فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۳۲۱ تا ۹٬۳۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۲۵۱-۲۰۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به بررسی موقعیت هم گرایی ملی / واگرایی در میان دانشجویان کرد و بلوچ می پردازد. روش: جستجوی پایان نامه ها و طرحهای پژوهش انجام شده از طریق پایگاههای اطلاعاتی شامل، کتابخانه ملی و کتابخانه های دانشگاه تهران، شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین مقالات نیز از طریق پایگاههای داده پرتال جامع علوم انسانی، Noormags, Irandoc، Magiran، SID، Civilica، Google Scholar، Scopus, Web of Science و با استفاده از کلیدواژه های «هم گرایی یا واگرایی ملی، هویت ملی یا هویت جمعی» و «دانشجو یا دانشگاهی» و «کرد یا بلوچ یا بلوچستان یا کردستان یا سیستان وبلوچستان یا زاهدان یا ایلام» و معادل انگلیسی آنها در مراکز بین المللی انجام شد. درنهایت، هشت مطالعه ملاک ورود به فراتحلیل را دارا بودند. سپس داده ها با استفاده از چک لیست محقق ساخته جمع آوری و به روش فراتحلیل و نرم افزار CMA-2 تحلیل شد. یافته ها: آزمون همگنی نیز نشان داد که متغیرهای مستقل نقش تعدیل کننده ایفا می کنند اما متغیر قومیت نقش تعدیل کننده نداشت. در این میان، بیشترین اندازه اثر مربوط به متغیرهای انسجام اجتماعی، سرمایه اجتماعی، رضایت از زندگی، ویژگیهای شخصیتی، هویت دینی، مشارکت سیاسی و تعامل و هم گرایی در خانواده بود. میانگین اندازه اثر مطالعات در قوم کرد برابر 245/0 و در قوم بلوچ برابر 145/0 به دست آمد. بر مبنای کل داده های تحلیل شده می توان اظهار داشت که مهم ترین عوامل مثبت مؤثر بر هم گرایی ملی مربوط به متغیر انسجام اجتماعی (505/0)، سرمایه اجتماعی (337/0)، رضایت از زندگی (332/0) و همچنین عوامل منفی مؤثر مشتمل بر احساس محرومیت (0.184) و میزان مصرف رسانه ای از شبکه های ماهواره ای (0.16-)، است. بحث: درواقع در سیاست گذاری برای ارتقای همگرایی ملی باید به بهبود انسجام اجتماعی، ارتقای سرمایه اجتماعی، کاهش احساس محرومیت و اصلاح مصرف رسانه ای جمعی اقدام کرد. از طرف دیگر، با افزایش احساس محرومیت، تعلق به هویت قومی به مثابه یک سپر محافظتی افزایش یافته و در مقابل، احساس هویت ملی کاهش می یابد، امری که می تواند با سیاست گذاری صحیح و رفع احساس محرومیت و برطرف کردن موانع محلی و ملی برای کسب امتیازات اجتماعی، مرتفع شود.
تحلیل رابطه کانونی مدیریت دانش با استقرار مدیریت کیفیت فراگیر (نمونه پژوهش: مدارس ناحیه دو شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
102 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف بررسی رابطه کانونی مدیریت دانش با استقرار مدیریت کیفیت فراگیر انجام شد. روش: روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل معلمان ابتدایی ناحیه دو شهر همدان بودند، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان نمونه ای به حجم 219 نفر انتخاب شدند. و ابزار پژوهش نیز پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش فونگ و چی (2009) و پرسشنامه مدیریت کیفیت جامع اسپینوال (1994)، بود. جهت تعیین پایایی و روایی ابزار، از تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تائیدی استفاده شد، جهت تحلیل داده ها از همبستگی کانونی و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS 25 استفاده شد. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که ابعاد مدیریت دانش دارای همبستگی کانونی مثبت و معنادار در آلفای 01/0 به مقدار 637/0 با ابعاد استقرار مدیریت کیفیت فراگیر بودند. ابعاد مدیریت دانش قادر به تببین 127% واریانس متغیر استقرار مدیریت کیفیت فراگیر بودند. همچنین با توجه به ضرایب رگرسیونی استاندارد شده می توان گفت: ابعاد کسب دانش، ذخیره دانش و توزیع دانش دارای اثر مثبت و معنادار بر متغیر استقرار مدیریت کیفیت فراگیر درسطح 05/0 می باشند. نتیجه گیری: ابعاد مدیریت دانش دارای همبستگی کانونی مثبت و معنادار با ابعاد استقرار مدیریت کیفیت فراگیر هستند
بررسی الگوی کنشگران از منظر گرماس در سه قصه قرآن
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
119 - 142
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل پیش روی فرهنگ و هنر ما آن است که با جود بهره مندی از میراث فرهنگی سترگ به خصوص درزمینه عرفانی هنوزآنچنان که بایدوشاید راهکار انتقال این میراث بزرگ را به زبان هنری امروزی که مورد استقبال قرار بگیرد، به دست نیاورده ایم.سوال اصلی در این مقاله آن است که برای انتقال مایه های پرارزش حکایات عرفانی به زبان هنری و رسانه ای امروزی، چگونه فرمی مناسب است؟ به نظرمی رسد بهترین راهکار برای یافتن چگونگی این انتقال، تمرکز روی یک نمونه و تحلیل آن باشد. در این میان «رمان کیمیاگر» اثر «پائولو کوئیلو» به عنوان یکی از پرفروش ترین رمان ها در چندسال اخیر با مایه های عرفانی و مقتبس از حکایتی از داستان های مثنوی مولوی می تواند نمونه خوبی برای کنکاش در این مسئله (از جهت ساختاری و نه لزوماً معنایی) مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش، تلاش شده تا از روش «تحلیل روایی» و با تأکید بر «الگوی سفر قهرمان» این مهم مورد بررسی قرار گرفته تا درنتیجه الگویی عام ، برای اقتباس از حکایت های عرفانی میراث اسلامی ایرانی به دست آید.
