ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
۲۰۱.

استعاره ندیداری در نی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره ندیداری تخیل اسطوره زبان نی نامه مولانا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۸۸
با افزودن اصطلاح استعاره ندیداری و نشان دادن سازوکار آن گستره شناختْ گسترش می یابد. این ابزار کمک می کند قلمرو تخیل را که سازنده ساختار اسطوره ای بخشی از ذهن بشر در ساختمان زبان اوست از قلمرو ادراک حسی و دریافت درون نگرانه ممتاز کنیم تا هستی ندیداری را از هستی پدیداری بازشناسیم. این پژوهش به چگونگی ساخت، کارگرفت و کارکرد استعاره ندیداری پرداخته و نی نامه مولانا را به عنوان نمونه ای مستطاب برگزیده و با این ابزار سنجیده است.
۲۰۲.

مؤلفه های مؤثر بر تحولات وقف در دوره قاجار و پهلوی (مورد مطالعه: آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تحولات وقف آستان قدس رضوی قاجار پهلوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۶۷
هدف: مقاله حاضر با تأکید بر وقف نامه های آستانِ قدسِ رضوی، برآن است تا تحولات وقف در دوره قاجار و پهلوی را درارتباط با تغییر رویکردهای سیاسی-اجتماعی در این دو دوره، بررسی کند.روش/رویکرد: این مقاله از رویکردِ تاریخیِ توصیفی-تحلیلی استفاده کرده است. بدین منظور از مفاهیم نظری، بدون تحمیل نظریه به شواهد بهره گیری شده است. درنظرداشتن منطق قیاس استقرایی، نرم افزارهای Excel، S.Q.L، SPSS و بررسی تفاوت معنی داری داده ها، تحلیل آماری این پژوهش را پوشش می دهد.یافته ها و نتیجه گیری: کاهش تعداد واقفان عصر پهلوی نسبت به قاجار، بالأخص در پایگاه بالای پایین و کاهش پراکندگی موقوفات، معنی دار است؛ ضمن آنکه در اولویت بندی مصارف و رقبات نیز شاهد تغییراتی هستیم.به نظر می رسد وقف در قاجار برای اقشار بالا منافع سیاسی-مشروعیت یابی و اجتماعی-منزلتی داشته و در پهلوی، نهاد وقفی آستان قدس، ابزاری مناسب برای پیشبرد اهداف مدرنیزاسیون و کسب اعتبار برای حکومت بوده است. در مجموع برای واقفان قشر متوسط مذهبی، نیازهای اجتماعی احساس شده پررنگ تر از دیگر اقشار بود؛ که این موضوع در دوره پهلوی قوت بیشتری پیدا کرد. در پهلوی نسبت به قاجار، باوجودِ تقویت مؤلفه های مؤثر بر وقف (ثبات نسبی، اقدامات متولیان، تصدی هم زمان تولیت آستان و منصب استانداری) با کاهش معنی دار واقفان مواجه هستیم؛ ضمن آنکه واگذاری تولیت به آستان نیز افزایش معنی داری نداشته است. بدین سان برای وقف اهمیت اعتمادسازی در درونِ شبکه های دینی، همراهی روحانیت و تشویق حکومت، مؤلفه هایی اساسی است؛ زمینه هایی که پهلوی در آن ها موفق نبود و درنتیجه نتوانست تحولات مثبتی در وقف ایجاد کند.
۲۰۳.

ساختارشناسی هنر میناکاری با اثرپذیری از هنر نقاشی پیکرنگاری در اشیاء تزیینی و کاربردی دوره فتحعلی شاه قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پیکرنگاری درباری تزیینی قاجار کاربردی میناکاری نقاشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۵۲
درگونه شناسی هنر نقاشی پیکرنگاری درباری دوره فتحعلی شاه قاجار، یکی از هنرهای وابسته به نقاشی هنر میناکاری با تاکید بر بازنمایی پیکرنگاری برای نمایش شکوه شاهانه با محوریت پیکرنگاری درباری در دو بخش تزیینی و کاربردی دیده می شود. پژوهش حاضر با تکیه برنمونه های هنر پیکرنگاری درباری در مجموعه های جهانی می کوشد، میزان پایبندی هنرمند به نقاشی پیکرنگاری درباری در اشیاء این دوره را بررسی نماید.هدف از این پژوهش، مطالعه هنر میناکاری با أثرپذیری از هنر نقاشی پیکرنگاری درباری دوره فتحعلی شاه در اشیاء تزیینی و کاربردی است که تاکنون مورد بررسی مستقل واقع نشده است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که أثرپذیری هنر میناکاری از نقاشی پیکرنگاری درباری دوره قاجار در اشیا میناکاری این دوره چگونه دیده می شود؟روش پژوهش حاضر از منظر هدف، بنیادین است و از جنبه های أثرپذیری هنر میناکاری از نقاشی پیکرنگاری این دوره در آثار هنری را می کاود. گردآوری اطلاعات کتابخانه ای (اسنادی) و روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و شیوه تحلیل داده ها، کیفی است.نتیجه پژوهش حاضر، نشان داده است که درکنار واکاوی تداوم ویژگی های نقاشی پیکرنگاری این دوره، ویژگی های بصری نقاشی پیکرنگاری درباری در دو بخش تزیینی و کاربردی با تکیه بر لوازم به جای مانده از این دوره هم خوانی داشته و در ابعاد و اندازه های کوچک قابل مشاهده است و پیوستگی هنر پیکرنگاری درباری دوره فتحعلی شاه قاجار با سایر هنرها را نشان می دهد.
۲۰۴.

