مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
پسوریازیس
مقدمه: در این مطالعه سعی شده است تا شیوع آسیب شناسی روانی در مبتلایان به پسوریازیس در نمونه ای از بیماران درجامعه ایرانی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد.
مواد وروشها: در یک مطالعه مقطعی، 70 بیمار با تشخیص قطعی پسوریازیس، مراجعه کننده به کلینیکهای پوست شهرستان سمنان در طول نیمه اول سال 1387، مورد مطالعه قرار گرفتند. شدت بیماری پسوریازیس با استفاده از شاخص تعیین شدت و مساحت پسوریازیس (PASI) طبقه بندی گردید. اطلاعات مربوط به آسیب شناسی روانی بیماران نیز با استفاده از پرسشنامه SCL90 ارزیابی شد. مقایسه میان متغیرهای طبقه ای بین گروهها از طریق آزمون کای دو و ارتباط میان متغیرهای پیوسته با استفاده از آزمون t ویا آزمون مان-ویتنی انجام گرفت.
نتایج: شایعترین آسیب شناسی روانی تشخیص داده شده در بیماران پسوریاتیک شامل علائم افسردگی (4/31%)، وسواس (3/14%) و علائم اضطرابی (4/11%) بود. رابطه مستقیم معنی دار بین شیوع آسیب شناسی روانی و مدت ابتلا به پسوریازیس در مورد افسردگی مشاهده گردید. بجز پرخاشگری و پارانوییا، شدت سایر علایم روانپزشکی، با شدت پسوریازیس رابطه معنی دار آماری داشتند.
بحث: آسیب شناسی روانی به ویژه علائم افسردگی، وسواس و علائم اضطرابی به طور قابل ملاحظه ای در بیماران پسوریاتیک مشاهده می گردد و این علائم به طور محسوسی با شدت بیماری و هم چنین مدت ابتلا به بیماری پسوریازیس ارتباط قوی دارند.
مقایس طرحواره های ناسازگار اولیه و ریشه های والدینی آن و سبک های مقابله ای در افراد مبتلا به دیابت نوع I و افراد مبتلا به پسوریازیس و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر از نوع تحقیق علی- مقایسه ای، روی بیماران مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران و مبتلایان به پسوریازیس مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران صورت گرفت. نمونه گیری به صورت در دسترس،30 مبتلا به پسوریازیس و25 مبتلا به دیابت نوع I و30 فرد سالم بودند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه طرحواره ناسازگار و فرزندپروری یانگ و سبک های مقابله ای لازاروس مورد ارزیابی قرارگرفتند. تحلیل واریانس یک راهه نشان داد مبتلایان به پسوریازیس در همه حوزه ها و به جز طرحواره های بی اعتمادی، استحقاق، وابستگی، گرفتار، و در مبتلایان به دیابت نوع I در حوزه دیگرجهت مندی، گوش بزنگی، محدودیت های مختل، طرحواره های آسیب پذیری به ضرر، ایثار و بازداری هیجانی بیشتر از افراد سالم است. طرحواره های محرومیت هیجانی و معیارهای سرسختانه در مبتلایان به پسوریازیس بیشتر از مبتلایان به دیابت است. افراد مبتلا به پسوریازیس در حوزه طرحواره ای خودگردانی و عملکرد مختل وگوش بزنگی بیشتر از مبتلایان به دیابت است. نتایج بدست آمده در ریشه های والدینی پدر در حوزه دیگرجهت مندی و خودگردانی و عملکرد مختل و در طرحواره های نقص، وابستگی، شکست، خودتحول نیافته و پذیرش جویی، در ریشه های والدینی مادران مبتلایان به دیابت در حوزهگوش بزنگی و بازداری، خودگردانی و عملکرد مختل ودیگرجهت مندی و در طرحواره های آسیب پذیری به ضرر، معیارهای سرسختانه، بازداری هیجانی و پذیرش جوییدر گروه مبتلایان به دیابت بیشتر از گروه افراد سالم مشاهده شده است. در ریشه های والدینی پدر حوزهگوش بزنگی، و در والدین گروه مبتلایان به پسوریازیس در طرحواره پذیرش جوییبیشتر از گروه افراد سالم مشاهده شده است. و درحوزه خودگردانی و عملکرد مختل و طرحواره های شرم، ایثار و خودتحول نیافته در پدران مبتلایان به دیابت بیشتر از مبتلایان به پسوریازیس مشاهده شده است. سبک مقابله ای خودکنترلی در مبتلایان به پسوریازیس بیشتر از گروه کنترل مورد استفاده قرار می گیرد.
