مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
نظام آموزش عالی ایران
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش شد به طرح محتوای برنامه درسی آموزش توسعه پایدار در نظام آموزش عالی ایران پرداخته شود. طرح پژوهش کیفی و به طور ویژه مطالعه موردی کیفی است. در این راستا از اعضای هیأت علمی در رشته های برنامه ریزی درسی، مهندسی-عمران، معماری، کشاورزی، اقتصاد و علوم اجتماعی، در دانشگاه شیراز (جامعه آماری: به تعداد 72 نفر) به عنوان خبرگان تخصصی و استفاده از «رویکرد هدفمند» و با «روش انتخاب صاحب نظران کلیدی» و استفاده از «معیار اشباع نظری»، با 25 نفر به عنوان نمونه مصاحبه صورت گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nvivo از طریق فن تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت و یافته ها در قالب سه مجموع مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی و شبکه مضامین سازمان دهی شد. بر اساس نتایج به دست آمده، یک چارچوب ماتریسی از ابعاد توسعه پایدار (محیط زیستی، اجتماعی-فرهنگی، نهادی، اقتصادی) و عنصر برنامه درسی (محتوا) شکل گرفت. 4 مضمون سازمان دهنده و 73 مضمون پایه شناسایی و شبکه مضامین استخراج شد؛ بدین صورت که طرح محتوای برنامه درسی آموزش توسعه پایدار در نظام آموزش عالی (به عنوان مضمون فراگیر) و مضامین سازمان دهنده شامل 4 بعد: اجتماعی و فرهنگی - محتوا؛ محیط زیستی - محتوا؛ اقتصادی- محتوا و نهادی- محتوا بودند. هر یک از این دسته ها خود دارای ابعاد گوناگونی در مضامین پایه (در کل:73 مورد) می باشند که شبکه مضامین به عنوان طرح محتوای برنامه درسی آموزش توسعه پایدار در نظام آموزش عالی سازمان دهی شدند. بدیهی است که یافته های این پژوهش امکان آموزش توسعه پایدار در سطح آموزش عالی را فراهم آورده است.
طراحی مدلی جامع جهت ارتقاء رضایتمندی دانشجویان دانشگاه های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
527 - 558
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق ارائه مدلی جامع جهت ارتقاء رضایتمندی دانشجویان دانشگاه های دولتی در استان زنجان می باشد.روش پژوهش، آمیخته (کمی- کیفی) از نوع اکتشافی- تأییدی است.جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی متخصصان آموزش عالی می باشند.از روش نمونه گیری هدفمند با بهره گیری از فن گلوله برفی و بکارگیری معیار اشباع نظری در مصاحبه ها استفاده شد.در نهایت مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته از 10 نفر از متخصصان فعال در دانشگاه های دولتی صورت گرفت.جامعه آماری در بخش کمی پژوهش را کلیه دانشجویان فعال به تحصیل در دانشگاه های دولتی(9971نفر) در نیمسال دوم تحصیلی 97-96 تشکیل دادند.تعداد 384 نمونه طلایی به کمک جدول جرسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب گردید.روش جمع آوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته می باشد.در خصوص تعیین روایی پرسشنامه، محقق از مساعدت و همفکری متخصصان این حوزه استفاده کرده است. پایایی اولیه سؤالات پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، در سطح 90/. مورد تأیید واقع گردید.برای بررسی سؤالات از آزمونKMO، بارتلت و روش تحلیل عاملی تأییدی، آزمون رتبه بندی فریدمن، و برای تعیین اعتبار و تناسب مدل طراحی شده از شاخص های روایی همگرا(AVE) و روایی واگرا(فورنل و لارکر) و پایایی ترکیبی(CR) و آلفای کرونباخ استفاده شد.برای برازش مدل تحلیل عاملی تأییدی از ضرایب معنی داریT ، معیار R<sup>2</sup> و معیار Q<sup>2</sup> استفاده گردید.همچنین برازش مدل کلی پژوهش با معیار GOF انجام پذیرفت.از نرم افزارهای آماریSmart-PLS 2 و22 spss برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.نتایج پژوهش مدل نهایی را که شامل 9 بعد اصلی(آموزشی، پژوهشی، اداری/ مالی، رفاهی، فرهنگی، سیاسی، تکنولوژی، مجازی و بین المللی)، 23 مؤلفه و70 شاخص در حوزه ارتقاء رضایتمندی دانشجویان می باشند را مورد تأیید قرار داد.