میرزا کوچک خان جنگلی میان حافظه و تاریخ؛ مزارهای میرزا به مثابه «مکان های حافظه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه جمعی مکان حافظه تاریخ سیاست میرزا کوچک خان جنگلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۶۰
ایده محوری پژوهش حاضر، مسئله مندکردن نسبت میرزا کوچک خان جنگلی با «تاریخ» و «حافظه» است؛ بدین منظور، از رویکرد ساختارشکنانه پی یر نورا، در مورد رابطه «تاریخ و حافظه» و جایگاه «مکان های حافظه» در آن استفاده شد تا «حافظه زنده» از میرزا، در تقابل با «تاریخ سیاست» و «حافظه رسمی» از او مورد تأکید قرارگیرد. در همین راستا، ساکنان منطقه سلیمان داراب رشت (با محوریت مزار فعلی میرزا) و روستای خانقاه گیلوان (با محوریت مزار پیشین میرزا) مورد مطالعه قرار گرفتند؛ حجم نمونه با تکیه بر قاعده اشباع به 28 نفر در دو مکان محدود شد که به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. شیوه گردآوری اطلاعات، مصاحبه غیرساخت یافته و عمیق بود. نتایج نشان داد روایت سلیمان دارابی ها از میرزا و مرگ او با گذشت زمان وارد پیوستار تاریخی شده و به شکل کاملاً رسمی، غایت شناسانه و متأثّر از سیاست های زمان حالِ حاکمیت بازنمایی می شود؛ درحالی که در گیلوان یادگری از میرزا و مرگ او دقیقاً آن چیزی است که واقعاً توسط محلی ها و ساکنان این روستا تجربه و زیسته شد. درواقع، یادگری از میرزا در گیلوان در تقابل با روایت ها در سلیمان داراب در پیوستار تاریخی قرار نگرفته و از هیچ خطی بهره نبرده است؛ به عبارتی حافظه گیلوانی ها درباره میرزا از نوع «حافظه زنده» است که مشخصه آن، یادآوری به شیوه زیست شده، پراکندگی روایت ها و غیر خطی بودن روایت ها است.
۲۰۵.

گورتپه، میراث مشترک اوراسیا: کاوش در گورتپه قیه بوینو

کلیدواژه‌ها: حوزه فرهنگی شمال غرب مشگین شهر ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ عصر آهن گورتپه تدفین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۶
تدفین بخشی از فرهنگ معنوی و مادی انسان ها بوده که در هر منطقه و هر دوره ویژگی های متفاوت داشته است اما برخی از شیوه های تدفینی فراتر از یک منطقه و یا یک دوره مورد استفاده بوده است. ازآنجاکه نحوه خاک سپاری برخاسته از تفکرات، عقاید و فرهنگ جامعه است، با بررسی آنها می توان به بازسازی روند تکامل فرهنگی جوامع باستان پرداخت. گورتپه که ترجمه کورگان است، یکی از شیوه های تدفینی فراگیری بوده که در منطقه وسیعی از چین تا اروپا رایج بوده و از آن می توان به عنوان میراثی مشترک در منطقه اوراسیا نام برد. طی بررسی ها و کاوش های باستان شناسی صورت گرفته در ایران مشخص شده که در مناطقی از شمال غرب ایران نیز در هزاره دوم پ م این شیوه تدفینی رایج بوده است. در پی احداث سد احمدبیگلو در شهرستان مشگین شهر چندین گورتپه شناسایی شد که گورتپه قیه بوینو یکی از آنهاست. کاوش نجات بخشی این محوطه در سال 1399 به نگارنده اول این مقاله سپرده شد. هدف از کاوش نجات بخشی آثار و مستندنگاری بود که درنتیجه یک قبر کلان سنگی و بقایای پنج تدفین در کنار آن شناسایی شد. در این مقاله سعی برآن است تا براساس یافته های به دست آمده از کاوش با شاخصه های فرهنگی این منطقه در هزاره دوم پ م پرداخته شود. این گورتپه شامل یک تدفین اصلی با ساختار کلان سنگی بوده که در اطراف آن چندین تدفین به صورت ساده چاله ای دفن شده است. با مقایسه نسبی سفال های به دست آمده می توان اواسط هزاره دوم پ م را برای تاریخگذاری این گورستان پیشنهاد داد.
۲۰۶.

