فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۸۱ تا ۳٬۶۰۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
352 - 361
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از عوامل موثر در وضعیت مدارس، عملکرد مدیران آن به ویژه در دوره ابتدایی می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی متغیرهای هنجاری و رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف و شیوه اجرا به ترتیب کاربردی و کیفی از نوع توصیفی- توسعه ای بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس ابتدایی و متخصصان دانشگاهی در حوزه آموزش وپرورش بودند که تعداد 20 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته انفرادی گردآوری (روایی مصاحبه با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 8/77 محاسبه شد) و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که برای متغیرهای موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی 76 شاخص، 11 مولفه و 2 بعد شناسایی شد. بعد رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی شامل 37 شاخص در 5 مولفه ارزش، رضایت شغلی، انگیزش، شخصیت و خلاقیت بود. همچنین، بعد هنجاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی شامل 39 شاخص در 6 مولفه ارتباطات سازمانی، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، سبک های تصمیم گیری، نقش ها و انتظارها و هدف ها و استراتژی ها بود. در نهایت، الگوی هنجاری و رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی طراحی شد.
بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش، جهت بهبود عملکرد مدیران مدارس می توان گام های موثری از طریق شاخص ها، مولفه ها و ابعاد شناسایی شده برای متغیرهای موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی برداشت.
ارائه الگوی آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا با استفاده از تکنیک دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
373 - 385
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت برنامه ریزی مسیر شغلی و آسیب شناسی آن، هدف این مطالعه ارائه الگوی آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا با استفاده از تکنیک دلفی فازی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه کارکنان منطقه ده عملیات انتقال گاز ایران بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 323 نفر برآورد، اما برای اطمینان حجم نمونه 350 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با 132 گویه بود که روایی و پایایی آن مناسب ارزیابی شد. داده ها با روش های دلفی فازی، تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Lisrel تحلیل شدند.یافته ها: گویه های پرسشنامه محقق ساخته آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با مقیاس هفت درجه فازی مورد بررسی قرار گرفتند و بررسی ها نشان داد که پس از دو دور دلفی تعداد 128 گویه دارای ضریب توافق بالاتر از 70/0 بودند. همچنین، مقوله های الگوی آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا دارای بار عاملی بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 80/0 بودند. الگوی مذکور دارای برازش مناسبی بود و در این الگو عوامل علّی بر پدیده محوری، پدیده محوری، شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه و الگوی طراحی شده آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا، برنامه ریزی متناسب با آن برای بهبود مسیر شغلی ضروری است.
مطالعه تطبیقی کارکرد پیرامتنی طرح جلد کتاب در دهه هفتاد هجری شمسی و بازطراحی کنونی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«پیرامتنیت»، به عنوان یکی از انواع پنج گانه ترامتنی، توسط ژرار ژنت، منتقد و نشانه شناس فرانسوی، در چهارچوب پارادایم ساختارگرایی مطرح شده است. پیرامتن ها، پاره متن هایی هستند پیرامون متن مرکزی که آستانه ای برای ورود به اثر و دریافت آن به شمار می آیند. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای در صدد پاسخگویی به این پرسش است: جلد کتاب به عنوان «پیرامتن درونی همزمان» در طراحی اولیه و بازطراحی، دچار چه تغییراتی گشته است و ارتباط آن با گفتمان های مسلط دوره خلق اثر چیست؟ پیکره مطالعاتی، چهار عنوان کتاب ادبی است که در دهه هفتاد هجری شمسی به چاپ رسیده و پس از گذشت نزدیک به دو دهه، با طرح جلد جدید، تجدید چاپ گشته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد، پیرامتن جلد کتاب و تغییرات آن، برساخته ای از عوامل فرامتنی نظیر بافت فرهنگی جامعه، گفتمان های هنری رایج در دوره خلق اثر، سیاست های نشر و تولید و همچنین تغییرات تکنولوژیک است؛ از سوی دیگر با مطالعه نقش پیرامتنی جلد کتاب در می یابیم، در طول دو دهه، کارکرد پیرامتن ها، از بستر توصیفی و روایی خارج شده و به سمت کارکرد دلالت نهان و اغواگری، تغییر مسیر داده است تا جایی که می توان گفت پیرامتن خود به متنی مستقل بدل شده است.
