فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
205 - 210
حوزههای تخصصی:
رشد هیجانی یکی از موارد مهم و انکار نشدنی در پیشرفت همه جانبه دانش آموزان است که در طی سالیان اخیر مورد توجه اغلب مربیان و مسئولین قرار گرفته است؛ اما با این وجود چندان راهبردهای موثر و کاربردی در جهت ارتقاء این امر ارائه نشده و همچنان با ابهاماتی روبرو است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر نقاشی درمانی بر ناگویی خلقی و سرکوبگری هیجانی در دانش آموزان دختر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه شهر تبریز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل بود. با توجه به نوع طرح، حجم نمونه 30 نفر انتخاب شدند، 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل بصورت تصادفی گمارش شدند. برنامه نقاشی درمانی طی 8 جلسه و هر جلسه به مدت 45 دقیقه انجام شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه ناگویی خلقی تورنتو و پرسشنامه سرکوبگری هیجانی؛ روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل کوواریانس چندمتغیره بود. نتایج نشان داد نقاشی درمانی بر کاهش میزان سرکوب گری هیجانی دانش آموزان دختر تاثیر معنی داری دارد. همچنین، نتایج نشان داد نقاشی درمانی بر کاهش میزان ناگویی خلقی دانش آموزان دختر تاثیر معنی داری دارد.
ارزیابی مدل سازگاری با بیماری بر اساس عدم قطعیت و انعطاف پذیری شناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان با نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل سازگاری با بیماری بر اساس عدم قطعیت و انعطاف پذیری شناختی با نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر کرج در مهر 1400 تا فروردین 1401 را تشکیل دادند که از میان آن ها و به صورت در دسترس 222 نفر انتخاب شدند. ابزار های این پژوهش شامل پرسشنامه عدم قطعیت در بیماری میشل (1983، PPUC)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (2010، CFI)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (2004، DERS) و سازگاری با سرطان واتسون و همکاران (1989، MAC) بود. تحلیل داده ها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که عدم قطعیت بر دشواری در تنظیم هیجان تأثیر مثبت و معنادار، انعطاف پذیری شناختی بر دشواری در تنظیم هیجان، عدم قطعیت بر سازگاری با سرطان، دشواری در تنظیم هیجان بر سازگاری با سرطان تأثیر منفی و معنادار داشت (01/0p<). همچنین تأثیر عدم قطعیت بر سازگاری با سرطان به واسطه دشواری تنظیم هیجان اثر منفی و معنادار و اثر انعطاف پذیری شناختی بر سازگاری با سرطان به واسطه دشواری در تنظیم هیجان مثبت و معنادار بود (01/0p<). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که عدم قطعیت و انعطاف پذیری شناختی نقش کلیدی در پیش بینی سازگاری با بیماری دارند و توجه بیشتر کلینیک های مشاوره به این متغیر ها در زنان مبتلا به سرطان پستان ضروری بنظر می رسد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی رفتاری بر کاهش درد بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان شناختی رفتاری در کاهش درد بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به سردرد میگرنی مزمن بود که به بیمارستان های شهر ساری در سال 1400 مراجعه کرده بودند. 45 نفر با نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تجدید نظر شده درد مک گیل (SF-MPQ-2) دورکین و همکاران (2009) بود. یک گروه درمان ذهن آگاهی و یک گروه درمان شناختی رفتاری را در 8 جلسه (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای) دریافت کردند. در حین اجرای پژوهش گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده گردید. نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون و پیگیری شدت درد و مولفه های آن (ادراک حسی درد، ادراک عاطفی درد، ادراک ارزیابی درد، دردهای متنوع و گوناگون) میانگین هر دو گروه آزمایش از گروه گواه کمتر است (01/0>P) و میانگین گروه شناختی رفتاری کمتر از گروه درمان مبتنی بر ذهن آگاهی است (05/0>P). نتایج پژوهش بیانگر اولویت استفاده از درمان شناختی رفتاری در مقایسه با درمان ذهن آگاهی برای بهبود درد در بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی توسط روان شناسان و مراکز درمان سردردهای میگرنی بود.