نقش میانجی بهزیستی روانی در رابطه بین باورهای فراشناختی و تیپ شخصیتی D با شدت علایم بیماری در بیماران مبتلا به پسوریازیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای فراشناختی، تیپ شخصیتی D و بهزیستی روانی در پیش بینی شدت علایم بیماری پسوریازیس انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه، یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه را تمامی افرادی تشکیل داد که برای درمان بیماری پسوریازیس به درمانگاه های پوست شهر کرمانشاه در زمستان سال 1393 مراجعه کرده بودند. برای انتخاب نمونه، تعداد 115 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. از بین این تعداد، 51 نفر مرد بودند. پس از تکمیل مقیاس درجه بندی شدت علایم پسوریازیس توسط پزشک، پرسش نامه های مورد نظر شامل مقیاس تیپ شخصیتی D، پرسش نامه بهزیستی روانی، پرسش نامه فراشناخت Cartwright-Hatton و Wells اجرا گردید. روش ضریب همبستگی Pearson و معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها به کار گرفته شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که باورهای فراشناختی و تیپ شخصیتی D رابطه منفی و معنی داری با بهزیستی روانی داشت. همچنین، باورهای فراشناختی و سنخ شخصیتی D، از طریق کاهش بهزیستی روانی، شدت علایم بیماری پسوریازیس را پیش بینی نمود.
نتیجه گیری: کمک در غنی سازی بهزیستی فردی در تمامی مؤلفه های آن از طریق مدخلات آموزشی روان شناختی متناسب می تواند کمکی در جهت تسریع درمان مبتلایان به این بیماری باشد.
سیستم پشتیبان تصمیم گیری هوشمند پزشکی جهت تشخیص بیماری پسوریازیس
حوزه های تخصصی:
تشخیص افتراقی بیماری گروه اریتماتواسکوآموس مسئله بسیار مهمی در درماتولوژی است. بیماری هایی این گروه شامل درماتیت سبوره، لیکن پلان، پیتیریازیس روزه، التهاب پوستی مزمن و پیتیریازیس روبرا پیلاریس است. تشخیص افتراقی پسوریازیس نیاز به صرف هزینه و زمان زیادی دارد و تشخیص نادرست و یا با تأخیر پیامدهای مخاطره آمیزی برای بیمار به همراه خواهد داشت. در این راستا سیستم خبره فازی به منظور تشخیص بیماری پسوریازیس در هر زمان و در هر مکان ایجاد شد. این پژوهش، یک سیستم خبره به منظور تشخیص بیماری پسوریازیس بر اساس منطق فازی و پایگاه دانش مبتنی بر قوانین با استفاده از نرم افزار متلب ایجاد شده است. همچنین برای آزمون سیستم از داده های 190 بیمار مبتلا به پسوریازیس استفاده شد که ازاین بین 126 نفر مبتلا به بیماری پسوریازیس بودند. صحت، حساسیت و دقت سیستم به ترتیب معادل 96%، 97% و 95% به دست آمد. سطح زیر منحنی ROC معادل 97/0 و آزمون کاپا میزان 92/0. (001/0>p ) به دست آمد. با توجه به اهمیت تشخیص به موقع بیماری پسوریازیس، به کارگیری سیستم پشتیبان تصمیم گیری و سیستم خبره مذکور می تواند در جلوگیری از پیشرفت بیماری، کاهش دردهای شدید و کاهش هزینه ها نقش مهمی ایفا نماید.
اثربخشی آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در ناگویی هیجانی افراد مبتلا به پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:نقش عوامل روان شناختی مانند تجارب هیجانی و به ویژه ناگویی هیجانی در سیر بالینی بسیاری از بیماری های پوستی مورد تأیید قرار گرفته است .هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان بر ناگویی هیجانی افراد مبتلا به پسوریازیس بود. روش :در چارچوب یک طرح تک آزمودنی از میان بیماران مبتلا به اختلال های پوستی مراکز درمانی تهران، 3 بیمار مبتلا به پسوریازیس به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس مصاحبه بالینی ساخت یافته برای اختلال های محور Iدر DSM-IV (SCID-I) و ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و 10 جلسه 1 ساعته آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان مبتنی بر مدل گروس را دریافت کردند. بیماران 6 بار به وسیله ی مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) طی درمان و دوره پیگیری یک و نیم ماهه ارزیابی شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های تغییر روند، شیب، بازبینی نمودارها و برای تعیین معناداری بالینی از شاخص درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. یافته ها:نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان به طور معناداری در کاهش ناگویی هیجانی و زیر مقیاس های آن در بیماران مبتلا به پسوریازیس موثر است. نتیجه گیری:با توجه به نقش عوامل هیجانی به عنوان عوامل مستعدکننده، تسریع کننده و تداوم بخش در اختلالات پوستی شامل پسوریازیس، آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان می تواند با کاهش ناگویی هیجانی و مدیریت هیجان های مثبت و منفی نقش مهمی را به عنوان درمان های حمایتی در کنار درمان های پزشکی ایفا کند.