بررسی تکاپوهای اصلاح گرایانه در دوره دوم خلافت عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خلافت عباسی دوره دوم خلفای اصلاح گر اقدام های اصلاحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۷
دوره دوم خلفای عباسی (232-322 ق) با بروز عوامل متعدد که برخی از آنها ریشه در اعمال سیاست فرمانروایان دوره نخست عباسی داشت، منزلت و تمرکز همراه با اقتدار نهاد خلافت با چالش جدی و زوال آفرین مواجه گردید. دستگاه خلافت بازیچه ای در دست قدرت طلبان استیلاء یافته بر امور حاکمیتی بود. معدودی از خلفای دوره موردِبحث در جهت احیاء جایگاه پیشین نهاد مزبور و به باور خود با شناسایی آسیب های ساختاری، جلب رضایت عوام و خواص جامعه و احیاء جایگاه اساسی خلافت تکاپوهای اصلاح گرایانه ای را در ارکان مختلف آغاز و پیگیری نمودند. در پژوهش حاضر سعی شده تا باتکیه بر مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی مجموعه اقدامات خلفای اصلاح گر مورد بررسی قرار گیرد. یافته های پژوهش ناظر به این معنا است که تلاش های اصلاحی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی و علمی-آموزشی کمابیش جلوه گر بوده؛ لیکن دستاوردهای حاصله در اصلاح ساختار و استمرار آن تأثیر اساسی برجای نگذاشته است.
۲۰۷.

بازشناسی باستان شناختی ساختار معماری و تحلیل کارکردی قلعه چهل دختر کوه خواجه سیستان، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستان کوه خواجهسیستان کوه خواجه قلعه چهل دختر دوران تاریخی تحلیل کارکردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۷۶
کوه خواجه به عنوان تنها برجستگی سنگی طبیعی در دشت سیستان، جایگاه ویژه ای در میان ساکنان منطقه داشته است چنانکه یکی از مهم ترین مجموعه های مربوط به دوران تاریخی شرق ایران در آن ساخته شده است. آثار تاریخی در این کوه تنوع بسیاری چه از نظر معماری و چه از نظر زمانی دارد که مهم ترین آنها قلعه کافرون، قلعه کک و قلعه چهل دختر است. در این میان، میزان مطالعات باستان شناسی درباره قلعه چهل دختر نسبت به بناهای دیگر اندک بوده و مطالعه کامل معماری و همچنین تحلیل کارکردی درباره آن کمتر صورت گرفته است. در این زمینه نگارندگان با هدف بررسی جامع معماری و شناخت و تحلیل کارکردی، مکان گزینی و ارتباط فضایی قلعه چهل دختر، در ابتدا با مطالعه دقیق و همه جانبه این قلعه از منظر معماری و مکان گزینی، ارتباط فضایی با دیگر آثار هم دوره، بازشناسی، برداشت نقشه و ترسیم ساختار معماری این قلعه را انجام داده و پس از آن با تحلیل های کارکردی بر مبنای شواهد موجود، در راستای پاسخ گویی به چیستی کارکرد و نقش این قلعه و بناهای پیرامونی آن در مجموعه کوه خواجه اقدام کرده اند. نتایج بیان گر آن است که قلعه چهل دختر برعکس برخی نظرات یک مکان مذهبی و یا یک قلعه شاه نشین تدافعی نیست بلکه یک پادگان راهبردی در جنوب کوه خواجه است که کارکرد اصلی نظارتی-امنیتی داشته است. ازاین رو این بنا را می توان تنها بنای دوران تاریخی کوه خواجه با کارکرد مطلق نظامی در نظر گرفت که سه وظیفه اصلی نقش نظارتی، نقش پادگانی و تجمع نیروی نظامی، و نقش حراست را می توان برای آن در نظر گرفت.
۲۰۸.

چالش های مدیریت صنعتی سازی در دورۀ حکومت پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره پهلوی تاریخ اقتصادی مدیریت صنعتی صنعتی سازی تکنوکراسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۹
تلاش برای توسعه صنعتی ایران تا پیش از دوره پهلوی دوم، خارج از چارچوب و برنامه ای مدون و مشخص و به صورت دستوری انجام شده بود؛ اما در دوره حکومت محمدرضاشاه پهلوی با تدوین برنامه های توسعه عمرانی بلندمدت و به موازات آن تأسیس یک نهاد برنامه ریز به نام سازمان برنامه، برای اولین بار، صنعتی سازی کشور در مسیری از پیش طراحی شده قرار گرفت. با این وجود، بررسی روند توسعه صنعتی در طول این دوره حکایت از بروز چالش های متعدد مدیریتی در امر صنعتی سازی کشور دارد. مقاله حاضر با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی-تحلیلی تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که چالش های مدیریتی در مقاطع مختلف این دوره چه بوده اند؟ نتایج حاصل از بررسی اسناد و منابع در این پژوهش نشان از آن دارند که مدیریت صنعتی سازی کشور هیچ گاه به عنوان امری مستقل از مدیریت سیاسی کشور نبوده و توسعه صنعتی در تمام طول این دوره همچنان بر اساس سازوکارهای سنتی مدیریت در ایران پیش می رفت. در چنین سازوکاری نقش و اختیارات نهادها، مدیران و متولیان صنعتی متأثر از عوامل داخلی و خارجی مرتب دستخوش تغییر می شد و اصطکاک و مناقشه ای دائم میان آنها پدید می آمد. به علاوه از شکل گیری یک سازوکار علمی و تحقق اهداف پیش بینی شده در برنامه های صنعتی ممانعت می شد.
۲۰۹.

