فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۹٬۶۴۱ تا ۱۹٬۶۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه حرمت خود مشروط نوجوانان، بر روی جامعه دانش آموزان انجام شد. 286 نفر از دانش آموزان به صورت نمونه برداری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه حرمت خود مشروط نوجوان (SCQA؛ ووتر، ویشرمن، بریرس و جانسن، 2016)، پرسشنامه خود ارزشمندی مشروط (کراکر، لتان، کوپر و بویرت، 2003) و مقیاس چند بعدی کمال گرایی(فراست ودیگران، 1990)پاسخ دادند. برای تعیین ویژگی های روان سنجی حرمت خود مشروط نوجوانان ابتدا اعتبار این پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ و باز آزمایی و دو نیمه سازی سنجیده و روایی ملاکی آن با پرسشنامه خود ارزشمندی مشروط و مقیاس چند بعدی کمال گرایی (MPS؛ فراست، مارتین، لاهارت و روزنبلات، 1990) بررسی شد، که حاکی از روایی تفکیکی و همگرایی مطلوب بود. ساختار عاملی آن هم با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی ارزیابی شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل عاملی مشخص شد که پرسشنامه حرمت خود مشروط دارای هشت عامل است و بررسی اعتبار پرسشنامه با استفاده از ضرایب آلفا، باز آزمایی و دو نیمه سازی ثبات پرسشنامه را نشان داد. در مجموع یافته ها مشخص کرد که پرسشنامه حرمت خود مشروط ویژگی روان سنجی مطلوب در نمونه جمعیتی دانش آموزان نوجوان دارد و می توان از این ابزار در بررسی های مرتبط با فرهنگ ایرانی استفاده کرد.
مقایسه رضایت از زندگی، امید و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مرتبط و غیرمرتبط با جنس مخالف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به بررسی تفاوت رضایت از زندگی، امید و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مرتبط و غیرمرتبط با جنس مخالف پرداخته است. حجم نمونه مورد پژوهش، 316 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهرستان رباط کریم است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. پژوهش از نوع مطالعه همبستگی است. ابزار پژوهش، پرسش نامه 13 سؤالی ارتباط با جنس مخالف، پرسش نامه 5 سؤالی رضایت از زندگی و پرسش نامه 12 سؤالی امید اشنایدر است. داده ها بر اساس آزمون خی دو، آزمون T مستقل و آزمون کروسکال والیس تحلیل شد. یافته ها حکایت از این دارد که پسران بیش از دختران وارد ارتباط با جنس مخالف می شوند. همچنین، ارتباط با جنس مخالف با کاهش رضایت از زندگی و امید، همبسته است. یافته دیگر اینکه، بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان مرتبط و غیرمرتبط با جنس مخالف، تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، خودمهارگری مورد تأکید قرار گرفته است.
بررسی تحول شناخت اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم و نقص توجه/ بیش فعالی: یک مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
167-180
حوزههای تخصصی:
اختلالات طیف اوتیسم و نقص توجه/ بیش فعالی ( ADHD ) با نقایص شناختی اجتماعی گسترده ای همراه می باشند که بر روی ارتباطات اجتماعی آنها تأثیرگذار است. در همین راستا، پژوهش مروری حاضر با هدف بررسی تحول شناخت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم و ADHD انجام شد. در این مطالعه فراتحلیل نظام مند، مقالات منتشر شده پیرامون تحول شناخت اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم و ADHD در طی سال های 2008 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور دست یابی به مستندات علمی مرتبط کلید واژه های Social Cognition ، Autism Spectrum ، Exceptional Children و ADHD Disorder در عنوان و چکیده مقالات منتشر شده در پایگاه های علمی معتبر داخلی و بین المللی نظیر SID ، Magiran ، Google Scholar ، PubMed ، Scopus و ScienceDirect مورد جستجو قرار گرفت و کلیه مقالات فارسی و انگلیسی مرتبط فهرست شدند. از مجموع 872 مقاله مرتبط منتشر شده تا سال 2020، 25 مقاله فارسی و انگلیسی واجد شرایط مرور شدند. بر اساس نتایج حاصل از مطالعات بررسی شده، کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم و ADHD از نظر شناخت اجتماعی و تحول ابعاد شناخت اجتماعی مانند تئوری ذهن، همدلی، تصمیم گیری، تشخیص حالات چهره، رفتار و تعاملات اجتماعی در سطح پایینی قرار داشتند. باتوجه به یافته های پژوهش حاضر توصیه می شود مداخلاتی توسط روانشناسان و درمانگران در جهت توانبخشی و بهبود شناخت اجتماعی و پیشگیری از آسیب هایی روانشناختی آن در کودکان مبتلا به ASD و ADHD اتخاذ گردد.