طراحی مدل فرهنگ سازمانی و بررسی رابطه آن با توانمند سازی روانشناختی کارکنان (مورد مطالعه: دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر محققان ایجاد شرایط و بستر مناسب فرهنگی می تواند بسترساز توانمندسازی کارکنان باشد. لذا هدف از این پژوهش طراحی مدل فرهنگ سازمانی و بررسی رابطه آن با توانمندسازی روانشناختی کارکنان در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی خراسان رضوی است. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای و کاربردی است که در دو مرحله شامل شناسایی ابعاد فرهنگ سازمانی به روش تحلیل مضمون و آزمون آن به روش پیمایشی انجام شده است. در مرحله کیفی تعداد 25 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و پس از مصاحبه نیمه ساختارمند و به روش تحلیل مضمون مدل پژوهش طراحی شد. در مرحله پیمایش، جامعه آماری پژوهش، کارکنان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی خراسان رضوی به تعداد 5365 نفر می باشد که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای تعداد 421 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه های محقق ساخته جمع آوری شد. بر اساس نتایج این پژوهش مدل فرهنگ سازمانی در نظام آموزش عالی ایران دارای چهار ُبعد "رفتاری"، "مدیریتی"، "ساختاری "، "ارزشی و ایدئولوژیک" می باشد. همچنین بین فرهنگ سازمانی و توانمندسازی روان شناختی کارکنان رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد.
آزادی علمی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزادی علمی یکی از اصول اساسی حاکم بر نظام های آموزش عالی می باشد، که سابقه طولانی در دانشگاه های دنیا دارد. آزادی علمی مفهومی نسبی است و هرگاه از نسبی باوری، سخن به میان می آید باید معنای مفاهیم را در ساختار و بافت اجتماعی مورد بررسی قرار داد و به همین دلیل نمی توان از یک روش همیشگی و جهان شمول استفاده نمود، بلکه باید آن را در بستر نیازها و بایسته های زمان و مکان مورد بررسی قرار داد. اندیشه ی استفاده از یک طرح جهان شمول در این زمینه رنگ باخته و می بایست جای خود را به اندیشه های فرهنگی، محیطی و اجتماعی دهد. مفهوم آزادی علمی بسیار متاثر از باورهای اجتماعی و فرهنگی جوامع می باشد. از این رو هدف کلی این مقاله، بررسی آزادی علمی در نظام آموزش عالی ایران است.جامعه آماری، کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و هم چنین خبرگان علمی این حوزه می باشد که ۱۳ نفر از آنها به صورت هدفمند برای انجام مصاحبه های عمیق انتخاب شدند. روایی ابزار نیز با روش تطبیق مشارکت کنندگان و بازبینی همکاران بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافته های پژوهش، شامل پنج بعد آزادی علمی (چالش ها، راهکارها، پیش نیازها، ملزومات و حدود آزاد علمی)، 17 مقوله اصلی و ۱۴۸ گزاره مفهومی (مقوله فرعی) بود که روابط بین آنها در الگوی پژوهش ترسیم شد.
