فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۷۸۱ تا ۹٬۸۰۰ مورد از کل ۳۶٬۳۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سلامت سازمانی با نقش میانجی جامعه پذیری سازمانی می باشد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه کارکنان شرکت سیمان شهرستان نکا به تعداد 400 نفر می باشد. با توجه به جدول کرجسی-مورگان، تعداد 180 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سلامت سازمانی (OHI)، جامعه پذیری سازمانی تائورمینا (1997) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (۱۹۹۸) استفاده گردید. پرسشنامه ها دارای روایی صوری و محتوایی بوده و جهت سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که برای پرسشنامه سرمایه اجتماعی(0/85) و سلامت سازمانی (0/88) و جامعه پذیری سازمان (0/86) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار spss 21 و لیزرل انجام شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد بین سرمایه اجتماعی و سلامت سازمانی با نقش میانجی جامعه پذیری سازمانی رابطه معناداری وجود ندارد. بین سرمایه اجتماعی با سلامت سازمانی رابطه معناری وجود دارد و بین سرمایه اجتماعی با جامعه پذیری سازمانی در شرکت سیمان نکاء رابطه وجود دارد و بین جامعه پذیری سازمانی با سلامت سازمانی در شرکت سیمان نکاء رابطه وجود دارد.
تبیین همزمانی تحولات فرهنگی و باروری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
117-145
حوزههای تخصصی:
باروری یا به تعبیر دیگرفرآیند فرزند آوری ، اگرچه از ارکان اصلی و مهم جمعیت شناسی است اما به عنوان یک پدیده اجتماعی، ارتباط بسیار نزدیکی با فرهنگ وبه طور اخص با سیمای اجتماعی – اقتصادی و سیاست های کلان کشورها دارد. از این رو سیاست و برنامه های اجتماعی اقتصادی و فرهنگی به عنوان یکی از متغیرهای مهم ، تاثیرقابل ملاحظه ای برباروری دارد ومتقابلا از آن ها تاثیر می پذیرد. یعنی باروری درعین حال که از ارکان تغییرتعداد و ساختار سنی – جنسی جمعیت کشور است، حامل عنصرمهمی ازویژگی های اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی نیز به شمار می آید. از طرف دیگر، اتباع هرکشور حتی پس ازمهاجرت به سایرکشور ها و زندگی در آن جا ، هنوزبرخی ریشه های فرهنگی ، آداب ، سنن ، باورها و رفتارهای خود را تا سالیان دراز حفظ می کنند و برخی از باورها ی فرهنگی را حتی تا پایان عمر نیز زنده نگه می دارند. اما داده های موجود حکایت از آن دارد که باروری از این فرآیند مستثنی است و سطح باروری مهاجران وارد شده به یک کشور ، به تدریج به سطح باروری کشور میزبان گرایش پیدا می کند. در مطالعه ی حاضر، به منظور بررسی و آزمون این پدیده ، تحولات سطح باروری کشور با تحول همین میزان در بین مهاجران افغانی در ایران مورد مقایسه قرار گرفته است. نتیجه ی حاصل از این مقایسه ، نشان داد که سطح باروری مهاجران افغانی در ایران به تدریج از الگوی افغانستان فاصله می گیرد و به سطح باروری ایران نزدیک می شود و در واقع حکایت از همگرایی فرهنگ با باروری دارد. با مشاهده ی این پدیده ، با استفاده از نظریه " سقلمه " به ریشه یابی دلایل این پدیده پرداخته شد و نتایچی نیز به دست آمد که بر محور نظریه های تبیین باروری ، توجیه می پذیرد.