نقش عملکرد خانواده و احساس تنهایی در پیش بینی گرایش به اعتیاد به اینترنت در بین دختران مقطع متوسطه با والدین شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تعیین نقش عملکرد خانواده و احساس تنهایی در پیش بینی گرایش به اعتیاد به اینترنت در بین دختران مقطع متوسطه با والدین شاغل بود. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 شهرستان هرسین با والدین شاغل بود که از این جامعه 162 نفر بر اساس جدول کرجسی– مورگان به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1996)، احساس تنهایی نوجوانان راسل، پیلوا و فرگوسن (۱۹۷۸) و عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاب (1950) استفاده شد. یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بین عملکرد خانواده با گرایش به اعتیاد به اینترنت رابطه منفی معنادار وجود دارد. همچنین بین احساس تنهایی با گرایش به اعتیاد به اینترنت رابطه مثبت معنادار وجود دارد) 01/0(p< . تحلیل رگرسیون نشان داد که عملکرد خانواده 314/0و احساس تنهایی 348/0 واریانس گرایش به اعتیاد به اینترنت را به طور معناداری پیش بینی نمودند() 01/0(p<. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که متغیرهای عملکرد خانواده و احساس تنهایی در گرایش به اعتیاد به اینترنت نقش تعیین کننده ای دارند.
ارزیابی کارآمدی بسته آموزشی الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای بر مهارت های عصب روان شناختی در دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی پایین در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی کارآمدی بسته آموزشی الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای بر مؤلفه های مهارت های عصب روان شناختی در دانش آموزان پیشرفت تحصیلی پایین در درس ریاضی انجام شد. روش پژوهش از نوع کمّی با استفاده از روش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان با اختلال های یادگیری خاص در مقطع تحصیلی سوم و چهارم دبستان در سال تحصیلی 1401-1402 بود که از این میان آن ها 30 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب و درنهایت به صورت تصادفی دو گروه 15 نفری (آزمایش و گواه) تقسیم شدند. شرکت کنندگان آزمون مهارت های عصب روان شناختی کانرز (۲۰۰۴) را برای پیش آزمون تکمیل کردند. درنهایت در پایه سوم 20 انیمیشن آموزشی و 59 تمرین و در پایه چهارم 15 انیمیشن آموزشی و 64 تمرین تدوین شد. روایی محتوای بسته آموزشی توسط ۱۰ نفر از متخصصان این حوزه بررسی و تأیید شد. گروه آزمایش، به مدت 9 جلسه و هر جلسه بین 45 تا60 دقیقه به صورت حضوری مورد آموزش بسته آموزشی موردنظر قرار گرفتند. در حالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS 24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای از نظر متخصصان دارای روایی محتوایی کافی است. همچنین این بسته بر مشکل های توجه، عملکرد حسی حرکتی، عملکرد زبان، حافظه و یادگیری، کارکرد های اجرایی و پردازش شناختی، دانش آموزان پیشرفت تحصیلی پایین در درس ریاضی تأثیر داشته است (001/0>p). براین اساس بسته آموزشی تدوین شده برای مهارت های عصبی روان شناختی از محتوای لازم برخوردار بوده و توانسته در کاهش مهارت های عصبی روان شناختی دانش آموزان پیشرفت تحصیلی پایین در درس ریاضی مؤثر باشد.
The relationship between mindfulness and academic adjustment in students: Investigating the mediating role of academic hope emotion and academic anxiety emotion(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study was to model the structural relationships between academic adjustment and mindfulness with the mediation role of academic hope emotion and academic anxiety emotion. This research adopted a descriptive correlational design using the structural equation modelling. The statistical population included all secondary school female students in Bushehr city in 2022-2023, and based on Cochran’s formula and Random clustering sampling method, 256 people were selected. In order to examine the research variables of the participants, the mindfulness scale Drotman, Galub, Ogansianrid (2018), the compatibility questionnaire High school students completed the Sinha and Singh (1993) and Pakrun, Goetz, Tietz and Perry (2002) academic excitement scale. analyses were done by the structural equation modeling method. The findings showed that the research model has a good fit with the collected data. The findings indicated that the structural relationship of between academic adjustment and mindfulness with the mediation role of academic hope emotion and academic anxiety emotion had an optimal fit. The findings showed that mindfulness was able to predict academic adjustment either indirectly through the emotion of academic hope and emotion of academic anxiety. In general, the findings of the current research show the role of emotion of academic hope and the emotion of academic anxiety in relationships between mindfulness and academic adjustment.It can be concluded that the requirement to increase the academic adjustment of students is to pay attention to their mindfulness, academic hope and academic anxiety.
Comparing the Amount and Type of Cheating in Online and Face-to-face Exams(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
During the Coronavirus pandemic, online classes and exams became popular to protect people's health. Despite the benefits, there were security issues and exam cheating. This research was conducted with the aim of comparing the amount and type of cheating in online and face-to-face exams using a qualitative method. The statistical population was all male and female students of the sixth grade of Pirbakran city in the academic year 2021-2022. In this research, a mixed rural school was selected using available sampling method and a structured face-to-face interview was conducted with all 14 sixth-grade students of the school. The interview questions were written and checked in MAXQDA software version 2020. From the analysis of the interviews, it was concluded that the rate of student cheating in online tests is much higher than that in face-to-face tests. The most common methods of cheating in online tests are the use of textbooks, the help of classmates, and the use of the Internet. Also, the most common method of cheating in face-to-face exams was the help of a classmate, and they considered the objective questions in the exams to be one of the important reasons for the ease of cheating. According to the findings of the research, the exams should be held in person as much as possible. In order to reduce cheating in the design of face-to-face and online tests, it is better to use more conceptual, in-depth and descriptive questions not published on the Internet browser; design different questions for students and explain the importance of studying and the negative points of cheating for students; replace four-choice questions with explanatory questions; increase the distance between the students in the face-to-face exam and control to prevent the presence of embedded fraud; not to answer the questions by the invigilators, and check students' pockets and hands in order to prevent cheating and avoid providing them with multiple draft sheets.
