فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۷۲۱ تا ۱۱٬۷۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
191 - 216
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مسایل مهم بافت های فرسوده بروز ناهنجاری های اجتماعی و جرم خیزی این بافت ها است. پایش رابطه بین فضای شهری با جرم و خشونت از موضوعات مهم برنامه ریزی شهری است. تحلیل فضاهای جرم خیز یا بی دفاع شهری و پایش عوامل مؤثر بر جرم خیزی آنها، در برنامه ریزی شهری از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است. هدف این پژوهش پراکندگی و تحلیل مکانی- فضایی جرم و روابط مکان و جرم بارویکرد «پیشگیری از جرایم با استفاده از طراحی محیطی» است. روش شناسی: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، و از نظر نوع و ماهیت، اکتشافی- تحلیلی است. داده های و اطلاعات مکانی از طریق اسنادی به کمک تکنیک تحلیل فضایی در سیستم اطلاعات جغرافیایی نقاط داغ شناسایی و توزیع فضایی پهنه های جرم خیز پایش شده است. عوارض نقطه ای مانند موقعیت های وقوع جرم از جمله توزیع و خریدوفروش مواد مخدر و نیز عوارض خطی از قبیل شبکه خیابان ها، به کمک نقشه منطقه 12 در مقیاس 1:2000 از نرم افزار ArcGIS و با استفاده از برنامه های جانبی نقشه های توزیع فضایی نقاط داغ جرم مشخص شده است.یافته ها: با توجه به فرسودگی بافت و تراکم نامتناسب کاربری ها و شبکه گذرگاهی کم عرض، فضاهای بی دفاع و جرم خیز بیشتری در محلات بازار، هرندی، تختی، امامزاده یحیی و خیام شکل گرفته است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد در منطقه 12 اولویت اصلی برای پیشگیری از جرم و ارتقاء امنیت، بازآفرینی شهری در این محلات از طریق راهبردهای بهبود ساختار درونی منطقه ای، کاهش فضاهای بی دفاع و جر م خیز، توسعه زیر ساخت ها، گسترش تسهیلات شهری مانند اماکن فرهنگی- ورزشی و فضاهای باز و خدماتی و نوسازی مشارکتی می باشد و همچنین دسته بندی فضاهای جرم خیز شهری و انتخاب راهکارهای مناسب برای ساماندهی محله با توجه به ضوابط خاص نیز می تواند با نظارت مردم در کاهش جرم مؤثر باشد.
زمینه ها و پیامدهای خشونت جنسی در زنان بی خانمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
35 - 84
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف فهم عمیق زمینه ها و پیامدهای خشونت جنسی در زنان بی خانمان انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع گراندد تئوری است و اطلاعات با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند گردآوری شد. تعداد مشارکت کنندگان 19 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند و با معیار اشباع اطلاعات انتخاب گردیده است. بعد از تحلیل اطلاعات، یافته های تحقیق، در بعد سببی عواملی همچون، اعتیاد و رفتارهای اعتیادی، وابستگی اقتصادی، شیوه زندگی روزمره و حیطه های فضایی، در بعد زمینه ای، عواملی همچون، طرد اجتماعی، از هم گسیختگی روابط خانوادگی، محلات بی سازمان شهری و تشدید خطر قربانی شدن و در نهایت در بعد مداخله گر مفاهیم عدم امکان پیگیری قضایی و تداوم خشونت، فقدان حمایت ها و سیاست های اجتماعی استخراج گردید. مقوله یا پدیده محوری پژوهش، گریز ناپذیری خشونت جنسی در زنان بی خانمان است. استراتژی های زنان بی خانمان در برخورد با وضعیت و شرایط موجود به دو شکل، سازگارمدار و تغییر مدار است. همسو با نگرش مددکاری اجتماعی، هرگونه مداخله در وضعیت افراد بی خانمان، نیازمند نگاه جامع و سیستماتیک به ابعاد مختلف پیدایش مساله، نیازها و چالش های آن ها است.
