فرهنگ مشاوره و روان درمانی

فرهنگ مشاوره و روان درمانی

فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال هشتم پاییز 1396 شماره 31 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تبیین افسردگی براساس سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی در افراد بزرگسال شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی سلامت اجتماعی کیفیت زندگی افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۰ تعداد دانلود : ۲۹۴
زمینه: به تازگی، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، رابطه ی میان سبک زندگی افراد و بیماری های گوناگون توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف نیز، سلامت روانی و اجتماعی آن جامعه است. هدف: در همین راستا هدف پژوهش حاضر تبیین افسردگی براساس سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی و برازش مدل علّی بوده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد بزرگسال شهر اهواز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 383 نفر از بین آنان انتخاب شدند. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت والکر و پلیرکی (1987)، سلامت اجتماعی کییز (2004)، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1989) و افسردگی بک دو (1996) جمع آوری شد. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر و روش همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر بیانگر تایید برازش مدل فرضی پژوهش بود، سبک زندگی بر افسردگی اثر مستقیم دارد و سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی بر افسردگی اثر غیر مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله در پژوهش برای تبیین افسردگی می توان از متغیرهای سبک زندگی، سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی استفاده نمود.
۲.

اثر بخشی برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر مبنای نظریه روانشناسی فردی آدلر بر درماندگی آموخته شده زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی روانشناختی درماندگی آموخته شده زنان سرپرست خانوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۹ تعداد دانلود : ۵۸۰
هدف پژوهش، تعیین اثربخشی برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر مبنای نظریه روانشناسی فردی آدلر بر درماندگی آموخته شده زنان سرپرست خانوار است. از این جهت، این پژوهش به روش نیمه آزمایشی انجام شد و طرح آن از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد استان همدان بودند؛ که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 30 نفر، و با توجه به ملاک های پژوهش، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه درماندگی آموخته شده (LHS) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده گردید، که در ابتدا شرایط استفاده از این آزمون مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت، سپس از آن استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می داد که برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر کاهش درماندگی آموخته شده زنان سرپرست خانوار(با احتمال 007/0>P) تأثیر دارد و آزمون پیگیری نیز همان را تأیید نمود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت، توانمندسازی روانشناختی فرایند قدرت بخشیدن به افراد است که به آنها کمک می شود تا احساس توانایی و شایستگی خویش را بهبود بخشند و بر احساس ناتوانی و درماندگی غلبه کنند. از این جهت پیشنهاد می شود که برنامه های آموزشی توانمندسازی زنان نیز به عنوان یکی از برنامه های مؤثر در دستور کار کمیته امداد و سایر نهادهای حمایتی قرار گیرد.
۳.

واکاوی آسیب های خانواده های مادر سرپرست: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانواده های مادر سرپرست پژوهش کیفی آسیب ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۳ تعداد دانلود : ۴۵۰
با توجه به افزایش طلاق و افزایش خانواده های تک والد، نیاز به توجه هر چه بیشتر به خانواده های مادر سرپرست که با دردسرهای چندگانه ای روبه رو هستند ضروری به نظر می رسد؛ بنابراین پژوهش کنونی با هدف کاوش تجربه های خانواده های مادر سرپرست انجام شد. این مطالعه به شیوه کیفی است که در آن از روش تحلیل محتوی استفاده شده است. این شیوه با مشارکت 38 خانواده مادر سرپرست با برگزاری جلسه های بحث گروه کانون، بررسی ادبیات و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 10 نفر از پژوهشگران حوزه خانواده در طول یک دوره 12 ماهه در سال 1394 انجام شد. نمونه گیری به روش هدفمند و در سال 1394 انجام شد. داده ها گردآوری و ثبت شد و سپس کدگذاری انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها منجر به تولید 12 درون مایه شد که دربرگیرنده: «مشکلات و اختلالات روان شناختی مادر، مشکلات جسمی مادر، مشکلات و اختلالات روان شناختی فرزندان، مشکلات جسمی فرزندان، مشکلات تحصیلی فرزندان، مشکلات اشتغال، مشکلات بین فردی اعضای خانواده، مشکل با شوهر پیشین و خانواده وی، مشکل مالی، مشکلات مسکن، مشکلات خانواده مبدأ و مشکلات ناشی از افراد پیرامونی و شبکه های حمایتی اجتماع» هستند. این پژوهش درک تازه ای از تجربه های خانواده های مادر سرپرست با توصیف مشکلات آنها فراهم ساخت. ریشه این مشکلات، افزون بر مشکلات فردی و بین فردی، به تغییرات ساختار اجتماعی ما نیز مربوط می شود؛ بنابراین نتایج نشان داد که این خانواده ها مشکلات مهمی در جنبه های گوناگون زندگی شان دارند که نیازمند توجه بیشتری از سوی مسئولین هستند.
۴.

اثربخشی روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی بر کاهش حسّاسیّت بین فردی، گوش بزنگی بین فردی و نیاز به تأیید افرادِ دارای نشانگان شخصیّت اجتنابی: پژوهش تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی حساسیت بین فردی گوش بزنگی بین فردی نیاز به تأیید نشانگان شخصیت اجتنابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۵ تعداد دانلود : ۵۷۵
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی بر کاهش حسّاسیّت بین فردی، گوش بزنگی بین فردی و نیاز به تأیید افراد دارای نشانگان شخصیّت اجتنابی است. این پژوهش، از نوع تک آزمودنی A-B با طرح خطّ پایه چندگانه و پیگیریِ یک ماهه می باشد. جامعه آماری، کلّیه افراد 18 تا 30 ساله بودند که در بازه زمانی اسفند 1394 و فروردین 1395 پس از دیدن اطّلاعیه ها، به کلینیک روان شناختی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسیِ دانشگاه فردوسی مشهد مراجعه کردند. روش نمونه گیری، هدفمند بود. در مجموع از 34 نفری که به کلینیک مراجعه کردند، سه نفر نشانگان شخصیّت اجتنابی داشتند، که با استفاده از پرسشنامه چندمحوری بالینی میلون و مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیّت، انتخاب شدند. شرکت کنندگان، در موقعیّت های خطّ پایه، جلسات پنجم، دهم، شانزدهم و یک ماه بعد از مداخله به پرسشنامه حسّاسیّت بین فردی (IPSM) پاسخ دادند. روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی نیز طیّ 16 جلسه اجرا گردید. تحلیل داده ها به روش تحلیل دیداری نمودار، اندازه اثر، درصد داده های همپوش و غیرهمپوش انجام شد. نتایج بیانگر این بود که روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی، به طور معناداری حسّاسیّت بین فردی، گوش بزنگی بین فردی و نیاز به تأیید را در شرکت کنندگان، در پایان درمان و پیگیری کاهش داد. براین اساس می توان گفت که روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی در کاهش علائم افراد دارای نشانگان شخصیّت اجتنابی مؤثّر است.
۵.

اثربخشی مداخله ی مبتنی بر داستان زندگی (من کی هستم؟) بر سازگاری عاطفی و ادراک شایستگی نوجوانان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان زندگی (من کی هستم؟) سازگاری عاطفی ادراک شایستگی کم توانی ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۳۸۸
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله ی داستان زندگی بر سازگاری عاطفی و ادراک شایستگی نوجوانان پسر کم توان ذهنی خفیف انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی بود و به شیوه ی آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه انجام شد. بدین منظور، از میان جامعه ی نوجوانان کم توان ذهنی 16 تا 24 ساله که در سال تحصیلی 96-95 در مدارس استثنایی شهر درچه استان اصفهان مشغول به تحصیل بودند، با رعایت ملاک های ورود و خروج به پژوهش، 30 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه 15 نفره ی آزمایش و گواه قرار گرفتند. بعد از آن، گروه آزمایش به مدت 17 جلسه و هر هفته 3 جلسه تحت مداخله ی داستان زندگی (من کی هستم؟) قرار گرفت. ابزار پژوهش، پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی AISS (سینها و سینگ، 1993)- خرده مقیاس سازگاری عاطفی- و مقیاس ادراک شایستگی هارتر (1982) بود. داده های بدست آمده از پژوهش نیز با آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که در گروه آزمایش، تأثیر مداخله ی داستان زندگی بر سازگاری عاطفی و ادراک شایستگی در سطح 05/0=α معنی دار می باشد. با توجه به نتایج پژوهش، می توان از مداخله ی داستان زندگی به منظور افزایش سازگاری عاطفی و ادراک شایستگی نوجوانان کم توان ذهنی استفاده نمود.
۶.

تحلیل کیفی بررسی نقش نوسازی جامعه همراه با رسانه های مجازی بر ساختار خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوسازی رسانه های مجازی ساختار خانواده نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۲ تعداد دانلود : ۴۵۳
مقدمه: شناختن هر چه بیشتر خانواده ، درکی عمیق از ساختار و کارکرد خانواده به ارمغان می آرود.بدین منظور هدف پژوهش حاضر بررسی نقش نوسازی توسعه با همراهی تکنولوژی های ارتباطی بر ساختار خانواده است. روش: در پژوهش حاضر از رهیافت کیفی و روش نظریه مبنایی برای بررسی درک و تفسیر تغییرات نوسازی ،تکنولوژی های ارتباطی ، استفاده شد.جامعه پژوهش شامل افرادی بودند که بالای 30 سال سن داشتند که با نمونه گیری نظری از میان آن ها 28 نفر با توجه به اشباع داده ها مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق قرار گرفتند.یافته ها : مقوله های عمده عبارت بودند از: دوری از خود، خانواده و اجتماع، خلاءعاطفی و معنوی، تغییر نقش والدین، تجدید سبک رابطه ها، دنیای مجازی، تقدس زدایی، ظاهر گرایی، تسهیلات ،عدم آرامش، فردگرایی، تغییرات بافت فرهنگ، تغییرات روان شناختی تغییرات ازدواج، تغییرات زیربنایی خانواده ها ،قدرت تصمیم گیری و اجرا ، کاهش همدلی اجتماعی و اثرات مدرنیه و مقوله ی هسته ای عبارت بود از : فراساختارگرایی،. در نهایت و با تمرکز بر سوال اصلی پژوهش ، مقوله ها در سه دسته عمده شرایطی، تعاملی و پیامدی تقسیم شدند و الگوی زمینه ای مورد نظر درک تاثیرات توسعه نوسازی همراه با رسانه های مجازی پیاده سازی و رسم شدنتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش به این نتیجه رسیدیم که در اثر تحولات ارتباطی و نوسازی جامعه ، خانواده هم دچار تغییرات در درون ساختار خود با محوریت ارتباط شده است و هم دچار تغییرات برون ساختاری با محوریت فرهنگ و بافت شده است.
۷.

مقایسه اثر بخشی الگوی چند محوری شفیع آبادی با واقعیت درمانی گلاسر در فرسودگی شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی چند محوری شفیع آبادی نظریه واقعیت درمانی فرسودگی شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۷ تعداد دانلود : ۳۷۳
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی با نظریه واقعیت درمانی گلاسر بر فرسودگی شغلی معلمان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، تمامی معلمان مدارس متوسطه دخترانه ناحیه 4 شهر شیراز در سال تحصیلی95 -1394 بودند. که تعداد آنها بالغ بر420 نفر می باشد . نمونه گیری به شیوه خوشه ای انجام گردید. بدین ترتیب که ابتدا از مدارس متوسطه بخش شمالی ناحیه 4 شهر شیراز 5 مدرسه، از بخش جنوبی ناحیه 4 شهرشیراز 5 مدرسه و از بخش مرکزی ناحیه 4 شهرشیراز 5 مدرسه به تصادف انتخاب شد و معلمان این مدارس به پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (1997) پاسخ دادند. سپس از بین گروهی از معلمان که نمره بیشتر از میانگین گرفتند. درهریک از بخش ها 15 نفر انتخاب شد و به تصادف یکی از گروه های 15 نفره در گروه آزمایش 1 دیگری در گروه آزمایش 2 و سومی در گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش 1 هشت جلسه 1/5 ساعته آموزش بر اساس الگوی چند محوری و گروه آزمایش 2 هشت جلسه 1/5 ساعته آموزش بر اساس نظریه واقعیت درمانی دریافت کردند و در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت پس آزمون اجرا و یکماه بعد پیگیری انجام شد . نتایج مطالعه نشان داد که بین اثر بخشی و پایداری الگوی چند محوری شفیع آبادی با نظریه واقعیت درمانی گلاسر بر فرسودگی شغلی معلمان و ابعاد آن تفاوت معنادار وجود ندارد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۶