فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف پیش بینی رفتار مجرمانه براساس سوگیری های شناختی، بدتنظیمی هیجان و حمایت اجتماعی انجام شده است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را افرادی که به عنوان بزهکار در کانون اصلاح و تربیت تهران در سال 1402 تحت مراقبت و حمایت بودند تشکیل داد. تعداد120 نفر به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل چک لیست رفتار مجرمانه شریفی نیا(1389)، پرسشنامه حمایت اجتماعی واکس و همکاران(1986)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر(2004)، مقیاس ارزیابی سوگیری های شناختی داووس(۲۰۱۳) بودند که افراد نمونه آن ها را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سوگیری های شناختی و بدتنظیمی هیجان با رفتار مجرمانه رابطه مثبت و حمایت اجتماعی با رفتار مجرمانه رابطه منفی معناداری دارند. در مدل رگرسیون خطی، یافته ها نشان داد مولفه های سوگیری های شناختی، بدتنظیمی هیجان و حمایت اجتماعی به ترتیب می توانند 78.9، 12.8، 12.6 درصد از واریانس رفتار مجرمانه را به صورت معنادار پیش بینی کنند. علاوه بر این، یافته های پژوهش نشان داد که ترکیب متغیرهای پژوهش 71.9 درصد واریانس رفتار مجرمانه را تبیین می نمایند(0.05>P). نتیجه گیری: با توجه به اینکه افکار غیرمنطقی، بدتنظیمی هیجانات و کمبود حمایت اجتماعی در شکل گیری و بروز رفتار مجرمانه نقش قابل توجهی دارند کاربست مداخلات روان شناختی و اجرای قوانین بازدارنده در سطح جامعه می توانند از بروز رفتار مجرمانه جلوگیری نموده و سلامت روانشناختی نوجوانان را بهبود بخشند.
تاثیر آموزش نوجوان کامیاب بر خودشفقتی، هدفمندی، دیدگاه گیری و ارزش های فردی نوجوانان 15 تا 18 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تاثیر آموزش نوجوان کامیاب بر خود شفقتی، هدفمندی، دیدگاه گیری و ارزش های فردی نوجوانان 15 تا 18 ساله بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح دو گروه آزمایش و کنترل با پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری 45 روز بود و جامعه آماری شامل نوجوانان 15 تا 18 ساله شهر اصفهان در بهار 1402 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر از نوجوانان مراکز مشاوره تخصصی کودک و نوجوان با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج، مطالعه، انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 20 نفر)گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های خودشفقتی (نف، 2003)، هدف مندی (کرامبا و ماهولیک، 1969)، دیدگاه گیری اجتماعی (محققی، 1395) و ارزش های فردی (شوارتز و بردی، 2001) بود. همچنین گروه آزمایش طی 12 جلسه 60 دقیقه ای، آموزش نوجوان کامیاب هی، سیاروچی، سی هیز (2015) ترجمه معین و مظاهری (1400)، را دریافت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و از طریق نرم افزار آماری SPSS 23 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش نوجوان کامیاب بر خودشفقتی، هدفمندی، دیدگاه گیری و ارزش های فردی نوجوانان 15 تا 18 ساله موثر بوده است (05/0>p). بنابراین می توان چنین نتیجه گیری نمود که آموزش نوجوان کامیاب درمانی مناسب برای نوجوانان 15 تا 18 ساله است. از این رو پیشنهاد می گردد مشاوران و روان شناسان در حیطه نوجوان از این روش درمانی نوین استفاده نمایند.