تبیین ابعاد بخشش خیرخواهانه از منظر دینی و بررسی وضعیت موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال یازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
127 - 149
حوزههای تخصصی:
کمک به محرومین، پاسخ به نیاز درونی انسان است؛ اگر چه شدت و قوت میل درونی به خوبی کردن، در همه افراد یکی نیست. علاوه بر این، دستگیری از نیازمندان به عنوان یک وظیفه و امر دینی در متون نقلی به شدت مورد تأکید قرار گرفته است. آنچه که در جامعه اسلامی باید ترویج شود، بخشش داوطلبانه با مختصات دینی و قرآنی آن است. اگر رفتار بخشش داوطلبانه منطبق بر چارچوب دینی نباشد، نه تنها از اجر معنوی برخوردار نیست، بلکه آسیب های دیگری نیز با خود به همراه خواهد داشت. در این پژوهش با توجه به ضرورت انطباق کمک های داوطلبانه با مختصات دینی و لزوم ارائه برنامه های اصلاحی در این خصوص، پس از بررسی آیات قرآن در موضوع انفاق، مهم ترین مختصات و بایسته ها در بخشش داوطلبانه استخراج و دسته بندی شدند. در ادامه برای سنجش وضعیت موجود 474 نفر از پنج ناحیه مختلف شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج بررسی ها نشان می دهد که در برخی از ویژگی ها، رفتار حاضر انطباق زیادی با رفتار مطلوب دارد و در برخی ویژگی ها نیازمند به کار فرهنگی برای اصلاح و یا بهبود هستیم.
تحلیلی بر چالش ها و آسیب پذیری تاب آوری فرهنگی در اجتماع بومی(مطالعه موردی تالاب های محلی فریدون کنار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اساسی این مقاله آن است که اجتماع محلی که در مسیر تاریخی اش تا به امروز تاب آورده است با چه چالش هایی روبروست و آسیب پذیری تاب آوری در یک اجتماع بومی-محلی تحت تاثیر چه عواملی صورت می گیرد؟ اگرچه بسیاری از اجتماعات نتوانستند در مقابل تحولات و تغییرات بیرونی تاب بیاورند و خود را براساس دگرگونی های به وجود آمده تنظیم کرده و بسیاری از مناسبات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بوم زیستی را از دست داده اند، اما در این میان اجتماعاتی وجود داشته اند که با وجود تغییرات ایجاد شده در فرایند مدرنیزاسیون، شهری شدن مدرن و عوامل توسعه زا توانسته اند، با استفاده از استراتژی ها و مدیریت های شان که از ساختار فرهنگی، اجتماعی و تاریخ شان بوده تاب بیاورند و خود را تداوم بخشند. این مقاله سعی دارد با مطالعه دامگاه هان فریدون کنار در استان مازندران که نمونه ای از تاب آوردن یک اجتماع است، نشان دهد که با وجود همه تغییرات و تحولات ایجادشده از بیرون تا به امروز بر اساس ساختار مدیریتی متفاوت اش چگونه تداوم یابد. از طرفی دغدغه نگارنده مقاله آن است همین اجتماع تاب آور با تهدیداتی جدیدی روبه روست که به صورت ساختاری وارد عمل شده و تاب آوری را به چالش می کشد. مطالعه حاضر که با روش تحقیق کیفی با تحلیل مقیاس صورت گرفته، سعی دارد تاب آوری و فشار های جدید آن را نشان دهد و همچنین پتانسیل و ظرفیت تاب آوری یک اجتماع را فرصتی در جهان امروز قلمداد کند که بر پایداری جوامع محلی ودرک شان در حفظ زیست بوم شان یاد آور شود.
مقایسه تطبیقی سرمایه اجتماعی بین زنان و مردان جهت برنامه ریزی مشارکتی مدیریت شهری (مطالعه موردی: شهر سنقر)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر پژوهشگران از سرمایه اجتماعی به عنوان یک مفهوم کلیدی در عرصه مسایل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نام می برند. این مفهوم به دلیل ماهیت و محتوایی که دارد تقریبا با تمامی موضوعات و مسائل مطرح در حوزه انسانی و اجتماعی ارتباط پیدا می کند. هدف پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی میزان سرمایه اجتماعی بین زنان و مردان ساکن در شهر سنقر می باشد. این مقاله از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده که با استفاده از مطالعه کتابخانه ای- اسنادی و میدانی صورت پذیرفته است بدین صورت که پس از بررسی مبانی نظری سرمایه اجتماعی و بررسی ابعاد مهم آن، از طریق ابزار پرسش نامه به گردآوری داده های مورد نیاز پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش را 38000شهروند بالای 15 سال شهر سنقر تشکیل داده اند که با استفاده از روش تعیین حجم نمونه کوکران 250 شهروند( 125 شهروند زن و 125 شهروند مرد) مورد مطالعه قرار گرفته اند. جهت آزمون فرضیه ها نیز از نرم افزار SPSS19 و آزمون پارامتریک (Independent-Samples T Test) میانگین یک متغیر بین دو گروه، بهره گیری شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در ابعاد سه گانه سرمایه اجتماعی، با فرض عدد 3 به عنوان حد متوسط، در بعد آگاهی، میانگین آگاهی مردان 14/3 و میانگین آگاهی زنان 58/2 محاسبه شده که بیانگر آگاهی بیشتر مردان در مقایسه با زنان می باشد، در بعد مشارکت نیز میانگین مردان 18/3 و زنان 46/2 می باشد که در این بعد نیز میزان مشارکت مردان بیشتر از زنان می باشد اما در بعد اعتماد میانگین مردان 15/2 و میانگین زنان 08/3 محاسبه شده که بیانگر اعتماد بیشتر زنان در مقایسه با مردان می باشد.