اثربخشی درمان طرحواره درمانی هیجانی بر نشانه های بالینی و طرحواره هیجانی در مبتلایان به اختلال وسواس فکری و عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقص در فرایند تنظیم هیجانی به عنوان یکی از مشکلات عمده بیماران وسواسی گزارش شده است و در مدل طرحواره درمانی هیجانی (EST) نقش هیجان ها و راهبردهای پردازش هیجان برجسته هستند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان طرحواره درمانی هیجانی بر نشانه های بالینی و طرحواره هیجانی در مبتلایان به اختلال وسواس فکری وعملی بود.پژوهش حاضر یک تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر نیشابور در سال 1394-1393 بود. نمونه شامل 20 بیمارمبتلا به اختلال وسواس که به روش دردسترس انتخاب شد (گروه مداخله10 نفر و لیست انتظار 10 نفر). برای گروه مداخله روش EST طی 12 جلسه هفتگی 2 ساعته برای هر فرد برگزار شد. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه وسواس فکری وعملی ییل براون و مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی بود و داده ها با استفاده از روش کوواریانس تحلیل شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ابعاد تاییدطلبی، قابلیت درک، گناه، ارزش های بالاتر، کنترل، بی حسی، مدت زمان، توافق، بیان احساس و سرزنش در گروه های مداخله وکنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (p<0.05)،اما در ابعاد ساده اندیشی درباره هیجان، منطقی، پذیرش احساسات و اندیشناکی این تفاوت معنی دار نبود. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان می دهد که EST تاثیر مناسبی در کاهش اختلال وسواس داشته است و می تواند به عنوان یک درمان موثر در اصلاح بسیاری از طرحواره های هیجانی زنان مبتلا به اختلال وسواس مورد توجه قرار گیرد.
طراحی و ارزیابی اثربخشی مداخله رفتاری بر کاهش قلدری جسمانی و بهبود پیوند با مدرسه در دانش آموزان: روی آورد مدرسه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: قلدری مدرسه محور در مدارس سراسر دنیا به عنوان یک نگرانی جدی مطرح شده است؛ بنابراین استفاده از راهبردهای مداخله ای کارآمد به منظور مدیریت رفتارهای قلدری در مدارس برای پژوهشگران و روان شناسان، ضرورت دارد. مداخله در زمینه قلدری نیازمند اتخاذ روی آوردی مدرسه محور است که دانش آموزان قلدر، همسالان، و معلمان را در برگیرد؛ در نتیجه هدف پژوهش حاضر طراحی و ارزیابی اثربخشی مداخله رفتاری مدرسه محور بر رفتار قلدری و پیوند با مدرسه دانش آموزان قلدر بود. روش: در پژوهش حاضر، طرح شبه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه مورد استفاده قرار گرفت. آزمودنی های پژوهش شامل 30 دانش آموز قلدر، 15 دانش آموز طرفدار قلدر، و 4 معلم پایه پنجم ابتدائی از مدارس دولتی شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، خوشه ای تک مرحله ای، و روش غربالگری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل فرم نام گذاری همسالان (پکاریک و همکاران، 1976)، فرم نام گذاری معلمان (ورتایمر-لارسون و همکاران، 1991)، فرم نام گذاری طرفداران قلدر (سالمیوالی و همکاران، 1996)، مقیاس قلدری ایلی نویز (اسپلج و هولت، 2001)، و مقیاس پیوند با مدرسه (سرنکویچ و جوردانو، 1992) بود. همچنین، مداخله رفتاری مدرسه محور در هشت جلسه یک ساعته و در طی 8 هفته به صورت گروهی اجرا شد. از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله رفتاری مدرسه محور به طور معنی داری باعث کاهش قلدری و کتک کاری و همچنین، افزایش دلبستگی به معلم و مدرسه، و مشارکت