چالش های قانونگذاری حقوق کاربران در فضای مجازی؛ مطالعه تطبیقی دو تجربه متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق کاربران در فضای مجازی همواره مورد تعرض و تضییع قرار می گیرد و قانونگذاران موظفند، الزامات قانونی برای حمایت از آنها در مقابل سوداگری ها را ایجاد کنند. هرچند سوداگران دسترسی به قانونگذاری هم دارند و مانع حمایت از شهروندان می گردند، کما اینکه بخش ۲۳۰ قانون نزاکت آمریکا ۱۹۹۶ مانع اصلی مهار خودسری پلتفرم های بزرگ مثل گوگل و توئیتر و اینستاگرام و ... است. در مقابل تجربه قانون گذاری در اتحادیه اروپا برای کنترل پلتفرم ها علیرغم وجود کاستی ها، توفیقاتی نیز داشته است، اما در سوی دیگر در ایران قانونگذاری در این حوزه بسیار ضعیف و مغایر تجربیات جهانی بوده است. سؤال اصلی اینجاست که چه الگویی در قانون گذاری نسبت به حقوق کاربران پلتفرم ها می تواند در ایران کارآمد باشد؟ این مقاله با رویکردی تطبیقی به دو نظام قانون گذاری ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا، با روشی توصیفی و تحلیلی پاسخ این پرسش را ارائه می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد برخلاف تجارب کشورهای دیگر قانونگذاری در ایران هم در جهت حمایت از توسعه پلتفرم های داخلی با رعایت اصول رقابت و هم در جهت صیانت از حقوق کاربران پلتفرم ها با اشکالاتی مانند خلط سیاست گذاری و تنظیم گری و خودتنظیم گری، تشدید چالش قانون گذار، بی ثباتی مقررات اقتصادی فعالان اقتصاد مجازی و عدم تصریح به حقوق کاربران منجر به آسیب هایی در این حوزه شده است.
اتنوگرافی انتقادی کالایی شدن آموزش (مورد مطالعه: مناطق حاشیه نشین شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : یکی از تغییرات مهم در چند سال اخیر که نهاد آموزش و فلسفه آن را به عنوان یک ابزار برای ایجاد تغییرات مهم و سازنده، دستخوش تحول کرده است، «کالایی شدن» آن است. مفروضه ای که به سبب آن دسترسی به فرصت ها و امکانات آموزشی برابر از بین رفته است. در پژوهش حاضر با درنظرداشتن رویکردها و نظریات مارکس، لوکاچ و پولانی درمورد کالایی شدن درصدد صورت بندی نظری و تجربی این مفهوم در مناطق حاشیه شهر سنندج برآمدیم. روش : روش مورد استفاده، مردم نگاری انتقادی برگرفته از روش شناسی پنج مرحله ای کاراسپیکن است که در پی نقد و تغییر وضع موجود قرار دارد. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با ۳۵ نفر از معلمان و مدیران آموزشی شهر سنندج صورت گرفته است. در تحلیل مصاحبه ها از تحلیل تماتیک و برای اعتبار آن ها از اعتبار تفسیری استفاده شده است. یافته ها : یافته ها نشان می دهد داده های مونولوگ محور (مفروضات اولیه و کلی پژوهشگران) با داده های به دست آمده از مصاحبه ها (دیالوگ محور) همخوانی داشتند و آن ها را تأیید کردند. تفسیر مفاهیم حاصل از داده ها، حاکی از چهار مقوله ثانویه تمایز به میانجی آموزش، تمایل به خصوصی سازی آموزش در مناطق شمال شهر، کاهش دسترسی به امکانات و فرصت های آموزشی در مناطق حاشیه و تله محرومیت فقر در مناطق حاشیه نشین است که شهر سنندج و به ویژه مناطق حاشیه آن را با چالش نابرابری آموزشی مواجه ساخته است. نتیجه گیری : نتایج نشان از عدم دسترسی همه به آموزش و تشدید نابرابری ناشی از آن مقوله هسته ای است که نشان از ایجاد نابرابری شدید و تشدید آن به وسیله کالایی شدن آموزش دارد.