بررسی واکنش های سلبی جریان های ملی گرا و حامیان سلطنت در مواجهه با جریان های چپ حامی شوروی در شمال ایران(1320-1326 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنگ جهانی دوم شوروی ایران حزب توده فرقه دموکرات آذربایجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۷۲
یکی از پیامدهای اشغال ایران در شهریور 1320، گسترش اندیشه های چپ در کشور است. این موضوع ارتباط مستقیمی با راهبرد شوروی در قبال ایران و نیز شرایط نابسامان کشور در دوره اشغال داشت. گرچه تسلط ارتش سرخ بر مناطق شمالی ایران، شرایط لازم برای رشد اندیشه های چپ در این مناطق را فراهم ساخته بود، اما واکنش های سلبی جامعه ایرانی در مناطق مذکور یکی از موانع تأثیرگذار در عدم همه گیری این اندیشه ها در شمال ایران به حساب می آمد. شناسایی عوامل و دلایل تأثیرگذار بر شکل گیری واکنش های سلبی جامعه ایرانی در برابر رفتارها و عملکرد سیاسی جریان های چپ حامی شوروی در مناطق شمالی کشور، هدف این بررسی است. پرسش این نوشته نیز بر چرایی و چگونگی بروز واکنش های قهری جریان های ملی گرا و جریان های حامی سلطنت در برابر جریان های چپ در طی سال های1320-1326 در شمال ایران می پردازد. این نوشتار از روش تاریخی و با رویکرد توصیفی– تحلیلی بهره می برد و جمع آوری داده براساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. یافته های پژوهش نشان می دهد عواملی و دلایلی چون اشغال ایران توسط بیگانگان و نگرانی از به خطر افتادن استقلال سیاسی و تمامیت ارضی ایران و نیز تلاش برای جلوگیری از تجزیه مناطق شمالی کشور توسط جریان های چپ، در کنار حمایت کانون های قدرت از این جریانات به تقویت امر ملی در جامعه ایرانی انجامید و به تدریج به عنوان یکی از عوامل مؤثر، زمینه های به ناکامی کشاندن جریانات چپ حامی شوروی در ایران را فراهم ساخت.
۲۱۰.

Recognition, Chronology, and Analysis of Cultural Interactions of Sarab Tepe, Khorasan Razavi Province, Northeast Iran(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Khorasan Saleh Abad County Sarab Tepe Early Bronze Age Islamic Era

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۴۹
Hezar Masjed and Shahneshin mountain ranges can be considered amongst the easternmost heights of Iran in Khorasan Razavi Province, which stretch in the northwest-southeast direction and have created a natural corridor leading to the Harirud River banks. This feature, along with favorable living conditions, has attracted human communities and habitats for a long time. The historical site of -Sarab Tepe- is one of these settlements, which is located 30km west of Saleh Abad County and at the northeast of a village of the same name. Abundant and diverse cultural materials on the surface of the site and archaeological reports show the importance of this site in terms of archaeological studies. Therefore, this research is carried out to understand the eras of settlement and its cultural interactions. The results show that this site was home to settlements in the prehistoric era (Early Bronze Age) and the Islamic era (9th to 11th century AD). Sarab Tepe’s findings from the prehistoric era indicate its cultural interactions and connections with other sites of the Early Bronze Age in northeastern Iran. The findings belonging to the Islamic era are also similar to the findings of Neyshabur. The results show the extensive connections of this site with the most important cultural centers of its time.
۲۱۱.

کاربرد کاسه های لبه واریخته با توجه به مطالعه نقوش جام وارکا

کلیدواژه‌ها: سفال لبه واریخته جام وارکا اوروک مس وسنگ آئین و مذهب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۴۲
کاسه های لبه واریخته از مهم ترین موادفرهنگی از نیمه دوم هزاره چهارم پیش ازمیلاد تا دوران آغازنگارش است که به صورت دست ساز و زمخت با لبه هایی برگشته به سمت بیرون ساخته شده اند. باستان شناسان خاستگاه این کاسه را سرزمین بین النهرین می دانند، اما پراکنش آن در فلات ایران نیز بسیار گسترده است. کاربردهای گوناگونی برای کاسه های لبه واریخته درنظر گرفته شده، ازجمله مهم ترین کاربرد آن ها کاسه های جیره و قالب نان است. ازسویی پراکنش گسترده و کاربرد های گوناگونی این ظروف با توجه به کمبود مدارک مطالعاتی، ازجمله چالش هایی است که هنوز در جوامع باستان شناسی مورد بحث می باشد. کاربردهای نیایشی و استفاده این کاسه ها در نذورات مذهبی، ازجمله مطالعاتی است که در این زمینه صورت گرفته است. پژوهش حاضر با هدف درک عمیق تر کاربرد آئینی این سفال ها، به بررسی تطبیقی جام وارکا و دیگر مواد فرهنگی دوره اوروک می پردازد. در این پژوهش به پرسش هایی درخصوص اثبات کاربرد آئینی براساس شواهد موجود، تفاوت های کاربردی در بین النهرین و فلات ایران، امکان وجود کاربردهای دیگر مطرح می شوند. فرضیه اصلی این پژوهش، استفاده از کاسه های لبه واریخته به عنوان ظروف پیشکش نذورات در مراسم مذهبی بین النهرین است. بر این اساس به بررسی کاربرد آئینی کاسه های لبه واریخته، باتوجه به نقوش جام وارکا و سایر موادفرهنگی دوره اوروک، ازجمله اثرمهرها و ایده نگارها پرداخته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و نتایج بررسی مقایسه تصویری بین کاسه های لبه واریخته و نقوش جام وارکا و اثرمهرها نشان می دهد که در بین النهرین کاسه ها احتمالاً کاربرد آئینی داشته اند و در مراسم به عنوان ظرفی برای پیشکش نذورات استفاده شده است؛ مطالعه تطبیقی جام وارکا و کاسه ها، این فرضیه را تقویت می کند، اما کمبود مدارک، نیاز به تحقیقات بیشتر با روش های نوین باستان شناسی را نشان می دهد و کاربردهای دیگر آن را هم باید درنظر داشت.
۲۱۲.

