مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آموزش سنتی
حوزه های تخصصی:
تغییرات شتابان و تحولات سریع جوامع با بهره جستن از تکنولوژی نوین مبتنی بر اطلاعات در هزاره سوم و نقش حساس، کلیدی و محوری سازمانه ای آموزشی در انتقال اطلاعات و تلاش برای دستیابی به توسعه و پیشرفت علمی تامل و تفکر در خصوص نظام های مدیریتی حاکم بر سازمانه ای آموزشی به خصوص دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی را می طلبد. به همین منظور و با هدف شناخت تاثیر نظام های آموزشی بر ساختار سازمانی و مدیریت دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی موجود در کشور و در نهایت تاثیر فرآیند یاددهی یادگیری بر مدیریت و ساختار آموزشی سازمانه ای آموزشی، تحقیقی تحت عنوان بررسی نظام مدیریتی دانشگاه پیام نور (با نظام آموزش باز و از راه دور) و تفاوت آن با دانشگاه های سنتی (مرسوم) انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه، متشکل از دانشگاه پیام نور (تنها دانشگاه آموزش از راه دور ایران) و کلیه دانشگاه های به عنوان دانشگاه های مرسوم در نظر گرفته شد.نمونه آماری مورد مطالعه، متشکل از کلیه واحدها و دانشکده های دانشگاه تهران، 5 منطقه و 20 مرکز از بین مناطق و مراکز دانشگاه پیام نور 1 و 5 منطقه و 20 واحد از دانشگاه آزاد اسلامی در سراسر کشور بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون کروسکال و الیس و مجذور کای (x2) استخراج و تجزیه و تحلیل شد. برخی از نتایج به دست آمده نشان داد که: نظام مدیریتی دانشگاه پیام نور تحت تاثیر نظام آموزشی آن می باشد و فرآیند یاددهی یادگیری در ساختار سازمانی دانشگاه ها تاثیر می گذارد.ساختار سازمانی دانشگاه های مرسوم بیشتر به سمت ساختار مکانیکی و ساختار دانشگاه پیام نور به سمت ارگانیکی بودن تمایل دارد و ساختاری انعطاف پذیرتر از دانشگاه های مرسوم دارد. فرآیند یاددهی یادگیری در دانشگاه پیام نور به وسیله سازمان طراحی و اجرا می شود؛ ولی در دانشگاه های مرسوم به عهده استاد می باشد و ...
مقایسه سطح دانش، نگرش و مهارت دانشجویان سال آخر دوره کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات بهره مند از آموزش مجازی و سنتی در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه سطح دانش، نگرش و مهارت دانشجویان سال آخر دوره کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات بهره مند از آموزش مجازی و سنتی در دانشگاه آزاد اسلامی، انجام شده است. این پژوهش از لحاظ ماهیت و هدف از نوع تحقیق کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد و جامعه آماری 101 نفری آن شامل 63 نفر دانشجوی نظام آموزش مجازی (درحال تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد الکترونیکی) و 38 نفر دانشجوی نظام آموزش سنتی (در حال تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات) می باشند که به دلیل محدود بودن جامعه آماری عمل نمونه گیری انجام نشده است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. ضریب پایایی پرسشنامه 0.91 برآورد شده است. داده های آماری با استفاده از آزمون t و «من ویتنی» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین سطح دانش، نگرش و مهارت دانشجویان بهره مند از آموزش مجازی و سنتی در دانشگاه آزاد اسلامی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
مقایسه نتایج آموزش هنر(نقاشی) با رویکرد انسان گرایی و رویکرد رفتارگرایی (روش سنتی) در مدارس ابتدایی شهرتهران
حوزه های تخصصی:
هدف:این پژوهش به منظور مقایسه نتایج روش های آموزش هنر(نقاشی) در مدرسه مشارکتی به عنوان نمونه ای از روش آموزش انسان گرایی و مدرسه غیر انتفاعی پیشاهنگ به عنوان نمونه ای از روش آموزش رفتارگرایی (سنتی) در تهران صورت گرفته است.