تحصیلی دانش آموزان قلدر شده است (0/001 p˂ ، 9/78=F ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر مداخله رفتاری مدرسه محور از طریق آموزش مدیریت رفتار به قلدرها، معلمان، و طرفداران قلدر، بر کاهش مؤلفه های قلدری و بهبود پیوند با مدرسه، اثربخش است و می تواند به عنوان روش مداخله مناسب برای کودکان واجد رفتارهای قلدری جسمانی استفاده شود. به علاوه، یافته های این پژوهش می تواند برای مشاوران مدارس، روان شناسان تربیتی، و معلمان در بهبود پیوند با مدرسه کودکان،کمک کننده باشد .
تبیین مدل نظری برای خودمتمایزسازی، راهبرد های مقابله ای و تعهدزناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل روابط خودمتمایزسازی، راهبردهای مقابله ای و تعهد زناشویی می باشد.پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه پژوهش همه معلمان مدارس شهر کامیاران و همسرانشان بودند که در سال تحصیلی 95-94 مشغول به تدریس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 250 زوج (500 نفر) انتخاب شدند. هر نفر پرسشنامه هایتمایزیافتگی، سبک های مقابله با شرایط پر استرس و تعهد زناشویی را پاسخ دادند. تحلیل داده ها با دو نرم افزار Spss و Amos انجام شد.نتایج بیانگر رابطه مثبت و معنی دار بین تعهد زناشویی با مقابله مسئله مدار و با جایگاه منمی باشد. همچنین رابطه منفی و معنی داری بین تعهد زناشویی و مقابله هیجان مدار مشاهده شد.از طرفی رابطه مثبت و معنادار بین مقابله مسئله مدار و جایگاه من، بین مقابله هیجان مدار با واکنش عاطفی و با آمیختگی با دیگران وجود دارد.نتایج پژوهش حاضر نشان داد سطح خودمتمایزسازی افراد و راهبردهای مقابله ای آنها می تواند پیش بین خوبی برای تعهد زناشویی باشد.
مدل سازی معادله ساختاری اثربخشی تدریس معلمان ریاضی دوره متوسطه شرق استان مازندران در سال تحصیلی 95 -1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مدل سازی اثربخشی تدریس معلمان ریاضی دوره متوسطه شرق استان مازندران در سال تحصیلی 95 -1394 بود. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع زمینه یابی انتخاب شد. جامعه آماری به تعداد 214 نفر بوده که براساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای با استفاده از جدول کرجسی-مورگان تعداد 134 نفر از معلمان ریاضی(زن و مرد) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اطمینان از روایی، پرسشنامه توسط اساتید راهنما و مشاور و چند نفر از صاحب نظران مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته (با آلفای کرونباخ 929/0) بود که در شش بخش شامل مهارت های فرایند تدریس، مدیریت کلاس، آموزش ضمن خدمت، مهارت های حل مسئله، وسایل آموزشی وطرح ریزی آموزشی با مجموع 44 سؤال بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی و از نرم افزارهایSPSS و لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه معناداری بین مهارت های فرایند تدریس، مدیریت کلاس، آموزش ضمن خدمت، روش حل مسئله، وسایل آموزشی و طرح ریزی آموزشی و اثربخشی تدریس معلمان وجود دارد. معادله ساختاری بیانگر آن است که 94درصد اثربخشی به وسیله مهارت های حل مسئله و مهارت های فرایند تدریس تبیین می شود. با توجه به اثربخشی تدریس معلمان ریاضی توصیه می شود به مشارکت والدین در فرایند تحصیل فرزندانشان برای کمک به ترغیب معلم برای ارائه فعالیت بیشتر، استقبال از تعامل دانش آموزان با یکدیگر برای بررسی وارائه راه حل سوالات مطرح شده در کلاس و اجرای مهارت های حل مسئله در تدریس برای بهبود فرآیند یادگیری فراگیران توجه گردد.