بررسی نقش استفاده از اینترنت در میزان بروز عادات و خصلت های منفی فرهنگی؛ مطالعه موردی شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
254-288
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش "نقش استفاده از اینترنت در میزان بروز عادات و خصلت های منفی فرهنگی" در شهر کاشان مورد بررسی قرارگرفته است و در این راستا، نظریات متعددی از دنیس مک کوایل، جان تامپسون، مانوئل کاستلز، و نیز برخی صاحبنظران ایرانی مورد استناد قرارگرفته اند. جامعه آماری پژوهش را مراجعه کنندگان به کافی نت های فعال در شهر کاشان تشکیل می دهند که از آن میان تعداد 384 نفر بر اساس فرمول کوکران محاسبه و چون نسبت حجم نمونه به جامعه آماری بزرگ تر از 05/0 بود تعداد حجم نمونه طبق فرمول اصلاح و نهایتاً حجم نمونه تحقیق 319 نفر تعیین گردید. اطلاعات و داده های پژوهش از طریق پرسشنامه در فروردین 1396 گردآوری و در این مسیر از روش نمونه گیری به صورت دومرحله ای تصادفی و سهمیه ای متناسب بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد میزان بروز عادات و خصلت های منفی فرهنگی در جامعه مورد بررسی در یک سطح تقریباً متوسط قرار داشته و شدید نیست. جالب اینکه آزمون همبستگی پیرسون حاکی از رابطه معکوس ولی ضعیف میان استفاده از اینترنت و بروز برخی عادات و خصلت های منفی بوده است. بدین معنا که استفاده از اینترنت اثر کاهشی بر روی بعضی عادات و خصلت های منفی کاربران دارد، البته در مقام مقایسه، "میزان استفاده" افراد از اینترنت نقش مؤثرتری از "سابقه استفاده" آن ها در کاهش عادات و خصلت های منفی داشته است. همچنین، بر اساس آزمون تحلیل واریانس یک طرفه روشن گردید که نوع استفاده و محیط استفاده از اینترنت نیز با میزان بروز عادات و خصلت های منفی رابطه معنادار نشان می دهد. بدین معنا که، شدت بروز عادات و خصلت های منفی در کاربرانی که استفاده های مختلفی از اینترنت داشته و یا از محیط های اینترنتی گوناگون استفاده می کنند یکسان نیست.
بازنمایی شادکامی در سریال های خانوادگی با توجه به الگوی اسلامی (مطالعه موردی: سریال های خانه سبز، پدرسالار، زیر تیغ، متهم گریخت، میوه ممنوعه، پایتخت و پرده نشین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
103 - 130
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به ضرورت آموزش شادکامی، بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی مبنی بر یادگیری مشاهده ای و با هدف بررسی بازنمایی شادکامی در سریال های خانوادگی سیمای جمهوری اسلامی ایران در سال های 1370 تا 1394 انجام گرفته است. روش این پژوهش تحلیل محتوای کمی از نوع توصیفی بوده است. ابتدا مقیاس سنجش بازنمایی شادکامی، با توجه به الگوی اسلامی شادکامی، طراحی و سپس 7 سریال به صورت هدفمند با معیارهای محبوبیت و تأثیرگذاری و با توجه به ماهیت شادکامی در الگوی اسلامی، انتخاب شدند. از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 677 صحنه نیز به عنوان نمونه نهایی برگزیده شدند. واحد ثبت در این پژوهش کنش بوده است. این پژوهش دو مقوله اصلی دارد: رضامندی و نشاط. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رضامندی، کمترین و زیرمقوله لذات مادی از مقوله نشاط، بیشترین میزان بازنمایی را در میان سریال های مورد مطالعه داشته است. همچنین کنش های منفی بیشتر از مقوله رضامندی و زیرمقوله لذات معنوی بازنمایی شده است؛ بنابراین، مطابق با الگوی اسلامی شادکامی که تحقق شادکامی را در کاهش کنش های منفی در برابر کنش های مثبت در موقعیت های خوشایند و ناخوشایند و تعادل میان بهره مندی از لذات مادی و معنوی می داند، این 7 سریال، تصویر درستی از شادکامی در اسلام بازنمایی نکرده اند.
