فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
107 - 123
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه ارتباط بدون خشونت بر خودکارآمدی والدگری و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان با آسیب شنوایی انجام شد. این مطالعه، یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. تعداد کل جامعه آماری 49 نفر بود که 30 نفر از مادران کودکان با آسیب شنوایی از مدارس تلفیقی شهر اصفهان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل 15 نفری جایگزین شدند. همه شرکت کنندگان با استفاده از مقیاس خودکارآمدی والدگری دومکا و همکاران و بهزیستی روان شناختی ریف ارزیابی شدند. گروه آزمایش در برنامه ارتباط بدون خشونت در 8 جلسه 45 دقیقه ای و هفته ای یک جلسه شرکت کردند. سپس هر دو گروه با همان مقیاس ها ارزیابی شدند. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که برنامه ارتباط بدون خشونت تأثیر مثبت و معناداری بر خودکارآمدی والدگری و بهزیستی روان شناختی در گروه آزمایش داشت. با توجه به اینکه مداخله سبب بهبود خودکارآمدی والدگری و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان با آسیب شنوایی شد؛ بنابراین برنامه ریزی برای این مداخله نقش مهمی در بهبود خودکارآمدی والدگری و بهزیستی روان شناختی مادران دارد.
تفاوت های جنسیتی در مؤلفه های عزت نفس در دانش آموختگان زبان انگلیسی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عزت نفس نشان دهنده ادراک فرد یا ارزیابی شخصی وی از ارزش خویشتن است و همچنین نشان دهنده این است که فرد تا چه حد نسبت به خودش دیدگاه مثبت یا منفی دارد. همان طورکه مفهوم عزت نفس در رشته های مختلف حائز اهمیت است، در نظام آموزشی نیز بر عزت نفس دانش آموزان تاکید شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت های جنسیتی در مؤلفه های عزت نفس در دانش آموختگان زبان انگلیسی بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه در سال 1400 در شهر تهران تشکیل می دادند که از میان آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساده 300 دانش آموز (150 دختر و 150 پسر) انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت (1967) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون مقایسه میانگین دو گروه مستقل با شاخص t تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین دو گروه دختران و پسران به لحاظ مؤلفه های خویشتن اجتماعی (001/0=P) و خویشتن خانوادگی (031/0=P) تفاوت معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر دختران میانگین بالاتری را نسبت به پسران در مؤلفه های خویشتن اجتماعی و خانوادگی کسب کردند. به خانواده های دارای زبان آموز پسر ارتقای عزت نفس فرزندانشان توصیه می شود.
تدوین مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و تحمل ابهام با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آینده سازان هر جامعه ای دانشجویان آن جامعه هستند که لازمه این مهم داشتن بهزیستی روان شناختی در بین آنها است. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و تحمل ابهام با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی در دانشجویان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری بود و جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد واحد تهران شمال در سال 1402 تشکیل می دادند که از میان آنها 367 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف- نسخه کوتاه؛ سیاهه ذهن آگاهی بائر، مقیاس تحمل ابهام؛ سیاهه انعطاف پذیری شناختی و پرسشنامه تنظیم هیجان بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده گردید. یافته ها: در پژوهش حاضر شاخص های نکویی برازش از برازش مطلوب الگو با داده های گردآوری شده حمایت کردند (945/1=χ2/df، 903/0=CFI، 931/0=GFI، ۰۵۹/۰=RMSE). نتیجه گیری: نتایج نشان داد بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و تحمل ابهام با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی در دانشجویان پیش بینی می شود. لذا، پیشنهاد می شود دوره های آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجان به صورت کارگاه برای دانشجویان برگزار کنند تا زمینه بهبود تحمل ابهام، انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی روان شناختی فراهم گردد.