Temperament, Emotion Regulation, and Affective Family Climate in Predicting Oppositional Behaviors in Male Adolescents(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: Background: Oppositional defiant disorder (ODD) is a condition in which children display a pattern of uncooperative, defiant, and angry behavior toward people in authority. Objectives: The present study aimed to determine the predictors of ODD among male teenagers in the city of Urmia, Iran. Methods: For this descriptive-analytical study, 384 male students between the ages of 13-16 were selected through cluster sampling. The instruments used comprised Hill Burns’ (1964) Affective Family Climate, Garnefski's Emotion Self-Regulation (2006), Cloninger’s (1994) Temperament and Character Inventory, and Achenbach’s (1991) Youth Self-Report questionnaires. Data were analyzed in SPSS v.19 using descriptive statistics, Pearson’s comparison, and regression at a significance level of p≤0.05 Results: The results showed a direct and significant correlation between emotion regulation and symptoms of ODD (0.19, p<0.01). A direct and significant relationship was also found between temperament and ODD symptoms (-0.20, p<0.01). Pearson’s correlation analyses revealed a meaningful relation between the family's emotional atmosphere and symptoms of ODD (-0.53, p<0.01). Furthermore, multiple linear regression models indicated that 39.9% of the variance of ODD is predicted by emotion regulation, family emotional atmosphere, and temperament. Conclusion: Based on the results of this study, it seems likely that ODD is influenced by emotion regulation, temperament, and affective family climate; to prevent the formation of this disorder, it is recommended that these three variables be addressed.
مقایسه باورهای فراشناختی و فاجعه سازی درد بین زنان مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا، زنان مبتلا به درد مزمن و زنان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
76 - 90
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه باورهای فراشناختی و فاجعه سازی درد بین زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا، زنان مبتلا به دردمزمن و زنان عادی صورت گرفته است. در این پژوهش 40 نفر مبتلا به فیبرومیالژیا، 40 نفر مبتلا به دردمزمن و 40 نفر عادی از زنان شهر تهران به صورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان دو مقیاس فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز و پرسشنامه استاندارد فاجعه سازی درد تکمیل نمودند. داده های بدست آمده با روش های آمار توصیفی، تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی در نرم افزار SPSS 26 مورد تجزیه و تحلیل داده ها قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان می دهد که میانگین نمره های متغیر فاجعه سازی درد در گروه فیبرومیالژیا بیشتر از گروه درد مزمن است و در گروه درد مزمن بیشتر از گروه عادی است. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره باورهای فراشناختی نشان می دهد که به جز متغیر باور مثبت درباره نگرانی، میانگین باورهای فراشناختی در گروه های فیبرومیالژیا و درد مزمن بیشتر از گروه عادی است. با توجه به یافته های این پژوهش، پرداختن به باورهای فراشناختی و فاجعه سازی درد در درمان بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا و درد مزمن می بایست مورد توجه قرار گیرد.
رابطه آسیب های دوران کودکی و ویژگی های خودتخریب گری: نقش میانجی مکانیسم های دفاعی رشد نایافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۸۶)
۱۸۲-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی مکانیسم های دفاعی رشدنایافته در رابطه آسیب های دوران کودکی و ویژگی های خودتخریب گری بود. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی – همبستگی بود و جامعه آماری شامل افراد 18 الی ۳۵ساله شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آنها 253 نفر به شیوه در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های آسیب به خود (SHI) سانسون، ویدرمن و سانسون (1998)، پرسش نامه خودگزارشی کودک آزاری (CASRS) محمدخانی و همکاران (2003) و پرسش نامه سبک های دفاعی (DSQ-40) آندرز و همکارانش (1993) استفاده شد. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین آسیب های دوران کودکی با ویژگی های خودتخریب گری رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد (01/0>p). همچنین بین آسیب های دوران کودکی و مکانیسم های دفاعی رشدنایافته و بین مکانیسم های دفاعی رشدنایافته و ویژگی های خودتخریب گری نیز رابطه مستقیم و معنادار بود. (01/0>p). افزون بر این بر اساس آزمون مدل، مکانیسم های دفاعی رشدنایافته در رابطه بین آسیب های دوران کودکی و ویژگی های خودتخریب گری نقش میانجی را ایفا می کند (01/0>p). همچنین مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. بر اساس یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که مکانیسم های دفاعی رشدنایافته نقش میانجی را در رابطه آسیب های دوران کودکی و ویژگی های خودتخریب گری ایفا می کند.