اثربخشی برنامه آموزش جرأت ورزی قربانیان بر رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت نوجوانان قربانی قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
76 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی برنامه آموزش جرأت ورزی قربانیان بر رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت نوجوانان قربانی قلدری بود.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل نوجوانان 14 تا 17 ساله منطقه 17 مدارس دولتی شهر تهران بود. تعداد 40 نفر از نوجوانانی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند و نمره بالایی در پرسشنامه قربانی هارتر کسب کردند به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت والکر و همکاران (1987) بود که در سه مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه توسط هر دو گروه تکمیل شد. برنامه آموزش جرأت ورزی نوجوانان قربانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری اندازه گیری مکرر تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد آموزش جرأت ورزی به نوجوانان قربانی در متغیرهای خوشکوفایی و رشد معنوی (44/6=F و 003/0=P)، مسئولیت پذیری درباره سلامت (327=F و 002/0=P)، روابط بین فردی (47/4=F و 019/0=P)، مدیریت استرس (10/5=F و 009/0=P) و تغذیه (52/4=F و 022/0=P) تأثیر دارد. این در حالی بود که این میزان برای متغیر فعالیت بدنی (01/0=F و 988/0=P) اثربخش نبود.بحث و نتیجه گیری: در نهایت بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت آموزش جرأت ورزی قربانیان بر رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت نوجوانان 14 تا 17 ساله اثربخش بوده و می توان از این آموزش جهت ارتقای سلامت آن ها استفاده کرد و آگاهی والدین، معلمان، مدیران و سایر متخصصان از این آموزش ها می تواند کمک کننده باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ و سرسختی روانشناختی در دانشجویان دارای آشفتگی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
153 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ و سرسختی روانشناختی در دانشجویان دارای آشفتگی هیجانی بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال 1399-1400 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، درمان پذیرش و تعهد اجرا شد در حالیکه گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب مرگ (تمپلر، 1970) و پرسشنامه سرسختی روانشناختی (لانگ و گولت، 2003) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود اضطراب مرگ و سرسختی روانشناختی در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است (001/0P<). یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود اضطراب مرگ و سرسختی روانشناختی در دانشجویان دارای آشفتگی هیجانی از این مداخله استفاده نمایند.
تاثیر آموزش مشغولیت تحصیلی بر توان بخشودگی و افزایش جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
81 - 68
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مشغولیت تحصیلی بر توان بخشودگی و افزایش جهت گیری مثبت دانش آموزان دوره متوسطه انجام شد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و طرح تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختردوره متوسطه دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش، 30 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند(15 دانش آموز در گروه آزمایش و 15 دانش آموز در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله آموزش مشغولیت تحصیلی را طی دو ماه در 12 جلسه 75 دقیقه ای دریافت کرد. پرسشنامه های استفاده شده در این پژوهش شامل بخشودگی احتشام زاده و همکاران(1389)، جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه ابوالمعالی و احمدی(1396)بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش مشغولیت تحصیلی بر توان بخشودگی و افزایش جهت گیری مثبت دانش آموزان دوره متوسطه تاثیر معنادار دارد. بدین صورت که این مداخله توانسته به افزایش توان بخشودگی و جهت گیری مثبت دانش آموزان دوره متوسطه منجر شود؛ بنابراین می توان گفت آموزش مشغولیت تحصیلی با بهره گیری از فنونی مانند آشنایی با مفهوم بخشندگی، پذیرش هیجانات، رویارویی با هیجانات، مهارت مسوولیت پذیری فردی و جمعی و خودآگاهی می تواند روشی کارامد برای افزایش توان بخشودگی و جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه در دانش آموزان دوره
اثربخشی «درمان چندبعدی معنوی خداسو» بر انعطاف پذیری مقابله ای و نشانگان اختلالات روانی در کارکنان «هلال احمر» دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی «درمان چندبعدی معنوی خداسو» بر انعطاف پذیری مقابله ای و نشانگان اختلالات روانی در کارکنان «هلال احمر» دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه بود. روش این پژوهش از نوع «نیمه آزمایشی» با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمام کارکنان «هلال احمر» دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه در سال 1398 در شهر تهران بودند و از بین آنها با استفاده از «نمونه گیری هدفمند» 30 تن انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه شامل 15 تن) جایگزین شدند. سپس پرسشنامه های «انعطاف پذیری مقابله ای» بونانو، نول و هورنسیک (2011) و «فهرست وارسی علائم تجدیدنظرشده 90 سؤالی» (SCL-90) دروگاتیس (1994) توسط هر دو گروه تکمیل شد. پس از آن «درمان چندبعدی معنوی خداسو» بر روی گروه آزمایش اجرا شد، پس آزمون اجرا گردید و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و روش «تحلیل کوواریانس» تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند: «درمان چندبعدی معنوی خداسو» موجب افزایش انعطاف پذیری مقابله ای و کاهش نشانگان اختلالات روانی و زیرمقیاس های آنها می شود (001/0P=). بنابراین می توان گفت: «درمان چندبعدی معنوی خداسو» با تنظیم عمل انسان در ابعاد گوناگون و تعادل بخشی به آن، موجب افزایش انعطاف پذیری مقابله ای و کاهش اختلالات روانی می شود و در نتیجه افراد بر مشکلات زندگی که از دید فاعلی خارج از مهار است، غلبه می کنند.
