حتی برخی از آنها بر امکان قاعده اصرار دارند و برخی دیگر ترجیح بلامرجح توسط فاعل مختار را ممتنع نمی دانند.
احصاء و استخراج منابع آموزه های صدرالمتألهین از میان آثار او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پیِ یافتن منابع اصلی آموزه های صدرالمتألهین در میان آثار اوست. نگارنده با روش پژوهش کیفی و توصیفی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای تلاش کرده از لابه لای آثار صدرالمتألهین به این سؤال پاسخ گوید که منابع اصلی وی که از آنها در مقام های سه گانه گردآوری، داوری و نظریه پردازی بهره برده، کدام است. اگرچه استفاده صدرالمتألهین از منابع مختلف قطعی است، اما در تعداد و انواع آن بین محققان اختلاف نظرهایی وجود دارد. با وجود این، نگارنده بر این باور است که مبتنی بر بررسی آثار صدرالمتألهین، می توان از هشت منبع به عنوان منابع اصلی او نام برد، که عبارتند از: قرآن و حدیث، فلسفه یونان، فلسفه مشاء، فلسفه اشراق، مکتب اصفهان، عرفان ابن عربی، تفکر کلامی، و آموزه های فلسفی کلامی اسماعیلیه. شناخت صحیح منابع آموزه های صدرالمتألهین به کیفیت و صحت ارزیابی محققان از افکار و نظرات صدرالمتألهین و حکمت متعالیه او می افزاید.
جریان شناسی تطبیقی مطبوعات دینی در دوره مشروطه و پهلوی اول (1286 1320ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوج گیری تأثیرپذیری ایرانیان از فرهنگ و تمدن غربی در زمانه تاریخی مشروطیت و عصر پهلوی اول، موجب شد جریان های اسلامی در مقام دفاع از معتقدات دینی با روش های گوناگون به مقابله با افکار غرب گرایان پرداختند. یکی از عرصه های فعالیت این جریان ها، مطبوعات بود. پژوهش حاضر درمقام پاسخ به این سؤال است که مطبوعات دینی و مذهبی این دوره کدام مسائل زمانه خود را به نحو انتقادی مورد توجه قرار دادند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد این مطبوعات که در درون خود تفاوت هایی داشتند مسائل و موضوعات متعددی را طرح و دیدگاه های غربی را نقد نمودند. برخی از مهم ترین مسائل مطروحه عبارتند از: نظام آموزشی و فرهنگی غرب، مسائل زنان (مانند حجاب، حضور اجتماعی و تحصیل و علم آموزی زنان)، عقب ماندگی مسلمانان و راه کار رفع آن، لزوم تفسیر های روزآمد صحیح از تعالیم اسلامی، و لزوم اجرای قوانین اسلامی. روش پژوهش کتابخانه ای است، یافته های کمّی و کیفی، مورد بررسی و تحلیل تاریخی قرار می گیرند.
دراسه نقدیه فی صحّه «حدیث الکساء المشهور» فی ضوء منهج تحلیل المحتوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذکرت واقعه الکساء بکیفیتین: روایه مشهوره فی قسم الملحقات لمفاتیح الجنان وروایات من الأئمه (ع) والصحابه فی الکتب الحدیثیه للشیعه وأهل السنه. هذا المقال بصدد استخدام منهج تحلیل المحتوی لدراسه إمکانیه صحه حدیث الکساء المشهور نظراً إلی مضامینه. یعتبر منهج تحلیل المحتوی آلیه منهجیه فی تحلیل النصوص فی المجالات المختلفه ویهدف استنطاق الوثائق والنصوص لمعرفه مضامینها ودلالاتها الظاهره والمضمره بتصنیف الدلالات الموضوعیه ضمن فئات رئیسه أو فرعیه أو ضمن مقولات تصنیفیه. إستخراج المضامین الرئیسه فی کل صنف من الروایات یوضِّح لنا أنّ الروایه المشهوره، منفرده فی مضامینها، فی الوقت الذی نسبه التلائم بین مضامین الروایات الوارده عن الأئمه (ع) والصحابه عالیه. هذا وأنّ إجراء المقارنه بین الهدف من صدور الروایه –الذی لایکون إلّا تعریف مصداقٍ لمفهوم «أهل البیت» فی آیه التطهیر بما أنّ صدور الروایه یلازم نزول الآیه- والمضامین الوارده فی کل صنف من الروایات، یبیّن أنّ مضامین روایات غیر المشهوره ملائمه تلائماً تاماً مع الهدف ولکن هذا التلائم مفقودٌ تماماً بین مضامین حدیث الکساء المشهور والهدف. کل ذلک یجعل من النقل المشهور لیس نصاً منفرداً غیرَ متلائم مع النقل المتواتر فقط بل بعیداً عن الهدف من صدوره ایضاً.
