مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
زنجیره تأمین چابک
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبههای بسیار مهم مدیریت زنجیره تأمین عبارتست از انتخاب نوع زنجیره تامین مناسبی که بتوان از آن طریق به عملکرد بهینه در سرتاسر زنجیره دست یافت. در این مقاله زنجیرههای تأمین ساخت به سه نوع ناب, چابک و ترکیبی طبقه بندی شده است. همچنین زنجیره تأمین متناسب با نوع محصول که به سه نوع محصول استاندارد (کارکردی), محصول ابداعی و محصول ترکیبی تقسیم میگردند, مورد تشریح قرار گرفته است. سپس چارچوبی را جهت طبقه بندی زنجیرههای تأمین مبتنی بر مشخصات محصول و مراحل چرخه عمر محصول ارائه گردیده است. در ادامه مدلی جهت انتخاب زنجیره متناسب با نوع محصول توسط هر سازمان, مورد بحث قرار گرفته است.
مدل سازی ساختاری تفسیریِ عوامل مؤثر بر انتخاب همکار در زنجیره تأمین چابک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون رقابت میان شرکت ها موجب انتقال این رقابت به زنجیره تأمین شرکت ها و موجب اهمیت یافتن زنجیره تأمین چابک به عنوان پاسخی به شرایط پویا و ناپایدار شده است. موفقیت عملیات در یک زنجیره تأمین چابک وابسته به توانایی شرکت ها در انتخاب مناسب ترین همکار در هر شرایط است. در این پژوهش برای شناسایی معیارها و بیان روابط بین معیارها، پس از مطالعه ادبیات پژوهش های مرتبط و مصاحبه با مدیران شرکت مورد مطالعه، از تکنیک غربالگری فازی و سپس مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) و تحلیل MICMAC استفاده شد. پس از تحلیل داده ها، متغیرها در هشت سطح مختلف طبقه بندی شدند و با توجه به روابط گراف ISM ترسیم شد. پس از تحلیل MICMAC متغیرها در سه گروه متغیرهای مستقل یا کلیدی، ارتباطی و وابسته قرار گرفتند و هیچ متغیری در گروه متغیرهای خودگردان قرار نگرفت. تعیین روابط بین متغیرها و نوع متغیرها می تواند به درک بهتر موضوع و اتخاذ تصمیمات مناسبی در مساله انتخاب همکار منجر گردد..
تأثیر پیاده سازی مدیریت دانش بر چابکی زنجیره تأمین
حوزههای تخصصی:
تغییرات سریع در دنیای امروز، سازمان ها را با چالش های مختلفی روبه رو کرده است، اما در این راه سازمان هایی موفق هستند که به کمک ابزارهای مدیریتی و فناوری های نوین از فرصت های ایجادشده به نفع خود استفاده کنند. مدیریت دانش یکی از این ابزارهاست. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر پیاده سازی مدیریت دانش بر چابکی زنجیره تأمین در شرکت ایران خودرو است. به همین منظور پس از مرور ادبیات پژوهش ابعاد موردنظر مدیریت دانش و چابکی زنجیره تأمین مشخص می گردد. در این پژوهش ابعاد مدیریت دانش بر اساس مدل ویگ انتخاب شده است و فرایندهایی مانند کسب دانش، تولید دانش، ذخیره دانش، کاربرد دانش و انتقال دانش را در بر می گیرد. همچنین در زمینه چابکی زنجیره تأمین از ابعاد انعطاف در تهیه و تأمین، انعطاف در ساخت و تولید و انعطاف در توزیع و تحویل استفاده شده است. پس از مشخص شدن ابعاد موردنظر در پژوهش و تعیین فرضیات پژوهش، با استفاده از روش معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار SMART-PLS فرضیات مورد آزمون قرار گرفته و در نهایت نتایج مورد تجزیه وتحلیل قرار می گیرد.
