فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۰۱ تا ۷٬۳۲۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پدیده بی خانمانی را به عنوان یکی از مسائل اجتماعی روز ایران، از جهات مختلف می توان بررسی کرد. در این بین، موضوع امر جنسی در میان افراد بی خانمان، علی رغم اهمیت آن مغفول مانده است. این پژوهش با هدف بررسی وجوه ناظر بر امر جنسی در زیست کارتن خوابی، به کندوکاو در کنش های عاطفی و جنسی افراد بی خانمان می پردازد. رویکرد این پژوهش کیفی، و مبتنی بر نظریه زمینه ای است. در این راستا، با 42 بی خانمان شامل 23 مرد و 19 زن، مصاحبه عمیق صورت پذیرفت. نمونه ها به شکل هدفمند از پاتوق های کارتن خوابی در دو شهر مشهد و تهران برگزیده شدند. از شهر مشهد، پاتوق های اسماعیل آباد، نوده و شهرک شهید رجایی و از شهر تهران، پاتوق های مولوی، فرحزاد، هرندی و چند نمونه دیگر بررسی شدند. داده ها در ابتدا با استفاده از نرم افزار مکس کیودی ای تحلیل شد. نتایج نشان داد که نیازهای مادی به منظور تأمین مواد مخدر و همچنین نیازهای عاطفی و جنسی، سبب برقراری روابط میان افراد بی خانمان شده است. افراد مورد مطالعه عموماً در قالبی آشفته به پیشبرد کنش های عاطفی و جنسی خود می پردازند. برمبنای نتایج، اعتبارزدایی تدریجی از نهاد خانواده و رفت وبرگشت به مواد مخدر به منظور کسب لذت جنسی در این آشفتگی نقش مهمی ایفا کرده است.
هویت بیماری در رویارویی با شبکه های جدید اطلاعاتی: بررسی موردی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای زنان مبتلا به سرطان سینه دنیای مجازی به مکانی تبدیل شده است که در آن با تعامل و گفتگو هویت جدید خود را کشف می کنند؛ بنابراین، این پژوهش میان زنان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان های شهید قاضی و بین المللی تبریز به صورت کیفی و بر پایه راهبرد نظریه زمینه ای با گروه نمونه 20 نفر انجام شده است. هدف، بررسی این مسئله است که زنان مبتلا به سرطان سینه در فرایند درک و تجربه بیماری خود چگونه از شبکه های جدید اطلاعاتی استفاده می کنند. نتایج پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق با گروه نمونه و با ارائه چهار مقوله تجربه و تعریف بیماری، هویت بیمار آگاه و توانمند، پارادوکس شبکه های اطلاعاتی و معنابخشیدن به هویت خود در فضای مجازی، نشان می دهند شبکه های جدید اطلاعاتی ازجمله اینترنت به طور فزاینده ای در حال تبدیل شدن به عرصه ای هستند که زنان مبتلا به سرطان سینه در آنها اطلاعاتی درباره بیماری شان دریافت می کنند. همچنین روایت های خود را درباره سرطان سینه به وجود می آورند و آن را به منبعی برای حمایت های احساسی، عاطفی و هویتی تبدیل می کنند. زنان مبتلا به سرطان سینه به طور عمیق به تعریف هویت خود و توانمندسازی علاقه مندند و برای این منظور از اینترنت به منزله عرصه ای برای خلق اشکال جدید دانش، آگاهی و عاملیت درباره بیماری استفاده می کنند.
مطالعه اخلاق کار و ارتباط آن با منبع کنترل بین کارکنان ایرانی و ایتالیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه پژوهش های جالب توجهی در زمینه اخلاق کار در ایران انجام شده اند، به ندرت این موضوع به صورت بین فرهنگی بررسی شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر تلاش کرده است اخلاق کار را در ایران (به منزله کشوری اسلامی، در حال توسعه و با فرهنگ جمع گرایانه) با ایتالیا (به منزله کشوری کاتولیک، توسعه یافته و با فرهنگ فردگرایانه) مقایسه و رابطه آن را با منبع کنترل درونی، بررسی کند. این پژوهش در چارچوب پیمایش بین فرهنگی و روی 306 نفر از کارکنان دو دانشگاه دولتی در ایران (132 نفر) و ایتالیا (174 نفر) انجام شده است. ابزار پژوهش برای سنجش اخلاق کار، فرم اخلاق کار چندبعدی مریاک و همکاران (2013) است و برای سنجش منبع کنترل، از مقیاس درونی - بیرونی راتر (1966) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند اخلاق کار بین کارکنان ایتالیایی از کارکنان ایرانی قوی تر است و علاوه بر آن، در هر دو گروه، رابطه معناداری بین منبع کنترل درونی و اخلاق کار وجود دارد. یافته های پژوهش با بخش عمده ای از پژوهش های بین فرهنگی در این حوزه منطبق نیست؛ اما تلاش شده است تبیین های لازم در توجیه آنها ارائه شوند.