نگاهی به چرخه و اپیزود در اختلال دوقطبی تند چرخش: یک چالش تشخیصی و پژوهشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
نگاهی به چرخه و اپیزود در اختلال دوقطبی تند چرخش: یک چالش تشخیصی و پژوهشی
مقایسه اضطراب سلامت ، حساسیت پردازش حسی و آسیب پرهیزی پرستاران شاغل در بخش های ویژه و بخش های عمومی بیمارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم مهر ۱۳۹۷ شماره ۷ (پیاپی ۲۸)
189-206
حوزههای تخصصی:
هدف هدف از این پژوهش مقایسه اضطراب سلامت ، حساسیت پردازش حسی و آسیب پرهیزی پرستاران شاغل در بخش های ویژه و بخش های عمومی بیمارستان بود . روش روش پژوهش حاضر زمینه یابی از نوع علیّ مقایسه ای است . جامعه این پژوهش عبارت بود از کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر ایلام در سال 1394 . با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای شامل 120 پرستار در دو گروه 60 پرستار شاغل در بخش های ویژه و 60 پرستار شاغل در بخش های عمومی ، انتخاب گردید. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه اضطراب سلامت نسخه اصلی فرم کوتاه ( SHAI )، پرسشنامه حساسیت پردازش حسی آرون و آرون (1997) و پرسشنامه آسیب پرهیزی (گرفته شده از پرسشنامه سرشت ومنش کلونینجر ( TCI ) استفاده شد. . داده های به دست آمده از طریق تحلیل واریانس چند متغیری(مانوا) و تک متغیری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند . یافته ها نتایج به دست آمده نشان دهنده ی وجود تفاوت آماری معنی دار بین میانگین نمره های اضطراب سلامت با حساسیت پردازش حسی و آسیب پرهیزی در سطح ( 0001/ > p ) در پرستاران بخش های ویژه و بخش های عمومی بود. یافته ها حاکی از آن بود که پرستاران بخش های ویژه اضطراب سلامت بیشتری در مقایسه با پرستاران بخش های عمومی تجربه می کنند. در بررسی متغیر حساسیت پردازش حسی و زیر مولفه های آن نیز نتایج نشان دادند که پرستاران بخش های ویژه نمره بالاتری در مقایسه با پرستاران بخش های عمومی دارند. نتیجه گیریبا توجه به تأثیر اضطراب سلامت بر جنبه های جسمی و ذهنی پرستاران و تأثیر این مسئله بر فرآیند مراقبتی ارائه شده توسط آنان و همچنین تفاوت مشاهده شده در میزان آن در بخش های مختلف، ایجاد سیستم های حمایتی در بیمارستان ها برای ارائه هرچه بهتر مراقبت توسط پرستاران و ارتقای سلامت و افزایش کارایی جامعه موردنظر ، لازم به نظر می رسد.