مقایسه ویژگی های شخصیت و ادراک کنترل اضطراب در افراد با و بدون پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پسو ریازیس، بیماری مزمن و التهابی پوستی است که عوامل روان شناختی در ایجاد و تداوم آن دخالت دارند. این پژوهش با هدف مقایسه ی ویژگی های شخصیتی و ادراک کنترل اضطراب در افراد با و بدون پسوریازیس انجام شد. طرح پژوهشی علّی مقایسه ای بود و با نمونه گیری در دسترس، تعداد 260 نفر انتخاب و در دو گروه با و بدون پسوریازیس جایگزین شدند. تمامی شرکت کنندگان به پرسش نامه های پنج عاملی نئو، ادراک کنترل اضطراب و اطلاعات جمعیت شناختی پاسخ دادند. یافته ها نشان داد در ویژگی شخصیتی گشودگی به تجربه، نمره ی افراد با پسوریازیس، از گروه عادی کمتر است؛ ولی در دیگر ویژگی های شخصیتی، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. از لحاظ ادراک کنترل اضطراب در همه ی خرده مقیاس ها، تفاوت دو گروه معنی دار بود و نمره ی افراد با پسوریازیس کمتر بود. بر این اساس به نظر می رسد سوگیری در ادراک کنترل اضطراب و گشودگی به تجربه در شکل گیری و تداوم پسوریازیس نقش جدی داشته باشند .
مقایسه ویژگیهای شخصیتی و حساسیت پذیری به اضطراب در افراد با و بدون پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
67 - 82
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پسوریازیس، بیماری مزمن و التهابی پوستی است که عوامل روانشناختی در ایجاد و تداوم آن دخالت دارند هدف از پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی و حساسیت پذیری به اضطراب در افراد با و بدون پسوریازیس است. روش : طرح پژوهشی علّی- مقایسه ای و نمونه گیری در دسترس، تعداد 130 نفر افراد با پسوریازیس و 130 نفر بدون پسوریازیس انتخاب شدند. کلیّه ی آزمودنی ها به گویه های پرسشنامه پنج عاملی نئو (NEO-FFI) و شاخص حساسیت پذیری به اضطراب (ASI-3، تیلور و همکاران، 2007) و اطلاعات جمعیت شناختی در یک جلسه پاسخ دادند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی افراد با بیماری پسوریازیس در مقیاس «گشودگی به تجربه» با افراد بدون بیماری پسوریازیس متفاوت است و میانگین نمرات حساسیت پذیری به اضطراب افراد با پسوریازیس به طور معنادار) 05/0 (p< بیشتر از افراد بدون پسوریازیس است. نتیجهگیری: به نظر می رسد هم ماهیت بیماری پسوریازیس و هم تجربه سطوح بالاتر اضطراب و استرس در افراد مبتلا در مقایسه با افراد بدون پسوریازیس، حساسیت پذیری به اضطراب و گشودگی به تجربه را به واسطه ی فعال سازی چرخه استرس تحت تأثیر قرار می دهد.