شکل گیری نقاط بحرانی در کلان شهرها و پیامدهای ناشی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
67 - 88
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی نقاط بحرانی در کلان شهرها نشان دهنده پیامدهای ناخوشایندی از شکل گیری این نقاط، مناطق یا کانون های آسیب زا است. این پژوهش با هدف شناسایی، دسته بندی و رتبه بندی این پیامدها انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر بر حسب هدف کاربردی- توسعه ای و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات توصیفی – پیمایشی محسوب می شود که با نگاهی به افق ده سال آینده در کلان شهر تهران با رویکرد کمی انجام شده است. پرسشنامه محقق ساخته حاوی 31 گویه، بین خبرگان توزیع و 44 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل جمع آوری شد. اطلاعات جمع آوری شده پس از اعتبارسنجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و پیامدهایی که با آزمون t- تک نمونه ای در سطح اطمینان 95 درصد تأیید شده بود، با استفاده از آزمون فریدمن، رتبه بندی گردید. یافته ها: 31 پیامد احصاء شده در 4 بُعد فرهنگی- اجتماعی، کالبدی، کنترل و نظارت و اقتصادی مورد تأیید قرار گرفت و رتبه بندی شد. خی دو آزمون فریدمن با 30 درجه آزادی در سطح معنی داری 001/0 برابر 498/149 است. نتیجه گیری: نتیجه رتبه بندی پیامدهای احصاء شده نشان می دهد مهم ترین پیامد تشکیل نقاط بحرانی در کلان شهرها عبارت است از: «کنارهم قرار گرفتن بزهکاران و مجرمین حرفه ای و سابقه دار» و در پی آن «وجود فرصت های جرم در محیط» و «ایجاد پتانسیل جرم خیزی در منطقه». این بدان معناست که هم افزایی ارتکاب جرم در اثر کنارهم قرار گرفتن مجرمین با تشکیل نقاط بحرانی بیشتر می شود و زمینه جرم خیزی نقطه بحرانی را تقویت می کند لذا لازم است پلیس و مدیریت شهری با نگاهی به این پیامدها و رصد نقاط مختلف شهر، بسترهای شکل گیری را کنترل و از تشکیل نقاط بحرانی پیشگیری کند.
حافظه جمعی و تأثیر آن بر شکل گیری هویت شهری (مورد مطالعه: محله وحدت اسلامی و شهرک غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری یکی از مسائل عمده ای است که کشور ما در این سال ها همواره با آن مواجه بوده است. شکل گیری مناطق تازه تأسیس در کنار محلات قدیمی تر در شهرهای با قدمت تاریخی، منجر به ایجاد تیپولوژی خاصی برای شهرهای مدرن در مسیر توسعه می شود. بخش عظیمی از هویت محلات قدیمی، همان طور که موریس هالبواکس یادآور می شود، از خاطرات جمعی اهالی محل تشکیل شده است؛ درحالی که در مناطق تازه تأسیس شهری اساساً این خاطرات جمعی وجود خارجی ندارند و براساس ضرورت زندگی مدرن، به وجود هم نخواهند آمد. در این پژوهش سعی شده است روند شکل گیری هویت شهری در محله قدیمی وحدت اسلامی (شاپور سابق) در مقایسه با محله به نسبت تازه تأسیس شهرک غرب تهران با روش مطالعه موردی کیفی و با ابزار مصاحبه با ساکنان آن محلات، بررسی و ارزیابی شود. یافته ها بیانگر این است که محله وحدت اسلامی که هنوز توانسته است ساختار خود را حفظ کند و دستخوش تغییرات عمده نشود، توسط خاطرات جمعی ای که اهالی محل در مکان های مشخص در آن دخیل بوده اند، هویت خود را حفظ کرده است؛ اما شهرک غرب با توجه به نداشتن مکان های مشترک و تشکیل نشدن حافظه جمعی و رشد اقتضائات زندگی مدرن در آن و برقرار نشدن ارتباط اجتماعی محله ای و همسایگی، از خاطرات جمعی کمتر و درنتیجه، هویت مستقل ضعیف تری بهره مند است.
مطالعه ی تله بی قدرتی در فرآیند یک بیماری هویتی (مورد کاوش: زنان مبتلا به اچ آی وی/ ایدز در شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۴
189 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی جامعه شناختی زنان مبتلا به بیماری اچ آی وی/ ایدز با رویکرد امیک است. این پژوهش از روش پژوهش نظریه زمینه ای بهره می برد. میدان مطالعه نیز شهر کرمان است و مشارکت کنندگان نیز زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره بیماری رفتاری مرجع شهر کرمان است. داده ها به وسیله تکنیک مصاحبه ی متوالی عمیق با پانزده زن جمع آوری گردید. تجزیه وتحلیل داده ها منجر به خلق پنج مقوله و یک مقوله هسته گردید که عبارت اند از: طرد حمایت، گسست زندگی نامه ای، حقوق بیمار در ابهام، بی قدرتی مضاعف و از دست دادن خود. مقوله هسته نیز عبارت است از: تله بی قدرتی زنان در فرایند یک بیماری هویتی. به طورکلی یافته ها نشان می دهند که بی قدرتی زنان نتیجه طرد و گسست زندگی نامه ای آن هاست درروند بیماری است. همچنین بی قدرتی در همراهی با بی قدرتی جنسیتی، منجر به ضعف عاملیت بیمار در فرآیند بیماری می شود.