مقایسه اثربخشی دو روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی بک بر پرخاشگری و بی مسئولیتی دانشجویان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جوانان اعم از دانشجو در هر جامعه ای سرمایه های فکری و معنوی آن جامعه محسوب می شوند و آینده سازان آن جامعه هستند، بنابراین این افراد هستند که باید در آینده مسئولیت های آن جامعه را بپذیرند. بررسی مسائل خاص جوانان، آموزش موفق و تامین سلامت جسمی و روانی آنان از مهمترین اهداف برنامه ریزان آموزشی دولت است؛ لذا هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی دو روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی بک بر پرخاشگری و بی مسئولیتی دانشجویان بود. روش بررسی: پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره و خدمات بهداشت روانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر در نیمسال دوم سال تحصیلی 98-1397 بود.. حجم نمونه به تعداد ۴۵ نفر دانشجو بود که به روش نمونه گیری هدفمند ازجامعه آماری انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه گمارده شدند. هر دوگروه آزمایشی به مدت ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای در معرض آموزش قرارگرفتند. . جهت جمع آوری داده از پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا ۲- فرم و جهت تجزیه و تحلیل از روش اندازه گیری مکرر ترکیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان نسبت به گروه درمان موجب بهبود معنادار پرخاشگری و بی مسئولیتی شده اند. همچنین نتایج نشان داد «درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد» بیشتر از «شناخت درمانی بک» بر متغیر «پرخاشگری» مؤثر می باشد اما این تفاوت معنادار نیست؛ درحالی که میزان تأثیر «شناخت درمانی بک» بیشتر از «درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد» بر متغیر «بی مسئولیتی» مؤثر می باشد، که این تفاوت معنادار نیست. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها نتیجه گرفته می شود که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند بر بهبود پرخاشگری دانشجویان و شناخت درمانی بک بر بهبود بی مسئولیتی آن ها مؤثر واقع شود.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و نشانگان تیپ شخصیتی نوع D در بیماران قلبی دارای ICD
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه بیماری های قلبی یکی از عوامل اصلی مرگ و میر در اکثر کشورهای جهان به شمار می رود. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و نشانگان تیپ شخصیتی نوع D در بیماران قلبی دارای ICD انجام شد. روش پژوهش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی 658 دانش آموز پسر متوسطه اول پایه نهم در 5 مدرسه دولتی شهر بابل در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 30 (9 متغیر مشاهده شده در مدل)، و با احتساب احتمال وجود پرسشنامه های ناقص 300 نفر به عنوان حجم نمونه به روش دردسترس انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به بازی های آنلاین وانگ و چانگ (2002)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و رایان (2000) و پرسشنامه کیفیت زندگی اسلامی نژاد محمدنامقی و همکاران (1394) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری مبتنی بر معادلات رگرسیون انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان (94/28=F، 05/0>P) و نشانگان تیپ شخصیتی نوع D (66/4=F، 05/0>P) در بیماران قلبی دارای ICD مؤثر است. این نتایج در پیگیری سه ماهه ماندگار بودند. نتیجه گیری: با توجه به بار اقتصادی، اجتماعی و روانی که بیماری قلبی بر افراد، خانواده ها و جامعه تحمیل می کند، نتایج این تحقیق می تواند برای بیماران قلبی، متخصصان سلامت و سلامت روان امیدوارکننده باشد.