طراحی مدل آینده نگاری راهبردی برای توسعه مناطق آزاد در افق 1414 (مورد مطالعه: منطقه آزاد چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
71 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف:چابهار به عنوان یکی از مهم ترین بندرهای اقیانوسی، توجه بسیاری از کشورها را در زمینه تجارت و کاهش هزینه برای صدور کالاها و خدمات خود به کشورهای غربی از لحاظ کم بودن هزینه، مسافت و... به خود جلب کرده است. هدف اصلی در این مقالهاین است که نشان دهد آینده نگاری راهبردی چگونه می تواند به کمک توسعه منطقه آزاد چابهار بیاید؟روش: این پژوهش که از نوع ترکیبی کمّی و کیفی است، در مرحله اول با استفاده از منابع کتابخانه ای و نظرات خبرگان به جمع آوری اطلاعات پرداخته، و سپس از روش مدل سازی ساختاری تفسیری برای ترسیم مدل استفاده کرده است. همچنین از نقطه نظرات خبرگان درخصوص مدل و سنجش اعتبار آن نیز بهره مند شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد مدل مطلوب برای آینده نگاری مناطق آزاد و در این پژوهش منطقه آزاد چابهار از عوامل متعددی تشکیل شده است که با توجه به جغرافیای خاص این منطقه، توجه به مسائل ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک آن از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. همچنین استفاده از روش های آینده پژوهی، پویش محیطی و نیز روش تحلیل لایه ای علت ها با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیای جمعیتی این منطقه برای شناخت بهتر محیط از اهمیت بسزایی در فرایند آینده نگاری برخوردار است.نتیجه گیری:طبق بررسی های انجام شده در مطالعه ادبیات، تاکنون مطالعه جامعی درخصوص آینده نگاری مناطق آزاد صورت نگرفته است، بنابراین مدل ارائه شده به عنوان نخستین مدل ارائه شده برای آینده نگاری مناطق آزاد، توانایی پاسخگویی به این بعد مهم از توسعه این مناطق را دارد.
ارائه الگوی پیشنهادی آینده نگاری مرجعیت علمی با تأکید بر مطالعه موردی دانشگاه علوم پزشکی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
171 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف: فراگیرشدن اصل رقابت پذیری در آموزش عالی در فضای ملی و بین المللی و ارزشیابی عملکرد دانشگاه ها برپایه توفیق آنها در دستیابی به بروندادها، به یکی از جریان های اصلی آموزش عالی کشور تبدیل شده است. تنگناهای مالی حاصل از تحریم ها و دشوار شدن فروش ذخایر نفت و گاز و درنتیجه کاهش درآمدهای ملی باعث شده دولت برای پشتیبانی از دانشگاه ها و تأمین اعتبار مورد نیاز آنها نوعی ارزشیابی را مورد توجه قرار دهد. در چنین فضایی چگونگی دستیابی به تعالی، سرآمدی و مرجعیت در سطح ملی و بین المللی به یکی از مسائل اصلی سیاست گذاران در سطح تحلیل ملی و مؤسسات آموزش عالی در سطح تحلیل نهادی تبدیل شده است. هدف اصلی این مقاله پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان به مرجعیت علمی دست پیدا کرد؟ برای پاسخ به این پرسش اصلی، خاستگاه مرجعیت علمی در ایران، تجارب ملی، بین المللی و نیز تجربه دانشگاه علوم پزشکی گیلان به عنوان موردپژوهی بررسی شده است.روش : رویکرد به کار گرفته شده در این مقاله ناظر بر آینده پژوهی بوده و محور اصلی الهام گرفته شده از آن «یادگیری حین مشارکت و عمل» است؛ به عبارت روشن تر در تمامی فرایندهای مرتبط با احصای اولویت های مرجعیت علمی دانشگاه مشارکت تمامی ذی نفعان اصلی شامل: شورای راهبردی، مدیران، اعضای هیئت علمی، دانشجویان، دانش آموختگان و کارکنان غیرعلمی احصا شده است.از مطالعات اسنادی و تطبیقی برای بررسی درک مرجعیت علمی و بررسی پیشینه پژوهش استفاده گردید و روش های پانل خبرگان و ذهن انگیزی برای طراحی تصاویر آینده، شناسایی عوامل پیش برنده و بازدارنده، اولویت گذاری، راستی آزمایی مدل های مفهومی و اجرایی مرجعیت علمی استفاده شد و در بخشی از پژوهش از روش پرسش نامه برخط (نیمه دلفی) برای جمع آوری نظر ذی نفعان اصلی بهره گرفته شد. همچنین روش مدل سازی برای ارائه الگو مورد استفاده قرار گرفت.یافته ها: دستاورد اصلی این مقاله تعیین حوزه های اولویت دار دستیابی به مرجعیت علمی در دانشگاه علوم پزشکی گیلان با مشارکت تمامی ذی نفعان این دانشگاه بوده است.نتیجه گیری: مهمترین نتیجه به دست آمده در این مقاله آن است که تعیین اولویت های دستیابی به سرآمدی و مرجعیت علمی مستلزم مشارکت تمامی نقش آفرینان و شکل گیری خواست و اراده جمعی در دانشگاه و تبدیل کردن آن به گفتمانی در داخل و خارج از دانشگاه است تا روایی و پایایی لازم برای دستیابی به آینده مطلوب حاصل شود.
