مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
مهارت های مثبت اندیشی
منبع:
سلامت روان کودک دوره پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
135-147
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : ازآن جایی که یکی از عوامل مؤثر در تأمین آرامش و امنیت روانی، داشتن افکاری مثبت است ؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر سرمایه روان شناختی و شادزیستی دانش آموزان ابتدایی انجام شده است. روش: روش پ ژوهش، آزمایش ی ب ا ط رح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره ششم ابتدایی ش هر خوی در سال تحصیلی 1396- 1395 بود. نمونه آماری، تعداد 40 نفر از جامعه مذکور بودند که به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب، و در دو گروه آزمایش و گواه (20 نفر در هر گروه) جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه سرمایه روان شناختی ( لوتاتز، یوسف و اولیوا، 2007) و پرسشنامه شادزیستی آکسفورد ( آرجیل و لو، 1989) استفاده شد. برنامه مداخله ای مثبت اندیشی به صورت 10 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایش، آموزش داده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس، بررسی شد. یافته ها : نتایج تحلیل داده های این پژوهش نشان داد که آموزش مثبت اندیشی توانسته است سرمایه روان شناختی و شادزیستی کودکان را افزایش دهد و افراد موردمطالعه در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون به طور معناداری، سرمایه روان شناختی و شاد زیستی بیشتری داشتند (0/005 P < ). نتیجه گیری: درمجموع، نتایج به دست آمده از این پژوهش، سودمندی و تأثیر آموزش مثبت اندیشی در افزایش سرمایه روان شناختی و شادزیستی کودکان را تأیید می کند.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر سرسختی روان شناختی مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
229-243
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر سرسختی روان شناختی مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون که به کلینیک های درمانی ترک اعتیاد شهر کرمانشاه در سال 1397 مراجعه کرده بودند. نمونه ی آماری 30 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفر (آزمایش و گواه) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش مهارت های مثبت اندیشی (خدایاری فرد، زندی، حاج حسینی و غباری بناب، 1395) دریافت کردند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه ی سرسختی روان شناختی اهواز کیامرثی، نجاریان و سهرابی زاده هنرمند (1377) بود. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه از نظر سرسختی روان شناختی تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: می توان گفت آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر افزایش سرسختی روان شناختی مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون مؤثر است.
تاثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تکیه بر منابع معنوی و اعتقادات دینی اسلامی در تاب آوری و بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تکیه بر منابع معنوی و اعتقادات دینی در تاب آوری و بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند اتیسم صورت گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون -پس آزمون همراه با گروه گواه بوده است. جامعه آماری در این پژوهش را همه مادران دارای کودک اتیسم که در سال 95 به مراکز بهزیستی شهر تبریز مراجعه کرده بودند تشکیل دادند که با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 30 نفر انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش، مقیاس بهزیستی روان شناختی(ریف، 1989) و تاب آوری(کانر و دیویدسون، 2003) بوده است. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تأثیر آموزش مثبت اندیشی با تکیه بر منابع معنوی و اعتقادات دینی بر متغیرهای بهزیستی روان شناختی و تاب آوری هر دو معنادار است. در زیرمولفه های بهزیستی روان شناختی، آموزش مثبت اندیشی با تکیه بر منابع معنوی و اعتقادات دینی اسلامی بر متغیرهای رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران، تسلط بر محیط و پذیرش خود تأثیر معنادار داشت ولی بر مؤلفه های خودمختاری و هدفمندی در زندگی معنادار نبود. بر این اساس آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تکیه بر منابع معنوی و اعتقادات دینی می تواند باعث ارتقای بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند اتیسم و نیز افزایش تاب آوری آن ها شود و با توجه به ارتباطی که بهزیستی روان شناختی و همچنین تاب آوری با بسیاری از متغیر های تضمین کننده سلامت دارد، این آموزش می تواند تحولات مثبت زیادی را در زندگی افراد دارای فرزند اوتیسم ایجاد نماید.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی پنج عاملی با آموزش مهارت های زندگی عزت نفس دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی پنج عاملی با آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس دانش آموزان دختر دوره ابتدایی است. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح دو گروهی (گروه آزمایش و مقایسه) با پیش آزمون و پس آزمون است. در این پژوهش ۲۸ دانش آموز دختر ۹ تا ۱۱ سال به صورت در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی (هر گروه ۱۴ نفر) قرار داده شدند. هر دو گروه به پرسشنامه ی عزت نفس پاسخ دادند. سپس یک گروه به مدت ۱۰ جلسه ۶۰ دقیقه ای، آموزش مهارت های مثبت اندیشی پنج عاملی و گروه دیگر به مدت ۱۰ جلسه ۶۰ دقیقه ای، آموزش مهارت های زندگی دریافت کرد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در سطح توصیفی از جدول فراوانی و درصد فراوانی و در سطح استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین دو گروه اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی پنج عاملی و مهارت های زندگی در متغیرعزت نفس در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود ندارد. لذا آموزش مهارت های مثبت اندیشی پنج عاملی به همان اندازه مهارت های زندگی در افزایش عزت نفس مؤثر است.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر کاهش اضطراب دانشجویان دختر دانشگاه آزاداسلامی واحد سبزوار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۴
143 - 164
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر کاهش اضطراب دانشجویان دختر دانشگاه آزاداسلامی واحد سبزاوربود. روش: این پژوهش از نظر هدف بنیادی واز لحاظ روش نیمه ازمایشی باطرح پیش ازمون وپس ازمون با گروه کنترل نابرابر ودوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه مورد مطالعه کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد واحد سبزوار در سال تحصیلی 97-96 با امارتقریبی 1800 نفر بود ند که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس30 نفربرای نمونه انتخاب شدند و با روش همتاسازی در دوگروه آزمایش(15 نفر) وکنترل(15 نفر) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب بک و برای بررسی اثربخشی نیز از بسته آموزش مهارت های مثبت اندیشی که در 9 جلسه یک و نیم ساعته تنظیم شده بود استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل های آماری با استفاده از تحلیل کواریانس صورت گرفت ونشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی با اندازه اثر 0/331 درصد میزان اضطراب دانشجویان دختر را کاهش می دهد. بنابراین وجود تاثیرآموزش مهارت های مثبت اندیشی برکاهش میزان اضطراب در گروه ازمایش در سطح معناداری (p0/05 <) تایید گردید. نتیجه گیری: در پایان جلسات درمان، دانشجویان در هر دو گروه یاد گرفتند برای دستیابی به خواسته های خود، هر یک از آن ها باید رفتارهای مسئولانه ای را انتخاب کنند که ضمن حفظ اصول اخلاقی و با به کارگیری اقدامات خوش بینانه ، صحیح و مسئولانه به خواسته های خود نیز برسند. آموزش مهارت های مثبت اندیشی باعث بوجود آمدن جو حمایتی و ایمن می شود که دانشجویان احساس پذیرفته شدن و امنیت روانی-عاطفی را می توانند تجربه نمایند که این امر سازگاری بیشتر و تعارض های کمتر را به ارمغان می آورد.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین دانش آموزان مورد مطالعه، با اجرای پرسشنامه مثبت اندیشی، 57 نفر دارای مثبت اندیشی پایین، شناسایی و پس از احراز شرایط لازم و همتاسازی، 30 نفر به عنوان نمونه، انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برنامه مثبت اندیشی در 8 جلسه روی گروه آزمایش اجرا شد. پس از اتمام دوره آموزشی و برگزاری پس آزمون، داده های پژوهش با استفاده از مقیاس خویشتن داری و مقیاس خودآگاهی جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان دادند برنامه آموزش مثبت اندیشی موجب اثربخشی و افزایش خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان می شود و این اثر در مرحله پیگیری بعد از چهار ماه همچنان پایدار بود. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که آموزش مثبت اندیشی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مناسب، برای ارتقای توانایی های خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان استفاده شود.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری برمهارت های مثبت اندیشی و تعارضات بین فردی در فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
103 - 117
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر مهارت های مثبت اندیشی و تعارضات بین فردی فرزندان طلاق انجام شده است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل فرزندان طلاق در مؤسسه خیریه دارالاکرام قم بود. نمونه آماری این پژوهش از 30 نفر تشکیل شده بود که به روش هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شده بودند. جهت جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه های مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی و همچنین پرسشنامه تعارض بین فردی جن استفاده شد. سپس درمان طبق پروتکل درمان شناختی و رفتاری ارائه شده توسط بک، طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، برای گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. سپس از دو گروه پس آزمون گرفته شد. و بعد از جمع آوری اطلاعات آماری برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر مهارت های مثبت اندیشی و تعارضات بین فردی در فرزندان طلاق، اثربخش بود. همچنین، با توجه به نتایج پیشنهاد می گردد دوره های درمان شناختی رفتاری جهت کاهش تعارضات بین فردی فرزندان طلاق در مراکز مشاوره و مدارس توسط روان شناسان و مشاورین برگزار گردد.