اثر بخشی آموزش روان درمانی مثبت گرا بر کنترل فکر و سازگاری هیجانی دانش آموزان دختر 15- 17 ساله بهبود یافته از پاندمیک کرونا (COVID-19)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مداخلات روان پزشکی در هنگام شیوع بیماری های عفونی با میزان مر گ و میر بالا، ضروری است؛ لذا هدف ازانجام پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش روان در مانی مثبت گرا برکنترل فکروسازگاری هیجانی دانش آموزان دختر 15-17 ساله بهبود یافته ازنخستین اوج پاندمیک کرونا) (COVID-19درشهرستان زابل می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر ستان زابل بود و با استفاده ازروش نمونه گیری خوشه ای چند مر حله ای32نفردانش آموز بهبود یافته از نخستین اوج پاندمیک کرونا انتخاب ودر دو گروه آزمایش (16نفر)وگروه کنترل (16نفر)جایگزین تصادفی وگمارده شدند. پیش آزمون در تمام گروه ها اجرا وآموزشهای روان درمانی مثبتگراطی ده جلسه آموزش مجازی به افراد گروه آزمایش ارائه شد. پس آزمون از همه گروه ها به عمل آمد. در پیش آزمون وپس آزمون پرسشنامه های کنترل فکر ولز ودیویس ((TCQ، سازگاری هیجانی رابیو و همکاران (EAM) اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه تک متغیری و آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه چندمتغیری یا مانکووا استفاده شد. یافته ها: به طور کلی نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که آموزش روان درمانی مثبت گرا بر افزایش کنترل فکر دانش آموزان دختر 15-17 ساله بهبود یافته از نخستین اوج پاندمیک کرونا تأثیر نداشت. این آموزش برسازگاری هیجانی دانش آموزان تأثیر داشت. سازگاری هیجانی آزمودنی ها که باروش روان درمانی مثبت گرا آموزش دیدنددر مقایسه با گروه گواه به طور معناداری بهبود یافت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که روان درمانی مثبت گرا می تواند باعث ارتقای کنترل فکر و سازگاری هیجانی دانش آموزان شود فلذا پیشنهاد می شود از آن در مشاوره و درمان استفاده گردد.
بررسی و تعیین عوامل روان شناختی مؤثر بر عملکرد جنسی زنان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل متعددی در شکل دهی عملکرد جنسی نقش دارند که برخی از این عوامل موثر در مطالعات قبلی شناسایی شده اند. این پژوهش جهت بررسی عوامل دیگری که ممکن است در پژوهش های پیشین شناسایی نشده باشد انجام شد. در این راستا هدف از پژوهش حاضر بررسی و تعیین عوامل روان شناختی موثر بر عملکرد جنسی زنان بود. روش پژوهش: روش این مطالعه از نوع کیفی با رویکرد تفسیری و به روش تحلیل مضمون بود. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، داده های مطالعه حاضر با تعداد 13 نفر از زنان متاهل از فروردین تا خرداد 99 اشباع گردید. جهت جمع آوری اطلاعات روش مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل مضمون بررسی شد. یافته ها: نتایج پژوهش، طبقات "دانش جنسی" ، "نگرش جنسی" ، "خودابرازی جنسی"، "صمیمیت جنسی"، "احقاق جنسی" و "خودکارآمدی جنسی" را تبیین کردند. بحث و نتیجه گیری: بنظر می رسد زمانی که زنان در انجام فعالیت های جنسی برای خود حقوق مسلمی مانند مطالبه فعالیت جنسی مورد تمایل، پذیرش وجود صمیمت در روابط جنسی و ... قائل هستند، به یک ادراک مثبتی در مورد چگونگی فعالیت جنسی در روابط زناشویی دست می یابند که این امر خود می تواند به عملکرد جنسی مطلوب کمک نماید.
معادلات ساختاری رابطه بین نیازهای روانشناختی کارکنان زن و مرد با تجربه غرقه شدن در کار با میانجی گری تعهد سازمانی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هر سازمان دولتی و تجاری برای حفظ ارزشمندترین کارکنان خود به چالش کشیده خواهد شد. پژوهش حاضر با هدف معادلات ساختاری رابطه بین نیاز های روانشناختی کارکنان با تجربه غرقه شدن در کار با میانجی گری تعهد سازمانی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. کلیه کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 339 نفر از کارکنان به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها پرسشنامه تجربه غرقه شدن در کار (طلابیگی، 1393)، نیازهای روانشناختی (دسی و رایان، 2000) و پرسشنامه تعهدسازمانی (آلن و مایر، 1997) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS 24 و AMOS 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که بین نیاز های روانشناختی کارکنان با تجربه غرقه شدن در کار و تعهد سازمانی سازمان رابطه معناداری به صورت مثبت و مستقیم وجود دارد(05/0 ≥P). همچنین نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که تعهد سازمانی، رابطه بین نیاز های روانشناختی کارکنان با تجربه غرقه شدن در کار را میانجی گری می کند(05/0 ≥P).نتیجه گیری: توجه و تاکید به ارتقای تعهد سازمانی، می تواند به ایجاد تصویری واضح و روشن از نیروی انسانی موثر با نیازهای روانشناختی مناسب و تجربه غرقه شدن در کار کمک نماید.