آینده نگاری منطقه ای بازتعریف آینده پژوهانه از فرایند برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
263 - 288
حوزههای تخصصی:
هدف: دانش برنامه ریزی منطقه ای علی رغم افت و خیزهای فراوان در مسیر تکامل نظری و کاربردی، در دهه اخیر برای ارتقاء توانایی و اثرگذاری بر جامعه، بنا بر ماهیت بین رشته ای این دانش، بر هم افزایی با سایر علوم تکیه کرده است. علوم اجتماعی، علوم مدیریتی، علوم سیاسی، علوم اقتصادی و اخیرا دانش آینده پژوهی از جمله علومی هستند که با برنامه ریزی منطقه ای ارتباط علمی دارند.روش: روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر روش دلفی متخصصین بوده و از هم اندیشی متخصصین به صورت پانل و دلفی برای ارزیابی تأثیرگذاری دانش آینده پژوهی بر الگوهای برنامه ریزی و سیاست گذاری در دانش برنامه ریزی و توسعه استفاده شده است. یافته ها: در سال های اخیر دانش آینده پژوهی توانسته از دو بعد رهیافتی و تکنیکال بر دانش برنامه ریزی منطقه ای اثر بگذارد و پیوند این دو حوزه، علاوه بر پیشرفت های نظری و کاربردی، باعث ظهور دانش میان رشته ای «آینده نگاری منطقه ای» شده است. این مقاله توانسته است تأثیر رهیافتی و تکنیکال آینده پژوهی بر برنامه ریزی منطقه ای را به تصویر کشد و با طرح موضوع و ارائه فرایندی 9 مرحله ای، زمینه هم اندیشی و هم افزایی بیشتر محققین و اندیشمندان هر دو حوزه را فراهم آورد.نتیجه گیری: نتایج حاکی است با رویکرد آینده پژوهانه، فرایند برنامه ریزی منطقه ای در 9 مرحله متواتر و هم پیوسته قابل بازنگری بوده و می توان بازتعریفی آینده پژوهانه از این فرایند ارائه داد. این مراحل شامل شناسایی نیروهای کلیدی، آینده نگاری مختصات جهانی در مورد نیروهای کلیدی، سناریونویسی و استخراج راهبردهای پابرجا است.
ارائه مدل تعالی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی کتابخانه های عمومی کشور با رویکردی به آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
203 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف: با آغاز هزاره سوم، هرروزنقش توانمند سازی منابع انسانی پررنگ ترشده و اکنون از آن به عنوان تنها عامل کسب موفقیت و مزیت رقابتی پایدار یاد می شود. با وجود کاربرد گسترده مدل های توانمند سازی منابع انسانی، کتابخانه های عمومی کشور هنوز از مدلی جامع که در آن مفهوم، ابعاد و مؤلفه های مختلف توانمندسازی نیروی انسانی به روشنی مشخص شده باشد، برخوردار نیست. هدف مقاله حاضر، شناسایی و تعیین وزن ابعاد مؤلفه های تعالی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی کتابخانه های عمومی کشور برای ارائه مدلی مناسب و کاربردی با رویکردی به آینده است. روش: در پژوهش کاربردی حاضر برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استفاده شد. نمونه آماری به روش هدفمند براساس معیار که شامل 56 نفر ازخبرگان رشته مدیریت انسانی و علم اطلاعات و دانش شناسی انتخاب شدند. نظرسنجی به عمل آمده در سه مرحله انجام و نتایج مورد پالایش قرار گرفته است. از نرم افزارExpert Choice نسخه 11 و روش دلفی فازی جهت پالایش مؤلفه ها و ابعاد بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل تعالی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی کتابخانه های عمومی کشور شامل 3 بُعد و 19 مؤلفه است؛ به طوری که بُعد استراتژیک بیشترین تأثیر را در توانمندی کارکنان دارد و بُعد ساختاری اولویت دوم را به خود اختصاص داده است، همچنین بُعد فردی کمترین تأثیر را در توانمندی کارکنان دارد. نتیجه گیری: طبق بررسی های انجام شده در مطالعه ادبیات، تاکنون مطالعه جامعی درخصوص ارائه مدل تعالی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی کتابخانه های عمومی کشور با رویکردی به آینده صورت نگرفته است. بنابراین مدل ارائه شده در این پژوهش به عنوان نخستین مدل تعالی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی کتابخانه های عمومی کشور، توانایی پاسخگویی به توانمندسازی منابع انسانی خود در آینده را دارد.
