رویش روان شناسی

رویش روان شناسی

رویش روان شناسی سال یازدهم مرداد 1401 شماره 5 (پیاپی 74) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

نقش طرحواره های هیجانی و سرشت و منش در شکل دهی صفات چهارگانه تاریک شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چهارگانه تاریک شخصیت دانشجویان سرشت و منش طرحواره های هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۱۸۱
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی صفات چهارگانه تاریک شخصیت بر اساس طرحواره های هیجانی و سرشت و منش در دانشجویان انجام شد. این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 17020 نفر بودند که حجم نمونه طبق جدول کرجسی و مورگان 375 نفر برآورد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با نسخه دوم مقیاس طرحواره های هیجانی (ESS-II، لیهی، 2012)، پرسشنامه سرشت و منش (TCQ، کلونینجر، 1994) و مقیاس صفات چهارگانه تاریک شخصیت (DTPTS، پلوف و همکاران، 2017) جمع آوری و با روش رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که طرحواره های عدم درک، احساس گناه، ساده انگاری، فقدان کنترل، کرختی، عدم پذیرش، نشخوار فکری و احساس شرم و سرشت های نوجویی، پاداش وابسته و پشتکار با صفات چهارگانه تاریک شخصیت در دانشجویان رابطه مثبت و معنی دار و طرحواره های فقدان ارزشیابی، منطقی بودن و اظهارگری ضعیف و و منش های همکاری، خودراهبری و خودفراروی با صفات چهارگانه تاریک شخصیت آنان رابطه منفی و معنی دار داشتند (01/0>P). همچنین، طرحواره های هیجانی و سرشت و منش به طورمعنی داری توانستند 6/24 درصد از تغییرات صفات چهارگانه تاریک شخصیت در دانشجویان را تبیین نمایند (001/0>P). با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برای کاهش صفات چهارگانه تاریک شخصیت در دانشجویان می توان زمینه را برای تعدیل طرحواره های هیجانی و سرشت و منش مرتبط با آن فراهم کرد.
۲.

اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر بی توجهی و بیش فعالی در دانش آموزان بیش فعال 16-13 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی بی توجهی بیش فعالی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۲۲۷
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر علائم بی توجهی و بیش فعالی در دانش آموزان بیش فعال انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر اردبیل در سال تحصیلی 1397-1398 تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از میان مناطق پنج گانه آموزش پرورش شهر اردبیل، منطقه یک آن انتخاب و از میان 8 مدرسه متوسطه اول در این منطقه دو مدرسه و سپس تعداد 36 دانش آموز با نشانه های بیش فعالی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 18 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. برای سنجش و جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی اختلال نارسا توجه/فزون کنشی نسخه چهارم SNAP-IV (سوآنسون، نولان و پلهام، 2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج نشان داد که متغییرهای بی توجهی (441/24F=) و بیش فعالی (195/74F=) در سطح آلفای 05/0 تفاوت معنی داری را بین گروه های آزمایش و گواه دارند و نشان می دهد که آموزش مهارت های ذهن آگاهی در کاهش علائم بی توجهی و بیش فعالی تاثیر دارد. این نتایج بیان می کند که آموزش مهارت های ذهن آگاهی می تواند با کمک تکنیک های صحیح توجه کردن به تمام لحظات زندگی باعث کاهش علائم بی توجهی و بیش فعالی در دانش آموزان بیش فعال شود.
۳.

نقش تنظیم هیجان در تبیین اختلال خوردن هیجانی نوجوانان مبتلا به چاقی: نقش واسطه ای ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوردن هیجانی تنظیم هیجان چاقی ذهنی سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۲۳۹
این پژوهش با هدف ارزیابی مدل ساختاری تنظیم هیجان و خوردن هیجانی در افراد مبتلا به چاقی با نقش واسطه ای ذهنی سازی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام نوجوانان مبتلا به چاقی مراجعه کننده به مراکز رژیم درمانی و خانه های سلامت شهر شیراز در سال 1400 بود. که از این بین تعداد 361 نفر نوجوان مبتلا به چاقی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه ی خوردن هیجانی (EEQ، داچ، 1986)، چک لیست تنظیم هیجانی کودکان و نوجوانان (ERC، شیلد و کیکتی، 1997) و پرسشنامه ی ذهنی سازی (MQ، دیمیتروویچ، 2017) را تکمیل کردند.. تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد تنظیم هیجان با ذهنی سازی ارتباط مستقیم معنادار(01/0p<) و ذهنی سازی با خوردن هیجانی ارتباط منفی معنادار (01/0p<) و تنظیم هیجان با خوردن هیجانی از طریق ذهنی سازی دارای ارتباط غیر مستقیم و معناداری (01/0p<) بودند. نتایج این پژوهش نشان داد تنظیم هیجان با میانجی گری ذهنی سازی خوردن هیجانی را تبیین می کند و اینکه مدل از برازش مطلوبی برخوردار بوده است. یافته های این پژوهش می تواند در پیشگیری و درمان چاقی مورد استفاده ی متخصصان حوزه های بهداشت و روان قرار گیرد.
۴.

اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دختر درگیر بحران هویت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امیددرمانی اسنایدر بهزیستی روان شناختی بحران هویت معنای زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۹۰
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دختر درگیر بحران هویت بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم شهرستان پردیس در سال تحصیلی 1401- 1400 بود. به منظور انتخاب نمونه ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 246 نفر انتخاب سپس ابزار بحران هویت بر روی 240 نفر اجرا و تعداد 30 نفر که دارای بحران هویت بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. داده های پژوهش به کمک پرسشنامه های بهزیستی روا ن شناختی (PWBQ، ریف، 1989)، ﻣﻌﻨﺎی زﻧﺪﮔﯽ (MLQ، استگر و همکاران، 2006) و پرسشنامه بحران هویت (ICQ، احمدی، 1387) جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری صورت گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر در متغیرهای معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی در دو گروه آزمایشی و گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری دارد (34/40=F، 001/0>P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دختر درگیر بحران هویت مؤثر بوده است.
۵.

نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در رابطه ی روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای مراقبتی روابط موضوعی صمیمیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۱۵۷
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در ارتباط بین روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش زنان و مردان متاهل شهر تهران در سال 1399 بودند که بیش از دوسال از زندگی مشترک آنها گذشته بود؛400 نفر به روش نمونه گیری دردسترس (200 زن و 200 مرد) انتخاب و مقیاس صمیمیت تامپسون و واکر (1983) (MBI)، پرسشنامه ی رفتارهای مراقبتی کانس و شاور (1994) (CBQ) و پرسشنامه ی روابط موضوعی بل (۱۹۹۵) (BORRTI) را به صورت آنلاین تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از برازش مطلوب مدل پژوهش بود؛ نتایج نشان داد که بین روابط موضوعی با صمیمیت زناشویی و رفتارهای مراقبتی همبستگی منفی معنادار (01/0>P) و بین صمیمیت و زیرمقیاس رفتار مراقبتی حفظ نزدیکی، رفتار مراقبتی حساس و وسواس گونه همبستگی مثبت معنادار (01/0>P) وجود دارد. یافته های تحلیل مسیر موید نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در رابطه ی روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی بود که زیرمقیاس رفتار مراقبتی حفظ نزدیکی، حساس و وسواس گونه (01/0>P) به ترتیب بیشترین نقش را داشتند. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که هرچه فرد روابط دلبسته مدار ناایمن تری را تجربه کرده باشد، به واسطه رفتارهای مراقبتی کمتر یا استفاده از اشکال نامناسب رفتارهای مراقبتی (از جمله استفاده از رفتارهای مراقبتی کنترل کننده) در روابط بعدی، صمیمیت کمتری را در زندگی زناشویی خود تجربه می کند.
۶.

اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر تمایزیافتگی و تنظیم هیجان زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زوج درمانی هیجان مدار تمایزیافتگی تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۸۴
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر تمایزیافتگی و تنظیم هیجان زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر گرگان در 9 ماهه ی اول سال 1399 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش، زوج درمانی هیجان مدار را در 12 جلسه ی 90 دقیقه ای دوبار در هفته دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسش نامه های تمایزیافتگی خود (DSI) اسکورون و فرید لندر (1998) و تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و همکاران (2002) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) و آزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرم افزار 16-SPSS در سطح معناداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار بر تمایزیافتگی (48/28=F ، 001/0>P) و تنظیم هیجان (39/21=F، 001/0>P) تأثیر معناداری دارد. با توجه به نتایج می توان بیان نمود که زوج درمانی هیجان مدار می تواند به عنوان یک مداخله ی مؤثر به منظور بهبود تمایزیافتگی و تنظیم هیجان در زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی مورد استفاده قرار گیرد.
۷.

پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس دانش جنسی و طرحواره های جنسی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایت زناشویی دانش جنسی طرحواره های جنسی زنان متأهل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۵۵
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس دانش جنسی و طرحواره های جنسی در زنان متأهل انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهر اراک در ماه های خرداد و تیر سال 1398 بودند. به روش نمونه گیری دردسترس، 110 نفر از مراجعه کنندگان به این مرکز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های رضایت زناشویی EMS-S (انریچ، 1989)، دانش جنسی SKS (آن هوپر، 1992) و طرحواره های جنسی SSS (اندرسون و سیووانسکی، 1994)، استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS نسخه 23، تحلیل شد. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که بین دانش جنسی، طرحواره های جنسی و رضایت زناشویی همبستگی معنی دار وجود دارد (05/0P<). همچنین، شاخص ضریب تعیین چندگانه اصلاح شده، نشان داد که متغیرهای پیش بین شامل دانش جنسی و طرحواره های رمانتیک، صریح و خجالتی، می توانند در مجموع 35% از رضایت زناشویی را پیش بینی کند. با توجه به نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رضایت زناشویی در زنان متأهل با عواملی از جمله دانش جنسی و طرحواره های جنسی در ارتباط است؛ بنابراین، برنامه های توانمندسازی و آموزشی با هدف دانش افزایی جنسی و افزایش علاقه بین زوجین، می تواند نقش مؤثری در بهبود کیفیت زناشویی و افزایش رضایت از زندگی را به همراه داشته باشد.
۸.

تجارب اولیه شرم و امنیت و خستگی ناشی از شفقت در روان درمانگران: نقش میانجی شفقت به دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خستگی ناشی از شفقت تجارب شرم امنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۹۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی شفقت به دیگران در رابطه تجارب اولیه شرم و امنیت با خستگی ناشی از شفقت در روان درمانگران انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه روان درمانگران، مشاوران و متخصصین سلامت روان در تابستان سال 1400 تشکیل دادند. تعداد 200 نفر به روش در دسترس از اعضای گروه ها و صفحات شبکه های اجتماعی مرتبط با روانشناسی و مشاوره انتخاب شدند و مقیاس های خستگی ناشی از شفقت (CFST؛ فیگلی، 1995)، شفقت به دیگران (گو و همکاران، 2020)، خاطرات اولیه محبت و امنیت (EMWSS؛ ریچتر و همکاران، 2009) و مقیاس تأثیر رویداد تجدیدنظر شده IES-R)؛ ویس و مامار ۱۹۹۷؛ نسخه سازگارشده با خاطرات شرم توسط ماتوس و پینتو-گوویا، ۲۰۱۱) را تکمیل کردند. درنهایت داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای 26-SPSS و 3-PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که خاطرات اولیه محبت و امنیت به طور مستقیم (05/0< P) و غیرمستقیم از طریق شفقت به دیگران (01/0< P) با خستگی ناشی از شفقت رابطه منفی و معنادار داشت. خصوصیات تروماتیک خاطرات شرم فقط به طور مستقیم با خستگی ناشی از شفقت رابطه مثبت و معنادار (01/0< P) داشت. همچنین مدل به دست آمده از پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. درمجموع یافته ها نشان دادند شفقت به دیگران نقش میانجی معنی داری در رابطه تجربیات اولیه محبت و امنیت و خستگی ناشی از شفقت در روان درمانگران دارد، اما در رابطه ی بین تجربیات شرم تروماتیک اولیه و خستگی ناشی از شفقت نقش میانجی معنی داری ندارد.
۹.

