غلامرضا صرامی فروشانی

غلامرضا صرامی فروشانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۵ مورد از کل ۱۵ مورد.
۱.

Developing and Psychometric Testing of Cervical Cancer Screening Behavior Scale (CCSBS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Cancer Cervical cancer health behavior Psychometric testing Screening

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۷
Introduction: Given the importance of screening as one of the health behaviors in cervical cancer, the aim of this study is to develop and evaluate the psychometric characteristics of Cervical Cancer Screening Behavior Scale (CCSBS). Methods: In this cross-sectional study, 376 women who referred to Javaheri Health Center during the study period due to health problems, were selected through convenience sampling method. Then, the scale was developed and its content and face validities were examined. To ensure divergent and convergent validity, Depression Anxiety Stress Scale (DASS-21) was used. Internal consistency method (Cronbach's alpha) was used to determine the reliability of the questionnaire. Finally, confirmatory factor analysis was used to assess the construct validity of the CCSBS and SPSS and LISREL software were applied for analyzing data. Results: The findings of this study provided strong supports, which confirmed the content and face validities. Regarding the convergent and divergent validity, perceived vulnerability, perceived severity and deterioration, and perceived barriers have a direct and significant relationship with the three variables of depression, anxiety, and stress. On the other hand, perceived motivation had a significant inverse correlation with all three variables of depression, anxiety, and stress. Additionally, perceived self-efficacy had a significant inverse correlation with depression. The results of the Cronbach's alpha indicated the appropriate internal consistency of the whole questionnaire and its components. Cronbach's alpha for the whole questionnaire was 0.78. According to confirmatory factor analysis, the goodness of fit indicators of proposed model was confirmed and the paths were significant. Conclusion: CCSBS is a reliable and valid tool for measuring the screening behavior of cervical cancer in Iranian women and it appears to be a comprehensive and useful tool for assessing women's beliefs related to cervical cancer and cervical cancer screening.
۲.

مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا با آموزش مبتنی بر روش شناختی-رفتاری بر تاب آوری دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان شناسی مثبت گرا درمان شناختی رفتاری تاب آوری دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۲
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا با آموزش مبتنی بر روش شناختی-رفتاری بر تاب-آوری دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان بود. روش پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان، مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه اول در سال تحصیلی 97-1396 (حدود 12000 نفر) بود که از بین آن ها نمونه ای به حجم 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد و به تصادف در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. گروه های آزمایشی به مدت 14 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا (سلیگمن و رشید، 2006) و روش شناختی-رفتاری (بک و همکاران، 1988) قرارگرفتند اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها نشان داد که تفاوت گروه آزمایش و گواه در هر دو رویکرد معنادار است و به ترتیب آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا و آموزش شناختی-رفتاری بیشترین تأثیر را بر تاب آوری دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان داشته است (001/0P=). براساس یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت که افراد با یادگیری فنون مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا و شناختی-رفتاری می توانند به تاب آوری بیشتری، دست پیدا کنند اما آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بیش از روش شناختی-رفتاری در این امر توفیق دارند.
۳.