تحلیل گفتمان انتقادی تاریخی از استقلال دانشگاهی نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استقلال مؤسسات آموزش عالی اغلب آمیزه ای از حقوق موروثی، سنت، اهداف قانون گذار و فرهنگ اجتماعی بوده و برداشت از استقلال دانشگاه، وابستگی بسیار زیادی به پس زمینه خاص تاریخی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور دارد. پژوهش حاضر با هدف فهم و تبیین عدم تحقق استقلال دانشگاهی مطلوب در نظام آموزش عالی ایران به لحاظ تاریخی شکل گرفت. روش شناسی پژوهش متأثر از رویکرد روث وداک، «تحلیل گفتمان انتقادی» است. جامعه آماری شامل مهمترین متون نوشتاری و گفتاری بود که پیرامون شرایط استقلال دانشگاهی در ایران مطرح هستند. نمونه گیری بر اساس راهبردهای تحقیقات کیفی، هدفمند بوده و از حداقل چهارده مقاله، تحقیق، کتاب و آئین نامه به عنوان نمونه نوشتاری و یازده مصاحبه با صاحب نظران در قالب نمونه گفتاری بهره گرفته شده است. روش عملی جمع آوری داده ها، مرور اسناد بوده و برای تحلیل داده ها از هر سه روش تحلیل تحقیقات تحلیل گفتمان انتقادی (تحلیل موضوعی، تحلیل متون نوشتاری و تحلیل متون گفتاری) به صورت توأمان، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد در بررسی تاریخی وضعیت استقلال دانشگاهی، دو حوزه بسیار اثرگذار است؛ «سنت ها و هنجارهای علمی» و «مداخلات و اعمال قدرت دولت». در آموزش عالی ایران، وزن دلایل تاریخی متأثر از مداخلات و اعمال قدرت دولت به مراتب بیشتر از سنت ها و هنجارهای علمی بوده و بیشتر مشکلات استقلال دانشگاهی ایران، به ترتیب به ریشه های تاریخی از استقلال سازمانی و علمی برمی گردد. در انتها، راهبردهای سیاستی «حضور هر چه بیشتر دانشگاهیان در اداره کردن آموزش عالی»، «تعدیل نگرش های سیاسی و مذهبی»، «بازنگری دیدگاه سنتی و دولت گرا در آموزش عالی» و «کاهش وابستگی دانشگاه ها به منابع دولتی» برای احیای استقلال دانشگاهی در ایران پیشنهاد شده است.
جایگاه صلح سبز در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
195 - 208
حق بر صلح و حق بر محیط زیست هر دو در نسل سوم حقوق بشر، یعنی در حق بر همبستگی گنجانده می شوند. تعامل صلح و محیط زیست تعاملی دوسویه است، زیرا گاه صلح حامی محیط زیست می شود و گاه محیط زیست حامی صلح که در نهایت نقطه تلاقی این دو صلح سبز است. بدین سان لازم است که نحوه این تعامل و ساز و کارهای رسیدن به صلح سبز در نظام آموزش عالی کشورها نهادینه شود تا هر چه بهتر در راه حفاظت از محیط زیست گام برداشته شود. پرسشی که مطرح می شود این است که در نظام آموزش عالی کشور ایران در رشته حقوق، به چه میزان حق بر صلح زیست محیطی نهادینه شده است و تا چه حد باید پیش رود؟ در پاسخ باید بیان داشت که در برنامه درسی گرایش های مختلف رشته حقوق در مقطع تحصیلات تکمیلی، در مجموع در سه گرایش حقوق محیط زیست، حقوق بشر و حقوق بین الملل به مسئله صلح زیست محیطی توجه شده است. در گرایش حقوق محیط زیست(مقطع کارشناسی ارشد) درسی با عنوان «حقوق بشر و محیط زیست» وجود دارد که از سرفصل های اصلی آن به حق بر صلح و محیط زیست اختصاص داده شده است. در گرایش حقوق بشر(مقطع کارشناسی ارشد) درس «حقوق همبستگی» با پیش بینی حق بر صلح وجود دارد و در گرایش حقوق بین الملل نیز(مقطع کارشناسی ارشد و دکتری) درس «حقوق بین الملل اسلام» و «حقوق بشر» در همین راستا به امر حفظ صلح و امنیت جمعی بین المللی اختصاص یافته اند. در این پژوهش تلاش شده است که جایگاه صلح سبز در نظام آموزش عالی ایران بررسی شود.
ضرورت و بایسته های مطالعات صلح از دیدگاه حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
صلح در مفهوم کلاسیک خود، به «نبود جنگ» تعبیر شده که امروزه به آن «صلح منفی» گفته می شود. منشور ملل متحد همین گونه از صلح را ارج نهاده و مهم ترین هدف سازمان را به صراحت در بند 1 ماده 1، حفظ صلح و امنیت بین المللی قرار داده است و شورای امنیت نیز با اختیاراتی کم نظیر در جهت اعتلای این هدف مجهز شده است. از سوی دیگر، بند 3 ماده 2 منشور از کلیه اعضاء ملل متحد می خواهد که اختلافات خود را با توسل به شیوه های مسالمت آمیزی حل و فصل کنند که صلح و امنیت بین المللی و عدالت را به خطر نیفکنند. از سال 1945 و تأسیس سازمان ملل متحد به این طرف، آنچه به عنوان حقوق بین الملل مدرن در دانشگاه ها و از جمله در نظام آکادمیک ایران تدریس شده، تا حد زیادی از همین الگوی مصرّح در بند 3 ماده 2 منشور نشأت گرفته و آنچه از صلح مدنظر است، غالباً همان مفهوم منفی صلح است که در زمان تعارض، بر عدالت رجحان داده شده تا تهدیدات علیه امنیت بین المللی خنثی شوند. این در حالی است که مفهوم صلح اعم است از «صلح منفی» و «صلح مثبت»؛ در چهارچوب «صلح مثبت» نه تنها عدالت در تعارض با صلح قرار نمی گیرد، بلکه تحقق عدالت لازمه ایجاد صلح ساختاری است. این نگاه و قرائت جامع است که موضوع مطالعات صلح قرار گرفته و به زعم یوهان گلتونگ نروژی که وی را پدر مطالعات صلح در جهان نام نهاده اند، از دهه 1950 به این سو، رفته رفته جای خود را در مباحث و محافل دانشگاهی باز کرده و امروزه به یکی از مهمترین گفتمان ها در سطح آموزش عالی بدل شده است. در آموزش صلح، علاوه بر محتوا، چهارچوب و شکل آموزش نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. لذا برای انتقال مفاهیم فوق الذکر نظام آموزشی نیز باید صلح مدار و از خشونت ساختاری بری باشد. در نتیجه، شناسایی عوامل خشونت ساختاری در نظام آموزش عالی و برطرف نمودن آن باید توأم با اصلاح محتوا صورت پذیرد. ما در این مقاله ضمن تأکید بر اهمیت مطالعات صلح در جهت تقویت نظام آموزش عالی حقوق بین الملل و حقوق بشر در ایران، با بررسی الگوهای موجود، به ارائه پیشنهادهایی در جهت ارتقاء سطح کیفی و اصلاح الگوهای آموزش صلح و مطالعات صلح در نظام دانشگاهی ایران خواهیم پرداخت.
نقش نظام آموزش عالی در پیوند میان توسعه علم و تحکیم صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
عمده نقش هایی که برای آموزش عالی ایرانی- اسلامی در نظر گرفته می شود در قالب تربیت نسل متخصص و کارآمد علمی، ترویج و ارتقای دانش ملی و از رهگذر اتخاذ تدابیر و سیاست های کلان آموزشی و مساعد کردن زمینه لازم برای توسعه کشور خلاصه می شود. به این منظور نظام آموزش عالی از مهم ترین سازوکارهای توسعه علمی و کارآمدی در کشور محسوب می شود که با طیف قابل ملاحظه ای از نسل های مختلف جامعه از قشر جوان، متخصص، باتجربه و پویا تشکیل می شود. با این حال، از سوی دیگر، نظام آموزش عالی، به مفاهیمی متعالی، که متجلی ارزش های موجود در متن جامعه است، از جمله صلح که از دیرباز ضامن پیوند اجزا و عناصر اجتماع است، بی اعتنا نیست و با الهام از مفاهیم و مقولات ارزشی که علاوه بر مفاهیم اخلاقی، ریشه در فرهنگ، باور و حتی قوانین موجود دارند، می کوشد تا به بهترین نحو ممکن به اعمال خطی مشی و سیاست هایش جامه عمل بپوشاند. از این حیث، آموزش عالی، ضمن لزوم توجه به مفهوم و کارکرد صلح در جامعه بین المللی، به برقراری پیوند وثیق میان صلح و توسعه علم در مرزهای ملی می پردازد که توسعه بومی دانش در چارچوب قلمروهای حاکمیتی دولت ها، خود، به تحول مفهوم علم در سطح بین المللی می انجامد و از این رهگذر، هم زمینه های استقرار صلح فراهم می شود و هم توسعه علمی مهیا می گردد. این مقاله ضمن تأملی در ارتباط ماهوی صلح و توسعه علم، و لزوم توجه جدی نظام آموزش عالی به این مهم، به بررسی سازوکارها و چارچوب های عملی برقراری پیوند میان تحکیم صلح و ترویج علم در قالب این نظام پرداخته است.