طراحی الگوی ارزیابی تأثیر تولید ابری بر چابکی زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تولید ابری از یک پارادایم جدید در راستای توانمندسازی شرکت های تولیدی در آینده برای اینکه پاسخگو، قابل تنظیم و قابل تطبیق و منعطف در یک کلام چابک باشند، ناشی می شود. هدف اصلی این پژوهش تحلیل و بررسی میزان تأثیر تولید ابری بر میزان چابکی و چالاکی زنجیره تأمین و همچنین شناسایی مؤلفه های اثرگذار تولید ابری در میزان چابکی زنجیره تأمین است و در این پژوهش روابط بین چابکی زنجیره تأمین (با در نظر داشتن توانمندسازها و قابلیت ها) و تولید ابری به منظور تحلیل کمی نمودن اثر بالقوه راه کارهای فناوری ارتباطی و اطلاعاتی بر چابکی زنجیره تأمین بررسی گردیده است. نوع پژوهش در تحقیق حاضر از حیث روش اجرا مدل سازی توصیفی است. این پژوهش از نوع کاربردی و توسعه ای بوده و با استفاده از مطالعه میدانی به روش مصاحبه و پرسشنامه با متخصصان و کارشناسان امر به منظور یافتن ابعاد و مؤلفه های مدل مفهومی تحقیق و میزان اهمیت آنها بر اساس مدل سوارای فازی (در شرکت ایساکو) انجام گرفته است و برای پالایش مدل مفهومی از روش دلفی فازی استفاده شده و مدلی ریاضی بر اساس ANFIS ارائه گردیده است. نتیجه حاصل از این پژوهش بر اساس رویکرد مدل تعالی سازمانی (توانمندساز و نتایج) نشان دهنده شناسایی مؤلفه های توانمندساز حاصل از به کارگیری تکنولوژی های تولید ابری و همچنین مؤلفه های تأثیر پذیر در قالب چابکی سازمانی (نتایج) است.
ارائه چارچوبی برای پیاده سازی زنجیره تامین چابک مبتنی بر داده های بزرگ (مطالعه موردی: شرکت های تند مصرف)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
128 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، با رشد توسعه پایدار و همچنین رشد ابزارهای متنی بر فناوری اطلاعات، چابکی زنجیره تأمین به عنوان یک ابزار قدرتمند برای رقابت در فضای کسب وکار اهمیت بالایی یافته است. در چنین فضایی ذینفعان زنجیره تأمین انتظار دارند تحولات دیجیتال و ابزارهای کارآمد در این تحولات در زنجیره تأمین نقش آفرینی داشته باشد؛ بنابراین، این ابزار یعنی اینترنت می تواند نقش اساسی در چابکی و تسریع فعالیت در زنجیره تأمین داشته و در سازمان ارزش ایجاد کند. با توجه به اهمیت زنجیره تأمین و نقش پررنگ آن به عنوان هسته اساسی در فعالیت های صنعتی، هدف از این مطالعه ارائه چارچوبی برای پیاده سازی زنجیره تأمین چابک مبتنی بر داده های بزرگ حاصل از اینترنت اشیا است. روش شناسی پژوهش: این تحقیق از نوع توسعه ای و کاربردی است و به صورت کیفی انجام شده است. در این مطالعه مؤلفه های مؤثر بر چابکی در زنجیره تأمین بر اساس داده های بزرگ حاصل از اینترنت اشیا شناسایی و چارچوب مفهومی زنجیره تأمین چابک ارائه شده است. یافته ها: نتایج پژوهش به ارائه چارچوبی پرداخته که به طور هوشمند نیازهای چابکی سازمان را تشخیص داده و برای دستیابی به آن تلاش می کند و درنتیجه مزیت رقابتی بیشتری برای شرکت ایجاد می کند و رضایت مشتری را افزایش می دهد و سهم بازار سازمان را گسترش می دهد. اصالت/دانش افزایی علمی: این چارچوب می تواند راهنمای مؤثری برای پیاده سازی یک زنجیره تأمین چابک و ناب مبتنی بر استفاده از داده های بزرگ باشد.
