فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۱۲۱ تا ۸٬۱۴۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
آزادی علمی یکی از اصول اساسی حاکم بر نظام های آموزش عالی می باشد، که سابقه طولانی در دانشگاه های دنیا دارد. آزادی علمی مفهومی نسبی است و هرگاه از نسبی باوری، سخن به میان می آید باید معنای مفاهیم را در ساختار و بافت اجتماعی مورد بررسی قرار داد و به همین دلیل نمی توان از یک روش همیشگی و جهان شمول استفاده نمود، بلکه باید آن را در بستر نیازها و بایسته های زمان و مکان مورد بررسی قرار داد. اندیشه ی استفاده از یک طرح جهان شمول در این زمینه رنگ باخته و می بایست جای خود را به اندیشه های فرهنگی، محیطی و اجتماعی دهد. مفهوم آزادی علمی بسیار متاثر از باورهای اجتماعی و فرهنگی جوامع می باشد. از این رو هدف کلی این مقاله، بررسی آزادی علمی در نظام آموزش عالی ایران است.جامعه آماری، کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و هم چنین خبرگان علمی این حوزه می باشد که ۱۳ نفر از آنها به صورت هدفمند برای انجام مصاحبه های عمیق انتخاب شدند. روایی ابزار نیز با روش تطبیق مشارکت کنندگان و بازبینی همکاران بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافته های پژوهش، شامل پنج بعد آزادی علمی (چالش ها، راهکارها، پیش نیازها، ملزومات و حدود آزاد علمی)، 17 مقوله اصلی و ۱۴۸ گزاره مفهومی (مقوله فرعی) بود که روابط بین آنها در الگوی پژوهش ترسیم شد.
رابطه اضطراب کرونا در مادران با تعامل والد-کودک و پرخاشگری کودکان در ایام قرنطینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۲
139-154
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضرتعیین رابطه اضطراب کرونا در مادران با تعامل والد-کودک و پرخاشگری کودکان در ایام قرنطینه بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک 6 تا 12 ساله شهر تهران در اردیبهشت 1399 بود. برای انجام این پژوهش، از روش نمونه گیری و اجرای اینترنتی استفاده شد. پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش حاضر عبارت بودند از مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS)، مقیاس رابطه والد-کودک، پرسشنامه پرخاشگری کودکان دبستانی. درنهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین اضطراب کرونا در مادران با رابطه مثبت کلی در تعامل والد-کودک رابطه منفی معنادار(511/0-=r)، و با پرخاشگری رابطه مثبت معنادار (601/0=r) وجود داشت. علاوه براین، اضطراب کرونا در مادران به ترتیب با ضرایب بتای 324/0- و 428/0 پیش بینی کننده معنادار رابطه مثبت کلی بین مادران و کودکان و پرخاشگری کودکان بود(01/0>p). بنابراین با ارائه مداخلات و آموزش های به موقع و مناسب جهت کاهش اضطراب ناشی از بیماری کرونا در مادران، می توان تعاملات والدین و کودکان را بهبود بخشید و مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان را کاهش داد .
تحلیل زمینه های جامعه شناختی تحول گفتمان های عدالت در دولت های خاتمی، احمدی نژاد و روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف اساسی انقلاب اسلامی ایران دستیابی به عدالت بوده است؛ اما دولت های جمهوری اسلامی ایران در خصوص مفهوم عدالت و تحقق عملی آن، گفتمان های مختلفی را شکل داده اند. به این معنی که هر دولتی که روی کار آمده، گفتمان خاصی از عدالت را پدید آورده که متفاوت از گفتمان عدالت در دولت های قبلی بوده است. به عبارتی با تغییر دولتها، گفتمان عدالت نیز دچار تغییر و تحول شده است. اما باید دانست که تحول گفتمان های عدالت در خلاء رخ نمی دهد؛ بلکه این تحولات، ریشه در زمینه های اجتماعی دارد. بنابراین در این مقاله، گفتمان عدالت در سه دولت آقایان خاتمی، احمدی نژاد و روحانی بررسی شده و این سوال مهم مطرح می شود که: کدام زمینه های اجتماعی موجب تحول گفتمان عدالت در دولت های مذکور شده است؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه ای طرح می شود که حاوی دو متغیر اصلی «ساختار جامعه توده ای» و «ناکارآمدی نسبی دولتها در استقرار سیاست های عدالت» می باشد. دو متغیر اصلی با متغیرهای فرعی مورد سنجش قرار می گیرند. به این صورت که متغیر جامعه توده ای بر اساس دو متغیر فرعی «طرد و برجسته سازی» و «دسترسی» و متغیر ناکارآمدی دولتها نیز بر اساس سه متغیر فرعی «ناکارآمدی عدالت در حوزه های سه گانه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی-فرهنگی» مورد سنجش قرار می گیرند. برای بررسی فرضیه، ابتدا عناصر گفتمان عدالت در هر یک از دولت ها با استفاده از روش تحلیل گفتمان مورد تحلیل قرار می گیرند. سپس اطلاعات به دست آمده در مورد متغیرهای فرضیه با استفاده از روش جامعه شناسی تاریخی قیاسی به صورت موردی در خصوص هر یک از دولت های مذکور، تحلیل می شوند. نتایج حاصله، حاکی از اعتبار قابل قبول فرضیه فوق الذکر می باشد.