مفهوم شناسی تطبیقی ملکات نفسانی در آثار فلاسفه و حکمای اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از محورهای مهم در زمینه انسان شناسی، اخلاق و فلسفه تصمیم، بحث از ملکات نفسانی است که در آن، «مفهوم شناسی و تبیین دقیق تعریف ملکه» بر سایر مسائل تقدم دارد. تفحص در آثار فلاسفه و حکمای اسلامی، بیانگر وجود اختلافاتی در تعریف «ملکه» بوده است. این پژوهش، به دنبال آن است که ابتدا تعاریف موجود از ملکه در آثار فلاسفه و حکمای اسلامی را کشف و دسته بندی نماید. سپس، ضمن بررسی تطبیقی و مقایسه ای تعاریف، به تحلیل نوع اختلاف و ترابط معنایی آنها بپردازد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. مبتنی بر دستاوردهای پژوهش، تعاریف موجود از ملکات در قالب شش دسته و بر مبنای این ملاک ها قابل تبیین است: 1. رسوخ، 2. سرعت زوال، 3. استقرار در موضوع، 4. امکان مفارقت، 5. ثبوت، 6. سختی زوال. طبق بررسیِ تطبیقی و مقایسه ای، این تعاریف و ملاک ها، علی رغم اختلافات، به طور کلی بی ارتباط و مباین از هم نیستند؛ بلکه نوعی ترابط معنایی بین آنها وجود دارد. ملاک ها، به پایه و غیرپایه تقسیم می شوند. برخی از این ملاک ها، هم ارزش برخی دیگر بوده و برخی به نسبت سایرین، رابطه علّی معلولی دارند. این تبیینات از ترابط معناییِ ملاک ها، منجر به یک مدل مفهومی در پژوهش شده است.
بررسی اخلاق عرفانی سلبی از نگاه مولوی و لائوتسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق عرفانی سلبی مهم ترین بخش اندیشه های مولوی و لائوتسه به شمار می رود. این دو عارف، پیروان خود را به جنبه سلبی اخلاق و رعایت مؤلفه های آن نیز دعوت می کنند. از نگاه مولوی و لائوتسه، با تهذیب نفس و ریشه کن سازی انانیّت و ترک رذایل، راه برای تخلّق به اخلاق الهی و کسب فضایل فراهم تر می گردد. سؤال این است که اخلاق عرفانی سلبی به چه معنا و بر چه مؤلفه هایی استوار است؟ وجوه شباهت و تفاوت میان اخلاق سلبی عرفانی مولوی و لائوتسه چیست؟ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بررسی مفهوم اخلاق سلبی عرفانی و مؤلفه های آن و تطبیق میان آرای مولوی و لائوتسه از این منظر می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که میان این دو اندیشه وجوه تشابه و تمایز وجود دارد؛ چنان که هر دو در نظام اخلاقی و تنزیهی شان بر دو عنصر «سکوت و نیستی» و «ریاضت و کف نفس» به عنوان دو امر زمینه ساز ورود به سلوک عرفانی خویش تأکید کردند؛ اما به رغم شباهت های ظاهری، اساس تهذیب و ریاضت از نگاه مولوی بر مبنای عشق فطری و جبلّی انسان به خدا استوار است و در این مسیر، از پشتوانه متابعت از شریعت و بهره گیری از عقل نیز برخوردار است.
حسّامیزی در شعر عبد الوهّاب البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسامیزی یا آمیختگیِ حواس به عنوان نوعی استعاره در زمان ها و زبان های مختلف، کم و بیش وجود داشته و نمونه هایی از آن در متون گذشته باقی مانده که از نسلی به نسل دیگر رسیده است. از رهگذر این متون کهن می توان دریافت که حسامیزی به عنوان شگردی ادبی، ریشه در گذشته های دور دارد. افزون بر این، می توان نمونه هایِ کلیشه ای از حسامیزی سراغ گرفت که مردم، خودآگاه یا ناخودآگاه در گفتار معمول خود از آن ها استفاده می کنند؛ اما در عصر جدید است که کاربستِ گسترده آن به نحوی آگاهانه و عامدانه برای بیان عواطف و رساندن پیام شعری رواج می یابد. عبدالوهاب البیاتی (1999-1926م)، شاعر معاصر عراقی در شماری از اشعار خود، از این هنرْسازه بهره جسته است. شواهد موجود، نشان می دهد که بسامدِ حسامیزی های به کار رفته در شعر وی از نوعی به نوع دیگر متغیر است و وی امکانات مختلفی از حسامیزی را دستمایه خلاقیت شعری خود کرده است. این نوشتار، با روشی توصیفی- تحلیلی، تصویرهای مبتنی بر حسامیزی در دیوان البیاتی را بررسی کرده و نشان می دهد که رابطه متقابل این هنرْسازه با دیگر اجزای هر شعر، رابطه ای انسجام بخش و هماهنگ با ساختمان آن شعر است و کارکردی ظریف و دقیق در انتقال اندیشه و عاطفه موجود در شعر دارد.