خوابگاه دانشجویی و آسیب های اجتماعی دختران (مورد مطالعه: خوابگاه های دانشجویی دانشگاه های دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
بحث تأثیر فضای خوابگاه دانشجویی بر شیوع و تعمیق آسیب های اجتماعی در بین دانشجویان، همواره یکی از بحث های مهم و البته همچنان باز است که هنوز پاسخ واحدِ روشن و مورد اجماعی در باب این تأثیر وجود ندارد. مقالیه حاضر با مسئله سازی این موضوع، با ترکیبی از روش های کمّی (پیمایش با تکنیک پرسش نامه) و کیفی (تحلیل محتوای کیفی با تکنیک مصاحبیه عمیق نیمه ساختاریافته و بحث گروهی متمرکز) در قالب طرح متوالی تبیینی به بررسی شیوع و دامنیه آسیب های اجتماعی در بین 2500 نفر از دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه های دانشجویی در 10 منطقیه دانشگاهی و 22 دانشگاه تحت پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سطح کشور پرداخته است. یافته ها نشان داد که در مجموع، میزان شیوع آسیب های اجتماعی در بین دانشجویان دختر خوابگاهی، در حد پایین است و شکل آسیب های اجتماعی در بین آنان، عمدتاً مربوط به امر جنسی و از نوع روابط دوستی است (رابطیه دوستی، رابطیه جنسی و پارتی)؛ به طوری که میزان شیوع رابطه با جنس مخالف در بین دانشجویان بالاست و حدود یک چهارم دانشجویان این رابطه را تجربه کرده اند. علاوه براین، شایع ترین مواد دخانی مصرفی در بین دانشجویان، ابتدا قلیان و سپس سیگار، مشروبات الکلی، موادّمخدر و پیپ بود. نتایج تحقیق، گرچه بر میزان بالای شیوع رابطیه دانشجویان دختر با جنس مخالف دلالت دارد، اما گویا بخش اعظم این تجربه مربوط به زمان قبل از ورود به دانشگاه به طور عام و خوابگاه به طور خاص بوده و در نتیجه فضای دانشگاهی و خوابگاهی سهم جزئی در این زمینه داشته است.
خودکشی؛ پاسخی به چرخه حذف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
131 - 151
خودکشی، اقدامی آگاهانه در آزار خود است که به مرگ می انجامد و ازجمله مسائل اجتماعی جامعیه انسانی است که روز به روز بر وسعتش افزوده می شود. مطالعات اخیر خودکشی در ایران نیز نشان داده اند که خودکشی و اقدام به آن در حال افزایش است. این پژوهش درصدد است با یک مطالعیه موردی با روش کیفی و براساس رهیافت نظرییه زمینه ای، علل اجتماعی و فرهنگی اقدام به خودکشی، نوع تعامل فردِ خودکش با خانواده، گروه و جامعه و ارتباط آن با اقدام به خودکشی را مطالعه کند تا به تصویری شفاف تر از زمینه ها و علل منجر به اقدام به خودکشی دست یابد. نوع نمونه گیری هدفمند بوده و با اقدام کنندگان به خودکشی (8 زن و 2 مرد) که در بیمارستان های شهر تهران تحت درمان پزشکی بوده اند مصاحبه شده است. یافته های پژوهش، مواردی ازقبیل رفتارهای خودسرانه، رفتارهای ممنوعه، بهادادن به احساسات عاشقانه و نگرش فرامادی به ازدواج در سطح فردی، برهم خوردن سلسله مراتب قدرت، نبودِ مباحثه و گفتگو و مشارکت، حمایت های مشروط والدین، محدود بودن تعاملات، بی تعهدی همسر در رفع نیازها و خشونت خانوادگی در سطح خانوادگی و باور به تفاوت های جنسیتی در بیان احساسات و آزادنبودن جوانان در همسرگزینی در سطح کلان، شرایط علّی خودکشی شناسایی کرد. بنابر یافته های پژوهش می توان استنباط کرد که بارزترین علت اقدام به خودکشی در این افراد، قرارگرفتن در چرخیه حذف بوده است؛ چرخه ای که معلول شرایط علّی، مداخله ای و زمینه ای خاصی است.