تبیین جامعه شناختی رابطه مسئولیت اجتماعی در ارتباطات سازمانی و میزان اثربخشی آن
منبع:
علوم خبری سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
211 - 239
حوزههای تخصصی:
از حدود بیست سال پیش، شاهد طرح مفهومی با عنوان مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها میباشیم که یکی از مهم ترین مقوله ها در مدیریت بنگاه ها و شرکت ها می باشد و در این پژوهش برآنیم به تبیین جامعه شناختی رابطه مسئولیت اجتماعی بنگاه های اقتصادی – انتفاعی و میزان کارآمدی و اثربخشی سازمانی آنان بپردازیم. روش تحقیق در مقاله حاضر روش پیمایشی است و جامعه آماری آن کلیه کارکنان شاغل در بانک پارسیان و واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در شهر تهران می باشند که با توجه به فرمول کوکران 215 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این پژوهش برای سنجش متغیر مسئولیت اجتماعی از مقیاسی محقق ساخته براساس مدل نظری کارول (1991)، سالوسکی وزولچ (2014) و لانتوس (2001) در فرم مقیاس لیکرت متشکل از 16 گویه (آیتم) و با در نظر گرفتن 7 بعد مسئولیت اجتماعی در مدل های مذکور استفاده شده است. همچنین برای سنجش کارآیی و اثربخشی سازمانی بر اساس تعاریف مفهومی روبرتز (1992) و سیمپسون (2002) و مبتنی بر معرف های کارآیی سازمانی از طریق مقیاسی متشکل از 10 گویه در فرم مقیاس لیکرت سنجیده شده است.یافته ها نشان داد بین تقید بنگاه به رعایت مسئولیت های اجتماعی (در ابعاد نیازهای اقتصادی ، رعایت قوانین و مقررات ، رعایت اخلاق کسب و کار ومسئولیت های بشر دوستانه) و میزان کارآمدی سازمانی آن رابطه وجود دارد.
سنخ شناسی فضاهای ناامن شهری از نگاه زنان (مطالعه موردی: زنان 45-15 سال شهر جاسک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان نیمی از شهروندان هر جامعه و مشارکت اجتماعی آنان نقش بسزایی در توسعه جامعه دارد. در عین حال گاهی احساس ناامنی زنان در برخی فضاهای شهری، مانع از حضور اجتماعی آنان می گردد. بر همین اساس پژوهش کیفی حاضر با هدف بررسی فضاهای ناامن شهری از دیدگاه زنان صورت گرفته است که جامعه مورد مطالعه آن زنان 45-15 سال شهر جاسک بوده و تعداد 22 نفر نمونه به روش هدفمند انتخاب شده اند. ابزارهای گردآوری داده عبارت بودند از: مصاحبه عمیق، مشاهده مشارکتی و نقشه شهر که به منظور علامت گذاری فضاهای امن و ناامن شهری توسط افراد مورد مطالعه استفاده شده است. در نهایت داده ها به صورت متن پیاده سازی شده و به روش تحلیل تماتیک، تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که فضاهای ناامن شهری از نظر زنان شامل دو مقوله اصلی می باشد: 1)فضای ناامن اجتماعی(فضای خلوت، فضای جُرم خیز، فضای بزهکارانه، فضای بیگانه اجتماعی، فضای مردانه، فضای غالباً موتورسوار و فضای ناامن برساخته اجتماعی) و 2)فضای ناامن کالبدی(فضای تودرتو، فضای تاریک، فضای کاربری مردانه، فضای تک کاربری، فضای حاشیه شهر، فضای غالباً مسکونی، فضای فاقد دسترسی به حمل ونقل عمومی، فضای بیگانه کالبدی، فضای فرسوده وفضای آلوده). بنابراین به منظور تشویق زنان برای حضور در فضاهای عمومی شهری نه تنها برقراری «امنیت» در این فضاها اهمیت دارد بلکه آنچه مهم تر است، ایجاد «احساس امنیت» در زنان می باشد چرا که صرفاً برقراری امنیت، موجب ایجاد احساس امنیت در زنان نمی گردد بلکه مستلزم توجه موازی به امنیت اجتماعی و امنیت کالبدی است.