بازیابی نشانه های «جریان سیّال ذهن» در چکامه های ادونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتشار رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» توسط مارسل پروست، رمان «زیارت» از بانو دوروتی ریچاردسون، داستان «چهره مرد هنرمند در جوانی» و به ویژه رمان «اولیس» توسط جیمز جویس در سال های 1922-1913 به مثابه پیدایش نخستین نمونه های جدّی «جریان سیّال ذهن» به شمار می رود. برخی شاخص های بنیادین جریان سیّال ذهن در ادبیات عربی، دارای دیرینه ای دور است که به زعم نگارنده از متون کلاسیک مانند «حی بن یقظان» ابن سینا، «حی بن یقظان» ابن طفیل، «رساله الغفران» ابوالعلاء معری-که به بیان طه ندا متأثر از ارداویرافنامه فارسی پدید آمده است و هم چنین در «توابع و زوابع» ابن شُهید اندلسی آغاز شده و تا امروز در متن های داستانی جبران خلیل جبران، چکامه های سرایندگان مکتب تمّوز و در شعرهای داستانی ادونیس و به ویژه در قصاید کلیّه او ادامه یافته است. این جستار بر بنیاد توصیف و تحلیلِ مبتنی بر نقد روان شناختی و در پی شناسایی و کشف نشانه های روشن جریان سیّال ذهن در پیشرفته ترین و پیچیده ترین گونه شعری معاصر عربی یعنی «قصیده کلیه» ادونیس می باشد. یافته های حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد که ویژگی های بنیادین جریان سیّال ذهن مانند تک گویی درونی، حدیث نفس، فوران داده های ذهن، پیچیدگی و نمادپردازی تا سرحدّ ابهام، نوسازه های زبانی، باهم آیی زمان ها، و.... در «قصاید کلیّه» ادونیس در جایگاه نمونه ناب متون عرفانیِ سمبولیکِ سوررئال به روشنی قابل بازیابی است؛ همچنین ردّپای باورهای جیمز جویس، مارسل پروست و ویرجینیا وولف درباره زمان و خاطرات در گفتارهای ادونیس، نظریه پرداز قصیده کلیه به وضوح دیده می شود.
واکنش نیروهای مذهبی به جشن تاجگذاری پهلوی دوم (با تأکید بر مواضع امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۵
73 - 97
حوزههای تخصصی:
جشن تاجگذاری پهلوی دوم در تاریخ 4 آبان ماه 1346 پس از 26 سال تأخیر از روی کار آمدن شاه جدید در تالار موزه کاخ گلستان برگزار شد. وضعیت سیاسی اقتصادی کشور در شهریور 1320 و اشغال آن توسط متفقین و همچنین عدم مشروعیت مکفی، امکان برگزاری مراسم تاجگذاری را سلب کرده بود. قدرتیابی پهلوی دوم بهویژه پس از کودتای 28 مرداد 1332، او را بر آن داشت تا جشن تاجگذاری را برگزار نماید. ترور چندباره شاه و خردسال بودن ولیعهد باعث نگرانی شاه شده بود و او میخواست تا با واگذاری نایبالسلطنگی به فرح در همین جشن، باقی ماندن پادشاهی در خانواده پهلوی را در صورت مرگش تضمین کند. لذا این جشن، هم جشن تاجگذاری شاه و هم جشن نایبالسلطنگی فرح پهلوی بود. دراینراستا، شاه درصدد برآمد برای خود مشروعیتسازی کند و ابزار او هم باستانگرایی بود؛ اما در مقابل نیروهای مذهبی با تشبیه حکومت پهلوی با بنیامیه درصدد مشروعیتزدایی از آن برآمدند. مخالفان به علل و دلایل مختلفی در برابر جشن تاجگذاری موضع گرفتند و به اقداماتی دست زدند. مقاله حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که دلایل مخالفت نیروهای مذهبی و امام خمینی با جشن تاجگذاری چه بود و به چه اقداماتی دست زدند؟ مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای تنظیم شده است. یافتههای این مقاله نشان میدهد که نیروهای مذهبی و در رأس آنها امام خمینی به علت تعارض جشن تاجگذاری با اسلام، هزینههای آن و طرح نایبالسلطنگی فرح پهلوی در برابر آن موضع گرفتند و با انجام اقدامات قهرآمیز، تظاهرات، انتشار و توزیع اعلامیه مخالفت خود را با آن بیان داشتند.