فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
بررسی مهارتهای مقابله ای و تحمل ابهام در دانش آموزان دخترگوشه گیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه مهارتهای مقابله ای و تحمل ابهام دانش آموزان دختر گوشه گیر و عادی بوده است.
روش: این پژوهش، علی – مقایسه ای است و با روش پرسشنامه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دختر دوره متوسطه منطقه یک شهر اردبیل بودند که از میان آنها، 725 نفر انتخاب شدند و به مؤلفه گوشه گیری پرسشنامه وودورث پاسخ دادند که 50 نفر از آنها گوشه گیر تشخیص داده شدند. از میان این50 نفر،20 دانش آموز گوشه گیر به صورت تصادفی انتخاب شدند. همچنین 20 دانش آموز دیگر که گوشه گیر نبودند، از میان دانش آموزان همان کلاسها انتخاب و همتاسازی شدند. این همتاسازی از نظر سن،جنس و تحصیلات صورت گرفت. از هر دو گروه خواسته شد«مقیاس تحمل ابهام» و «پرسشنامه شیوه های مقابله ای» را تکمیل کنند. داده های جمع آوری شده از این پرسشنامه ها با استفاده از آزمون t مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین دانش آموزان عادی و گوشه گیر در مهارتهای مقابله ای و تحمل ابهام تفاوت وجود دارد و نیز یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که راهبردهای مقابله ای استفاده شده از سوی دانش آموزان عادی، بیشتر مسئله مدار، شناختی و رفتاری است. در حالی که این راهبردها در دانش آموزان گوشه گیر بیشتر هیجان مدار و اجتنابی است.
نتیجه گیری: نتیجه کلی این تحقیق نشان می دهد که دانش آموزان گوشه گیر در مقیاس تحمل ابهام نمره پایین و در راهبردهای مقابله ای اجتنابی و هیجان مدار نمرات بالایی دارند، با بررسی این راهبردها می توان دانش آموزان گوشه گیر را تشخیص داد و اقدامات لازم را برای پیشگیری از گوشه گیری و کمک به درمان آنها انجام داد
بررسی الگوهای الکتروآنسفالوگرافیک نیمکره های مغز در هم نوسانی باند تتا در طی تفکر همگرا و واگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات الکتروآنسفالوگرافیک نیمکره های مغز در طی تفکر همگرا و واگرا بود. به منظور انجام این پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 34 آزمودنی (19 پسر و 15 دختر) انتخاب شدند و در سه موقعیت آزمایشی حالت آرامش، تفکر همگرا و تفکر واگـرا قـرار گرفـتند. در هـر سـه موقعیت امواج مـغزی آزمودنی ها با استفاده از دستگاه الکتروآنسفالوگراف در 19 کانال ثبت شد. امواج مغزی ثبت شده (EEG)، در باند تتا با استفاده از نرم افزار نوروگاید به یک سری از کمیت ها (QEEG) تبدیل شدند. داده های کمی استخراج شده با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که به طور جداگانه در نیمکره های چپ و راست دو نوع تفکر، هم نوسانی بیشتری نسبت به حالت آرامش دارند. ولی تفاوت میزان هم نوسانی سه موقعیت مورد مطالعه در دو نیمکره مغز متفاوت نبود.
وضعیت استانداردهای اخلاق حرفه ای اعضای هیات علمی از دیدگاه دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: اخلاق حرفه ای در زمره شایستگی های عام در نظام آموزش عالی است و رعایت استانداردهای آن می تواند در کیفیت فرآیند و برون داد این نظام موثر واقع شود. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت اخلاق حرفه ای اعضای هیات علمی از دیدگاه دانشجویان پرستاری انجام شد.
روش ها: در این پژوهش توصیفی پیمایشی، از میان 382 دانشجوی پرستاری در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم هر یک از مقاطع تحصیلی، 104 نفر انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه استاندارد اخلاق حرفه ای در 4 مولفه ""توانمندی های حرفه ای""، ""احترام و تعهد نسبت به دانشجویان""، ""احترام و تعهد نسبت همکاران"" و ""احترام و تعهد نسبت به سازمان"" جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های T تک نمونه ای و T مستقل انجام گرفت.