مقایسه نوع و میزان علاقه مندی نوجوانان و جوانان به رسانه های آموزشی پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نوع و میزان علاقه مندی نوجوانان و جوانان به رسانه های آموزشی پلیس انجام پذیرفت. روش انجام این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه هدف شامل نوجوانان و جوانان شهر همدان است که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان با تعداد نمونه 400 نفر انتخاب گردید و پرسشنامه محقق ساخته (ترجیح رسانه ا ی) در بین نمونه های انتخاب شده توزیع شد. روایی پرسشنامه نامبرده با بهره گیری از نظرات هفت نفر از صاحب نظران حوزه رسانه و پایایی آن نیز از طریق محاسبه آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه گردید. در ادامه، جهت تجزیه وتحلیل سؤال های موردنظر از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی نظیر آزمون تی تک گروهی، آزمون فریدمن، آزمون خی دو، تک متغیر و دومتغیره استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که میزان استفاده نوجوانان و جوانان شهر همدان از رسانه ها بالاتر از حد متوسط است و علاقه مندی آن ها برای دریافت برنامه های آموزشی پلیس ابتدا رسانه های دیداری- شنیداری و بعد از آن به ترتیب: رسانه های تصویری و شنیداری، رسانه های چندحسی، رسانه های تصویری، رسانه های شنیداری و رسانه های نوشتاری است.
هنر و سیاست و اقتصاد در جنگ نرم ضد ایران؛ نمونه مطالعاتی: هالیوود (2016 – 1979)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
1 - 35
حوزههای تخصصی:
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 و به ویژه بعد از فروپاشی اردوگاه اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری اسلامی ایران به دشمن اصلی ایالات متحده در منطقه ی خاورمیانه تبدیل شد. از آنجا که سکانداران کاخ سفید به این باور رسیده اند که دوره ی تاثیر گذاری و ایجاد تغییرات مورد نظر از طریق إعمال پارامترهای سخت اقتصادی یا نظامی سنتی به سر آمده است، از همین رو به بهره گیری از آنچه جوزف نای آن را "قدرت نرم" نامید و در دو دهه ی گذشته به گفتمانی اساسی در محافل فکری تبدیل شده است روی آوردند. در واقع ایالات متحده ی آمریکا ستون فقرات جنگ نرم خود را بر محور تخریب چهره ی ایران در نزد افکار عمومی جهانی متمرکز ساخته است و در این میان فیلم های آمریکایی به سان اسب معروف تروا، به بازیگری کلیدی برای تحقق این هدف و تاثیر گذاری بر اندیشه و تفکر کشورها و ملل مختلف تبدیل شده است. پژوهش پیش رو از سویی به ریشه های نزاع ایران و آمریکا می پردازد و از سوی دیگر با تمرکز بر کارکرد سینما و هالیوود که به سان دو بال هسته ای جنگ نرم آمریکا، تاثیرات بی سابقه و مخربی بر کشورها و ملل مختلف از خود بر جای می گذارد ابزارهای مورد استفاده در این جنگ را مورد بررسی قرار داده است. در این راستا نویسندگان مقاله 25 فیلم درام آمریکایی را که در فاصله ی سال های 1979 تا 2016 با موضوع تاریخ معاصر ایران و تاریخ قدیم امپراطوری آن بر روی پرده رفته اند را مورد مطالعه و ارزیابی قرار داده اند. این پژوهش همچنین ارتباط میان هالیوود و هیمنه ی (هژمونی) فرهنگی و سیاسی موجود در تولیدات ایدئولوژیزه شده، و نیز ارتباط میان آن و بازارهای مالی در زمینه ی تجارت و رفاه طلبی ایدئولوژیزه شده را از نظر دور نداشته است و آمار و ارقام جامعی از میزان فروش و سود این فیلم ها در گیشه ی سینماهای جهان و خاورمیانه ارائه می نماید. از دیگر سو نگارندگان، به نوع جهت گیری این فیلم ها در انتخاب موضوعات و مضامین فرهنگی و سیاسی مرتبط با جمهوری اسلامی ایران مانند: حمایت از تروریسم، نقض دمکراسی، و نقض حقوق بشر نیز توجه داشته اند. این پژوهش در پایان چشم انداز جامعی از جنگ نرم کنونی ضد ایران، ارائه و راهکارهای عمل گرایانه برای مواجهه با آن پیشنهاد می دهد.