قوم نگاری فرهنگ پیاده روی اربعین حسینی علیه السلام: تحلیل ها و راهبردهای تصمیم گیری در نهادهای انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیاده روی عظیم اربعین حسینی علیه السلام به صورت یک نماد جهانی، به قدرت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مسلمانان تبدیل شده است. این مقاله با روش شناسی تفسیری و رویکرد پژوهش کیفی بر اساس استراتژی قوم نگاری و مشاهده مستقیم قوم نگار، به توصیف و تحلیل رفتارهای فرهنگی زائرین این کنگره عظیم پرداخته و راهبردهایی را به منظور تقویت و توسعه فرهنگ زیارت اربعین ارائه می کند. قوم نگاری این پژوهش در چهار مقطع زمانی انجام می شود؛ آمادگی زائرین برای سفر، مسافرت زمینی تا مرز چذابه، پیاده روی زائرین در مسیر نجف - کربلا و قوم نگاری برگشت از سفر. دو هدف پژوهش " تحلیل و توصیف فرهنگ اربعین" و "راهبردهای تصمیم گیری برای ترویج فرهنگ اربعین" به چهار مقطع فوق عرضه شده و تحلیل و تفسیر می شوند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اربعین نوعی همگرایی را بین فرهنگ ها ایجاد کرده و منجر به تقویت و گسترش فرهنگ عظیم جهانی مسلمانان و تشیع (بدون توجه به قوم، نژاد، سن و سایر تفاوت های فرهنگی) می شود. بنابراین ضرورت دارد که از سوی نهادها و سازمان های داخلی و البته با همکاری سازمان های عراق در توسعه و تعمیق این فرهنگ تلاش شود. بر اساس مطالعات انجام شده، نیروی انتظامی، وزارت راه و شهرسازی، سازمان های فرهنگی (صداوسیما، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان حج و زیارت)، شهرداری ها، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دانشگاه ها، اداره اوقاف و امور خیریه و همچنین سایر نهادهای انقلاب اسلامی می توانند با به کارگیری راهبردهای پیشنهادی این پژوهش، نقش مهمی در توسعه و ترویج این فرهنگ داشته باشند.
فعالیت در سازمان های مردم نهاد ؛ برساخت شبکه ارتباطی جدید به مثابه جایگزین محدودیت های ساختاری: ارائه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نظر به اهمیت نهادهای مدنی به عنوان اصلیترین شاخص توسعه اجتماعی، پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی به مطالعه زمینه ها و دلایل رشد سازمان های مردم نهاد در شهر سنندج و تجربه و درک فعالیت مدنی در نزد نمونه ای از شهروندان کُرد سنندجی بپردازد. روششناسی پژوهش، کیفی است و دادههای کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش نظریه زمینهای استفاده شده است. بر اساس روش های نمونه گیری هدفمند و حداکثر تنوع و لحاظ معیار اشباع نظری 27 نفر از شهروندان کُرد سنندجی در این مطالعه شرکت کردند و درک و تفسیر آنها نسبت به دلایل و زمینه های فعالیت در سازمانهای مردم نهاد مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که زمینههایی چون ناکارآمدی دولت و نظام تدبیر در منطقه، و نابرابری اجتماعی (احساس تبعیض و عینی شدن فشار ساختاری) در حضور و مشارکت در سازمان های مردم نهاد نقش دارند. در این میان، بهره مندی از مجاری سازمانی و رهایی از روزمرگی و معنابخشی به زندگی به مثابه زمینه تسهیلگر و مسئولیتپذیری اجتماعی و کسب اعتبار اجتماعی به منزله شرایط مداخله گر عمل کرده اند. بازسازی معنایی تجربه و درک فعالان مدنی، از حضور و مشارکت در سمنها بر سمنها به مثابه مجرایی برای مشارکت و همبستگی اجتماعی، تغییر فرهنگی و اجتماعی و پل ارتباطی ذینفعان و دستگاههای اجرایی دلالت دارد. مقولهی هسته نیز بر سازمانهای مردمنهاد؛ برساخت شبکه ارتباطی جدید به مثابه جایگزین محدودیتهای ساختاری» دلالت دارد.