اثربخشی طرح واره درمانی بر مدیریت حل تعارض زنان دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودکشی، از مهم ترین شاخص های بهداشت روانی یک جامعه محسوب می شود و عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی، روانی در بروز آن دخیل هستند. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رویکرد طرح واره درمانی بر مدیریت حل تعارض در زنان دارای افکار خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان خورشید اصفهان انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای افکار خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان خورشید در شهر اصفهان بود. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شد و 30 زن دارای افکار خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان خورشید اصفهان در سال 1400 انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار سنجش شامل پرسشنامه سبک مدیریت تعارض بود. گروه آزمایش در هشت جلسه به صورت هفته ای دو بار بسته آموزشی طرح واره درمانی را دریافت کردند. طول مدت جلسات 90 دقیقه بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دهنده آن بود که رویکرد طرح واره درمانی بر مدیریت تعارض زنان دارای افکار خودکشی اثربخش بوده است و این رویکرد درمانی توانسته است، ابعاد حل تعارض شامل کنترل، راه حل مداری و عدم رویارویی را در زنان دارای افکار خودکشی در مرحله پس آزمون بهبود بخشد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که رویکرد طرح واره درمانی بر بهبود ارتباطات و مدیریت صحیح شیوه های حل تعارض در زنان دارای افکار خودکشی مؤثر بود؛ درنتیجه با برگزاری جلسات گروهی طرح واره درمانی برای این زنان تا حدودی از این آسیب اجتماعی جلوگیری می شود.
آزمون برازندگی مدلی در رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی، اهداف پیشرفت 2×3 و انگیزش درونی- بیرونی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
152 - 180
حوزههای تخصصی:
این مطالعه باهدف بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم بین خودکارآمدی تحصیلی، اهداف پیشرفت 2×3 و انگیزش درونی- بیرونی دانش آموزان متوسطه دوم شهر انار انجام گرفت. این مطالعه از نوع همبستگی است و 270 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به سؤالات مقیاس انگیزش پیشرفت Vallerand و همکاران (1992)، خرده مقیاس خودکارآمدی تحصیلی، پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (MSLQ) Pintrich & Degroot (1990) و پرسشنامه اهداف پیشرفت 2×3 Elliot و همکاران (2011) پاسخ دادند، داده ها نیز با استفاده از روش تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج نشان داد اثر مستقیم خودکارآمدی تحصیلی بر اهداف تکلیف-گرایش، تکلیف-اجتناب، خود-گرایش، خود-اجتناب، دیگری-گرایش، دیگری-اجتناب، انگیزش درونی و بیرونی معنی دار است. نتایج دیگر نشان داد اثر مستقیم اهداف تکلیف-گرایش، خود-گرایش، خود-اجتناب و دیگری-اجتناب بر انگیزش درونی معنی دار اما اثر مستقیم اهداف تکلیف-اجتناب و دیگری-گرایش معنی دار نبود. اثر مستقیم اهداف خود-اجتناب بر انگیزش بیرونی معنی دار اما اثر مستقیم اهداف تکلیف-گرایش، تکلیف-اجتناب، دیگری-گرایش، دیگری-اجتناب و خود-گرایش معنی دار نبود. نتایج واسطه ای نیز نشان داد اهداف تکلیف-گرایش، اهداف خود-گرایش و خود-اجتناب نقش واسطه ای معنی دار در رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش درونی دارند، همچنین اهداف خود-اجتناب نقش واسطه ای معنی دار در رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش بیرونی داشتند. این نتایج نشان داد نوع اهداف پیشرفتی که یادگیرندگان اقتباس می کنند، می تواند بر رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و نوع انگیزش یادگیرنده به خصوص انگیزش درونی اثرگذار باشد.
طراحی و آزمون مدل علّی رابطه بین هویت اخلاقی و قلدری با میانجی گری عدم التزام اخلاقی در نوجوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناسایی عوامل دخیل در ارتکاب قلدری نوجوانان، به ویژه سازوکارهای اخلاقی، برای هدایت تحقیقات، سیاست گذاری و کاربرد عملی در جهت پیشگیری و کاهش رفتار قلدری نوجوانان حائز اهمیت است. بنابراین، بر اساس مدل شناختی- اجتماعی هویت اخلاقی و نظریه شناختی- اجتماعی عاملیت اخلاقی، مطالعه حاضر به بررسی رابطه بین هویت اخلاقی و قلدری نوجوانان ایرانی و نقش میانجی گری عدم التزام اخلاقی در این رابطه پرداخته است.