علت ها و گونه های خرافه گرایی و خرافه پذیری زنان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خرافه زنان مردسالاری طلسم علوم غریبه قاجاریه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۸۰
در دوره قاجاریه به علت وجود مشکلات و معضلات عدیده، زمینه و موجبات رواج خرافه در جامعه بسیار فراهم بود. خرافه پذیری و گرایش به آن، به ِویژه در جامعه زنان، فراگیر و مستمر بود و عملی عموماً زنانه تعریف می شد. این مسئله پیامدها و آثاری برای جامعه به دنبال داشت. بر این اساس، پژوهش حاضر درپی بررسی چرایی و چگونگی باور و گرایش زنان به خرافه در این دوره است. برای این منظور، از روش دیرینه شناسی در توصیف و تشریح فضای گفتمانی که زنان را به اعمال و باورهای خلاف عقل وا می داشت، استفاده شد و تبیین هایی صورت گرفت که مبتنی بر پارادایم خرافات است و از این زاویه به این مسئله توجه می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که زنان در مناسبات نظام سنتی جامعه، مسیر تعیین شده ای را می پیمودند که خروج یا عدم موفقیت در آن، مشکلات و مصائب بی شماری را برای آن ها به دنبال داشت. زنان در این چارچوب تنها می توانستند در جایگاه همسر و مادر نقش ایفا کنند. نظام خانواده، هنجارهای اجتماعی و نظام حقوقی برآمده از این فضای گفتمانی، زنان را با چالش های بسیاری مواجه می ساخت. ترس، احساس ناامنی از موقعیت خود، عدم استقلال مالی و عاطفی، عدم هویت فردی، بی سوادی و ناآگاهی، از جمله مواردی بودند که زنان پیوسته با آن درگیر بودند. از این رو، گرایش به خرافات، جبران ناتوانی عملی و اجتماعی زنان بود.
۲۱۳.

جامعه شکننده و شکنندگی پیوندها: آسیمیلاسیون و گروه های منفصلِ اجتماعی در آذربایجان

کلیدواژه‌ها: آذربایجان هویت آسیمیلاسیون زبان ترکی سیاست های مرکزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۸۹
آذربایجان در دو سده اخیر، عرصه ای برای تحولات اجتماعی و فرهنگی عمیق بوده است که نه تنها بر هویت تاریخی این منطقه تأثیر گذاشته، بلکه سؤالات بنیادینی را درباره جامعه و فرهنگ آن مطرح کرده است. در این راستا، تلاش های نظام های مرکزی برای تجزیه جغرافیایی و تضعیف هویت اجتماعی، به ویژه از طریق نادیده گرفتن زبان ترکی، به عنوان یکی از ارکان هویت آذربایجانی، به چالش های جدی در این زمینه دامن زده است.این سیاست ها، که به وضوح بر ماهیت اجتماعی و فرهنگی منطقه تأثیرگذار بوده، موجب آسیمیلاسیون و جدایی گروه هایی از مردم آذربایجان شده است. از منظر فلسفی و جامعه شناسی تاریخی، این تحولات ما را به تأمل در مفهوم هویت و جامعه وادار می کند. آیا هویت به چیزی ثابت و غیرقابل تغییر است یا اینکه در پیوند با تحولات اجتماعی، دستخوش تغییر می شود؟ این سؤالات، ضرورت پژوهش های عمیق تر را در زمینه هویت آذربایجانی و بررسی عوامل مؤثر بر آن ایجاب می کند. هدف این مقاله، بررسی پاره ای از دلایل و عوامل مؤثر بر فرایند آسیمیلاسیون در جامعه آذربایجان است. از این رو، با تکیه بر تجربیات شخصی و داده های موجود، تلاش می شود تا زنگ خطری برای جامعه به صدا درآید و توجه ها را به چالش های جدی ای جلب کند که آذربایجان امروزی بیش از حد با آنن آشناست .بدیهی است که برای عبور از این بحران، نیاز به رویکردی جامع و عمل گرا از سوی تمامی اقشار جامعه وجود دارد. این رویکرد می تواند به حفظ و تقویت هویت فرهنگی و اجتماعی آذربایجان کمک کند و فضایی برای گفت وگوی سازنده و بازسازی پیوندهای اجتماعی فراهم آورد.
۲۱۴.