فراتحلیل اثربخشی مداخله های مبتنی بر واقعیت مجازی بر کارکردهای شناختی بیماران آسیب مغزی اکتسابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مداخله مبتنی بر واقعیت مجازی توانبخشی شناختی آسیب مغزی اکتسابی کارکردهای شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۵۴
مداخله شناختی مبتنی بر واقعیت مجازی (VR) الگوی جدیدی از توانبخشی مبتنی بر فناوری است، که به نظر می رسد در توانبخشی شناختی بیماران آسیب مغزی اکتسابی (ABI) مؤثر باشد. این پژوهش با هدف فراتحلیل میزان اثربخشی مداخله-های مبتنی بر VR بر کارکردهای شناختی بیماران ABI با بررسی نقش تعدیل کننده علت آسیب مغزی و نوع کارکرد شناختی انجام شد. بدین منظور از میان مقالات چاپ شده در مجلات معتبر بر اساس معیارهای ورود از جمله مطالعات کنترل شده تصادفی (RCT)، اجرای مداخله های مبتنی بر VR، آزمودنی ها با تشخیص بالینی سکته مغزی و یا آسیب مغزی تروماتیک (TBI) و ارزیابی پیامدهای مرتبط با کارکردهای شناختی، 16 مطالعه انتخاب و در مجموع 90 اندازه اثر وارد فراتحلیل شد. نتایج تحلیل با استفاده از نرم افزار CMA2 نشان داد مداخله های مبتنی بر VR در بهبود کارکردهای شناختی بیماران آسیب مغزی اکتسابی اندازه اثر متوسط و معناداری (0.608=g هجز) دارند. بررسی نقش تعدیل گر علت آسیب مغزی و نوع کارکرد شناختی معنادار نبود (0.05<P). اندازه اثر مداخله برای بیماران سکته مغزی 0.582و برای TBI 0.704 محاسبه شد. همچنین مقدار g هجز برای کارکرد کلی شناخت 0.562، توجه 0.699، حافظه 0.442 و کارکردهای اجرایی 0.674 محاسبه شد. بنابراین براساس یافته های این پژوهش بیماران آسیب مغزی اکتسابی با آسیب شناختی توجه، حافظه و کارکردهای اجرایی می توانند از مزایای مداخله های مبتنی بر واقعیت مجازی در زمینه توانبخشی شناختی بهره مند شوند.
۴.

اثربخشی عمل جراحی زیبایی بینی بر رواندرستی روانشناختی، کیفیت زندگی و تصویر بدنیِ متقاضیان جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رواندرستی روانشناختی کیفیت زندگی جراحی زیبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۲ تعداد دانلود : ۵۹۷
زمینه : جراحی زیبایی بینی از جمله متداول ترین و پرطرفدارترین اعمال جراحی در جهان به ویژه ایران است. مؤلفه های روانشناختی در تقاضای عمل جراحی زیبایی و همچنین در پیش آگهی و رضایت پس از عمل نقش مؤثری دارد . روان شناسی جراحی زیبایی آن طور که باید مورد توجه و مطالعه واقع نشده و عمده مطالعات نیز به بررسی گزارش های بالینی یا متغیرهای محدودی مانند رضایت فردی از عمل جراحی مربوط هستند که نیاز به پژوهش در این زمینه را برجسته می سازد. هدف : این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی عمل جراحی زیبایی بینی بر دو مؤلفه مهم روانشناختی شامل رواندرستی روانشناختی وکیفیت زندگی انجام گرفته است. روش : پژوهش کاربردی و از نوع شبه آزمایشی است. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های رواندرستی روانشناختی (ریف، 1989) و کیفیت زندگی (نجات، 1387) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی متقاضیان عمل جراحی زیبایی بینی سال 96 کلینیک های خصوصی زیبایی شهر تهران بود که از میان آنها 20 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس و 20 نفر نیز از افراد غیرمتقاضی به عنوان گروه گواه انتخاب شد. یافته ها : نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون t نشان داد که عمل جراحی بینی بر رواندرستی روانشناختی و مؤلفه های آن شامل پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی تأثیری ندارد. همچنین کیفیت زندگی و مؤلفه های آن شامل جسمانی، روانشناختی، روابط اجتماعی و محیطی در گروه آزمایش پس از جراحی زیبایی بینی به طور معناداری تغییر نکرد. نتیجه گیری : ممکن است عمل جراحی در واقعیت با انتظارهای متقاضیان مطابقت نداشته باشد و در نتیجه تأثیری بر رواندرستی روانشناختی و کیفیت زندگی ندارد. در نتیجه بررسی روانشناختی افراد متقاضی پیش از عمل جراحی زیبایی بینی در ارتباط با مؤلفه های رواندرستی روانشناختی و کیفیت زندگی می تواند مفید واقع شود.
۵.