نابرابری های اقتصادی-اجتماعی در تجربه درد مزمن با تأکید بر فقر: پژوهشی کیفی در منطقه موکریان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله ضمن تصریح بر اهمیت تعیین کننده های اجتماعی سلامت و بیماری، مناسبات بین درد مزمن و فقر را به مثابه مهمترین تعیین کننده اقتصادی و اجتماعی آن مطالعه می کند. برای تحقق این هدف، روش های های پژوهش کیفی و به طور مشخص اتنوگرافی رِوایی، و حدود نه ماه حضور مستمر در میدان و انجام مشاهده و مصاحبه روایی با بیماران اسکلتی دارای درد مزمن بکار گرفته شده است. برای تحلیل داده ها از تحلیل روایت مبتنی بر مضمون و از مدل سیال میلز و هابرمن استفاده شده است. یافته های این جستار نشان می دهد که نوعی درهم تنیدگی یا هم افزایی در شرایط محیطی، شاخص های جمعیت شناختی و دیگر تعیین کننده های احتماعی در خصوص درد مزمن وجود دارد. به طور مشخص، شرایط جغرافیایی خاص منطقه موکریان به همراه نظام های فرهنگی و اجتماعی فقر گستر با سوق دادن افراد ساکن در منطقه به انجام فعالیت ها و شغل های سخت و فرسایشی، آنان را مستعد ابتلا به بیماری-های اسکلتی دارای درد مزمن می نماید. همچنین فقر اقتصادی حاصل از مشاغل کم درآمد و ناپایدار و غیرایمن و بیکار شدن بر اثر درد و بیماری و ضعف یا فقدان حمایت اجتماعی کافی از یک سو، و عدم توسعه یافتگی، در حاشیه بودن و فقدان امکانات و تسهیلات خدمات بهداشتی و درمانی از سوی دیگر، بیماران اسکلتی دارای درد مزمن را در شرایط خطیر جسمانی و روانی و رنج روزافزون اجتماعی قرار داده است.
نگاهی اجمالی به مؤلفه های فرهنگ بومی شهرستان دره شهر و قابلیت های کارکردی آن با تأکید بر توانمندسازی ظرفیت های محلی اقتصاد فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶ و ۶۷
105 - 131
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت اجمالی مؤلفه های فرهنگ بومی منطقه عمومی سیمره و قابلیت های کارکردی این فرهنگ و ارائه راهکار برای فعالسازی ظرفیت های محلی موجود در این زمینه بر اساس رویکردهای توسعه مشارکتی انجام شد. در این راستا برای گردآوری و تحلیل داده ها از شیوه توصیفی- تحلیلی به گونه مردم نگارانه استفاده گردید و به روایت راویان محلی عضو کانال تلگرامی «تاریخ و فرهنگ دره شهر» استناد شد که از کم و کیف مؤلفه های فرهنگی بومی و قابلیت های کارکردی آنها آگاهی داشتند. داده ها و اطلاعات به دست آمده مبین آن است که فرهنگ بومی سیمره در تمام زمینه های مورد بررسی، از جمله: ترانه ها و نغمه های شاد محلی، کارآواها، آیین ها و سنن ریشه دار و پیوندبخش، ضرب المثل های آموزنده و پرمحتوا، ادبیات شفاهی پندآموز، بازی های محلی مفرح و حکایت های تاریخی آموزنده از ظرفیت های کارکردی قابل توجهی برخوردار است که به انحاء مختلف، قابلیت احیا و انطباق با مقتضیات جدید را دارند و می توانند در راستای رونق بخشی به اقتصاد فرهنگ به بازار تولیدات فرهنگی وارد شوند. یافته های پژوهش نشان می دهند برخلاف دیدگاهی که به فرهنگ عامه نگاه تحقیرآمیزی دارد و فولکلور و مواد و داده های آن را در شمار مشتی خرافه، افسانه، اسطوره و گفتار مردم بی سواد قلمداد می کند، فرهنگ بومی منطقه سیمره از قابلیت های کارکردی و توان بالایی برای ورود به عرصه کسب و کارهای نوین فرهنگی – هنری و ایفای نقش در دوره جدید برخوردار است؛ بر این اساس، ضرورت دارد دولت در قالب راهبرد «فعال سازی ظرفیت های مردمی»، زمینه های گشایش و بالندگی ظرفیت های مذکور و گسترش کسب و کارهای فرهنگی را فراهم سازد.
تبیین رابطه بین شبکه های اجتماعی مجازی موبایل محور با سلامت اجتماعی شهروندان (پژوهشی بر مبنای رویکرد حوزه عمومی هابرماس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
159-185
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین رابطه بین شبکه های اجتماعی مجازی موبایل محور با سلامت اجتماعی شهروندان با توجه به رویکرد حوزه عمومی هابرماس می باشد. جامعه آماری تحقیق شهروندان ساکن در مناطق شمال و جنوب تهران بوده که تعداد 550 نفر از شهروندان به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. جهت سنجش سلامت اجتماعی از مقیاس کییز و مقیاس الگوی ارتباطی گفت و شنود و همنوایی فیتنرپاتریک و ریچی برای بررسی الگوهای ارتباطی در خانواده مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش، بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و میزان مشارکت اجتماعی و انطباق اجتماعی به ترتیب به مقدار 0.13 و 0.10=r رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. علاوه بر این، یافته ها بیانگر رابطه مثبت و معنادار بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سلامت اجتماعی شهروندان با ضریب همبستگی (0.14=r و 0.001=sig) می باشد. بر این اساس، تعاملات اجتماعی ناشی از حضور فعال در شبکه های اجتماعی مجازی باعث ایجاد حس مشارکت و انطباق با گروه های خودی می شود و بدین ترتیب موجبات تقویت و افزایش سلامت اجتماعی افراد را فراهم می آورد.
دگردیسی رابطه انسان با دیگری جستاری درباره فیلم خسته نباشید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۰)
111 - 130
حوزههای تخصصی:
خسته نباشید 1 ، فیلمی با مضامین مواجهه فرهنگ ها، حفظ زیست بوم، پاسداشت میراث فرهنگی، حافظه و خاطره است. این مقاله، با مروری بر دیگری در ادبیات فارسی و فیلم های سینمایی نشان داد که دیگری، چه در دوران پیشامدرن و چه در دوران مدرن، پدیده مهمی برای هنرمندان، نویسندگان، شاعران و به ویژه فیلمسازان بوده است. در مبانی نظری، دیگری در ادبیات علوم اجتماعی و تکوین دیگری در دوران مدرن مرور شد. یکی از مسائل اساسی که کمتر به آن توجه شده، تبدیل شدن شرق، به دیگریِ غرب و ممکن شدن استعمار است؛ چراکه استعمار تنها ابعاد نظامی و سیاسی نداشت و واجد وجوه فرهنگی و روانی عمیقی بود. همچنین دوران مدرن موجب شد احساسات، عواطف و طبیعت به حاشیه رانده شود. در این مقاله از روش تحلیل محتوای کیفی، نوع مضمونی، بهره گرفته شد. خسته نباشید روایتی از هم سرنوشتی برآمده از رنج، و احساساتی که درک می شوند؛ از خاطراتی فراموش شده، که به یاد آورده می شوند و از تمدنی در مجاورت کویر و در هماهنگی با آن است. انسان هایی که در ابتدا، قابلیت ستیز و نزاع با یکدیگر را دارند، اما زمانی که از داستان هایِ مشترکِ برآمده از رنجِ همدیگر مطلع می شوند، به رغم نداشتن زبانی مشترک، شیوه همدلی را برمی گزینند. آن ها اگر در ابتدا به خاطر پول با یکدیگر همسفر شده بودند، سپس به خاطر دوستی و رفاقت و هم سرنوشتی و داستان های مشترک، برای به دست آوردن تجاربی جدید و بدون مقصدی مشخص، باهم، همراه می شوند، تا شاید رنگ آسمان جاهای دیگر را به چشم ببینند.
روایت در بازی های دیجیتال، نقش آفرینی و تاثیر آنها بر پویانمایی های بلند سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به تحلیل روایت در بازی های دیجیتال، نقش آفرینی و تأثیر آن ها بر پویانمایی های بلند سینمایی می پردازد. بازی های دیجیتال اولیه ازلحاظ عناصر ساختاری وام دار سینما بودند، اما در دو دهه اخیر، شکل روایی بازی های ژانر نقش آفرینی که مبتنی بر داستان است، به سرعت بر سینمای دیجیتال تأثیر گذاشته است. سینماگرانِ پیش رو نظیر جیمز کامرون، نولان و ... با تأسی از ساختار روایی این بازی ها آثار پیچیده ای خلق نموده اند که صنعت سینما را به مسیری جدید کشانده است. فیلم هایی نظیر بدو لولا بدو (1998)، تلقین (2010)، سه گانه ماتریکس (1999-2003)، کد منبع (2011) و آواتار (2009) جزء این دسته هستند که شامل شکل جدیدی از روایت بوده و ازنظر ساختار روایی کاملاً مشابه دنیای بازی دیجیتال هستند. این مقاله، توصیفی و تحلیلی است. علاوه بر توصیف خصوصیات روایی، نمونه های سینمایی و پویانمایی متأثر از بازی ها، با تکیه بر نظرات صاحب نظرانی مانند جاسمین کالی، دیوید بودرول و کریستین تامسون، به تحلیل روایت و عناصر روایی آن ها می پردازد و آن ها را با بازی هایشان تطبیق می دهد. یافته های پژوهش تأیید می کنند که پویانمایی های متأثر از بازی های نقش آفرینی ازلحاظ عوامل تأثیرگذار بر روایت ازجمله زاویه دوربین، دیدگاه شخصیت ها، شخصیت پردازی، خط روایت، به چالش کشیدن زمان و ساختار پیچیده و تودرتوی روایت، شباهت های زیادی با بازی ها دارند.
تدوین استراتژی مؤثر در مدیریت بحران ویروس کرونا با تأکید بر نقش ناجا به روش ماتریس SWOT (مطالعه موردی شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت مدیریت بحران شیوع ویروس کووید-19 در مقیاس ملی، منطقه ای و شهری این روزها بیش از هر موضوع دیگری نمایان است. البته، آنچه توجه به مسائل ویروس کووید-19 را بیش از همه در جهان واجد اهمیت کرده، سرعت انتقال و شیوع بالای آن است که راهکارهای مقابله با آن علی رغم اشتراکات در برخی لایه ها مانند مدیریت زیرساخت های شهری بر اساس موضوعاتی همچون مقیاس، موقعیت جغرافیایی، ویژگی های کالبدی، فرهنگ سکونت و دیگر لایه های زندگی در هر شهر جداگانه تعریف می شود. در پژوهش پیش رو، به بررسی مدیریت بحران ویروس کرونا (با تأکید بر نقش ناجا) در شهرستان همدان پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات به روش مصاحبه با خبرگان و روش تحلیل داده ها با استفاده از روش SWOT است. با محاسبه امتیازات نهایی برای عوامل داخلی (نقاط ضعف و قوت) و خارجی (فرصت ها و تهدیدها) شناسایی شده مشخص شد که استراتژی مطلوب برای مدیریت بحران ویروس کووید-19 در شهر همدان استراتژی تدافعی است. در همین راستا، راهبردهایی مثل تدوین برنامه جامع مدیریت بحران مقابله با ویروس کووید-19 با همفکری متخصصین حوزه های مدیریت شهری، کادر درمان، نیروهای انتظامی، تشدید نظارت ها در اجرای پروتکل ها بهداشتی در مراکز تجمع مردم، تجدیدنظر در برنامه حرکتی ناوگان حمل ونقل عمومی جهت کاهش تعداد مسافران در ایستگاه ها و داخل وسایل حمل نقلی و... جهت بهبود مدیریت بحران ویروس کووید-19 در شهر همدان ارائه می گردد.
توزیع موسیقی پس از انقلاب اسلامی و ارائه الگوی مدیریت هنری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
123 - 148
حوزههای تخصصی:
مهم ترین نقش مدیران هنری، پرداختن به تعامل بین افراد درگیر در دنیای هنر و سازمان های مختلف، همچنین تضمین به ثمر رسیدن ارزش های یک اثر هنری است؛ اما رویکرد مدیر هنری در ایران به ویژه در حوزه موسیقی، با فراز و نشیب های بسیاری روبه رو بوده است. به نظر می رسد؛ چالش اصلی مدیریت در حوزه توزیع موسیقی، مربوط به فهم واقعیت اجتماعی هنر است و ازآنجاکه با این رویکرد، به مدیریت هنر توجه نشده، مطالعه مدیریت توزیع موسیقی یک امر ضروری است. پژوهش حاضر که با روش تلفیقی (کیفی و کمی) انجام شده، ماهیتی اکتشافی دارد. در بخش کیفی، بر اساس مصاحبه عمیق و تحلیل تماتیک، ابعاد و مؤلفه های مدیریت توزیع موسیقی شناسایی شد و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته برای پایش وضعیت موجود و شناسایی مهم ترین مؤلفه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدیریت توزیع موسیقی، دارای 4 بعد و 19 مؤلفه است. هنرمندان، مخاطبان، بازار و سیاستگذاری 4 بعد مدیریت توزیع موسیقی شناسایی شدند و از مؤلفه های مهم در مدیریت توزیع موسیقی، الگوهای رمزگشایی مخاطبان، تأثیرات صنف موسیقی بر بازار، انگیزه فرهنگی دولت، مباحث فقهی مرتبط با آثار موسیقی و نقد هنری نامطلوب مورد بررسی قرار گرفت.
چشم انداز و سناریوهای جایگاه طالبان در عرصه حکمرانی آینده افغانستان (با تأکید بر رویکردهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
203 - 225
حوزههای تخصصی:
با سقوط حکومت طالبان در سال 2001م (1380 ش)، حضور این گروه در عرصه قدرت افغانستان کمرنگ گردید ولی طالبان با گذشت زمان، ضمن تقویت مواضع خود، به عنوان نیرومندترین بازیگر اپوزیسیون در این کشور ظهور کرد و به دنبال ایفای نقش مؤثر در آینده افغانستان است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که چشم انداز جایگاه طالبان در عرصه حکمرانی آینده افغانستان چیست؟ بر این اساس، هدف اصلی مقاله، ارائه چشم انداز و تحلیل سناریوهای مربوط به جایگاه طالبان در عرصه حکمرانی آینده افغانستان است. چارچوب نظری مقاله، نظریه عصبیت ابن خلدون است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. فرضیه اصلی این است که قدرت طالبان در افغانستان و به خصوص نفوذ و مشروعیت این گروه پس از امضای توافق صلح با آمریکا و فضای حاکم بر مذاکرات بین الافغانی افزایش یافته است. یافته ها نشان می دهد نمی توان جایگاه طالبان را در آینده افغانستان نادیده گرفت. به نظر می رسد طالبان در کوتاه مدت و در جریان مذاکرات بین الافغانی، بحث مشارکت در قدرت را پیگیری خواهد کرد؛ اما در بلند مدت، قصد تصاحب کامل قدرت در افغانستان را خواهد داشت؛ موضوعی که نتیجه آن، مقاومت سایر گروه ها و ادامه نا امنی ها در این کشور خواهد بود.
Designing Strategic Competencies Model of Directors of Lorestan Province Education Department(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Pourpose: The aim of research was to design and test the strategic competencies of managers of Lorestan Province Education Department in the school year 2019-2020. Methodology: It was an applied study in terms of purpose and a mixed-exploratory (qualitative/quantitative) one in regards to the method. The statistical population in Delphi Method consisted of 17 experts familiar with the research topic and were selected by targeted sampling. The statistical population in the quantitative section comprised of all presidents, vice-presidents, and directors of education departments across the province. According to Cochran’s formula 87 subjects were selected by stratified sampling. The research tool included an author-made questionnaire with three dimensions, 9 components and 83 indicators. The validity from the lecturers’ viewpoint and reliability based on Cronbach’s alpha test was 0.92. The Delphi method with Kendall’s coefficient was used to analyze data. Model fitting and validation was made by CFA (Confirmatory Factor Analysis) and structural equations in Spss and PLs Smart. Findings: Data analysis showed that concerning significance of the model aspects, management was prioritized as factor loading (.98), organizational loading (.93), and individual loading (.90) (P<0/001). Based on t amounts, the significance of factor loadings (route coefficients) of the relationships among the components and strategic competencies aspects was above 2.57 which suggested that factor loadings of all components related to the “individual”, “management”, and “organizational” aspects were meaningful in the level of error α =0.01 (P<0.001, t>2.57). Finally, the suggested model of strategic competencies of directors of education department was 0.61 based on Goodness of Fit (GOF) standard, which was more than 0.35. Conclusion: Based on the present findings, the indigenous model of strategic competencies of managers in the education system can be considered significant.
بررسی تأثیر تغییر جنسیت در جرایم مربوط به خانواده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۱
115-129
حوزههای تخصصی:
پیشرفتهای سریع علم پزشکی موجب بروز موضوعات حقوقی مانند تلقیح مصنوعی، پیوند اعضا و موارد دیگری شده است . یکی از موضوعات جدید علم پزشکی تغییر جنسیت در افراد تراجنسیتی است. این موضوع پزشکی آثاری در حقوق به طور کلی و به تبع آن در حقوق خانواده چه از منظر حقوقی وچه از منظر کیفری دارد که قوانین به آن ها نپرداخته اند. در این زمینه سؤالی که مطرح می شود این است که اگر شخصی مرتکب جرمی شود و هنوز حکم مجازات او صادر نشده باشد یا صادر شده باشد ولی هنوز به مرحله اجرا در نیامده باشد آیا تغییر جنسیت تأثیری در زمینه مجازات درباره او دارد یا خیر؟ در این زمینه مقاله حاضر بدلیل فقدان نص قانونی به بررسی چهار مورد از موضوعات کیفری خانواده شامل ترک انفاق ، ازدواج با دختر زیر سن نکاح ، فریب در ازدواج و عدم ثبت ازدواج پرداخته است و بعد از بررسی این نتیجه حاصل شد که قانون گذار باید با توجه به مواردی مانند: « حیثیت عمومی جرم »، « حیثیت خصوصی جرم »، « اخلال در نظم عمومی جامعه »، « حفظ حقوق افراد جامعه »،« قاعده درأ »، « مبنای جرم انگاری جنسیت است یا امور دیگر » و مواردی از این قبیل به تعیین تکلیف قانونی در این موارد بپردازد
تحلیل جامعه شناختی روایت زنان ایرانی ازدواج کرده با اتباع خارجی افغان و عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سال های متمادی، ایران شاهد ورود مهاجرانی از همسایگان شرقی و غربی خود بوده است که به دلایل گوناگون به ازدواج با دختران ایرانی اقدام کرده اند؛ درحالی که زنان ایرانی ازدواج کرده با اتباع خارجی وضعیت حقوقی و قانونی مشخصی ندارند. از طرفی با وجود سیاست بازگشت پناهندگان در صورت همراهی شوهرانشان در رفتن به مقصد آن ها یا با ماندن در ایران و ترک از طرف شوهرانشان درگیر آسیب های روحی و روانی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می شوند و طرد و محرومیت را تجربه می کنند. نوشتار حاضر به این مسئله در فضای مفهومی طرد اجتماعی و به روش مصاحبه عمیق با 35 زن ایرانی ازدواج کرده با تبعه عراقی و 21 زن ایرانی 23 تا 66 ساله مزدوج با تبعه افغان شهرستان نیشابور پرداخته است. براساس مصاحبه های انجام شده، آگاهی نداشتن از عواقب ازدواج با اتباع بیگانه و فقر و محرومیت از مهم ترین دلایل ازدواج دختران ایرانی برای ازدواج با اتباع افغان و عراقی است. طرد و محرومیت این زنان از قبل ازدواج در خانه پدری و پس از ازدواج در زندگی مشترک، آن ها را از زندگی اجتماعی به حاشیه رانده است. روایت این زنان از زندگی خود نشان می دهد که اگرچه مطرودیت دوران کودکی و احساس حقارت و داغ خوردگی ناشی از ازدواج با بیگانه در هر دو گروه زیاد است، این میزان در زنان ازدواج کرده با اتباع افغان به مراتب بیش از گروه دیگر است.
چگونگی برساخت گفتمان فمینیستی در ایران (1370-1389)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۰
195 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه گفتمان فمینیستی در ایران معاصر است. بر این اساس، با انتخاب دو مجله "زنان" و "مدرسه فمینیستی" و تحلیل آن ها در کنار هم، جریان غالب فمینیسم را در بازه زمانی 70 تا 89 موردبررسی قرار داده ایم و با به کارگیری روش تحلیل گفتمان لاکلو و موف، تلاش شد، علاوه بر تحرک گفتمان فمینیستی، مرزبندی و غیریت سازی میان آن با گفتمان هژمونیک حاکم، محل های نزاع میان این دو گفتمان ، دال های شناور و چگونگی برجسته سازی و حاشیه رانی این گفتمان مورد شناسایی قرار گیرد. نتایج نشان می دهد که شاکله اصلی گفتمان فمینیسم شامل پنج نقطه گسست است که در هر یک از این نقاط گسست ما شاهد مفصل بندی جدیدی حول دال های مرکزی؛ مشارکت اقتصادی زنان، نواندیشی دینی، حقوق بشر، دینداری سکولار و اتئلاف بین جنبشی هستیم. در اغلب دوران تخاصم اصلی گفتمان فمینیسم با گفتمان عمومیت یافته بر سر قوانین نابرابر جنسیتی است. این مسأله در پی فهم جدید و متفاوت گفتمان فمینیسم از زنانگی نسبت به گفتمان هژمونیک شکل گرفت. تخاصم دو گفتمان فوق، در آخرین دوره تا جایی پیش رفت که منجر به حرکت گفتمان فمینیسم از یک گفتمان دموکراتیک به سمت یک گفتمان پوپولار شد.
دارالترجمه همایونی نخستین اقدام وزارت انطباعات در باب ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
57 - 80
حوزههای تخصصی:
دارالترجمه همایونی» یکی از بخشهای فعال «اداره انطباعات» بود که به فرمان ناصرالدین شاه و به همت محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در 1300 ق تاسیس گردید. این مجموعه در عرف آن دوره سازمان وسیعی محسوب می شد که با به کارگیری مترجمین حاذق علاوه بر ترجمه آثار خارجی و گسترش زبان آموزی، چاپ و نشر آثار اروپایی را در دوره ناصرالدین شاه رونق بخشید. چگونگی شکل گیری «دارالترجمه همایونی» و ارتباط آن با دارالطباعه عصر ناصری و تاثیر آن بر ترجمه و نشر آثار غربی در ایران مسئله ای است که تاکنون به آن پرداخت نشده است. در این پژوهش که در چارچوب مطالعه تاریخی و بررسی منابعی چون روزنامه ها و کتب عصر ناصری صورت گرفته است مشخص می شود این مجموعه در زمان تصدی اعتمادالسلطنه از طریق سازماندهی و هدایت مترجمین و همچنین بهره گیری از پتانسیل های موجود در «دارالطباعه» تحولی بزرگ در زمینه ترجمه، چاپ و انتشار آثار متعدد از زبانهای گوناگون پدید آورد و عصر ناصری را به لحاظ کثرت آثار ترجمه شده نسبت به دوره های پیشین متمایز ساخت. واژگان کلیدی: اعتمادالسلطنه، ناصرالدین شاه، اداره انطباعات، دارالترجمه همایونی
پدیدارشناسی سرمایه جنسی: بررسی کیفی در تجربه زیسته زنان جوان قشر متوسط در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه جنسی همچون دیگر انواع سرمایه، ابزاری برای مبادله یا هدفی برای انباشت دارایی های مطلوب انگاشته شده است. به طور خاص انتظار می رود سرمایه جنسی برای زنان که تبعیض ها و محدودیت هایی برای دست یابی به انواع دیگر سرمایه دارند، قدرت چانه زنی در زندگی اجتماعی شان را فراهم آورد. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا مبتنی بر رویکردی پدیدارشناسی، برساخت سرمایه جنسی در تجربه زیسته زنان جوان را واکاوی کند. بدین منظور با 15 نفر از زنان جوان در شهر مشهد که تجربه های متنوعی از انواع مختلف رسیدگی و مداخله در مدیریت بدنشان داشته اند و به صورت هدفمند انتخاب شده اند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهند سرمایه جنسی در فضای بین الاذهانی عاملان اجتماعی مدنظر، مشتمل بر مجموعه ای از ویژگی ها ازجمله جذابیت جنسی به منزله بنیان ارزش گذاری، جریان یابی بر محمل بدن، قابلیت تبدیل شوندگی به صور دیگر سرمایه، مبادله پذیری، استهلاک و فرسایش، پیروی از پدیده عرضه و تقاضا، خردشوندگی، تجمیع پذیری و استانداردیابی نسبی و بازآفرینی (مجدد و مضاعف) ازطریق سرمایه گذاری است. افتراق در تجربه عاملان اجتماعی از شکل گیری، انباشت و مبادله سرمایه جنسی، محصول ترکیب بندی ها با شدت و حدت متفاوت از ویژگی های ذکرشده است.
تأثیر کهن الگوهای نژادی در ادراک حس معنوی مکان مسجد؛ مطالعه نمونه موردی مسجد امام حسین علیه السلام تهران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
گرایش به نوآوری، در طراحی مساجد رو به فزونی است. تحقیقات انجام شده نشان از کاهش «حس معنوی» مساجدی، با رویکرد مدرن در مقایسه با مساجد برگرفته از الگوهای سنتی دارد. این نوشتار به مقایسه تأثیر کهن الگوهای ناخودآگاه نژادی فضای معنوی، در مقایسه با طرح واره های ناخودآگاه شکل گرفته از تجارب روزمره، در حس معنوی مکان مساجد سنتی می پردازد. روش پژوهش، کیفی، به شیوه نمونه موردی است. گردآوری داده ها، به صورت پرسش نامه است. نتایج در spss تحلیل و سپس مورد بررسی و تفسیر قرار گرفته است. نتیجه اینکه، گرچه میزان تعلق به مکان، ارتباط مستقیمی با تکرار تجربه زیسته مکان داشته است، اما میزان «حس معنوی» مساجد سنتی، در مقایسه با مساجد مدرن، ارتباطی به میزان و تکرار «تجربه مکان» نداشته و حتی برای کسانی که از مسجد برای مناسک دینی استفاده نمی کنند، مساجد سنتی به جهت به کارگیری کهن الگوهای معماری موجود در ذهن یک ایرانی، اولویت بیشتری در ایجاد حس یک مکان معنوی داشته است.