مواجهه ی نظریه «زیگفرید کراکوئر» و «راجر اسکروتن» در ماهیت بازنمایی رسانه فیلم با رویکرد به نظریه «خیال» در فلسفه هنر دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«زیگفرید کراکوئر» به مثابه آخرین نظریه پرداز واقع گرا در دوران کلاسیک، وجه ذاتی ماهیت بازنمایی رسانه فیلم را «مفاهیم بنیادین» و به تعبیر خودش «رویکرد عکاسانه» تلقی می کند و خلاقیت های فنی را عرضِ ذاتی فیلم می شناسد. «راجر اسکروتن»، «بازنمایی» را حد اطلاق به کنشی می داند که «علت غایی» خودش باشد. اگر عکس «الف»، تصویرگر موضوع «ب» است، به شرطی عکس «الف» مصداق بازنمایی است، که مقصود اصلی دیدار، عکس «الف» باشد و نه دیدن موضوع «ب». بنابراین «رویکرد عکاسانه» در فیلم، که ذهن آگاه و نیت هدف مند را از واسطه ی موضوع «بازنموده» و تصویر آن حذف می کند؛ نه کنش «بازنمایی» تلقی می شود و نه بالمآل «اثر هنری». منازعه ناتمام شکل گرا واقع گرا در دوران کلاسیک، در نظریه های فیلم معاصر یا در مباحث زبان شناختی، نشانه شناختی، معناشناختی، روان کاوی، جامعه شناختی، مفقود می شود و یا در نظریه هایی معطوف به منازعه، چون راجر اسکروتن و موارد مشابه، به انسداد مضاعف می رسد. مدعای این نوشتار آن است که رویکردهای شناختی، همواره در جمع بندی منازعه شکل گرا واقع گرا به بن بست می رسد. راهکار بنیادین، رویکرد هستی شناختی به ماهیت بازنمایی فیلم است، که از ابتدا مورد توجه متفکران و فلسفه ورزان «فلسفه هنر دینی» بوده است.
بررسی وضعیت موجود مدیریت ارتقای سواد فرهنگی در آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی، محتوا و صورت زندگی در ابعاد مختلف، شکلی فرهنگی به خود گرفته و ازهمین رو، اهمیت مدیریت فرهنگی بیش از پیش نمایان شده است. در این مقاله، به منظور تبیین وضعیت موجود، پس از پژوهش و مطالعه اسناد، کتاب ها، و مصاحبه با استادان و متخصصان مدیریت فرهنگی و آموزش و پرورش، 33 مورد شناسایی شده و نتیجه در قالب پرسش نامه (پس از تأیید اعتبار و روایی و همچنین، تأیید استادان فن) بین 30 نفر از مدیران حوزه های مختلف ستادی، اجرایی، و میانی آموزش و پرورش توزیع شده است. سپس، داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Minitab16 و آزمون T مستقل، تحلیل، و درنهایت، نقاط قوت، ضعف، فرصت ها، و تهدیدها براساس دیدگاه مخاطبان تعیین شده اند. پس از بررسی نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها، «تأثیرپذیری برنامه های درسی و آموزشی از جریان های سیاسی» به عنوان نقطه ضعف و «وجود پیوست فرهنگی و مهندسی فرهنگی در تهیه برنامه های آموزشی و درسی»، «سند برنامه درسی ملی»، «سند ملی آموزش و پرورش (سند تحول بنیادین)»، و «فراوان بودن چهره های فرهنگی در میان نخبگان سیاسی» به عنوان نقاط قوت، در تعیین وضعیت موجود مدیریت ارتقای سواد فرهنگی در آموزش و پرورش، مواردی هستند که توسط مخاطبان تأیید نشده اند. همچنین، مخاطبان، موارد «برنامه ریزی برای جلوگیری از فرار مغزها» و «قابلیت های بازتولید هویت فرهنگی، تعصب خانوادگی در کشور» را از بین فرصت ها و موارد «قدرت هدایت افکار عمومی از طریق رسانه ها و فرهنگ سازی در شرایط بحرانی» و «ناتوانی هنجارها و ابزارهای فرهنگی در مقابله با هجوم فرهنگ بیگانه» را از بین تهدیدها، تأیید نکرده اند. موارد دیگر مطرح شده در پرسش نامه، موردتأیید پاسخ دهندگان قرار گرفته است.
مطالعه جامعه شناختی مدارای اجتماعی و بروز خشونت در فضای عمومی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه حضور افراد و گروه های مختلف با اندیشه ها و رفتارهای متفاوت در کنار یکدیگر و داشتن یک زندگی مسالمت آمیز بدون خشونت به جهت تأثیر بر سلامت و امنیت روانی جامعه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین مدارای اجتماعی و شاخص های آن به عنوان متغیرهای مستقل و بروز خشونت به عنوان متغیر وابسته می باشد. روش پژوهش حاضر پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه است. جامعه آماری شامل شهروندان 18 تا 65 سال شهر تهران بوده که تعداد 384 نفر از آنها با استفاده از فورمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که بین مدارای اجتماعی و شاخص های آن (مدارای عمومی، مدارای قومی، مدارای دینی، مدارای ملیتی) با بروز خشونت ارتباط منفی و معکوس وجود دارد. بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (AMOS)نیز نشان دادند که شاخص مدارای عمومی در بین شاخص های متغیر مستقل مدارای اجتماعی با ضریب(45/0) بیشترین تأثیر را بر میزان خشونت داشته است. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که مدارای اجتماعی از جمله عوامل مؤثر بر خشونت در فضای عمومی بوده و می تواند موجب کاهش یا افزایش خشونت در فضای عمومی شود.
تحلیلی از بافت انضمامی سیاست گذاری فرهنگی در ایران؛ پژوهشی درباره عدم شفافیت و ابهام در سیاست گذاری فرهنگیِ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسیِ نظرات گروهی از نخبگان حوزه سیاست گذاری فرهنگی نشان می دهد نوعی ابهام و عدم شفافیت در شناساییِ چالش های فرهنگیِ جامعه، چگونگی فرایند سیاست گذاری فرهنگی و نقش دولت در این فرایند وجود دارد؛ این ابهام و عدم شفافیت خود را در محتوای سیاست ها، انتظارات از آن ها و نتایج شان نشان می دهد؛ واقعیتی که حوزه سیاست گذاری فرهنگی را در معرضِ تحولات و نزاع های سیاسی و ناهمسویی ها در اجرا و ارزیابیِ برنامه ها قرار می دهد. در این مقاله، ابتدا تفاوت های بینِ ابهام و عدم شفافیت به مثابه انتخابی آگاهانه برای سیاست گذاران و ابهام و عدم شفافیت درنتیجه شرایط ساختاری شرح داده می شود. سپس، پیامدِ این تفاوت ها از نظر انواع سیاست هایی که در حوزه سیاست گذاری فرهنگی ایجاد می شود و چگونگیِ شکل گیریِ عدم توافق درباره این سیاست ها و مشروعیت و منطقِ انتخابِ آن ها به بحث گذاشته می شود و در نهایت تلاش خواهد شد با ارجاع به یافته های پژوهش انجام شده و ادبیات نظری موجود، خطوط کلی یک چارچوب نظری برای تحلیلِ عدم شفافیت و ابهام در سیاست گذاری فرهنگی ترسیم شود.
بررسی رابطه بین سواد رسانه ای با نوع سبک زندگی جوانان(موردمطالعه: جوانان 18-35 ساله شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه بین سوادرسانه ای با نوع سبک زندگی جوانان 18-35 ساله شهر همدان انجام پذیرفت. در این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، جوانان 18-35 ساله شهر همدان می باشند که از طریق نمونه گیری خوشه ای و با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه ها 379 نفر انتخاب گردیدند. در پژوهش حاضر، جهت جمع آوری داده های موردنیاز از دو پرسشنامه محقق ساخته)سنجش سوادرسانه ای و پرسشنامه سبک زندگی) استفاده شده است که برای تعیین روایی آن ها از روایی محتوایی و برای محاسبه پایایی آن ها از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شده است که مقدار آن ها به ترتیب در پرسشنامه های مذکور 93/0 و 89/0 محاسبه گردید. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل سؤال های موردنظر از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی نظیر؛ آزمون کالموگرف-اسمیرنوف، آزمون T تک گروهی، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج آزمون آماری T تک گروهی نشان داد که میزان سوادرسانه ای 26/3 صدم می باشد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین سوادرسانه ای و مؤلفه های آن یعنی(میزان دسترسی به رسانه ها، میزان استفاده از رسانه ها، تفکرانتقادی در مورد رسانه ها و تولیدپیام های رسانه ای) با نوع سبک زندگی جوانان موردمطالعه(0001/0=p و 366/0-=r) رابطه مثبت و معناداری در سطح 01/0 وجود دارد
بررسی دانش حاکم بر هنرهای جدید در سطح شهر یزد
منبع:
فرهنگ یزد سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
85 - 104
حوزههای تخصصی:
خوانش عرصه هنر شهری نیازمند ادراک قوانین و شرایط حاکم بر آن یا به عبارتی دانش حاکم بر زمانش است. این دانش که در پژوهش حاضر مورد بحث و بررسی قرار می گیرد چنین تعریف شده: دانش در هر زمان مبتنی بر نوعی ژرف اندیشی، تبادل نظر و آموزش پدید می آید، نشانگر تلقی و تفسیر آن دوره از مسائل، پدیده ها، ارزشها و بینشهای آینده نگر است که منجر به افزایش توان بالقوه برای اقدامات و تصمیمات اثربخش از سوی دولت و هنرمند می شود و شهروندان آن زمان را با پردازشی ذهنی تحت تأثیر قرار داده و به آنها پاسخ می دهند. بر این اساس، پژوهش حاضر برآنست تا بدین سؤال پاسخ دهد که: مؤلّفه های دانش حاکم بر عرصه هنر شهری که سبب تعامل میان دولت، هنرمند و شهروند می شوند؛ چیست؟ بر اساس مطالعات انجام گرفته بر روی برخی از آثار هنری نصب شده درسطح شهر یزد اینچنین به نظر میرسد که نوعی دانش آگاهی خشی بر هنر شهری حاکم است که به واسطه مؤلّفه هایش برگرفته از اوضاع و شرایط حال حاضر جوامع شهری مشارکت و تعامل دولت، هنرمند و شهروند را ضرورت می بخشد. به نحوی که هنرمند با لحاظ کردن چنین مؤلّفه هایی در خلق آثارش از سویی امکانی برایش میسر می گردد تا آنها را به مثابه هنرهای جدید ارائه نماید؛ از سوی دیگر می تواند اهداف دولت را در توسعه خلاّقانه شهری تحقّق بخشد و آنها را به شیوه ای تمثیلی به دانایی اثربخش و پذیرش اطّلاعات از سوی شهروندان تبدیل کند. مطالعه ای گذرا بر روی برخی آثار هنری نصب شده درسطح شهر یزد حاکی از آن است که تاکنون هنرمند مؤلفه های دانش را ضعیف مورد بهره برداری قرار داده یا از آنها آگاهی نداشته، نتوانسته ضامن تحقّق اهداف و رسالت های مدنظر دولت برای شهروندان یزدی گردد و صرفاً اثرش را در پوسته ای نسبتاً تهی طرح نموده است.
تحلیل عوامل و راهبردهای مؤثر بر ارتقای شادکامی در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد موجود، وضعیت نامطلوب شادکامی در جامعه ایران و استان ایلام را نشان می دهند. این در حالی است که امروزه شادکامی یکی از مؤلفه های مهم توسعه و رفاه و عنصری مهم در پویایی نظم اجتماعی به شمار می رود. پژوهش حاضر کوشیده است با شناسایی عوامل اثرگذار بر شادکامی در استان ایلام، توصیه هایی برای بهبود وضعیت موجود ارائه کند. چارچوب نظری پژوهش براساس دیدگاه های دورکیم، گیدنز و اینگلهارت تدوین شده است. پژوهش به روش ترکیبی و استفاده همزمان از روش های کیفی و کمی انجام شده است. نتایج تحلیل نشان می دهند رابطه متغیرهای اعتماد اجتماعی، ثروت، امنیت هستی شناختی، انسجام اجتماعی، دینداری و شبکه روابط خویشاوندی با شادکامی مستقیم و رابطه آنومی معکوس است. براساس یافته های پژوهش، راهبرد بازسازی اجتماع به منزله اصلی ترین راهبرد برای ارتقای وضعیت شادکامی در استان ایلام شناسایی و در قالب سه توصیه تقویت انسجام اجتماعی، احیا و بازآفرینی سنت و ترمیم گسست های اجتماعی عملیاتی شده است.
واکاوی نسبت جهان بینی با مسائل جنسی و عفاف در سینما؛ مطالعه موردی انیمیشن مهمانی سوسیس ها (2016)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر اطلاعاتی امروز که زندگی فردی با رسانه ها عجین شده، یکی از جذاب ترین و سرگرم کننده ترین تفریحات، تماشای تولیدات انیمیشنی است. در دهه های اخیر انیمیشن های سه بعدی، به سبب ویژگی های تکنیکی منحصربه فرد و جذابیت های ظاهری و همچنین فراهم آوردن بستری مناسب برای انتقال محتواهای متنوع، منجر شده است که این فرم (قالب) رسانه ای به سرعت طیف گسترده ای از کودکان، نوجوانان و حتی رده سنی بزرگ سالان را به خود جذب نماید. آنچه در این میان حائز اهمیت است، اهتمام سازندگان انیمیشن، به جنبه های تربیتی و آموزشی در کنار ابعاد سرگرم کننده این نوع از رسانه است. از سوی دیگر، عجین شدن مضامین ناسالم و غیراخلاقی با این محتواها، و آموزش و انتقال آن ها به مخاطب، حوزه عفاف عمومی و اجتماعی را، با تهدیدهای جدی مواجه می کند. این پژوهش به دنبال آن است که برخی از پیام های موجود در انیمیشن سه بعدی مهمانی سوسیس ها، ساخت شرکت هالیوودی کلمبیا پیکچرز را استخراج نموده و محتوای موردنظر را با رویکرد تربیتی و استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، موردبررسی و واکاوی قرار دهد. در این روش مضامین موجود در این انیمیشن استخراج و مفاهیم مربوط به آن ها احصا شد؛ سپس مفاهیم به دست آمده، منجر به شکل گیری دوگانه ای در سه سطح «جهان بینی»، «باورها» و «رفتارها» شد. در پایان نیز مدلی ارائه گردید که نشان می دهد هر نوع جهان بینی، باورهای جنسی و به تبع، رفتار عفیفانه منحصر به خود را در حوزه مسائل جنسی تولید می کند.
تحلیل گفتمان متون چند وجهی: بررسی موردی بیلبوردهای تبلیغاتی بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۷)
5 - 27
حوزههای تخصصی:
جهت انتقال معنا، علاوه بر کلام از وجه های مختلفی استفاده می شود. بیلبوردها و بنرهای تبلیغاتی، یکی از ابزارهای مهم و رایج انتقال پیام هستند که با بهره گیری از عوامل و عناصر کلامی و دیداری مناسب، متونی چندوجهی را به وجود می آورند. هدف این تحقیق، تحلیل گفتمان چندوجهی بیلبوردهای تبلیغاتی بانک ها در چارچوب الگوی پیشنهادی (چیونگ2004) است. روش آن از نوع کیفی و توصیفی تحلیلی است. داده های این مطالعه، شامل 40 بیلبورد تبلیغاتی بانک ها و مؤسسه های مالی ایران است که از منابع گوناگونی از جمله بیلبوردهای تبلیغاتی در سطح شهرها، آرشیو بانک ها و نیز اینترنت گردآوری شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد بعضی از مؤلفه های ساختار عمومی متون چندوجهی، همچون خبر اصلی و مکان توجه، عوامل تأثیرگذار در جذب مشتری هستند. بیشتر بیلبوردهای تبلیغاتی مورد مطالعه از ارزش متنی پایین برخوردار بودند که نشان از نوشتاری بودن متن دارد؛ لذا مشتری در حالت اجباری به قبول یا رد تبلیغ قرار نمی گیرد. بر اساس ساختار سه تایی، یعنی ارتباط میان گرایش به متنیت ( CP )، فضای تفسیری ( IS ) و جوشش معنایی ( SE ) نیز مشخص شد حدود 90درصد بیلبوردها فضای تفسیری و معنایی بالایی دارند.
تحلیل کلامی گزارشگران فوتبال بر اساس نظریه هالیدی و متیسن (مطالعه موردی: عادل فردوسی پور و محمدرضا احمدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۷)
93 - 108
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با تکیه بر نظریه نقش گرایی هالیدی و متیسن (2004) گزارش های دو گزارشگر فوتبال ایران، فردوسی پور و احمدی، مورد بررسی قرار گرفت و از این طریق، سبک هر گزارشگر مشخص شد. نوع پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و جامعه آماری، گزارش های فوتبال نامبردگان است که در مدت پنج ماه از هر کدام پنج گزارش، به صورت تصادفی انتخاب، سپس ضبط و بازنویسی شد. پس از این مرحله، فرایندهای مادی، ربطی، گفتاری، ذهنی، رفتاری و وجودی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. در انتها، با استفاده از نرم افزار EXCEL و SPSS ، داده ها را تجزیه و تحلیل کرده و نتایج نشان داد که از تعداد 480 فرایند مشاهده شده در گزارش های منتخب احمدی، 23/48 درصد فرایند مادی، 2/34 درصد فرایند ربطی، 3/9 درصد فرایند ذهنی و 06/1درصد فرایند وجودی که بیشترین فراوانی مشاهده شده مربوط به فرایندهای مادی و کمترین مورد مربوط به فرایندهای وجودی بود. از تعداد 590 مورد فرایند مشاهده شده در گزارش های منتخب فردوسی پور، 5/39 درصد فرایند مادی، 2/33 درصد فرایند ربطی، 5/16درصد فرایند ذهنی و 1/2درصد فرایند وجودی که بیشترین فراوانی مشاهده شده مربوط به فرایند مادی و کمترین فراوانی مربوط به فرایند وجودی است. بنابراین سبک گزارشگری احمدی سبک عینی بود؛ ولی فردوسی پور سعی دارد تجربه های خود را به صورت ذهنی به شنونده منتقل کند.
تحلیل روند دگرگونی فرهنگ سیاسی نسل های اجتماعی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی روند دگرگونی فرهنگ سیاسی نسل های اجتماعی شهر سنندج است. مدل نظری و مفهومی پژوهش حاضر، بر مبنای کارهای آلموند و وربا، پای، اینگلهارت، الازار و روزنبام و تسلر و گائو ارائه شده است. همچنین این مطالعه به روش کمی صورت گرفته و داده ها با تکنیک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده است. جامعه آماری شامل افراد 15-74 ساله ساکن محله های مختلف شهر اعم از زن و مرد است که 485 نفر آنان به روش های نمونه گیری ترکیبی انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد فرهنگ سیاسی نسل های اجتماعی شهر سنندج در حال دگرگونی از فرهنگ سیاسی محدود به دیگر فرهنگ های سیاسی از جمله دموکراتیک است. این روند با فرض رفع بسیاری از موانع ساختاری فراروی نسل های جوان تر و افزایش مشارکت های فعال آنان در زمینه های اجتماعی-اقتصادی و سیاسی تسریع می شود. همچنین نسل های بزرگ سال بیشتر بازنمای فرهنگ سیاسی محدود هستند، اما جوانان در کنار بازنمایی فرهنگ سیاسی دموکراتیک، بیش از نسل های میانی فرهنگ های بی اعتنا و عملگرا را بروز داده اند که مطابق با خواسته های تئوریک نیست. متغیرهای این مطالعه، دگرگونی و تفاوت فرهنگ سیاسی نسل ها را تا حد زیادی توضیح داده است. نتایج نیز پشتوانه نظری و تجربی دارد.
طراحی الگوی ارزیابی تأثیر تولید ابری بر چابکی زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تولید ابری از یک پارادایم جدید در راستای توانمندسازی شرکت های تولیدی در آینده برای اینکه پاسخگو، قابل تنظیم و قابل تطبیق و منعطف در یک کلام چابک باشند، ناشی می شود. هدف اصلی این پژوهش تحلیل و بررسی میزان تأثیر تولید ابری بر میزان چابکی و چالاکی زنجیره تأمین و همچنین شناسایی مؤلفه های اثرگذار تولید ابری در میزان چابکی زنجیره تأمین است و در این پژوهش روابط بین چابکی زنجیره تأمین (با در نظر داشتن توانمندسازها و قابلیت ها) و تولید ابری به منظور تحلیل کمی نمودن اثر بالقوه راه کارهای فناوری ارتباطی و اطلاعاتی بر چابکی زنجیره تأمین بررسی گردیده است. نوع پژوهش در تحقیق حاضر از حیث روش اجرا مدل سازی توصیفی است. این پژوهش از نوع کاربردی و توسعه ای بوده و با استفاده از مطالعه میدانی به روش مصاحبه و پرسشنامه با متخصصان و کارشناسان امر به منظور یافتن ابعاد و مؤلفه های مدل مفهومی تحقیق و میزان اهمیت آنها بر اساس مدل سوارای فازی (در شرکت ایساکو) انجام گرفته است و برای پالایش مدل مفهومی از روش دلفی فازی استفاده شده و مدلی ریاضی بر اساس ANFIS ارائه گردیده است. نتیجه حاصل از این پژوهش بر اساس رویکرد مدل تعالی سازمانی (توانمندساز و نتایج) نشان دهنده شناسایی مؤلفه های توانمندساز حاصل از به کارگیری تکنولوژی های تولید ابری و همچنین مؤلفه های تأثیر پذیر در قالب چابکی سازمانی (نتایج) است.
بازنمایی مصرف در تبلیغات بازرگانی تلویزیون جمهوری اسلامی ایران (شبکه اول و دوم سیما)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
191 - 219
حوزههای تخصصی:
امروزه مصرف ، در حوزه بسیار وسیعی به نام سبک زندگی مورد مطالعه قرار می گیرد. بعضی از صاحب نظران و متفکرانی که در زمینه مصرف نظریه پردازی کرده اند، مصرف را در شکل کلی تر، یعنی سبک زندگی در نظر گرفته اند . این پژوهش با هدف شناخت شیوه و نحوه انعکاس مصرف در تبلیغات سیمای جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. از این رو مفهوم مصرف در این پژوهش مبتنی بر سبک زندگی است و در ادامه از الگوی تقسیم بندی کولین کمپل مبنی بر مصرف مدرن و مصرف سنتی و در نهایت از سلسله مراتب نیازهای مازلو به عنوان چارچوب نظری استفاده کردیم. سؤال اساسی در این پژوهش این است که تبلیغات بازرگانی در تلویزیون، بیشتر چه نوع مصرفی را نشان می دهد و به دنبال آن، چه سبک زندگی ای را ترویج می کند؟ این پژوهش برای پاسخ به این سؤال از روش تحلیل محتوا و روش نمونه گیری تلفیقی با دو تکنیک چند مرحله ای و سهمیه ای استفاده کرده است. نمونه ها از شبکه های اول و دوم سیما و در سال های دهه 90 انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد مصرف به نمایش درآمده در اغلب پیام های بازرگانی، مبتنی بر نیازهای ثانویه و شیوه زندگی رایج، سبک زندگی مدرن بوده است.
شعارهای تبلیغاتی پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر بجنورد: کشف و فهم پیام های ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محتوای اقلام تبلیغاتی نامزدهای انتخابات شوراهای اسلامی شهر، که شهر را در جای شهروند درک کرده اند، پیام های ارتباطی آشکار و پنهانی از چگونگی انجام دادن کارها توسط مدیریت شهری در شهر دارد؛ بنابراین، در این نوشتار کوشیده شده است با استفاده از روش تحلیل محتوای تلفیقی (کمّی و کیفی)، اهداف کلان و مضامین استراتژیک مکنون در محتوای اقلام تبلیغاتی نامزدهای پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر بجنورد از چهار منظر کارت امتیازی متوازن، کشف شود. یافته ها نشان می دهند از 1175 شعار تبلیغاتی، به لحاظ فراوانی به ترتیب، منظر شهروند (64 درصد)، فرایندهای داخلی (68/20 درصد)، مالی (36/9 درصد) و یادگیری و رشد (96/5 درصد)، بیشترین و کمترین مفاهیم موجود در محتوای متنی اقلام تبلیغاتی را به خود اختصاص داده اند. مضامین استراتژیک مکنون در شعارهای تبلیغاتی به ترتیب، «تأمین نیازهای فضایی و مکانی شهروندان به طور متعادل و متوازن»، «عدالت در منابع و منافع مالی»، «برنامه اجرایی همسو با شهر و شهروند» و «ارتقای سرمایه های فکری» برحسب چهار منظر شهروند، مالی، فرایندهای داخلی و یادگیری و رشد است.درمجموع، مقدار بیشتر فراوانی داده ها در منظر شهروند (64 درصد) ممکن است ناشی از رفتار انتخاباتی معمول برای جذب نظر رأی دهندگان باشد؛ اما همچنین طرح مسئله از منظر مشکل در نسبت با عملکرد شهرداری و شورای شهر نیز است؛ مبنی بر اینکه فرایندهای داخلی، که عملیات اصلی اجرای استراتژی های منظرهای شهروند و مالی در آن اتفاق می افتد، به علت همسو نبودن با شهر و شهروندان، نتوانسته اند به الزامات شهر و خواسته های شهروندان، پاسخ لازم و کافی بدهند.
بررسی وضعیت خانه و قلمرو و تغییرات آن در روستاهای کاکاوند (مورد پژوهشی: روستای زئورام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی وضعیت خانه و قلمرو و تغییرات آن در روستاهای ایل کاکاوند می پردازد. رویکرد نظری پژوهش مبتنی بر آراء گاستون باشلار در باب «فضا» است. روش پژوهش مردم نگاری و فنون گردآوری داده مشاهده مشارکتی و مصاحبه است. یافته ها نشان می دهد که خانه روستایی در هماهنگی با اقلیم و معماری بومی است؛ این خانه به روی جهان گشوده است و روابط اجتماعی گسترده ای در درون آن قوام می گیرد و تا سرحدات روستا گسترش پیدا می کند؛ بنابراین رابطه درون و برون در آن پویا است. موارد متعددی از قبیل مشارکت و همیاری، منازعات، مناسک، شب نشینی، بازی ها و تفریحات دسته جمعی، کاسمسا، زیارت دسته جمعی، عید دیدنی و حوزه عمومی در برساختن روابط اجتماعی، احساس تعلق و شکل گیری خاطره نقش اساسی دارند و مفهوم خانه را به کل روستا تسرّی می دهند؛ اما سیاست های مسکن ارزان قیمت در سال های اخیر در حال جایگزین کردن معماری ای است که روابط و همبستگی را اجتماعی کاهش داده و روابط درون و برون را تضعیف کرده است. تغییرات جدید و ورود ادوات کشاورزی جدید بسیاری از همیاری ها و مشارکت های محلی را از بین برده است و امکان بازگشت به گذشته و بازسازی معماری سنتی وجود ندارد؛ اما این به معنای عدم امکان احیای زندگی جمعی و گسترش قلمرو خانه نیست؛ کماکان عناصری همچون 1. احیا حوزه عمومی 2. جلوگیری از تبدیل فضای عمومی به فضای خصوصی 3. ایجاد فضاهای ورزشی و ساخت فضاهای عام المنفعه همچون کتابخانه برای نگه داشت گستردگی مفهوم خانه و ارتقا آن وجود دارد.