واکاوی روایت نگاره ها از زنان خنیاگر عصر صفوی و نسبت آن با روایت سفرنامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایرانشناسی دوره صفوی موسیقی زنان خنیاگر نگارگری سفرنامه ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۵۶
زمینه/هدف: با به حکومت رسیدن صفویان، تغییرات چشمگیری در زمینه موسیقی و نگارگری به وجود آمد که بازتاب این تغییرات در نگاره های به جای مانده از این عصر دیده شده است. در برخی از این نگاره ها تصاویری از زنان خنیاگر در قالب نوازنده و رقصنده وجود دارد که زیر نظر دربار فعالیت داشته اند. از سوی دیگر، در دوره شاه عباس اول در نتیجه ورود سیاحان و سفرنامه نویسان به ایران، اطلاعات مهمی از زنان خنیاگر برجای مانده است. مسئله این پژوهش چیستی نسبت روایت نگاره ها و سفرنامه ها از زنان خنیاگران صفوی و چگونگی این روایت هاست. هدف این پژوهش تکمیل حلقه اطلاعات فرهنگی ایران عهد صفوی است. روش/رویکرد: پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر رویکرد کیفی است که با تحلیل و توصیف نشانه شناسانه تصاویر، نگاره ها و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و پایگاه های اطلاعاتی علمی، یافته های آن ارائه می شود. یافته ها/نتایج: تحلیل نگاره ها در این پژوهش نشان داد که پوشش ظاهری زنان خنیاگر عصر صفوی مناسب و سرشار از تجمّل بوده و دلیل آن وضعیت مطلوب حقوق و مزایای این زنان بوده که تاریخ نویسان و نیز سفرنامه نویسان بر مطلوب بودن عایدی این گونه زنان صحّه گذاشته اند. همچنین نگاره های عصر صفوی تکمیل کننده و تداوم روایات منابع مکتوب هستند و با روایات مکتوب هم دوره خود هم خوانی داشته و این دو گانه می تواند منبعی قابل اعتنا برای شناخت فرهنگی ایرانی، عصر صفوی باشد.
۲۱۵.

خاستگاه هند و اروپایی بن مایهل گاهانی آتش سوزی فرجام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آتش سوزی سرانجام فرجام شناسی بلایای آخرزمانی باورهای هندواروپایی متون گاهانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۴۸
گاهان به مثابه مهم ترین بخش از متون اوس تایی که خاستگاه آن گفتارها و اندیشه های خود زرتشت محسوب می شد، همواره از سوی پژوهشگران برای بازیابی اندیشه های حقیقی این پیامبر ایرانی مورد توجه بوده است و به باور ایشان، نوآوری های اندیشه گاهانی که موجب دگرگونی عمیق در جهان بینی مزدیسنی شده بود، مهم ترین ویژگی این متن کهن است. دگرگونی که طی آن نگاه به فلسفه هستی و ماهیت تاریخی نیز دچار تغییر شد و تاریخ که در اندیشه هندوایرانیان چرخه ای از ادوار نامتناهی بود به مسیری خطی مختوم به رخداد سرانجام هستی یا فرشکرت تبدیل شد؛ با وجود این نوآوری و دگرگونی ها، نکته قابل توجه اما وجود الگوها و بن مایه های همسان میان متون گاهانی و اساطیر فرجام شناسانه دیگر اقوام هنداروپایی است. از جمله این الگوهای همسان، بن مایه آتش سوزی سرانجام است که در اندیشه گاهانی همچون رخدادی مهم در آزمون بشر و نیز باززایی هستی مورد توجه قرار گرفته است؛ همسان با این باور گاهانی نیز آتش سوزی سرانجام در اندیشه دیگر اقوام هندواروپایی جایگاهی ویژه در باززایی هستی دارد. بر این مبنا نیز مسئله این پژوهش، بررسی خاستگاه های هندواروپایی بن مایه آتش سوزی سرانجام در اندیشه گاهانی است. این پژوهش با رویکرد تحلیلی- مقایسه ای و بر اساس متون و شواهد تاریخی، زبان شناسی و اسطوره شناسی گاهانی به بررسی این مسئله پرداخته است و به این نتیجه دست یافته است که زرتشت در تبیین و تکوین اندیشه های خود در برساخت مفهوم سرانجام از بن مایه ها و الگوهای آخرت شناسانه هندواروپایی به ویژه بن مایه آتش سوزی سرانجام بهره برده است.
۲۱۶.

عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت ایران در قرن دوازدهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایران قرن دوازدهم هجری قمری جمعیت اوضاع سیاسی اجتماعی جامعه شهری جامعه روستایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۳۳
سقوط صفویه در سال 1135 ه.ق، بحران های جدیدی در داخل و خارج کشور به وجود آورد. در این دوره، جامعه شهری و روستایی، متأثر از اوضاع نابسامان سیاسی اجتماعی، در معرض خطر قرار گرفت و تخریب منابع مادی و عوامل انسانی آسیب های زیادی به بافت جمعیتی وارد کرد. سؤال اصلی نوشتار حاضر این است که عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت ایران در قرن دوازدهم هجری قمری چگونه صورت پذیرفته است؟ در این مقاله، با تکیه بر رویکرد توصیفی تبیینی، تأثیر اوضاع سیاسی اجتماعی بر کاهش جمعیت ایران بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد جامعه شهری و روستایی در این قرن متأثر از عواملی چون عدم ثبات و امنیت سیاسی، کشتارهای مکرر، قحطی، بیماری و مهاجرت به کاهش جمعیت دچار شده است.
۲۱۷.