راهبردهای مقابله با قاچاق کالا و ارز در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با گسترش روند خرید و فروش های در فضای مجازی، مبارزه با قاچاق کالا و ارز در این فضا، وارد مراحل پیچیده تری شده است. تحقیق حاضر با هدف ارائه راهبردهای مقابله با قاچاق کالا و ارز در فضای مجازی انجام شد. روش: این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و روش تحقیق داده بنیاد اشتراوس و کوربین انجام شد. مشارکت کنندگان، 17 نفر از خبرگان دارای دانش مرتبط با موضوع بوده که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و تا زمان رسیدن به اشباع نظری، حاضر به مشارکت در پژوهش شدند. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شده است. یافته ها: ضعف در تدوین و اجرای قوانین و مقررات، کمبود نظارت بر کیفیت و قیمت کالاهای عرضه شده و ضعف مدیریت به عنوان عوامل علی؛ فقر و بیکاری، استفاده از روش های متنوع تبلیغ، امکان دسترسی راحت مشتریان به خدمات موجود، امکان اختفاء هویت قاچاقچیان مجازی، هزینه ناچیز راه اندازی فروشگاه های مجازی و هزینه ناچیز اداره فروشگاه مجازی و تأمین کالای قاچاق به عنوان عوامل زمین ه ای و در نهایت نداشتن سواد رسانه ای و تخصص و ضعف در مقابله با متخلفان مجازی به عنوان عوامل مداخله گر تأثیر بسزایی در قاچاق کالا و ارز در فضای مجازی دارند. نتیجه گیری: نشان داد پیامدها معطوف به تأثیر منفی بر تولید داخل و بی ثباتی اقتصادی و امنیتی و اختلال در الگوی مصرف جامعه بوده و راهبردهای مواجهه ای با پیامدها نیز می توانند در قالب قانون گذاری و فرهنگ سازی مناسب، آگاه سازی کاربران، توانمندسازی منابع انسانی، نظارت و سامان دهی فروشگاه های مجازی و تقویت تولیدات داخلی و حمایت از واردات و صادرات قانونی مطرح شوند.
تأملی بر چگونگی بازنمایی تاریخ ایلخانان در کتاب تاریخ 2 مقطع دوم دبیرستان
حوزههای تخصصی:
کتاب تاریخ 2 دوره ی دوم متوسطه، قرائتی از تاریخ ایران در دوره ی مغولان و ایلخانان به دست می دهد که بیش از اینکه ناظر بر یک بازنمایی هویت محور و مبتنی بر یک بازخوانی مسئله محور باشد و پیوندی میان آن تجربه های تاریخی با برخی مسائل روزگار کنونی برقرار کند، صرفاً با رویکردی توصیفی و البته فشرده به رشته ی تحریر درآمده است. آن چه مشخص است اینکه دوره ی حکومت مغولان در ایران، از منظر تداوم انگاره ی هویت و فرهنگ ایرانی و نحوه ی گذار تدریجی ایران از این دوره، در زمره ی یکی از مهم ترین دوره های تاریخ ایران به شمار می رود. تأکید بر این اهمیت از برخی منظرهای هویتی- فرهنگی البته در حیطه ی نهاد آموزش و پرورش است؛ نهادی که مهم ترین و مقتدرترین نهاد در فرهنگ سازی و تقویت بن مایه های هویتی در جامعه محسوب می شود. در این پژوهش که با روش تحلیل محتوا انجام خواهد گرفت، تلاش می شود تا با تاکید بر مسئله ی هویت و پیوند آن با نهاد آموزش، نقدی بر محتوای کتاب درسی تاریخ 2 دوره ی دوم متوسطه از منظر بازنمایی و بازخوانی تاریخ ایران دوره ی ایلخانان مغول برود. فرضیه اصلی این پژوهش این است که محتوای توصیفی این کتاب در آن چه که به تاریخ مغولان مربوط می شود، نمی تواند بازنمایاننده ی مهم ترین مسائل هویتی- فرهنگی این دوره ی تاریخی باشد.
بررسی میزان اعتماد اجتماعی و پایداری نسبت به تمایل مشارکت اجتماعی شهروندان شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
101 - 132
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی عنصری کلیدی در توسعه شهری است و اعتماد اجتماعی و پایداری از مهمترین عواملی هستند که بستر مشارکت اجتماعی را فراهم می کنند.این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر اعتماد اجتماعی و پایداری به تمایل مشارکت اجتماعی شهروندان شهر کاشان صورت پذیرفته است .جامعه آماری این پژوهش شهروندان شهر کاشان استشارکت اجتماعیت اجتماعی. ،روش این پژوهش با روش پیمایشی انجام شده و ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 3 پرسشنامه استاندارد بوده است و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار نمونه گیری SPSS SAMPLE POWER برابر با 187 نفر برآورد شده است، شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری دردسترس می باشد. ابزار تجزیه وتحلیل اطلاعات داده های این پژوهش نرم افزارآماریSPSS و نرم افرار مدلسازی AMOS می باشد. با توجه به یافته های این پژوهش 22 درصد از عامل تمایل به مشارکت اجتماعی مربوط به متغیر اعتماد اجتماعی می باشد. بنابراین اعتماد اجتماعی بر تمایل به مشارکت اجتماعی تأثیرگذار می باشد و می توان تمایل به مشارکت اجتماعی را بر اساس اعتماد اجتماعی در جامعه آماری پیش بینی نمود. 15 درصد واریانس متغیر وابسته (تمایل به مشارکت اجتماعی) توسط متغیر مستقل (پایداری) تبیین شده است. به عبارت ساده تر 15 درصد از عامل تمایل به مشارکت اجتماعی مربوط به متغیر پایداری می باشد. پس پایداری بر تمایل به مشارکت اجتماعی تأثیرگذار می باشد و می توان تمایل به مشارکت اجتماعی را بر اساس پایداری در جامعه آماری پیش بینی نمود. نتایج آزمون تی نشان داد که وضعیت اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی در بین شهروندان شهر کاشان متوسط و در حد مطلوب و وضعیت پایداری در بین شهروندان شهر کاشان در حد نامطلوب و ضعیف می باشد.