تغییرات عو امل فردی، درون زوجی و برون زوجی مؤثر در ازدواج (1357 تا 1401) از نگاه متخصصین زوج درمانگر: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۸۵-۴۸
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های تغییرات ازدواج قانونی و شرعی و رسمی، از سال 1357 تا سال 1401 است. روش: برای دستیابی به اهداف تعیین شده از روش کیفی (گراندد تئوری اشتراوس و کوربین) استفاده شد. 10 متخصص روان شناس حوزه ازدواج با میانگین 6/30 سال تجربه و فعالیت تخصصی در زمینه رابطه زوجی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و تا حد اشباع نظری مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. داده ها ثبت، کدگذاری و سپس در قالب مفاهیم، مقولات فرعی و مقولات اصلی طبقه بندی شدند. یافته ها: تحلیل تجربه حرفه ای متخصصین در مورد ازدواج منجر به شناسایی 138 کد ثانویه، 27 مفهوم، 8 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی شد. تغییرات در عوامل برون زوجی، بین زوجی و فردی مقولات اصلی این پژوهش محسوب می شوند. تغییرات در عواملی نظیر، نقش ها، پدیده طلاق، میزان اثرگذاری جامعه، آموزه های اجتماعی، رسانه ها، افزایش آگاهی جامعه، ویژگی جمعیت شناختی، تجارب اجتماعی، سیاست گذاری ها، مسائل اقتصادی، نوگرایی، درآمیختگی فرهنگی، نگرش ها، مسائل مذهبی، نقش خانواده، میزان نفوذ اطرافیان، طبیعت رابطه، روابط بین دو جنس، بی وفایی، تعهد نسبت به مسئولیت ها، سوءمصرف مواد/ دارو / الکل، نیازها، انتخاب همسر، انگیزش، دانش زندگی، گشودگی به تجربه جدید، هویت فرد، مورد اشاره قرار گرفته است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد ازدواج در طول سال های (1357-1401) متأثر از تغییرات در عوامل درون فردی، بین زوجی و برون زوجی بوده است. ازنقطه نظر اصلاح وضع نامطلوب ازدواج در زمان انجام پژوهش، سیاست گذاری های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باثبات و سازنده، ضروری به نظر می رسد. همچنین درنظرگرفتن شرایط روز جامعه و جهان، پرداختن به آموزش های متناسب با تغییرات به وجود آمده، توجه به هویت فردی و نیازهای نسل جدید، نیز می تواند در سامان دادن به وضعیت ازدواج کمک کند.
ارائه اطلاعات درباره مواد مخدر باعث نگرش مثبت به سیگار می شود؟ ملاحظاتی از اصل تقابل ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرگذاری تقابل ادراکی بر نگرش به سیگار با ارائه اطلاعات درباره مواد مخدر به افراد بود. از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. از دانشجویان مرد مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه های شهید بهشتی، تهران و علامه طباطبایی 45 فرد سیگاری و 45 فرد غیرسیگاری به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزارها عبارت بود از آزمون تداعی سنج ضمنی (IAT)، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) و پرسشنامه سنجش اعتیاد به سیگار. شرکت کنندگان براساس نتایج پرسشنامه سنجش اعتیاد به سیگار، به دو گروه سیگاری و غیرسیگاری تقسیم شدند و سپس هر گروه به صورت تصادفی به سه گروه تحت مداخله با متن، تحت مداخله با فیلم و کنترل تقسیم شد. طی 3 جلسه اطلاعاتی درباره مواد مخدر به شرکت کنندگان گروه های آزمایشی داده شد و گروه کنترل، اطلاعاتی دریافت نکرد. ارائه اطلاعات برای گروه های تحت مداخله متن، با متنِ چاپی و برای گروه های تحت مداخله فیلم، با نمایش فیلم اتفاق افتاد. پس از پایان مداخله و دو هفته بعد، نگرش شرکت کنندگان به سیگار دوباره سنجیده شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس آمیخته نشان داد ارائه اطلاعات درباره مضرات مواد مخدر، با برقراری تقابل ادراکی، نگرش به سیگار را مثبت می کند (01/0 p<،73/14= F). تفاوت میان دو گروه سیگاری و غیرسیگاری (01/0 p<،64/3= F) و تفاوت گروه های آزمایشی (تحت مداخله فیلم و متن) نیز معنادار بود (01/0 p<،69/7= F). یافته این پژوهش تأییدی درجهت اصل تقابل ادراکی بود؛ بدین معنی که ارائه اطلاعات درباره مواد مخدر، طبق اصل تقابل ادراکی، نگرش مثبت تری به سیگار ایجاد می کند. این تغییر نگرش در طول زمان تقریباً پایدار ماند و در هر دو گروه سیگاری و غیرسیگاری و در هر دو گروه مداخله با متن و مداخله با فیلم تأیید شد. تغییر نگرش به این دلیل انجام می شود که در مقایسه با اطلاعاتی که مضرات مواد مخدر را بیان می کند، مضرات سیگار کم اهمیت می نماید و بنابراین، نگرش فرد به سیگار مثبت تر می شود.