اثربخشی حکایت درمانی مسیرشغلی کوکران بر پریشانی روان شناختی و امید شغلی در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
95 - 118
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انتخاب شغل یکی از دغدغه های همیشگی دانش آموزان بوده است. این امر باید در نهایت آگاهی و شناخت از خود و توانمندی ها انجام شود. در صورت انتخاب نامناسب و ناآگاهانه در زمینه تحصیلی و شغلی، فرد امید شغلی خود را از دست داده و هیجان های منفی مانند استرس و اضطراب را تجربه خواهد کرد. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر حکایت درمانی مسیر شغلی کوکران بر پریشانی روان شناختی و امید شغلی در دانش آموزان مقطع متوسطه انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که از بین آن ها 30 دانش آموز به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به صورت هفتگی در هفت جلسه (90 دقیقه ای) تحت آموزش مشاوره مسیر شغلی کوکران قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس و پرسشنامه امید شغلی گردآوری شدند و با استفاده از نرم افزار SPSS-26 و روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر حکایت درمانی مسیر شغلی کوکران منجر به کاهش پریشانی روان شناختی و بهبود امید شغلی در دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه کنترل گشته است (05/0p<). نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که حکایت درمانی مسیر شغلی کوکران برای افزایش امید شغلی و کاهش پریشانی روان-شناختی در دانش آموزان تأثیرگذار بوده است.
بررسی نقش واسطه ای سرعت پردازش اطلاعات در روابط ساختاری تنظیم شناختی هیجان با سازگاری در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
149 - 177
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای سرعت پردازش اطلاعات در روابط ساختاری تنظیم شناختی هیجان با سازگاری در دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه ی پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1402 بود که به مراکز اختلال یادگیری مراجعه کردند. از میان آنها 230 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی (2006) و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان سینها و آزمون استروپ بود. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS , AMOS انجام شد. یافته ها نشان داد تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری تاثیر مثبت مستقیم و معناداری دارد (05/0>P). تنظیم شناختی هیجان به واسطه سرعت پردازش اطلاعات بر سازگاری دانش آموزان دارای اختلال یادگیری تاثیر مثبت غیر مستقیم و معنادار دارد (05/0>P). نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد راهبردهای تنظیم شناختی هیجان از طریق تاثیری که بر سرعت پردازش اطلاعات می گذارند بر سازگاری دانش آموزان اختلال یادگیری تاثیر دارد. در واقع انتخاب راهبردهای تنظیم شناختی هیجان متناسب با موقعیت، از طریق تاثیری که بر سرعت پردازش اطلاعات می گذارد نقش بسزایی در افزایش سازگاری این دانش آموزان ایفا می کند.
Comparison of The self-compassion and body image of women from different ethnicities (Azeri, Kurdish, Persian) Urmia city(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of preventive Counselling, Volume ۵, Issue ۲, June ۲۰۲۴
109 - 120
حوزههای تخصصی:
Aim: This study aimed to compare the self-compassion and body image of women from different ethnicities (Azeri, Kurdish, Persian) in Urmia city, and in fact, The goal was to create a fundamental understanding of the phenomenon of the subject of research.Method: This is Causal-comparative research whose statistical population consisted of 342 women who were selected in 2022. Through a Stratified Sampling method, Statistical populations were chosen based on inclusion criteria and randomly assigned (Stratified random sampling). Data collection tools included a demographic checklist NEF(2003) Self-compassion scale (SCS); Cash et al(1990)Multidimensional Body- Self Relations questionnaire (MSRQ). Analysis of covariance (ANCOVA) was applied by the SPSS-26 program. Result: Therefore, according to the results of the present study, There is no significant difference in the level of self-compassion (F=0.64 and P < 0.05) and body image(F=0.66 and P < 0.05) among different ethnicities. Based on this basic research, it is suggested that psychosocial variables should be investigated more in future research because a better understanding of them, provides a framework by which we can understand how we identify ourselves, and how we interact in groups and in society.