ارائه مدل تبیین نقش مدیریت منابع انسانی در اجرای موفق نوآوری باز صنعت رسانه (مورد مطالعه: حوزه IPTV سازمان صداوسیما)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
179 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، ارائه مدل تبیین نقش مدیریت منابع انسانی در اجرای موفق نوآوری باز صنعت رسانه در حوزه IPTV سازمان صداوسیما بوده است. با توجه به نوین بودن پژوهش های مرتبط با نوآوری باز در رسانه و به خصوص در ایران، مطالعه حاضر از نوع پژوهش های بنیادی است. روش مورد استفاده در این پژوهش ترکیبی از نوع طرح شیوه های ترکیبی اکتشافی بوده است. در بخش کیفی 18 نفر از خبرگان حوزه IPTV صداوسیما برای اجرای فرایند مصاحبه با تکیه بر تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند و نتایج مصاحبه بر اساس تکنیک تحلیل تم مورد بررسی قرار گرفت. در گام دوم پژوهش نیز، با رویکرد کمی برازش مدل استخراج شده در گام اول، با تکیه بر راهبرد پژوهشی پیمایشی از سوی خبرگان رسانه ای حوزه IPTV بررسی شد. به منظور بررسی و ارائه مدل نهایی، در این مرحله، رویکرد معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت PLS.2 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بررسی نشان داد که مدیریت منابع انسانی با 4 مؤلفه به کارگیری منابع انسانی، فرهنگ نوآورانه منابع انسانی، مدیریت دانش منابع انسانی و بهسازی منابع انسانی، نقش مثبت و معناداری (0/797) در اجرای موفق نوآوری باز در حوزه IPTV سازمان صداوسیما بر عهده دارد.
Review of “The People Vs Tech: How the Internet is Killing Democracy (and How We Save It)” by Jamie Bartlett
منبع:
Cyberspace Studies, Winter and Spring ۲۰۱۹, Volume ۳, Issue ۱
105 - 107
حوزههای تخصصی:
The People Vs Tech: How the Internet is Killing Democracy (and How We Save It) by Jamie Bartlett. New York: Dutton, 2018. 256 pp., £8.99 (p/b), ISBN 978-1785039065.
بازنمود فرهنگ و هویت ملی در هویت بصری شهر؛ مطالعه موردی دیوارنگاره های مترو تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوارنگاره ها نوعی گرافیک محیطی منظرساز هستند که علاوه بر زیباسازی و تلطیف محیط، نقش مؤثری در شکل دهی هویت بصری شهر دارند و به دلیل ویژگی های ساختاری به طور گسترده در محیط ایستگاه های مترو استفاده می شوند. محیط مترو یکی از پرترددترین محیط ها در زندگی مدرن شهری است که تأثیر به سزایی در تغییرات فرهنگی و هویتی جامعه ایفا می کند. ارزیابی نقش و جایگاه گرافیک محیطی به عنوان رسانه ای قدرتمند در شکل دهی و اثرگذاری بر هویت بصری شهر و همچنین بررسی نقش آن در احیای فرهنگ، هنر و هویت ملی و بومی با تجزیه و تحلیل بخشی از آثار گرافیک محیطی مترو تهران شامل تعدادی از دیوارنگاره های ایستگاه ها، ازجمله اهداف اصلی پژوهش حاضر به شمار می رود. تجزیه و تحلیل کمّی هفتاد دیوارنگاره از منظر ابعاد مختلف هویت ملی و ارزیابی این آثار ازنظر چگونگی بازنمایی ارکان تشکیل دهنده بعد فرهنگی هویت ملی و درنهایت تجزیه و تحلیل کمّی و کیفی این آثار ازنظر محتوایی و ساختاری، شیوه های پژوهشی مقاله حاضر محسوب می شوند. اطلاعات بخش نظری تحقیق به روش کتابخانه ای و با استفاده از مدارک و اطلاعات موجود و داده های بخش تحلیلی پژوهش به روش میدانی و با استفاده از ابزار مشاهده، گردآوری شده است.
تیپولوژی مناطق 15 گانه شهری اصفهان با تأکید بر آسیب های اجتماعی محله های فوق بدخیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
117 - 136
حوزههای تخصصی:
کلان شهرهای ایران در آستانه بلعیده شدن ازسوی حاشیه های شهری اند و اگر اقدامات پیشگیرانه ای صورت نگیرد، به زودی متن شهرها ممکن است در معده حاشیه های شهری هضم شوند. اصفهان در یک صد سال اخیر بالاترین میزان صنعتی شدن و سریع ترین رشد جمعیت را داشته است. به گونه ای که جمعیت اصفهان در صد سال اخیر از هشتاد هزار نفر به دو میلیون نفر رسیده است. این میزان از صنعتی شدن افسارگسیخته و شهرنشینی بدون شهرگرایی و توسعه پایدار سبب ایجاد محله هایی شده است که می توان آنها را محله های فوق بدخیم دانست؛ محله هایی که در آنها بسته ای از آسیب های اجتماعی به همراه جرائم خشن و احساس امنیت پایین وجود دارد. در کنار این مسائل، فقر، بیکاری، وجود بافت های فرسوده و امکانات ناچیز رفاهی و خدماتی، هرگونه امید به بهبود وضعیت آنها را از بین برده است. داده های پژوهش ازطریق روش اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده اند و از فن جبر بولی در تحلیل تطبیقی استفاده شده است. نتایج تحلیل بولی نشان می دهند با وجود آنکه تقریباً در همه مناطق شهری اصفهان آسیب های اجتماعی بالاست، در محله های فوق بدخیم منطقه 14 این مسائل با وضعیت نامناسب اقتصادی، مهاجرت افراد کم درآمد و وقوع جرائم خشن در هم تنیده شده است. همچنین، براساس همگنی فرهنگی - اجتماعی، شش تیپ مختلف مناطق شهری شناسایی شدند که عبارت اند از: مناطق تاریخی (مناطق 1 و3)، مناطق حاشیه نشین روستایی - شهری (مناطق 2، 9 و 11)، مناطق مدرن (مناطق 5 و 6)، مناطق حاشیه نشین مهاجر و محله های فوق بدخیم (منطقه 14) که بیشتر در بخش های شرق و شمال شرق اصفهان متمرکز و در حال گسترش اند.