فضای کنشی درون خانواده و رضایت از زندگی زناشویی (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال تحولات و تغییرات روبه رشد در ساختار جوامع بشری، نهاد خانواده نیز از این تحولات مستثنا نمانده است. در زمان حاضر ناسازگاری زناشویی به مسئله ای اجتماعی تبدیل شده است که به نهاد خانواده آسیب می رساند و به تدریج جامعه را به وضعیت بحرانی و تا مرز متلاشی شدن ارزش ها می کشاند. هدف از این مطالعه تأثیر فضای کنشی درون خانواده بر رضایت از زندگی زناشویی زنان است. فضای کنشی خانواده براساس نظریه نظم اجتماعی پارسونز و چلبی در ابعاد هم شکلی، هم بختی، هماهنگی و همدلی سنجیده شده است. براساس شیوه نمونه گیری تصادفی ساده با استفاده از فرمول کوکران، 380 نفر از زنان متأهل شهر ارومیه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. اطلاعات نیز پس از جمع آوری داده ها با ابزار پرسشنامه، به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شد. متغیرهای همسانی عقیدتی، مشورت در تصمیم گیری ها، قدرت زن در خانواده، احساس امنیت در خانواده، احترام زن در خانواده، دخالت نکردن دیگران، همکاری شوهر در کارهای خانه، اعتماد به شوهر، احساس فشار نقش در انجام نقش و گفت وگوی زن و شوهر با هم، هم زمان وارد مدل شدند. درنهایت متغیرهای گفت وگوی زن و شوهر با هم، احترام زن در خانواده، مشورت در تصمیم گیری ها و احساس امنیت در خانواده در مدل باقی ماندند و این متغیرها 36/0 از واریانس متغیر رضایت از زندگی را تبیین کردند. نتایج نشان می دهد ساختار فضای کنشی درون خانواده تأثیر معناداری بر رضایت از زندگی زناشویی زنان دارد و با تغییر فضای کنشی خانواده از هم بختی و هم شکلی به هماهنگی و همدلی، میزان رضایت از زندگی زناشویی افزایش می یابد.
بررسی آموزش شهروندی در کتب درسی تعلیمات اجتماعی مقاطع سوم تا نهم با تاکید بر ساختار جدید آموزشی 3-3-6(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت نهاد رسمی آموزش درفرایند جامعهپذیری وهمچنین لزوم توجه متعادل و متوازن بین هر دو وجه حق ومسئولیت در آموزشهای شهروندی، تحقیق حاضر درپی پاسخگویی به این پرسش هاست که محتوای کتابهای تعلیمات اجتماعی مقاطع سوم تا نهم که هدف خود را "تربیت شهروند" معرفی میکنند، تا چه حد توانسته است در جهت برقراری چنین تعادل و توازنی گام بردارد، به هریک از ابعاد شهروندی چقدر پرداخته است و آیا با بالارفتن سن، افزایش حجم کتاب و رشد شناختی دانشآموزان، آموزشهای شهروندی نیز از روند افزایشی مشخصی برخوردار است؟ روش مورد استفاده، تحلیل محتوای کیفی قیاسی و جامعه آماری مشتمل برکلیه کتابهای مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی و اول متوسطه در سال تحصیلی 97-96 میباشد که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش، کل آن به عنوان نمونه درنظر گرفته شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آنند که درمجموع آموزههای شهروندی در کتب مقاطع سوم تا نهم؛ مسئولیتمحورند. یافته دیگر؛ تاکید بیشتر بر شهروندی اجتماعی (4/42 درصد) و مغفول ماندن نسبی دیگر ابعاد شامل مدنی (15 درصد)، زیستمحیطی (8/13 درصد)، فرهنگی (6/9 درصد)، سیاسی (8 درصد) و بهویژه جنسی (8/3 درصد) است. بعلاوه، نمیتوان گفت که سال به سال، با بالا رفتن سن دانشآموزان، رشد شناختی آنان و همچنین افزایش محتوا و حجم کتاب، مفاهیم شهروندی در این کتابها نیز از یک روند مشخص افزایشی برخوردار بوده است
ارائه الگوی راه اندازی موفق شرکت های کوچک و متوسط مبتنی بر رویکرد تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، به دلیل اهمیت شرکت های کوچک و متوسط در اقتصاد جامعه و اهمیت موفقیت این شرکت ها در مرحله راه اندازی به شناسایی الگوی راه اندازی موفق شرکت های کوچک و متوسط می پردازد. روش پژوهش تلفیقی (کیفی – کمی) است که بخش کیفی مبتنی بر نظریه زمینه ای و بخش کمی مبتنی بر آزمون حداقل مربعات جزئی انجام شده است. داده های مورد نیاز در بخش کیفی از طریق مصاحبه با 18 مدیر از شرکت های کوچک و متوسط در پارک علم و فناوری خراسان مبتنی بر روش اشباع نظری بدست آمده است. در بخش کیفی سه دسته از عوامل سازمانی شامل عوامل داخلی سازمان، عوامل خارجی سازمان و استراتژی ها شناسایی شدند. این نتایج در بخش کمی مورد آزمون قرار گرفت که نتایج تجزیه و تحلیل داده های کمی نشان از برازش مدل مورد آزمون دارد. همچنین طبق ضریب تعیین راه اندازی موفق شرکت های کوچک و متوسط، 7/52 درصد از تغییرات متغیر وابسته تحت تأثیر متغیرهای مستقل وارد شده در مدل هستند و مابقی عواملی هستند که در مدل در نظر گرفته نشده است. بر این اساس، عوامل داخلی و خارجی سازمانی به عنوان متغیر مستقل و استراتژی های سازمانی به عنوان متغیر واسط، در راه اندازی موفق شرکت های کوچک و متوسط، نقش دارند.