یافته ها: میانگین کلی اخلاق حرفه ای از دیدگاه دانشجویان 16/0±40/2 بود. بیشترین شکاف بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب در اخلاق حرفه ای کل و کمترین شکاف در مولفه احترام و تعهد نسبت به سازمان بود.
نتیجه گیری: دانشجویان پرستاری از وضعیت مولفه های اخلاق حرفه ای در دانشگاه و اعضای هیات علمی رضایت ندارند.
اثر بخشی روش توانبخشی روانی دوسا بر رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش توانبخشی روانی دوسا بر بهبود رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اتیسم بود. از طرح پژوهشی تک آزمودنی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، کودکان مبتلا به طیف اختلالات اتیستیک در بنیاد خیریه اتیسم (شامل 46 نفر) بودند. از میان داوطلبان شرکت در پژوهش 7 کودک مبتلا به اختلالات اتیسم در محدوده سنی 12-8 به صورت هدفمند انتخاب شدند. مداخله این پژوهش (روش دوسا) شامل 8 جلسه 55 دقیقه ای بود که برای هر کودک دو جلسه در هفته برگزار شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس نمره گذاری اتیسم گیلیام بود. این پرسشنامه طی پنج مرحله (خط پایه اول، خط پایه دوم ، نیمه جلسات درمان، پایان جلسات درمان، پیگیری) توسط والدین کودک تکمیل شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS16به روش محاسبه اندازه اثر تجزیه و تحلیل شدند. شاخص بهبودی در هر یک از متغیرها، سیر نزولی منحنی در هر مرحله درمان نسبت به خط پایه در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که به کارگیری روش توانبخشی روانی دوسا می تواند در بهبود مهارت های ارتباطی این کودکان تأثیر بگذارد و این امر موجب کاهش رفتارهای کلیشه ای کودکان شرکت کننده در این پژوهش شد. با وجود این، با توجه به گزارش های متفاوت درباره اثر بخشی این روش انجام دادن پژوهش های بیش تری در این زمینه احساس می شود.
بررسی مقایسه ای پیشرفت تحصیلی و انگیزه پیشرفت در دانش آموزان ابتدایی مدارس عادی و هوشمند شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای پیشرفت تحصیلی و انگیزه پیشرفت در دانش آموزان ابتدایی مدارس عادی و هوشمند شهر تبریز در سال تحصیلی 93-92 بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی عادی و هوشمند در سال 1393 در شهر تبریز می باشند که از میان دانش آموزان مدارس عادی بالغ بر 366 نفر و از میان دانش آموزان مدارس هوشمند 208 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های انگیزش پیشرفت علی و مک اینرنی و نمره پیشرفت تحصیلی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند در پیشرفت تحصیلی و انگیزش پیشرفت و مؤلفه های آن تفاوت وجود دارد. به عبارتی دانش آموزان مدارس هوشمند از پیشرفت تحصیلی و انگیزش پیشرفت بالاتری برخوردارند
پرسشنامه الگوهای ارتباطی: اعتبار و روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر به تعیین اعتبار و روایی پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) در زنان و مردان متاهل ایرانی پرداخته است. روش: نمونه ای از 401 (148 زن، 253 مرد) کارمند متاهل انتخاب شدند و مقیاس های پرسشنامه الگوهای ارتباطی (کریستینسن و سولاوی، 1984)، پرسشنامه پرخاشگری (باس و پری، 1992)، مقیاس زوجی انریچ (فورز و السون، 1998)، عاطفه مثبت-منفی (واتسون و همکاران، 1988)، سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976)، عزت نفس (آیزنک، 1976) و رضایتمندی (هودسن، 1992) را تکمیل کردند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) از اعتبار مناسبی (آلفای کرونباخ 76/0) برخوردار است. علاوه براین، روایی همگرای پرسشنامه با مقیاس های ذکر شده (از 30/0 تا 95/0) بدست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گیری کرد که پرسشنامه الگوهای ارتباطی از اعتبار و روایی مناسبی در نمونه ای زنان و مردان متاهل ایرانی برخوردار بوده است.