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر ابعاد نارسایی هیجانی و تحمل پریشانی زنان دارای گرایش به طلاق عاطفی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده شالوده زندگی فردی، اجتماعی و هسته اصلی زندگی زوجین است. هدف: هدف پژوهش حاضرتعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر ابعاد نارسایی هیجانی و تحمل پریشانی زنان دارای گرایش به طلاق عاطفی بود. روش:روش پژوهش نیمه آزمایشی ازنوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان متاهل دارای گرایش به طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر بابل در سه ماهه اول سال 1402 بود که تعداد 30 نفر از آنان به صورت دردسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرگروه 15نفر)جایگزین شدند. جهت گردآوری داده ها از طلاق عاطفی پاینز (1996)، نارسایی هیجانی بگبی و همکاران (1994) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. برنامه آموزش ذهن آگاهی به مدت 8جلسه 90 دﻗﯿﻘﻪای براساس مدل سگال و همکاران(2002)صرفا بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره با نرم افزار spss نسخه 24 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته: نتایج نشان داد بین نمرات پیش آزمون پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در نارسایی هیجانی و تحمل پریشانی زنان دارای گرایش به طلاق عاطفی و مولفه هایش تفاوت معنی داری وجود دارد(01/0>p). به طور کلی آموزش ذهن آگاهی بر نارسایی هیجانی و تحمل پریشانی تاثیر معنی داری داشت(01/0>p). نتیجه گیری:مطابق با یافته ها آموزش ذهن آگاهی بر نارسایی هیجانی و تحمل پریشانی زنان دارای گرایش به طلاق عاطفی موثر بود.ازین رو از این برنامه می توان برای کمک به زنان دارای گرایش به طلاق عاطفی استفاده کرد.
اثربخشی درمان متمرکز بر خانواده بر سرمایه روانشناختی مراقبین بیماران اسکیزوفرنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
172 - 181
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مراقبین بیماران اسکیزوفرنی نقش مهمی در ارائه حمایت و کمک به عزیزان خود که با چالش های اسکیزوفرنی دست و پنجه نرم می کنند، ایفا می کنند. این مراقبین اغلب مسئولیت های مهمی از جمله مدیریت دارو، ارائه حمایت عاطفی و کمک به کارهای روزانه بر عهده دارند. با این حال، مراقبت از فرد مبتلا به اسکیزوفرنی نیز می تواند سخت و استرس زا باشد، که منجر ناراحتی عاطفی می شود. لذا هدف از این مطالعه اثربخشی درمان متمرکز بر خانواده بر سرمایه روان شناختی مراقبین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بود. مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل مراقبین بیماران اسکیزوفرن مراجعه کننده در بیمارستان امام حسین بودند. بدین منظور به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از آنها انتخاب شدند و به طور مساوری در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در گروه آزمایش 2 نفر در حین اجرای جلسات از ادامه همکاری انصراف دادند و گروه آزمایش به 13 نفر تقلیل یافت. گروه آزمایش به مدت دوازده جلسه 60 دقیقه ای به صورت یک روز در هفته تحت مداخله درمان متمرکز بر خانواده قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها عبارت بود از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (2007) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط انجام شد یافته ها: میانگین سرمایه روانشناختی مراقبینی که مداخله درمانی متمرکز بر خانواده را دریافت کرده بودند نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری بهبود نشان دادند (001/0>p). نتیجه گیری: در نتیجه، این پژوهش تأثیر مثبت معنادار درمان متمرکز بر خانواده را بر سرمایه روانشناختی مراقبین بیماران اسکیزوفرنی نشان می دهد. یافته ها بر اثربخشی این رویکرد درمانی در افزایش رفاه و تاب آوری مراقبین در مواجهه با چالش های مراقبت از اسکیزوفرنی تأکید می کند. این نتایج اهمیت گنجاندن مداخلات متمرکز بر خانواده را در مراقبت و حمایت جامع ارائه شده به مراقبین، در نهایت ارتقای رفاه روانی و ظرفیت آنها برای مقابله با نیازهای مراقبت، برجسته می کند.
اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره اسلامی معنوی بر افزایش خوش بینی مادران باردار و سلامت نوزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
149 - 158
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره اسلامی معنوی بر افزایش خوش بینی مادران باردار و سلامت نوزاد انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهرستان فردوس در نیمه اول سال 1397 می باشند که تعدادشان 492 نفر می باشد. از میان آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره اسلامی معنوی طی 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اعمال شد. جهت گرداوری اطلاعات از آزمون جهت گیری زندگی (LOT) و آزمون آپگار استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس و آزمون t مستقل استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد، مادرانی که در جلسات ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره اسلامی معنوی شرکت داشتند، از نظر خوش بینی نسبت به مادرانی که در این برنامه حضور پیدا نکرده بودند و در گروه کنترل بودند، در سطح بالاتری قرار داشتند.
نتیجه گیری: نمره های آپگار دقیقه اول و پنجم در نوزادان مادرانی که در جلسات ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره اسلامی معنوی شرکت داشتند، نسبت به نوزادان مادرانی که در این برنامه حضور پیدا نکرده بودند و در گروه کنترل بودند، در سطح بالاتری قرار داشت.
نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در رابطه با کارکردهای اجرایی با سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش مدارس استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
75 - 84
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی در رابطه با کارکردهای اجرایی با سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی ساختاری بود. جامعه آم اری پژوهش شامل کلی ه دانش آموزان تیزهوش دوره متوسطه اول (پایه هفتم و هشتم) مشغول به تحصیل در مدارس استعدادهای درخشان شهر اصفهان در نیمه دوم سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ ب ود. تعداد ۳۴۰ نفر ب ه روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (AVQ) حسین جاری و دهقانی زاده (۱۳۹۱)، مقیاس نارسایی در کارکردهای اجرایی (BDEFS) بارکلی (۲۰۱۲) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (MJSES) مورگان - جینکز (۱۹۹۹) بود. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که کارکردهای اجرایی هم به صورت مستقیم با سرزندگی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد (05/0>P) و هم به صورت غیرمستقیم از طریق میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی بر سرزندگی تحصیلی اثرگذار است (05/0>P). این نتایج نشان می دهد که کارکردهای اجرایی چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم با میانجی گری خودکارآمدی می تواند تبیین کننده سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش باشد.
نقش همدلی، نشانگان اختلالات شخصیت و تکانش گری والدین در پیش بینی علائم بروننمود
حوزههای تخصصی:
هدف: به دلیل مطالعات اندک در زمینه برخی عوامل مؤثر نظیر همدلی، نشانگان اختلالات شخصیت و تکانش گری والدین در ایجاد علائم بروننمود کودکان، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش همدلی، نشانگان اختلالات شخصیت و تکانش گری والدین در پیش بینی علائم بروننمود کودکان 7-12 است. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی است.100نفر(68پسر، 32دختر) از دانش آموزان دبستان های اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و از والدین دانش آموزان خواسته شد پرسشنامه میلون3، همدلی دیویس، تکانش گری بارات، سیاهه رفتاری کودکان را تکمیل کنند. تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه با روش گام به گام صورت گرفته است. یافته ها: نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد اختلالات شخصیت(مرزی، خودشیفته و منفعل) در والدین می تواندگرایش به علائم بروننمود را پیش بینی کند، اما همدلی و تکانش گری پیش بین گرایش به علائم بروننمود نبودند. درکل مؤلفه ها توانستند 9/22 درصد واریانس علائم بروننمود کودکان را تبیین کنند. نتیجه گیری: نقش نشانگان اختلالات شخصیت (مرزی، خودشیفته، منفعل) در گرایش به علائم بروننمود تائید می شود. معیارهای اختلالات شخصیت شدید مستقیماً به ناتوانی در کنترل کافی برخشم و یا سطوح بالای پرخاشگری اشاره دارد. بنابراین در زمینه طرح های مداخلاتی و بررسی عوامل مؤثر بر علائم بروننمود کودکان توجه به نقش نشانگان اختلالات شخصیت والدین نیز بااهمیت است.