تحلیل کیفی روابط میان مؤلفه های روان درمانی در تجربه های بالینی روان درمانگران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلیدواژه ها: دیدگاه روان درمانگران مؤلفه های مؤثر روان درمانی تحلیل کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۲۱۵
مقدمه: پژوهش های کیفی بخشی از تلاش های است که برعمق روان درمانی افزوده است. هدف این پژوهش کیفی شناخت نحوه روابط میان مؤلفه های روان درمانی از طریق تجارب روان درمانگران بود. روش: روش این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی بود. جمعیت مشارکت کنندکان روان درمانگران مراکز روان درمانی خانواده شهر تهران بودند. با شیوه نمونه گیری هدفمند 14 درمانگر انتخاب و با ابراز مصاحبه نیمه ساختاریافته اطلاعات گردآوری شد. داده ها با رویکرد تحلیل محتوای موضوعی از نوع تفسیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها 15 زیرطبقه و 4 طبقه اصلی درخصوص چگونگی روابط مؤلفه های مؤثر در روان درمانی مشخص کرد. طبقات اصلی عبارتند از: 1. هماهنگ شدن مؤلفه ها بر مبنای اولویت تأثیرگذاری در درمان، 2. شکل گیری روان درمانی در بستر ارتباط و نقش درمانگر، 3. نقش هر مؤلفه در انتخاب نوع درمان و 4. انتخاب نظریه در بستر ویژگی های درمانگر. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش چارچوبی از نحوه روابط مؤلفه های روان درمانی را برپایه دیدگاه و تجارب درمانگران صورت بندی کرد. مؤلفه ها با توجه به تأثیرگذاری شان در فرآیند روان درمانی، توسط درمانگران الویت بندی و به کار می روند. همه مؤلفه ها در انتخاب نوع درمان نقش دارند، اما مؤلفه درمانگر در شکل دهی ارتباط با درمانجو، سازمان دهی نظریه، حل مشکلات و مؤثرسازی روان درمانی نسبت به سایر مؤلفه ها نقش اساسی تری دارد.
۷.

ارزیابی نحوه شناخت روان درمانگران مراکز خانواده از روان درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعه کیفی فرایندهای روان درمانی مراکز خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۲۷۵
مقاله حاضر با هدف واکاوی نحوه درک روان درمانگران مراکز خانواده از فرایندها و شکل گیری روان درمانی انجام شد. تعداد 16 مصاحبه عمیق با روان-درمانگران و مشاوران دارای حداقل 7 سال سابقه حرفه ای در مراکز خانواده، با استفاده از نمونه گیری هدفمند طی سال 99-98 صورت گرفت. مصاحبه های نیمه ساختاریافته با رویکرد تحلیل محتوی موضوعی از نوع قیاسی – استقرایی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد شناخت روان درمانگران و مشاوران مراکزخانواده از روان درمانی، برپایه برداشت های شخصی که کسب کرده اند، فعالیت هایی که انجام می دهند و منابع مورد استفاده آن ها؛ شکل گرفته است. برداشت های مشارکت کنندگان متأثر از رویکردهای گوناگون تخصصی، نگرش عاطفی، ارزش های انسانی و تفاسیر خودساخته، بود. تنوع دیدگاه ها و تعدد برداشت های درمانگران، حکایت تلاش روان درمانگرانی است که می خواهند بین تناسب ها و بی تناسبی های تکنیک ها با فرهنگ ایرانی، با اطمینان برای مراجعان دست به انتخاب بزنند. نحوه فعالیت های روان درمانی ساختاری باقاعده و همزمان منعطف را شکل می داد. مشخصاً نظریه در رأس این ساختار نقش داشت، اما استفاده از نظریات مختلف در میان درمانگران با رعایت تمام اصول علمی همراه نبود. چنانچه ماهیت متنوع نظریات و رویکردهای روان درمانی پذیرفته شود، قرار دادن علم روانشناسی و روان درمانی در مرحله پیش پارادیمی دشوار خواهد بود. روان درمانی با پارادایم های متفاوت شکل متفاوتی از علم است.
۸.