رقص کردی و رواندرمانی
رویکردهای نظری و کاربردی در اختلال های اضطرابی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش مروری با مراجعه به مقالات و منابع روانشناختی مرتبط با موضوع و مطالعه و کنکاش آنها به جمع بندی و نتیجه گیری در مورد اختلال های اضطرابی در کودکان، علل به وجود آمدن این اختلال ها و روش های مداخله اقدام شده است. اختلال های اضطرابی از شایع ترین اختلالات دوران کودکی هستند که بسیاری از درمان گران به آن توجه ویژه داشته اند. برای مداخله در این اختلال ها دو نظریه شناختی- رفتاری و نظریه آدلری دو شیوه مطرح در این ارتباط هستند. شیوه ی شناختی- رفتاری که راهبردهایی را برای مقابله با اختلال های اضطرابی ارایه می دهد بیشتر جنبه ی درمانی و نظریه آدلری از این نظر که به شیوه های فرزند پروری و نوع الگو سازی والدین می پردازد بیشتر جنبه ی پیشگیرانه دارد.
راهنمایی و مشاوره ی گروهی: پروتکل های مشاوره ی گروهی آدلری (قسمت سوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر سن ازدواج، الگوهای همسرگزینی و تفاوت سنی زوجین بر کیفیت زندگی زناشویی زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، با گذر جوامع از مرحله سنتی و جمع گرا به مرحله مدرنیته و فردگرا، شاهد افزایش سن ازدواج (و خصوصاً در میان بانوان) و تمایل به همسرگزینی بر اساس انتخاب فردی هستیم. از طرف دیگر، همچنان شاهد افزایش نارضایتی، ناسازگاری، بی تعهدی، طلاق و به طورکلی؛ کاهش کیفیت زناشویی زوج ها هستیم که موجب آسیب به کانون گرم و مقدس خانواده و پیکره اجتماع می گردد. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر سن ازدواج، تفاوت سنی و سبک های همسرگزینی، بر کیفیت زندگی زناشویی زنان متأهل شهر تهران صورت پذیرفت. طرح پژوهش از نوع علّی مقایسه ای می باشد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر زنان تهرانی اند که ۴۰۰ نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس غیر احتمالی و با مراجعه به پارک های عمومی در سطح شهر تهران انتخاب شدند و به مقیاس کیفیت زناشویی، فرم تجدیدنظر شده (RDAS) و پرسش های مرتبط با الگوهای همسرگزینی و سن ازدواج، پاسخ دادند. از یافته های قابل توجّه این پژوهش می توان به تأثیر منفی ازدواج در سنین نوجوانی و ازدواج بر اساس سبک های همسرگزینی ای که به نوعی با اجبار همراهند بر کیفیت زندگی زناشویی اشاره کرد. هم چنین در این پژوهش نشان داده شد که تفاوت سنی زوجین تأثیر معناداری بر کیفیت زندگی زناشویی ندارد.
تجزیه و تحلیل کلام بیماران اسکیزوفرنیک از جنبه اصل همیاری گرایس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: هدف این پژوهش بررسی یکی از حیطه های تجزیه و تحلیل کلام بیماران اسکیزوفرنیک یعنی اصل همیاری می باشد.
روش بررسی: در این پژوهش مقایسه ای که از نوع مورد- شاهدی است، با نمونه گیری ساده و در دسترس، دو گروه 22 نفره از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و افراد سالم (با تعداد 17 مرد و 5 زن) انتخاب و مصاحبه ای با استفاده از بخش گفتار خودبه خودی آزمون زبان پریشی فارسی با آنها صورت گرفت. پاسخ هر سئوال با توجه به این که فرد کدام قاعده همیاری (کیفیت، کمیت، شیوه و رابطه) را بیشتر نقض کرده است، ارزیابی و به عنوان خطا در آن پاسخ در نظر گرفته شد. با درصد گیری خطاها، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، تی مستقل، کروسکال والیس و من ویتنی انجام شد.