تجارب انگیزشی و اجتماعی دانش آموزان از روش یادگیری مشارکتی جیگ ساو: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روش یادگیری مشارکتی به عنوان راهبرد آموزشی مؤثر مورد تأکید پژوهشگران قرار گرفته است اما پژوهش های کیفی اندکی در مورد نتایج حاصل از بکارگیری آن وجود دارد. بنابراین بررسی تجربه یادگیری مشارکتی در دانش آموزان می تواند در شناخت راه کارهای افزایش بهره وری و کارآیی این روش مؤثر باشد. هدف از این مطالعه، تبیین تجارب دانش آموزان از یادگیری مشارکتی جیگ ساو بود. روش: در این مطالعه کیفی 17 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه که درس روان شناسی را به روش جیگ ساو آموزش دیده بودند، شرکت داشتند. شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت مصاحبه ساختارنایافته و نیمه ساختار بود. هم زمان با پیاده سازی متن مصاحبه، تجزیه و تحلیل داده ها، استخراج و طبقه بندی درون مایه ها انجام شد. یافته ها: داده های پژوهش با روش هفت مرحله ای کلایزی (1987) تجزیه و تحلیل شد. مضمون های اصلی استخراج شده از تحلیل داده ها شامل 5 مضمون انگیزش درونی، مهارت های اجتماعی، یادگیری، عوامل تسهیل کننده، و عوامل بازدارنده بودند. نتیجه گیری: درون مایه های اصلی استخراج شده از تحلیل داده ها نشان داد که روش یادگیری مشارکتی جیگ ساو به عنوان یک روش یادگیری فعال، از انگیزش درونی، یادگیری عمیق و مهارت های اجتماعی دانش آموزان حمایت می کند. همچنین در این روش، محیط از آزادی عمل دانش آموزان حمایت کرده و یادگیری آنها را تسهیل می کند. بر اساس دیدگاه دانش آموزان، وجود بی نظمی، فقدان انگیزش، و ناآشنایی با این روش از جمله عواملی هستند که اثربخشی این شیوه را کاهش می دهند.
اثربخشی آموزش قدردانی Emmons بر کیفیت زندگی و سلامت روان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : قدردانی از ویژگی های شخصیتی مثبت می باشد که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از روان شناسان قرار گرفته است. بهبود قدردانی می تواند کیفیت زندگی و سلامت روان را در افراد بهبود بخشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش قدردانی بر کیفیت زندگی و سلامت روانی انجام شد. مواد و روش ها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، همراه با گروه شاهد بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 20 زوج شهر نیشابور انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه تحت آموزش قدردانی روش Emmons قرار گرفتند، اما گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. پیگیری نیز بعد از یک ماه صورت گرفت. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات کیفیت زندگی و سلامت روان افراد بر حسب گروه (شاهد و آزمایش) پس از تعدیل پیش آزمون وجود داشت (050/0 > P) و گروه آزمایش پس از دریافت آموزش قدردانی، سلامت روان و کیفیت زندگی بالاتری را نشان دادند. نتیجه گیری: می توان بیان داشت که آموزش قدردانی با افزایش ویژگی های مثبت در زوجین، جهت گیری کلی مثبت، فرایندهای شناختی مثبت و کارکرد عاطفی مثبت را در زوجین افزایش می دهد و کیفیت زندگی و سلامت روان را بهبود می بخشد.
