فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۰۱ تا ۶٬۳۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
299 - 308
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تعیین رابطه حساسیت اضطرابی و باورهای فراشناختی با اضطراب امتحان در بین دانشجویان باختر شهر ایلام انجام شد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان مشغول به تحصیل مؤسسه آموزش عالی باختر در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 750 نفر است. تعداد نمونه این پژوهش بر اساس نرم افزار جی پاور، 256 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ-30) (ولز و کارترایت، 2004)، شاخص حساسیت اضطرابی- تجدیدنظرشده (ASI-R)، (تیلور و کاکس 1998)، و سیاهه اضطراب امتحان (اسپیلبرگر،1980) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین تمام مؤلفه های باورهای فراشناختی شامل باورهای مثبت درباره نگرانی، کنترل ناپذیری و خطر، اطمینان شناختی ضعیف، نیاز به کنترل افکار و خودآگاهی شناختی ضعیف با اضطراب امتحان رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. همچنین بین حساسیت اضطرابی و اضطراب امتحان در بین دانشجویان دانشگاه باختر ایلام رابطه معناداری وجود دارد (57/0r=). همچنین یافته ها نشان داد که معادله رگرسیون معنادار است و حساسیت اضطرابی و کنترل ناپذیری و خطر با هم 42درصد اضطراب امتحان را پیش بینی می کنند. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که حساسیت اضطرابی و باورهای فراشناختی از متغیرهای مهم در اضطراب امتحان دانشجویان هستند و با افزایش حساسیت اضطرابی و کنترل ناپذیری و خطر، میزان اضطراب امتحان افزایش می یابد.
اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر سرسختی روانشناختی و احساس تنهایی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق از اتفاقات بسیار استرس زا در زندگی افراد محسوب میشود و در کنار بسیاری از عوامل خوشایند و ناخوشایند زندگی زنان، طلاق حادثه ای مهم و سهمگین در زندگی ایشان محسوب می شود که پیامدهای فردی و اجتماعی زیادی در زندگی آنان به همراه دارد. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر سرسختی روانشناختی و احساس تنهایی زنان مطلقه بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. در پژوهش حاضر جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 10 تهران در نیمه اول سال 1401 بود؛ از میان این افراد و به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته رویکرد مبتنی بر توانمندی بر اساس پروتکل تهیه شده توسط Darbani & Parsakia (2022) اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه احساس تنهایی Russel et al. (1998) و پرسشنامه سرسختی روانشناختی Lang et al. (2003) بود. در بخش توصیفی از جدول های توزیع فراوانی استفاده شده و در بخش استنباطی تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری مقدار به دست آمده در متغیر سرسختی روانشناختی (22/8 = F و 001/0 = P) و احساس تنهایی (40/6 = F و 002/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل یعنی رویکرد مبتنی بر توانمندی به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته یعن احساس تنهایی و سرسختی روانشناختی شده. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای رویکرد مبتنی بر توانمندی بر گروه آزمایش بود. نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان داد تأثیرات ناشی از رویکرد مبتین بر توانمندی بر متغیرهای پژوهش پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که رویکرد مبتنی بر توانمندی بر احساس تنهایی و سرسختی روانشناختی زنان مطلقه مؤثر بوده فلذا پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