روش:پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی ازنوع علّی مقایسه ای با پس آزمون است. با روش نمونه گیری در دسترس کلیه دانش آموزان دو مدرسه فوق شامل کلاسهای اول تا پنجم درمجموع 129 نفرانتخاب شده اند.در پایان سال تحصیلی از کلیه دانش آموزان دو مدرسه پس آزمون (امتحان نقاشی) بعمل آمد. سپس برگه های نقاشی جمع آوری شده را بدون آگاهی داوران از روش آموزش آنها ، دراختیار سه نفر از اساتید نقاشی بعنوان داوران آثارهنری گذاشته و از آنان خواسته شد براساس ملاک های ارزیابی کیفیت نقاشی به هر نقاشی نمره ای ازصفر تا بیست اختصاص دهند.معدل سه نمره بدست آمده برای هر نقاشی بعنوان شاخص کیفیت نقاشی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفت.
یافته ها:نتایج حاصل از جداول و نمودارهای آماری حاکی از آن است که تفاوت محسوس و معنی داری بین روش آموزش انسان گرایانه و روش آموزش رفتارگرایانه (سنتی) وجود دارد بعبارت دیگر ، این نتایج نشان داد که روش انسان گرایانه تاثیر بیشتری نسبت به روش رفتارگرایانه در بهبود عملکرد نقاشی دانش آموزان داشته است.
بحث و نتیجه گیری:تبیین یافته های پژوهش حاضر نیاز به تامل و تعمق بیشتری دارد اما چنین به نظر می رسد که اگر آموزشهای هنری با روش انسان گرایی را جایگزین روشهای متداول رفتارگرایی کنیم موجب بروز نشانه های مثبت آن در نگرش دانش آموزان به موضوعات هنری خواهد شد و همچنین افزایش خلاقیت دانش آموزان نه تنها در هنر بلکه در سایر جنبه های زندگی در حال وآینده را مهیا خواهد کرد.
مقایسه اثر آموزش تلفیقی با آموزش سنتی بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور مقایسه اثر آموزش تلفیقی با آموزش سنتی بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان پایه سوم دوره راهنمایی شهرستان قدس انجام گرفت. روش تحقیق نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری، شامل دانش آموزان پایه سوم راهنمایی شهرستان قدس که در سال ۱۳۹۱ مشغول به تحصیل بودند، می باشد. به منظور انتخاب نمونه آماری، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. بدین ترتیب، یکی از مدارس شهرستان قدس که مجهز به امکانات لازم جهت اجرای آموزش تلفیقی بود انتخاب، و از میان کلاس های پایه سوم، دو کلاس به عنوان گروه های آزمایش و شاهد انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا و شادکامی آکسفورد بود. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد، سپس یک نیمسال تحصیلی گروه آزمایش با روش آموزش تلفیقی و گروه شاهد با روش سنتی آموزش دیدند. پس از پایان نیمسال، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، آموزش تلفیقی در مقایسه با روش سنتی تأثیر بیشتری بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان دارد.
مقایسه تاثیر آموزش الکترونیکی و آموزش سنتی بر روی یادگیری شناختی (مطالعه موردی: دانشجویان درس فیزیک مقطع کارشناسی دانشگاه کاشان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش الکترونیکی بر یادگیری شناختی (در سطوح مختلف) و مقایسه آن با آموزش سنتی در درس فیزیک یک دانشجویان دانشگاه کاشان است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش نیمه آزمایشی و طرح تحقیق، دو گروه با پیش آزمون و پس آزمون است. برای انجام این تحقیق نمونه ای به حجم 61 نفر، برابر تعداد کل افراد جامعه انتخاب شد. برای سنجش میزان یادگیری دانشجویان، آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته با قابلیت اعتماد 81/0، در دو نوبت قبل و پس از آموزش اجرا شد. برای تحلیل داده ها از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که آموزش الکترونیکی در افزایش یادگیریِ شناختی موثر بود. همچنین نتایج نشان داد که آموزش الکترونیکی در افزایش یادگیری شناختی در سطح دانش، فهمیدن و کاربستن موثر بوده، اما این روش آموزشی در افزایش یادگیری شناختی در سطح تحلیل، ترکیب و ارزشیابی تاثیری نداشت.
بررسی اثربخشی آموزش سنتی در مقایسه با آموزش مجازی در یادگیری درس ارزیابی سلامت جنین در دانشجویان مامایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آموزش مجازی از جمله روش های نوین و فعال برای ارتقای کیفیت آموزشی است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش سنتی در مقایسه با آموزش مجازی در یادگیری درس ارزیابی سلامت جنین در دانشجویان مامایی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام گرفت.
روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی میدانی است که بر روی 44 نفر انجام شد. دانشجویان به روش سرشماری در دو گروه آموزش سنتی (۲۲ نفر) و آموزش مجازی (22 نفر) قرار گرفتند. پیش آزمون و پس آزمون برای هرگروه قبل و بعد از آموزش انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی، تی زوجی و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: اختلاف آماری معنی داری در میانگین نمرات کل، قبل از آموزش بین گروه آموزش مجازی و سنتی دیده نشد، ولی در هر دو گروه آموزش، افزایش میانگین نمره قبل و بعد از آموزش مشاهده شد. طبق آزمون قبل و بعد، هر دو روش آموزش مجازی و سنتی در ارتقای میزان یادگیری دانشجویان مؤثر بودند.
نتیجه گیری: آموزش مجازی می تواند همانند روش های آموزش سنتی به نحو مؤثری جهت ارائه برنامه های آموزشی دانشجویان به کار رود. با عنایت به مزایای فراوان آموزش الکترونیکی، بکارگیری آن در برنامه های آتی آموزشی توصیه می شود.
بررسی تأثیر آموزش به کمک رایانه (CAI) در مقایسه با روش آموزش سنتی بر یادگیری زبان انگلیسی سال دوم دبیرستان های دخترانه ناحیه 1 تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد صحیح فناوری های جدید مثل رایانه و تجهیزات وابسته به آن، به خصوص چند رسانه ای ها، در آموزش و یادگیری اهمیت بسزایی دارد و به بهبود فرایند یاددهی و یادگیری کمک می کند. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش به کمک رایانه (CAI) در مقایسه با آموزش سنتی بر یادگیری زبان انگلیسی سال دوم دبیرستان ها می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان های دخترانه ناحیه یک تبریز که در سال تحصیلی 92-1391 مشغول تحصیل بودند و تعداد آنها 489 نفر بود. حجم نمونه برای هر گروه 22 نفر (گروه آزمایش و گروه کنترل) که به روش نمونه گیری تصادفی از بین کلاس های دوم دبیرستان ها انتخاب شد. در پژوهش حاضر روش تحقیق، نیمه آزمایشی می باشد. به منظور گردآوری داده ها از آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته به صورت پیش آزمون و پس آزمون و بسته آموزشی زبان انگلیسی استفاده شد. با استفاده از نرم افزار spss برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از آزمون های tو Ancova استفاده شد. نتایج یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش به کمک رایانه بر یادگیری زبان انگلیسی (دستور و ساختار جملات، مهارت های نوشتاری، درک مطلب و لغات و اصطلاحات) مؤثر است.
یادگیری زبان انگلیسی با فناوری اطلاعات و شیوه سنتی در دانش آموزان رشته تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه بین آموزش به کمک فناوری اطلاعات و آموزش به شیوه سنتی بر یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان تربیت بدنی است. روش تحقیق از نوع علی-مقایسه ای و جامعه آماری را دانش آموزان متوسطه رشته تربیت بدنی شهرستان آمل با حجم 876 شامل می شوند. از جامعه آماری تعداد 40 نفر از دانش آموزان به عنوان گروه آزمایش و گروه گواه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. در ابتدای آزمایش از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. هر دو گروه ابتدا در شرایط مساوی توانایی زبانی قرار داشتند؛ زیرا تفاوت بین میانگین های هر دو گروه، به لحاظ آماری معنا دار نبود. در پایان نیز از هر دو گروه پس آزمونی به منظور سنجش میزان یادگیری به عمل آمد. برای اندازه گیری یادگیری انگلیسی از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استفاده شد. داده ها با استفاده از روش t دوگروهی مستقل تجزیه وتحلیل شد. یافته ها، مقدار t دوگروهی نشان داد که بین آموزش به کمک فناوری اطلاعات با آموزش به شیوه سنتی بر یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان تفاوت وجود دارد. در نتیجه تدریس زبان انگلیسی با استفاده از فناوری اطلاعات در انگیزه دانش آموزان نسبت به یادگیری زبان انگلیسی به روش سنتی مؤثر بود.