تأثیر برنامه درمانی مداخله مبتنی بر تفاوتهای فردی (فلورتایم) بر اساس هیجان ابرازشده مادران بر مهارتهای اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم با عملکرد بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف این پژوهش به منظور طراحی مداخله مبتنی بر تفاوت های فردی بر اساس هیجان ابرازشده والدین و تأثیر این برنامه بر مهارت های اجتماعی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا انجام شد. مواد و روش ها نوع مطالعه برای بخش اول، مطالعه علّی مقایسه ای و بخش دوم مطالعه نیمه آزمایشی است. به منظور طراحی برنامه درمانی فلورتایم مبتنی بر هیجان ابرازشده والدین، ابتدا به صورت ترکیبی تودرتو با پرسش نامه محقق ساخته برای سنجش کیفی و پرسش نامه خانواده برای بخش کمّی، وضعیت هیجانی مادران اوتیسم سنجیده شد. بر این اساس برنامه درمانی ۲۳ جلسه ای تدوین شد. در نهایت ۲۰ کودک اوتیسم با عملکرد بالا از مراکز اوتیسم به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ ۱۰ نفر به عنوان گروه آزمایش که علاوه بر مداخله ABA برنامه مداخله طراحی شده به آن ها ارائه شد و ۱۰ نفر به عنوان گروه کنترل که صرفاً ABA دریافت می کردند، انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده عبارتند از: پرسش نامه خانواده، آزمون ASSQ و آزمون هوش استانفورد بینه، آزمون گیلیام و سازگاری اجتماعی واینلند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق آزمون مانوا و مانکوا با نرم افزار spss نسخه ۱۹ انجام شد. یافته ها نتایج بیانگر این هستند که با وجود تفاوت معنی دار در هیجان ابرازشده مادران اوتیسم و عادی و زیادبودن هیجان ابرازشده مادران اوتیسم در نمره کلی هیجان ابرازشده، انتقاد و درگیری عاطفی افراطی، بعد از ارائه مداخله، تفاوت معنی داری بین دو گروه کودکان تحت مداخله ABA و کودکان تحت مداخله فلورتایم در مهارت ها و سازگاری اجتماعی ملاحظه نشد. اما گروه آزمایش، بعد از ارائه مداخله، عملکرد بهتری در نمره ارتباط داشتند. نتیجه گیری با توجه به زیادبودن هیجان ابرازشده والدین کودکان با اختلال اوتیسم، باید مداخلات مختلفی برای کاهش هیجان ابرازشده آن ها ارائه داد. همچنین می توان از مداخلات اجتماعی از جمله مداخله فلورتایم برای افزایش ارتباط کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا استفاده کرد.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر سرمایه روان شناختی و شادزیستی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
135-147
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : ازآن جایی که یکی از عوامل مؤثر در تأمین آرامش و امنیت روانی، داشتن افکاری مثبت است ؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر سرمایه روان شناختی و شادزیستی دانش آموزان ابتدایی انجام شده است. روش: روش پ ژوهش، آزمایش ی ب ا ط رح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره ششم ابتدایی ش هر خوی در سال تحصیلی 1396- 1395 بود. نمونه آماری، تعداد 40 نفر از جامعه مذکور بودند که به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب، و در دو گروه آزمایش و گواه (20 نفر در هر گروه) جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه سرمایه روان شناختی ( لوتاتز، یوسف و اولیوا، 2007) و پرسشنامه شادزیستی آکسفورد ( آرجیل و لو، 1989) استفاده شد. برنامه مداخله ای مثبت اندیشی به صورت 10 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایش، آموزش داده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس، بررسی شد. یافته ها : نتایج تحلیل داده های این پژوهش نشان داد که آموزش مثبت اندیشی توانسته است سرمایه روان شناختی و شادزیستی کودکان را افزایش دهد و افراد موردمطالعه در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون به طور معناداری، سرمایه روان شناختی و شاد زیستی بیشتری داشتند (0/005 P < ). نتیجه گیری: درمجموع، نتایج به دست آمده از این پژوهش، سودمندی و تأثیر آموزش مثبت اندیشی در افزایش سرمایه روان شناختی و شادزیستی کودکان را تأیید می کند.
پیش بینی رفتار پرخطر بر اساس تمایزیافتگی خود و مشکلات بین فردی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیشبینی رفتارهای پرخطر بر اساس تمایزیافتگی خود و مشکلات بینفردی در دانشجویان دختر است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان بودند که از آن میان 100 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری (زادهﻣﺤﻤﺪی و همکاران، 2011)، پرسشنامه تمایز یافتگی خود - فرم کوتاه (درک، 2011) و پرسشنامه مشکلات بینفردی (بارخام و همکاران، 1996) بود. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام انجام گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که پرخاشگری به طور مثبت و معنادار قادر به پیشبینی رانندگی پرخطر، خشونت و مصرف الکل است. صراحت و مردمآمیزی به طور مثبت و معنادار قادر به پیشبینی روابط جنسی است. گشودگی به طور منفی و معنادار قادر به پیشبینی مصرف مواد مخدر و مصرف الکل است. از بین ابعاد تمایزیافتگی خود، جایگاه من به طور منفی و معنادار قادر به پیشبینی خشونت است و گریز عاطفی به طور منفی و معنادار قادر به پیشبینی دوستی با جنس مخالف است. با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت که تمایز یافتگی خود و مشکلات بینفردی باید برای برنامهریزی جهت کاهش و یا جلوگیری از بروز رفتارهای پرخطر مدنظر قرار گیرند.