رابطه دلبستگی به والدین و ادراک سندرم ترومای عشق: نقش میانجی طرحواره های ناسازگارانه حوزه طرد و بریدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره طرد و بریدگی سندرم ترومای عشق دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۲۲۶
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش دلبستگی به والدین و ادراک ترومای عشق با میانجی گری طرحواره های ناسازگارانه حوزه طرد و بریدگی بود. این پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد مجردی بودند که با تجربه شکست عاطفی به مراکز مشاوره دانشگاه های علوم پزشکی ایران، تهران و آزاد اسلامی رودهن در سال 1399 مراجعه کردند که به شیوه در دسترس 200 نفر به عنوان نمونه مشارکت داشتند. جمع آوری داده ها با استفاده از نسخه کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ (YSQ-SF) (یانگ، 1998)، پرسشنامه دلبستگی والدین و همسالان (IPPA) (آرمسدن و گرینبرگ، 1987) و پرسشنامه ضربه عشق (LTI) (راس، 1999) انجام شد. روش تحلیل این پژوهش، مدل معادلات ساختاری بود. پس از اصلاح مدل و حذف روابط غیرمعنادار، نتایج نشان داد که ارتباط با والدین بر ادراک ترومای عشق اثر منفی دارد. همچنین اعتماد به والدین و بیگانگی از والدین بر طرحواره های حوزه طرد اثر مستقیم و معنادار دارند (05/0>P). طرحواره های حوزه طرد بر ادراک ترومای عشق اثر مثبت و معنادار دارند. همچنین نتایج نشان داد که اعتماد به والدین و بیگانگی از والدین با میانجی گری طرحواره های حوزه طرد بر ادراک ترومای عشق به ترتیب اثر منفی و مثبت معنادار دارند (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ادراک ترومای عشق تحت تاثیر دلبستگی به والدین و طرحواره های حوزه طرد بود، بنابراین اجرای مداخلات درمانی با هدف بهبود این عوامل پیشنهاد می شود.
۱۰.

اثربخشی موسیقی درمانی بر اضطراب ناشی از کروناویروس و تعامل والد-کودک در مادران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویروس کرونا اضطراب کرونا تعامل والد- کودک موسیقی درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۲۳
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی موسیقی درمانی آنلاین بر اضطراب کرونا و تعامل والد-کودک در مادران بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. روش نمونه گیری هدفمند بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای فرزند 6 تا 12 ساله شهر تهران در سال 1399 بودند که دارای علائم اضطراب کرونا بوده و از پرسشنامه اضطراب کرونا (علی پور و همکاران، 1398) نمره بیشتر از میانگین به دست آوردند، تعداد 30 نفر که واجد معیارهای ورود به پژوهش بودند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS) (علی پور و همکاران، 1398) و مقیاس رابطه والد-کودک (CPRS) (پیانتا، 1994) استفاده شد. پس از آن گروه آزمایش طی 21 جلسه 25 دقیقه ای (هر روز به مدت سه هفته) موسیقی درمان فعال با رویکرد برین دنس را دریافت نمودند، این در حالی بود که افراد گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با نرم افزار SPSS-24 و تحلیل کواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که موسیقی درمانی بر کاهش ابعاد جسمانی و روانی و نیز نمره کلی اضطراب کرونا؛ و همچنین بهبود تعامل والد- کودک در ابعاد نزدیکی، تعارض، وابستگی و نیز نمره کلی تعامل والد- کودک موثر بوده و این تاثیر از نظر آماری معنادار است(05/0>P). بنابراین می توان از موسیقی درمانی جهت کاهش اضطراب کرونا و بهبود تعامل والد- کودک استفاده نمود.
۱۱.

اثربخشی توانمندسازی خانواده مبتنی بر درمان راه حل محور کوتاه مدت بر ابرازگری هیجانی و پریشانی روانشناختی نوجوانان دارای والدین مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابرازگری هیجانی پریشانی روانی توانمندسازی خانواده درمان راه حل محور کوتاه مدت سوء مصرف مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۱۴۷
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانمندسازی خانواده با درمان راه حل محور کوتاه مدت بر ابرازگری هیجانی و پریشانی روانشناختی در نوجوانان دارای والدین مبتلا به سوء مصرف مواد بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل و پیگیری بود و جامعه آماری آن را نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد شهر تبریز که در پاییز 1400 جهت ترک اعتیاد به مراکز ترک اعتیاد دارویی شهر تبریز مراجعه کرده بودند تشکیل داده بود که از بین آنها 30 نفر به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) کینگ و ایمونز (1990) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) لاویبوند و لاویبوند (1995) گردآوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که توانمندسازی خانواده بر ابرازگری هیجانی و افسردگی، اضطراب و استرس نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد اثربخش بوده (01/0>P) و این اثربخشی در پیگیری سه ماهه پایدار است (01/0>P). با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که توانمندسازی خانواده با درمان راه حل محور کوتاه مدت جزو درمان های اثربخش بر ابرازگری هیجانی و آسیب های روانی نوجوانان است.
۱۲.