تحلیل ارتباط صنعتی شدن، تقسیم کار و روابط اجتماعی در ایران مبتنی بر دیدگاه دورکیم با رویکرد اقتصادسنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل و سازوکارهایی که در تعیین و جهت دهی نوع ساختار روابط اجتماعی هر جامعه ای اثرگذار است، میزان یا سطح صنعتی شدن آن جامعه است. صنعتی شدن شرایط و مقدمات لازم را برای تخصصی تر شدن فعالیت های اقتصادی و تقویت تقسیم کار اجتماعی فراهم نموده و از آن طریق چگونگی و شعاع روابط اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد. در این مقاله در چارچوب دیدگاه تقسیم کار اجتماعی دورکیم، تأثیر صنعتی شدن بر سطح و نوع روابط اجتماعی حاکم بر استان های مختلف کشور با تأکید بر سازوکار تخصصی شدن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بدین منظور از رویکرد اقتصادسنجی فضایی و همچنین داده های استان های کشور در دو مقطع زمانی 1383 و 1393 بهره گرفته شده و روابط بین صنعتی شدن، تقسیم کار و روابط اجتماعی برآورد گشته و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که بین سطح توسعه فعالیت های صنعتی در استان ها طی دو مقطع زمانی ازیک طرف و سطح تخصصی شدن فعالیت های صنعتی و میزان تقسیم کار از طرف دیگر رابطه مثبت وجود دارد. همچنین افزایش تقسیم کار و تخصصی شدن فعالیت های اقتصادی نیز ازیک سو منجر به بهبود و تقویت روابط اجتماعی میان گروهی(ارگانیکی) مبتنی بر قواعد و هنجارهای رسمی شده و از سوی دیگر باعث کم رنگ تر شدن روابط درون گروهی(مکانیکی) مبتنی بر ساختارهای سنتی گشته است. اما ازآنجاکه قدر مطلق میزان تأثیر مثبت صنعتی شدن بر روابط ارگانیک از قدر مطلق میزان تأثیر منفی آن بر روابط مکانیک کمتر است، درجه جانشینی روابط ارگانیک به جای روابط مکانیک در فرایند صنعتی شدن در کشور ضعیف بوده و ازاین رو ساختار روابط اجتماعی کشور متناسب با شرایط یک جامعه صنعتی تحول و تکامل نیافته است.
مطالعه روند تولیدات علمی در حوزه رسانه و امنیت در پایگاه استنادی وبگاه علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تح لی ل ساختار شبکه مفاهیم ح وزه «امنیت و رسانه» است. پژوهش حاضر گزارشی از روند انتشارات و استنادها در حوزه «رسانه و امنیت»، از سال 2000 تا 2019 و همچنین نقشه علمی این حوزه است. این پژوهش با استفاده از فنون تحلیل شبکه اجتماعی و تحلیل خوشه انجام شده است. منبع گردآوری داده ها پایگاه استنادی وبگاه علوم بوده و گردآوری داده ها به صورت جستجوی موضوعی در عناوین مقالات انجام شده است. برای تعیین الگوهای استنادی از دو شاخص عامل تأثیر و تعداد استنادات استفاده شد. نتایج نشان می دهد که 536 مقاله در حوزه امنیت و رسانه از سال 2000 تا 2019 توسط 984 نویسنده منتشر شده است که از این تعداد، 28 نویسنده به صورت فعال با تعداد حداقل دو مقاله در این حوزه پژوهشی، با همدیگر در ارتباط هستند.مجموع تعداد استنادات به این 536 مقاله 2633 مورد است و شیب صعودی را در دهه اخیر نشان می دهد. نقشه هم تألیفی در حوزه رسانه و امنیت متشکل از 28 گره (نویسنده) است. همچنین نویسندگان تولیدات علمی بازیابی شده در این مطالعه، از تعداد 1392 مفهوم کلیدی مختلف استفاده کرده اند که از این میان 173 کلمه حداقل 2 بار تکرار شده اند. پرتکرارترین مفاهیم بر اساس هم رخدادی در 21 خوشه قرار گرفته اند. مفاهیم «رسانه اجتماعی»، «امنیت ملی»، «امنیت»، «رسانه»، «نظارت»، «تروریسم»، «حریم خصوصی»، «امنیت اطلاعات»، «چارچوب سازی» و «رسانه های جدید» از مهم ترین مفاهیم این شبکه و دارای بالاترین میزان مرکزیت در شبکه هستند.