اثربخشی برنامۀ بازگشت به اجتماع بر تبعیت از درمان در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسکیزوفرنیا برنامه بازگشت به اجتماع تبعیت ازدرمان توانمندسازی کاهش عود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۳۷۲
مقدمه:گرچه عدم تبعیت در میان همه شاخه های پزشکی شایع است،اختلالات روانپریشی با چالش بییشتری در برابر این مساله مواجه است که خطر آن را افزایش می دهد.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی برنامۀ بازگشت به اجتماع بر تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شد. روش:جامعه آماری این پژوهش را کلیۀ بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای بستری در مراکز توانبخشی شهر تهران تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و انتصاب تصادفی با احتساب معیارهای ورود و خروج از نمونه،نمونه ای به حجم 40 بیمار انتخاب و در گروه آزمایش(20 نفر) و کنترل(20 نفر) جایگزین شدند.در ابتدای پژوهش دو گروه از نظر متغیرهای سن و تحصیلات یکسان سازی شدند. گروه آزمایش به مدت 16 جلسه تحت آموزش برنامۀ بازگشت به اجتماع ،دو جلسه در هفته،قرار گرفت.آزمودنیهای گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامۀ تبعیت از درمان موریسکی پاسخ دادند. یافته ها:جهت تحلیل داده ها به دلیل نرمال نبودن داده ها و عدم رعایت مفروضه شیب رگرسیون،از آزمون u- مان ویتنی استفاده شدو یافته ها نشان دادند که بیماران گروه بازگشت به اجتماع در مقایسه با گروه کنترل پس از اجرای برنامه تفاوت معنی دار نشان دادند (10.500:U)،اما پس از دو ماه پیگیری، در نمره تبعیت از درمان( 70.500:U)،دو گروه تفاوت معنی دار مشاهده نشد. نتیجه گیری:علی رغم محدودیتهای موجود، با توجه به نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخشی برنامۀ بازگشت به اجتماع بر بهبود تبعیت از درمان در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا ،اجرای این برنامه به منظور توانمند سازی بیماران در مدیریت بیماری و کاهش عود پیشنهاد می شود.
۹.

بررسی اثربخشی آیه های قرآن و موسیقی بر مبنای گسیل الکتروفوتون

کلیدواژه‌ها: قرآن موسیقی دلبستگی به خدا گسیل الکتروفوتون شخصیت مرزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
مداخله هایی مانند آیه های قرآن یا موسیقی ایرانی می توانند به عنوان منبعی برای تنظیم هیجان و بهبود دلبستگی مطرح شوند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آیه های قرآن و موسیقی بر مبنای گسیل الکتروفوتون در ارتباط با تغییرات جسمی انجام شد. جامعه آماری، شامل تمامی دوقلوهای همسان و ناهمسان در انجمن دوقلوها و چندقلوهای پارسی بود. نمونه گیری به شیوه تصادفی ساده انجام شد. ابتدا 500 نفر به صورت تصادفی و سپس، از بین آن ها تعداد 28 نفر با تشخیص شخصیت مرزی انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه مداخله آیه های قرآن (14=1n) و موسیقی (14=2n) قرار گرفتند. ابزار پژوهش: مقیاس شخصیت مرزی، مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی، دستگاه تصویربرداری الکتروفوتون، کلمات هیجان و دلبستگی منفی بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-23 و روش های آماری آزمون t وابسته (t زوجی) و t اختلاف نمره های دو نمونه مستقل استفاده شد. طبق نتایج حاصل شده، تحریک زیرآستانه ای هیجان منفی و دلبستگی منفی به صورت معناداری در پس آزمون نسبت به پیش آزمون اثربخش بود. بین دو گروه آیه های قرآن و موسیقی، تفاوت معنادار وجود داشت. اثربخشی مداخله آیه های قرآن در مقایسه با موسیقی بر تنظیم گسیل الکتروفوتون بیشتر بود (05/0>p)؛ بر این اساس این نتیجه حاصل می شود که آیه های قرآن منجر به ایجاد نظم در پایین ترین سطوح جسمانی (الکترون ها و فوتون ها) می شوند و جنبه ای از اعجاز قرآن به وسیله مطالعه میان رشته ای مشخص می شود.
۱۰.