بررسی سبک زندگی شهری و خرید زنان در مراکز خرید (مورد مطالعه : زنان شهرستان قزوین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی منعکس کننده ترجیحات افراد است که در عرصه های مختلف زندگی همچون اوقات فراغت، آداب سخن گفتن، نوع موسیقی، خرید و ... ظاهر بروز می کند. از سویی خرید کردن یکی از نمادهای سبک زندگی جدید به شمار می رود. خرید و پرسه زنی که بر اثر پیوند ناموزون عناصر سنتی و مدرن در زندگی روزمره فرد ایرانی پروبلماتیک شده است ، اکنون نشانه ای است با دلالت های معنایی گوناگون که در عرصه های گوناگون شهری به انحاء گوناگون خود را نمایان میسازد. پرسه زنی کنشی معطوف به ساختن فضایی فرهنگی و مقاومتی در برابر عناصر فرهنگ مسلط است. در روش شناسی نیز با کاربست مردم نگاری شهری از فن مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی استفاده شده است . نمونه مورد مطالعه بر اساس شیوه نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که زن، خرید و قدرت، ذاتی کردن خرید زنانه، خرید مردانه و زنانه، سنخ شناسی خرید و استراتژی های خرید را می توان از عوامل تأثیرگذار بر خرید و پرسه زنی در مراکز خرید عنوان کرد. واژگان کلیدی : سبک زندگی، خرید و قدرت، ذاتی کردن خرید، سنخ شناسی خرید، استراتژی های خرید.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در پایبندی به فرهنگ شهروندی در بین شهروندان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ شهروندی مجموعه ای از ارزش ها و هنجارها است که بیانگر سبک زندگی و شکل دهنده تعاملات انسانی در بافت نوین زندگی جمعی، و روی هم رفته، قابلیت های اکتسابی، هستند و توجه به آن در جامعه جدید، اهمیت فراوانی دارد. با توجه به اهمیت موضوع فرهنگ شهروندی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسش نامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS، در پی بررسی نقش سرمایه اجتماعی در پایبندی به فرهنگ شهروندی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهر کرمانشاه است که تعداد 384 نفر از شهروندان بالای 18 سال این شهر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه، بررسی شده اند. نتایج تحقیق حاکی از این است که بین میزان کل سرمایه اجتماعی (34 درصد=P)، و ابعاد آن، یعنی اعتماد اجتماعی (39 درصد=P)، حمایت اجتماعی (30 درصد=P)، تعامل اجتماعی (35درصد=P)، انسجام اجتماعی (32 درصد=P) و آگاهی اجتماعی (23 درصد=P) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد؛ بنابراین، تمام فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. همچنین، نتایج حاصل از الگوی معادله ساختاری (Smart PLS) نیز نشان می دهند که متغیر سرمایه اجتماعی، روی هم رفته 53 درصد از واریانس متغیر پایبندی به فرهنگ شهروندی را تبیین می کند؛ با درنظر داشتن مقادیر مربوط به حجم اثر، شاخص ضریب تعیین این مقدار، در حد متوسط 28 درصد برآورد می شود.
بازشناسیِ تأثیر گروه های ذی نفود داخلی بر ناکارآمدی نظام دیوان سالاری ایران در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیرگذاری گروه های ذی نفوذ داخلی بر ساختار و نظام دیوان سالاری دوره قاجار – به ویژه در شرایط فقدان تاریخی قانون در کشور- نه براساس مصالح عمومی و منافع ملی بلکه معمولاً بر وفق منافع گروهی و بر پایه سلیقه، و هوی و هوس های شخصی صورت می پذیرفت. در این دوره نیز، همانند ادوار پیشین، مناصب دیوانی توسط پادشاه و براساس تشخیص شخصی میان افراد و گروه های ذی نفوذ در ساختار قدرت – نظیر شاهزادگان، رؤسای ایلات، روحانیان و مقامات ارشد دیوانی- تقسیم می شد. این گروه ها با کسب درآمدهای نامشروع از مناصب و موروثی کردن آن ها و سوءاستفاده های مستمر از جایگاه و قدرت شان، آنهم با شیوه های گوناگون از جمله ارتشاء، ایجاد «شبه کاست های» متصلب و گسترش شبکه های گسترده فساد در تشکیلات اداری کشور و هم چنین نهادینه کردن پدیده «تبارگماری» از مهمترین عوامل بازدارنده «تحرک شغلی»، «تحرک اجتماعی» و تحول و در مجموع، ار مواضع ناکارآمدی نظام دیوان سالاری ایران محسوب می شوند. آمیزه ای از روحیات و ویژگی های مخرب و ضد تحول توسعه گروههای یاد شده – نظیر «خویشاوندسالاری» (به جای «شایسته سالاری»)، «ارادت ورزی» (به جای «قاعده ورزی») فروش و به مزایده گذاردن مناصب، فساد گسترده و سازمان یافته مالی و اداری، تملق گویی و «اطاعت محض»، و رقابت های ناسالم (به صورت درگیری های توام با خشونت و حذف افراد)، ... در تاروپود نظام اداری کشور مستقر و نهادینه شد.