مفهوم پردازی «عدالت رسانه ای» از دیدگاه کارشناسان رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«عدالت رسانه ای» از نظر محققان، فعالان و مدیران رسانه ای، دارای تعاریف مختلفی است. با توجه به کمبودهای ادبیات نظری در این زمینه و عدم توجه به جنبه های مختلف عدالت رسانه ای و رسانه های عدل گستر، هدف پژوهش حاضر، بررسی و کشف چیستی مفهوم عدالت رسانه ای است. داده های تحقیق از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 24 تن از کارشناسان و مدیران حوزه ارتباطات، رسانه و عدالت، جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون، تجزیه و تحلیل شده است. یافته های این پژوهش شامل 5 رویکرد در تعریف مفهوم عدالت رسانه ای است. این رویکردها عبارت اند از: «عدالت رسانه ای از منظر مصرف کنندگان و کارگزاران رسانه ها»، «تعریف عدالت رسانه ای ذیل شبکه ملی اطلاعات»، «عدالت رسانه ای به مثابه عدالت در کارکردهای رسانه»، «عدالت رسانه ای از فرستنده تا گیرنده پیام» و «عدالت رسانه ای و تعادل بخشی اجتماعی». یافته های پژوهش حاکی از آن است که مفهوم عدالت رسانه ای، با جایگاه رسانه در نهادهای مختلف اجتماعی، کارکردهای مختلف رسانه برای مخاطبان و دسترسی مخاطبان به رسانه از بُعد نرم افزاری و سخت افزاری مرتبط است.
پنداشت ذهنی شهروندان تهرانی از احساس ناامنی در فضاهای بی دفاع شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ویژگی های فضاهای شهری و نقش آن را در احساس امنیت شهروندان مناطق 3 و 12 شهر تهران بررسی می کند و با استفاده از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی به کشف و بررسی استدلال های ذهنی و معنایی احساس ناامنی در فضاهای بی دفاع شهری در مناطق 3 و 12 شهر تهران می پردازد. داده های این مطالعه کیفی از طریق مصاحبه عمیق گردآوری، و از روش نظریه مبنایی برای تحلیل داده ها استفاده شد. به کمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند، با 23 نفر از شهروندان تهرانی مصاحبه شد و درنهایت داده های گردآوری شده کیفی در قالب 23 خرده مقوله، 10 مقوله محوری و 1 مقوله هسته کدگذاری و تحلیل شدند. مقوله های کشف شده شامل اشاعه ترس، خلأ قانونی، سابقه و تکرار ناامنی، بی اعتمادی، بافت های آسیب زا، هرج ومرج و سوءمدیریت مسائل شهری، انزوای اجتماعی، هویت محله ای، ذهنیت های منفی و تجارب منفی هستند. با انتزاع این مقوله ها در مرحله کدگذاری گزینشی، یک مقوله هسته ای به دست آمد: «احساس ناامنی در فضاهای بی دفاع شهری به علت وجود بافت های آسیب زا و ذهنیت های منفی در قالب هویتی خاص در بستر ضعف نظارتی و تجارب منفی با راهبردهای سابقه و تکرار ناامنی و خلأ قانونی به هرج ومرج و بی اعتمادی و انزوای اجتماعی منجر شده است.» این مقوله همه مباحث شهروندان تهرانی را درباره احساس ناامنی در فضاهای بی دفاع شهری پوشش می دهد. درنهایت مدلسازی معادله ساختاری به کمک نرم افزار AMOS Graphics نیز الگوی کیفی پژوهش را با ضرایب بسیار بالایی تأیید کرد.
بررسی عوامل مؤثر بر تاریخ اجتماعی شیعیان در شام تا قرن هفتم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
157 - 176
حوزههای تخصصی:
تشیع در سرزمین شام به عنوان مکتبی تأثیر گذار، از سده های آغازین اسلام تا کنون، با وجود سختیهایی که از سوی مخالفان خود در منطقه شام روبه رو بوده، هویت شیعی خود را حفظ کرده است. از آنجا که مکتب تشیع در شام به عنوان بخشی از میراث تاریخی شیعه است که حوادث مهمی از تاریخ را به چشم دیده، شناخت چگونگی حفظ هویت تشیع در سرزمینی که همواره با دشمنی با مکتب تشیع شهره بوده، بدون رویکرد تاریخ اجتماعی دست نیافتنی است. این مقاله درصدد بررسی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر تاریخ اجتماعی شیعیان در منطقه شام است. برای دستیابی به این منظور، با رویکردی توصیفی تحلیلی و مطالعه منابع تاریخی و کهن، عوامل و مؤلفه های مؤثر بر تاریخ اجتماعی شیعیان شام تا قرن هفتم واکاوی شد. نتیجه آنکه وجود حاکمان شیعی در برهه هایی از تاریخ و حضور خاندانهای شیعی و مهاجرت برخی از بزرگان و عالمان شیعه و اقامت در شام را می توان از عوامل مؤثر و برگزاری آیینها و مراسم های شیعی، توجه به اماکن مقدسه و نوع موقوفات و نذورات و وجود نمادهای شیعی از مؤلفههای مؤثر در ماندگاری هویت تشیع در شامبه شمار می آیند.