نقش تعیین کننده تاب آوری و بهزیستی روانشناختی در پیش بینی تنیدگی بیماران مبتلا به کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنیدگی ناشی از کرونا تاب آوری بهزیستی روانی کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۰۵
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی تنیدگی ناشی از کرونا بر اساس تاب آوری و بهزیستی روانی در بین بیماران مبتلا به کووید-19 شهر کرمانشاه بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع روش تحقیق توصیفی –همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به کووید-19 که از ابتدای بهمن 1399 تا پایان فروردین1400 به بیمارستان مراجعه نمودند. حجم نمونه 150 نفر بود که با توجه به معیارهای ورود به شیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس استرس کرونا (Css، سلیمی و همکاران، 1399)، مقیاس تاب آوری (CD-RISC، کونور و دیویدسون ،۲۰۰۳) و پرسشنامه بهزیستی روانی (ریف، 1989) بود. جهت بررسی فرضیه های پژوهش از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایچ پژوهش نشان داد که کاهش میزان تاب آوری و کاهش بهزیستی روانی در بین بیماران مبتلا به کووید-19 می تواند افزایش تنیدگی در آنها را پیش بینی کند. در نتیجه با افزایش میزان تاب آوری و بهزیستی روانی می توان کاهش تنیدگی را در بیماران پیش بینی کرد و پیشنهاد می شود در مراکز درمانی آموزشهای مناسبی در زمینه افزایش تاب آوری و بهزیستی روانی صورت پذیرد تا میزان تنیدگی ناشی از بیماری کاهش پیدا کند.
۱۳.

اثربخشی رفتار درمانی عقلانی_هیجانی (REBT) بر تکانشگری، عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده با مشکلات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکانشگری دشواری در تنظیم هیجان رویکرد REBT عدم تحمل بلاتکلیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۱۴۷
هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی رفتار درمانی عقلانی_هیجانی (REBT) بر تکانشگری، عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده با مشکلات زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر تهران مناطق 10 و 11 در 6 ماهه دوم سال 1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای اندازه گیری مقیاس تکانشگری (BIS-11) (بارت و همکاران، 2004)، مقیاس تحمل نکردن بلاتکلیفی (IUS) (فریستون و همکاران، 1994) و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان (DERS) (گراتز و روئمر، 2004) بودند. گروه ازمایش درمان REBT را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای دو بار بار دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که مشاوره گروهی با رویکرد REBT بر کاهش نشانه های تکانشگری، عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان تأثیر داشته است (05/0 P<). با توجه به اثربخشی رفتاردرمانی عقلانی-هیجانی بر نشانه های تکانشگری، عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان اجرای کارگاه های آموزشی مبتنی بر این مفاهیم در مراکز مشاوره خانواده توصیه می شود.
۱۴.

پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم شناختی هیجان سبک های دلبستگی شفقت به خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۱۶۴
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای شفقت به خود بود. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد در بازه سنی 18 تا 64 سال در سال 1400 در شهر تهران بود. تعداد 412 شرکت کننده به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ – short، گارنفسکی، کرایج و اسپینهوون، 2002)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (RAAS، کولینز و رید، 1990) و مقیاس شفقت به خود (SCS، نف، 2003) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS 23و AMOS 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد مدل فرضی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. اثر غیرمستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر تنظیم شناختی هیجان سازش یافته از طریق شفقت به خود معنا دار بود (05/0p < ). همچنین اثر غیرمستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر تنظیم شناختی هیجان سازش نایافته نیز از طریق شفقت به خود معنا دار بود (05/0p <). علاوه بر این اثر غیر مستقیم سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی بر راهبرد های تنظیم شناختی هیجان از طریق شفقت به خود معنادار نبود (05/0p > ). بر اساس نتایج شفقت به خود می تواند در رابطه بین سبک های دلبستگی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نقش واسطه ای ایفا کند.
۱۵.

مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان و ایمن سازی در مقابل استرس بر سرمایه روانشناختی زنان زندانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه روان شناختی مدیریت هیجانات ایمن سازی استرس زنان زندانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۶۷
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان و ایمن سازی در مقابل استرس بر سرمایه روانشناختی زنان زندانی شهرستان تبریز بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را زنان زندانی در ندامتگاه مرکزی استان آذربایجان شرقی در سال 1398 به تعداد 654 نفر تشکیل دادند. از بین آن ها 60 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در یک گروه گواه و دو گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب آموزش راهبردهای مدیریت هیجانات (8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته دو جلسه) و ایمن سازی در برابر استرس (8 جلسه 90 دقیقه ای و هر هفته دو جلسه) دریافت کردند و گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS21 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای مدیریت هیجانات و ایمن سازی در برابر استرس به طور معناداری باعث افزایش سرمایه روانشناختی شده است (01/0>P). نتایج نشان داد آموزش ایمن سازی در مقابل استرس اثربخشی بیشتری نسبت به راهبردهای مدیریت هیجانات بر سرمایه روانشناختی دارد (001/0>P). با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان از آموزش ایمن سازی در برابر استرس جهت افزایش سرمایه روانشناختی به طور مؤثرتری نسبت به راهبردهای مدیریت هیجانات در زنان زندانی استفاده کرد.
۱۶.

اثربخشی تئاتر درمانی بر حساسیت اضطرابی، تنظیم هیجان و اضطراب تعامل اجتماعی بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب تعامل اجتماعی حساسیت اضطرابی تنظیم هیجان تئاتر درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۲۲۳
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی تئاتر درمانی بر روی حساسیت اضطرابی، تنظیم هیجان و اضطراب تعامل اجتماعی بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه با دوره های پیگیری 2 ماهه و 6 ماهه بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان شهر تهران در سال 1398 و 1399 بود که از بین آن ها 40 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تخصیص یافتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب تعامل اجتماعی (SIAS) هیمبرگ و همکاران (1992)، مقیاس حساسیت اضطرابی-3 (ASI-3) تیلور و کاکس (1998) و پرسشنامه ی تنظیم هیجان (ERQ) گراس و جان (2003) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تئاتر درمانی منجر به بهبود معنادار تنظیم هیجان، اضطراب تعامل اجتماعی و حساسیت اضطرابی می شود (05/0P<) از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت از تئاتر درمانی می توان به عنوان رویکردی جذاب و عاری از عارضه برای بهبود مشکلات روانشناختی بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی استفاده کرد.
۱۷.

پایداری ازدواج بر اساس کیفیت رابطه والدین و دلبستگی: نقش میانجی خود شیفتگی، بیگانگی و تجربه مایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: از خودبیگانگی پایداری ازدواج تجربه مایی دلبستگی شخصیت خودشیفته کیفیت رابطه والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۲۳۴
این پژوهش با هدف بررسی مدل پایداری ازدواج بر اساس کیفیت رابطه والدین و دلبستگی با نقش میانجی خود شیفتگی، بیگانگی و تجربه مایی انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی–همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری دردسترس 325 نفر انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های شاخص عدم ثبات زناشویی(MII) ادواردز و همکاران (1987)، شخصیت خودشیفته(NPI-16) آمز و همکاران (2006)، اتحاد زناشویی(MAQ) چراغی و همکاران (1396)، کیفیت رابطه والدین(PRQS) آذرین و همکاران (1973) و خرده مقیاس های دلبستگی و از خودبیگانگی در پرسشنامه روابط موضوعی بل(BORRTI) (1995) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل مسیر و نرم افزارهای آماری spss 27 و Lisrel 8.8 انجام شد. در این مدل کیفیت رابطه والدین رابطه مستقم و معناداری با پایداری ازدواج داشت (01/0P<) و دلبستگی رابطه مستقم و معناداری با پایداری ازدواج نداشت (05/0< P)، همچنین کیفیت رابطه والدین و دلبستگی بصورت غیرمستقیم بواسطه از خودبیگانگی، تجربه مایی و خودشیفتگی قادر به پیش بینی پایداری ازدواج بود (05/0P<). یافته ها نشان دادند که مدل مفروض برازش مطلوبی دارد. بنابراین یافته های پژوهش مبنی بر ارتباط کیفیت رابطه والدین و دلبستگی با پایداری ازدواج بواسطه از خودبیگانگی، تجربه مایی و خودشیفتگی می باشد.
۱۸.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد بر کاهش علائم افراد دچار استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس پس از سانحه درمان شناختی-رفتاری حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۱
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد بر کاهش علائم افراد دچار استرس پس از سانحه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه مراجعه کننده به بیمارستانی ایثار شهر اردبیل در سال 1400 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و در سه گروه 15 نفری به صورت تصادفی جایگذاری شدند. یک گروه 8 جلسه 75 دقیقه ای مداخله ی حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد و گروه دیگر 8 جلسه 75 دقیقه ای درمان شناختی–رفتاری دریافت کردند. برای گردآوری داده ها از مقیاس اختلال استرس پس از ضربه ( (PCL، (ویدرز و همکاران، 1992) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS 22 و به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. یافته ها نشان داد هر دو درمان شناختی-رفتاری و حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد بر کاهش علائم افراد دچار استرس پس از سانحه تأثیر معناداری داشتند (01/0p<). نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که مداخله حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد تاثیر بیشتر بر کاهش علائم افراد دچار استرس پس از سانحه داشت (01/0p<). نتایج حاصله بر استفاده بیشتر از مداخله حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد برای علائم استرس پس از سانحه اشاره دارد.
۱۹.

