فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۳۲۱ تا ۹٬۳۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
خودکشی عامل مرگ بسیاری از افراد جامعه و بر هم زننده سلامت روانی خانواده هاست و اقدام به آن،یک مسأله مهم بهداشت عمومی محسوب میشود.در سالهای اخیر شاهد روند رو به رشد نرخ خودکشی، در هردو جنس هستیم، براساس تخمین سازمان جهانی بهداشت تا سال 2020میلادی، تقریبا یک میلیون و پانصد و سی هزار نفر بر اثر خودکشی خواهند مرد و بیش از ده تا بیست برابر آن در سطح جهان اقدام به خودکشی خواهند کرد (1) بدان معنی است که تا سال 2020 میلادی به طور متوسط یک مورد مرگ ناشی از خودکشی در هر بیست ثانیه و یک مورد اقدام به آن، در هر یک تا دو ثانیه اتفاق می افتد (2). مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی اقدام به خودکشی و عوامل موثر بر آن در مراجعه کنندگان به مراکز درمانی شهرستان قوچان انجام شد. این مطالعه توصیفی و تحلیلی پرونده افرادی که در سال های 92 تا 95 اقدام به خودکشی کرده و به مراکزدرمانی شهرستان قوچان مراجعه نمودند، بررسی شد. بررسی های انجام شده، نشان داد که، خودکشی موفق از 6/3 به 6/2 در صد هزار کاهش و اقدام به خودکشی از 9/297 به 208 در صدهزار کاهش یافته است. اقدام به خودکشی در جمعیت شهری بیش از روستایی، در زنان بیش از مردان و در متاٌهلین بیش از مجردین می باشد. از نظر تحصیلات بیش از 98 درصد اقدام کنندگان به خودکشی تحصیلات دیپلم و کمتر از آن را داشتند میانگین سنی بیشتر افراد 25-35 سال بود و در این خصوص تفاوت معنی داری بین جمعیت شهری و روستائی، زنان و مردان مشاهده نشد. بیشترین درصد اقدام به خودکشی مربوط به زنان خانه دار، متاهل با تحصیلات متوسطه و ساکن شهر بود. پیشگیری از افکار و رفتار خودکشی و کنترل عوامل مستعد کننده آن علاوه بر آن که نیاز به آگاه سازی جامعه و مدیریت مسائل روحی روانی دارد، نیاز به برنامه ای جامع و چند بخشی در سطح جامعه داشته و تنها محدود به مداخله در بخش پزشکی یا روان پزشکی نیست.
بررسی ونقد کتاب تفکر و سواد رسانه ای(نظری- فنی حرفه ای- کاردانش) پایه دهم دوره متوسطه 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۵)
27 - 42
حوزههای تخصصی:
زندگی بدون سواد رسانه ای در قرن بیست و یکم، قدم گذاشتن در تاریکی و راه رفتن در مسیر باتلاقی است. به عبارتی سواد رسانه ای، با توانمند کردن انسان بر درک نحوه کار رسانه ها و نحوه معنی سازی آنها، ماهیت و اهداف تولید پیام رسانه ها و تأثیرات و تکنیک های رسانه های گوناگون، او را از حالت انفعال خارج کرده و در برابر تأثیر رسانه ها فعال، هدفمند و مقاوم می سازد (Hobbs, 2003: 20) . با توجه به اینکه عرصه تعلیم و تربیت امروز، عرصه دانش اندوزی نیست، بلکه عرصه مهارت آموزی به ویژه برای دانش آموزان، به عنوان کُنشگران فعال اجتماعی جامعه است؛ به منظور جبران خلأهای آموزشی در حوزه سواد رسانه ای نوجوانان، در برنامه درسی متوسطه دوم، درس دو واحدی “ تفکر و سواد رسانه ای” برای نخستین بار، در سال 1395 از سوی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی (شورای برنامه ریزی و تألیف کتاب های درسی) وزارت آموزش و پرورش ارائه شد. جهت گیری بسته آموزشی تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم، پرورش توانایی نقد و بررسی هوشمندانه، و تولید مؤثر پیام و مدیریت صحیح و هوشمندانه بهره مندی از پیام های رسانه ای است که از شش فصل تشکیل شده است. در این نوشتار نویسندگان قصد خوانش متن مقدس را ندارند، که قطعاً بی نقص است؛ بلکه هدف ارائه پیشنهادها و ایده های اصلاحی، جهت ارتقای کیفی محتوای کتاب تفکر و سواد رسانه ای برای فرزندان وطن است. با توجه به استانداردهای طراحی آموزشی، سه نوع تفکر حاکم در این کتاب قابل مشاهده است: تفکر فلسفی، تفکر سیستمی و تفکر انتقادی. رویکرد کتاب مسئله محور بوده و از چهار مرحله آموزش سواد رسانه ای که شامل: 1. دسترسی؛ 2. تحلیل؛ 3. تفکر نقادانه؛ 4. تولید و خلق پیام است؛ به دو بخش تحلیل و تفکر نقادانه پرداخته شده است. همچنین مخاطبان هدف در این کتاب که دانش آموزان هستند، به دو گروه کل نگر و جزئی نگر تقسیم شده اند.