نقش تشخیصی روابط موضوعی و مکانیزم های دفاعی در افراد مبتلا به مصرف مواد افیون، مواد محرک و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
162-192
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی روابط موضوعی و مکانیزم های دفاعی در افراد مبتلا مصرف مود افیون، مواد محرک و بهنجار بود. روش : طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه هدف پژوهش حاضر را مراجعه کنندگان مبتلا به مواد محرک، مواد افیونی و افراد بهنجار تشکیل می دادند که در بازه ی زمانی سال 98 به مراکز درمانی و کلینیک های ترک اعتیاد شهر شیراز و تهران مراجعه کرده بودند. از این میان تعداد 90 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند (30نفر مصرف کننده محرک، 30نفر افیون و 30 نفر بهنجار). از مقیاس روابط موضوعی بل، و پرسش نامه مکانیزم های دفاعی (اندروز، سینگ و باند، 1993) برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد میانگین همه خرده مقیاس های روابط موضوعی، در افراد مبتلا به مصرف مواد محرک به طور معناداری بالاتر از مصرف کنندگان مواد افیون و بهنجار بود. همچنین سبک های دفاعی رشد نیافته و روان آزرده در افراد مبتلا به مصرف مواد محرک به طور معناداری بیشتر از افراد مبتلا به مصرف مواد افیونی بود. این دو سبک دفاعی در افراد افیونی بیشتر از افراد بهنجار بود. به علاوه یافته های پژوهش بیانگر آن بودند که براساس روابط موضوعی و مکانیزم های دفاعی می توان عضویت افراد در سه گروه را پیش بینی کرد. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش شواهدی برای الگوی تبیینی روان پویشی در آسیب روانی فراهم کرد. همسو با نظریه های روان پویشی نشان داد کیفیت روابط موضوعی و مکانیزم های دفاعی رشد نیافته در اختلال مصرف مواد نقش به سزایی دارند.
اثربخشی بسته های آموزشی تاب آور و ترکیب مثبت نگر و تاب آور در بهبود بهزیستی روان شناختی، راهبردهای مقابله ای و کاهش اهمال کاری و تنیدگی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله تاب آور و ترکیب مثبت نگر و تاب آور در کاهش اهمال کاری تحصیلی و تنیدگی تحصیلی و بهبود بهزیستی روان شناختی و راهبردهای مقابله ای مؤثر دانش آموزان دختر نوجوان انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی همراه با مراحل پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری بود. 60 دانش آموز 14 تا 16 ساله به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزش های تاب آور و ترکیب مثبت نگر و تاب آور طی 9 جلسه دو ساعته، به دو گروه آزمایش ارایه گردید. از پرسش نامه های اهمال کاری تحصیلی سواری، تنیدگی تحصیلی Ang و Huang، بهزیستی روان شناختی Ryff و راهبردهای مقابله ای Endler و Parker در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: آموزش های تاب آور و ترکیب مثبت نگر و تاب آور، باعث کاهش معنی دار اهمال کاری تحصیلی و تنیدگی تحصیلی و افزایش معنی دار بهزیستی روان شناختی و راهبردهای مقابله ای مؤثر گردید، با این تفاوت که برنامه آموزشی ترکیبی در ارتقای بهزیستی روان شناختی، راهبردهای مقابله ای مؤثر و کاهش تنیدگی تحصیلی موفق تر از برنامه آموزشی تاب آور بود. همچنین، برنامه آموزشی تاب آور در کاهش اهمال کاری تحصیلی تأثیر بهتری داشت.