تاثیر نشخوار ذهنی و شبکه های مجازی در افسردگی دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر نشخوار ذهنی و شبکه های مجازی در افسردگی دانشجویان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت پژوهش توصیفی-همبستگی و از نظر نوع داده ها کمی بود. جامعه ی آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر قدس در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آنان، با استفاده از نمونه گیری در دسترس 210 نفر بر اساس فرمول تاباچنیک و فیدل انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده های پژوهش با روش کتابخانه ای جهت مشخص کردن روابط بین متغیرهای پژوهش و روش میدانی با استفاده از پرسشنامه های استاندارد نشخوار فکری نولن- هوکسما و مورو (1991)، شبکه های اجتماعی مجازی جهانبانی(1397)، افسردگی بک (1961) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها شامل دو بخش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی) و در بخش آمار استنباطی (آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) با استفاده از نرم افزار SPSS-V23 استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین نشخوار ذهنی و شبکه های مجازی با افسردگی دانشجویان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
ارائه مدل ساختاری – تفسیری شادمانی سازمانی مبتنی بر ارزش های کار تیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
115 - 144
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه با توجه به چالش هایی که سازمان ها با آن مواجه هستند، ایجاد سازمان شاد یکی از نیازهای استراتژیک برای موفقیت سازمان می باشد. هدف از این مطالعه ارائه مدل ساختاری - تفسیری شادمانی سازمانی مبتنی بر ارزش های کارتیمی (موردمطالعه شرکت گاز استان اردبیل) بود. روش شناسی: این تحقیق از نظرهدف کاربردی از لحاظ ماهیت، آمیخته با طرح ترکیبی اکتشافی – متوالی است. بخش کیفی با روش تحلیل تماتیک مبتنی بر ترید -استرلینگ (2001) و بخش کمی نیز با بهره گیری از تکنیک مدلسازی ساختاری – تفسیری (ISM) انجام شد. جامعه هدف پژوهش، خبرگان آگاه به موضوع تحقیق بودند که در بخش کیفی نمونه ای با رویکرد هدفمند تا مرحله اشباع (18نفر) انتخاب شد و در بخش کمی نمونه ای به تعداد 5 نفر پیشنهاد شد. به منظور جمع آوری و تحلیل داده ها در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد و برای این منظور از نرم افزارهای Maxqda10 و Matalab2016a استفاده گردید. یافته ها: بعد از تحلیل مصاحبه ها، به استخراج 227 مضمون پایه، 35 مضمون سازمان دهنده و درنهایت 13 مضمون فراگیر تاثیرگذار بر شادمانی سازمانی مبتنی بر ارزش های کارتیمی منجر شد و این عوامل شناسایی شده در هفت سطح مدل ساختاری – تفسیری قرار گرفتند.نتیجه گیری: این نتایج می تواند مبنایی برای تصمیم های مدیران و برنامه ریزان در شرکت گاز استان اردبیل در راستای ارتقای شادمانی سازمانی مبتنی بر ارزش های کارتیمی باشد.
الگوی رشد معنوی از دیدگاه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد معنوی، یکی از مهم ترین وجوه توسعه انسانی است. این پژوهش با هدف ترسیم الگوی رشد معنوی بر اساس دیدگاه شهید مطهری انجام شد. روش پژوهش تحلیل محتوای تجمعی بود. ابتدا داده ها گردآوری و سپس در نرم افزار مکس کیودا ۲۰۲۰ کدگذاری شد. در مجموع در فرایند کدگذاری، ۱۳۹ کد باز انتخاب شد که به ۲۲ کد محوری و در نهایت ۵ کد انتخابی به دست آمد. یافته ها نشان داد رشد معنوی از دیدگاه شهید مطهری، نمایان ساختن استعدادهای مهم ترین سرمایه حیات انسانی یعنی بُعد روحی و معنوی انسان در سایه شناخت و لیاقت است، و موضوع تحقق رشد معنوی همان روح الهی است، و مسیر کلی رشد انسان از دیدگاه شهید مطهری سیر کلی از خود درآمدن و رسیدن به حق است و عوامل رشد معنوی مشتمل بر عوامل زمینه ساز (نعمت های الهی، دین و وحی، ایمان، تفکر) و عوامل آشکار ساز (شناخت صحیح، نیت صالح، اعمال صالح، زهدورزی، آزمون های معنوی، خودسازی، انس با قرآن) است؛ همچنین از دیدگاه شهید مطهری، موانع رشد معنوی عبارت اند از: روح گریزی، فطرت گریزی، عقل گریزی، مذهب گریزی، و ایمان گریزی.
اثربخشی برنامه آموزش گروهی شایستگی اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و اضطراب دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش گروهی شایستگی اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و اضطراب دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان 10 تا 12 ساله دختر شهر سنندج بود که جهت انجام خدمات مشاوره به مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی ویژه کودکان دارای اختلالات رفتاری و یادگیری در سال 1402 مراجعه کرده بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 16 جلسه 45 دقیقه ای تحت برنامه آموزش شایستگی اجتماعی قرار گرفت. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه سازگاری اجتماعی (CSAS، 1993) و اضطراب (SCAS، 1998) بود. تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون سازگاری اجتماعی و اضطراب در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود داشت و همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود نداشت و نتایج در دوره پیگیری حفظ شد. براساس نتایج پژوهش می توان گفت برنامه آموزش شایستگی اجتماعی روش مداخله ای مناسبی بر بهبود سازگاری اجتماعی و اضطراب دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی است.
ارتباط بین تجربیات نامطلوب دوران کودکی مادر و مشکلات روان شناختی کودکان با نقش واسطه ای تنظیم هیجان و ذهنی سازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف مشکلات روان شناختی کودکان یک مسئله مهم سلامت است. این مشکلات نه تنها با رنج کودکان، خانواده و همسالان آن ها ارتباط دارد، بلکه بر کیفیت زندگی در دوره بزرگسالی نیز تأثیر منفی می گذارد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل تبیین انتقال بین نسلی تجارب نامطلوب کودکی مادران بر اختلال های درونی سازی و برونی سازی فرزندان شان با نقش واسطه ای تنظیم هیجان و ذهنی سازی بود. مواد و روش ها این پژوهش از نوع پژوهش بنیادی و از نوع مدل یابی معادله ساختاری بود. جامعه آماری از زنان متأهل دارای فرزند 6 تا 12 ساله ثبت نام شده در سامانه خدمات الکترنیک سلامت استان بوشهر در سال 1401 تشکیل شده بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 700 نفر انتخاب شدند. درنهایت 632 نقر از مادران به صورت آنلاین به پرسش نامه های مشکلات رفتاری تجربیات نامطلوب کودکی، تنظیم هیجان و ذهنی سازی پاسخ دادند. تمام تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS وAMOS به ترتیب نسخه 26 و 24 انجام شد. یافته ها تجربه های نامطلوب کودکی مادران بر دشواری تنظیم هیجان (P<0/001 و β=0/363)، مشکلات درونی سازی (P<0/001 و β=0/182) و مشکلات برونی سازی (P<0/001 و β=0/201) به صورت مستقیم اثر مثبت و معنی دار و بر ذهنی سازی اثر منفی و معنی دار داشت (P=0/006 و β=-0/125). اثر غیرمستقیم تجارب نامطلوب کودکی بر مشکلات درونی سازی (P<0/001 و β=0/126) و برونی سازی (P<0/001 و β=0/134) کودکان از طریق تنظیم هیجان مثبت و در سطح 0/001 معنی دار بود. همچنین اثر غیرمستقیم تجارب نامطلوب کودکی بر مشکلات برونی سازی از طریق ذهنی سازی مثبت و معنی دار بود (P=0/039 و β=0/011). نتیجه گیری تجارب نامطلوب کودکی مادران به شکل مستقیم از طریق انتقال بین نسلی بر اختلال های درونی سازی و برونی سازی تأثیر دارد و تنظیم هیجان و ذهنی سازی آن را واسطه گری می کند. ۸۲۵,۱
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر روی آوردهای مصاحبه انگیزشی و ذهنی سازی بر اجتناب تجربه ای دانش آموزان با ترومای کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تجربه هرگونه حادثه آسیب زا در دوران کودکی می تواند بهزیستی افراد را تحت تأثیر قرار دهد. این پژوهش با هدف اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر روی آوردهای مصاحبه انگیزشی و ذهنی سازی بر اجتناب تجربه ای دانش آموزان با ترومای کودکی انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری ۲ ماهه با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان با ترومای کودکی در مقطع سنی ۱۲ تا ۱۵ سال بود که در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهرستان رشت مراجعه کرده اند. نمونه مورد نظر۳۰ دانش آموز از جامعه آماری مذکور بود که با روش نمونه گیری دردسترس و براساس معیارهای ورود و خروج و داوطلبانه انتخاب و به صورت ﺗﺼﺎدﻓﯽ در دو گروه آزﻣﺎیﺶ و گواه (در هر گروه ۱۵ دانش آموز) جایدهی شدند. برنامه آموزشی مبتنی بر روی آوردهای مصاحبه انگیزشی و ذهنی سازی در قالب ۱۱ جلسه ۹۰ دقیقه ای برای گروه آزمایش به صورت گروهی اجرا شد و گروه گواه در طی فرایند مطالعه هیچ نوع مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آخرین نسخه اعتباریابی شده پرسشنامه های چندبعدی اجتناب تجربه ای گامز و همکاران (2011) و پرسشنامه ترومای کودکی برنشتاین و فینک (1998) در ایران بود. تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس آمیخته و نرم افزار SPSS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه تفاوت معناداری بین کاهش میانگین اجتناب تجربه ای (۱۱۵/ ۳F=، ۰۴/0P=) و مؤلفه های اجتناب رفتاری (۶۷۰/ ۶F=، ۰۱/0P=)، انزجار از آشفتگی (۴۶۴/ ۳F=، ۰۴/0P=) و حواس پرتی- توقف (۹۷۵/ ۵F=، ۰۲/0P=) در مرحله پس آزمون گروه آزمایش و گواه وجود دارد و این نتایج (کاهش اجتناب تجربه ای) در گروه آزمایش و در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت (05/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، می توان استنباط کرد که آموزش مبتنی بر مصاحبه انگیزشی و ذهنی سازی با ایجاد راهبردهای شناختی لازم برای مواجهه با تنیدگی ها به جلوگیری از مارپیچ فروکاهنده خلق و تفکر منفی و گرایش به پاسخ های نگران کننده و اجتنابی دانش آموزان با ترومای کودکی کمک کرده است.
استعاره های درمانی مثنوی: تأملی تطبیقی بر استعاره های مثنوی مولانا جلال الدین بر مبنای مفاهیم درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۵۷-۴۴۴
حوزههای تخصصی:
استعاره ها نقشی بنیادی در درمان های روان شناختی و تسهیل فرایندهای تغییر در درمان دارند و در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد استعاره ها، قدر بلندی می یابند. همچنین استعاره روش خلاقی است که با استفاده از قدرت تصویرسازی اش سبب می شود تا مراجع آسان تر به بینش و بصیرت برسد. هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی استعاره های مثنوی معنوی مولانا بر مبنای مفاهیم درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بود. روش به کاررفته در این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده و روش تحلیل داده ها جنبه تطبیقی دارد. در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شش مؤلفه بنیادین وجود دارد که عبارت اند از: ارتباط با لحظه اکنون، پذیرش، ناهمجوشی، خود به عنوان زمینه، رفتار متعهدانه و ارزش ها؛ در این تحقیق سعی شد که تمثیل های مثنوی در قالب این شش مؤلفه استنباط و استخراج، صورت بندی شوند و به شکلی کاربردی در اختیار روانشناسان و مشاوران قرار گیرد. بدین منظور کتاب مثنوی معنوی موردمطالعه و بازبینی قرار گرفت و از طریق چارچوب ارجاع بستری فراهم شد تا ابیات و مؤلفه های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به گونه ای منسجم و منطقی کنار هم قرارگرفته و با تفسیر ابیات یک ساختار کاربردی ارائه شد. نتایج بررسی، استخراج 21 استعاره بود که به ترتیب و برحسب هر مؤلفه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد عبارت اند از: ارتباط با لحظه اکنون، 3 استعاره، پذیرش، 5 استعاره، ناهمجوشی، 5 استعاره، خود به عنوان زمینه، 3 استعاره، رفتار متعهدانه، 4 استعاره، و ارزش ها، 3 استعاره. درمانگران می توانند با توجه به سابقه ذهنی مخاطب خود در ایران، نسبت به مسائل دینی و عرفانی، از میراث ادبی مانند مثنوی بهره برند.
اثربخشی جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین بر بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی در معلمان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۵۷۰-۵۵۹
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین بر بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی در معلمان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری کلیه معلمان شهر خرم آباد در سال 1402 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین قرار گرفت؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (1970)، پرسشنامه اشتیاق به کار اترخت اسچافلی و همکاران (2002) و پرسشنامه کیفیت زندگی شغلی استون و ون لار (2018) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار اس پی اسس نسخه 28 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی داشته است (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین می تواند به عنوان یک شیوه آموزشی مناسب برای بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی در معلمان به کاربرده شود.
تاب آوری زنان خانه دار در قرنطینه کووید 19: نقش تصور از خدا و کیفیت زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با شیوع کووید 19 ابعاد مختلف زندگی همه انسانها بویژه زنان خانهدار دستخوش تغییر شد؛ محدودیتهای اجتماعی و آشفتگیهای روانی همراه با همهگیری، تابآوری آنان را به چالش کشید. هدف این پژوهش، تعیین نقش تصورات مثبت و منفی از خدا و کیفیت زندگی در پیشبینی تابآوری زنان خانهدار شهر تبریز بود. مواد و روشها: پژوهش کمی حاضر، از نوع پژوهشهای توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه زنان خانهدار ساکن شهر تبریز در اواخر زمستان سال 1400 و اوایل سال 1401 بوددّ از بین آنان 222 نفر به شیوه نمونهگیری دردسترس انتخاب شده و با توجه به شیوع سویه امیکرون کروناویروس به صورت آنلاین به پرسشنامه تصور از خدا، مقیاس تابآوری کانر و دیویدسون، و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پاسخ دادند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS-16 استفاده شد. یافتهها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که تصور مثبت از خدا با تابآوری بالا و تصور منفی از خدا با تابآوری پایین همراه است (05/0 > P)، همچنین، بین کیفیت زندگی و مولفههای آن با تابآوری رابطه مثبتی وجود دارد (05/0 > P). بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه 43 درصد از تغییرات تابآوری بوسیله متغیرهای تصور مثبت از خدا (32/0=β) و کیفیت زندگی (54/0=β) قابل تبیین است. نتیجهگیری: توجه هرچه بیشتر بر آموزهای مذهبی و ایجاد تصورات مثبت از خداوند و نیز، بهبود کیفیت زندگی زنان خانهدار در راستای ارتقای تابآوری آنان در مواجهه با چالشهای زندگی، پیشنهاد میشود.