بررسی چالش های نظریه ی طراحی هوشمند با تأکید بر آراء ویلیام دمبسکی
منبع:
فرهنگ پژوهش تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰ ویژه فلسفه و کلام
161 - 180
حوزههای تخصصی:
نظریه طراحی هوشمند، نظریه ای علمی که در مقابل نظریه ی فرگشت قد علم کرده است. نظریه طراحی هوشمند با ساز و کارهای علمی در صدد است وجود و یا عدم عامل هوشمند را در فرایند علی موجودات زنده شناسائی کند. یکی از اصلی ترین نظریه پردازان این جریان، ویلیام دمبسکی می باشد. او با ارائه ی ملاک و معیاری به نام «پیچیدگی تشخص یافته» برای تشخیص نظم، به فهم همگانی و فطری از نظم، نسق بخشیده است. سپس با ارائه ی شواهدی از زیست شناسی دال بر پیچیدگی های تشخص یافته بهترین تبیین برای آنها را عامل هوشمند می داند. برخلاف تبیین فرگشت گرایان که همه چیز را برآمده از یک فرایند مادی و طبیعی غیرهوشمند می دانند. تبیینی که سال هاست آویزه دست ملحدین برای تئوریزه کردن الحادشان قرار گرفته است. از آن جا که نظریه طراحی هوشمند به عنوان رقیب نظریه فرگشت به حساب می آید، جای تعجب ندارد که از سوی فرگشت گرایان به موضوعی چالش برانگیز تبدیل شده باشد. این چالش به انحاء مختلف نظریه طراحی هوشمند را درگیر کرده است از جمله: اخراج دانشمندانی که به نحوی مرتبط با جریان طراحی هوشمند هستند، منع تدریس و بحث درباره این نظریه در مراکز علمی همچون مدرسه و دانشگاه و برچسب غیر علمی زدن به نظریه. در این نوشتار به بررسی تعدادی از مهم ترین چالش های منطقی که از سوی نقادان این نظریه مطرح گردیده است می پردازیم.
تحلیل و بررسی زمان سینمایی از دیدگاه نظریه دریافت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
135-162
حوزههای تخصصی:
ظرفیت های خاص عنصر زمان ، چونان علمی و هنری بودن آن ، که می توان در دراماتیک سازی پدیده ها مورد نظر قرار گیرد، ویژگی منحصربفردی به آن در مقوله سینما بخشیده و خوانش های متفاوتی را دامن زده است، خوانش هایی که منجر به دریافت های متنوع می شود و قابلیت های نمایشی آن را هر چه بیشتر آشکار می سازد. یک خوانش متفاوت را از دریچه ی نظریه دریافت و خصوصیاتی که در زمینه ی پژوهش های مختلف ایجاد می کند، می توان جستجو نمود.هدف اساسی این پژوهش، پاسخ دادن به این پرسش است که سینما چگونه زمان را عرضه می کند و مخاطب چگونه زمان را دریافت می کند؟ این مقاله توصیفی – تحلیلی است. وجه توصیفی آن بحث زمان از منظر متفکرین و تمرکز روی زمان سینمایی است و جنبه تحلیلی آن به بازنمایی زمان سینمایی از دریچه نظریه دریافت، پرداخته است .برای گردآوری اطلاعات نیز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. در نتیجه ی پژوهش نشان داده شده است که مواردی چون پایان باز، نشانه ها و رمزگان سینمایی، نگاه های منتقدانه ( نقد گرایی)، تکرار و دریافت ابعاد جدید، پرکردن فضاهای خالی داستانی، دریافت متفاوت و وابسته به شرایط فردی و فکری و پیشینی و در هربار تماشا و... ازجمله ویژگی هایی است که از طریق آن، مخاطب می تواند به دریافت پدیده زمان در سینما نایل گردد.