نگاهی نقادانه بر جامعه شناسی تفسیری ماکس وبر و آموزه های آن برای پژوهش در جامعه شناسی تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظور از تدوین این نوشتار، فراهم نمودن بستری است برای بهره گیری از آموزه های ماکس وبر در مطالعات بومی جامعه شناسی تاریخی- تطبیقی جامعه ایرانی. موضوع اصلی مقاله، به کارگیری برخی مفاهیم و رهنمودهای جامعه شناختی وبر در تحقیقات جامعه شناسی تاریخی ایران است. در این نوشتار، نخست به بازاندیشی گزینشی و گذرا در دستگاه نظری ماکس وبر پرداخته شده است. هرچند کوشش در معرفت شناسی مدرنیته و عقلانیت به مثابه بستر اصلی جامعه شناسی وبر شناخته شده است، اما در نظام فکری او موضوع هایی مانند سنخ بندی کنش های اجتماعی، فهم تفسیری کنش و واقعیات اجتماعی در چارچوب نمونه های مثالی و توسعه جامعه شناسی تفسیری به حوزه جامعه شناسی تاریخی از محورهای اصلی جامعه شناسی وبر شناسایی شده است. روش پژوهش در این موضوع، مطالعه انتقادی آثار وبر و مقایسه دستاوردهای این تلاش با آگاهی های قبلی نویسنده در زمینه تاریخ تحولات اجتماعی در ایران است که بیش از دو دهه موضوع تدریس پژوهشگر در دانشگاه بوده است. در مطالعه حاضر کوشش شده با تمرکز بیشتر بر آموزه مشهور وبر با عنوان نمونه های مثالی و رهنمودهای او در تحلیل و تفسیر مباحث جامعه شناسی تاریخی، راهی متناسب با مقتضیات جامعه ایرانی در محمل تاریخ کشورمان و انجام مطالعه ای نظام مند دراین باره بیابیم.
Reliability, Validity, and Factor Structure of Teachers’ Success Evaluation Questionnaire(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to design and test the structural model of the effects of life experiences, personality traits and thinking styles on the success of teachers with the mediation of job interests. Methodology: In order to achieve this goal, 234 teachers were selected using a cluster sampling method among high school teachers in Bojnourd city as the sample of this study. At first, their success rate was assessed by managers and students through a researcher-made questionnaire. Then Sternberg-Wagner Stress Thinking Styles Questionnaire, Five Factor Questionnaire, Short Form Personality Traits, Job Awareness Questionnaire and Researcher-made Life-Exercise Questionnaire were completed by the teachers. At first, the descriptive characteristics of the data from the research sample were examined. In the next step, based on the path analysis method, the research model was extracted based on the relationships between the variables and finally, the fit of the extracted model with the experimental data was evaluated using the structural equation modeling method. Findings: The results indicated that the personality traits of psychosis, extroversion and direct consistency, and personality trait of conscientiousness indirectly through external job interests, have a significant effect on the prediction of teachers' professional success. Also, Kurds of thinking styles, cognitive thinking, forms of thinking styles, group thinking, levels of thinking styles, holistic thinking, and the domains of thinking styles, external thinking, and the forms of thinking, thinking, and marital styles are also Both indirectly and indirectly through interpersonal and interpersonal interests, and the work of thinking styles, peer-to-peer, indirectly through external job interests, coefficients have a significant effect on the prediction of the professional success of teachers. Conclusion: successful teachers include content knowledge, teaching skills, classroom management, communication skills and motivation, creativity development, interaction power.
جایگاه شناسی مخاطب امروزین در تبلیغ تعاملی با تأکید بر هویت مخاطب تجاری و دینی
منبع:
فرهنگ پژوهش تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸ ویژه علوم اجتماعی
75 - 98
حوزههای تخصصی:
وجه ممیزه تبلیغات امروزین نسبت به گذشته، شدت گرفتن ارتباط و مشارکت ارکان تبلیغ در تبلیغات تعاملی است که خود دارای مراحلی در هنگام مشارکت همراه با اثر تعاملی است، تبلیغاتی که مخاطب را قدرتمندتر از جایگاه انتخاب گر پیام یا کالا به کاربرانی پیام ساز و تولیدکننده تبدیل کرده است. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی تهیه شده است، به دوگانه مخاطب تجاری- دینی می پردازد، ابتدا ویژگی های مخاطب تبلیغ تجاری را بررسی می کند و سپس از مخاطب دینی سخن می گوید. در پایان نیز نشان می دهد نقش و هویت مخاطب تبلیغات تجاری و دینی در عصر اطلاعات و ارتباطات با تغییرات پیچیده ای رو به رو شده است و سامانه تبلیغ دینی در درک این وضعیت نیاز به مقوم های ارتباطی و به روزرسانی گفتمان تبلیغ دارد، تا مخاطبی همراه داشته باشد. این نوشتار برآن است تغییرات مخاطب امروز را در مواجهه با تبلیغات تجاری و دینی بررسی کند، این بررسی نشان داده است که جریان تبلیغات نمی تواند بدون مشارکت طلبی مخاطب دست به تولید پیام، محتوا یا کالا بزند، در نتیجه امروزه با مخاطب و مصرف کننده قدرتمند رو به رو هستند.