مقایسه تأثیر دو روش آموزش از طریق شبکه وب و آموزش به روش سنتی (سخنرانی) بر یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال دوم دبیرستان مفید شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به منظور مقایسه تأثیر دو روش آموزش از طریق شبکه وب و آموزش به روش سنتی 36 دانش آموز به صورت تصادفی از میان دانشآموزان سال دوم دبیرستان مفید انتخاب و به همین روش در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل آزمونهای پیشرفت تحصییلی، انگیزش پیشرفت و سه پرسشنامه برای اندازهگیری متغیرهای پیشبین بود. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها گرو ههای مستقل و تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد به رغم تأثیر افزایشی t با استفاده از آزمون بین میانگین نمرات دو گروه در میزان یادگیری تفاوت معناداری وجود ندارد و آموزش از طریق وب صرفاً سطوح بالای یادگیری (کاربستن و بالاتر) را تحت تأثیر قرار میدهد . در عین حال آموزش از طریق وب به طور قابل ملاحظهای موجب افزایش انگیزش پیشرفت تحصیلی می شود و استفاد ه غیرمعمول، زیاد و فراغتی از اینترنت با میزان یادگیری رابطه معکوس دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر رایانه و آموزش به روش سنتی بر حافظه عددی در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلالات یادگیری مهم ترین علت عملکرد ضعیف تحصیلی محسوب می شوند و هر ساله تعداد زیادی از دانش آموزان به علت این اختلالات در فراگیری مطالب درسی دچار مشکل می شوند. اما آیا وجود برنامه های آموزشی کارا می تواند در یادگیری این دانش آموزان مؤثر واقع شود؟ هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر رایانه و آموزش به روش سنتی بر حافظه عددی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی پایه سوم شهر اهواز انجام شد . روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر و دختر دچار اختلال یادگیری ریاضی پایه سوم ابتدایی شهر اهواز بود. از میان آنها، نمونه ای به حجم 60 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از خرده آزمون حافظه عددی آزمون هوش وکسلر برای کودکان - نسخه چهارم (2004)، جمع آوری شد. داده ها از طریق تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اثربخشی آموزش مبتنی بر رایانه و آموزش به روش سنتی (0/05 p< ) و گروه گواه (0/01 p< ) بر حافظه عددی دانش آموزان تفاوت معنی دار وجود داشت. نتیجه گیری: آموزش مبتنی بر رایانه نسبت به آموزش به روش سنتی اثر بخشی بیشتری بر بهبود حافظه عددی دانش آموزان دارد .
تاثیر چند رسانه ای آموزشی بر آموزش محیط زیست در کودکان دبستانی
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
71 - 85
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر چندرسانه ای در آموزش محیط زیست در مقایسه با آموزش های سنتی برای آموزش محیط زیست به دانش آموزان دبستانی انجام شد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دبستانی شهر تهران می باشد. نمونه آماری با روش تصادفی44 دانش آموز در قالب 2 گروه (1 گروه مداخله و 1 گروه شاهد) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه است که بعد از تعیین روایی و محاسبه پایایی آن (92/0) اجرا گردید. داده ها به کمک آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که سطح معنی داری برای متغیر دانش، نگرش و رفتار طرفدار محیط زیستی کوچکتر از 05/ به دست آمده است در نتیجه فرضیات پژوهش مبنی بر اثر بخشی آموزش چندرسانه ای در آموزش محیط زیست تائید می گردد. بنابراین با توجه به تأثیرات قابل ملاحظه کاربرد چندرسانه ای در آم وزش محیط زیست، ب ه س مت اس تفاده گس ترده از ای ن فن آوری در امرآموزش حرکت کرد.
عوامل مؤثر بر رشد و استقرار نظام آموزش نوین در یزد از مشروطه تا پایان پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آستاﻧه مشروطیت، جاﻣﻌه ایران وارد مرﺣﻠه جدیدی از تغییر و تحول در ساختار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شد که با دوران پیش از آن تفاوت بسیاری داشت. نظام آموزش یکی از عرصه هایی است که در این دوره تغییرات چشمگیری به خود دید و از شیوه سنتی، به روش های نوین تغییر شکل داد. در شهر یزد نظام آموزش نوین از دوره قاجاریه، به ویژه پس از مشروطه، متناسب با موج نوگرایی در کشور روندی روبه رشد را تجربه کرد. این مقاله به دنبال این پرسش است که چه عواملی زمینه های استقرار و رشد نظام نوین آموزشی را در یزد فراهم کرد. دستاورد مقاله از آن حکایت دارد که علاوه بر مهیاشدن زمینه های اجتماعی برآمده از مشروطیت، زرتشتیان یزد را باید گروهی تأثیرگذار و پیشگام در راه توﺳﻌه مدارس و درنتیجه، استقرار شیوه نوین آموزش در یزد دانست؛ علاوه بر این، عوامل ﻣﺆثر دیگر را باید این گونه برشمرد: ارتباطات تجاری و فرهنگی شهر یزد با سایر کشورهای اروپایی و آسیایی، ناشی از ورود مستشرقان و میسیونرها به یزد؛ مهاجرت کاری زرتشتیان به هندوستان و به دنبال آن، تمول مالی آنها و تأسیس بنگاه های آموزشی در زادگاه خود؛ جلب نظر پارسیان هند برای گسترش دانش دبیره و مذهبی زرتشتیان؛ اهتمام متمولان و تجار یزدی در کنار برخی از روحانیان و اقلیت های دینی غیر زرتشتی؛ ورود صنعت چاپ و به دنبال آن ظهور روزنامه ها و تبادل اخبار. به علاوه نخستین گام ها در آموزش دختران یزدی، چه در مدارس دختراﻧه زرتشتی و چه در مدارس میسیونری، نیز از این روند مستثنی نبود.