مقایسه اثربخشی برنامه ارزیابی رفتاری مبتنی بر مدل دیسک ویلیام و آموزش تنظیم هیجان بر اضطراب تحصیلی نوجوانان با بیمار کرونایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب سلامت اضطراب تحصیلی مدل دیسک نوجوانان کووید- 19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۵۳
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه ارزیابی رفتاری مبتنی بر مدل دیسک ویلیام و آموزش تنظیم هیجان بر اضطراب تحصیلی نوجوانان همراه با بیمار کرونایی انجام پذیرفت. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل نوجوانان 13 تا 18 ساله ساکن شهرستان نقده که در بین اعضای خانواده خود فرد مبتلا به کووید 19 در سال 1400 داشتند، بود. حجم نمونه آماری، 60 نفر از جامعه آماری مذکور بود که به شیوه نمونه گیری در هدفمند گزینش و به صورت تصادفی در سه گروه مدل دیسک، گروه تنظیم هیجان و گروه گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب تحصیلی (AAS، آلپرت و هابر، 1960) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اضطراب تحصیلی در گروه های آزمایشی و گروه گواه تفاوت معنی داری به لحاظ آماری وجود دارد (001/0P<). همچنین نتایج نشان داد که مداخله مدل دیسک و آموزش تنظیم هیجان به یک میزان باعث کاهش اضطراب تحصیلی نوجوانان شده است (001/0P<). شواهد به دست آمده نشان می دهد که مداخله مدل دیسک و آموزش تنظیم هیجان در کاهش اضطراب تحصیلی نوجوانان با بیمار کووید 19مؤثر هستند.
۲۰.

اثربخشی خانواده درمانی ساختاری مینوچین بر اضطراب مزمن و تمایزیافتگی در مبتلایان به اختلالات روان تنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب مزمن اختلالات روان تنی تمایزیافتگی خانواده درمانی مینوچین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۷۸
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی خانواده درمانی ساختاری مینوچین بر اضطراب مزمن و تمایزیافتگی در مبتلایان به اختلالات روان تنی بود. پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به سه نوع اختلال روان تنی شامل میگرن، اختلال گوارشی و اختلالات قلبی عروقی مراجعه کننده به مراکز درمانی بیمارستان شریعتی تهران و مرکز قلب تهران، در سال 1399 تشکیل داد که از بین آن ها تعداد 30 نفر از افراد واجد ملاک های ورود و خروج از پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گمارده شدند. همه آن ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه های اضطراب (BAI) بک (1990) و فرم کوتاه تمایز خود (DSI-FH) اسکورون و فریدلندر (1998) را تکمیل کردند. گروه آزمایش تحت مداخله خانواده درمانی ساختاری مینوچین قرار گرفت. در نهایت پس از جمع آوری اطلاعات برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSSV19 استفاده شد. نتایج نشان داد در هر دو متغیر اضطراب و تمایزیافتگی و همه مؤلفه های آن ها بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0>P). به این معنی که مداخله خانواده درمانی ساختاری مینوچین باعث کاهش اضطراب و افزایش تمایزیافتگی گروه آزمایش شد. در نهایت می توان گفت روش خانواده درمانی ساختاری مینوچین یک روش مناسب برای درمان اضطراب مزمن و تمایزیافتگی بیماران روان تنی بوده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