مقایسه اثربخشی درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار و شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی - جسمانی، خارش، و شدت پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم بهار (خرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۷
349-359
حوزه های تخصصی:
زمینه: پسوریازیس یک بیماری پوستی مزمن است که هیجانات ممکن است بر روی علائم و مشکلات مرتبط با آن تأثیر داشته باشند. اما آیا درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار و شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی علائم بیماری و مسائل مرتبط با آن مؤثر باشند؟ و کدام درمان اثربخش تر است؟ هدف: مقایسه اثربخشی درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار و شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی - جسمانی، خارش، و شدت پسوریازیس در بیماران پسوریازیس بود. روش: تحقیق حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 30 نفر از بیماران مراجعه کننده به مرکز تحقیقات پوست دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه گواه (5 مرد و 5 زن) و گروه های آزمایش اول (5 مرد و 5 زن) و دوم (5 مرد و 5 زن) گمارده شدند. ابزار عبارتند از: جلسلات درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار سووج و همکاران (2006) و مدل داتیلیو (2010) وجلسات شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی کابات زین (1990) مقیاس اضطراب اجتماعی - جسمانی هارت و همکاران (1989)، مقیاس آنالوگ دیداری، و شاخص شدت و سطح پسوریازیس کورتی (2009). داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: هر دو درمان باعث کاهش اضطراب اجتماعی - جسمانی شدند با اثربخشی بیشتر شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی. همچنین هر دو مداخله به میزان یکسانی بر کاهش خارش اثربخش بودند. درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار، اما نه شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی، باعث کاهش شدت پسوریازیس شد. در پیگیری دو ماهه تغییرات حاصل شده در طی زمان پایدار باقی ماندند (0/001 P< ). نتیجه گیری: این دو درمان مداخلات مفیدی جهت کاهش اضطراب اجتماعی - جسمانی و علائم و شدت بیماری در بیماران پسوریازیس می باشند.
ارزیابی کیفی اطلاعات اینترنتی در حوزه سلامتی
منبع:
دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی سال سوم دی ۱۳۹۹ شماره ۳۲
138 - 120
هر گسترش اطلاعات مرتبط با سلامتی بر روی اینترنت هم موجب خشنودی و هم نگرانی است. به عنوان مثال زمانی که اطلاعات درخواستی مسیر اشتباهی را طی کند، عواقب وخیم آن در عموم مردم بروز می نماید. ارزیابی کیفیت اطلاعات اینترنتی در حوزه سلامتی اغلب دشوار است، اما یک رویکرد منطقی و سیستماتیک می تواند در ارزیابی کیفیت خدمات ارائه شده به مردم مفید واقع گردد. در این مقاله یک چارچوب از روش ویکور فازی برای ارزیابی و رتبه بندی پایگاه های اینترنتی ارائه دهنده اطلاعات در حوزه سلامت در یک محیط فازی که در آن ابهامات و ذهنیت های گوناگونی برای متغیرهای زبانی وجود دارد پیشنهاد گردیده است. در تعیین متغیرهای زبانی از اعداد فازی مثلثی، برای ارزیابی وزن های معیارهای ارزیابی و رتبه بندی هر ارائه دهنده اطلاعات اینترنتی استفاده می گردد. در ادامه نیز یک مثال عددی با استفاده از اطلاعات آنلاین ارائه شده توسط ارائه دهندگان خدمات در زمینه بیماری پوستی رایج میان بزرگسالان در اغلب کشورهای جهان به نام پسوریازیس بیان شده است. در نهایت روش ارائه شده با روش تاپسیس فازی مقایسه گردیده و اثبات نموده که می تواند در ارزیابی کیفیت دیگر پایگاه های ارائه دهنده اطلاعات اینترنتی در حوزه سلامت نیز مفید واقع گردد. در ادامه نیز یک مثال عددی با استفاده از اطلاعات آنلاین ارائه شده توسط ارائه دهندگان خدمات در زمینه بیماری پوستی رایج میان بزرگسالان در اغلب کشورهای جهان به نام پسوریازیس بیان شده است. در نهایت روش ارائه شده با روش تاپسیس فازی مقایسه گردیده و اثبات نموده که می تواند در ارزیابی کیفیت دیگر پایگاه های ارائه دهنده اطلاعات اینترنتی در حوزه سلامت نیز مفید واقع گردد.
اثربخشی درمان خودشفقت ورزی بر پریشانی روان شناختی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پسوریازیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری های پوستی همانند پسوریازیس، با ناتوانی های روان شناختی و اجتماعی قابل ملاحظه ای همراه هستند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان خود شفقت ورزی بر پریشانی روان شناختی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پسوریازیس انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی بیماران پوستی پسوریازیس بود که بین ماه های دی تا اسفند ۱۳۹۸ به مراکز درمانی پوستی در شهر تهران مراجعه نمودند. از این جامعه، ۴۰ نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (۲۰ نفر) و کنترل (۲۰ نفر) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش از هفت جلسه درمان خودشفقت ورزی برخوردار گردیدند، بااین حال گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پرسشنامه های پریشانی روان شناختی کسلر (۲۰۰۲) و کیفیت زندگی بریف (۱۹۹۶)، قبل و بعد از مداخلات آموزشی، به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بر روی کلیه افراد اجرا گردید. یافته های حاصل از پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و نرم افزار SPSS-۲۰ مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج بیانگر این بود که درمان خودشفقت ورزی بر کاهش پریشانی روان شناختی و افزایش کیفیت زندگی در بیماران پوستی پسوریازیس به طور معناداری مؤثر بوده است (۰۰۱/۰> p ). نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان خودشفقت ورزی، از طریق افزایش مهربانی نسبت به خود و دیگران و مدیریت احساسات، می تواند منجر به بهبود پریشانی روان شناختی و کیفیت زندگی بیماران شود.