مدل چابک سازی زنجیره تأمین سازمان های پروژه محور (مطالعه موردی: قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۹
123 - 144
حوزههای تخصصی:
زنجیره تأمین چابک توانایی فائق آمدن بر بازارهای پویا و چالش های محیطی را دارد. هدف این پژوهش چابک سازی زنجیره تأمین سازمان های پروژه محور است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری شامل کارشناسان منتخب باسابقه قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) می باشد. نمونه آماری شامل پنج شرکت قرارگاه است که با روش نمونه گیری خوشه ای هدفمند انتخاب گردیدند. همچنین از سه پرسش نامه استفاده شده است. تأیید روایی پرسشنامه ها توسط 35نفر از خبرگان منتخب جامعه آماری انجام شده است. همچنین جهت بررسی پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ، 841/0، 810/0 و 792/0 برای 3 پرسش نامه ، به دست آمد. در فاز شناسایی اولیه ابعاد و مؤلفه های مؤثر در زنجیره تأمین چابک سازمان های پروژه محور، از پرسش نامه اول و برای شناسایی ابعاد و مؤلفه های نهایی، از پرسش نامه دوم استفاده شده است. در ادامه با بهره گیری از روش های تجزیه و تحلیل آمار استنباطی و نرم افزارهای SPSS و EXCEL، 32 مؤلفه (در 5 بعد) به عنوان مؤلفه های اصلی چابک سازی زنجیره تأمین سازمان های پروژه محور قطعی گردیدند. همچنین از فن دیمتل جهت تعیین روابط مؤلفه های احصا شده (بر اساس پرسش نامه سوم) بهره گرفته شد. نرم افزار Amos-18 برای برازش مدل به دست آمده و تحلیل مسیر استفاده شد. مؤلفه های منتخب در ابعاد شایستگی، سرعت، تاب آوری و فناوری اطلاعات دسته بندی شدند. پس از تعیین روابط این ابعاد با چابک سازی و با یکدیگر، مدل چابکی زنجیره تأمین با برازش خوب به دست آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد ابعاد تاب آوری و فناوری اطلاعات و زیر مؤلفه هایشان، مؤثرترین مؤلفه ها در چابک سازی و ابعاد سرعت و شایستگی در مراتب بعدی قرار دارند.
طراحی مدل چابکی زنجیره تأمین در صنعت دارو با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۳
29 - 63
حوزههای تخصصی:
زنجیره تأمین چابک در برابر تغییرات غیر قابل پیش بینی در بازار و افزایش سطح آشفتگی های زیست محیطی، دارای توانایی پاسخگویی سریع با هزینه مناسب از لحاظ حجم و تنوع را داراست. هدف از انجام این پژوهش ارائه عوامل موثر بر چابکی زنجیره تأمین در صنعت دارو و ارائه مدلی از تعاملات عوامل چابکی زنجیره تأمین دارو نسبت به هم می باشد. در این پژوهش با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری، روابط متقابل متغیرهای موثر بر چابکی زنجیره تأمین در صنعت دارو ارئه شده است برای این منظور با مطالعه کتابخانه ای و ادبیات موضوع متغیرهای موثر بر چابکی زنجیره تأمین استخراج و با توزیع پرسش نامه و با استفاده از نظر خبرگان متغیرهای نهایی انتخاب و روابط بین متغیرها تعیین گردیدند. این متغیرها در سطوح مختلف و با توجه به قدرت و وابستگی آن ها در 10 سطح و 17 متغیر طبقه بندی و سطح بندی شده و روابط بین عناصر در سطوح مختلف ارائه گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد شاخص های استفاده از فناوری اطلاعات، اشتراک اطلاعات و یکپارچگی سازمان زیربنای چابکی زنجیره تأمین صنعت دارو بوده و تاثیرگذارترین شاخص ها می باشد. جهت آزمون و تایید مدل از تحلیل میک مک و تکنیک دیمتل استفاده شده است که هر دو روش نتایج تحقیق و مدل را تایید می کنند. ISM روشی را ارائه می کند که توسط آن نظم را می توان بر پیچیدگی چنین متغیرهایی تحمیل کرد. این بینش از مدل به مدیران زنجیره تأمین در برنامه ریزی استراتژیک برای بهبود چابکی زنجیره تأمین کمک می کند.