ارائه مدل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری علمی در نظام آموزش عالی ایران: یک مطالعۀ ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
169 - 192
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری علمی در نظام آموزش عالی ایران انجام شد. روش پژوهش، مطالعه موردی از نوع مدل سازی بود. جامعه ی آماری پژوهش، خبرگان آشنا به حوزه گردشگری علمی شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه های ایران بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند 37 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل اسناد، مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. در گام اول با بررسی ادبیات پژوهش به شیوه مرور نظام مند و همچنین از طریق مصاحبه با صاحب نظران و به رویکرد اسقرایی عوامل مؤثر بر گردشگری علمی در آموزش عالی استخراج شد و در گام دوم با استفاده از تکنیک 6 مرحله ای مدل سازی ساختاری- تفسیری، مدل مورد نظر استخراج گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که 9 عامل اصلی مؤثر بر شکل گیری گردشگری آموزش عالی در ایران به ترتیب تأثیرگذاری عبارتند از: تبادلات سیاسی پویا با جهان در سطح ملی، وجود سیاست گذاری های کلان ملی در حوزه تعامل دانشگاهی، تسهیل فرایند پذیرش در ابعاد سیاسی و اداری، وجود زیرساخت های اقتصادی و فنی برای دانشجویان خارجی، سطح زبان بین المللی اعضای هیأت علمی و کارکنان و ساختار آموزش عالی پویا و پذیرنده، وجود احساس امنیت در ابعاد اجتماعی، امنیتی و سیاسی برای دانشجویان خارجی و عوامل برند بودن دانشگاه ها و معرفی و ارائه جاذبه های تاریخی، فرهنگی و مذهبی به جهانیان.
آسیب شناسی نظام آموزش عالی ایران با تأکید بر محورهای سه گانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
37 - 64
حوزههای تخصصی:
امروزه اکثر متخصصان و صاحب نظران، نظام آموزش عالی را مهمترین نهاد تاثیرگذار در ارتقاء سطح فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی می دانند. از این رو هدف از بررسی این پژوهش، آسیب شناسی آموزش عالی ایران با تأکید بر محورهای سه گانه و نیز تعیین و شناسایی ابعاد و مولفه های آن در قالب الگوی مفهومی پژوهش است. جامعه آماری این پژوهش، اساتید، مسئولین و دست اندرکارانِ سیاست گذاری، تصمیم گیری و خُبرگان برنامه ریزی آموزش عالی در حوزه نظری پژوهش بوده اند. این افراد با استفاده از روش تحقیقی کیفی پژوهی و از طریق مصاحبه با 18 نفر از خبرگان با روش نمونه گیری هدفمند و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام پذیرفت. روایی یافته ها نیز با روش های تطبیق مشارکت کنندگان و بازبینی همکاران بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافته ها حاکی از وجود ۱۶۱ گزاره مفهومی، 4 مقوله اصلی (بعد) و 13 مقوله فرعی است. این عومل در برگیرنده: 1- عامل کارکردی رفتاری محتوای: (عوامل نگرشی، ارزشی و مفروضه ای، پژوهش، ویژگی های حرفه ای)، 2- عامل ارتباطی و تعاملی: (ناهماهنگی بین نهادهای سیاست گذار و برنامه ریزان، عوامل بازخوردی، عوامل اقتصادی- اجتماعی)، 3-عوامل ساختاری: (ساختار نهادهای سیاست گذار و تصمیم گیرنده، عوامل مالی، عوامل قانونی، عوامل اطلاعات)، 4- عوامل زمینه ای (زمینه شناخت آموزش عالی- ساختار کلان (تمرکززدایی)، فرهنگ) بود که روابط بین آنها در الگوی مفهومی پژوهش ترسیم شد. بنابراین باتوجه به مسائل و مشکلات مطرح شده در این پژوهش، در کنار دستاوردها، کاستی ها و نقاط ضعف جدی، می توان با بازنگری قوانین و مقررات و تعامل بیشتر ارگان های تصمیم گیرنده به مشکلات و چالش های پیش روی نظام آموزش عالی ایران فائق آمد.
شناسایی ابعاد و مولفه های تجاری سازی دانش در نظام آموزش عالی با تکنیک تحلیل مضمون و دیمتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
165 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله شناسایی ابعاد و مولفه های تجاری سازی دانش در نظام آموزش عالی ایران با تکنیک تحلیل مضمون و دیمتل است. روش انجام پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است، جامعه تحقیق ، خبرگان دارای تجارب علمی و عملی در خصوص موضوع می باشند که با روش گلوله برفی شناسایی گردید، در گام نخست و کیفی، علاوه بر مطالعه اسنادی، پس از انجام 16 مصاحبه، اشباع نظری احصاء ‘گردید و از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 ، برای شناسایی ابعاد و مؤلفه ها و شاخص ها استفاده شده است.برای سنجش روایی و پایایی مصاحبه ها، همزمان با 2نفر به عنوان همکار در تحلیل و با همانند یابی آنها در مبانی نظری هم انجام شد. در نهایت مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر استخراج گردید. در بخش کمی برای تعیین میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری ابعاد تجاری سازی دانش در نظام آموزش عالی ایران از تکنیک دیمتل استفاده شده است. با توجه به مصاحبه های نیمه ساختار یافته، 6 بعد(عوامل محیطی، ساختار سازمانی،ویژگی ذهنی خالقین دانش، ویژگی های دانش خلق شده، ویژگی های مصرف کنندگان دانش و نوع دانش) و 25 مولفه ( مضامین سازمان دهنده ) و 87 شاخص ( مضامین پایه ) برای تجاری سازی دانش در نظام آموزش عالی ایران استخراج گردید. پس از آن با توجه به پرسشنامه مقایسات زوجی برای شناسایی ابعاد تاثیرگذار و تاثیرپذیر، مشخص گردید که ویژگی های مصرف کنندگان دانش، ساختار سازمانی، عوامل محیطی، ویژگی های دانش خلق شده، نوع دانش و ویژگی ذهنی خالقین دانش به ترتیب از تاثیرگذاری بیشتری برخوردارند.
واکاوی چالش های مرتبط با روش های تدریس در آموزش هنرهای تجسمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
137 - 151
هدف: هدف پژوهش، شناسایی چالش های آموزش هنرهای تجسمی در نظام آموزش عالی ایران است که مرتبط با روش های تدریس می باشند و آموزش این رشته رات تأثیر قرار داده اند.
روش پژوهش: روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش اسنادی برای بررسی موضوع استفاده شده و در تجزیه و تحلیل داده ها شیوه ی تجزیه و تحلیل کیفی به کار رفته است. پس از بررسی اولیه، 14 مقاله انتخاب و به صورت نظام مند مورد بررسی قرار گرفته اند. همچنین اطلاعات به صورت کتابخانه ای و پایگاه های داده ای آنلاین گردآوری شده اند.
یافته ها: امروزه مشکلاتی در زمینه ی روش های تدریس آموزش هنرهای تجسمی در نظام آموزش عالی ایران وجود دارد که با مواردی نظیر شیوه های موثر بر ارتقای یادگیری دانشجویان، نقش پیشینه ی دانشجویان، دانش استاد، غایت آموزشی و ارتباط میان استاد و دانشجو مرتبط می باشند.
نتیجه گیری: می توان راهکار مشکلات موجود را تا حدود زیادی در شیوه های تربیت سنتی هنر در ایران یافت و استاد را عنصری مهم تلقی نمود. همچنین پیشنهاد می شود، چالش های مرتبط با روش های تدریس مورد بررسی مجدد قراربگیرند و علاوه بر توجه به آموزش هنر در غرب به شیوه های تربیت سنتی هنر در ایران نیز توجه شود. همچنین ضروری می نماید، استادان به نقش موثر خود در مورد رفع چالش های روش های تدریس در آموزش هنرهای تجسمی آگاه باشند.
ارائه الگوی برنامه ریزی استراتژیک برای نظام آموزش عالی ایران
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ بهار ۱۳۸۹ شماره ۹
47 - 61
حوزههای تخصصی:
نظام آموزش عالی ایران همانند دیگر سازمان های امروزی باید از دستاوردهای نوین دانش مدیریت، از جمله برنامه ریزی راهبردی بهره جوید و طراحی، تدوین و اجرای چنین برنامه ای را به عنوان اولویتی اجتناب ناپذیر، مورد توجه قرار دهد. هدف از این اثر، ارایه الگویی از برنامه راهبردی است که بتواند به طور علمی و عملی و البته به سهولت در سطوح مختلف نظام آموزش عالی ایران از وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری گرفته تا تمامی سازمان ها و مراکز آموزش عالی مربوط به کار گرفته شود و مکانیزم مدیریتی این نظام را متحول ساخته و توسعه دهد. نتیجه طراحی و اجرای یک برنامه راهبردی علمی در نظام آموزش عالی کشور تأثیر بارز و سازنده ای بر ارکان مدیریت آن باقی می گذارد و موجب پویایی و تعالی آن و تسریع تحقق اهداف و آرمان های توسعه ملی در این بخش میشود.