اثربخشی درمان فراشناختی بر نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی بیماران پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
151 - 164
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پسوریازیس یک بیماری پوستی مزمن است که اثر زیادی بر سلامت روان بیماران دارد. ازاین رو، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی بیماران پسوریازیس بود. روش: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بر روی 30 نفر از افراد مبتلا به پسوریازیس شهر مشهد انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت مداخله 8 جلسه ای درمان فراشناختی قرار گرفتند، درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. پرسشنامه نگرانی تصویر بدنی (BICI)، مقیاس درجه بندی اضطراب همیلتون (HAM - A) و پرسشنامه افسردگی بک-II (BDI - II) در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در نمره های نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی تفاوت معنادار وجود دارد (05/0>p). نتیجه گیری: روش درمان فراشناختی تأثیر بسزایی بر کاهش نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی بیماران پسوریازیس دارد و درمانگران می توانند از این روش در جهت کاهش نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی این بیماران استفاده نمایند.
اثر افزایشی ترکیب برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با پس خوراند زیستی بر ادراک از بیماری، سلامت روان و کاهش شدت نشانگان بالینی در مبتلایان به پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
47 - 66
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نقش پریشانی روانشناختی در سیر بالینی بسیاری از بیماری های پوستی مورد تائید قرارگرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و ترکیب آن با پس خوراند زیستی بر ادراک از بیماری، سلامت روان و شدت نشانگان بالینی در مبتلایان به پسوریازیس بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری، شامل تمام بیماران مبتلا به پسوریازیس مراجعه کننده به مرکز تحقیقات پوست دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که از این جامعه، با توجه به ملاک های ورود و خروج از تحقیق، 45 بیمار به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول، 8 جلسه پس خوراند زیستی و 8 جلسه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند. گروه آزمایشی دوم، فقط مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری برادبنت و همکاران (2006)، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1988) و شاخص شدت و سطح پسوریازیس کورتی (2009) بود. یافته ها: طبق نتایج تحلیل SPANOVA، هر دو مداخلات، مؤثر واقع شده بودند؛ اما ترکیب برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با پس خوراند زیستی، اثربخشی بیشتر و پایدارتری داشت . نتیجه گیری: این دو درمان، بخصوص به صورت ترکیبی، می تواند به عنوان روشی کارآمد در بیماران پسوریازیس مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و استرس ادراک شده در مبتلایان به پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پسوریازیس یک بیماری التهابی مزمن پوستی است که با سطوح بالای استرس و تاثیر منفی قابل توجهی بر کیفیت زندگی بیماران همراه است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و استرس ادراک شده در مبتلایان به پسوریازیس بود. پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون همراه با گروه شاهد و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی مبتلایان به پسوریازیس مراجعه کننده به درمانگاه ها و کلینیک های تخصصی پوست شهرستان خرم آباد بودند. ابتدا، بیماران ب ا اس تفاده از ملاک های ورود و خروج غربال شدند، سپس 24 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی، در دو گروه آزمایشی و شاهد گمارده شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس استرس ادراک شده و شاخص کیفیت زندگی پوست بود. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه، مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند. داده ها با روش های آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS (23) و آزمون های تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و تک متغیره (ANCOVA) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی باعث می شود کیفیت زندگی مبتلایان بهبود یابد و استرس ادراک شده آنان کاهش پیدا کند؛ تاثیر درمان در مدت پیگیری ماندگار بود (001/0>p). بنابراین، روش کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی، می تواند به عنوان مداخله ای موثر در راستای بهبود کیفیت زندگی و کاهش دادن استرس ادراک شده برای مبتلایان به پسوریازیس به کار گرفته شود.
