مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی مداخله طراحی شده (ترکیب زوج درمانی یکپارچه ن گر و روان درمانی مثبت نگر) بر بخشش و افزایش سازگاری زناشویی پرداخته است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری از بین زوجین مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و مددکاری اجتماعی شهرستان اسلامشهر بودند و 30 زوج (30 نفر مرد و 30 نفر زن)، به صورت در دسترس انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه 15 زوجی (گروه آزمایش و گروه گواه) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر و پرسشنامه بخشش ری استفاده شد. در اجرای مداخله درمانی، گروه آزمایش به مدت پانزده جلسه به شیوه فردی، مداخله طراحی شده را دریافت کردند، درحالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از اثر بخشی رویکرد مداخلاتی بر افزایش سازگاری زناشوی و افزایش بخشش بین زوجین بود. مجذور اتا نشان داد 9/97 % واریانس متغیر بخشش و 3/93 % واریانس متغیر سازگاری توسط این رویکرد مداخله ، تبیین می شوند.
زمینه ها و پیامدهای خشونت جنسی در زنان بی خانمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف فهم عمیق زمینه ها و پیامدهای خشونت جنسی در زنان بی خانمان انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع گراندد تئوری است و اطلاعات با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند گردآوری شد. تعداد مشارکت کنندگان 19 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند و با معیار اشباع اطلاعات انتخاب گردیده است. بعد از تحلیل اطلاعات، یافته های تحقیق، در بعد سببی عواملی همچون، اعتیاد و رفتارهای اعتیادی، وابستگی اقتصادی، شیوه زندگی روزمره و حیطه های فضایی، در بعد زمینه ای، عواملی همچون، طرد اجتماعی، از هم گسیختگی روابط خانوادگی، محلات بی سازمان شهری و تشدید خطر قربانی شدن و در نهایت در بعد مداخله گر مفاهیم عدم امکان پیگیری قضایی و تداوم خشونت، فقدان حمایت ها و سیاست های اجتماعی استخراج گردید. مقوله یا پدیده محوری پژوهش، گریز ناپذیری خشونت جنسی در زنان بی خانمان است. استراتژی های زنان بی خانمان در برخورد با وضعیت و شرایط موجود به دو شکل، سازگارمدار و تغییر مدار است. همسو با نگرش مددکاری اجتماعی، هرگونه مداخله در وضعیت افراد بی خانمان، نیازمند نگاه جامع و سیستماتیک به ابعاد مختلف پیدایش مساله، نیازها و چالش های آن ها است.
طراحی مدل موانع ازدواج معلولین در ایران با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به آمار رو به افزایش معلولین بررسی مسائل مربوط به آنان مورد توجه جهانی قرار گرفته است، چرا که توانمندسازی و ارتقاء کیفیت زندگی معلولین می تواند عامل موثری نیز در بهبود شاخصه های رشد و توسعه جوامع باشد. در این میان برخی نیازهای معلولین نیازمند نگاه خاص و برنامه ریزی ویژه است که از آن جمله می توان ازدواج و تشکیل خانواده معلولین را نام برد. هدف: با توجه به ضرورت ازدواج این قشر هدف از تحقیق پیش رو تعیین متغیرهای مؤثر و موانع ازدواج معلولین و دستیابی به مدل این عوامل در جهت برنامه ریزی و اقدام مؤثر در این حوزه است. روش: برای دستیابی به این متغیرها از تحقیقات پیشین و مصاحبه از چهار گروه معلول، خانواده معلول، مسئولین مراکز و متخصصین استفاده شده است، روش مورد استفاده برای تحلیل روابط بین متغیرها، مدلسازی ساختاری تفسیری ISM است که میزان اثرگذاری و اثرپذیری متغیرها بر یکدیگر نیز با استفاده از تحلیل MICMAC در آن مشخص گردید. یافته ها: یافته های حاصل از تحقیق نشان می دهد که عوامل نوع و شدت معلولیت تأثیرگذارترین متغیرهای مدل به دست آمده هستند که پس از آن نوع نگرش جامعه به معلولیت و فقدان سازوکارهای سازمانی و قانونی نیز عامل مهمی در رفع موانع ازدواج معلولین می باشد. نتیجه گیری: بنابر نتایج ضروری است که چالش های حاصل از موانع ذکر شده با اولویت آموزش و پیشگیری و اصلاح نگرش و اقدام در حوزه سیاست گذاری های صحیح رفع گردد.