اثربخشی زوج درمانی با الگوی EIS بر تاب آوری خانواده و رضایت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج به منزله مهم ترین و عالی ترین رسم اجتماعی، برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تأکید بوده است. دلایل اصلی ازدواج عشق و محبت داشتن به شریک و همراه در زندگی، ارضای نیازهای عاطفی-روانی و افزایش شادی و خشنودی است. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی با الگوی EIS بر تاب آوری خانواده و رضایت زناشویی زوجین بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده و زوج درمانی منطقه 4 تهران در سال 1400 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر یا 10 زوج) و یک گروه کنترل (20 نفر یا 10 زوج) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته زوج درمانی مبتنی بر الگوی EIS (Amini et al., 2021) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری خانواده McCubbin et al. (1986) و پرسشنامه رضایت زناشویی ENRICH بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر رضایت زناشویی (93/8 = F و 001/0 = P) و تاب آوری خانواده (10/8 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (زوج درمانی با الگوی EIS) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (رضایت زناشویی و تاب آوری خانواده) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای زوج درمانی با الگوی EIS بر گروه آزمایش بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که این تأثیرات پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که زوج درمانی با الگوی EIS بر رضایت زناشویی و تاب آوری خانواده زوجین مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
مقایسه ی تأثیر درمان وجودی و درمانِ رفتاریِ عقلانی- هیجانی بر معنای زندگی و مدیریت خشم نوجوانان دارای افکار خودکشی گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی معاصر دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
140 - 153
حوزههای تخصصی:
تقریباً یک سوم از نوجوانانی که افکار خودکشی دارند در سنین نوجوانی برای خودکشی برنامه ریزی می کنند. هدف پژوهش جاری، مقایسه ی اثربخشی درمان وجودی و درمان رفتاریِ عقلانی- هیجانی بر معنای زندگی و مدیریت خشم دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی دوم با افکار خودکشی گرایانه بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری تمام دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه دوم دارای افکار خودکشی در سال تحصیلی 1401-1402 شهر ایذه بود، که از بین آن ها 45 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای با در نظر گرفتن ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و سپس به صورت تصادفی در سه گروه درمان وجودی، درمانِ رفتاریِ عقلانی- هیجانی و گروه کنترل قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه ی سنجش افکار خودکشی (بک 1979)، مقیاس معنای زندگی (استیگر و همکاران، 2006) و پرسشنامه ی خشم صفت- حالت اسپیلبرگر (1999) بود. شرکت کنندگان به طور همزمان و موازی در جلسات درمان وجودی (10 جلسه) و درمان رفتاریِ عقلانی- هیجانی (8 جلسه) حضور یافتند. داده های پژوهش از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بونفرنی در نرم افزار SPSS نسخه ی 26 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش درمان وجودی و درمان رفتاریِ عقلانی- هیجانی بر معنای زندگی و مدیریت خشم مؤثر بود (01/0p≤) و حاکی از ثبات مداخلات در مرحله ی پیگیری بر روی نمرات معنای زندگی و مدیریت خشم بود. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد بین اثربخشی هر دو درمان تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0p>). همچنین نتایج این پژوهش از تأثیر مداخلات آموزشی بر معنای زندگی و مدیریت خشم نوجوانان دارای افکار خودکشی گرایانه حمایت می کند.
پیش بینی پرخاشگری ارتباطی پنهان بر اساس ویژگی های شخصیت و ناگویی هیجانی زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
89 - 102