دلالت های معنایی حجاب در میان زنان و دختران جوانِ بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
123 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی دلالت های معنایی حجاب در میان زنان و دختران جوانی است که از سبک های نامتعارف پوشش استفاده می کنند. به عبارتی، زنان و دختران جوان که ممکن است پوشش آنها از منظر هنجار های جامعه و گفتمان حاکمیت، نامتعارف به نظر برسد، چه تفسیر و معنایی از پوشش و حجاب خود دارند؟ پژوهش حاضر با اتخاذ یک رویکرد کیفی مبتنی بر پارادایم تفسیری، به بررسی این موضوع می پردازد. نمونه پژوهش را زنان و دختران جوان شهر بندرعباس تشکیل می دهند که با دو روش نمونه گیری هدف مند و نظری انتخاب شدند. برای این پژوهش 20 مصاحبه به شیوه نیمه ساختار یافته صورت گرفته و اطلاعات حاصل از آن با تکنیک نظریه زمینه ای، تجزیه و تحلیل گردیده است. یافته های پژوهش، در قالب 8 مقوله محوری کدگذاری شده اند، که عبارت اند از: فردی شدن پوشش، پوشش پدیده ای متفاوت از حجاب، دلالت های زیبا شناختی، دلالت های روان شناختی، تنوع طلبی، موقعیت مندی، نسبی شدن و الزامات ساختاری. مقوله هسته تحقیق نیز «سیالیت پوشش در برابر الگومندی پوشش» می باشد که از انتزاع مقولات محوری ادراک گردیده است.
جوک در ایران
حوزههای تخصصی:
مواجهه با تکنولوژی: تأملی بر دیدگاه های نظری و تجارب ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸۳
193 - 230
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر تکنولوژی، به جزء جدایی ناپذیری از هستی اجتماعی انسان ها مبدل شده و مهم ترین عامل دگرگونی اجتماعی جوامع است. بااین حال جوامع مختلف با توجه به قابلیت-های فرهنگی خود واکنش های متفاوتی در قبال تکنولوژی داشته اند. برخی با درک صحیح ماهیت و اهمیت تکنولوژی مدرن، از آن به مثابه فرصتی بی نظیر برای پیشرفت خود بهره برداری کرده اند و برخی دیگر به صورت اقتضایی و نسنجیده به ورود تکنولوژی دست زده و با پیامدهای فرهنگی عدیده آن دست به گریبان اند. سؤال محوری مقاله این است که مواجهه ما با تکنولوژی چگونه بوده و چه تحلیل ها و چاره جویی هایی از سوی اندیشمندان ما در این خصوص ارائه شده است؟ برای پاسخ شایسته به این سؤال ابتدا دیدگاه های مختلف درباره تکنولوژی طرح و نقاط قوت و ضعف هر یک از آن ها به تفصیل مورد واکاوی قرار گرفت. سپس از منظر تاریخی، فلسفی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تلاش شد نحوه مواجهه جامعه ما با تکنولوژی مدرن تحلیل شود. نتایج نشان می دهد که در کنار برخورد دوگانه و پارادوکسیکال با تکنولوژی در جامعه ما، تلاش های نظام مندی برای فهم پروبلماتیک تکنولوژی نیز صورت نگرفته است.
فهم معنایی زنان از مدرنیزاسیون در جامعه محلی (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زنان از فرایند مدرنیزاسیون در جامعه محلی، بر آن است که با اتخاذ رویکرد بازاندیشانه جایگاه و شأن زنان را در فرازوفرودهای مدرنیزاسیون نشان دهد. بر همین اساس از پارادایم تفسیری و رویکرد تحلیل نظریه زمینه ای و ابزارهای گردآوری اطلاعات روش تحقیق کیفی (مصاحبه نیمه ساخته یافته و بحث گروهی) بهره گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرآیند مدرنیزاسیون در جامعه محلی تابعی از الگوی نوسازی نامتعادل و آلاکلنگی است؛ به گونه ای که می توان مهم ترین پیامد آن را، نامتوازنی نتایج، شکست و یا بدفرجامی پروژه مدرنیزاسیون در جامعه محلی دانست. زیرا تاکنون ایدئولوژی های غالب بر مدرنیزاسیون، وضعیت تعادلی را به وجود نیاورده اند و نوعی کنش های متعارض پذیرندگی و طرد کنندگی را در پی داشته است. همچنین گونه های شناسایی شده نیازهای زنان محلی در این مطالعه در سه دسته تصورات ازدواج گرا، خانواده گرا و معیشت گرا مقوله بندی شده اند که مبتنی بر ارزش های مادی- معیشتی هستند. علاوه بر این، اینکه روایت غالب جامعه محلی حاکی از آن است که جنبش ها و تلاش های حمایتی، مطالبه جویانه و بعضاً ستیزه جویانه زنان در جامعه به رغم دستاوردهایی که برای گروه های خاص (طبقه متوسط و روبه بالا) داشته است؛ اما چندان مورد رضایت و متناسب با نیازهای قشر ضعیف و فرودست جامعه نیست؛ زیرا این نوع پیگیری ها را نه تنها در راستای طرح مطالبات واقعی جامعه زنان نمی دانند؛ بلکه قائل به بزرگ شدن واقعیت های مجازی و مطالبات غیر اولویت دار گروهی از زنان دارای رسانه هستند که این مسئله خود حاکی از آن است که سناریوهای دنیای مشترک زنان، اساساً به لحاظ تئوریک و سیاسی قوم مدارانِ، امپریالیستی و ذات انگارانه هستند.