هم گرایی سیاست اجتماعی و مددکاری اجتماعی:آموزه هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکردی تحلیلی و با طرح این پرسش که هم گرایی مددکاری اجتماعی و سیاست اجتماعی چگونه ممکن می شود؟، به بررسی نقشی که مددکاری اجتماعی در توسعه سیاست اجتماعی دارد و نیز تأثیری که ایدئولوژی های رفاهی و در پی آن سیاست های اجتماعی بر مددکاری اجتماعی دارند، می پردازد. در این مقاله، زمینه های مورد توجه برای بیان این رابطه را در دو نقش محوری شناسایی و مفهوم پردازی کرده ام. 1) نقش حداقل گرا که در آن مددکار اجتماعی صرفاً به عنوان مجری سیاست اجتماعی است. در این موقعیت، مددکار اجتماعی در نقش اجراکننده سیاست های اجتماعی در سازمان ها و مراکز ارایه دهنده خدمات اجتماعی ظاهر می شود و 2) نقش حداکثرگرا که مددکار اجتماعی به عنوان اصلاح گر سیاست اجتماعی عمل می کند. در این موقعیت، مددکار اجتماعی همزمان با اجرای سیاست های اجتماعی در جهت تعیین دستور کار برای اجرا یا ممانعت از اجرای یک سیاست، تحلیل مسأله موجود، ارایه پیشنهاد پژوهش و حتی برای تصویب سیاست اقدام می کند. با این نقش، مددکار اجتماعی در تعاملی دوسویه با سیاست اجتماعی هم به توسعه مددکاری اجتماعیِ موثر کمک می کند و هم در پیوندی ارگانیک به پویایی و تحول سیاست اجتماعی ِزمینه مند یاری می رساند. برهم کنش هم افزایی که ضرورتی برای مددکاری اجتماعی روزآمد و سیاست اجتماعی علمی و کاربردی در زمینه ایران است.
بررسی تاثیر فقر اقتصادی بر روابط عاطفی زوجین (مطالعه موردی: خانواده های منطقه 16 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه فقر با روابط عاطفی در بین زوجین در منطقه 16 شهر تهران با روش کمی (پیمایش) انجام گرفت. با استفاده روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 400 نفر بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار spss نسخه 20 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین فقر اقتصادی و روابط عاطفی در خانواده رابطه معکوس و معناداری وجود دارد (0.001=p)، یعنی با افزایش فقر اقتصادی روابط عاطفی بین زوجین کاهش مییابد. علاوه بر این بین فقر اقتصادی با رفتارهای منفی و خشونت در خانواده، اعتماد و رفتارهای حمایتی همبستگی و رابطه معنادار آماری وجود دارد(0.001=p). به طور کلی، فقر اقتصادی باعث افزایش خشونت می شود که خود این موضوع نیز به روابط عاطفی بین زوجین آسیب می رساند. بنابراین به نظر میرسد که اگر سیاستگذاری ها در راستای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی افراد خانواده متمرکز گردد، میزان آسیبهای خانواده و اجتماع به صورت چشمگیری کاهش مییابد.
مولفه های معنا بخشی به زندگی (مورد مطالعه: مردان سالمند منطقه 21 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، به بررسی عوامل معنا بخش در زندگی سالمندان می پردازد. در این پژوهش کوشش به عمل آمده از طریق روش کیفی و مصاحبه عمیق به یک نظریه زمینه ای دست یابیم. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری با 21 نفر از سالمندان 68 تا 81 ساله منطقه 21(تهرانسر) تهران، مصاحبه صورت گرفت و اطلاعات بدست آمده از مصاحبه ها کدگذاری(باز و محوری) شده و مفاهیم و مقولات بدست آمده تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها با استفاده از روش نظریه زمینه محور شامل 10 مقوله است. مقوله محوری این پژوهش همنوایی است که بطور کلی تمامی مقولات دیگر را تحت پوشش قرار می داد. بر اساس مقوله هسته ای دو مورد از یافته های تحقیق، همگرایی و ناهمگرایی می باشد که مهمترین دستاورد پژوهش نقش همگرایی(خانوادگی و اجتماعی) در معناداری زندگی و نیز نقش ناهمگرایی(خانوادگی و اجتماعی)، در بی معنایی زندگی می باشد. عواملی چون سلامتی یا بیماری، وضعیت اقتصادی و تقدیر گرایی سالمندان نیز، زمینه ساز به حساب می آیند که بیانگر رویکرد آنها به زندگی می باشد. در آخر نظریه بنیانی بدست آمده در قالب مدل پارادایمی انتخابی سازگاری زناشویی، ارائه گردید.