واکاوی مؤلفه های رشد جهت تدوین مقیاس دوره اول کودکی مبتنی بر منظومه رشد قرآنی
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
26 - 7
حوزههای تخصصی:
نظریه ها و مدل های متعددی به تبیین ابعاد مختلف رشد و تحول انسان پرداخته اند، اما روان شناسی رشد همچنان نیازمند چارچوب های یکپارچه و جامع، به ویژه با رویکرد بومی و اسلامی است که بتواند ابعاد معنوی و وجودی انسان را نیز در نظر بگیرد. هدف اصلی این پژوهش، استخراج و تبیین مؤلفه های اساسی رشد در دوره حساس و بنیادین اول کودکی است که مستقیماً از منظومه رشد قرآنی استنباط شده اند. این تحقیق درصدد آن است تا با ارائه این مؤلفه ها، مبنایی نظری و جامع برای ساخت اولیه یک مقیاس سنجش رشد با رویکرد اسلامی فراهم آورد و به این ترتیب، به خلأ نظری موجود در این حوزه پاسخ دهد. برای دستیابی به این هدف، از روش کیفی پنل نخبگانی استفاده شد. در این فرآیند، ابتدا گزیده ای از آیات و مفاهیم قرآنی مرتبط با رشد انسان استخراج گردید. سپس، دیدگاه های تخصصی جمعی از صاحب نظران برجسته در دو حوزه علوم قرآنی و روان شناسی رشد، به صورت هدفمند و نظام مند جمع آوری و تحلیل شد. این فرآیند تعاملی با هدف دستیابی به اجماع بر روی مؤلفه های ضروری برای ساخت اولیه مقیاس رشد طراحی شد. رویکرد پنل نخبگانی این امکان را فراهم آورد تا ابعاد پنهان و تخصصی رشد از منظر قرآن به دقت شناسایی و تدوین گردند و از اعتبار و دقت علمی یافته ها اطمینان حاصل شود. براساس تحلیل عمیق مبانی قرآنی، پنج ویژگی اصلی به عنوان زیربنای رشد انسان در این دوره شناسایی شدند که عبارتند از: عواطف، نطق، کلام، حواس و قول. یافته های اصلی پژوهش نشان می دهد که در این منظومه، کلام به عنوان شاخص اصلی ارزیابی رشد در دوره اول کودکی عمل می کند؛ زیرا کیفیت، ساختار و محتوای آن به طور مستقیم بازتاب دهنده میزان رشد سایر مؤلفه ها، به ویژه رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی است. به منظور ارزیابی دقیق این مؤلفه کلیدی، ساختار هفت مرحله ای کلام از لحن (مقدماتی ترین سطح) تا برانگیختن توجه (به عنوان عالی ترین غایت در این دوره) تدوین و ارائه شده است که ابزاری عملی برای سنجش مراحل رشد فراهم می آورد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که منظومه رشد قرآنی، ظرفیت نظری بالایی برای ارائه یک چارچوب جامع و یکپارچه در تبیین ابعاد مختلف رشد انسان از لحظه انعقاد نطفه تا مرگ دارد. این رویکرد می تواند خلأ نظریه های موجود در زمینه روان شناسی رشد را که اغلب فاقد ابعاد معنوی و فرهنگی هستند، به طور مؤثری پر کند. مؤلفه های استخراج شده در این پژوهش، گامی مهم و بنیادین در جهت توسعه ابزارهای سنجش بومی و متناسب با فرهنگ اسلامی در حوزه رشد کودک محسوب می شوند و راه را برای تحقیقات آتی و ساخت مقیاس های کاربردی در این زمینه هموار می سازند.