دیدگاه نهج البلاغه درباره نابرابری و طبقات اجتماعی و مقایسه آن با نظریه کارل مارکس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
197 - 216
حوزههای تخصصی:
در تبیین، نابرابری و طبقات اجتماعی دیدگاه های متفاوتی با رویکرد های گوناگون وجود دارد. مارکس به عنوان جامعه شناس تضادگرا، بیشترین سهم را در ارائه مفهوم طبقه اجتماعی دارد. با توجه به اینکه در نهج البلاغه از این مقوله صحبت شده است در تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش بودیم که آیا مفهوم طبقه و طبقات در نهج البلاغه با آنچه مارکس مطرح کرده یکسان است یا تفاوت دارد؟ در پژوهش حاضر که با روش استنطاقی به صورت تحلیل محتوا صورت گرفته به این نتیجه دست یافتیم که مفهوم طبقه و طبقات اجتماعی در نهج البلاغه برخلاف آنچه مارکس قائل است، با معیار میزان دارا بودن ابزار تولید و ثروت معنا نمی شود؛ بلکه «طبقات اجتماعی» از نگاه نهج البلاغه اشاره دارد به منزلت، موقعیت و جایگاه اجتماعی افراد؛ چیزی که جامعه شناسان به آن «پایگاه اجتماعی» می گویند. میان مارکس و نهج البلاغه از حیث اصل وجود نابرابری و طبقات اجتماعی در جامعه اشتراک وجود دارد؛ اما از جهت علت پدیداری آن، دیدگاه ها متفاوت است.
امیرکبیر واندیشه اصلاحی نظم وامنیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۸)
147 - 173
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این تحقیق بررسی اندیشه اصلاح نظم و امنیت توسط امیرکبیر صدراعظم بزرگ تاریخ ایران بوده است. او با دقت، هوشمندی و با بهره گیری از تجارب سفر خود به روسیه و عثمانی و مطالعه کتاب ها و روزنامه های متعدد، عمقعقب ماندگی ایرانرا در ابعاد مختلف ادراک کرد و برنامه های اصلاحیرابراینجات کشور از عقب ماندگی آغاز کرد.محورهای برنامه وی عبارت بود از: تأمین نظم و امنیت، اصلاحاداری، مالی، اقتصادی و مبارزه با فساد وتو جه به توسعه علمی کشور. در میان محورهای مزبور،اصلاحات مرتبط بانظم وامنیت جایگاه ویژه ای داشته است. روش پژوهش: این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقات کیفی است که با روش تحلیل اسنادی انجام شده است وابزار گردآوری داده ها عبارت از کتاب هاواسناد تاریخی وفرمان ها موجود از زندگی سیاسی امیرکبیر بوده است. یافته ها: ایجاد نظم و امنیت داخلی، تأمین امنیت در جاده هاو راه ها، تدوین قوانین و مقررات برای تأمین عدالت کیفری، ساماندهی نیروهای نظامی و انتظامی، تأسیس سازمان خفیه برای مبارزه با فساد درباروشاهزادگان و ظلم نیروهای نظامی و انتظامی بر مردم، تأسیس دارالفنون برای توسعه علمی، نظامی و انتظامی ایران، ساماندهی امنیت ملی از طریق مبارزه بانفوذ انگلیس و روس. نتیجه گیری:اهتمام امیرکبیربه توسعه علمی کشور وانجام اصلاحات عمیق در عرصه های نظامی،انتظامی ومبارزه با فساد
بررسی وضعیت ادراک از فساد و عوامل مرتبط با آن مطالعه شهروندان شهر سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادراک از فساد، از شاخص های مهم برای شناخت وضعیت فساد، روند آن و نگرش مردم به میزان، شیوع و چگونگی آن در سطح جامعه است. پژوهش حاضر با روش کمی، به شیوه پیمایشی و با ابزار پرسش نامه، وضعیت ادراک از فساد را بین شهروندان شهر سرپل ذهاب بررسی کرده است. حجم نمونه 400 نفر بود که برای دست یابی به آنها از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای متناسب با حجم استفاده شد. برای ارزیابی اعتبار و پایایی ابزار پژوهش نیز به ترتیب از روش های اعتباریابی صوری و سازه ای و آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که نشان داد ابزار پژوهش، اعتبار و پایایی مناسبی دارد. نتایج پژوهش نشان دادند ازنظر پاسخگویان، شهرداری ها بیشترین و دانشگاه ها کمترین میزان شیوع فساد را دارند. ازنظر آنها، در ده سال اخیر، روند اختلاس در سطح جامعه افزایش یافته است؛ این در حالی است که در میزان ارتشا و پارتی بازی تغییر چندانی صورت نگرفته است. به علاوه، میزان ادراک از فساد مردان به طور معناداری بیش از زنان بود. بین گرایش های سیاسی نیز در وضعیت شاخص ادراک از فساد تفاوت معناداری وجود داشت. شاخص ادراک از فساد، با متغیرهای آگاهی سیاسی، مصرف رسانه ای و جهت گیری ارزشی مدرن، ارتباط مثبت و معنادار و با پایگاه اقتصادی - اجتماعی، ارتباطی غیرمعنادار داشت؛ درنهایت، براساس مقدار بتا در تحلیل مسیر، مشخص شد متغیر آگاهی سیاسی، بیشترین نقش را در تبیین شاخص ادراک از فساد دارد.
حسرتِ سفر؛ کاوشی کیفی از پویایی های اجتماعی و فرهنگی سفر در میان زنان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، توجه به ابعاد اجتماعی و فرهنگی سفر و گردشگری بیشتر گشته است. به همین دلیل در پژوهش حاضر سعی شده است سفر از زاویه ای اجتماعی و فرهنگی بررسی و پویایی های آن نشان داده شود. بنابراین، فهم و رفتار زنان طبقه متوسط و متوسط رو به بالای شهر مشهد در زمینه سفر با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای و با استفاده از نمونه گیری نظری و هدفمند، مورد مطالعه قرارگرفت. مصاحبه های عمیقی با 21 نفر از زنان شهر مشهد صورت گرفت که برای تحلیل آنها از کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. یافته ها شامل 20 مقوله اصلی و مقوله هسته ی «حسرتِ سفر» شد. یافته های پژوهش به وسیله خط داستان، مدل پارادایمی و نظریه کوچک مقیاس ارائه شدند. به طور کلی ننایج حاکی از آن است که مشارکت کنندگان تمایل به سفرهای متعدد و با کیفیت دارند زیرا کیفیت سفر حاکی از توانایی اقتصادی افراد در گذراندن اوقات فراغت شان است. از طرفی نیز انواع بازنمایی های سفر (بازنمایی روایتی و مجازی) باعث می شود افراد تمایل به تجربه سفر لاکچری داشته باشند اما به علت وجود بستری از محدودیت های ساختاری شناخته شده در این پژوهش، دچار حسرتِ سفر می شوند.
نسبت شفافیت سیاسی و اعتماد سیاسی
منبع:
علوم خبری سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
47 - 78
حوزههای تخصصی:
یکی ازاساسی ترین چالش های فراروی مدیریت دولتی مقوله چگونگی حفظ و ارتقای اعتماد سیاسی نسبت به سازمان های دولتی و حکومتی است. شفافیت به عنوان یکی ازشاخص های حکمرانی خوب می تواند یکی ازروش هایی باشد که مسئولان حکومتی در رسیدن به اعتماد سیاسی باید مورد توجه قرار دهند ولی توجه به نسبت بین این دو مقوله یعنی شفافیت سیاسی و اعتماد سیاسی مورد غفلت مسئولان قرار گرفته است. نظریه زتومکا با رویکرد نهادی خود پنج علت ساختاری برای تولید اعتماد و ظهور فرهنگ اعتماد بیان کرده است که عبارت است از:انسجام هنجاری،پایداری نظم،شفافیت سیاسی، انس و آشنایی،پاسخگویی سازمان ها در قبال مردم. سومین علت ساختاری ازنظر زتومکا یعنی شفافیت سیاسی، که آن را عامل و زمینه ای ساختاری برای ایجاد اعتماد بیان می کند که در این مقاله مورد توجه است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و روش فراترکیب با استفاده ازکتاب ها و مقالات و قوانین و با استفاده از منابع کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل آنها درصدد پی بردن به نسبت شفافیت سیاسی و اعتماد سیاسی می باشد. بنابراین سؤال اصلی این مقاله عبارت است از:بین شفافیت سیاسی و اعتماد سیاسی چه نسبتی وجود دارد؟نتایج حاصل از پژوهش حاضر به رابطه ی مستقیم و تنگاتنگ و متقابل این دو مؤلفه اشاره دارد که به دلیل عدم وجود شفافیت درعرصه ی سیاست و حکمرانی و عدم دسترسی به جریان آزاد اطلاعات از مناصب حکومتی، بهینگی سیستم، حکومت و کارآمدی حاکمیت تضعیف شده و در نتیجه تعامل و مشارکت سیاسی و اعتماد سیاسی مردم نسبت به حکومت ها تنزل می یابد.