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پرخاشگری ارتباطی پنهان بر اساس ویژگی های شخصیت و ناگویی هیجانی زنان متأهل شهر تهران انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به فرهنگسراها و سراهای محله مناطق 1 و 3 شهر تهران در بازه زمانی 1400_1401 بودند که از بین آنها تعداد 264 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان کارول و نلسون (2006)، سنجش صفات پنج گانه شخصیتی فرم کوتاه نئو کاستا و مک کری (1985) و ناگویی هیجانی تورنتو باگبی و تیلور و پارکر (1994) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین روان رنجوری و ناگویی هیجانی با پرخاشگری ارتباطی پنهان وجود دارد. از طرفی بین برون گرایی، گشودگی، توافق پذیری و با وجدان بودن با پرخاشگری ارتباطی پنهان، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که روان رنجوری، توافق پذیری و ناگویی هیجانی قادر به پیش بینی پرخاشگری ارتباطی پنهان زنان بود. نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش با کاهش روان رنجوری و ناگویی هیجانی و افزایش توافق پذیری زنان، پرخاشگری ارتباطی پنهان آنها کاهش می یابد و می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شخصیت و ناگویی هیجانی در افزایش پرخاشگری ارتباطی پنهان نقش دارند. ضر با هدف پیش بینی پرخاشگری ارتباطی پنهان براساس ویژگی های شخصیت و ناگویی هیجانی زنان متأهل شهر تهران انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی_همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به فرهنگسراها و سراهای محله مناطق 1 و 3 شهر تهران در بازه زمانی 1400_1401 بودند که از بین آنها تعداد 264 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان کارول و نلسون (2006)، سنجش صفات پنج گانه شخصیتی فرم کوتاه نئو کاستا و مک کری (1985) و ناگویی هیجانی تورنتو باگبی و تیلور و پارکر (1994) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین روان رنجوری و ناگویی هیجانی با پرخاشگری ارتباطی پنهان وجود دارد. از طرفی بین برون گرایی، گشودگی، توافق پذیری و با وجدان بودن با پرخاشگری ارتباطی پنهان، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که روان رنجوری، توافق پذیری و ناگویی هیجانی قادر به پیش بینی پرخاشگری ارتباطی پنهان زنان بود. نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش با کاهش روان رنجوری و ناگویی هیجانی و افزایش توافق پذیری زنان، پرخاشگری ارتباطی پنهان آنها کاهش می یابد و می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شخصیت و ناگویی هیجانی در افزایش پرخاشگری ارتباطی پنهان نقش دارند.
تبیین تحول اجتماعی هیجانی کودکان: نقش تنیدگی مالی خانواده، درگیری پدر و دلبستگی مادر کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ما چقدر واقع گرا هستیم؟: بررسی میزان مطابقت بین ادراک ما و واقعیت بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
۱۶۷-۱۵۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مساله ادراک و رابطه آن با واقعیت بیرونی از مساله های قدیمی در فلسفه است. این مساله در دوران معاصر در علوم شناختی هم مطالعه شده است. مهم ترین بررسی ها در این زمینه متعلق به پژوهشگران حوزه ادراک بینایی است. نظریات سنتی تر در این حوزه مدعی هستند که دستگاه ادراکی زمانی اثربخش خواهد بود که بتواند واقعیت بیرونی را هرچه دقیق تر نمایش دهد و بنابراین منطق تکامل و انتخاب طبیعی باید به ایجاد سیستم های ادراکی منطبق بر واقعیت منجر شده باشد اما از سوی دیگر نظریه های افراطی ای نظیر نظریه میانجی ادراکی وجود دارند که ادعا می کنند برخلاف نظریه های کلاسیک، انتخاب طبیعی منجر به تطور دستگاه ادراکی به گونه ای می شود که ادراکات ما هیچ ارتباطی با واقعیت بیرونی نداشته باشند. ما در کارهای پیشین خود نشان داده ایم که حالت بهینه آن است که دستگاه ادراکی ما تقریبی از واقعیت را ارائه کند. روش کار: در این مطالعه از مدل سازی ریاضی در چارچوب مدل سازی عامل مبنا (Agent-Based Modeling) استفاده شد. یافته ها: نشان داده ایم که حتی با شرط ه ای سخت گیرانه دستگاه ادراکی ما می تواند با تقریبی نزدیک به ۵۰ درصد واقعیت را نمایش دهد. همچنین با افزایش رده های ادراکی برای گونه تقریب زننده واقعیت تا سطح نزدیک به ۴۰ درصد، همچنان این گونه مزیت بقای بیشتری از گونه های با میانجی ادراکی و واقع گرای دقیق خواهد داشت. نتیجه گیری: برخلاف نظریه میانجی ادراکی، در صورت لحاظ شرایط واقعی محیطی، نه تنها تکامل امکان بقای گونه هایی که بین ادراک آنها و واقعیت هم خوانی وجود دارد را فراهم می کند، بلکه حتی امکان شکل گیری و بقای دستگاه های ادراکی تقریب زننده واقعیت با حد قابل قبولی از دقت تقریب را نیز ممکن می کند.
The effectiveness of cognitive hypnosis therapy on women's sexual desire and marital satisfaction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the effectiveness of cognitive hypnosis therapy on sexual desire and marital satisfaction of women. The study's design was semi-experimental and pre-test and post-test with the control group. The statistical population included all women referred to Babolsar Eltiam psychological clinic and then 22 women were selected by available sampling method and randomly assigned to experimental and control groups (11 women for each group). The experimental group was received cognitive hypnotherapy for 11 sessions and each session lasting 90 minutes; while the control group did not receive any intervention during this research. Both groups compeleted the Apt and Halbert (HISD) Sex Desire Scale and Enrich Marital Satisfaction Scale (ESQ-47) in two stages of pre-test and post-test. The collected data were analyzed using covariance analysis statistical method. The results of covariance analysis showed a significant difference between the performance of both experimental and control groups in the scores of developmental functions of Sexual Desire and marital satisfaction in post-test stage (P<0/001) Based on the findings of the study, it can be concluded that cognitive hypnosis therapy is effective in increasing marital satisfaction and improving women's Sex Desire. Consequently, marital satisfaction and improve women's Sex Desire promote by cognitive hypnosis therapy.
Survey of Psychopathological Profile in Cured Patients of COVID-19 Disease(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
63 - 70
حوزههای تخصصی:
Objective: The outbreak of Coronavirus disease 2019, as an epidemic widespread disease has led people to physical and psychological problems as well. Recent studies about the psychological effects of COVID-19 has shown that, health anxiety and also negative emotions due to COVID-19 epidemic, has influenced patient’s health both physically and mentally. This study aimed to survey the psychopathology and personality psychopathology profile of cured patients of COVID-19 disease and also the important factors related to infectious and recovering process of patients in Iran. Method: 30 cured patients of COVID-19 were chosen randomly and voluntarily, and answered the Minnesota Multiphasic Personality Inventory- 2nd restructured form (MMPI-2-rf) questionnaire. Results: The study showed that cured patients of COVID-19 are normal in psychopathology and personality psychopathology scales of MMPI-2-rf. As there were no observed abnormality in psychopathology and personality psychopathology profile of patients. The study also showed that cured patients of COVID-19 disease suffer from somatic/cognitive problems such as head pain, gastrointestinal and neurological problems. Conclusion: Anxiety, depression, negative emotions and also low positive emotions are important factors in not only the infectious but also the recovering process of COVID-19 disease. As the negative emotions and fears are important factors in infectious to COVID-19, Self-Control and normality in the psychopathological profile are important factors in recovering process. Keywords: COVID-19, Psychopathology, Personality Psychopathology, Profile, MMPI-2-rf