یافته ها: بین دو گروه در رعایت کلی اصول همیاری گرایس (001/0P<) و اصلهای کمیت (001/0P<)، رابطه (001/0P<) و شیوه (02/0=P) اختلاف معنی داری وجود داشت، ولی در اصل کیفیت دو گروه تفاوت معنی داری نداشتند (07/0=P). عدم رعایت کلی اصول گرایس در بیماران با مدت ابتلا به بیماری، تحصیلات، سن و جنس آنها ارتباط آماری معنی دار نداشت (05/0P>).
نتیجه گیری: بیماران اسکیزوفرنیک اصل همیاری گرایس را رعایت نمی کنند و به علت نقض این اصل در گفتگوهای دو طرفه دچار عدم انسجام می باشند.
"
تاثیر آموزش گروهی شناختی ـ رفتاری بر استرس بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تعیین تاثیر آموزش گروهی به شیوه شناختیـ رفتاری بر استرس بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) و هدف فرعی آن تعیین نقش تعدیلکنندگی ویژگیهای جمعیتشناختی بر میزان استرس آزمودنیها بود. از بین جامعه آماری که کلیه بیماران مولتیپل اسکلروزیس عضو انجمن ام.اس اصفهان بودند، 60 نفر بهطور تصادفی انتخاب شدند و از بین آنان 30 نفر که بالاترین نمره استرس را داشتند به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره تقسیم شدند .گروه آزمایش، تحت آموزش گروهی به شیوه شناختیـ رفتاری در 9 جلسه هفتگی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند .ابزار پژوهش دو پرسشنامه نشانههای فشار روانی کوپر(1983) و پرسشنامه محققساخته عوامل تنشزای شایع در بیماران ام.اس بود که هر دو پرسشنامه در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون برای جمعآوری دادهها در مورد هر دو گروه آزمودنی اجرا گردید. نتایج تحلیل کوواریانس در پرسشنامه کوپر نشان داد که آموزش گروهی شناختیـ رفتاری موجب کاهش معنادار در میزان استرس گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده است (05/0P<) .اما نتایج تحلیل کوواریانس پرسشنامه عوامل استرسزای شایع بیماران ام. اس در کاهش شدت عوامل تنشزای دو گروه تفاوت معناداری را نشان نداد. همچنین نتایج نشان داد که ویژگیهای جمعیتشناختی در هر دو آزمون بر تعدیل نمرات استرس آزمودنیها تاثیر معناداری نداشته است.
مقایسه سلامت عمومی مادران کودکان عقب مانده ذهنی ، نابینا ، ناشنوا و معلول جسمی - حرکتی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سلامت عمومی مادران کودکان غیر معلول ، عقب مانده ذهنی ، نابینا ، ناشنوا و معلول جسمی - حرکتی ، طراحی و اجرا شد . تعداد 474 نفر مادر ( 220 نفر مادران کودکان غیر معلول ، 84 نفر مادران عقب مانده ذهنی ، 53 نفر مادران کودکان نابینا ، 89 نفر مادران کودکان ناشنوا و 28 نفر مادران کودکان معلول جسمی - حرکتی ) به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه سلامت عمومی را تکمیل کردند . نتایج نشان داد نمرات سلامت عمومی مادران کودکان غیر معلول با مادران کودکان استثنایی تفاوت معناداری ندارد ...