شکل گیری مدارس نوین در کرمانشاه
منبع:
مطالعات تاریخ ایران و اسلام سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳
111-132
حوزه های تخصصی:
یکی از تحولات مهم کرمانشاه در دوره قاجاریه، آموزش وپرورش و پیدایش و گسترش مدارس نوین بود که تحت تأثیر الگوها، مجاری و مؤلفه های مختلف منطقه ای ازجمله متأثر از موقعیت اقتصادی، فرهنگی و ارتباطی خاص منطقه و فرا منطقه ای ازجمله بازتابی از تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کل جامعه ایران در برخورد با عناصر فرهنگی و تمدن مغرب زمین به وقوع پیوست. جریانی که پس از استقرار و گسترش نسبی، افزون بر تحول نظام آموزشی با سازوکارها و رویکردهای نوین خود، در رشد فکری و علمی و عملی، در نسل جوان و سایر گروه های اجتماعی در جامعه آن روزهای کرمانشاه نقش سازنده ای داشته است. مقاله حاضر به صورت توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی، جریان پیدایش و استقرار نظام نوین آموزشی در کرمانشاه به عنوان پیشینه فرهنگی و معارف منطقه ، در راستای مطالعه و بازکاوی نخستین تجربیات بانیان و پیشگامان در برنامه ریزی آموزشی را مورد بررسی و پژوهش قرارمی دهد.
تأثیر آموزش مجازی بر میزان یادگیری درس زیست شناسی در دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهرستان دلگان
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر آموزش مجازی بر میزان یادگیری درس زیست شناسی دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهرستان دلگان سال تحصیلی 1398-1397 است. جامعه آماری تحقیق همه دانش آموزان دختر پایه یازدهم رشته علوم تجربی این شهرستان و شامل 108 نفر بود که از میان آن ها دو کلاس درس به تعداد مجموعاً 61 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. تحقیق به صورت شبه آزمایشی دارای پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه گواه و آزمایش انجام شد. گروه گواه به روش سنتی و گروه آزمایش با روش مجازی تحت آموزش قرار گرفتند. میزان یادگیری با استفاده از آزمون پیشرفت تحصیلی زیست شناسی محقق ساخته بررسی و برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در متغیرهای سطح دانش، درک مفهومی و قدرت تجزیه و تحلیل مفاهیم مبحث تولید مثل درس زیست شناسی ، میانگین نمره های پس آزمون نسبت به پیش آزمون در گروه آزمایش افزایش معنی داری یافته است، اما در گروه کنترل تغییر محسوسی مشاهده نمی شود. به طور کلی می توان از این تحقیق نتیجه گرفت که مداخله آزمایشی موجب افزایش یادگیری مبحث تولید مثل درس زیست شناسی در گروه آزمایش شده است.