بررسی رابطه اخلاق سازمانی و معنویت سازمانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان سازمان با هدف تأمین خلأ های ناشی از قوانین و مقررات، به دنبال راهکارهای توسعه اخلاق و معنویت در سازمان ها هستند. معنویت سازمانی، می تواند در حل مشکلات سازمانی کارگشا باشد. با سازگاری بین اخلاق و معنویت، می توان زمینه موفقیت بیشتری برای سازمان را فراهم آورد. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت کیفی است و رویکرد آن، بر اساس مقیاس کیفی «طیف آزگود» است. طیف آزگود، برای شناسایی تمایز معنایی بین دو متغیر به کار می رود. در این روش، با مقیاس قرار دادن مفهوم شناخته شده اخلاق، در کنار مفهوم کمتر شناخته شده معنویت، می توان سازه های مشترک آنها را شناخت. در تحقیقات انجام شده، سنجه های متعددی از اخلاق و معنویت سازمانی، که بیان کننده آنها بودند، شناسایی و تدوین شد. سپس، سنجه های که دارای ابعاد یا معانی مشترک بودند، با هم ادغام و دسته بندی گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که قرابت بسیاری بین این دو مفهوم وجود دارد، به گونه ای که تقویت معنویت سازمانی، از مسیر اخلاق سازمانی میسر است. چنان که پس از تحلیل و ادغام سنجه ها، پنج مقوله اساسی باورهای اخلاقی و باورهای معنوی، هوش اخلاقی و هوش معنوی، اسوه های اخلاقی و اسوه های معنوی، گرایش های اخلاقی و گرایش های معنوی؛ و پایبندی عملی به اخلاق و معنویت، به دست آمد. در بین مقوله ها، اسوه های اخلاقی و معنوی و باورهای اخلاقی و معنوی، بیشترین تأثیر را در تقویت اخلاق و معنویت سازمانی دارند.
بازشناسی و تبیین ارزش های میراث راه آهن در نمونۀ راه آهن سراسری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات دوران صنعتی شدن از مهم ترین مطالعات تاریخی هر کشور به شمار می آید. گذار جامعه از سنت به مدرنیته، تغییرات گسترده ای را در تمام سطوح و جنبه های زندگی بشر اعمال کرده است. گذار از انقلاب صنعتی به حفاظت میراث صنعتی چرخش مهمی در مفهوم ارزش و حفاظت به شمار می آید. شناخت و واکاوی ارزش های میراث راه آهن به یک بررسی دقیق در تحول مفهوم ارزش ها نیاز دارد که با درک کلیتی یکپارچه از منزلت فرهنگی اثر میسر می شود. مفهوم ارزش در میراث راه آ هن، به سبب گستره و تنوع آثار و مفاهیمی که به درک بهتری از مرز های منزلت فرهنگی اثر می انجامد، کمی دشوار است؛ از این رو در این مقاله سعی شده اسلوبی کاربردی برای بیان گستره ارزش های اثر ارائه شود. در جوامع مختلف، احداث راه آهن یکی از نمادهای فن اوری و مدرنیته به شمار می آید. راه آهن سراسری ایران، به عنوان یک اثر در فهرست موقت میراث جهانی یونسکو، صرفاً یک مسیر ارتباطی نیست؛ بلکه به عنوان بخش مهمی از حافظه متعهدانه مهندسی و شاهکارساخت، دارای ارزش های برجسته جهانی از مناظر مختلف تاریخی، سیاسی، توسعه و فن اوری است. به همین دلیل، این مقاله به بررسی ارز ش های میراث جهانی راه آهن و مفاهیم وابسته به آن و تحلیل آن ها در نمونه راه آهن سراسری ایران می پردازد. این پژوهش با رویکردی کیفی و راهبرد تاریخی-تفسیری و استدلال منطقی در پی یافتن چارچوبی برای تعریف ارزش های میراث راه آهن است؛ و با گردآوری و بررسی اسناد، کنوانسیون های بین المللی، مقالات، آرشیوها و مشاهدات میدانی در تفهیم و تبیین ارزش های میراث راه آهن به عنوان یک اثر برجسته جهانی و انطباق آن ها با راه آهن سراسری ایران می کوشد.