تأثیر دشواری های تنظیم هیجان و تکانشگری ناکارآمد بر اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان تاکسی های درون شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
17 - 36
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل متعددی از جمله عوامل انسانی، راه، وسیله نقلیه و محیط در ترافیک تأثیر دارند که در این بین، عامل انسانی بیشترین نقش را دارد و یکی از مهم ترین عوامل انسانی اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان است پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر دشواری های تنظیم هیجان و تکانشگری ناکارآمد بر اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان تاکسی های درون شهری، مطالعه گردید. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش رانندگان تاکسی های درون شهری خرم آباد در سال 1397 بودند، که از میان آنها 129 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با کمک پرسشنام های اخلاق ترافیک شهروندی، دشواری های تنظیم هیجان و تکانشگری ناکارآمد جمع آوری گردید. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که دشواری های تنظیم هیجان (0.55-=r) و تکانشگری ناکارآمد (0.42-=r) با اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان تاکسی همبستگی منفی، معکوس و معنادار داشتند. همچنین متغیرهای دشواری های تنظیم هیجان30/0و تکانشگری ناکارآمد 18/0 درصد از تغییرات اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان را پیش بینی کردند (01/0>p). نتیجه گیری: دشواری های تنظیم هیجان و تکانشگری ناکارآمد با اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان تاکسی های درون شهری همبستگی مثبت و معنادار داشتند و متغیرهای پیش بین به طور معناداری توانستند اخلاق ترافیک شهروندی را پیش بینی کنند. بنابراین نتایج حاکی از اهمیت متغیرهای دشواری های تنظیم هیجان و تکانشگری ناکارآمد در پیش بینی اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان تاکسی های درون شهری می باشند.
طراحی و آزمون الگوی توانمندسازی اجتماعی: زنان مصرف کننده مواد مخدر (محله فوتبال اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
77 - 96
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توانمندسازی نوعی مصون سازی در برابر مشکلات روانی- اجتماعی است و کارکرد مثبت زندگی را افزایش می دهد و می تواند به وسیله فراهم نمودن افزایش مهارت های اجتماعی تقویت گردد. هدف پژوهش حاضر، طراحی و آزمون الگوی توانمندسازی اجتماعی زنان مصرف کننده مواد مخدر در محله فوتبال اراک است. روش شناسی: پژوهش حاضر به روش آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه و مداخله آموزش در گروه آزمایش برای انتخاب الگوی مداخله با بررسی الگوهای مختلف موجود در جهان «الگوی توانمندسازی» انتخاب و اجرا شد. به منظور توصیف و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و استنباطی (آزمون یومن ویت-نی و آزمون تی) استفاده شده است. جامعه ی مورد پژوهش، زنان معتاد محله فوتبال اراک است که برای آزمون، 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش روایی پرسشنامه از اساتید گروه علم اطلاعات و دانش شناسی استفاده گردید و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است که از پایایی قابل قبولی 89/0 برخوردار بوده است. یافته ها: یافته های حاصل از مقایسه دو گروه گواه و آزمایش نشان داد که انگیزه ی گرایش به مصرف مواد مخدر با 274/0 در گروه گواه تفاوت معناداری با گروه آزمایش دارد. بین دو گروه آزمایش و گواه در مؤلفه ی انگیزه ی گرایش به مصرف موادمخدر تفاوت معناداری وجود دارد، تفاوت بین دو گروه به این صورت است که میانگین رتبه ی انگیزه ی گرایش به مصرف موادمخدر در گروه گواه با میانگین (50/93) بیشتر از انگیزه ی گرایش به مصرف موادمخدر در گروه آزمایش با میانگین (50/31) می باشد. نتیجه گیری: نتایج حاضر نشان داد که الگوی توانمندسازی در جهت مثبت باعث کاهش انگیزه ی گروه آزمایش به گرایش مصرف مواد مخدر شده است. بنابراین با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق می توان استدلال نمود که تمامی زنان معتاد نیاز به آموزش با الگوی توانمندسازی در خصوص انگیزه دهی به ترک مواد مخدر دارند، آنان نیاز دارند در این خصوص و طبق الگوی آزمایش شده در این تحقیق به آن ها آموزش داده شود و نیاز دارند بدانند که در جامعه می توانند مؤثر واقع شوند، نیاز دارند توانمند شوند و شیوه های توانمند شدن را یاد بگیرند، بعد از این همان گونه که نتایج نشان داد، آن ها با انگیزه به سمت ترک موادمخدر رفته و قصد دارند بعد از ترک مواد، فردی مفید و بهتر از قبل باشند. در پایان می توان بیان نمود که نتایج این پژوهش می تواند اطلاعاتی را فراهم آورد که زمینه ساز برنامه ریزی بهتر مدیران جهت ایجاد فضاهای مناسب برای ترک اعتیاد و جلوگیری از بازگشت به اعتیاد باشد.
مطالعه جامعه شناختی نگرش پیروان ادیان توحیدی در مورد توسعه گردشگری پایدار شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
79 - 102
حوزههای تخصصی:
ادیان همیشه در زندگی اجتماعی افراد نقش سازنده ای داشته اند و بر همین اساس می توان نقش آنها را در پدیده های اجتماعی بی بدیل دانست. بنابراین این پژوهش با هدف مطالعه جامعه شناختی نگرش پیروان ادیان توحیدی در مورد توسعه گردشگری پایدار شهر اصفهان به روش میکس متد انجام شده است. در ابتدا به کمک روش های کیفی تحلیل محتوا و گراندد تئوری الگوی توسعه گردشگری پایدار مبتنی بر نگرش پیروان ادیان توحیدی انجام شد و سپس با مطالعه پیمایشی برای اعتباریابی الگوی مورد نظر به کمک مدلسازی معادله ساختاری به کمک روش لگاریتمی حجم نمونه تعداد 951 مشخص شد که به جهت جلوگیری از خطاهای احتمالی و افزایش دقت 960 نمونه آماری مورد تحقیق پیمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که میان «نگرش پیروان ادیان توحیدی برساخته از آموزه های کتب مقدس» و «نوع دین ایشان» در مورد توسعه گردشگری پایدار شهر اصفهان تفاوت معناداری وجود دارد. در کل نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد، مناسب ترین مدل برای پیش بینی توسعه گردشگری پایدار برای پاسخگویان «متدین به ادیان چهارگانه توحیدی» در شهر اصفهان متغییرهای: مناسکی، اعتقادی و پیامدی است که معادله آن نشان می دهد که 4/13 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای سه گانه فوق (متغیرهای مستقل) تبیین می شود.
تاثیر رویکرد اجتماعی نقش مدیریت دانش بر تجاری سازی دانش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
267 - 290
حوزههای تخصصی:
تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی دانشگاه ها فعالیتی پیچیده و تکمیل کننده زنجیره تبدیل ایده به فناوری است و به ثروت آفرینی، کارآفرینی و استقلال مالی دانشگاه ها منجر می شود. همچنین . مدیریت دانش یکی از این ابزارهاست. مدیریت دانش، فرایند ایجاد ارزش از داراییهای نامرئی سازمان است. این دارایی ناملموس، یا دانش به عنوان یک عامل اساسی و منبع حیاتی سازمان ها محسوب می شود و مزیت های رقابتی آینده به شکل توانایی سازمان ها در مدیریت دانش جلوه گر خواهد شد.هدف این پژوهش اولویت بندی عوامل موثر بر تجاری سازی دانش با رویکرد مدیریت دانش است . نوع تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است، برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از روشهای استنباطی استفاده شد. از آزمون فریدمن برای اولویت بندی عوامل و برای تعیین میزان تاثیر هر کدام از عوامل تجاری سازی دانش از تحلیل عاملی تایید استفاده شد. با جمع بندی یافته های کمی و کیفی، عوامل برون سازمانی موثر در تجاری سازی نتایج پژوهشی با اولویت زیر به دست آمد: مشتریان و مشتری محوری با رتبه 13/8 و بار عاملی 80/0آموزش و پرورش با رتبه 47/7 و بار عاملی 75/0فناوری اطلاعات و ارتباطات با رتبه 11/7 و بار عاملی 66/0پیشرفتهای فناورانه با رتبه 63/6 و بار عاملی 63/0نیروهای اقتصادی و بازاری با رتبه 30/6 و بار عاملی 62/0پارکها و مراکز رشد علم و فناوری با رتبه 81/5 و بار عاملی 56/0صندوقهای سرمایه گذاری ریسک پذیر با رتبه 47/5 و بار عاملی 55/0نیروهای دولتی با رتبه 13/5 و بار عاملی 54/0آشنایی و اعتقاد به آموزه های دینی با رتبه 12/5 و بار عاملی 52/0قوانین و برنامه های کلان با رتبه 47/4 و بار عاملی 48/0رقبا و عوامل رقابتی با رتبه 36/4 و بار عاملی 47/0 .
