نامه انجمن جمعیت شناسی ایران
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال سیزدهم تم بهار و تابستان 1397 شماره 26 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
علیرغم تحولات وسیع، سریع و عمیق در ساختار خانواده معاصر، باروری و فرزندآوری در بسیاری جوامع ازجمله ایران کماکان در گرو ازدواج است. تحقیق حاضر برخی از مهم ترین ابعاد و تعیین کننده های مرتبط با رویکرد اجتماعی به الگوهای ازدواج و همسرگزینی در ایران را مورد بررسی قرار می دهد. این مقاله مبتنی بر داده های پیمایشی است که جمعیت نمونه آن را تعداد 4267 نفر مردان و زنان 15-64 ساله ساکن در نقاط شهری و روستایی شهرستان های منتخب ایران تشکیل می دهند. مطابق تجزیه و تحلیل های این تحقیق، بیشترین تمایل برای سن ازدواج دختران و پسران به ترتیب سنین 21-24 سال و سنین 25-27 سال است، تحصیلات و سپس ازدواج به عنوان مهم ترین اولویت زندگی زنان تلقی می شود، در حدود نیمی از پاسخگویان دارای نگرش مثبت نسبت به الگوی ازدواج درون گروهی هستند، مردان به طور چشمگیری بیش از زنان دارای نگرش مثبت نسبت به الگوی ازدواج های متوالی یا تعدد زوجات هستند. درعین حال، این الگوهای کلی مرتبط با ازدواج به طور برجسته ای تحت تاثیر متغیرهای جمعیت شناختی از قبیل سن، جنس، محل سکونت، وضعیت تاهل، تحصیلات و همچنین مؤلفه های مرتبط با نگرش جنسیتی و دینداری است.
تأثیر جهت گیری های ارزشی - نگرشی بر ایده آل های فرزندآوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعداد ایده آل فرزندان شاخص مهمی در بررسی تحولات آینده باروری است. مقاله حاضر به بررسی اثرگذاری متغیرهای ارزشی- نگرشی بر ایده آل های فرزندآوری 14906پاسخگوی بالای 15 سال ساکن در نقاط شهری و روستایی کشور می پردازد. این پژوهش از تحلیل ثانویه داده های پیمایش ملی ارزش ها و نگرشهای ایرانیان در سال 1394 استفاده کرده است. نتایج نشان می دهد که با وجود ایده آل دو فرزندی1/48 درصد، حدود 43 درصد نیز سه فرزندی و بیشتر را ایده آل فرزندآوری گزارش کرده اند. یافته ها نشان می دهد از میان متغیرهای ارزشی- نگرشی، برابری جنسیتی و دینداری بیشترین تاثیر را بر ایده آل فرزندآوری دارند، به گونه ای که با کنترل متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و جمعیّتی، نگرش به برابری جنسیتی و دینداری تاثیر معناداری بر ترجیحات فرزندآوری افراد داشته اند. افراد با نگرش جنسیتی سنتی 13 درصد ایده آل های فرزندآوری بالاتری نسبت به افراد مدرن دارند، و افراد با دینداری متوسط 10 درصد ایده آل های فرزندآوری کمتری نسبت به افراد با دینداری بالا دارند. نتایج نشان می دهد، با اینکه تمایل به رتبه های بالاتر از سه فرزند بیشتر است، اما تحقق تمایلات باروری خانوارها مستلزم اجرای سیاست ها و برنامه های حمایتی است تا فرزندآوری را تسهیل کند.