بررسی تطبیقی اثر افزایش درآمدهای نفتی بر سیاست گذاری های دولت در نهاد بوروکراسی: دو دوره ی 1356-1352 و 1389-1384(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران از دهه ی۴۰ به بعد عمده ی درآمد خود را از نفت به دست آورده است. در این پژوهش اثر سیاست های دولت بر نهاد بوروکراسی را در دو دوره ۱۳۵۶-۱۳۵۲ و ۱۳۸9-۱۳۸۴ بررسی می کنیم. هدف ما شناخت عللی است که باعث می شود، در این دو دوره به رغم اختلافات ایدیولوژیکی، ساختاری و تاریخی در زمان شوک های قیمتی نفت تصمیمات یکسانی اتخاذ کرده و این سیاست ها نیز نتایج یکسانی در نهاد بوروکراسی به بار می آورند. در این پژوهش از نظریه دولت ضعیف کشورهای نفتی تری لین کارل مبنی بر وجود چارچوب نهادی ضعیف دولت ها که به طور تاریخی شکل گرفته، به منظور تبیین مسیله استفاده کرده و از نظریه دولت رانتیر به عنوان علت لازم و نه کافی بهره برده ایم. روش این پژوهش، روش تطبیقی تاریخی است. از تکنیک وابستگی به مسیر در بررسی تاریخی دولت ضعیف و برای مقایسه یافته های تحقیق از جدول توافق میل استفاده کرده ایم. یافته ها نشان می دهد که در هر دو دوره سیاست ها و نتایج یکسانی در نهاد بوروکراسی اتفاق می افتد. با بررسی تاریخی مسیله دولت ضعیف، به عنوان علت اصلی، و وجود دولت رانتیر و عامل چند برابر شدن قیمت های نفت، به عنوان علل لازم اما نه کافی، تبیین کننده مسیله مورد نظر هستند.
دیدگاه یوزف شاخت به فقه اسلامی به مثابه دانش اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یوزف شاخت، شرق شناس آلمانی، مطالعات گسترده ای درباره فقه اسلامی انجام داده است. از نظر وی، حقوق اسلامی، جوهره اندیشه اسلامی است و علم فقه با وجود این که از دیگر نظام های حقوقی همچون رم باستان، حقوق تلمودی- یهودی و ایران عهد ساسانی تأثیر پذیرفته، به گونه ای مواد وارداتی را در فرهنگ خود ممزوج کرده که به پدیده ای بی همتا تبدیل شده است. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که دیدگاه شاخت به فقه اسلامی در قالب گرایشی از دانش اجتماعی چگونه است؟ شاخت با کمک پیش فرض های تاریخی و روش شناختی گلدزیهر در مطالعه اش در مورد فقه اسلامی صدر اسلام، پیوند تاریخی میان حدیث و فقه را با استناد به پدیده «حلقه مشترک» برهم می زند. از نظر وی، احادیث پایه حقیقی نداشته و جعلی هستند. شاخت با این استدلال، بر وارداتی بودن این علم تأکید می کند. همچنین فقه را دانشی اجتماعی می داند که اداره کننده جامعه مسلمین بوده و هسته اصلی آن، عدالت اجتماعی است. احکام فقه، احکامی اجتماعی است که بر کنشگر اعمال می شود. از این رو، هسته اصلی نظامِ اندیشگی فقه، کنشگر و کنشگرمحوری است. بنابراین، دانش فقه، ضمن آن که دانشی اجتماعی است، متشکل از نظریه های خُردنگر است؛ این دانش، ادعای جهان شمول بودن نداشته و به سبب احکام و تقنین قرآنی - که البته در موارد خاصی از قرآن اتخاذ شده و در اصل ریشه غربی دارد- اختصاص به جامعه مسلمین دارد. مجموع این نظرات، وی را - علی رغم تمجیدهایش از فقه - در جایگاه دیدگاهی ناهمدلانه نسبت به دانش اجتماعی مسلمانان قرار می دهد.