اثربخشی درمان فراشناختی بر سرسختی روان شناختی و تحمل پریشانی در بیماران زن مبتلا به پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۴) مجموعه مقالات حوزه زنان
374 - 388
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر سرسختی روان شناختی و تحمل پریشانی در بیماران مبتلا به پسوریازیس انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه است. جامعه آماری متشکل از کلیه بیماران زن مراجعه کننده به کلینیک های پوست و موی شهرستان بروجرد در سال 1400 که تشخیص قطعی بیماری پسوریازیس دریافت کرده اند. از این بین تعداد 30 نفر بیمار مبتلا به پسوریازیس که میزان افسردگی آنها بالاتر از نقطه برش بود به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی (درمان فراشناختی) و گروه گواه به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). سپس درمان فراشناختی براساس پروتکل ولز (1962) در 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه سرسختی روان شناختی لانگ و گولت (2003)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و افسردگی بک (1996) جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان فراشناختی بر سرسختی روان شناختی (08/54=F، 001/0>p) و تحمل پریشانی (53/31=F، 001/0>p) بیماران مبتلا به پسوریازیس اثربخش است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان فراشناختی بر سرسختی روان شناختی، تحمل پریشانی در بیماران مبتلا به پسوریازیس موثر بود و می توان از این درمان در جهت کاهش اثرات سوء بیماری بر زندگی بیماران و انجام اقدامات حمایتی بهره برد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرسختی روان شناختی و تحمل پریشانی در بیماران زن مبتلا به پسوریازیس
زمینه و هدف: پسوریازیس از بیماری های مزمن و شایع پوستی است که تقریباً 2 درصد افراد جامعه را درگیر می کند. تأثیر این بیماری روی کیفیت زندگی بیماران حتی در حالاتی که سطح بسیار اندکی از بدن درگیر می باشد، بسیار زیاد است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرسختی روان شناختی و تحمل پریشانی در بیماران مبتلا به پسوریازیس انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه است. جامعه آماری متشکل از کلیه بیماران زن مراجعه کننده به کلینیک های پوست و موی شهرستان بروجرد در سال 1400 که تشخیص قطعی بیماری پسوریازیس دریافت کرده اند. از این بین تعداد 30 نفر بیمار مبتلا به پسوریازیس که میزان افسردگی آنها بالاتر از نقطه برش بود به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ) و گروه گواه به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). سپس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد براساس پروتکل حسن زاده (1399) در 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه سرسختی روان شناختی لانگ و گولت (2003)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و افسردگی بک (1996) جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرسختی روان شناختی (001/0> p ) و تحمل پریشانی (001/0> p ) بیماران مبتلا به پسوریازیس اثربخش است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرسختی روان شناختی وتحمل پریشانی در بیماران مبتلا به پسوریازیس موثر بود و می توان از این درمان در جهت کاهش اثرات سوء بیماری بر زندگی بیماران و انجام اقدامات حمایتی بهره برد.
اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر ادراک بیماری، کیفیت زندگی، سلامت عمومی و علائم بالینی پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری گروهی بر ادراک بیماری، کیفیت زندگی، سلامت عمومی و علائم بالینی پسوریازیس در بیماران زن مبتلا به پسوریازیس شهر اهواز بود. در این پژوهش برای انتخاب شرکت کنندگان، از نمونه در دسترس استفاده گردید، بدین صورت که از 51 نفر داوطلب جهت شرکت در پژوهش، 32 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و گواه) 16 نفری گماشته شدند. همه ی شرکت کنندگان به پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری، شاخص کیفیت زندگی اسکیندکس 16، پرسشنامه سلامت عمومی 28 سوالی و شاخص وسعت و شدت پسوریازیس پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری گروهی قرار گرفت و سپس در مرحله پس آزمون هر دو گروه به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون آماری مانکوا و آنکوا مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری گروهی به طور معنی داری ادراک بیماری، کیفیت زندگی، سلامت روان و علائم بالینی افراد گروه آزمایش را در مقایسه با گروه گواه، بهبود بخشیده است. این یافته ها نشان می دهد که مدیریت استرس به شیوه شناختی-درمانی گروهی می تواند به عنوان یک شیوه روان درمانی انتخابی و مکمل درمان پزشکی در کمک به بیماران مبتلا به پسوریازیس در کنترل علائم بالینی بیماری و همچنین کاهش پیامدهای بیماری پسوریازیس سودمند باشد.