ویژگی های روانسنجی سطح درونی پرسشنامه تحلیل ساختاری رفتار اجتماعی بنجامین (خود- پنداره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
427-440
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه خودپنداره در مدل تحلیل ساختاری و رفتار اجتماعی بنجامین (1974) در دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بود. روش: مشارکت کنندگان این پژوهش را 324 دانشجوی (185 دختر و 139 پسر) در حال تحصیل در نیمسال دوم 1401 تشکیل دادند که از آنها خواست شد پرسشنامه-های خودپنداره بنجامین (1974)، افسردگی بک (1996)، افکارخودکشی بک (1988) و اضطراب بک (1988) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی، ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی توسط از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 25 محاسبه شد. یافته ها: نتایج، پایایی این پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ و ضرایب همبستگی اسپیرمن و گاتمن در روش دو-نیمه کردن و همچنین روایی آن از طریق ضرایب همگرایی ابعاد این پرسشنامه با سایر آزمون های روا و در نهایت روایی سازه از طریق تحلیل عاملی پرسشنامه تأیید کرد. بحث ونتیجه گیری: در مجموع می توان نتیجه گرفت پرسشنامه ی خودپنداره ی مدل تحلیل ساختاری و رفتار اجتماعی بنجامین از پایایی و روایی بسیار خوبی در دانشجویان ایرانی برخوردار است.
تدوین مدل علی پیامدهای مثبت زناشویی بر اساس خصایص زناشویی با میانجی گری بیان عاطفی و صمیمیت جنسی در معلمان زن متأهل مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل علی پیامدهای مثبت زناشویی بر اساس خصایص زناشویی با میانجی گری بیان عاطفی و صمیمیت جنسی در معلمان زن متأهل مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه در سال 1401 بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع همبستگی و معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهرکرمانشاه در سال 1401 تشکیل می دهد. جهت انتخاب حجم نمونه بر اساس فومول کوکران از مدارس ابتدایی کرمانشاه تعداد 35 مدرسه به طور نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و سپس از بین این مدارس تعداد 250 معلم انتخاب و به پرسشنامه های سازگاری زناشویی اسپاینر(1976)، خرسندی زناشویی ناتان و همکاران(1973)، بیان عاطفی و صمیمیت جنسی با استفاده از پرسش نامه انریچ، شاخص عدم ثبات زناشویی (MII) و پرسشنامه خصایص زناشویی کریسما روزن-گراندون(1998) پاسخ دادند. نتایج نشان داد اثر مستقیم خصایص زناشویی بر پیامدهای مثبت زناشویی برابر 395/0 بوده و همچنین اثر غیرمستقیم این متغیر بر پیامدهای مثبت زناشویی از طریق متغیرهای بیان عاطفی و صمیمیت جنسی به ترتیب برابر 149/0 و 167/0 بوده که در سطح اطمینان 95 درصد معنی داری می باشند.. بنابراین می توان نتیجه گرفت بین متغیرهای مستقل با متغیرهای میانجی و وابسته پژوهش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بنایراین بیان عاطفی و صمیمیت جنسی به عنوان میانجی گر رابطه پیامدهای مثبت زناشویی بر اساس خصایص زناشویی عمل می کنند و در مداخلات زناشویی می توانند آماج درمانی، مشاوران خانواده قرار گیرند.
بالندگی اعضای هیئت علمی در بُعد آموزش: یک مرور نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشگاه به عنوان یک ایده و یک نهاد در جهان، به عنوان نوک پیکان توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در نظر گرفته می شود. یکی از مسائل مهم درباره دانشگاه ها، ارتقاء کیفیت و تضمین کیفیت مستمر با توجه به تغییرات و تحولات در عرصه های مختلف است. یکی از برنامه هایی که در سطح دنیا در ارتباط با ارتقاء کیفیت در آموزش عالی صورت می گیرد، برنامه های بالندگی اعضای هیئت علمی است. یکی از ابعاد مهم در برنامه های بالندگی اعضای هیئت علمی در کنار بُعد پژوهش و خدمات اجتماعی، بُعد آموزش است. روش کار: این تحقیق با استفاده از مرور نظام مند پژوهش های انجام یافته با پروتکل اجرایی شفاف و واضح انجام یافته است. در این تحقیق از دیاگرام جریان جستجوی پریزما (PRISMA) و همچنین آیتم های فهرست وارسی پریزما با اندک تغییراتی استفاده شده است و مبنای عمل در این تحقیق در بخش مرور نظام مند قرار گرفته است. یافته ها: در بخش یافته های این تحقیق 31 عنصر مهم و کلیدی در ارتباط با بالندگی آموزشی اعضای هیئت علمی در بُعد آموزش استخراج شد و در ذیل دو طبقه کلی و اصلی یعنی ساختار و عمل تحلیل و ترکیب شد. نتیجه گیری: بالندگی اعضای هیئت علمی در بُعد آموزش، موضوعی چندوجهی است که برای نمونه، شامل ساختارسازی همچون ایجاد مرکز توسعه آموزش و همچنین اعمالی همچون ایجاد اجتماع عملی و یادگیری و منتورینگ است و دست-اندر-کاران آموزش عالی بایستی به این عناصر توجه کنند. عناصر و دلالت های دیگر در مقاله بحث شده است.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان شناختی رفتاری بر علائم افسردگی و اضطراب نوجوانان دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
۱۵۰-۱۳۸
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بروز اختلال اضطراب فراگیر، فرآیندهای شناختی، ارتباطی و اجتماعی افراد را با آسیب جدی مواجه ساخته و موجب افزایش اضطراب و افسردگی می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه بر علائم افسردگی و اضطراب نوجوانان دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر کمی و از نوع مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری ۲ ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی نوجوانان با اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر خرم آباد تشکیل می دادند که از میان آن ها ۴۵ نفر نوجوانان واجد شرایط داوطلب با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در دو گروه درمان شناختی-رفتاری، گروه درمان فراتشخیصی یکپارچه و گروه گواه جایگزین شدند (هر گروه ۱۵ نفر). به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (لاوی باند و لاوی باند، ۱۹۹۵) استفاده شد. همچنین جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر کاهش افسردگی و اضطراب تأثیر معناداری داشته است (۰۱/۰>p)، از سویی دیگر درمان فراتشخیصی یکپارچه بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب نتیجه بخش بوده است (۰۰۱/۰>p)، همچنین بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود ندارد؛ می توان از این دو رویکرد درمانی به عنوان مداخلات مؤثر بر افسردگی و اضطراب نوجوانان دارای اختلال اضطراب فراگیر بهره گرفت. تازه های تحقیق داود جعفری: Google Scholar, Pubmed
پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس مؤلفه های معنویت و خودشیفتگی در زوجین ساکن شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
122-133
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سازگاری زناشویی از مهم ترین مفاهیم در جهت تحکیم خانواده است و آگاهی از عوامل پیش بینی کننده آن اهمیت بسزایی دارد. در این زمینه، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس مؤلفه های معنویت و خودشیفتگی در زوجین ساکن شهر تهران انجام شد. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی افراد متأهل ساکن شهر تهران بود که از میان آنها 330 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس در سه پارک (قیطریه، لاله و شهر) انتخاب شدند و به پرسش نامه سازگاری زناشویی لاک-والاس، پرسش نامه معنویت هال و ادواردز و پرسش نامه شخصیت خودشیفته NPI پاسخ دادند. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته های ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های قدرت و اختیار با مدیریت برداشت؛ ناامیدی و بی ثباتی با خودنمایی؛ و بهره کشی با بیشتر مؤلفه های معنویت به جز بزرگ نمایی و بی ثباتی رابطه معناداری وجود داشت (001/0=P و 005/0=P). همچنین یافته های تحلیل رگرسیون نشان داد که مؤلفه ناامیدی در معنویت (001/0=P) و مؤلفه خودنمایی در خودشیفتگی (006/0=P) قادر به پیش بینی معنادار سازگاری زناشویی بودند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، روان شناسان و مشاوران می توانند به مؤلفه های خودنمایی و ناامیدی به عنوان پیش بینی کننده های قوی سازگاری زناشویی توجه کنند و این مؤلفه ها می توانند در برنامه های آموزشی تحکیم خانواده و آموزش فرهنگ اجتماعی گنجانده شوند.
بررسی رابطه میان تأثیر ادراک شده حملات تروریستی، تاب آوری و باورهای مذهبی بر اضطرابِ مرگ در میان دانشجویان در اسلام آباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف این پژوهش با هدف بررسی تأثیر ادراک شده حملات تروریستی بر اضطراب مرگ، ازنظر احساس وحشت، فقدان کنترل و میزان درمعرض قرار گرفتن انجام شده است. همچنین این پژوهش با هدف بررسی اثر تعدیل کنندگی ویژگی های تاب آوری و باورهای مذهبی صورت گرفته است. مواد و روش ها در این مطالعه 359 نفر دانشجو (159 نفر که مستقیماً در معرض حملات تروریستی بودند و 200 نفر با تجربه غیرمستقیم) به عنوان نمونه انتخاب شدند که در رده سنی 15 تا 22 سال قرار گرفتند. آن ها از دانشگاه شهر اسلام آباد و روالپندی پاکستان انتخاب شدند. 223 نفر از شرکت کنندگان مرد بودند با میانگین سنی 18/97 و انحراف معیار 2/48 وتعداد 136 نفر از مشارکت کنندگان زن بودند با میانگین سنی 18/53 و انحراف معیار 2/68. داده ها با استفاده از مقیاس تأثیرات ادراک شده حملات تروریستی، مقیاس اضطراب مرگ، مقیاس تاب آوری بزرگسالان و نیز پرسش نامه دینداری گردآوری و از روش پژوهش کیفی استفاده شد. داده های گردآوری شده با نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شدند. در ضمن توصیف آماری، تحلیل همبستگی و تعدیل نیز انجام داده شد. یافته ها نتایج تحلیل همبستگی نشان داد تأثیر ادراک شده حملات تروریستی (ازنظر وحشت، عدم کنترل و میزان درمعرض قرار گرفتن) به طور مثبت و معناداری (0/001≥P) با اضطراب مرگ در بین هر دو گروه -با تجربه مستقیم و غیرمستقیم- مربوط است. گرچه افرادی که مستقیماً در معرض قرار گرفته بودند، نسبت به گروه دوم ترس از مرگ کمتری داشتند. اعتقادات مذهبی و ویژگی های تاب آوری تأثیر تعدیل کننده ای بر ارتباط میان تأثیر ادراک شده حملات تروریستی و اضطراب مرگ داشتند. نتیجه گیری براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که اعتقاد به آخرت، حضور خداوند و مقاومت و مقابله می تواند اضطراب مرگ را در افرادی که مستقیماً در معرض قرار گرفته بودند، نسبت به آن هایی که تجربه مستقیم نداشتند، کاهش دهد.