طراحی و تدوین مدل بومی تعالی سازمانی در پلیس پیشگیری ناجا : مطالعه موردی فرماندهی انتظامی ویژه شرق تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیستم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۷۹)
1 تا 34
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مدل تعالی سازمانی چارچوبی روشمند برای ارزیابی عملکرد سازمان ها در دو حوزه فرآیند ها و نتایج حاصل از این فرآیند ها است. هدف این پژوهش طراحی و تدوین مدل بومی تعالی سازمانی در پلیس پیشگیری ناجا بوده است . روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نوع روش آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی کارکنان فرماندهی انتظامی ویژه شرق استان تهران شاغل در سال 1396 و مجموعا 2200 نفر بود که 327 نفر از آنها با استفاده از جدول مورگان و از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس محقق ساخته ای بود که مبتنی بر نتایج حاصل از بهینه کاوی و مرور پیشینه و مبانی نظری پژوهش و تحلیل محتوای مصاحبه های نیمه هدایت شده می باشد. در مجموع از 47 نفر از فرماندهان و خبرگان پلیس پیشگیری مصاحبه به عمل آمد و برای سنجش روایی پرسشنامه، از روایی محتوایی و صوری استفاده شده و مورد تأیید قرار گرفت و برای پایای پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ بهره گرفته شد(مقدار آلفا 0/86). یافته ها و نتایج: مدل بومی تعالی سازمانی پلیس پیشگیری بر اساس شرایط موجود در ناجا و منطبق بر فرهنگ و جو سازمانی حاکم بر آن، طراحی گردید. ضرایب اثر سازه های نهفته کلیه ی معیارها و شاخص های مدل پژوهش با گویه ها یا متغیرهای مشاهده شده از 0/19 تا 0/81 نوسان داشت و همگی معنادار بودند. برازش مدل با استفاده از شاخص های برازندگی مورد بررسی قرار گرفت و پس از اصلاح شاخص های برازندگی، مدل نهایی از مطلوبیت قابل قبولی برخوردار شد. فرماندهی بر توانمندسازها، عوامل توانمندساز بر فرایندها و فرایندها بر نتایج اثر مستقیم و مثبت دارند (به ترتیب 0.85، 0.82 و 1.15)فرماندهی از طریق توانمندسازی و فرایندها بر نتایج ،توانمندسازها از طریق فرایندها بر نتایج و فرماندهی از طریق توانمندسازی بر فرایندها اثر غیرمستقیم دارد (به ترتیب 0.80، 0.94 و 0.70). نتایج: مدل بومی حاصل این پژوهش ابزاری مناسب جهت ارزیابی عملکرد پلیس پیشگیری با استفاده از معیارهای داخلی و مبتنی بر فرهنگ سازمانی ناجا است که با فراهم آوری زیرساختهای لازم در کلانتری ها و پاسگاهها و اجرای این مدل می توان شاهد تحولی در خدمات رسانی پلیس پیشگیری و تامین امنیت در کشور بود.
پیش بینی گرایش به اعتیاد بر مبنای طرحواره های ناسازگاراولیه، سبک های دلبستگی و الگوهای والدگری در زنان مصرف کنندة دخانیات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به اعتیاد بر مبنای طرحواره های ناسازگار اولیه، سبک های دلبستگی و الگوهای والدگری در زنان مصرف کنندة دخانیات انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گرداوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مصرف کنندة دخانیات (سیگار و قلیان) در رستوران های سنتی غرب تهران در سال 1395 بود. به همین منظور تعداد 130 نفر از زنان مصرف کنندة دخانیات (سیگار و قلیان) ساکن در غرب شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها از پرسشنامة گرایش به اعتیاد زرگر و همکاران (1387) برای اندازه گیری متغیر گرایش به اعتیاد، پرسشنامة طرحواره های ناسازگار اولیة یانگ- فرم کوتاه (YSQ-SF) برای سنجش متغیر طرحواره های ناسازگار اولیه، پرسشنامة سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (1990) برای اندازه گیری متغیر سبک دلبستگی و پرسشنامة الگوهای والدگری بامریند (1991) برای اندازه گیری این متغیر استفاده شد. پس از تکمیل پرسشنامه ها توسط آزمودنی ها،از طریق نرم افزار SPSS-21 تجزیه و تحلیل داده های آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گرفت. نتایج آماری استنباطی نشان داد که متغیر طرحواره های ناسازگار اولیه با طرحواره های نقص/ شرم (286/0=β)، وابستگی/ بی کفایتی (208/0=β) ، اطاعت (242/0=β) و ایثار (262/0=β) می تواند گرایش به اعتیاد را پیش بینی کند. همچنین متغیر سبک دلبستگی با سبک اجتنابی با رابطة مثبت و معنادار (224/0=β) و متغیر الگوی والدگری با الگوی اقتدار منطقی با رابطة منفی و معنادار (444/0-=β) می توانند گرایش به اعتیاد را در زنان مصرف کنندة دخانیات پیش بینی کنند. گرایش به اعتیاد در زنان مصرف کنندة دخانیات بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه، سبک دلبستگی و الگوی والدگری قابل پیش بینی است.