بازنمایی کلیشه های نژادی و مذهبی در بازیهای دیجیتال و توجیه جنگ طلبی و خشونت گرایی در مکان های عمومی شهر: مطالعه موردی بازی سرقت بزرگ اتوموبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
259 - 284
حوزههای تخصصی:
بازی های دیجیتال تبدیل به سرگرمی رایج گروه های مختلف مردم بویژه نوجوانان و جوانان در سراسر دنیا گردیده است. مجموعه بازی های سرقت بزرگ اتوموبیل مورد توجه نوجوانان و جوانان در سراسر دنیا قرار گرفته است، بگونه ای که طبق آمار فروش ویکیپدیا نسخه سان آندریاس این بازی بیش از 43 میلیون نسخه در سراسر دنیا فروش داشته است. با انتشار این بازی ها که سرشار از خشونت هستند، انتقادهایی از سوی سیاستمداران نسبت به خشونت موجود در آنها صورت گرفته است و الگور که معاون بیل کلینتون بود، گروه نگهبان جهت نظارت بر محتوای بازی ها را تشکیل داد. مرور ادبیات تحقیق نشان می دهد پژوهشگران اغلب به تحلیل تاثیرات مخرب این نوع بازی ها بر نوجوانان پرداخته اند اما کمتر به انتقاد از بازنمایی های کلیشه ای بازی ها از اقلیت های قومی و مذهبی پرداخته اند. جهت پر کردن این خلاء پژوهشی در این مقاله با تحلیل بازی های سرقت بزرگ اتوموبیل: سان آندریاس، کوما وار، اسپلینتر سل: لیست سیاه، دلتافورس، نبرد: طوفان شن، جنگجوی تمام عیار، و ارتش آمریکا به این نتیجه رسیده ایم که این بازی ها گروه های اقلیت مثل سیاه پوستان و مسلمانان را به مجموعه ای از تصاویر کلیشه ای فرو می کاهد و با تاثیر گذاشتن بر بازیکنان خشونت گرایی در مکان عمومی هراس زده شهر پس از حادثه یازده سپتامبر آمریکا را توجیه می کند. در پایان با بیان خلأهای پژوهشی در حوزه بازنمایی در بازی های دیجیتال پیشنهادهایی جهت پژوهش بیان می گردد.
«تحلیل روایت پویانمایی تلویزیونی با تأکید بر زیبایی شناسی ساختار عناصر بصری؛ مطالعه موردی فیلم قاصدک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم های پویانمایی به مثابه رسانه، از تمهیدات گوناگون برای انتقال پیام به مخاطبان خود استفاده می کند. روایت و روایت گری عامل مهمی در شکل دهی پویانمایی ها است. روایت ها، عموماً بیانگر گونه ای نگرش به جهان و چگونگی ادراک آن به شمار می روند. بخشی عظیمی از محبوبیت فیلم های داستانی از روایت های آنها کسب می شود؛ روایت ها به برنامه سازان کمک می-کنند از روش القاء مستقیم پیام به مخاطب فاصله بگیرند و ضمن جلوگیری از دلزدگی مخاطب، رسانه را در رساندن به اهداف کلان خود یاری رسانند. به همین دلیل نحوه شکل گیری، عناصر سازنده و مفاهیم صریح و ضمنی روایت ها باید مورد تحلیل علمی قرار گیرد. بر همین مبنا هدف از این مقاله، تحلیل عناصر روایی و بصری اثر کوتاه پویانمایی «قاصدک» که از آثار فاخر تولیدات پویانمایی صدا و سیمای مرکز همدان است. به منظور دستیابی به این هدف از رویکرد روایت شناسی و نظریه «رولان بارت» و «ژرار ژنت» برای تحلیل روایت عناصر روایی و بصری فیلم مورد بررسی استفاده شد. در نهایت یافته ها نشان داد عناصر بصری در خدمت بیان داستان و مفاهیم تصویری هستند و به خوبی مفاهیم اصلی داستان را روایت کرده اند. بطوریکه عناصر بصری، مفاهیم صریح و ضمنی متن را در ارتباط با موضوع فیلم به خوبی بیان می کنند. همچنین عناصر زیباشناختی بصری این فیلم توانسته است درغنای محتوایی و زیبایی تصویری فیلم پویانمایی قاصدک تأثیر داشته باشد.
تلویزیون های اینترنتی بررسی انگیزه جوانان تهرانی در استفاده از تلویزیون های اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۶)
27 - 45
حوزههای تخصصی:
تلویزیون های اینترنت محور، که امروزه به عنوان تلویزیون های اجتماعی شناخته می شوند، در سال های اخیر پیشرفت فراوانی کرده و در بین کاربران جوان اهمیت بیشتری یافته اند. هدف این مقاله، بررسی انگیزه جوانان تهرانی، در استفاده از تلویزیون های اینترنت محور، در مقایسه با تلویزیون های سنّتی (آنتن و ماهواره محور) است. بر اساس مباحث نظری، تمایل مخاطبان رسانه ها، به صورت فردی و در خلوت، استفاده از رسانه های اینترنت محور است. روش پژوهش، پیمایشی و به دو طریق مراجعه حضوری و ایمیلی است که با نمونه 1200 نفر از جوانان بین 20 تا 40 سال انجام شد. مهم ترین نتایج به دست آمده نشان می دهد که دسترسی راحت به اینترنت (رایانه و موبایل محور)، گذراندن وقت و تفریح، دستیابی به آرامش و تنوع برنامه، تعاملی بودن و انعکاس نظرها، استفاده در تنهایی، راحتی و قدرت انتخاب محتوا از دلایل تماشای تلویزیون اینترنتی بوده است؛ همچنین فقدان قدرت کنترل و برنامه ریزی برای استفاده از تلویزیون، نبود تنوع و جذابیت های بصری در شبکه های تلویزیونی به خصوص صداوسیما نیز از دیگر دلایل روی آوردن پاسخگویان به تلویزیون اینترنتی بوده است. با این حال، علی رغم رایج شدن تلویزیون های اینترنتی در تهران و میان جوانان، هنوز این نوع تلویزیون رایج نشده و فقط 24 درصد از آنها از تلویزیون اینترنتی بهره مند می شوند که میزان استفاده آنها نیز روزانه کمتر از یک ساعت است.