
مقالات
حوزههای تخصصی:
فرسودگی شغلی یکی از چالش های اساسی در محیط های کاری است. هدف این پژوهش بررسی نقش ویژگی های شخصیتی در تشخیص و تمایز بین گروه ها با سطوح مختلف فرسودگی شغلی است. به این منظور، 329 کارمند شهرداری تهران در بهار و تابستان 1403 از طریق نمونه گیری سلسله مراتبی انتخاب و با استفاده از پرسش نامه فرسودگی شغلی مسلش (MBI) و آزمون سازمان شخصیت کرنبرگ (IPO) و با استفاده از روش تحلیل تشخیصی مقاوم مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیرهای سازمان شخصیتِ آزمون واقعیت، پرخاشگری و ارزش های اخلاقی به طور معناداری قادر به ایجاد تشخیص و تمایز بین گروه های مقاوم به فرسودگی و با فرسودگی بالا هستند. یافته ها نشان می دهند که کارکنانی که نقص بیشتری در آزمون واقعیت، پرخاشگری و ارزش های اخلاقی داشتند، بیشتر در معرض فرسودگی شغلی قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش بر اهمیت توجه به ویژگی های شخصیتی مدل سازمان شخصیت کرنبرگ در اتخاذ دیدگاهی جامع تر در محیط های کاری تاکید داشته و نقش آنها را در بروز و تشدید فرسودگی شغلی معنادار یافته است.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان و آموزش تنظیم هیجان بر احساس تنهایی وانعطاف پذیری روان شناختی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضر مقایسه تأثیر بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان و آموزش تنظیم هیجان براحساس تنهایی و انعطاف پذیری روانشناختی در دختران نوجوان بود.روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری دختران ناحیه 2 اصفهان در پاییز1401 بودند.60 نفر از جامعه مذکور برحسب معیارهای ورود به مطالعه وبه صورت هدفمند انتخاب و از طریق گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و ونادروال (2010) و پرسشنامه احساس تنهایی راسل و همکاران(1980) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. گروه های آزمایش 8 جلسه تحت آموزش تعامل کارآمد مادر- نوجوان و تنظیم هیجان قرار گرفتند و در این مدت گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان و تنظیم هیجان در مراحل پس آزمون وپیگیری نسبت به گروه کنترل بر متغیر احساس تنهایی و نمرات انعطاف پذیری روانشناختی تأثیر معنادارداشته اند (05/0>P). همچنین تعامل کارآمد مادر- نوجوان تاثیربیشتری را برانعطاف پذیری روانشناختی داشته است. بر اساس یافته ها،بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان و تنظیم هیجان برای کاهش احساس تنهایی وارتقاء انعطاف پذیری روانشناختی قابل استفاده است.
نقش واسطه ای بخشش در رابطه بین استادهای رابطه ای و کیفیت زناشویی زنان مواجه با پیمان شکنی همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نقش واسطه ای بخشش در رابطه بین استادهای رابطه ای و کیفیت زناشویی زنان مواجه با پیمان شکنی همسر بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل شامل کلیه زنان مواجه با پیمان شکنی همسر در شهر تهران که در سال 1402 در این شهر مشغول به زندگی با همسر خود بوده اند و طلاق نگرفته اند و به اینترنت دسترسی داشتند، از این میان تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس کیفیت زناشیی برادبور و همکاران، پرسشنامه بخشش ری و همکاران و مقیاس اسنادهای رابطه ای فینچام و برادبری استفاده شد. برای بررسی روایی مقیاس ها از تحلیل عامل تاییدی و برای پایایی نیز از ضریب آلفای کرانباخ استفاده گردید که نتایج حاکی از مطلوب بودن روایی و پایایی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد، اسناد رابطه ای تأثیر معناداری بر بخشش دارد. بخشش نیز دارای تأثیر معنادار بر کیفیت زناشویی است. اسناد رابطه ای نیز تأثیر معناداری بر کیفیت زناشویی دارد. بررسی روابط غیرمستقیم نیز نشان داد که بخشش در رابطه بین اسناد رابطه ای و کیفیت زناشوئی زنان مواجه با پیمان شکنی همسر نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که اسنادا رابطه ای و بخشش دو مورد از عوامل اصلی برای پیشایندهای کیفیت زناشویی می باشند.
ساخت و اعتباریابی مقیاس کمال گرایی ناسازگار تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی مقیاسی مناسب جهت سنجش کمال گرایی ناسازگار در دانش آموزان دختر دوره متوسطه است. روش پژوهش، توصیفی از نوع ساخت ابزار بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهرستان بیرجند در سال 1399-1400 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 315 نفر انتخاب شدند و به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. به منظور بررسی روایی مقیاس از روش های روایی محتوی با استفاده از شاخص هایCVI , CVR، و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش اکواماکس نشان داد، مقیاس مذکور از چهار خرده مقیاس نگرانی و ترس از اشتباه، انتظارات بالا، نارضایتی تحصیلی و باورهای غیرمنطقی( نشخوار فکری تحصیلی) تشکیل شده است. همچنین به منظور بررسی روایی همگرا، ضرایب همبستگی مؤلفه های مقیاس کمال گرایی ناسازگار تحصیلی با پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984) محاسبه شد و به لحاظ آماری معنادار بود (05/0>P). همسانی درونی مقیاس کلی و خرده مقیاس ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه و در حد قابل قبول بود. درمجموع یافته های به دست آمده نشان داد که مقیاس حاضر، پایایی (ثبات، همسانی درونی ) و روایی مناسب برای سنجش کمال گرایی ناسازگار تحصیلی دانش آموزان را داراست و می تواند مورداستفاده پژوهشگران و مشاوران قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی درمان های شناختی-رفتاری و مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانه های افسردگی، افکار غیر منطقی، بازداری هیجانی و ارزشمندی در زندگی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های اخیر نشان می دهد که اثر بخشی رویکردهای درمانی را نمی توان تنها برحسب نشانه های اختلال های روانی مورد سنجش قرار داد و با توجه به تحولاتی که در رویکردهای فراتشخیصی رخ داده است ، بهتر است کارآمدی رویکردهای درمانی بر ابعاد مختلف روان شناختی نیز مورد توجه قرار گیرد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های شناختی- رفتاری و مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانه های افسردگی ، افکار غیرمنطقی ، بازداری هیجانی و ارزش مندی زندگی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه افرادی بود که به کلینیک های روان شناسی منطقه 5 تهران مراجعه کردند. نمونه گیری به روش هدف مند و پس از مصاحبه پژوهشگر با شرکت کنندگان و احراز ملاک های تشخیصی افسردگی اساسی براساس DSM-5 به عمل آمد. درمجموع ، 60 نفر بیمار مبتلا به افسردگی اساسی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفره جای گذاری شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (IBQ-40) ، سیاهه افسردگی بک (ویرایش دوم) ، پرسشنامه ارزش مندی زندگی و پرسشنامه بازداری هیجانی (ECQ) بود. یافته ها نشان داد که در بهبود نشانه های افسردگی و افکار غیرمنطقی ، درمان شناختی- رفتاری مؤثرتر بود؛ ولی در بهبود بازداری هیجانی و ارزش مندی زندگی ، درمان پذیرش/ تعهد اثربخش تر بود. می توان نتیجه گرفت که دو رویکرد درمانی شناختی- رفتاری و پذیرش و تعهد ابعاد متفاوتی از سلامت روانی را مورد هدف قرار می دهند و درمان پذیرش و تعهد حداقل در کوتاه مدت اثرات کمتری بر نشانه شناسی افسردگی و افکار غیرمنطقی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی دارد.
تدوین و اعتباریابی بسته زوج درمانی مبتنی بر بهبود گسستگی رابطه زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسستگی رابطه زناشویی یکی از از رایج ترین مشکلاتی است که توسط زوجین مطرح می شود و به فرآیند جدایی عاطفی اشاره دارد که معمولاً به عنوان جدا شدن از شریک زندگی یا احساس بی تفاوتی نسبت به او شناخته می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین و اعتباریابی بسته زوج درمانی مبتنی بر بهبود گسستگی رابطه زناشویی بود. روش پژوهش، در بخش اول مرور نظامند مقالات مختلف مرتبط با درمان های موجود در حوزه زوج درمانی در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی در بازه زمانی 2003 تا 2022 بود. داده های بدست آمده از این منابع با روش کیفی تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت، عناصر مشترک شناسایی و کدگذاری شدند و براساس آن، بسته زوج درمانی تدوین گردید. پس از تدوین بسته زوج درمانی با بهره گیری از نظر پنج صاحب نظر در حوزه زوج درمانی و مشاوره برای تعیین روایی محتوایی بسته فوق اقدام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند بود. ابزار پژوهش اسناد و مدارک مکتوب موجود در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی بود. نتایج نشان داد که ارزیابی و مصاحبه اولیه، افزایش درگیری هیجانی، بازسازی و بهبود تعاملات زوج، بازسازی شناختی و تغییر طرحواره ها، تغییر رفتار/ افزایش تبادلات مثبت زوجین، آموزش مهارت ها و افزایش پذیرش و تحمل، عناصر اصلی بسته زوج درمانی مبتنی بر گسستگی رابطه را تشکیل می دهند. محتوای جلسات بسته زوج درمانی در چهارده جلسه هفتگی تنظیم شده است. براساس یافته های پژوهش، بسته زوج درمانی مبتنی بر گسستگی رابطه می تواند در بهبود الگوهای ارتباطی زوجین، حل تعارض ها و تغییر رفتارهای منفی زوجین کمککننده باشد.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر توجه و حافظه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر توانبخشی شناختی بر سطوح مختلف توجه و مؤلفه های حافظه در کارکنان ادارات شهر شیراز بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان سه اداره شهر شیراز در سال 1401 تشکیل دادند، که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و تعداد 30 نفر از کارکنانی که نمره مطلوبی در مصاحبه سلامت روانی و شناختی داشتند انتخاب و به شکل تصادفی در یکی از گروه های پژوهش گمارش شدند. برای اجرای مداخلات از پروتکل توانبخشی شناختی نجاتی (1396) و برای جمع آوری داده ها از آزمون های عملکرد مداوم (لزاک، 1995)، استروپ (بروزشده توسط داویدسون و همکاران، 2003)، توجه تقسیم شده (مؤسسه سینا، 1390)، N-BACK (کرکنر، 1958) و حافظه وکسلر بزرگسالان (وکسلر، 1981) استفاده شد که نتایج روایی و اعتبار ابزار حاکی از مطلوب بودن آنها بود. برای تحلیل داده ها از آزمون MANOVA استفاده شد و یافته ها نشان داد، مداخله توانبخشی شناختی تأثیر معناداری بر افزایش سطوح توجه پایدار و توجه انتخابی داشت اما بر توجه تقسیم شده تأثیر معناداری نداشت. همچنین تأثیر معناداری بر هر سه مؤلفه حافظه (کلامی، دیداری و فعال) داشت. با توجه به یافته های پژوهش می توان از توانبخشی شناختی به عنوان روشی مطلوب برای افزایش کارکردهای شناختی توجه و حافظه استفاده کرد.
تاثیر آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر تاب آوری و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر تاب آوری و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم ابتد ایی دارای اختلال یادگیری ویژه مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش ناحیه 3 شهر شیراز در سال 1403-1402 بودند. 30 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هرکدام 15 نفر) گمارش شدند. ابزارهای مورد استفاده شده شامل پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش و پرسشنامه تاب آوری کودک و نوجوان انگار و لیبنبرگ بودند. گروه آزمایش در10 جلسه 50 دقیقه ای هفته ای دو بار جلسات آموزش مهارت های ذهن آگاهی کودک محور (بوردیک،2014؛ ترجمه منشئی، حسینی اصلی آزاد و طیبی، 1396) را دریافت کردند و گروه گواه در لیست انتظار برای دریافت آموزش قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی کودک محور باعث افزایش تاب آوری و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه شده است. بنابراین آموزش ذهن آگاهی کودک محور را می توان در مدارس برای دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه مورد استفاده قرار داد.
رابطه احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی با سرگردانی ذهنی: نقش میانجی علائم اختلال بازی اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش دسترسی به اینترنت به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی، افزایش استفاده ناکارآمد از اینترنت در نوجوانان مشاهده می شود. اختلال بازی اینترنتی به معنای استفاده مداوم و مکرر از اینترنت برای شرکت در بازی ها، اغلب با بازیکنان دیگر است که منجر به اختلال یا ناراحتی قابل توجه بالینی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی علائم اختلال بازی اینترنتی در رابطه بین احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی با سرگردانی ذهنی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقاطع متوسطه اول و متوسطه دوم (نوجوانان 13 تا 18 ساله) شهر تهران در سال تحصیلی 1401_1402، و حجم نمونه 252 نفر است. متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسش نامه اختلال بازی اینترنتی وانگ و چانگ (2002)، پرسش نامه سرگردانی ذهنی (MWQ)، پرسش نامه اضطراب اجتماعی (SAIN) و پرسش نامه احساس تنهاییUCLA)) سنجش شد. برای استخراج نتایج توصیفی و تحلیل مسیر از نرم افزارهای spss25 و Smart PLS 3 استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد متغیر علائم اختلال بازی اینترنتی در رابطه اضطراب اجتماعی و سرگردانی ذهنی نقش میانجی دارد. هم چنین نشان داده شد متغیر علائم اختلال بازی اینترنتی در رابطه احساس تنهایی و سرگردانی ذهنی نقش میانجی ندارد. به این صورت که رابطه مستقیم احساس تنهایی و سرگردانی ذهنی تأیید و رابطه احساس تنهایی و اختلال بازی اینترنتی رد شد. برنامه هایی جهت کاهش اضطراب اجتماعی و احساس تنهایی می تواند به کاهش سرگردانی ذهنی دانش آموزان کمک کند. هم چنین با فراهم کردن برنامه هایی جهت کاهش اضطراب اجتماعی می توان رفتار بازی در نوجوانان را مدیریت نمود.
رابطه سبک های فرزندپروری والدین با استرس ادراک شده دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه سبک های فرزندپروری والدین با استرس ادراک شده دانش آموزان دختر بود. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. بدین منظور از بین کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ناحیه یک شهر تبریز و والدین آنها، ۳۰۱ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه کوهن( ۱۹۸۳) و پرسشنامه بامریند(۱۹۶۷) مورد آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که از میان سبک های فرزندپروری والدین بین سبک فرزندپروری مقتدرانه با استرس ادراک شده در سطح معناداری( ۰۵/۰p<) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. و بین سبک فرزندپروری مستبدانه با استرس ادراک شده در سطح معنی داری(۰5/۰p<) رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. ولی بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه با استرس ادراک شده رابطه معنی داری وجود ندارد. با توجه به یافته های بدست آمده و اهمیت سبک های فرزندپروری والدین فراهم نمودن بستر مناسب برای آموزش سبک های فرزندپروری به خانواده ها پیشنهاد می شود.
سلامت اجتماعی و اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر: نقش جوّ عاطفی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سلامت اجتماعی و اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر براساس جوّ عاطفی خانواده انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد بروجرد تشکیل دادند و گروه نمونه 205 دانشجوی دختر بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه جو عاطفی هیل برن(1964)، اضطراب اجتماعی واتسون و وبر(1969) و سلامت اجتماعی کییز(2004) مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمون آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون با کمک نرم افزار spss21 نشان داد بین سلامت اجتماعی و تمام مولّفه های آن، به استثناء مشارکت اجتماعی با جو عاطفی خانواده رابطه معنا دار مثبت وجود دارد، بین اضطراب اجتماعی با جو عاطفی خانواده رابطه معنا دار منفی به دست آمد. نتایج رگرسیون نشان داد که با کمک جو عاطفی خانواده می توان اضطراب اجتماعی و سلامت اجتماعی را پیش بینی کرد. از این رو می توان نتیجه گرفت که ارتقاء کیفیّت جوّ عاطفی خانواده در بهبود شاخص سلامت اجتماعی وکاهش اضطراب اجتماعی مهمّ و قابل توجّه است.
آزمون الگوی عملکرد خانواده با درگیری تحصیلی با نقش میانجی امید تحصیلی و مسئولیت پذیری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون نقش میانجی مسئولیت پذیری و امید تحصیلی در رابطه بین عملکرد خانواده و درگیری تحصیلی در دانش آموزان دوره متوسطه اول شهرستان خرم بید (استان فارس) بود. شرکت کنندگان شامل 300 دانش آموز بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیده و به پرسشنامه های سنجش عملکرد خانواده اپ ستاین و همکاران (1983)، مسئولیت پذیری شخصی مرگلر و شیلد (2016)، امید تحصیلی خرمائی و کمری (1396) و درگیری تحصیلی ریو (2013) پاسخ دادند. برای تحلیل داده های توصیفی و ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش از نرم افزار SPSS نسخه 26 و جهت آزمون فرضیه و بررسی برازش مدل پژوهش، از نرم افزارAMOS نسخه 24 استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که مدل پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش مطلوبی دارد. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم عملکرد خانواده بر مسئولیت پذیری و امید تحصیلی و اثر مستقیم مسئولیت پذیری و امید تحصیلی بر درگیری تحصیلی معنی دار بود. همچنین، اثر عملکرد خانواده با نقش میانجی مسئولیت پذیری و امید تحصیلی بر درگیری تحصیلی نیز معنی دار بود. به طور کلی نتایج این پژوهش نقش متغیرهای عملکرد خانواده، مسئولیت پذیری و امید تحصیلی را در تبیین درگیری تحصیلی نشان می دهد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت به منظور افزایش درگیری تحصیلی دانش آموزان، باید به مسئولیت پذیری و امید تحصیلی ناشی از عملکرد مناسب خانواده آنها توجه نمود.
پیش بینی آسیب پذیری روانشناختی دانشجویان بر اساس صفات تاریک شخصیت و اعتیاد به فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر پیش بینی آسیب پذیری روانشناختی بر اساس صفات تاریک شخصیت و اعتیاد به فضای مجازی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر در سال تحصیلی 02-1401 بود. به همین منظور، از بین جامعه مورد نظر 322 دانشجو با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند و پرسشنامه های آسیب پذیری روانشناختی (نجاریان و داودی، 1380)، مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت (یوسفی و ایمانزاد، 1397) و اعتیاد به فضای مجازی (یانگ، 1998) در مورد آنان اجرا شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون (همزمان) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین صفات تاریک شخصیت و اعتیاد به فضای مجازی با آسیب پذیری روانشناختی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0˂P). در ضمن مشخص شد که صفات جامعه ستیزی و دیگر آزاری و اعتیاد به فضای مجازی می توانند آسیب پذیری روانشناختی دانشجویان را پیش بینی کنند (01/0˂P). بنابراین نتیجه گرفته می شود که اعتیاد به فضای مجازی، صفات جامعه ستیزی و دیگر آزاری توان پیش بینی آسیب پذیری روانشناختی دانشجویان را دارند. یافته ها نشان داد که بین صفات تاریک شخصیت و اعتیاد به فضای مجازی با آسیب پذیری روانشناختی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0˂P). در ضمن مشخص شد که صفات جامعه ستیزی و دیگر آزاری و اعتیاد به فضای مجازی می توانند آسیب پذیری روانشناختی دانشجویان را پیش بینی کنند (01/0˂P).
مدل ساختاری رابطه بین کمال گرایی و گرایش به عمل زیبایی با نقش میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین مدل ساختاری رابطه بین کمال گرایی و گرایش به عمل زیبایی با نقش میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی شهر قم بود که جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی شهر قم در سال 1402 بود و روش نمونه گیری در این پژوهش براساس فرمول کلاین ، 240 نفر محاسبه شد و روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع نمونه گیری در دسترس بود ونیزروش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. نتیجه حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که مدل ساختاری رابطه بین کمال گرایی و گرایش به عمل زیبایی با نقش میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی شهر قم از برازش خوبی برخوردار است. 40 درصد از پراکندگی نمرات گرایش به عمل زیبایی از طریق کمال گرایی و حمایت اجتماعی ادراک شده پیش بینی می شود. همچنین 24 درصد از پراکندگی نمرات حمایت اجتماعی ادراک شده از طریق کمال گرایی پیش بینی می شود. همچنین نتایج نشان داد که بین کمال گرایی با گرایش به عمل زیبایی در افراد مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی شهر قم رابطه وجود دارد. بین حمایت اجتماعی ادراک شده با گرایش به عمل زیبایی در افراد مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی شهر قم رابطه وجود دارد.
آموزش مفاهیم طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر سازگاری پس از طلاق و سرمایه روان شناختی زنان مطلقه دارای فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر سازگاری پس از طلاق و سرمایه روانشناختی زنان مطلقه دارای فرزند انجام شد. تحقیق حاضر یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مطلقه تحت پوشش پایگاه های خدمات اجتماعی شهر کرمانشاه در سال 1402-1403 تشکیل داد. نمونه پژوهش 30 زن سرپرست خانوار بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج به پژوهش انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری مطالعه حاضر پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز و پرسشنامه سازگاری پس از طلاق فیشر بود. گروه آزمایش 12 جلسله ۹۰ دقیقه ای پروتکل طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت را دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته و براساس رعایت مفروضه های آن صورت گرفت. نتایج نشان داد که پروتکل طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر سرمایه روانشناختی و سازگاری پس از طلاق اثربخش (0/01>p) است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که یافته های این مطالعه از اثربخشی پروتکل طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت، حمایت می کند.