بررسی شواهد کاربرد علوم غریبه در معماری جهان بر اساس متون تاریخ و جغرافیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ و جغرافیا شواهد تاریخی طلسم علوم غریبه معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۶۸
از موضوعات مهم، چگونگی ارتباط و برهم کُنش فرهنگ معنوی و مادی است؛ معماری به مثابه فرهنگی مادی دامنه وسیعی دارد و گستردگی این دامنه سبب ارتباط آن با علوم متعددی شده است که برخی از آن ها زیرمجموعه علوم غریبه اند و نشان از تأثیر فرهنگ معنوی بر مادی دارد. این پژوهش در پی پاسخ به چگونگی کاربرد شاخه های مختلف علوم غریبه در مراحل مختلف شکل گیری معماری است و با هدف واکاوی بخشی از ارتباط علوم غریبه با معماری با استناد به متون تاریخ و جغرافیا نوشته شده است که از دید پژوهشگران دیگر مغفول مانده است؛ بنابراین، این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی تلاش دارد ارتباط معماری و علوم غریبه را از جنبه های گوناگون بررسی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در مرحله پایه گذاری شهرها و بناها از علوم اختیارات نجوم (شاخه ای از هیمیا) و برای ساخت بنا از کیمیا، سیمیا، هیمیا، لیمیا و ریمیا استفاده شده است؛ همچنین در مرحله بهره برداری، از طلسمیات به مثابه عناصر الحاقی معماری در قالب حجاری، نقاشی و کتیبه استفاده می شده است. مستندات نشان می دهد از بین علوم غریبه، نقش طلسمیات در معماری و شهرسازی بیشتر از سایرین بوده است و عناصر الحاقیِ تصاویر و کتیبه ها از ابزار اصلی به کاررفته در فضاهای معماری بوده است که ساحران و طلسم سازان برای مقاصد متفاوتی مانند حفاظت، آبادانی و یا تسخیر افراد استفاده می کردند. این طلسم ها در قالب تصویر شامل نقوش انسانی، حیوانی، پرندگان، مخلوقات عجیب و تصاویر نجومی بوده است.
۲۱۸.

نگاهی بر کتاب «کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او» نوشته غلامرضا رشید یاسمی

کلیدواژه‌ها: کرد ایران نژاد آریایی م‍اد ساسانیان کردستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۹۵
      کتاب «کُرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او» نوشته غلامرضا رشید یاسمی است، که آن را در سال 1316 به درخواست وزرات فرهنگ ایران به رشته تحریر درآورده است. موضوع کتاب چنانکه از عنوان آن پیداست، به تاریخ و مسائل تباری و نژادی قوم کُرد مربوط می گردد. در زمان سلطنت رضاشاه دستگاه فرهنگی حکومت بر اساس یک تمایل شدید و مرموز، غلامرضا رشیدیاسمی، مردوخ کُردستانی و ولادیمیر مینورسکی را مأمور تدوین تاریخ کُرد و تعیین منشأ نژادی و اثبات ایرانی بودن این قوم نمود. نگارنده در مطالعات خود به نکته قانع کننده ای در باره علل این اشتیاق برنخورده است. به عنوان یک احتمال عمده می توان معتقد بود این تمایل شدید حکومت نژادگرا و آریایی باز پهلوی برای اثبات همریشگی نژادی برخی اقوام ساکن در ایران با فارس زبانان، ریشه در علاقه این حکومت برای یارگیری از اقوام غیر ترک ایرانی، جهت طرح ادّعای غلبه جمعیّتی مردم فارس زبان و برادران نژادی آنها در مقابل جمعیّت ترک بوده است. شاید غرض آینده نگرانه ای برای طرح دعاوی ارضی نسبت به اراضی کُردنشین کشورهای همسایه هم در این اشتیاق دخیل بوده باشد. دعوی ارضی نسبت به سرزمین های کُردنشین عثمانی در ادعانامه استرداد اراضی تسلیم شده به کنفرانس صلح پاریس از طرف هیئت ایرانی در مارس 1919 و تأکید بر ایرانی نژاد و ایرانی زبان بودن این قوم شاهد دیگری است، که این گمان را تقویت می کند.       نویسندگان سه گانه مذکور به عنوان مؤلّفانی پروژه کار در قبال دریافت اجرت، اسناد و امکانات تحقیق به تدوین تاریخ کُرد بر اساس اصول و معیارهای تعیین شده از طرف حکومت پهلوی پرداخته و تاریخی مشوّش و مجعول برای قوم مذکور ساختند. اساس کار در تدوین این تاریخ بر اثبات ایرانی بودن اکراد بر اساس تعریف خاص نخبگان حکومت از مفهوم ایرانی بودن، اثبات آریایی بودن کُرد و اشتراک نژادی کُرد و فارس، اثبات حضور کُرد در همه جای فلات ایران، ادغام کُرد در جامعه آریایی و فارسی، زیر مجموعه فارسی قرار دادن زبان کُردی، منتسب ساختن برخی سلسله های پادشاهی ایران به اکراد و در نهایت منتسب ساختن کُرد به سلسله یا تمدّن ماد استوار بود. تألیف کتاب «کُرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او» در شرایط خلأ فرهنگی و فقدان آثار مکتوب در موضوع مذکور به انجام رسید و مطالب این کتاب با وجود معایب و اغلاط بسیار، در سایه تبلیغ و پیرایه بندی دیگران قبول عام یافت.       متأسّفانه در سایه سوء استفاده مسئولان فرهنگی حکومت پهلوی از موقعیّت خاص تاریخی و خلأ فرهنگی برای تدوین آثار مکتوب بر اساس اصول و علائق آریایی محور و فارسی محور خود و تلاش های بعدی دستگاه های فرهنگی این حکومت در جهت به کرسی نشاندن تاریخ های دست ساز و مجعول خود و استمرار این رویه در دوران بعد از انقلاب اسلامی، این قبیل نوشته های غیر علمی و غیر مستند در جایگاه کتب مرجع نشسته و ساختار فکری و نگرشی جامعه روشنفکری و دانشگاهی ایران را شکل داده و به منابعی برای تدوین کتب بعدی در موضوع خود بدل شدند.
۲۱۹.