مقایسه ی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و اختلال پانیک (PD) با جمعیت غیربالینی در باورهای وسواسی و استرس کرونا دو سال پس از آغاز همه گیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: به دلیل شباهت برخی از علایم اختلال پانیک (PD) و بیماری کرونا، مبتلایان به این اختلال نیز همانند مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) نسبت به پیامدهای منفی همه گیری آسیب پذیر هستند. با وجود این، مطالعات قبلی چندان به اثرات کرونا روی این اختلال نپرداخته اند. با توجه به اهمیت مکانیسم های شناختی در هر دو اختلال، به خصوص بررسی اثرات شناختی کرونا کلیدی است. هدف از مطالعه ی حاضر، مقایسه ی مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و اختلال پانیک (PD) برحسب باورهای وسواسی و استرس کرونا دو سال پس از آغاز همه گیری است. مواد و روش ها: در یک طرح علّی مقایسه ای، 127 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و بعد از مصاحبه ی بالینی، به گروه های اختلال وسواس فکری عملی (OCD؛ 42 نفر)، اختلال پانیک (PD؛40 نفر) و گروه غیربالینی (45 نفر) تقسیم شدند و به پرسش نامه ی باورهای وسواسی (OBQ-44) مقیاس استرس کرونا و پرسش نامه ی سلامت بیمار (PHQ-9) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA)، تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بین نمرات دو گروه بالینی در هیچ یک از باورهای وسواسی تفاوت معناداری وجود نداشت. در مولفه ی پیامدهای اجتماعی/ اقتصادی و استرس تروماتیک از مولفه های استرس کرونا، بین گروه های بالینی و غیربالینی تفاوتی وجود نداشت. با وجود این، مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) در بیگانه هراسی و مبتلایان به اختلال پانیک (PD) در چک کردن های وسواسی و اطمینان خواهی، نمرات به طور معنادار بیش تری نسبت به دو گروه دیگر دریافت کردند. حتی دو سال پس از آغاز همه گیری، گروه های بالینی بیش تر از جمعیت غیربالینی، نگران خطر و آلودگی مرتبط با کرونا بودند. نتیجه گیری: باورهای وسواسی در مبتلایان به اختلال پانیک (PD) طی دوره ی همه گیری قابل مقایسه با مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) است. همچنین، مبتلایان به اختلال پانیک (PD) بیش تر از مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و گروه غیربالینی درگیر چک کردن های وسواسی و اطمینان خواهی می شوند که می تواند هزینه های زیادی را بر نظام درمانی طی دوره ی همه گیری تحمیل کند.
مقایسه عملکرد جنسی، نگرانی از تصویر بدنی و عزت نفس جنسی در زنان پس از زایمان طبیعی با اپیزیوتومی و سزارین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف انجام پژوهش حاضر مقایسه عملکرد جنسی، تصویر بدنی و عزت نفس جنسی در زنان پس از زایمان طبیعی با اپیزیومی و سزارین بود. مواد و روش ها این پژوهش علّی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۴۰۱ بود که 200 نفر (100 زن با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی و 100 زن با زایمان سزارین) از آن ها به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از شاخص عملکرد جنسی زنان، سیاهه نگرانی د رمورد تصویر بدنی و شاخص عزت نفس جنسی استفاده شد. داده ها با روش آماری آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها یافته ها نشان داد عملکرد جنسی و عزت نفس جنسی در زنان با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی و سزارین تفاوت معناداری در سطح (0/05= P) وجود داشت؛ به گونه ای که زنان با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی با وجود اختلال عملکرد جنسی کمتر، عزت نفس جنسی پایین تری را نسبت به زنان با زایمان سزارین از خود نشان دادند. همچنین نتایج نشان داد اگرچه هر 2 گروه نگرانی از تصویر بدنی را تجربه کرده اند، اما تفاوت معناداری بین آن ها در نمره کل نگرانی از تصویر بدنی وجود نداشت (0/05=P). با این حال بین 2 گروه در زیر مؤلفه رضایت ظاهری تفاوت معناداری در سطح 0/05 وجود داشت. به این صورت که زنان با زایمان طبیعی از رضایت ظاهری کمتری نسبت به زنان با زایمان سزارین برخوردار بودند. نتیجه گیری شواهد حاکی از آن است که هرچند زنان با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی اختلال عملکرد جنسی پایین تری را نسبت به زنان با زایمان سزارین تجربه می کنند، اما در عین حال از عزت نفس جنسی پایین تر و همچنین رضایت ظاهری کمتری نسبت به زنان با زایمان سزارین برخوردار بودند.
الگوی ساختاری سازگاری تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری و سبک های یادگیری با نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین راهبردهای یادگیری و سبک های یادگیری با سازگاری تحصیلی دانشجویان بود. پژوهش حاضر به لحاظ روش، توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری تمام دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 1401-1400 (12614) بوده که از بین آنها 693 (446 دختر و 247 پسر) دانشجو به شیوه تصادفی ساده بعنوان نمونه انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها از سیاهه سبک های یادگیری کلب (LSI2، کلب، 1985)، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ، پنتریج و همکاران، 1993)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و همکاران، 2001) و مقیاس سازگاری تحصیلی (AAS، اندرسون و همکاران، 2016) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با الگوی پیشنهادی پژوهش بود. نتایج بیان کننده رابطه مستقیم بین راهبردهای یادگیری و سبک های یادگیری با سازگاری تحصیلی (05/0>P ) و ارتباط بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با سازگاری تحصیلی بود(05/0>P ). همچنین راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان، ارتباط بین راهبردهای یادگیری و سبک های یادگیری با سازگاری تحصیلی را میانجی گری کرده است (01/0>P ) و راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان، فقط رابطه راهبردهای یادگیری با سازگاری تحصیلی را واسطه گری کرده است (01/0>P ). بر اساس یافته های این پژوهش، راهبردهای یادگیری، سبک های یادگیری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان را به عنوان عوامل پیش بینی کننده سازگاری تحصیلی در روش های یادگیری- یاددهی و برنامه های پیشگیری توسط دانشجویان، مدرسان، مشاوران و مدیران دانشگاه ها در نظر گرفته شود.
پیش بینی نشانه های اختلال بدریخت انگاری بدنی براساس میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و مکانیزم های دفاعی در مراجعان مراکز جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های اختلال بدریخت انگاری بدنی براساس میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و مکانیزم های دفاعی در مراجعان مراکز جراحی زیبایی بود. پژوهش به روش توصیفی – همبستگی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل مراجعه کنندگان به مراکز جراحی زیبایی شهر تهران در سال 1400-1401 بود. از این جامعه تعداد 120 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نگرانی از بدشکلی (DCQ) استوزین و همکاران (1998)، پرسشنامه سنجش میزان استفاده از شبکه های اجتماعی کریمیان و همکاران (1398) و پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) اندروز و همکاران (1993) بود. از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که استفاده از شبکه های اجتماعی (02/0=P و 22/0=β) و دو سبک دفاعی رشدنایافته (05/0=P و 21/0=β) و روان رنجور (01/0=P و 29/0-=β) پیش بینی کننده بدریخت انگاری بدنی هستند ولی سبک رشدیافته پیش بینی کننده معناداری برای بدریخت انگاری بدنی نبود (54/0=P و 06/0=β). همچنین متغیرهای پیش بین پژوهش قادر به پیش بینی 7 درصد از واریانس متغیر ملاک در مراجعان به مراکز جراحی زیبایی بودند. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که توجه به مکانیزم های دفاعی و استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی توسط روان شناسان می تواند به تبیین بدریخت انگاری بدنی در مراجعه کنندگان به مراکز جراحی زیبایی کمک نماید.
بررسی مبانی فلسفی نظریه یادگیری رفتارگرایی
حوزههای تخصصی:
رفتارگرایی فلسفی یکی از شاخه های فیزیکالیسم است. فیزیکالیسم نظریه ای است که نفس و حالات نفسانی را یا غیرواقعی می داند (فیزیکالیسم حذف گرا) و یا برای آنها واقعیتی جز امور مادی قائل نیست (فیزیکالیسم فروکاهش گرا). رفتارگرایی فلسفی نوعی فیزیکالیسم فروکاهش گراست که بر مبنای آن نفس و حالات نفسانی با رفتار بیرونی انسان همسان پنداشته می شوند. این نظریه مبتنی بر سه دیدگاه است: رفتارگرایی روان شناختی، نظریه تحقیق پذیری معنا و نظریه زبان خصوصی ویتگنشتاین. یادگیری فرایندی پیچیده است که افراد از دیدگاه های مختلف به بررسی آن پرداخته اند و هر یک جنبه ای از یادگیری انسان را به تصویر کشیده است. در یک تقسیم بندی نظریه های یادگیری را به چهار نظریه رفتارگرایی، شناخت گرایی، سازنده گرایی و ارتباط گرای تقسیم کرده اند. بر همین اساس در این مقاله به مروری اجمالی بر مبانی نظریه یادگیری رفتارگرایی پرداخته شد
پیش بینی رضایت جنسی بر اساس کمرویی و بلوغ عاطفی در زنان متأهل
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی رضایت جنسی بر اساس کمرویی و بلوغ عاطفی در زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر یزد است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه زنان متأهل که به مراکز بهداشت شهر یزد مراجعه می کنند، بوده است. نمونه آماری شامل 120 نفر از زنان متأهل بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از طریق توزیع پرسشنامه رضایت جنسی لارسون، پرسشنامه بلوغ عاطفی سینک و بهارگاوا و پرسشنامه کمرویی استنفورد موردسنجش قرار گرفتند. داده های گردآوری شده در دو سطح آمار توصیفی از (میانگین و انحراف معیار) و در سطح آمار استنباطی از (ضریب همبستگی و رگرسیون) چندمتغیره به روش همزمان استفاده شد. رضایت جنسی در زنان متأهل بر اساس کم رویی و بلوغ عاطفی آن ها قابل پیش بینی است.
مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و مهارت های ذهن آگاهی بر آگاهی فراشناختی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر آگاهی فراشناختی دانش آموزان انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر کرج را تشکیل دادند؛ و نمونه پژوهش شامل 45 دانش آموز که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند و به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی1 (15 نفر) و آزمایشی 2 (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شدند عبارت است از: پرسشنامه آگاهی فراشناختی شراو و دنیسون (1994). برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل موجب بهبود نمرات آگاهی فراشناختی دانش آموزان شده است. بین میزان اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی در آگاهی فراشناختی دانش آموزان در مرحله پس آزمون و پیگیری از نظر آماری تفاوت معنادار نمی باشد؛ بنابراین، آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی یک روش مؤثر در آگاهی فراشناختی دانش آموزان است.
پیش بینی افسردگی بر اساس ترومای کودکی، تکانشگری و تنظیم شناختی هیجان در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۲۴۰-۲۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی افسردگی بر اساس ترومای کودکی، تکانشگری و تنظیم شناختی هیجان در افراد وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد وابسته به مواد در مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند. از این بین تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و نسخه ی دوم پرسشنامه افسردگی بک، فرم کوتاه پرسشنامه ترومای کودکی، مقیاس تکانشگری بارت و همچنین نسخه ی کوتاه پرسشنامه سبک های تنظیم شناختی هیجان را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که دو مولفه ی ترومای کودکی شامل سوء استفاده هیجانی و سوء استفاده فیزیکی و همچنین دو مولفه تکانشگری حرکتی و بی برنامگی به طور مثبت افسردگی را پیش بینی کردند. همچنین، سه راهبرد تنظیم شناختی هیجان شامل دو راهبرد ناسازگار (سرزنش خود و فاجعه سازی) به طور مثبت و یک راهبرد سازگارانه (تمرکز مجدد بر برنامه ریزی) به شکل منفی افسردگی را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر مولفه های مطرح شده از متغیرهای ترومای کودکی، تکانشگری و راهبردهای تنظیم هیجان پیش بینی کننده ی افسردگی هستند. بنابراین توجه به این متغیرها در پیشگیری از افسردگی از اهمیت ویژه برخوردار است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سبک های مقابله ای و استرس ادراک شده زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناباروری می تواند باعث مشکلات روانشناختی متعددی در زندگی زوجین شود و مشکلات زناشویی متعددی را برای این افراد بوجود آورد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سبک های مقابله ای و استرس ادراک شده زنان نابارور بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه پژوهش شامل زنان نابارور 20 تا 45 ساله بیمارستان بهمن شهرک غرب تهران بود. که 30 نفر از آن ها با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و در دو گروه 15 نفری (آزمایش و کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1988) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 20 و روش تحلیل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نمرات استرس ادراک شده و سبک های مقابله ای بیماران گروه آزمایش، موثر و معنی دار بوده است (001/0P≤). نتایج پژوهش بیانگر تأثیر روش درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود سبک های مقابله ای و کاهش استرس ادراک شده زنان نابارور بود. توصیه می گردد مشاوران، و درمانگران از این رویکرد درمانی در مراکز درمان و کلاس های آموزشی جهت حل مشکلات روانشناختی زنان نابارور بهره ببرند.
یادگیری توالی حرکتی ضمنی در نارساخوانی ادراکی و زبانشناختی: آزمون فرضیه نقص خودکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
101 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی خودکاری در زیرمجموعه های نارساخوانی از طریق مقایسه ی یادگیری توالی حرکتی ضمنی در نارساخوانهای ادراکی، زبانشناختی و کودکان عادی بود. بدین منظور 20 کودک مبتلا به نارساخوانی ادراکی، 20 کودک مبتلا به نارساخوانی زبانشناختی و 22 کودک عادی از بین مراجعین مراکز اختلالات یادگیری شهر تبریز و مدارس ابتدایی به صورت در دسترس انتخاب و ابزارهای مطالعه بر روی آنها اجرا گردید. ابزارها شامل چک لیست نشانگان نارساخوانی، آزمون هوشی تجدید نظر شده وکسلر کودکان، آزمون خواندن پوراعتماد و تکلیف کامپیوتری زمان واکنش متوالی بود. نتایج نشان داد که بین کودکان نارساخوان ادراکی و زبانشناختی در شاخصهای خطاهای اساسی و خطاهای وقت گیر تفاوت معناداری در سطح 05/0p< وجود داشت. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که در متغیر ترکیبی اثر سرعت (زمان واکنش) و دقت (پاسخ صحیح) تفاوت معناداری (در سطح 05/0p<) بین سه گروه وجود نداشت. همچنین نتایج آزمون بین گروهی نشان داد که در اثر سرعت و دقت یادگیری توالی حرکتی ضمنی تفاوت معناداری در سطح 05/0p< وجود ندارد. یافته های این مطالعه حاکی از فقدان نقص خودکاری حرکتی در زیرمجموعه های اختلال نارساخوانی است.
اختلال گفتمان در سالمندان مبتلا به آلزایمر : رویکرد عصب شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
21 - 39
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرایند بازنگری در گفتمان به مثابه یکی از رایج ترین نشانه های اختلال گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر پرداخته شد. ازاین رو، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی بازنگری در گفتمان سالمندان دارای زوال عقل نوع آلزایمر بر اساس دیدگاه اشگلُف، جفرسون و ساکس است. روش: این پژوهش کمی و از نوع علّی-مقایسه ای است که در سرای سالمندان شهر کرمانشاه در سال 1398 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 20 آزمودنی (10 سالمند بیمار مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر و 10 سالمند سالم) بودند که پس از بررسی پرونده های پزشکی آن ها، به لحاظ سن (75-63)، جنسیت (مرد و زن)، بی سواد بودن و گویش ور بودن زبان کٌردی (گویش کلهری) همتا شدند. برای تعیین میزان زوال عقل، آزمون تعیین سطح کارکرد حافظه برگزار شد و افراد با نمرات (2>نمره≥5/0) انتخاب شدند. سپس، به مدت 10 دقیقه به پرسش های مربوط به خانواده، روز خود، زندگی و چگونگی برگزاری جشن عید نوروز پاسخ دادند و گفتگوها ثبت و آوانگاری شدند. در ادامه، بر اساس مدل دایکسترا کدگذاری و نتایج آماری با استفاده از آزمون تی مستقل تعیین شد. یافته ها: تفاوت بین دو گروه بیمار و سالم را به لحاظ منبع مشکل با (003/0=P)، بازنگری کننده در همه موارد (به غیراز امکان درک تصحیح توسط شنونده) با 05/0P< و نوع بازنگری در همه موارد (به غیراز جایگزینی) با 05/0P<، معنا دار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که جنبه گفتمانی منبع مشکل از فراوانی قابل توجهی برخوردار بود و بیشترین فراوانی در مورد مقوله های بازنگری و انواع بازنگری به ترتیب مربوط به درخواست کمک و حذف بود.