روش: شرکت کنندگان متشکل از 392 دانش آموز (217 پسر و 175 دختر) دوره متوسطه دوم شهرستان کوهدشت با دامنه سنی 15 تا 18 سال (44/16 = میانگین و 72/0= انحراف استاندارد) بودند. آن ها با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و ابزار روابط نوجوانان همسال پرادا (2000)، مقیاس هویت اخلاقی آکوینو و رید (2002) و مقیاس سازوکارهای عدم التزام اخلاقی بندورا (1996) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل عامل تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد، هویت اخلاقی به طور منفی و معنی دار قلدری (37/0- = β) و عدم التزام اخلاقی (27/0- = β) را پیش بینی می کند. همچنین، عدم التزام اخلاقی نقش مثبت و معنی داری در پیش بینی قلدری داشت (23/0 = β). افزون بر این، نتایج حاصل از مدل یابی معادله ساختاری حاکی از آن بود که عدم التزام اخلاقی به طور معنی داری رابطه بین هویت اخلاقی و قلدری را میانجی گری می کند (051/0- = β).
نتیجه گیری: در مجموع، این یافته ها نقش هویت اخلاقی و عدم التزام اخلاقی را در رفتار قلدری نوجوانان برجسته می کند. مفاهیم نظری و عملی این یافته ها و جهت گیری ها برای تحقیقات آینده مورد بحث قرار گرفته است.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس انواع پورنوگرافی در جامعه ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع روان سنجی است که با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس انواع پورنوگرافی در میان جمعیت عمومی انجام شد. مواد و روش ها مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی است. از میان جمعیت عمومی 500 نفر (318 نفر مرد و 182 نفر زن با میانگین سنی 5/07± 23/55 سال) به صورت دردسترس و در فضای مجازی انتخاب شدند و به مقیاس های انواع پورنوگرافی و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها بااستفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 و لیزرل نسخه 8/8 از طریق روش لاوشه، تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی، ضریب همبستگی پیرسون، آلفای کرونباخ و امگا انجام شد. یافته ها یافته های این مطالعه نشان داد این ابزار روایی محتوایی مطلوبی دارد. مدل اولیه سه عاملی ابزار از طریق تحلیل عاملی تأییدی تأیید نشد. به جای آن، تحلیل عاملی اکتشافی به ارائه مدل بازنگری شده ای با 7 عامل منجر شد. آلفای کرونباخ و امگا این مقیاس به ترتیب 0/87 و 0/86 به دست آمد. بررسی روایی هم زمان این مقیاس نیز از طریق همبستگی با مقیاس مصرف مشکل ساز پورنوگرافی نشان داد این مقیاس با اکثر خرده مقیاس های مصرف مشکل ساز پورنوگرافی همبستگی مثبت دارد. نتیجه گیری براساس نتایج این مطالعه، می توان نتیجه گرفت که نسخه فارسی مقیاس انواع پورنوگرافی برای سنجش انواع پورنوگرافی در نمونه ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است و ابزار مناسبی برای استفاده در پژوهش های مرتبط با پورنوگرافی است.
مدل یابی ساختاری عملکرد جنسی در زنان زیر سن یائسگی بر اساس طرحواره های جنسی با نقش میانجی گر اضطراب حالت- صفت و عزت نفس جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۹۵۰-۱۹۲۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: عملکرد جنسی بر اساس طرحواره های جنسی یکی از جنبه های مهم در سلامت فردی است. اما در تمامی پژوهش های بررسی شده، نقش اضطراب حالت-صفت و عزت نفس جنسی به عنوان متغیرهای میانجی گر در نظر گرفته نشده است و همچنین توجه به اضطراب و عزت نفس منفی جنسی بر روابط جنسی در جامعه پژوهش مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل معادلات ساختاری عملکرد جنسی زنان زیر سن یائسگی بر اساس طرحواره های جنسی با نقش میانجی گر اضطراب حالت-صفت و عزت نفس جنسی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جهت تعیین نمونه 350 نفر از زنان با سن زیر یائسگی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان رودسر در سال 1401 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (1997)، طرحواره جنسی زنان اندرسن و سیرانووسکی (1994)، اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگر (1970) و عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز (1996) بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش همبستگی زوجی متغیرها و تحلیل مسیر، برای الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج شاخص های برازش، مدل ساختاری پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود. تحلیل روابط مستقیم نیز نشان داد بین عملکرد جنسی با طرحواره های جنسی صریح/راحت (0/016P=، 0/139 =β) و پرشور/رمانتیک (0/001P=، 0/181 =β) رابطه مستقیم، بین طرحواره جنسی خجالتی/محتاط و عملکرد جنسی، رابطه معکوس (0/049 P=، 0/102- =β)، بین عزت نفس جنسی و عملکرد جنسی، رابطه مستقیم (0/001 P<، 0/321 =β) و بین اضطراب صفت و عملکرد جنسی، رابطه معکوس (0/001 P<، 0/202- β=) وجود دارد. نتیجه گیری: بنابراین برای کاهش اختلالات عملکرد جنسی باید از مداخله هایی که زنان را در راستای شناخت، بینش و تغییر نگرش درباره افکار، احساسات و هیجانات خود درباره رابطه جنسی هدایت می کنند، استفاده شود. افزایش گستره چنین پژوهش هایی می تواند در پیشگیری از مشکلات جنسی زنان مؤثر باشد.