تبیین نقش طبقه اجتماعی سَفِلَه در انحطاط تمدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: السَفِلَه انحطاط تمدنی اراذل و اوباش طبقه اجتماعی جمع نخبگانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۸۳
نقش طبقات مختلف اجتماع در فرازوفرود تمدنی امری پوشیده نیست، از این رو تعیین نقش طبقات مختلف در این امور، مهم می نماید. این نوشتار بر آن است با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی نقش طبقه اجتماعی سفله در انحطاط تمدنی از منظر روایات اسلامی بپردازد. سفله گری نوعی سبک زندگی است که از بی توجهی به معارف دینی شروع و تا انحرافات اخلاقی و سقوط هویتی امتداد پیدا می نماید. یافته ها حاکی از آن است که سفله اگر موفق به قرار گرفتن در جمع نخبگانی جامعه گردد انحطاط تمدنی را از راس هرم اجتماعی فراهم می آورد و اگر موفق به این مهم نگردد در سطح عوام به طبقه اجتماعی اوباش تبدیل خواهد شد و انحطاط تمدنی را از پایین هرم فراهم می نماید. علاوه بر این اتحاد این دو دسته در جوامع تمدنی می تواند انحطاط تمدنی را از طریق نابودی نظام سیاسی و نظام اخلاقی فراهم آورند.
۲۲۰.

تأمین آبِ شهر ساسانی-اسلامی گُندی شاپور از قنات های رودخانه ای شهر دزفول؛ طرح یک فرضیه

کلیدواژه‌ها: قنات-کانال سازه آبی رودخانه دز گندی شاپور دزفول ساسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۵۴
کشاورزی نقش مهمی در رونق اقتصادی و آبادانی در دوره ساسانی داشته است، ساسانیان با ساخت سازه های آبی متناسب با چشم انداز محیطی منطقه و وضع قوانین جهت بهره برداری آب، بستر لازم برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی فراهم آوردند. وجود رودخانه های دائمی هم چون دز و کرخه در خوزستان، شرایط را مهیا کرد تا افزون بر تأمین آب موردنیاز استقرار گاه های منطقه، با ساخت سازه هایی هم چون پُل بند، کانال، قنات و دیگر سازه های آبی بتوانند کمبود آب آشامیدنی، صنعتی و کشاورزی دیگر مناطق دور از رودها را که خاک حاصل خیز داشتند، فراهم کنند. در این زمینه تأمین آب شهر و زمین های کشاورزی گُندی شاپور با فاصله 15کیلومتری از رود دز، ازطریق اندام های آبی متعددی انجام شد؛ در این میان، قنات های رودخانه ای، نقش اساسی در انتقال آب مطمئن رودخانه دز به این شهر و زمین های کشاورزی آن داشته است. بررسی های میدانی باستان شناختی نگارندگان، موجب شناسایی سازه های آبی جدیدی ازجمله: پل بند، قنات ها و کانال های وابسته به آن گردید که پیش از این، تنها بخش کوچکی از این آثار شناسایی شده بودند. قرارگرفتن بخش قابل توجهی از این آثار در ضلع شرقی رودخانه دز و امتداد شماری از آن ها تا نزدیکی گُندی شاپور، این فرضیه را که منبع اصلی تأمین آب این شهر، قنات های رودخانه ای بوده، مطرح می کند؛ مسئله ای که در نوشته های تاریخی نیز قابل ردیابی است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که، آب دائمی موردنیاز شهر گُندی شاپور چگونه تأمین می شده و در این بین قنات های رودخانه ای چه جایگاهی داشته و ارتباط فیزیکی قنات ها با شهر چگونه بوده است؟ روش این پژوهش به صورت تاریخی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات مبتنی بر داده های میدانی و منابع تاریخی است. بررسی تصاویر ماهواره ای نشان از نقش پُررنگ بهره برداری از قنات برای انتقال آب به گندی شاپور از رودخانه دز در دوره ساسانی داشته؛ هرچند بخشی از قنات های دزفول، به دوره ای متأخرتر از دوره ساسانی و حتی به عصر صفوی قابل انتساب است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان