مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
جاهل
حوزههای تخصصی:
در انسان شناسی سینوی نفس ناطقه با ادراک موجودات به لذتی عقلی دست مییابد و از طریق شهوت، غضب، وهم و خیال هم به لذات حسی نائل میشود. سعادت انسان از حیث ذات به آن است که عالمی عقلی باشد و از حیث ارتباط با بدن، تسلط بر خویش داشته باشد. ابنسینا مردم را بر اساس کمالات عقلی در چند گروه قرار میدهد. عالمان مهذب در دنیا سعادتمند هستند و پس از مرگ به عالیترین درجات نائل میشوند. افراد بی استعداد و ساده با رحمت الهی از عذاب نجات مییابند. افرادی که با وجود استعداد ذاتی، در تحصیل کمالات علمی کوتاهی کردهاند از سعادت حقیقی محرومند و گرفتار عذاب ابدی خواهند بود. از دیدگاه ابنسینا جهل علمی موجب محرومیت ابدی از سعادت است. افرادی که از حیث عقلی کاملند ولی گرفتار رذایل اخلاقی هستند در دنیا به سطحی از سعادت میرسند و پس از مرگ با رفع آثار نامطلوب مربوط به اعمال از عذاب رهایی پیدا میکنند. ابنسینا وضع این گروه را که با داشتن کمالات علمی مایه اصلی سعادت را دارند جبرانپذیر میداند. تفاوت نظر ابنسینا در مورد دو گروه اخیر نشان میدهد که وی اساس سعادت را کمالات عقلی میداند.
بررسی فقهی قاعده ارشاد جاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
485 - 521
حوزههای تخصصی:
بر اساس قاعده ارشاد، واجب است فرد جاهل در اصول دین، عقاید و معارف الهی و احکام شرعی هدایت شود. از نظر علما ارشاد جاهل به احکام شرعی واجب است و برای اثبات آن به آیاتی نظیر آیه شریفه نفر و سؤال و روایات کثیری استناد شده است. ولیکن در وجوب ارشاد به موضوعات، بین فقها اختلاف هست و اکثراً معتقدند که اقتضای ادله قاعده ارشاد، وجوب ارشاد در جهل به حکم است و دلیلی بر وجوب ارشاد در موضوعات وجود ندارد و حتی برخی در صورت اذیت شدن جاهل بر اثر اعلام یا افتادن در عسر و حرج آن را حرام دانسته اند. اما ارشاد در موضوعات مهمی مانند جان و ناموس، از این حکم مستثنا شده و ارشاد در آنها واجب است. همچنین نسبت قاعده «ارشاد» با قاعده «وجوب اعلام الجاهل فیما یعطی» عموم و خصوص مطلق بوده و با وجود تشابهاتی نظیر حکم تکلیفی وجوب، نسبت آن با «امر به معروف و نهی از منکر» به دلیل اختلاف آنها در موضوع تباین است.
بررسی قاعده فقهی حرمت تغریر جاهل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
101 - 126
حوزههای تخصصی:
تغریر جاهل چه با کتمان حقیقت و چه با اظهار خلاف آن در صورت وجود شرایط مشخص، حرام است و این از قواعد فقهی مشهور است که در موارد گوناگون و حتی در مسائل مستحدثه، مورد اشاره و استناد قرار گرفته، ولی همه جوانب آن در یک اثر مستقل و متمرکز به شکل تفصیلی بررسی نشده است. این مقاله برای نخستین بار با روش تحقیق توصیفی۔تحلیلی و اسناد کتابخانه ای ، مفاد ، ادله حجیت (آیات ، روایات ، عقل ، قواعد فقهی و اطلاق برخی ادله) و قلمرو این قاعده را بررسی و روشن می سازد تا مورد توجه جدّی فقها در استنباط فقهی قرار گیرد. برخی قواعد فقهی همچون حرمت تسبیب به حرام ، وجوب اعلام جاهل در اعطاء ، وجوب ارشاد جاهل ، نفی غرر ، حرمت کتمان حقیقت و حرمت اعانه بر گناه، می توانند دلیل یا شاهدی بر صحت این قاعده فقهی باشند. این قاعده گزاره ای است که شامل حکم فقهی کلی بوده و همه یا بیشتر باب های فقه را پوشش می دهد و قابل تطبیق بر موارد جزئی است و از همین رو، استثناءپذیری آن در برخی موارد اختلالی در صحت و حتی کلیت آن ایجاد نخواهد کرد؛ زیرا همه قواعد اعم از فقهی و غیرفقهی در برخی موارد، استثناء می پذیرند.
واکاوی عوامل پیدایش شخصیت جاهل کلاه مخملی در سینمای عامه پسند ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
92 - 72
حوزههای تخصصی:
در تعداد قابل توجهی از فیلم های داستانی تاریخ سینمای ایران شخصیتی وجود دارد که غالبا از او به عنوان «جاهل» یاد می شود، شخصیتی که می توان گفت پیش از انقلاب همواره محبوب بوده است. این شخصیت از اواسط دهه سی به فیلم های ایرانی راه پیدا می کند. ما در این پژوهش در بستر کلی تاریخی- اجتماعی و با توجه به وضعیت سینما و فیلم سازی در دوره مورد بحث پدیدار شدن این شخصیت در سینمای ایران را مورد کنکاش قرار داده ایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که آنچه باعث عطف نظر و محبوبیت جاهل شده است، ناامیدی و اکراه از مظاهر تمدن غرب و در نتیجه آن سیطره جستجو برای راه حل های بومی چه در میان توده ها و چه در میان روشنفکران بوده است. چنین ناامیدی برآیند اشغال کشور در جنگ جهانی دوم و همچنین تلاش حکومت در شبه غربی سازی ایران در آن سال ها بوده است. از سوی دیگر فیلم سازان ایرانی که توان رقابت تکنیکال با فیلم های خارجی توزیع شده در سینماها را نداشتند، مجبور بودند در مضامین، شخصیت پردازی و دیالوگ نویسی به فرهنگ و زبان کوچه و خیابان نزدیک شوند. بدین ترتیب شخصیت جاهل که با داستان« اسمال در نیویورک» به محبوبیت رسیده بود مورد توجه سینماگران و اقبال از سوی مخاطبان قرار می گیرد.
بررسی فقهی قاعده ی ارشاد جاهل و نقش آن در تربیت فرزند
منبع:
فقه و حقوق نوین سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵
10-22
حوزههای تخصصی:
قاعده ارشاد جاهل یکی از قواعد عامّ فقهی است که در فقه کاربرد دارد. براساس این قاعده، ارشاد کسانی که در اصول دین و احکام شریعت جاهل هستند، بر عالمان واجب است. برای اثبات وجوب ارشاد جاهل، ادلّه دینی و عقلی متعددی وجود دارد که فقهاء به آن استناد کرده اند. ارشاد جاهل به دو قسم تقسیم می شود: ارشاد در احکام و ارشاد در موضوعات. سوال اصلی این پژوهش آن است که قلمرو قاعده ارشاد کجاست و این قاعده در حوزه احکام و موضوعات، چه تکلیفی برای عالمان، نسبت به جاهلان ایجاد می کند و چه نقشی در حکم تربیت فرزندان دارد؟ روش تحقیق این پژوهش براساس نحوه اجرا، توصیفی- تحلیلی می باشد و براساس روش گردآوری اطلاعات، از طریق مراجعه به کتب فقهاء و بررسی آیات و روایات صورت گرفته است. ارشاد جاهل در احکام واجب است امّا در وجوب ارشاد در موضوعات نمی توان حکم کلی به وجوب کرد مگر موضوعاتی که در خطابات شرعی توجه ویژه ای به آن ها شده است. امور مهمی مانند جان، آبرو و اموال خطیر که خداوند نسبت به آن ها اهتمام ورزیده است. یکی از کاربرد های مهمّ قاعده ارشاد جاهل، در موضوع خانواده و تربیت فرزندان می باشد که براساس آن ارشاد فرزندان پس از بلوغ برعهده والدین واجب می باشد. امّا استفاده از این قاعده قبل از بلوغ، محل تردید است و صرفاً نسبت به احکام و موضوعاتی که برای تادیب و هدایت فرزندان لازم است، می توان حکم وجوب را محقق دانست. همچنین شمولیت قاعده فقط ناظر به والدین نیست بلکه بقیه نهادهای جامعه نسبت به تعلیم کودکان وظیفه دارند.تعلیم بعضی احکام و موضوعاتی که برای تأدیب و هدایت فرزندان در سنّ قبل از بلوغ لازم است، مورد توجه خداوند قرار گرفته است و با توجه به ادلّه ی فقهی، وجوب ارشاد آن ها فهمیده می گردد.
تاثیر جهل حکمی بر مسؤلیت کیفری از منظر فقه امامیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
به لحاظ اهمیت بحث مسؤولیت کیفری، موضوع مسؤولیت جاهل به حکم از موضوعات مهم و اساسی است. لذا حدود مسؤولیت کیفری فرد جاهل به حکم، مساله مهم و تاثیرگذاری در روابط میان اشخاص تلقی می گردد. از این رو، نظرات مختلفی در مورد این موضوع ارائه شده است. نباید مطلقا، فرد جاهل به حکم را مسؤول دانست؛ بلکه با توجه به اصول و قواعد مسلم عقلی و شرعی، باید برای رفع مسؤولیت از شخص جاهل ملاکهای معینی تنظیم، و قاعده «جهل به قانون رافع مسؤولیت نیست» تعدیل گردد.
هدف این مقاله، تبیین جایگاه جهل حکمی و تاثیر آن بر مسؤولیت کیفری، در آراء فقهای امامیه می باشد. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که از دیدگاه اسلامی قاعده «جهل حکمی رافع مسؤولیت کیفری است، مگر اینکه جاهل مقصر ملتفت بوده» جاری می باشد.
ارشاد «باغی» قبل از قیام مسلحانه در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنوان «باغی» بر گروه یا جماعتی اطلاق می شود که از اطاعت امام معصوم در معنای خاص یا حاکم جامعه اسلامی در معنای عام خارج شده اند. جواز حکم قیام مسلحانه علیه چنین افرادی که به دستور حاکم جامعه اسلامی می باشد، به مقتضای آیه نهم سوره حجرات در آرای اکثر فقها یافت می شود و نظر خلافی دراین باره دیده نمی شود، اما شارع مقدس، قبل از انجام هرگونه عملیات سرکوبی، ارشاد اهل بغی را واجب دانسته که امروزه با تغییرات اجتماعی و فرهنگی، لازم است تا ارشاد نیز در قالبی جدید و به شکل سازمان یافته نمود یابد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا ضمن بررسی تاریخچه شیوه برخورد با باغیان توسط پیامبر9 و امامان معصوم:، ادله وجوب ارشاد جاهل به تفصیل مورد بررسی قرار گیرد و نیز شیوه های ارشاد و مراتب آن بیان گردد. نتایج این تحقیق نشان داده است ایجاد تشکیلات مناسب برای ارشاد اهل بغی و نهادمند کردن این امر از ضروریات جامعه اسلامی است که فقدان چنین ساختاری و نبود سلسله مراتب منسجم در مورد ارشاد باغی می تواند نتایج معکوسی را به بار آورد، همچنین با پر کردن خلأ های قانونی در این زمینه می توان قدرت اقناعی و استدلالی حکومت اسلامی را برای همگان ثابت نمود.