مدل ساختاری رابطه تصویر بدن بر اساس ویژگی های شخصیت با میانجی گری استرس ادراک شده در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: آرتریت روماتوئید یک اختلال خودایمنی است که مفاصل را تخریب کرده و منجر به مشکلات عمده جسمانی و روانی می شود. باتوجه به تعامل بالایی که تصویر بدن، ویژگی های شخصیت و استرس ادراک شده با عوارض ناشی از آرتریت روماتوئید دارند، بررسی نقش هم زمان آن ها در یک مدل ساختاری ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت بررسی اثر ویژگی های شخصیت بر تصویر بدن با میانجی گری استرس ادراک شده در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید بود. روش: با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ۳۵۰ نفر از افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعه کننده به مراکز روماتولوژی بیمارستان های شهر تهران با درنظرگرفتن ملاک های ورود و خروج از پژوهش به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه های تصویر بدن (کش، ۱۹۹۰)، شخصیت نئو (کاستا و مک کری، ۱۹۸۵) و استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، ۱۹۸۳) صورت گرفت. محاسبات تحلیل داده های توصیفی، بررسی فرضیه ها با روش معادلات ساختاری با رویکرد تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روان نژندی (0/311-) و استرس ادراک شده (0/453-) تأثیر منفی معنی دار و انعطاف پذیری 0/355 و دل پذیر بودن (0/272) تأثیر مثبت معناداری بر تصویر بدن دارند. برون گرایی دارای اثر مثبت (0/321) و مسئولیت پذیری و انعطاف پذیری دارای اثرات منفی (0/251-) و (0/276-) بر استرس ادراک شده می باشند. با وارد کردن استرس ادراک شده به مدل، تأثیر غیرمستقیم برون گرایی، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری بر تصویر بدن به ترتیب 0/1454-، 0/1251و 0/1137 شد (0/001P<). نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها، مشخص گردید که مدل نهایی از برازش مطلوبی برخوردار است به طوری که ویژگی های شخصیت و استرس ادراک شده پیش بینی کننده قوی تغییرات تصویر بدن در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید می باشند. بنابراین باتوجه به نقش متغیرهای روانشناختی در تصویر بدن افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید جهت بهبود تصویر بدن در این افراد می توان به درمان های مکمل که عوامل شناختی، هیجانی و رفتاری را نیز مورد توجه قرار می دهند، توجه شود.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر بهبود و پیشگیری از عود افراد دارای سوء مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (فروردین) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
۲۰۲-۱۸۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از درمان های مؤثر برای بهبود افراد دارای سوء مصرف مواد مخدر، درمان آموزش مهارت های زندگی است. مطالعات کمی در مورد تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر بهبود و پیشگیری از عود افراد دارای سوء مصرف مواد مخدر وجود دارد. هدف: هدف از این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر بهبود و پیشگیری از عود افراد دارای سوء مصرف مواد مخدر بود روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح (پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه افراد دارای سوء مصرف مواد مخدر در مراکز ترک اعتیاد (درمان نگهدارنده با متادون MMT) که در سال 1396 تا 1398 در شهر کرمانشاه در حال درمان بودند تشکیل داد. نمونه پژوهش شامل 60 نفر (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) که به روش در دسترس به صورت چند مرحله ای و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند بودند. گروه آزمایش 7 جلسه 90 دقیقه ای در معرض متغیر مستقل (مهارت های زندگی) قرار گرفتند سپس از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و یک ماه بعد نیز پیگیری انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار 21SPSS- و تحلیل کواریانس چندمتغیری (مانکوا) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده برای متغیرهای پیشگیری از عود و بهبودی افراد در سطح 0/001 ≥P معنی دار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت آموزش مهارت های زندگی بر متغیر پیشگیری از عود و بهبودی افراد دارای سوء مصرف مواد مخدر مؤثر است و از این نوع درمان برای بهبود افراد دارای سوء مصرف مواد مخدر می توان بهره برد.