طراحی الگوی بازاریابی دیجیتال در کسب و کارهای نوین بر پایه نیازهای بازار خرده فروشی و اصناف شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب و کارهای کوچک جزئی جدایی ناپذیر از اقتصادهای پویا را شکل می دهند، با این تفاوت که غالب تئوری های اقتصادی به طور سنتی به پویایی شرکت، صنعت و بازار توجه داشته اند و کمتر اهمیت اقتصادی مشاغل کوچک را مورد توجه قرار داده اند. در ادبیات موجود درباره بازاریابی دیجیتال چهارچوب نظری جامع که مورد توافق همگان باشد، وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی بازاریابی دیجیتال در کسب و کارهای نوین بر پایه نیازهای بازار خرده فروشی و اصناف شهر اصفهان به منظور ارتقاء نتایج کسب و کار می باشد. روش این پژوهش به صورت کیفی بوده است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان و مدیران کسب و کار و اساتید بازاریابی استان اصفهان بوده اند که از میان آن ها یک نمونه 14 نفری با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب و با آن ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختمند انجام گرفت. این داده ها با روش نظریه ی زمینه ای بررسی شده است. برای نیل به این هدف ابتدا داده های جمع آوری شده از مصاحبه ها کدگذاری شده است که در نهایت بدنه اصلی نظریه شکل گرفته و مدلِ دیجیتالی کردن بازاریابی را شکل داده است. بر مبنای تحلیل کیفی و روش داده بنیاد، 145 مفهوم شناسایی شده است که در قالب 6 مضمون اصلی شامل 1) عوامل مؤثر بر دیجیتالی کردن بازاریابی یا شرایط علی (شامل 3 مضمون سازمان دهنده، 6 مضمون پایه ای و 16 مفهوم) 2) ساختار دیجیتالی کردن بازاریابی یا پدیده مرکزی (شامل 1 مضمون سازمان دهنده، 5 مضمون پایه ای و 15 مفهوم) 3) زمینه های تأثیرگذار بر دیجیتالی کردن بازاریابی یا شرایط زمینه ای (شامل 3 مضمون سازمان دهنده، 7 مضمون پایه ای و 22 مفهوم) 4) عوامل مداخله گرِ مؤثر بر دیجیتالی کردن بازاریابی یا شرایط مداخله گر (شامل 3 مضمون سازمان دهنده، 8 مضمون پایه ای و 25 مفهوم) 5) راهبردهای دیجیتالی کردن بازاریابی یا راهبردها و استراتژی ها (شامل 5 مضمون سازمان دهنده، 14 مضمون پایه ای و 39 مفهوم) 6) پیامدهای دیجیتالی کردن بازاریابی یا پیامدها (شامل 4 مضمون سازمان دهنده، 10 مضمون پایه ای و 28 مفهوم) دسته بندی شده است. این مفاهیم در ارتباطِ با یکدیگر، مدلِ مفهومی پژوهش را ایجاد کرده است. با توجه به مزایای متعدد بازاریابی دیجیتالی ، مدیران جهت شناخت نیازها و خواسته های مشتریان و جهت شناخت نقاط قوت و ضعف رقبا بر پژوهش و پژوهش های بازاریابی دیجیتالی تأکید کنند. همچنین سازمان ها برای توسعه پیشگامی، جهت بهبود برنامه های راهبردهای بازاریابی دیجیتالی بر نامه ریزی نمایند چرا که افزایش وفاداری مشتریان، ترجیحات مشتریان و تصمیم گیری ها را تحت تأثیر قرار می دهد .