نتيجه گيري: برنامه های آموزشی که از تلفیق چند رویکرد و نظریه برای طراحی بسته های آموزشی بهره می گیرند، تأثیرات معنی دار بیشتری دارند. بنابراین، استفاده از نتایج پژوهش در طراحی برنامه های آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی مؤثر باشد.
آیا شما شنونده ی خوبی هستید
آزمون مدل طرحواره ای یانگ جهت تبیین مشکلات خوردن در افراد مبتلا به مشکلات شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۸ شماره ۸۰
941-948
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی رابطه بین طرحواره های سازش نایافته اولیه و اختلالات روانشناختی را نشان می دهند. این پژوهش به دنبال آن بود که مشخص کند آیا سبک های مقابله ای یانگ می تواند بر رابطه بین طرحواره های سازش نایافته اولیه و مشکلات خوردن در افراد مبتلا به مشکلات شخصیتی تأثیر بگذارد؟ هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای سبک های مقابله ای یانگ در افراد مبتلا به مشکلات شخصیتی، در رابطه بین طرحواره های سازش نایافته اولیه و اختلال خوردن انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی و به شکل خاص مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه افراد دارای مشکلات خوردن است که به مراکز مشاوره شهر قم مراجعه کرده بودند. از میان این جامعه 234 نفر به شیوه هدفمند با استفاده از مقیاس میلون ш، به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های طرحواره یانگ (1999)، بازخورد (نگرش های) خوردن گارنر و همکاران (1982)، جبران افراطی یانگ – رأی (1994) و اجتناب یانگ - رای (1994) بودند. داده های به دست آمده با روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های برازش مدل پژوهش وضعیت مطلوبی داشت (0/9< GFI ) و هر دو سبک مقابله ای (اجتناب و جبران افراطی)، در رابطه بین طرحواره های سازش نایافته و مشکلات خوردن نقش میانجی ایفا کرد. نتیجه گیری: بنابراین سبک های مقابله ای یانگ به عنوان نقش میانجی در تأثیرات طرحواره های سازش نایافته اولیه بر مشکلات خوردن در افراد مبتلا به مشکلات شخصیتی، نقش دارد.
مقایسه اثر بخشی الگوی چند محوری شفیع آبادی با واقعیت درمانی گلاسر در فرسودگی شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی با نظریه واقعیت درمانی گلاسر بر فرسودگی شغلی معلمان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، تمامی معلمان مدارس متوسطه دخترانه ناحیه 4 شهر شیراز در سال تحصیلی95 -1394 بودند. که تعداد آنها بالغ بر420 نفر می باشد . نمونه گیری به شیوه خوشه ای انجام گردید. بدین ترتیب که ابتدا از مدارس متوسطه بخش شمالی ناحیه 4 شهر شیراز 5 مدرسه، از بخش جنوبی ناحیه 4 شهرشیراز 5 مدرسه و از بخش مرکزی ناحیه 4 شهرشیراز 5 مدرسه به تصادف انتخاب شد و معلمان این مدارس به پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (1997) پاسخ دادند. سپس از بین گروهی از معلمان که نمره بیشتر از میانگین گرفتند. درهریک از بخش ها 15 نفر انتخاب شد و به تصادف یکی از گروه های 15 نفره در گروه آزمایش 1 دیگری در گروه آزمایش 2 و سومی در گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش 1 هشت جلسه 1/5 ساعته آموزش بر اساس الگوی چند محوری و گروه آزمایش 2 هشت جلسه 1/5 ساعته آموزش بر اساس نظریه واقعیت درمانی دریافت کردند و در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت پس آزمون اجرا و یکماه بعد پیگیری انجام شد . نتایج مطالعه نشان داد که بین اثر بخشی و پایداری الگوی چند محوری شفیع آبادی با نظریه واقعیت درمانی گلاسر بر فرسودگی شغلی معلمان و ابعاد آن تفاوت معنادار وجود ندارد.