الگوی خود-دیگری در بستر روایت زندگی زنان با رگه اختلال شخصیت مرزی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
۳۴۲-۳۲۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: روابط آشفته از مشکلات اساسی افراد با رگه اختلال شخصیت مرزی می باشد. رابطه نامطلوب والد-کودک منجر به فقدان حس ثبات، تمایز و آشفتگی خود-دیگری می شود. اگرچه، سال هاست آشفتگی خود-دیگری به عنوان یکی از معیارهای تشخیصی اختلال شخصیت مرزی درنظرگرفته شده، اما نسبت به سایر جنبه های این اختلال نادیده گرفته شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر دستیابی به الگوی خود-دیگری در زنان با رگه اختلال شخصیت مرزی بود. روش: پژوهش حاضر، پژوهشی بنیادی با رویکرد آمیخته بود که از روش های کیفی و کمی به فراخور نیاز پژوهشی استفاده شد. جامعه آماری شامل زنان با رگه اختلال شخصیت مرزی، بعلاوه متخصصان روانشناسی و روان پزشکی مشهد و تهران در سال 1400 بود. پانزده زن با رگه اختلال شخصیت مرزی با استفاده از نمونه گیری در دسترس و پرسشنامه شخصیت مرزی لیشنریگ (1999) از بیمارستان ابن سینا مشهد انتخاب شدند. داده ها در قسمت کیفی با استفاده از پرسشنامه شخصیت مرزی لیشنرینگ و مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی با پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد و سپس با استفاده از تحلیل محتوا و تحلیل عاملی تأییدی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد «مدل خود در روابط» شامل مؤلفه های «رابطه با والدین»، «رابطه با جنس مخالف» و «روابط ناموفق» می باشد. تحلیل عاملی مرتبه دوم نیز نشان داد «رابطه با والدین» بیشترین سهم را در مدل دارد. نتیجه گیری: آشفتگی خود-دیگری در زنان با رگه اختلال شخصیت مرزی، اساسی و منتج از روابط بی ثبات اولیه با والدین می باشد. بنابراین در درمان افراد با رگه اختلال شخصیت مرزی از نتایج پژوهش حاضر می توان استفاده نمود.
نقش میانجی گر استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های وسواس فکری - عملی رابطه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۴۳۸-۴۲۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای یکی از تظاهرات ناتوان کننده اختلال های طیف وسواس فکری - عملی است که شامل افکار، تردیدها و اعمال وسواسی است که بر رابطه و ویژگی های شریک زندگی فرد متمرکز است. با وجود توجه روزافزون به اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای، پژوهش های زیادی در مورد عوامل زمینه ای، شناختی و شخصیتی نشانه های این اختلال انجام نشده است. هدف: هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی گر استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های وسواس فکری - عملی رابطه ای بود. روش: طرح این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. تعداد 430 نفر (324 زن، 106 مرد) با روش نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان دانشکده های دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1402-1401 در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه وسواس فکری - عملی رابطه ای (دورون و همکاران، 2014)، مقیاس استحکام من (بشارت، 1395) و مقیاس کمال گرایی چندبعدی تهران (بشارت، 1386) بودند. داده های پژوهش توسط ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS28 و AMOS28 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر مدل فرضی میانجی، برازش خوبی با داده های پژوهش نشان داد، 1 CFI=، 1TLI= و 0/001 RMSEA=. همچنین همبستگی مثبت معناداری بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای (0/01 p<) و همبستگی منفی معناداری بین استحکام من و وسواس فکری - عملی رابطه ای بود (0/01 p<). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن است که ابعاد کمال گرایی و استحکام من، شدت نشانه های اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای را پیش بینی می کنند. همچنین استحکام من، میانجی ارتباط بین ابعاد کمال گرایی و شدت نشانه های اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای است. در نتیجه در نظر گرفتن این متغیرها در فرآیندهای پیشگیری، تشخیص و درمان اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای دارای اهمیت است.