عرفی زدایی بین کاربران اینستاگرام؛ ارائه یک نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخلاف برخی نظریه ها، شبکه های اجتماعی مجازی منجر به عرفی شدن همه کاربران خود نشده اند. در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که مهمترین عوامل تقویت کننده عرفی زدایی در شبکه های اجتماعی مجازی، و به صورت موردی اینستاگرام، چیست و کاربران به چه شیوه و تکنیک هایی در مقابل اثرات عرفی کننده شبکه های اجتماعی مقاومت می کنند؟ بر این اساس به روش نظریه مبنایی از دانشجویان کارشناسی دانشگاه های تهران، که مذهبی بوده و در اینستاگرام دارای حدود چندهزارنفر دنبال کننده بودند مصاحبه به عمل آمد. از آنان راجع به سبک ها و تکنیک های مورد استفاده در شبکه پرسش به عمل آمد. نتایج مصاحبه ها وارد نرم افزار Maxqda20 شد و پس از سه مرحله کدگذاری نتایج در ده مقوله گردآوری شدند: این مقوله ها عبارت اند از زمینه پیشاشبکه ای، ایجاد زره حفاظتی، معرفت فراملی به شبکه، قدرت کنشگری، گزینش سبک زندگی مؤمنانه، یادآوری و مراقبه، بلوغ در تعامل، مراقبت درونی و بیرونی، صبوری فکری و ساخت شبکه بومی. در نهایت، مهمترین یافته تحقیق صورت بندی همه این مقوله ها در قالب مقوله محوری «مجاهدت آگاهانه» و تکمیل نظریه مبنایی بود. یافته ها نشان داد که عرفی زدایی در شبکه های اجتماعی مجازی تنها با رعایت این عوامل امکان پذیر خواهد بود.
تحلیل کیفی «ناسزاگویی در خرده فرهنگ جوانان» عادت واره یا پدیده ای بازدارنده در برابر توسعه اجتماعی-فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله حاضر، ناسزاگویی، بدزبانی و افزایش خشونت در گفتار است. در فرایند توسعه اجتماعی-فرهنگی، همزمان با تغییر و دگرگونی، ناسازگاری اخلاقی در سطح عمومی جامعه، یکی از شیوه هایی است که افراد از طریق آن می توانند مخالفت خود را با ساختار اجتماعی نشان دهند. بررسی بهنجار شدن ناسزاگویی و بدزبانی در خرده فرهنگ جوانان به مثابه عادت واره، هدف اصلی این مقاله خواهد بود. سوال اصلی مقاله این است که چه عواملی موجب شکل گیری و رواج پدیده ناسزاگویی در جوانان می گردند ؟ اهمیت فراوان خشونت و پرخاشگری، با تاکید بر لایه های زیرین خشونت، بویژه ناسزاگویی و افزایش خشونت در گفتار؛ مورد توجه و مطالعه اندیشمندان و علمای حوزه های مختلف از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، مطالعات فرهنگی و ... قرار گرفته است. نویسندگان در این مقاله ضمن مروری بر فضای مفهومی موضوع و نظریه های مرتبط با آن، دیدگاه های بوردیو ( با تاکید بر سرمایه فرهنگی ، میدان و عادت واره) و فیسک را مورد توجه قرار داده اند. داده های این مطالعه به روش کیفی و با روش نمونه گیری گلوله برفی و تکیه بر (11 مورد) مصاحبه عمیق، جمع آوری گردید. نتایج حاکی از آن است که، در خرده فرهنگ جوانان، ناسزاگویی، بیشتر برای سرگرمی و قلدری ناشی از بیکاری، آزاد کردن انرژی های سرکوب شده و عدم امکانات مناسب برای به کار گیری آنها، و عواملی که خود برگرفته از وضعیت نامناسب خانواده ها با توجه به میزان تاثیر پذیری از سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوانان است شکل گرفته اند، در فرد درونی شده و به جامعه باز گردانده می شوند و نهایتا به عنوان نیروی بازدارنده در برابر توسعه اجتماعی-فرهنگی عمل می نمایند.