نقش میانجی گری باورهای معرفت شناختی در رابطه بین باورهای ضمنی هوش با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای معرفت شناختی باورهای ضمنی هوش باورهای هوشی ذاتی باورهای هوشی افزایشی پیشرفت تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۲۳۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری باورهای معرفت شناختی در رابطه بین باورهای ضمنی هوش با پیشرفت تحصیلی انجام شد. طرح پژوهش از نوع طرح های همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره اول متوسطه استان مازندران بود که در سال تحصیلی 97- 1396 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش 350 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از مقیاس باورهای معرفت شناختی شومر (1990)، مقیاس ضمنی هوش عبدالفتاح (2006) و معدل سالانه دانش آموزان. داده ها با استفاده از روشهای آماری نظیر میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون واسطه ای و مدل سازی معادله ساختاری تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد بین باورهای ضمنی هوش با پیشرفت تحصیلی و باورهای معرفت شناختی رابطه منفی و معنادار در سطح P<0/05 وجود دارد. باورهای ضمنی هوش بر باورهای معرفت شناختی دانش آموزان اثر مثبت و معناداری دارد. باورهای ضمنی هوش بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اثر مثبت و معناداری دارد. باورهای معرفت شناختی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اثر مثبت و معناداری دارد. باورهای ضمنی هوش دانش آموزان ازطریق میانجی گری باورهای معرفت شناختی بر پیشرفت تحصیلی آنان دارای اثر غیرمستقیم معنی دار است (در سطح P<0/01).
۱۱.

نقش واسطه ای آسیب پذیری بین فردی در پیش بینی صفات شخصیت مرزی بر اساس بدتنظیمی هیجان در دوقلوهای همسان و ناهمسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت مرزی بدتنظیمی هیجان آسیب پذیری بین فردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۸ تعداد دانلود : ۵۹۰
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای آسیب پذیری بین فردی در رابطه بدتنظیمی هیجان و صفات شخصیت مرزی در دوقلوهای همسان و ناهمسان بود. روش پژوهش: جامعه آماری شامل دوقلوهای همسان و ناهمسان عضو انجمن دوقلوها و چندقلوهای پارسی بود. افراد نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، مجموعا 250 نفر در هر گروه و حداقل سن 18 سال انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها ابزارهای مقیاس شخصیت مرزی، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان، پرسشنامه مشکلات بین فردی و پرسشنامه مانندگی استفاده شد. یافته ها: در تحلیل داده ها، شیوه های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی به کار رفت. یافته ها نشان داد در دوقلوهای همسان، آسیب پذیری بین فردی دارای نقش واسطه ای در رابطه بین بدتنظیمی هیجان و صفات شخصیت مرزی است در حالی که در دوقلوهای ناهمسان، این یافته حاصل نشد. نتیجه-گیری: با توجه به دوقلو بودن افراد نمونه، وراثت پذیری می تواند بر بروز و مکانیسم عوامل حاکم بر صفات شخصیت مرزی نقش داشته باشد.
۱۲.

مقایسة عملکرد عصب روان شناختی دانش آموزان دختر آزاردیدة هیجانی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش آموزان دختر عملکرد عصب روان شناختی آزاردیدگی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۸ تعداد دانلود : ۵۶۵
هدف پژوهش حاضر تعیین مشکلات عصب روان شناختی دختران آزاردیدة هیجانی بود. این پژوهش با روش علی – مقایسه ای انجام شد. جامعة آماری کلیة دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهر تهران مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 90-91 بودند. نمونه شامل 60 دانش آموز دختر( 30 دانش آموز با آزاردیدگی هیجانی و 30 دانش آموز عادی) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامة محقق ساختة آزاردیدگی هیجانی، آزمون هوشی وکسلر کودکان، آزمون طراحی دیداری- حرکتی بندر گشتالت و آزمون تصویری ری استفاده شد. داده ها با روش آماری تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها حاکی از تفاوت معنادار بین دو گروه در نمرات اصلی آزمون بندر گشتالت، خرده آزمون های شباهت ها و گنجینة لغات آزمون وکسلر و نمرات بر برداشت و ترسیم حفظی آزمون ری بود. در سایر داده ها تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج پژوهش حاکی از وجود اختلال مغزی در دانش آموزان آزاردیدة هیجانی بود. بر اساس نتایج، به سایر محققان پیشنهاد می شود که علاوه بر مشکلات روان شناختی به وجود اختلال مغزی به طور منطقه ای توجه کنند.
۱۳.

اعتباریابی و بررسی ساختار عاملی پرسشنامه سرمایه روانی در کارشناسان شرکت ایران خودرو دیزل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرسشنامه سرمایه روانی ساختار عاملی و اعتبار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سازمانی و صنعتی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار آزمونهای مشاوره شغلی
تعداد بازدید : ۲۱۱۲ تعداد دانلود : ۸۳۴
پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی و بررسی ساختارعاملی پرسشنامه سرمایه روانی انجام شد. این پرسشنامه را لوتانز و همکاران در سال 2007 ساخته اند. جامعه آماری پژوهش کلیه کارشناسان شاغل در شرکت ایران خودرو دیزل در سال 1391 بودند که تعداد آن ها 650 نفربود. از این تعداد 250 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل عاملی با تمام اطلاعات و آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد پرسشنامه سرمایه روانی دارای چهار عامل مجزای امید، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی است. ضریب پایایی آزمون با استفاده از آلفای کرانباخ برای کل مقیاس 85/0 به دست آمد. به طور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پرسشنامه سرمایه روانی از همسانی درونی مناسبی بهره مند است و می تواند به عنوان یک ابزار معتبر برای ارزیابی سرمایه روان شناختی کارشناسان به کار رود.
۱۵.

بررسی آسیب های عصب شناختی در بیماران مبتلا به ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدم تقارن هم نوسانی نقص هیجانی امواج تتا امواج آلفا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۴ تعداد دانلود : ۴۹۰
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و مقایسه هم نوسانی امواج مغز و تقارن نیمکره های مغز در افراد مبتلا به ناگویی هیجانی و افراد غیرمبتلا بود. بیست و چهار داوطلب (14 بیمار مبتلا به ناگویی هیجانی و 10 داوطلب سالم) در این پژوهش شرکت کردند. میزان ناگویی هیجانی شرکت کنندگان در این پژوهش بر اساس نمره آنها در مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو-20 (TAS-20) اندازه گیری شد. هم نوسانی و عدم تقارن بین نیمکره ها در دو گروه شرکت کنندگان با استفاده از الکتروآنسفالوگرافی کمی (qEEG) سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان هم نوسانی و عدم تقارن بین نیمکره ها در دو گروه به صورت معنادار متفاوت است. کمترین میزان هم نوسانی برای گروه بیماران مبتلا به ناگویی هیجانی در باند فرکانسی تتا (7-5/3 هرتز) و در ناحیه پس سری به دست آمد. بیشترین میزان عدم تقارن بین نیمکره ها برای گروه مبتلا به ناگویی هیجانی در باند فرکانسی تتا و آلفا، در نواحی پس سری (7-5/3 هرتز) و در باند فرکانسی تتا در ناحیه مرکزی (12-8 هرتز) مشاهده شد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که نقص در کلامی سازی هیجان ها و رویکرد غیراحساسی در برابر محرک ها در بیماران مبتلا به ناگویی هیجانی با توجه به هم نوسانی امواج مغز و تقارن نیمکره های مغز قابل تبیین است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان