مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه واقعیت درمانی


۱.

مقایسه اثر بخشی الگوی چند محوری شفیع آبادی با واقعیت درمانی گلاسر در فرسودگی شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی چند محوری شفیع آبادی نظریه واقعیت درمانی فرسودگی شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۸ تعداد دانلود : ۳۷۳
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی با نظریه واقعیت درمانی گلاسر بر فرسودگی شغلی معلمان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، تمامی معلمان مدارس متوسطه دخترانه ناحیه 4 شهر شیراز در سال تحصیلی95 -1394 بودند. که تعداد آنها بالغ بر420 نفر می باشد . نمونه گیری به شیوه خوشه ای انجام گردید. بدین ترتیب که ابتدا از مدارس متوسطه بخش شمالی ناحیه 4 شهر شیراز 5 مدرسه، از بخش جنوبی ناحیه 4 شهرشیراز 5 مدرسه و از بخش مرکزی ناحیه 4 شهرشیراز 5 مدرسه به تصادف انتخاب شد و معلمان این مدارس به پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (1997) پاسخ دادند. سپس از بین گروهی از معلمان که نمره بیشتر از میانگین گرفتند. درهریک از بخش ها 15 نفر انتخاب شد و به تصادف یکی از گروه های 15 نفره در گروه آزمایش 1 دیگری در گروه آزمایش 2 و سومی در گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش 1 هشت جلسه 1/5 ساعته آموزش بر اساس الگوی چند محوری و گروه آزمایش 2 هشت جلسه 1/5 ساعته آموزش بر اساس نظریه واقعیت درمانی دریافت کردند و در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت پس آزمون اجرا و یکماه بعد پیگیری انجام شد . نتایج مطالعه نشان داد که بین اثر بخشی و پایداری الگوی چند محوری شفیع آبادی با نظریه واقعیت درمانی گلاسر بر فرسودگی شغلی معلمان و ابعاد آن تفاوت معنادار وجود ندارد.
۲.

نقد دیدگاه انسان شناختی نظریه واقعیت درمانی گلاسر بر اساس دیدگاه انسان شناختی امام علی(ع) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۴۲
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مبانی انسان شناسی نظریه واقعیت درمانی گلاسر و نقد آن بر اساس دیدگاه انسان شناختی امام علی(ع) در نهج البلاغه انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی (مروری) است که طبق آن ابتدا با مرور منابع موجود، مبانی انسان شناسی نظریه گلاسر شناسایی و سپس از منظر نهج البلاغه بررسی و نقد شد. یافته ها نشان داد برخلاف گلاسر که به جنبه های معنوی انسان توجه نکرده است، علی(ع) انسان را موجودی مادّی و معنوی می دانند و زندگی اش را محدود به دنیا نمی دانند. نیز گلاسر انسان را مساوی با رفتار کلی می داند، اما امام انسان را متشکل از عقل، قلب، روح، فطرت، نفس و بدن می دانند. از نظر علی(ع) انسان توانایی شناخت واقعیات را دارد و ابزار آن ازجمله عقل را خداوند به وی عنایت نموده است. بر خلاف گلاسر که انسان را فقط مسئول ارضای نیازهایش در قالب جهان کیفی می داند، علی(ع) انسان را مسئول کارهای خود در دنیا و آخرت، دیگران، شهرها و حتی حیوانات می دانند.