مقایسه الگوهای حکمرانی دانشگاهی در کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
113-91
حوزههای تخصصی:
تغییر در الگوهای حکمرانی نظام آموزش عالی، بی تردید تغییرات گسترده ای را در سایر اجزاء و عناصر این نظام بر جای خواهد گذاشت. نگاهی اجمالی به سیر تحول نظام حکمرانی دانشگاهی مشخص می کند که امروزه الگوهای حکمرانی نوینی همچون الگوی بازار محور موردتوجه بسیاری از نظام های آموزش عالی در سطح جهان قرارگرفته و کشورهای مختلف در چارچوب های حقوقی، علمی و توسعه ای خود، به سوی الگوی حکمرانی بازارمحور و جامعه محور درحرکت اند. مقاله حاضر با بررسی سیر گذار الگوهای حکمرانی دانشگاهی در قالب مطالعه ای تطبیقی از چهار کشور فرانسه، ایران، آلمان و ایتالیا درصدد پاسخ به این سؤال است که شیوه حکمرانی بر دانشگاه ها در کشورهای مذکور در طی سه دهه گذشته چه تحولاتی را تجربه کرده است. سؤال دیگری که این مقاله در پی پاسخ به آن است، این است که کدام یک از الگوهای یادشده و یا ترکیبی از آن ها کارکرد و منافع بیشتری برای نظام آموزش عالی ایجاد می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد، الگوهای حکمرانی دانشگاهی را می توان عموماً در 4 دسته کلی شامل الگوی حکمرانی بازارمحور، دولت محور، آکادمیک و ترکیبی، طبقه بندی و از ابعاد 12 گانه حکمرانی دانشگاهی با یکدیگر مقایسه نمود. یافته دیگر نشان می دهد که در سیر گذار این الگوها، تمایل به تغییر از الگوی دولت محور به الگوی آکادمیک و سپس به الگوهای بازار محور و نهایتاً ترکیبی قابل مشاهده است. البته این روند در همه کشورهای موردبررسی این پژوهش مشابه نبوده است و برای این حرکت، تغییرات قانونی و ساختاری در بدنه حکمرانی دانشگاه اهمیت زیادی دارد.
بازخوانی و تحلیل نقش مطبوعات بوشهر در جنبش مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
111 - 134
حوزههای تخصصی:
مطبوعات به عنوان یکی از ارکان اطلاع رسانی و از مؤثرترین رسانه های گروهی، نقش تعیین کننده ای در تحولات سیاسی و اجتماعی کشورها دارد. درتاریخ معاصر کشور ما نیز مطبوعات از جایگاه برجسته ای برخوردارند و مطالعه تحولات مربوط به تاریخ معاصر کشورمان بدون در نظرگرفتن نقش مطبوعات ناقص خواهد بود. بندر بوشهر در شمار شهرهای پیشتاز در عرصه مطبوعات، خبرنگاری و خبرنویسی است. نقش مطبوعات در این شهر در فراهم کردن زمینه های فکری و فرهنگی جنبش مشروطیت اهمیت بسزایی دارد. به باور محققان، روزنامه مظفری را باید مهم ترین و پیشرفته ترین روزنامه انقلابی، آزادی خواه و ضدانگلیسی بوشهر در سرتاسر عصر مشروطیت تلقی کرد. این مطالعه با هدف بررسی و تحلیل نقش مطبوعات بوشهر در فراهم کردن زمینه های فکری و اجتماعی جنبش مشروطیت در عهد قاجار تدوین شده است. روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ایست. نتایح نشان می دهد روزنامه های چاپ شده در بندر بوشهر در ارتباط نزدیکی با مطبوعات درتبعید مانند حبل المتین در هندوستان بوده است و انتشار آن محدود به این بندر نبوده بلکه در مقیاس فرامنطقه ای منتشر شده بود. همچنین پرداختن به موضوع زنان، وطن پرستی و تحولات جهانی مانند جنگ روسیه و ژاپن و درعین حال حساسیت به اخبار و وقایع اتفاق افتاده در این دیار و در مقیاس ملی از جمله ویزگی های این مطبوعات مانند روزنامه مظفری است. روزنامه و مطبوعات بوشهر همانند دیگر عناصر مدرن در ارتباط با روند مدرنیسم و کشورهای استعمارگر مانند انگلستان در بوشهر رونق گرفت اما در همان آغاز هویت خود را با آزادی خواهی و در رویارویی با استعمار و استبداد تعریف کرد. همچنین این مطبوعات در سوق دادن اقشار مختلف جامعه از جمله زنان به مشارکت در حیات سیاسی و اجتماعی نقش مؤثری ایفا کرده اند.