مقایسه ی تاثیر آموزش معکوس و آموزش سنتی بر اشتیاق تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
69 - 80
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر یادگیری آموزش معکوس و آموزش سنتی بر اشتیاق تحصیلی درس ریاضی دانش-آموزان ابتدایی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر و دختر پایه پنجم ابتدایی شهرستان تالش در سال تحصیلی 99- 1398 تشکیل می دادند. نمونه این پژوهش شامل 39 نفر دانش آموزان پسر و دختر پایه پنجم ابتدایی، شامل 22 نفر گروه آزمایش و 17 نفر گروه کنترل می باشد، که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. بدین صورت که ابتدا دو مدرسه از بین مدارس ابتدایی شهرستان تالش که در دسترس بوده اند انتخاب و سپس از هر مدرسه کلاس پایه پنجم که شامل دانش آموزان پسر و دختر بودند و حجم تقریبا برابری داشتند انتخاب شدند. دانش آموزان هر کلاس در دو گروه آزمایش معکوس و گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اشتیاق (Wang et al, 2011) که دارای سه جنبه رفتاری، هیجانی و شناختی اشتیاق به مدرسه بود استفاده شد که می تواند تمام جنبه های اشتیاق تحصیلی مربوط به درس ریاضی را بسنجد. ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای این پرسشنامه بالای 7/0 برآورد شد. داده ها از طریق آزمون آماری آنالیز کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر اثربخشی آموزش معکوس بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان مورد تأیید قرارگرفته است و دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه کنترل در پس آزمون، به طور معنی داری اشتیاق تحصیلی بیشتری داشتند.
بررسی تاثیر آموزش معکوس بر انگیزه تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش به روش معکوس بر انگیزش تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان ابتدایی صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که در گروه کنترل روش آموزش سنتی بود و در دو گروه آزمایش روش کلاس معکوس اجرا شد. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر و دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان تالش در سال تحصیلی 99- 1398 تشکیل می دادند. نمونه این پژوهش شامل 42 نفر دانش آموزان پسر و دختر پایه ششم ابتدایی، شامل 23 نفر گروه آزمایش و 19 نفر گروه کنترل می باشد، که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. بدین صورت که ابتدا دو مدرسه از بین مدارس ابتدایی شهرستان تالش که در دسترس بوده اند انتخاب و سپس از هر مدرسه کلاس پایه ششم که شامل دانش آموزان پسر و دختر بودند و حجم تقریبا برابری داشتند انتخاب شدند. دانش آموزان هر کلاس در دو گروه آزمایش معکوس و گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر استفاده شد. ضرایب پایایی پاره مقیاس های این ابزار با استفاده از فرمول 20 کودر-ریچاردسون بین 05/0 تا 830/0 گزارش شد. همچنین برای بررسی داده ها از آزمون آماری آنالیز کواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر اثربخشی آموزش معکوس بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان مورد تأیید قرارگرفته است و دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه کنترل در پس آزمون، انگیزش تحصیلی بیشتری داشتند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که روش آموزش معکوس بر انگیزش تحصیلی درس ریاضی دانش-آموزان، اثربخش است.
مقایسه ی تأثیر آموزش مبتنی بر برنامه ی رایانه ای و آموزش سنتی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان سوم ابتدایی
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۶)
49 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر برنامه ی رایانه ای و تدریس سنتی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی بود. پژوهش حاضر، مطالعه ای شبه آزمایشی همراه با پس آزمون بود. تعداد 228 دانش آموز (122 دختر و 106 پسر) کلاس سوم با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند برای اجرای یک برنامه آموزشی جدید انتخاب شد. آزمودنی ها به طور تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. مبحث کسر، با استفاده از یک نرم افزار آموزشی در یک جلسه 45 دقیقه ای و به صورت همزمان در 4 کلاس آموزش داده شد. پس از پایان آموزش، به صورت همزمان از هر 4 گروه، آزمونی مشتمل بر 6 سؤال که با مشارکت آموزگاران متخصص هر 4 کلاس از قبل طراحی شده بود، به عمل آمد. یافته ها نشان داد که اجرای تدریس با استفاده از شیوه برنامه ی رایانه ای می تواند تأثیر مثبت و معناداری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی بگذارد. دانش آموزان پسر گروه آزمایش بیشترین میانگین نمره را در پس آزمون کسب نمودند و عملکرد آنها در مقایسه با پسران و دختران گروه گواه، افزایش معناداری داشت. تعامل جنسیت و گروه نیز بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان معنادار بود.
طراحی و تدوین الگوی برنامه درسی با رویکرد آموزش ترکیبی در مقطع متوسطه
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی و تدوین الگوی برنامه درسی با رویکرد آموزش ترکیبی در دوره متوسطه بوده است. برای طراحی این الگو از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. روش تحقیق آمیخته ترکیبی از روش های کمی و کیفی است. این روش نوعا با هدف تایید کردن، بسط و توسعه و یا نوآوری به کار می رود. در واقع هدف از استفاده از روش های تحقیق آمیخته، به کار بردن یکی به جای دیگری نیست. بلکه تقویت نقاط قوت و کاهش دادن یا به حداقل رساندن ضعف های هر دو روش در یک مطالعه است. برای انجام این پژوهش عناصر کلیدی برنامه درسی آموزش ترکیبی با استفاده از مبانی نظری تحقیق و تئوری های یادگیری و ویژگی های عناصر اصلی برنامه درسی (هدف، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی) مشخص گردیده است. در ادامه پرسشنامه ای محقق ساخته در مقیاس لیکرت با ۵ گویه و ۴۰ سوال بسته پاسخ و بازپاسخ، جهت اعتباریابی الگوی طراحی شده پیشنهادی به روش دلفی ، در اختیار ۳۰ نفر از اساتید و متخصصان برنامه درسی و آموزش ترکیبی دانشگاه پیام نور و دانشگاه فردوسی مشهد قرار گرفت. پایایی این پرسشنامه از طریق سنجش ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی و مقدار کل آن 0.912 محاسبه گردید. در نهایت بر اساس نتایج بدست آمده و در نظر گرفتن موارد اصلاحی و پیشنهادی اساتید، الگوی نهایی برنامه درسی آموزش ترکیبی در مقطع متوسطه طراحی و مورد تایید قرار گرفت.
تجارب معلمان دوره ابتدایی از چالش های تغییر آموزش سنتی به آموزش مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته معلمان از چالش های تغییر آموزش سنتی به آموزش مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا بود. این پژوهش جزء پژوهش های کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی هوسرل بود که براساس الگوی هفت مرحله ای کلایزی انجام شد. مشارکت کنندگان بالقوه در این پژوهش معلمان ابتدایی شاغل به تدریس در شهر شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 و ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای انتخاب آزمودنی ها از رویکرد هدفمند ملاکی و معیار اشباع نظری استفاده شد و نهایتاً 16 معلم در گروه مشارکت کنندگان قرارگرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت. پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، دو مضمون فراگیر 1- چالش های غیرسازنده مشتمل بر مضامین سازمان دهنده مهارت های تدریس و آموزش در فضای مجازی، تجهیزات و زیرساخت های فضای مجازی، ارتباط معلمان با خانواده ها و نگرش های مربوط به استفاده از فضای مجازی و 2- چالش های سازنده: مشتمل بر مضامین سازمان دهنده فرصت های آموزشی و فرصت های روان شناختی شناسایی شدند. اعتبار داده ها با استفاده از تکنیک های تأییدپذیری از طریق خودبازبینی پژوهش گران و اعتمادپذیری با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و هم سوسازی پژوهش های مرتبط تعیین شد. با توجه به نتایج حاصله، ضرورت پذیرش آموزش مجازی با تمامی محاسن مربوط به آن و حذف نقاظ ضعف و مشکلات مربوط به آن امری انکارناپذیر است.
مروری بر تأثیرات یادگیری خرد بر سطح یادگیری
حوزه های تخصصی:
اهداف: بررسی تاثیر یادگیری خرد بر سطح یادگیری دانش آموزان روش : در این مطالعه دو دسته از دانش آموزان مقطع نهم دبیرستان غیرانتفاعی امام رضا (ع) مشهد مورد بررسی قرار گرفتند. یک دسته از دانش آموزان تحت آموزش سنتی و دسته دیگر تحت آموزش با استفاده از یادگیری خرد (کلیپ های آموزشی، گیف، کارتون، بازی، داستان کوتاه، خلاصه کتاب) درس فیزیک قرار گرفتند. تعداد هر دسته از دانش آموزان ده نفر می باشد. سپس بعد از دو هفته از دانش آموزان، آزمون گرفته شد و نتایج آزمون مقایسه شد. یافته ها: طبق نتایج به دست آمده آموزش با استفاده از یادگیری خرد باعث ارتقای سطح یادگیری دانش آموزان شده است و دانش آموزانی که از یادگیری به روش خرد بهره مند شده اند؛ نتایج بهتری نسبت به دانش آموزانی که از یادگیری سنتی بهره مند شده اند، نشان دادند. همچنین نمرات ضعیف در دانش آموزانی که از یادگیری سنتی بهره بردند بیشتر از دانش آموزانی که از یادگیری خرد بهره بردند مشاهده شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد آموزش با استفاده از یادگیری خرد باعث ارتقای سطح یادگیری دانش آموزان شده است.