واکاوی نقش دلاله در داستان «رابعه و بکتاش» براساس نقش میانجی درمددکاری فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
1 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله که از نوع کیفی است، بررسی اقدامات دلاله در داستان رابعه و بکتاش در الهی نامه عطار نیشابوری، بر اساس نظریه میانجی به عنوان یکی از مؤلفه های مددکاری فردی است. داده ها ابتدا با رجوع به منابع کتابخانه ای و شیوه یادداشت برداری گردآوری شده و با تکیه بر روش تحلیل محتوا و استقرایی (جزء به کل) تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که دلاله با رعایت مواردی چون: «شناخت دقیق مشکلات مددجو و تسلط در برقراری ارتباط با او»، «آگاهی دقیق از موقعیت ابتدایی مددجو و انجام اقدامات لازم براساس آن» و «ارزیابی درست نیاز مددجو و اطرافیان او» در نقش یک مددکار فردی، نقشی مهم در سیر تطور معرفت شناختی رابعه داشته و در پی بردن او به قابلیت های روحی خود نقشی محوری و غیرقابل انکار، داشته است. دلاله با توان بخشی و ایجاد انگیزه در شخصیت های اصلی داستان، بسترهای مناسبی را برای ارتقاء زندگی فردی و اجتماعی آن ها فراهم آورده است. علی رغم این همسانی ها، در برخی موارد، نقش آفرینی دلاله با کارکرد میانجی تفاوت هایی داشته است. از جمله اینکه، دلاله با نگاهی جانبدارانه و عمدتاً یک سویه اقدام به حل و فصل مشکلات رابعه کرده است. همچنین، برخلاف میانجی که برای رفع اختلاف میان طرفین حضور می یابد، دلاله برای حل مشکلات شخصی رابعه وارد جریان روایت شده است.
واکاوی عوامل پیدایش شخصیت جاهل کلاه مخملی در سینمای عامه پسند ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
92 - 72
حوزههای تخصصی:
در تعداد قابل توجهی از فیلم های داستانی تاریخ سینمای ایران شخصیتی وجود دارد که غالبا از او به عنوان «جاهل» یاد می شود، شخصیتی که می توان گفت پیش از انقلاب همواره محبوب بوده است. این شخصیت از اواسط دهه سی به فیلم های ایرانی راه پیدا می کند. ما در این پژوهش در بستر کلی تاریخی- اجتماعی و با توجه به وضعیت سینما و فیلم سازی در دوره مورد بحث پدیدار شدن این شخصیت در سینمای ایران را مورد کنکاش قرار داده ایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که آنچه باعث عطف نظر و محبوبیت جاهل شده است، ناامیدی و اکراه از مظاهر تمدن غرب و در نتیجه آن سیطره جستجو برای راه حل های بومی چه در میان توده ها و چه در میان روشنفکران بوده است. چنین ناامیدی برآیند اشغال کشور در جنگ جهانی دوم و همچنین تلاش حکومت در شبه غربی سازی ایران در آن سال ها بوده است. از سوی دیگر فیلم سازان ایرانی که توان رقابت تکنیکال با فیلم های خارجی توزیع شده در سینماها را نداشتند، مجبور بودند در مضامین، شخصیت پردازی و دیالوگ نویسی به فرهنگ و زبان کوچه و خیابان نزدیک شوند. بدین ترتیب شخصیت جاهل که با داستان« اسمال در نیویورک» به محبوبیت رسیده بود مورد توجه سینماگران و اقبال از سوی مخاطبان قرار می گیرد.