Validating of Applied Model for the Implementation of the School Management Excellence Program(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of the present study is to validate the applied model for the school management excellence program implementation. Methodology: This study was a correlation and survey methods. All 20 middle and high schools located in districts 1 and 2 of Ardabil city, which have been the implementers of the excellence program during the last two years, were selected and their human resources formed the statistical population. The researcher-made questionnaire with Cronbach’s alpha coefficient of 0.97 was distributed in 10 schools with the participation of 152 teachers using stratified random sampling method. Smart-PLS and SPSS soft wares were employed to analyze the data using structural equations and Hoteling’s T test. Findings: The findings showed that the current research model meets desirable validity. Therefore, the effective factors identified in the implementation of the excellence program were found to be valid. The results via Hoteling’s T test also showed that there is a significant difference between the factors identified in successful and unsuccessful schools according to the performances of the years 2018 and 2019. The factors of management and leadership style and human resources training were found to meet the highest and lowest discrepancies between successful and unsuccessful schools, respectively. Conclusion: The present results indicated that the factors of the space and resources, efforts of custodians, organizational culture, role of parents, environmental factors, management and leadership style, principal’s features, human resources training, organizational health and usefulness of teachers play a key role in achieving program-centered, self-assessment, school-centered and total quality consequences.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های اثرگذار بر سبک زندگی خانواده دیجیتال در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و سوم تابستان ۱۴۰۱شماره ۵۸
269 - 296
حوزههای تخصصی:
دیجیتالی شدن به سبک ایرانی و در چارچوب بستر فرهنگ معاصر ایران ویژگی های خاص خود را خواهد داشت که ممکن است چالش های فردی، اجتماعی، کارکردی، ساختاری، احساسی، عاطفی و زیبایی شناختی را به وجود آورد. این پژوهش با هدف شناسایی و مطالعه مؤلفه ها و شاخص های تغییرات در سبک زندگی خانواده دیجیتال در شهر تهران (مطالعه موردی مناطق 1 و 15 شهر تهران) صورت گرفت. روش پژوهش با توجه به ماهیت این مطالعه روش ترکیبی متوالی کیفی (مصاحبه عمیق) و کمّی (توصیفی پیمایشی) است. جامعه آماری در مرحله اوّل شامل 29 نفر از متخصصان در زمینه موضوع پژوهش با نمونه گیری غیراحتمالی از نوع هدفمند بود و برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه بهره گرفته شد. نمونه آماری مرحله دوّم پژوهش ۳۸۴ نفر از شهروندان بالای 18 سال ساکن مناطق 1 و 15 شهر تهران در سال 1398 است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته مطالعه و بررسی شدند. بر اساس اولویت و اهمیت از دیدگاه صاحب نظران، 4 سبْک خانواده شامل: خانواده التقاطی رسانه ای، خانواده پایدار رسانه ای، خانواده ناپایدار رسانه ای و خانواده آشفته رسانه ای تدوین شد. سپس ویژگی های مشترک سبک ها از دیدگاه صاحب نظران استخراج و مورد سنجش آماری قرار گرفت و ویژگی های اصلی هر سبک تدوین شد. مقایسه دیدگاه صاحب نظران و شهروندان نشان داد که صاحب نظران بر سبک خانواده رسانه ای؛ ساکنان منطقه 1 شهر تهران بر سبک خانواده التقاطی رسانه ای؛ و ساکنان منطقه 15 شهر تهران بر سبک خانواده آشفته تأکید کرده اند.
جنسیت و مهاجرت های بین المللی: ملاحظات نظری، رویه های عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۱ و ۱۲۲
۱۸۰-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
مهاجرت فرایندی جنسیتی است زیرا دلایل، مسیرها، الگوها و پیامدهای مهاجرت برای مردان و زنان متفاوت است. از اینرو، نه تنها بایستی فرایند مهاجرت را از لنز جنسیتی مورد مطالعه قرار داد بلکه نظام داده ای و سیاست های مهاجرتی نیز مبتنی بر ماهیت جنسیتی جریانات مهاجرتی باشد. به طور کلی الگوهای سنتی مهاجرت بیشتر مردگزین بوده و زنان به تبعیت از مردان مهاجرت می کردند که امروزه در حال تغییر است و با افزایش عاملیت، زنان به تدریج از تابعان مهاجرت به عاملان مهاجرت مبدل شده اند. این پژوهش مبتنی بر روش اسنادی درصدد بسط مفهومی و نظری حوزه مطالعات مهاجرت و پاسخگویی به این سوال است که مهاجرت های بین المللی از منظر ملاحظات جنسیتی به چه شکلی صورت بندی می گردد؟ در این پژوهش هر سه بعد چرخه مهاجرت (برون کوچی، دیاسپورا و بازگشت) از دریچه جنسیت مورد مداقه قرار خواهند گرفت.