مقایسه ی هوش معنوی و سلامت روانی مادران دارای کودکان ناشنوا، نابینا و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، پژوهشگر به مقایسه ی هوش معنوی و سلامت روانی مادران دارای کودکان ناشنوا، نابینا و عادی پرداخته است. روش پژوهش علی - مقایسه ای و همبستگی بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش را تمامی مادران دانش آموزان ناشنوا، نابینا و عادی از مقطع راهنمایی در سال تحصیلی 90-89 در شهر کرمانشاه تشکیل داده اند، نمونه ها شامل 70 نفر از مادران کودکان عادی، 70 نفر از مادران کودکان نابینا و70 نفر از مادران کودکان ناشنوا بودند که به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزاری که در این پژوهش به کار گرفته شد مقیاس سنجش هوش معنوی کینگ ( SISRI-24 ) و پرسشنامه ی سلامت روانی ( SCL-90-R ) می باشد. داده ها به وسیله ی روش تحلیل واریانس یک راهه و همبستگی تجزیه و تحلیل شد، نتایج نشان داد بین هوش معنوی و سلامت روانی مادران کودکان ناشنوا، نابینا و عادی تفاوت معناداری وجود دارد و هوش معنوی می تواند پیش بینی کننده ی سلامت روانی این مادران باشد.
سبک اهل بیت(ع) در تفریحات و اوقات فراغت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، عبارت بود از کشف و ارائه راهکارهای عملی برای مدیران جامعه در باب اوقات فراغت. سؤال پژوهش این بود که اهل بیت(ع)، چه ترغیب ها و تحذیرهایی را به ما ارائه می کنند؟ به این منظور، از روش تحلیل عقلی، راجع به محتوای احادیث و سیره اهل بیت(ع) استفاده شد. بعضی از دستاوردهای پژوهش به این ترتیب است: اسلام (به جز اشتغالات لهوی)، فراغت را یک نیاز فطری و غریزی یا ضرورت زیست اجتماعی دانسته است و در چارچوب نظام هنجاری خود می پذیرد. ادله ترغیبی و تحذیریِ فراوانی (در حد کشف یک الگو) را ارائه می دهد؛ مثل: نفی مفاسد اخلاقی، تناسب با اقتضائات فطری، همسویی با کمال جویی معنوی، تولید آثار و کارکردهای مثبت، دارا بودن غرض عقلایی، کنترل پذیری عقلانی، عدم تناسب با مجالس لهو و لعب، پرهیز از تن آسایی و نازپروردگی، رعایت اعتدال و پرهیز از زیاده روی، اجتناب از واقعیت گریزی، ترجیح شادی های روحی بر شادی های جسمی.
نقش جهت گیری هدف پیشرفت در خلاقیت دانش آموزان دوره راهنمایی شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی جهت گیری های هدف پیشرفت با خلاقیت (شامل ابتکار، بسط، سیالی و انعطاف پذیری) دانش آموزان دوره راهنمایی بود. همچنین این پژوهش به مقایسه جهت گیری های هدف و خلاقیت در دانش آموزان دختر و پسر پرداخته است. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان پایه دوم و سوم راهنمایی شهرستان اصفهان بود. مشارکت کنندگان شامل 329 نفر (169 دختر و 160 پسر) بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری جهت گیری های هدف از پرسشنامه اهداف پیشرفت الیوت و مک گریگور و برای اندازه گیری خلاقیت از پرسشنامه خلاقیت عابدی استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی همزمان و آزمون تی ویژه گروه های مستقل تحلیل شدند. نتایج نشان داد که جهت گیری هدف تبحری رویکردی به نحو مثبت و جهت گیری هدف عملکردی اجتنابی به نحو منفی و معنا داری نمره کل خلاقیت و مؤلفه های آن را پیش بینی می کنند. یافته های حاصل از آزمون تی نشان داد دانش آموزان دختر در مقایسه با دانش آموزان پسر از میانگین نمرات بیشتری در جهت گیری عملکردی رویکردی برخوردارند. همچنین میانگین نمرات مولفه های ابتکار و بسط در دانش آموزان دختر بیش از دانش آموزان پسر بود.