ارائه الگوی پیشنهادی آینده نگاری مرجعیت علمی با تأکید بر مطالعه موردی دانشگاه علوم پزشکی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
171 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف: فراگیرشدن اصل رقابت پذیری در آموزش عالی در فضای ملی و بین المللی و ارزشیابی عملکرد دانشگاه ها برپایه توفیق آنها در دستیابی به بروندادها، به یکی از جریان های اصلی آموزش عالی کشور تبدیل شده است. تنگناهای مالی حاصل از تحریم ها و دشوار شدن فروش ذخایر نفت و گاز و درنتیجه کاهش درآمدهای ملی باعث شده دولت برای پشتیبانی از دانشگاه ها و تأمین اعتبار مورد نیاز آنها نوعی ارزشیابی را مورد توجه قرار دهد. در چنین فضایی چگونگی دستیابی به تعالی، سرآمدی و مرجعیت در سطح ملی و بین المللی به یکی از مسائل اصلی سیاست گذاران در سطح تحلیل ملی و مؤسسات آموزش عالی در سطح تحلیل نهادی تبدیل شده است. هدف اصلی این مقاله پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان به مرجعیت علمی دست پیدا کرد؟ برای پاسخ به این پرسش اصلی، خاستگاه مرجعیت علمی در ایران، تجارب ملی، بین المللی و نیز تجربه دانشگاه علوم پزشکی گیلان به عنوان موردپژوهی بررسی شده است.روش : رویکرد به کار گرفته شده در این مقاله ناظر بر آینده پژوهی بوده و محور اصلی الهام گرفته شده از آن «یادگیری حین مشارکت و عمل» است؛ به عبارت روشن تر در تمامی فرایندهای مرتبط با احصای اولویت های مرجعیت علمی دانشگاه مشارکت تمامی ذی نفعان اصلی شامل: شورای راهبردی، مدیران، اعضای هیئت علمی، دانشجویان، دانش آموختگان و کارکنان غیرعلمی احصا شده است.از مطالعات اسنادی و تطبیقی برای بررسی درک مرجعیت علمی و بررسی پیشینه پژوهش استفاده گردید و روش های پانل خبرگان و ذهن انگیزی برای طراحی تصاویر آینده، شناسایی عوامل پیش برنده و بازدارنده، اولویت گذاری، راستی آزمایی مدل های مفهومی و اجرایی مرجعیت علمی استفاده شد و در بخشی از پژوهش از روش پرسش نامه برخط (نیمه دلفی) برای جمع آوری نظر ذی نفعان اصلی بهره گرفته شد. همچنین روش مدل سازی برای ارائه الگو مورد استفاده قرار گرفت.یافته ها: دستاورد اصلی این مقاله تعیین حوزه های اولویت دار دستیابی به مرجعیت علمی در دانشگاه علوم پزشکی گیلان با مشارکت تمامی ذی نفعان این دانشگاه بوده است.نتیجه گیری: مهمترین نتیجه به دست آمده در این مقاله آن است که تعیین اولویت های دستیابی به سرآمدی و مرجعیت علمی مستلزم مشارکت تمامی نقش آفرینان و شکل گیری خواست و اراده جمعی در دانشگاه و تبدیل کردن آن به گفتمانی در داخل و خارج از دانشگاه است تا روایی و پایایی لازم برای دستیابی به آینده مطلوب حاصل شود.
آینده نگاری منطقه ای بازتعریف آینده پژوهانه از فرایند برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
263 - 288
حوزههای تخصصی:
هدف: دانش برنامه ریزی منطقه ای علی رغم افت و خیزهای فراوان در مسیر تکامل نظری و کاربردی، در دهه اخیر برای ارتقاء توانایی و اثرگذاری بر جامعه، بنا بر ماهیت بین رشته ای این دانش، بر هم افزایی با سایر علوم تکیه کرده است. علوم اجتماعی، علوم مدیریتی، علوم سیاسی، علوم اقتصادی و اخیرا دانش آینده پژوهی از جمله علومی هستند که با برنامه ریزی منطقه ای ارتباط علمی دارند.روش: روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر روش دلفی متخصصین بوده و از هم اندیشی متخصصین به صورت پانل و دلفی برای ارزیابی تأثیرگذاری دانش آینده پژوهی بر الگوهای برنامه ریزی و سیاست گذاری در دانش برنامه ریزی و توسعه استفاده شده است. یافته ها: در سال های اخیر دانش آینده پژوهی توانسته از دو بعد رهیافتی و تکنیکال بر دانش برنامه ریزی منطقه ای اثر بگذارد و پیوند این دو حوزه، علاوه بر پیشرفت های نظری و کاربردی، باعث ظهور دانش میان رشته ای «آینده نگاری منطقه ای» شده است. این مقاله توانسته است تأثیر رهیافتی و تکنیکال آینده پژوهی بر برنامه ریزی منطقه ای را به تصویر کشد و با طرح موضوع و ارائه فرایندی 9 مرحله ای، زمینه هم اندیشی و هم افزایی بیشتر محققین و اندیشمندان هر دو حوزه را فراهم آورد.نتیجه گیری: نتایج حاکی است با رویکرد آینده پژوهانه، فرایند برنامه ریزی منطقه ای در 9 مرحله متواتر و هم پیوسته قابل بازنگری بوده و می توان بازتعریفی آینده پژوهانه از این فرایند ارائه داد. این مراحل شامل شناسایی نیروهای کلیدی، آینده نگاری مختصات جهانی در مورد نیروهای کلیدی، سناریونویسی و استخراج راهبردهای پابرجا است.
بررسی جامعه شناختی مخاطبان فرهنگ سلبریتی در اینستاگرام فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
113 - 148
حوزههای تخصصی:
«سلبریتی» شکل جدیدی از شهرت است که تحت تأثیر برخی تغییرات اجتماعی نظیر رسانه ای شدن، افول دین رسمی سازمان یافته، افول اقتدار گروه های مرجع سنتی و کالایی شدن، ظهور کرده است. این شکل جدید از شهرت، به دلیل دارابودن پنج ویژگی خاص از اشکال سنتی شهرت، متمایز گردیده است: واسطه محوری، مخاطب محوری، سرعت بالا و دامنه گسترده، تنوع بخشی و جابه جایی. اگرچه فرهنگ سلبریتی بدون حضور سلبریتی ها، امکان پذیر نیست، اما این فرهنگ، فراسوی سلبریتی ها می رود و مخاطبان، ارزش ها و نگرش های متناظر و رسانه های واسط را نیز دربر می گیرد. در پژوهش حاضر، از منظر جامعه شناختی و با استفاده از روش پیمایش، به بررسی گرایش کاربران اینستاگرام فارسی به فرهنگ سلبریتی، پرداخته شده است. جامعه ی آماری شامل، کلیه کاربران اینستاگرام فارسی است که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 384 نفر انتخاب گردیده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین گرایش به فرهنگ سلبریتی در جمعیت مورد مطالعه، 39/46 از 100 است و به لحاظ فراوانی، اکثر پاسخ دهنده ها (49.2%) دارای گرایش متوسط به فرهنگ سلبریتی هستند. آزمون مقایسه میانگین ها نشان می دهد که به لحاظ جنسیت، زنان، به لحاظ سن، گروه سنی 20 تا 29 سال و به لحاظ تحصیلات، گروه تحصیلی لیسانس، از بیش ترین گرایش به فرهنگ سلبریتی برخوردار هستند. نتایج استنباطی پژوهش نیز نشان می دهد که بین مذهب گرایی و متغیر وابسته (گرایش به فرهنگ سلبریتی) رابطه ی معکوس و بین دو متغیر گرایش به رسانه و مصرف گرایی با متغیر وابسته رابطه ی مستقیم برقرار است.
زیست جهان مرزنشینان و سیاست های گمرکی مطالعه ای درباب کول بران شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (جامعه شناسی مصایب جمعی و مدیریت بحران)
55 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی، و تغییرِ ویژگی ها و امکان های مداخله در سیاست های گمرکی برای بازشناسی و برجسته کردن نقشِ مرزنشینان (اختصاصاً کول بران) است. سیاست های گمرکی مستقیماً یا غیرمستقیم بر زیست جهانمرزنشینان تأثیر گذاشته و انتخاب و چگونگی اِعمال این سیاست ها پدیده کول بری را مهم و مسئله زا کرده است. فرض بنیادین این است که سیاست های گمرکی، مرزنشینان و کول بران را حذف کرده و به حاشیه رانده است؛ بنابراین، از رویکردِ پساتوسعه ای بهره جسته ایم که مردم و سازمان های غیردولتی را مبنا قرار می دهد و به توسعه از پایین به بالا می نگرد. روش این پژوهش، مردم نگاری نهادی است و با توجه به اهداف و موضوع ، با دو نوع داده سروکار داریم: تجربیاتی که در کشاکش روابط نهادی شکل گرفته اند، و متون نهادی ای که کلیت حیاتِ اجتماعی را درنوردیده و به مثابه اِعمالِ سیاست هایی عمل می کنند که به تجربه ها شکل می دهند. برآیند تحلیل این دو دسته داده، باید به نتیجه هایی در تغییر وضع موجود بینجامد. به این منظور، از نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری جهت مصاحبه با افراد و نیز از متون نهادی مربوط به گمرک (به ویژه گمرک باشماق مریوان) استفاده کرده ایم. یافته ها حاکی از حذف مرزنشینان کول بر (نقش و جایگاه، اجتماع و فرهنگ و اقدامات آنها) در سیاست ها و اقدامات گمرکی است. گمرک، با راهبرد حفظ کول بری و درعین حال حذف کول بران از سیاست هایش، و با سازوکارهایی نظیر اختصاص کارت مرزنشینی، پیله وری و ایجاد بازارچه های مرزی در چنین جهتی عمل می کند. کول بران برای پرکردن خلأ ناشی از این حذف، به اقداماتی از جمله تشکیل شورای مرز، تشکیل گروه های غیررسمی و محلی، تأسیس تعاونی مرزنشینان و اعتراضات مدنی دست زده اند که غالباً به دلیل همین حذف، ناکارآمد و بی تأثیر بوده است. ازاین رو، لازم است گمرک به سیاست های بازتوزیع گرایانه، از جمله گنجاندن نقش و جایگاه کول بران در قوانین و سیاست های گمرکی، تشکیل کارگروه های ویژه، سرمایه گذاری مالی و ارائه خدمات رفاهی و آموزشی در مناطق مرزی، روی بیاورد.
کارکردگرایی و دلالت های آن در برنامه درسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
توجه به جنبه های اجتماعی تربیت، از وظایف اصلی برنامه های درسی است و توجه به مبانی نظری علوم اجتماعی می تواند برنامه ریزان درسی را در زمینه استحکام بخشی به برنامه های درسی کمک کند. نظریه کارکردگرایی، از جمله نظریات مطرح در این زمینه است و این سؤال درباره آن مطرح است که این نظریه چه دلالت هایی برای برنامه های درسی دارد. در این پژوهش، از روش استدلال استنتاجی استفاده شده است. یافته های پژوهش به طورکلی نشان می دهند که کارکردگرایی اصولاً جدایی مدرسه از بافت اجتماع را رد می کند و بر آمادگی دانش آموزان برای حضور در جامعه تأکید دارد. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کارکردگرایی به طور اخص برای هریک از عناصر برنامه درسی، از جمله معلم، دانش آموز، شیوه های یاددهی یادگیری، ارزشیابی و محتوای آموزشی، وظایف ویژه ای قائل است که با جامعه ارتباط درهم تنیده ای دارد.
نقد شارحین وبر از شرح اصطلاح سنخ آرمانی و گونه های نخ آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله کوتاه در شرح این مطلب می کوشد که مهم ترین اصطلاح تخصصی وبر در جستار روش شناسی، یعنی سنخ آرمانی، در شرح و تفصیل شارحین دچار ابهام های فراوانی گردیده است، به گونه ای که نه فقط سنخ های آرمانی وبر تنها به دو سنخ آرمانی محدود شده (سنخ آرمانی تاریخی و جامعه شناختی)، به استثنای دست کم سه منبع، بلکه نام یا عنوان هر دو یا سه سنخ، برخلاف متن کتاب روش شناسی وبر و زیر تاثیرات معرفت شناختی شارحین متن وبر برسازی دو اصطلاح یاد شد] سنخ های آرمانی تاریخی و جامعه شناختی دچار سلیقه سازی شارحین شده است.
بررسی رابطه بین احساس حق به شهر و قانون گرایی (مورد مطالعه: شهروندان 18 سال به بالای شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
33 - 56
حوزههای تخصصی:
حق به شهر علاوه بر اینکه عضویت فعال شهری همراه با حقوق و تعهدات همگانی است شهر را مهم ترین لایه تصمیم سازی و سیاست گذاری معرفی می کند که با به رسمیت شناختن شهر به مثابه مکانی برای باز تولید روابط اجتماعی وقدرت ، حق تملک فضا وحق مشارکت شهروندان را در شکل دهی به زندگی روزمره شهری مورد تاکید قرار می دهد و از این رو حق به شهر از بحث بر انگیزترین مباحث شهری و یکی از ملزومات زندگی شهری به حساب می آید. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین احساس حق به شهر و قانون گرایی می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ روش اجرا، پیمایشی و از نظر زمان پژوهش، مقطعی، به لحاظ ماهیت، کاربردی و به لحاظ وسعت پهنانگر است. جامعه آماری پژوهش حاضر 411051 نفر از شهروندان 18 سال به بالای شهر یزد در سال1397 بوده اند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 365 نفر از آنان با روش نمونه گیری سه مرحله ای مورد بررسی قرار گرفت. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق، صوری و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از این است که احساس حق به شهر و قانون گرایی در بین شهروندان یزدی از حد متوسط پایین تر بوده و بین احساس حق به شهر و قانون گرایی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین با توجه به مدل رگرسیون، متغیر های مستقل 20 درصد از واریانس قانون گرایی را تبیین می کنند.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت در بافت فرسوده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
45 - 66
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات شهرهای بزرگ به خصوص در محدوده بافت فرسوده و بافت حاشیه ای آن ها، مشکل امنیت و احساس امنیت می باشد. این مقوله بر کیفیت زندگی شهروندان در این محدوده ها تأثیر منفی گذاشته است. از طرفی در چند سال اخیر طبق تحقیقات انجام شده مشخص شده است یکی از عوامل مؤثر بر افزایش احساس امنیت شهروندان، سرمایه اجتماعی می باشد. در همین راستا پژوهش حاضر در پی بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر احساس امنیت ساکنان بافت فرسوده منطقه 12 تهران بوده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، جزء تحقیقات کاربردی و از نظر روش، جزء تحقیقات توصیفی - تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق ساکنان منطقه 12 تهران بوده است. حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران 384 به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داده است که بین سرمایه اجتماعی و احساس امنیت شهروندان در بافت فرسوده رابطه معناداری وجود دارد (0.000sig=). همچنین در بین شاخص های مورد بررسی، مشارکت اجتماعی با ضریب 314/0 و اعتماد اجتماعی با ضریب 264/0 بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت اجتماعی دارند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش مشخص شده است که با افزایش سرمایه اجتماعی در بافت های فرسوده می توان به افزایش امنیت و احساس امنیت در این بافت ها کمک کرد همچنین در بین شاخص های سرمایه اجتماعی؛ مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و روابط اجتماعی می توانند بیشترین تأثیر رو بر افزایش احساس امنیت دارند.
پوشش دختران در ارتباطات انسانی خرده فرهنگ های دانشجویی؛ مطالعه کیفی نمونه های کرانه ای مغایر با الگوی رسمی حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
189 - 219
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مطالعه چگونگی مواجهه نمونه ای از خرده فرهنگ های دانشجویی با سیاست های عمومی پوشش و حجاب در فضای دانشگاهی می پردازد و به معانی پوشش در میان دانشجویان دختر –که رفتاری مغایر با الگوی رسمی حجاب دارند- توجه می کند. نمونه های این مقاله به شیوه انتخاب نمونه های کرانه ای(افراطی) برگزیده شده اند و بدیهی است که به هیچ روی ادعای تعمیم فراتر از نمونه های مطالعه را ندارد. هدف مطالعه هم این بوده است که به دست دادن شناخت های سلبی از این دست، به بازاندیشی در سیاستگذاری های اجتماعی، یاری برساند.روش شناسی این مقاله به روش کیفی تفسیری و با تکنیک تحلیل کیفی تعاملی(IQA)، عناصر محرک و عناصر پیامدی نظام معنایی پوشش در میان نمونه ها را ترسیم می کند. ابزارهای تأمین داده های این روش هم مصاحبه ی گروه کانونی و مصاحبه ی عمقی انفرادی با تعداد نمونه 16 نفر بوده است. مولفه هایی که به عنوان پیوندهای درونی نظام معنایی پوشش در میان دانشجویان نمونه شناسایی شدند، عبارتند از؛ راحتی، نظر دیگری، زیبایی، تمایز، اعتماد به نفس، نشانگر تفکر بودن، اعتراض، آزادی، دیده شدن و مد.یافته ها نشان داد که «اعتماد به نفس»، «زیبایی» و «دیده شدن» برای دختران دانشجوی نمونه، عواملی هستند که می توانند احساس رضایت و یا عدم رضایت از پوشش را در ایشان تولید کنند. همچنین عوامل «مد»، «نظر دیگری»، «تمایز»، «اعتراض» و «آزادی» انگیزه ی اصلی این دانشجویان دختر در انتخاب نوع پوشش و لباسشان را شکل می دهد. همچنین دانشجویان به سه گروه دانشجویان معترض و دانشجویان همگرای فعال و دانشجویان همگرای منفعل تقسیم شدند و متناظر با هر یک از گروه ها، روابط مولفه های سیستمی شناسایی شد.
Comparison of personality traits of students of single-parent families, two children and many children(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to compare the personality characteristics of single-child, two-child and multiple-child students in Sari. Methodology: This study was a descriptive-comparative study. The statistical population of this study included all male and female students of first, second and third grade high schools of public and private schools in Sari in the academic year of 2018-19. The sample of the study population was 370 people using random sampling method based on Morgan table. In order to predict the decrease of subjects, the tests were performed on 500 people, but finally 324 questionnaires were completed. Demographic and personality questionnaires were completed by the 5-item Neo. Data was analyzed by SPSS software using descriptive statistics and multivariate analysis of variance at the significant level of 0.05. Findings: The results showed that there was a significant difference between the characteristics of neuroticism, extraversion, openness, agreeableness, and conscientiousness of students belonging to single-parent, two-parent and multi-child families (p <0.05). Also, no significant gender differences were found among the five personality traits of male and female students of single, two and multiple children (p <0.05). Conclusion: Student personality traits of single-child, two-child and multiple-child families. Happiness, life satisfaction and hope for the future are higher in single-parent families than single-parent families. In the present study, the agreement and extraversion of single children were higher than two children and multi children. Extraversion also includes traits such as positive thinking, happiness, life satisfaction and hope for the future. To illustrate this incongruity, it can be stated that single children in their families do not have conflicts with their peers and always remain in the strong position of the first child who has no successor and who has not been affected by the birth of the next child. Cause higher extravasation of this stratum.
واکاوی پدیده مزاحمت های خیابانی فیزیکی با رویکرد مردم نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، با تأکید بر شباهت مزاحمت های خیابانی فیزیکی با پدیده «تجاوز جنسی» و تأثیر زیان بارتر این مزاحمت ها به ویژه برای زنان، این پدیده را واکاوی کرده است. این مقاله، با رویکرد مردم نگاری انجام شده و در طیِ آن، اطلاعات گردآوری شده از 45 مصاحبه عمیق با قربانیان، عاملان و شاهدان مزاحمت های خیابانی فیزیکی و نیز داده های حاصل از مشاهده رفتارهای 44 نفر از این مزاحمان، در قالب متن های مشاهده و مصاحبه پیاده سازی و درنهایت، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه وتحلیل شده است. نتایج حاصل شده، 5 مقوله اصلی سیمای کنشگران، آیین عضویت، مطلوبیت زمان و مکان، قواعد رفتار و تجارب مشترک، را در برمی گیرد و به کمک آنها «خرده فرهنگ مزاحمت جنسی» را ارزیابی می کند. طبق نتایج، عاملان مزاحمت های فیزیکی در 2 تیپ «فرصت طلب ها» و «پوست کلفت ها» و قربانیان در 5 تیپ شاملِ «معترض پرخاشگر»، «معترض محترم»، «معترض محافظه کار»، «معترض منفعل» و «قربانی بی اعتنا» مقوله بندی شده اند (سیمای کنشگران). عاملان مزاحمت های فیزیکی در طی فرایند جستجوی راه برای ارضاء غریزه تا تبدیل شدن به یک مزاحم خیابانی پوست کلفت، به عرصه ای از کنش های متقابل وارد می شوند (آیین عضویت) که در آن «کنش های جنسی» و «رفتارهای جنسیتی» آنها در اماکن عمومی با پاسخ هایی از جنسِ «برخورد آشکار»، «برخورد ضمنی»، «فرار از موقعیت»، «انفعال» و «بی اعتنایی» قربانیان مواجه می شود (قواعد رفتار). در این عرصه، مطلوبیت فضا و زمان معنای متفاوتی دارد و بر مبنای اختلاط و ازدحام جمعیت تعریف می شود (مطلوبیت زمان و مکان). همچنین، در این عرصه تجارب مشترک کنشگران به مثابه عامل پیونددهنده و هویت بخش عمل می کند (تجارب مشترک).
ارائه راهکارهای پیشگیری و کاهش آسیب در زنان آسیب دیده اجتماعی با تاکید برآموزش
حوزههای تخصصی:
توجه به نیازهای آموزشی و بهداشتی زنان سیب دیده در اجتماع به دلیل نقش حساسی که در اجتماع دارند، بایستی در درجه اول اهمیت قرار گیرد و به عوان اولویت برنامه های آموزشی باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین نیازهای آموزشی درک شده زنان آسیب دیده اجتماعی و روش ها و راهکارهای پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی انجام شده است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از اسناد و مطالعات انجام شده و شواهد موجود به بررسی انواع آسیب های اجتماعی زنان در سطح جامعه پرداخته می شود و در گام بعدی تقسیم بندی آسیب های اجتماعی و تعاریف مفاهیم اشاره می شود. سپس مروری بر برخی نظریه های حوزه آسیب شناسی و در نهایت نیز تدوین جداول برای انواع آسیب های اجتماعی به همراه ارائه روش های آموزشی کاهش آسیب به زنان آسیب دیده اجتماعی ارائه شده است. بر اساس نتایج می توان گفت آموزش به زنان آسیب دیده یکی از راه های مهم در زمینه پیشگیری و همینطور کنترل تکرار مجدد آسیب است و پیشگیری و آموزش بیشتر از ارائه خدمات دارای اهمیت است.
چارچوب بندی فناورانه اخبار آنلاین (مطالعه مقایسه ای پوشش اخبار خروج آمریکا از برجام دروبسایت های پرس تیو ی و سی ان ان)
منبع:
علوم خبری سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
73 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: با پیشرفت روزافزون تکنولوژی و اهمیت ارائه اخبار به صورت آنلاین و مطابق با سلایق مخاطب امروزی، چارچوب های ساختاری و فناورانه نقش مهمی در ارائه اطلاعات بیشتر به مخاطب در کمترین زمان و فضای محدود وبسایت های خبری پیدا کرده است. هدف پژوهش حاضر شناخت از نحوه استفاده چندرسانه ای ها به عنوان چارچوب های فناورانه در ارائه اخبار وبسایت های خبری است. برای این امر دو وبسایت خبری پرس تی وی و سی ان ان برای پوشش اخبار خروج آمریکا از برجام مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند. روش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمام اخبار منتشر شده از تاریخ اعلام خروج آمریکا از برجام به فاصله 20 روز است. یافته ها: وبسایت پرس تی وی از عکس به عنوان اولویت چندرسانه ای (به میزان 78.7 درصد) در حالی که وبسایت سی ان ان از ویدئو (به میزان 90.1 درصد) بهره برده است . طول ویدئوهای با اولویت نیز در وبسایت سی ان ان به میزان 42.9 درصد به صورت کوتاه و مطابق با بازدید سریع مخاطب امروزی از محتوای وبسایت ها استفاده شده است. در وبسایت پرس تی وی همه ویدئوها با کلیک مخاطب پخش قابلیت پخش داشتند، این در حالی است که در وبسایت سی ان ان 74.7 درصد از ویدئوهای با اولویت به صورت پخش خودکار بوده است. نتیجه گیری: وبسایت سی ان ان از ظرفیت همگرایی چندرسانه ای ها برای دادن اطلاعات حداکثری به مخاطب در فضای محدود وبسایت بیشتر استفاده کرده است. چارچوب بندی فناورانه اخبار در وبسایت های پرس تی وی و سی ان ان با بهره گیری از چندرسانه ای ها به صورت متفاوت انجام می شود.