نقش مشاهده فیلم های رستگاری بخش و مشاوره ساخت زندگی بر سلامت روان بزرگسالان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از روایات خاص زندگی که با عنوان روایات رستگاری بخش شناخته می شوند، با بهزیستی روانی همبستگی مثبت دارند. هدف این پژوهش، مقایسه تأثیر مشاهده فیلم های ویژه (با تفسیر و بدون آن) براساس نظریه مک آدامز و مشاوره ساخت زندگی ساویکاس بر ایجاد و ارتقای تجربه خودرستگاری بخش و درنتیجه، ارتقای سلامت روان بزرگسالان است. روایت رستگاری بخش، شکل یا راهبردی خاص از روایت است که در آن، یک رویدادِ آشکارا بد، حالتی هیجانی و یا شرایطی منفی، به پایانی خوب یا نتیجه هیجانی مثبت بدل می شود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بوده و تعداد 24 بزرگسال در دامنه سنی 24 تا 65 سال دارای تحصیلات کارشناسی و بالاتر، به شیوه نمونه گیری در دسترس، از طریق اعلان اینترنتی انتخاب شده و به صورت تصادفی به چهارگروه کنترل و آزمایش در سه گروه مشاهده فیلم بدون تفسیر، مشاهده فیلم با تفسیر و مشاوره ساخت زندگی تقسیم شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد اگرچه اثر مشاهده فیلم (با تفسیر و بدون تفسیر) و مشاوره ساخت زندگی بر کشف و ارتقای تجربه و کارکرد خودرستگاری بخش از لحاظ کمی معنی دار نیست (05/0< p)، لیکن مداخلات مذکور باعث به وجود آمدن تغییرات کیفی در افراد شده است. این موضوع با توجه به اهمیت خود رستگاری بخش در ارتقای بهزیستی روانی افراد، حائز اهمیت است.
واکاوی تجربۀ مادری زنان شاغل در پست های مدیریتی ( مطالعه موردی زنان شاغل در وزارت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال نوزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
107 - 73
حوزههای تخصصی:
مادرشدن همیشه یکی از نقش های اصلی و کلیدی زنان در جامعه ایران و حتی در جهان بوده است، اما در چند دهه اخیر با توجه به تغییرات نگرشی و افزایش گزینه های پیشرفت ازجمله تحصیل و اشتغال و فرصت های حضور اجتماعی بیشتر، تجربه مادری برای برخی از زنان دستخوش تغییرات اساسی شده است. مادرشدن، دیگر نقش اجباری و تمام وقت زنان شناخته نمی شود و آنان می توانند در موقعیت های اجتماعی مختلف و در همه سطوح مشارکت داشته باشند. هدف این پژوهش، واکاوی تجربه مادری و خط مشی آن ها در ایفای نقش مادری در بین زنان شاغل در پست های مدیریتی وزارت نفت است. برای دستیابی به اهداف تحقیق از روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده شده است. تکنیک جمع آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق، شیوه نمونه گیری هدفمند و حجم نمونه 30 نفر از زنان با گروه سنی 40- 55 سال شاغل در پست های بالای وزارت نفت بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون بهره گرفته شد. نتایج مطالعه در ذیل مفاهیم در قالب شش مقوله اصلی شامل مادری مهم ترین منبع هویتی زنان، بازتعریف نقش مادری، احساس مادری، تجربه بارداری و بیگانگی مردان، جدایی از فرزند و حضور مجدد در محل کار، چالش فرزند دوم و ۱۶ مقوله فرعی طبقه بندی شد. در نتیجه گیری پژوهش می توان گفت، معنا و مفهوم مادری در نزد این گروه با توجه به موقعیت های اجتماعی آن ها و تغییرات فرهنگی بازتعریف شده است. در این فرایند به دلیل اجرانشدن برنامه های دوستدار خانواده و حمایت از نقش مادری، زنان شاغل از سوی جامعه و سازمان با هزینه ها و دشواری هایی در فرزند پروری مواجه هستند و در واقعیت از یک سو با تعارض های گوناگون مواجه اند، اما از سویی دیگر این دو نقش تأثیرات متقابل مثبت نیز بر هم داشته اند.
شهر و رمان؛ مطالعه ای جامعه شناختی پیرامون شکل گیری رمان فارسی در فضای شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رهیافت جامعه شناسی رمان و در چارچوب روش شناختی پارادایم کیفی (روش اسنادی) انجام شده است. نمونه های مورد مطالعه نیز با تکنیک نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش شناسی کیفی انتخاب شده اند. پرسش محوری پژوهش این است که آیا بین شهرنشینی در ایران با شکل گیری رمان فارسی مناسبتی وجود داشته است یا خیر؟. مبانی تئوریکی تحقیق اقتباسی است از تئوری های جامعه شناسانه مارکس، زیمل، گلدمن و لوکاچ؛ تئوری هایی که هر دو مفهوم محوری تحقیق (رمان و شهر) را بررسی کرده اند. برای بررسی موضوع، نُه رمان مشهور از میان رمان های معاصر انتخاب شدند. معیار انتخاب این نُه نمونه، بازنمایی و انعکاس دو پدیده شهر و رمان در آن ها بوده است. نتایج نشان می دهند که به میانجی عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بین گسترش شهرنشینی (به خصوص پس از آغاز حکومت پهلوی اول و دوم) از یک طرف، و شکل گیری و تکامل رمان فارسی از طرف دیگر، مناسبت و هم راستایی وجود داشته است.