مقایسة سلامت روانی در دبیران تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی سلامت روانی دبیران تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی بود. به این منظور 403 دبیر شامل 105 دبیر تربیت بدنی و 298 دبیر غیرتربیت بدنی از میان جامعة دبیران استان آذربایجان غربی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامة سلامت روانی (MHI) روی آنها اجرا شد. نتایج پژوهش نشان دهندة میزان بهزیستی روان شناختی بهتر دبیران تربیت بدنی در مقایسه با دبیران غیرتربیت بدنی بود. میزان بهزیستی روان شناختی دبیران مرد بالاتر از دبیران زن بود. میزان بهزیستی روان شناختی دبیران دارای شغل دوم به طور معنی داری کمتر از دبیران فاقد شغل دوم بود. بهزیستی روان شناختی دبیران متاهل کمتر از دبیران مجرد بود، البته میزان درماندگی روان شناختی دبیران متاهل تفاوت معنی داری با دبیران مجرد نداشت. میزان بهزیستی روان شناختی دبیران رسمی تربیت بدنی بیشتر از دبیران حق التدریس تربیت بدنی بود. همچنین میزان بهزیستی روان شناختی دبیران مرد دارای همسر شاغل به طور معنی داری کمتر از دبیران مرد دارای همسر خانه دار بود.
نقش هنر در آموزش مفهومی جدید از صلح - رویکرد پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون شیوه هایی متفاوت برای آموزش صلح به کار برده شده اند، اما در این زمینه از هنر کم تر استفاده شده است. در راستای انجام این پژوهش، تعدادی اثر هنری به دست پژوهشگر خلق شدند و در چند نمایشگاه به نمایش درآمدند. بر این اساس، در سفرِ این پژوهش از مسیر تجربه ای هنری گذر کردیم تا با شناخت آن به وسیله ی تجربه های بازدیدکنندگان نمایشگاه به نقش هنر در زمینه ی آموزش صلح دست پیدا کنیم. روش پژوهش، پدیدارشناختی بود. داده های پژوهش از راه گردآوری تجربه های 75 بازدیدکننده از مشاهده ی 82 اثر در نمایشگاه-کارگاه به وسیله ی مصاحبه ی ژرف به دست آمدند. داده ها به روش تحلیل مضمون بررسی شدند. ابتدا از تحلیل داده ها 73 مضمون پایه استخراج شدند. این مضمون ها در قالب 6 مضمون سازمان یافته (شگفتی، درک چندگانگی و چالش، پویایی، هارمونی، آفرینش و بی نهایت) قرارگرفتند و در پایان، مضمون فراگیر بی کرانگی را تشکیل دادند. بر اساس این روش بازدیدکنندگان از مشاهده ی آثار برداشت هایی از قبیل حیرت و ابهام در میان تضادها و تقابل ها، آفریدن، رهایی و آرامش داشتند که آن ها را می توان در درون بشر، هم نوعان، درون جامعه، طبیعت و هستی برای دستیابی به هدفی والا مشاهده کرد. توصیف مشارکت کنندگان از این پدیده ی هنری، جلوه ای از زندگی را می نمایاند. مسیر زندگی هم مانند رویدادهای هنری، مجموعه ای از لحظه هایی منحصربه فرد است، لحظه هایی که گاه شامل مفهوم، حس و تجربه ای متضاد با لحظه ی دیگرِ همان زندگی هستند. پی آمد تحلیل این بود که هنر می تواند در یافتن مفهوم زندگی به بشر کمک کند. مشارکت کنندگان توانستند بین دنیای درون نقاش (که در تابلوها جلوه گر می دیدند) و درون خودشان، پیوندی را درک کنند و با این پیوند، مفهوم زندگی را کشف کنند. آنان به تعریفی از زندگی رسیدند که به آرامش یافتن کمک می کند. بنابراین، برای آموزش مفهوم صلح می توان از هنر بهره برد، زیرا همان طور که هنر احساس خوشایندی از راه نمایان کردن زیبایی ها به انسان می دهد، برای در صلح بودن نیز انسان نیازمند هنرمندانه زندگی کردن که همان درک کردن بی کرانگی ذات وجود انسان است، می باشد. بنابراین، زندگی نیز می تواند هنری باشد که تمامی مضمون های بیان شده را برای رسیدن به صلح بی کران در خود داشته باشد. در این آموزش صلح محور کودکان این مفهوم ها را تجربه و درک می کنند و به بیانی، آن ها را زندگی خواهند کرد.