اثر تحصیلات عالی زنان روستایی بر اشتغال در نقاط روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقای سطح تحصیلات به لحاظ تاثیراتی که بر ایجاد فرصت ها و کسب شغل و درآمد دارد می تواند مورد توجه محققان و سیاستگذاران قرار گیرد. در دهه های اخیر با توجه به رشد سریع در سطح تحصیلات عالی زنان در ایران و ورود افراد با تحصیلات بالاتر به بازار کار، می توان کاهش نابرابری و کاهش فقر را از طریق اشتغال زنان درسطح کل کشور انتظار داشت.بر اساس سرشماری ۱۳۹۵ نقاط روستایی کشور با در اختیار داشتن حدود ۲۷ درصد تولید ناخالص داخلی تنها ۱۳/۲ درصد از جمعیت آن را زنان دارای تحصیلات عالی تشکیل می دهد. هدف این مقاله بررسی ارتباط سطح تحصیلات عالی با کسب شغل و درآمد است. برای این منظور، از داده های طرح آمارگیری نیروی کار در سال های مختلف و همچنین طرح آمارگیری از هزینه- درآمد خانوارهای روستایی سال ۱۳۹۴، با حجم نمونه ۱۹۳۸۱ خانوار استفاده شده است. نتایج مدل لجستیک حاکی از آن است اگرچه زنان سرپرست خانوار در حالت کلی نسبت به مردان سرپرست خانوار شانس کم تری برای شاغل بودن دارند، اما درصورتی که زنان سرپرست خانوار از تحصیلات دانشگاهی برخوردار باشند، شانس بیش تری برای شاغل شدن نسبت به مردان خواهند داشت و از این رو با کسب شغل و کاهش نابرابری، اثر مثبتی بر رشد تولید ناخالص داخلی هم روستا و هم کل کشور خواهند داشت. به عنوان یک توصیه سیاستی پیشنهاد می شود که گسترش کیفی و توسعه اقتصاد دانش بنیان در دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی و تحقیقاتی در دستور کار قرار گیرد. در نتیجه این اقدام می توان کاهش نابرابری و فقر و همچنین رشد تولیدات در سطح منطقه ای را انتظار داشت.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر تمایل به مهاجرت افراد از شهر آبادان با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده مهاجرت از شهر تحت تأثیر عوامل مختلفی می باشد و حاصل برآیند نظرات و تصمیمات افرادی است که جهت دستیابی به رفاه و امکانات بهتر اقدام به مهاجرت می کنند. مقاله پیش رو بر آن است تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از نظریات مهاجرتی جذب و دفع، سرمایه انسانی، محرومیت نسبی و نظریه مهاجرتی نئوکلاسیک ها، تأثیر شاخص های اثرگذار بر تمایل به مهاجرت افراد از شهر آبادان را با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره (مدل تحلیل سلسله مراتبی و الگوی تحلیلی تاپسیس)، شناسایی و رتبه بندی کند. جامعه آماری تحقیق ساکنان شهر آبادان می باشند. با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 5 محله انتخاب شدند و تعداد 385 نفر از ساکنان شهر به روش نمونه گیری تصادفی مورد بررسی قرار گرفته اند. اطلاعات موردنیاز با استفاده از روش پیمایش و با کمک پرسشنامه به دست آمده است. نتایج به دست آمده، بیانگر آن است که از بین شاخص های مختلف (اقلیمی- جغرافیایی، خدماتی- رفاهی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و امنیتی)، شاخص اقتصادی بیشترین تأثیر را بر تمایل به مهاجرت افراد از شهر آبادان به دیگر نقاط کشور داشته است. همچنین بیشترین ضریب تأثیر در میان مؤلفه های شاخص اقتصادی مربوط به بیکاری و درآمد پایین می باشد.
مسأله مندی زمان در دوران بازنشستگی:کاوشی کیفی از مسأله فراغت در میان مردان بازنشسته شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای بسیاری از افراد، ورود به دوران بازنشستگی، مرحله ای مهم در چرخه زندگی همراه با پیامدهای معنادار اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و خانوادگی است. انتقال از وضعیت شاغل بودن به بازنشسته شدن، یک گذار نقش مهم در مسیر زندگی است که به رغم آنکه شاید اهمیت آن از پذیرش و انتقال نقش های جدید در دوران جوانی مانند عهده دار شدن نقش های شغلی، همسری، والدی، و نظایر آن کمتر نباشد، اما کاوش های علمی چندان گسترده ای پیرامون آن صورت نگرفته است. پژوهش حاضر به مطالعه مسأله مند بودن اوقات فراغت در میان مردان بازنشسته شهر تبریز و نحوه مواجهه آنان با موضوع گذران وقت در دوران پس از اشتغال می پردازد. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای، 23 نفر از مردان بازنشسته شهر تبریز مصاحبه شدند. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها در قالب خط داستان، (شامل 10 مقوله اصلی از قبیل دیگری امیدبخش، دوآلیسم جهت گیری دینی، بازنشستگی سالم، جامعه پذیری نسلی ورزشی) و مدل پارادایمی ارائه شدند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مردان بازنشسته در شهر تبریز، استراتژی های گذران وقت متنوعی را تجربه می کنند. به بیان دیگر، بازنشستگان مرد، استراتژی های متفاوتی را برای پر کردن اوقات فراغت و مقابله با سردرگمی به کار می برند. اما لزوما این استراتژ ی ها مفید واقع نمی شوند و در واقع عده ای از آنان با وجود تمام آسایش ها و لذات این دوران، ممکن است هنوز نتوانند از این دوران حس خوشایندی داشته باشند و با گسست مضاعف سرمایه ای که هم مادی و هم معنوی است روبرو شوند.
علل عمده مرگ ومیر ایران در سال 1395 با استفاده از جداول عمر چند کاهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش امیدزندگی در رهگذر انتقال جمعیتی از مهمترین تحولات جمعیتی ایران در قرن اخیر است. این پژوهش بعد از ارزیابی و تسطیح داده های فوت سازمان ثبت احوال کشور و سرشماری ایران در سال 1395، تغییرات امیدزندگی را بر حسب علل فوت بررسی می نماید. یافته ها نشان داد در دهه اخیر پوشش ثبت مرگ ومیر افزایش چشمگیری داشته به گونه ای که پس از ارزیابی و تسطیح داده ها می توان با روش مستقیم جداول عمر ایران را محاسبه نمود. طبق نظر فرایزر مستطیل شدگی مرگ ومیر در حال شکل گیری است و هنوز امکان زیادی برای بهبود کاهش مرگ ومیر در سنین 50 تا70 سالگی وجود دارد. در سال 1395 پنج علل اصلی مرگ (بیماری های قلبی عروقی، سرطان ها، حوادث، بیماری های دستگاه تنفسی و عفونی و انگلی) بیش از 71 درصد آمار فوت را به خود اختصاص دادند. با حذف آنها، به امیدزندگی مردان 6/9 و زنان 8/10 سال افزوده می شود. بیماری های قلبی عروقی و سرطان ها در سنین سالمندی و بزرگسالی علل مهم مرگ هستند. مرگ به دلیل حوادث در همه سنین بویژه در مردان جوان ملاحظه می شود. ایران هنوز پتانسیل زیادی برای کاهش مرگ ومیر در همه سنین را دارد. بنابراین پس از شناخت گلوگاه ها می توان با برنامه ریزی های مناسب، امیدزندگی را افزایش داده و سرعت کاهش رشد جمعیت را نیز کندتر نمود.
تاثیر تحولات جمعیتی و ارزش افزوده کشاورزی بر شدت انرژی در بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد کشور، در این مطالعه اثر تحولات جمعیتی و ارزش افزوده بخش کشاورزی بر شدت مصرف انرژی در بخش کشاورزی برای 24 استان کشور طی دوره زمانی 1380 الی 1395 مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به نتایج آزمون های ایستایی از رهیافت خودرگرسیو با وقفه های گسترده پنلی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که ارتباط میان مهاجرت از روستا به شهر و شدت مصرف انرژی در بخش کشاورزی منفی بوده و مقدار کشش در بلندمدت 076/0- درصد است. همچنین جمعیت شاغل در بخش کشاورزی و افزایش فعالیت های انسانی مرتبط با این بخش دارای ارتباط مثبت و معنی داری با شدت مصرف انرژی است و کشش جمعیت شاغل در بخش کشاورزی در بلندمدت 326/0 درصد است. بر طبق یافته های این تحقیق، رابطه ارزش افزوده بخش کشاورزی و شدت مصرف انرژی به صورت U-وارون بوده و از لحاظ آماری معنی دار است. همچنین نقطه بازگشت منحنی کوزنتس حدود 15 هزار میلیارد ریال است. به منظور تعدیل پیامدهای زیست محیطی ناشی از شدت مصرف انرژی پیشنهاد می شود تا حد امکان از انرژی های پاک و تجدید پذیر استفاده شود.