شناسایی اثرگذارترین و اثرپذیرترین عوامل زنجیره تأمین لارس با تکنیک دیمتل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی اثرگذارترین و اثرپذیرترین عوامل زنجیره تأمین لارس می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی - توسعه ای است. عوامل با روش فراترکیب استخراج شدند. زنجیره تأمین لارس دارای عوامل زنجیره تأمین پایدار، زنجیره تأمین تاب آور، زنجیره تأمین چابک، زنجیره تأمین ناب و 16 شاخص مختلف (مدیریت تأمین کنندگان، تأمین کنندگان پشتیبان، کانال توزیع چندگانه، حذف ضایعات، تولید به هنگام، مدیریت لجستیک، بهبود مستمر، انعطاف پذیری، شایستگی، سرعت، ارتباط با مشتریان، پاسخگویی، چابکی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی) می باشد. پرسشنامه دیمتل بر اساس عوامل طراحی و در اختیار 15 نفر از خبرگان صنایع کاشی و سرامیک یزد قرار داده شد. برای تعیین میزان تأثیرپذیری و تأثیرگذاری هریک از شاخص ها، از روش دیمتل استفاده شد. به این منظور، پرسش نامه دیمتل توسط اساتید و خبرگان این حوزه تکمیل شد و در نهایت در دستگاه مختصات دکارتی روابط بین شاخص ها مشخص گردید. نتایج نشان داد به ترتیب عوامل اقتصادی، چابکی، بهبود مستمر و انعطاف پذیری، بیشترین تأثیرگذاری و از طرفی، مدیریت تأمین کنندگان بیشترین تأثیرپذیری را در بین شاخص های زنجیره تأمین لارس دارند.
طراحی مدل علی عوامل موثر بر زنجیره تأمین لارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل علی عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین لارس (ناب، چابک، تاب آور و پایدار) می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی - توسعه ای است. در راستای هدف پژوهش، ابتدا با استفاده از روش تحلیل مضمون ادبیات تحقیق هر یک از پارادایم های زنجیره تأمین مورد بررسی قرار گرفت و سپس، با استفاده از آن ابعاد زنجیره تأمین پایدار، زنجیره تأمین تاب آور، زنجیره تأمین چابک، زنجیره تأمین ناب و 16 شاخص مختلف آن ها نیز مشخص شد. برای تعیین میزان تأثیرپذیری و تأثیرگذاری هر یک از شاخص ها از روش دیمتل استفاده شد که به این منظور پرسش نامه دیمتل توسط اساتید و خبرگان این حوزه تکمیل شد و در نهایت در دستگاه مختصات دکارتی روابط بین شاخص ها مشخص گردید. نتایج این مرحله نشان داد که به ترتیب عوامل اقتصادی، چابکی، بهبود مستمر و انعطاف پذیری بیشترین تأثیرگذاری و از طرفی، مدیریت تأمین کنندگان بیشترین تأثیرپذیری را در بین شاخص های زنجیره تأمین لارس دارند. در نهایت برای ارائه مدل مفهومی مناسب زنجیره تأمین لارس، با استفاده از روش معادلات ساختاری صحت روابط مدل ارائه شده توسط 20 نفر از خبرگان این حوزه مورد ارزیابی کمی قرار گرفت. در این قسمت روایی، پایایی و ارزیابی عملکرد کلی مدل مفهومی از طریق شاخص های مختلف ارزیابی و تأیید شد. باتوجه به بارهای عاملی مدل مفهومی ارائه شده می توان نتیجه گرفت که شاخص های این معیارهای نیز در طراحی زنجیره تأمین لارس نقش بسزایی ایفا می تواند و پیشنهاد می شود که در هر یک از معیارها در راستای دستیابی به اهداف به درستی و مناسب مدیریت و برنامه ریزی شوند.