مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ترکان
حوزه های تخصصی:
تاثیر مهاجرت ترکان در تغییر و تحول زبان مردم آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریبا از هشتاد سال پیش به این سو به ویژه پس از نگارش رساله «آذری یا زبان باستان آذربایجان» توسط احمد کسروی پژوهش ها و مباحث به نسبت زیادی در داخل و خارج از ایران در مورد تیره و تبار و مسایل فرهنگی آذربایجان صورت گرفته است. بیشتر این تحقیقات حول محور زبان دیرین مردم آذربایجان و نیز رواج زبان ترکی در این خطه از ایران چرخیده است. تفاوت و گوناگونی و حتی تضاد شدید در اکثر این تحقیقات، امری است شایان توجه و قابل بررسی، هرچند لطف کار در حوزه علوم انسانی به ویژه تاریخ بر همین تنوع و نایکسانی هاست.در این مقاله تلاش می شود مساله زبان مردم آذربایجان به عنوان یک مقوله تاریخی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. بسیاری از تحقیقات صورت گرفته در این زمینه در قالب دو نظریه کلی قابل طرح و نقد اند. در مقابل عده ای که وجود زبانی با ریشه های آریایی و ایرانی در آذربایجان را انکار می کنند، دسته ای دیگر حساسیت و بیزاری فوق العاده ای نسبت به زبان های غیر آریایی و غیر ایرانی از خود نشان می دهند. بنابراین در متن مقاله به لحاظ ضرورت این دو جریان مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است که با نادیده گرفتن واقعیات تاریخی بحث ها و اختلاف نظرها را سبب گردیده اند.وجود اسناد، مدارک و آگاهی ها به ویژه در منابع دوره اسلامی تاریخ ایران درباره زبانی با ریشه های آریایی، (تاتی، آذری، پهلوی) نظریه نخست را با ابهامات و پرسش های جدی درخور تحقیق مواجه می گرداند. برای نظریه دوم نیز نمی توان توجیه علمی منطقی یافت. بر این اساس، بررسی زبان مردم آذربایجان به دور از هرگونه پیش داوری و به استناد واقعیات و شواهد و مدارک تاریخی می توان پیش درآمد نوینی در راستای مطالعات بیشتر و جدیدتر در مبحث پیچیده زبان مردم آذربایجان باشد.نتایج کلی این بررسی را می توان دردو نکته اساسی به طور خلاصه بیان نمود: نخست اینکه به گواهی منابع تاریخی و جغرافیایی و ... وجود زبانی با ریشه های آریایی در تاریخ باستان آذربایجان قطعی می نماید و دیگر آن که استقرار زبان ترکی در آذربایجان به عنوان یک جریان فرهنگی و تاریخی در تاریخ زبان و فرهنگ این خطه نامدار از ایران واقعیت داشته و تحمیلی نبوده است، زیرا پدیده اشاعه و رواج یک زبان در سرزمینی به قیمت از بین رفتن و یا تحلیل زبان پیشین در زبان جدید در تاریخ ملت ها بارها اتفاق افتاده است.
دولت سامانیان در عرصة سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از ساسانیان روزگار درازی سپری شد تا بستر مناسبی برای تحولات کشورداری و مناسبات خارجی در ایران فراهم آید. خراسان بزرگ در چنین اوضاعی زمینه های ساختار نوینی ایجاد کرد و رمقی تازه به جان خسته جامعه ایرانی بخشید تا با تکیه بر چنین ظرفیتی دروازه های خود را به سوی جهان آن روزگار بگشاید. با تأمل در رویدادهای این روزگار می توان شالوده اصول سیاست خارجی در تاریخ ایران را از قرن چهارم هجری/دهم میلادی دریافت. در این هنگام امیران سامانی در خراسان بزرگ رستاخیزی در علم، هنر و فرهنگ به وجود آوردند و در پی آن در صدد پی افکندن ساختارهای استواری برای روابط با جهان معاصر خود برآمدند. آل سامان را به جرأت می توان نخستین دولت در تاریخ ایران دوره اسلامی دانست که با توسل بر وضعیت حساس منطقه ای، تمهیدهای لازم برای آشنایی و کسب جایگاه جهانی را آغاز کردند. اینان با وجود مراوده با خلافت عباسی و نیز حکومت های متقارن و همسایه، برای دریافت اطلاع و برقراری ارتباط با دیگر ملت های جهان تلاش هایی کردند و آغازگر عصر تازه ای از تحول های خارجی شدند.
ترک و تاجیک از نگاه سعدی و دیگر عارفان پارسی گوی
حوزه های تخصصی:
از مطالعه آثار جاودانه سعدی برمیآید که این جهانگرد دانشمند و قافله سالار کاروان حکمت و معنی در بوستان بیش از هر شاعر دیگری نام تاجیکان را برده است. این مقاله به این ویژگی در اشعار سعدی توجه کرده و واژه ترک و تاجیک در اشعار سعدی را بررسی نموده است.
بررسی سیر تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ترکان در قرن چهارم هجری قمری
حوزه های تخصصی:
داده ها و روایت های تاریخی گزارش شده از وضعیت جوامع ترک در طول چهارم ه. ق/دهم میلادی نشان از دگرگونی هایی در سطح اجتماعی ترکان دارد. این تحولات صورت گرفته در نهایت به تغییرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در منطقه منجر شد.
در این پژوهش با رویکردی تحلیلی– توصیفی به بررسی داده های مختلف تاریخی پرداخته و کوشیده شده است به تصویری واضح تر از وقایع و رویدادهای جوامع ترک در طول سده دهم میلادی دست یافته شود. آشنایی بیشتر جوامع ترک با عناصر زندگی تمدنی از جمله پذیرش اسلام، گسترش شهرنشینی و تشکیل دولت قراخانی از بزرگ ترین نتایج این تحولات محسوب می شود. دولت قراخانیان با استفاده از این ظرفیت های موجود در فضای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی جوامع ترک توانست در سال های پایانی این سده به گسترش قلمرو خود پرداخته و با تسلط بر ترکستان و فرارود به قدرتی تبدیل شود که نقش چشم گیری در تعیین مناسبات موجود در منطقه ایفا کند.
کاربست های نظامی شکار در فتوحات دورة ایلخانان و تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکار از جمله سنن رایج در بین اکثر اقوام گذشته است که با انگیزه های متفاوت بدان می پرداختند. اقوام ترک و مغول شکار را با هدف تأمین غذا و مایحتاج زندگی و همچنین تمرین فنون رزمی انجام می دادند. چنگیز خان و تیمور در فواصل جنگ ها و یا فصولی از سال، با برگزاری شکار در مناطق مختلف، سپاهیان خود را به تیر اندازی و شیوة فریب، اغفال، محاصره و صید حیوانات شکاری عادت می دادند تا آنان همین فنون را در میادین جنگ علیه دشمن به کار گیرند. در واقع، شکار نه تنها به منظور تأمین بخشی از آذوقه اقوام ترک و مغول انجام می پذیرفت، بلکه صحنه شکار مانند مانور نظامی بود که در آن فنون جنگی از جمله اسب سواری، تیر اندازی، شیوة محاصره و به دام انداختن دشمن تمرین می شد. این شیوة تمرین نظامی برای شاهزادگان و جوانان میدانِ جنگ ندیده، اهمیت بسیاری داشت. در این مقاله، علل و انگیزه های فرمانروایان ترک و مغول از شکار و چگونگی انجام آن در دورة ایلخانان و تیموریان به شیوة تحلیلی و توصیفی بررسی شده و همچنین به منظور بیان چگونگی فنون رزمی اقوام ترک و مغول (الهام گرفته از سنن اجتماعی)، به روش هایی مانند برگزاری مراسم جشن و بخشش هدایا اشاره می شود که فرمانروایان برای تقویت روحیه سپاهیان انجام می دادند.
بررسی تحلیلی رقابت گرجیان با ائتلاف ترکان و تاجیکان در دوره شاه صفی (1038-1052 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود نیروهای گرجی به تشکیلات صفویان که عمدتاً از اسرای گرجستان و از عناصر غیرمسلمان و نومسلمان بودند، رقابت در دربار صفویان از حالت سنتی خارج شد. دو گروه پایه گذار سلسله صفویان؛ یعنی ترکان و تاجیکان از ابتدای تشکیل این سلسله دچار تضادها و رقابت هایی بودند. رقابت ترکان و تاجیکان از جمله مشهورترین رقابت های درباری تاریخ ایران محسوب می شود. ماهیت رقابت ها از زمان شاه عباس اول به بعد شکل تازه ای به خود گرفت و ضلع سومی به نام نیروی سوم به این عرصه اضافه شد. این امر سبب اتحاد نیروهای قدیمی گردید.
اوج رقابت های میان گرجی ها و جناح ائتلافی ترکان و تاجیکان در زمان شاه صفی بود. در این مقطع هنوز قزلباش ها و تاجیکان تمام قدرت خود را به نفع گرجی ها از دست نداده بودند. با مرگ شاه عباس اول، راه برای احیای قدرت آنها فراهم گردید. آنها فرصت به دست آمده را غنیمت شمرده، تا با استفاده از آن نیروهای گرجی را به طور کامل از تشکیلات صفوی خارج کنند. این مسأله سبب ائتلافی بی سابقه بین ترکان و تاجیکان شد، که این ائتلاف باعث توطئه های وسیعی از سوی آنها برای براندازی گرجیان گردید. در این میان شاه نیز به دلیل آنکه گرجی ها وابستگان به شخص شاه بودند، از آنها حمایت می کرد. این امر سبب شد تا دامنة توطئه های جناح ترک و تاجیک، خطر را متوجه شاه نیز بنماید. پایان این رقابت ها با پیروزی قاطع جناح گرجیان همراه است. در این پژوهش سعی برآن است تا با تکیه برمنابع تاریخی، به بررسی رقابت های میان جناح گرجیان با جناح ترک و تاجیک پرداخته شود.
تأثیر باورها و نگرش های نجومی بر اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران در سده های چهارم تا نهم ق.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به تاثیر اجرام سماوی در سرنوشت بشر شاید سابقه ای به درازنای عمر او داشته باشد. چنین نگرشی نسبت به اختران در میان تمامی تمدن های باستانی از جمله ایران نیز وجود داشته است. با ظهور اسلام و با توجه به نقش و جایگاه انسان در این دین، باور به احکام نجومی برای مدتی به فراموشی سپرده شد. با پیروزی مکتب اشاعره جبرگرا که همراه با قدرت یابی ترکان بود و پس از آن آمدن مغولان که به تأثیر آسمان بر سرنوشت بشری بسیار باورمند بودند بار دیگر توجه به باورهای نجومی و اندیشه های جبری گرایانه در ایران در قالب تصمیم گیری ها و عملکردها در بخش های مختلف حکومتی و در سطح جامعه گسترش یافت. استفاده از نتایج احکام النجومی در لشکرکشی ها، عقد پیمان نامه ها، جنگ و صلح، جلوس به تخت شاهی، شکار، سفر، اجابت دعا و درمان بیماری ها تنها نمونه هایی از تاثیرات این باورها در زندگی مسلمانان سده های میانه است. مقاله حاضر می کوشد، چگونگی احیای نگرش های نجومی را در فاصله زمانی قرن چهارم تا نهم هجری در ایران توضیح دهد.
جایگاه و نقش غلامان و بردگان ترک در حکومت سامانیان
حوزه های تخصصی:
ورود ترکان به ایران در زمان سامانیان یکی از مهم ترین و سرنوشت سازترین حوادث سیاسی و اجتماعی تاریخ ایران بعد از اسلام است که این واقعه سرمنشأ بسیاری از حوادث تاریخی در این سرزمین به حساب می آید. یکی از وجوه تاریخ سلسله سامانی، حضور اقوام و افراد متعدد ترک در این حکومت و هم چنین تحولات اساسی است که درنتیجه حضور آنان در قلمرو سامانی به وجود آمده است. به علاوه این حکومت عامل ورود ترکان به سوی حکومت عباسی، آل بویه، صفاری و... هست. توجه به این نکته حائز اهمیت است که اولین جرقه های ورود و حضور ترکان از سوی حکومت سامانی است؛ همین بردگان ترک درباری این سلسله به مقامات عالی در این حکومت می رسند و حتی این مزدوران ترک موفق به تشکیل حکومت های مختلفی، حتی تا بیرون از قلمرو ایران، در مصر می شوند. در مورد بردگان ترک در این دوران می توان به مقالات «علل به کارگیری و حضور گسترده غلامان ترک در نظام سیاسی سامانیان» از اللهیار خلعتبری و «روند به کارگیری ترکان در تاریخ ایران» از صالح پرگاری اشاره نمود. در این مقاله سعی می شود نقش و تأثیر غلامان و بردگان ترک در حکومت سامانیان مورد ارزیابی قرار گیرد.
تجارت خارجی ماوراءالنهر در دوره ی سامانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجارت از مهم ترین شاخص های اقتصادی ماوراءالنهر بود و بازرگانان این منطقه از دیرباز با نواحی اطراف مناسبات تجاری داشتند. هر چند تجارت داخلی در ماوراءالنهر در قرون اولیه اسلامی رونق داشت؛ اما تجارت خارجی این سرزمین از سده ی چهارم هجری، هم زمان با تثبیت حکومت سامانیان بر این منطقه، رونق گرفت. مقاله ی حاضر بر این هدف است تا با روش توصیفی-تحلیلی مشخص سازد، سامانیان چگونه و با کمک چه عواملی به توسعه ی تجارت خارجی ماوراءالنهر پرداختند و عمده ی تجارت خارجی آنها با کدام سرزمین ها بود. یافته های تحقیق نشان می دهد، تجدید حیات اقتصادی و تجاری ماوراءالنهر در عصر سامانیان بازتابی از نظم و امنیت سیاسی و اجتماعی این دوره بود. امرای سامانی، علاوه بر ایجاد وحدت سیاسی، با سامان دادن به امور اقتصادی و ایجاد شبکه ی ارتباطی مناسب و همچنین کاهش عوارض و مالیات، موجب سرازیر شدن کاروان های تجاری به این سرزمین و رشد تجارت خارجی در ماوراءالنهر شدند. تجارت خارجی ماوراءالنهر در دوره ی سامانیان، به طور عمده، با بازرگانان سرزمین های چین و تبت، سرزمین ترکان، اروپای شرقی، خراسان و عراق انجام می شد.
جایگاه تاریخ شفاهی و اسطوره ها در تاریخ نگاری رشیدالدین فضل الله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی در زمانه ای می زیست که ایران عرصه ورود و استقرار قبایل مغول و ترک و ایجاد دگرگونی ها و گسست های گسترده در ساختار و نظم سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی بود. وی به عنوان مهم ترین عضو قشر دیوانسالار در تشکیلات حکومتی ایلخانان، از جمله کسانی بود که در قالب اثر تاریخ نگاری جامع التواریخ کوشید ضمن تعریف مبانی تاریخی مشترک برای قبایل و طوایف مغول و ترک، آنها را با فرهنگ و ارزش های جامعه ایرانی پیوند زند. برای این منظور، وی با توجه به ساختار گروه-های مؤثر در حکومت و جامعه، بر اساس دو محور عمده روایات دینی و روایات اساطیری شروع به تاریخ نگاری کرده و با استناد به معرفت شفاهی این اقوام در هر دو محور در صدد تحکیم مبانی حکومتی و تمرکز قدرت از طریق اتحاد قبایل مغول و ترک برآمد. همچنان که تعریف مبانی مشروعیتی ربط دهنده برای نظام سیاسی ایلخانی در جامعه اسلامی تحت حکمرانی آنها از دیگر اهداف تاریخ نگاری رشیدالدین بود. تا بدین گونه از خلال تاریخ نگری خاص خود، ضمن نمودار ساختن زمینه های تاریخی وحدت قبایل مغول و ترک، پیوستگی-های آنها با جوامع اسلامی را در راه دسترسی به وحدت سیاسی و مذهبی در عصر غازان خان که از اهداف حکومت بود، نشان دهد. وی متناسب با چنین اهدافی و جایگاه مخاطبان تاریخ-نگاری خود که ایلخانان و سران قبایل ترک و مغول و اعضای تأثیرگذار آنها بود، اثر خود را بر خلاف مورخانی چون جوینی و وصاف، بر اساسروایات شفاهی و با زبانی ساده و بی تکلف بیان کرد
پادشاه زدگی؛ غلبه نظامیان بر ساختار سیاسی اداری خلافت عباسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خلفای عباسی بعد از تلاشی مستمر، با ایجاد شبکه ای منظم از داعیان و تبلیغات گسترده، توانستند حکومت را به دست گیرند. قدرت خلافت، تشکیل دیوان سالاری منسجم، ایجاد منصب دیوانی وزارت، تقسیم وظایف اداری، مشارکت عناصر غیرعرب در اداره حکومت و سازمان دهی ارتش از جمله تحولاتی بود که در ساختار سیاسی و اداری خلافت عباسی به وجود آمد. اما در مقطعی از تاریخ این دستگاه خلافت، تعادل و توازن قدرت تغییر کرد و اقتدار خلیفه به سستی گرایید و نیروهای سپاهی بر حکومت غلبه کردند. در نوشتار پیش رو سعی شده است استیلای نظامیان بر ساختار اداری و سیاسی حکومت عباسی از آغاز استیلای ترکان (218ق) تا ظهور آل بویه (حک. 322 448ق) و پی آمدهای آن، با شیوه توصیفی تحلیلی و تعلیل داده های تاریخی مبتنی بر روش جامعه شناختی ماکس وبر مورد بررسی و بازکاوی قرار گیرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بعد از آن که خلفای عباسی توانستند اقتدار مقام خلافت و قدرت سیاسی حکومت را تثبیت و نهادینه کنند، ورود سپاهیان ترک و قدرت گیری نظامیان سبب شد مشخصات نظام پادشاه زدگی (سلطانیسم)، مانند خودکامگی حاکم، انحصارطلبی، گسترش دیوان سالاری و به خدمت گرفتن نیروهای نظامی با خاستگاه غلامی، به دستگاه خلافت راه یابد. نظام پادشاه زدگی پی آمدهایی برای خلافت عباسی داشت که مهم ترین آن عبارت است از: دگرگونی نظام سیاسی، افول قدرت خلیفه، برکناری تدریجی خاندان های دیوانی و تشکیل دولت های مستقل و نیمه مستقل
واکاوی اوضاع سیاسی - اجتماعی غزنه
حوزه های تخصصی:
غزنین منطقه باستانی است که از قرن سوم تا ششم هجری قمری شاهد تحولات بزرگ سیاسی، فرهنگی و ... بوده و این منطقه در گذر زمان عرصه تاخت و تاز سلسله های قدرتمند و بزرگی از جمله صفاریان، سامانیان، غزنویان، سلجوقیان، غوریان و خوارزمشاهان بوده است. بزرگترین امتیاز غزنه تشکیل سلسله قدرتمند ترک غزنوی بود که موجبات تبدیل این شهر به یکی از بزرگترین پایتخت های جهان اسلام شد، اما چرا با تشکیل سلسله ی ترک غزنوی در غزنه این شهر با تحولات بزرگی رو به رو شد. یکی از بزرگترین و مهمترین دلایلی که موجب شد این شهر در دوره ی فرمانروایی سلاطین غزنوی متحول شود، ثروت هند بوده که جایگاه ویژه ای در شکوفایی اقتصادی، فرهنگی و ... غزنین داشته است. غزنه تا پیش از امپراطوری ترکان به گونه ای در حاشیه بوده و چندان مورد توجه نبود اما در قرن چهارم تا ششم هجری قمری با گسترش همه جانبه غزنه، به یکی از با نفوذ ترین مناطق جهان اسلام تبدیل شد.حمایت سلاطین ترک غزنه ازادبیات زمینه ترقی فرهنگی و مهاجرت شاعران از دیگر مناطق ایران به این شهر شد و به راستی باید از آن به عنوان گنجینه علم و مکتب شاعران غزنین یاد کرد. شهر غزنه به مانند دیگر پایتخت های جهان اسلامی و غیراسلامی نقطه آغاز و نقطه ی اوج پیشرفت و سرانجام سراشیبی را پیمود و در اواخر قرن ششم هجری قمری بار دیگر غزنه به حاشیه رانده شد.
مطالعه تطبیقی قیام های عبدالرحمن بن اشعث و حارث بن سُرَیج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال سوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۰
79-105
حوزه های تخصصی:
قیام عبدالرحمن بن اشعث و حارث بن سُرَیج به انگیزه مبارزه با دین ستیزی امویان و مساوات طلبی شکل گرفت. رهبران این دو قیام به رغم اشتراک هدف هایشان، از شیوه های متفاوتی برای دست یابی به آنها بهره گرفتند؛ ابن اشعث با شگردهای گوناگونی در کشاندن گروه های مخالف امویان به همراهی قیام خود توفیق یافت و با انتقال قیام به عراق، در پی براندازی اساس خلافت اموی بود، اما قیام حارث بن سریج بر پایه تعارض با خلافت اموی استوار نبود، بلکه بر اصلاح سیاست اقتصادی و اجتماعی امویان تأکید می کرد. سرانجام هر دو قیام سرکوب شدند، اما زمینه را برای قیام های پس از خود فراهم آوردند و در ضعف و سقوط خلافت اموی تأثیر گذاردند. این پژوهش با بررسی عوامل زمینه ساز این قیام ها، عوامل مشترک و متفاوت آنها را با یک دیگر می سنجد. پرسش اصلی مقاله این است که قیام های ابن اشعث و ابن سریج چه خصال مشترک و متفاوتی با یکدیکر داشتند؟ این دو قیام به رغم اینکه هدف های مشترک و پی آمدهایی هم گونی در جامعه عصر اموی داشتند، با توجه به ساخت و بافت اجتماعی متفاوتشان، روش های انقلابی متفاوتی را برای رسیدن به هدف های خود برگزیدند.
بررسی تحلیلی تأثیرگذاری نهاد ولیعهدی در تضعیف حاکمیت خلفای عباسی؛ مطالعه موردی سال های 232 تا 334ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
99-120
حوزه های تخصصی:
نهاد ولایتعهدی از مهم ترین نهادهای تأثیرگذار در دستگاه خلافت عباسیان به شمار می رفت. در دوره دوم عباسیان (232-334ق)، برخلاف دوره اول (132-232ق) که نهاد ولیعهدی در آن تا حدود زیادی مستقل عمل می کرد، شکوه و عظمت این نهاد در تأثیرگذاری بر افزایش قدرت خلافت از بین رفت. یافته های مسئله پژوهش حاضر، که با روش توصیفی-تحلیلی درصدد بررسی نقش نهاد ولایتعهدی در تضعیف نهاد خلافت در دوره دوم عباسیان است، نشان می دهد که در درجه اول، هویت بخشی به جایگاه ولایتعهدی، که در دوره اول عباسی منجر به قدرتگیری و عظمت دستگاه خلافت می شد، در دوره دوم خلاف عباسی، به علت تسلط ترکان بر نهاد ولایتعهدی، که منجر به بروز ولیعهدانی سست عنصر و ضعیف شد، باعث تضعیف آن گشت. ترکان ولیعهدانی گزینش شده و کم سن وسال، فاقد شجاعت و دلاوری، و ضعیف را با هدف تسلط بر آن ها، برمی کشیدند. علاوه بر ترکان، برخی از زنان دربار نیز، به علت رشد ولیعهد در حرم، که محیطی زنانه بود، با ترکان در تسلط بر ولیعهدان رقابت داشتند. مادران ولیعهدان نقش زیادی در رسیدن آن ها به خلافت ایفا می کردند و با تسلطی که از قبل بر آن ها داشتند، نقش مهمی در اداره امور بازی می کردند و به ا ین ترتیب، از ایفای نقش اصلی خلیفه، که رسیدگی به امور بود، مانع می شدند. نمونه بارز این مسئله دخالت سیده شغب، مادر المقتدر عباسی، در اداره امور در رقابت با ترکان در دوره مقتدر بود. مجموع عوامل یادشده باعث شد تا نهاد ولایتعهدی در دوره دوم عباسی به جای قدرت بخشی به حاکمیت خلافت عباسی، باعث تضعیف آن بشود.
آذربایجان و شاهنامه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ مرداد و شهریور ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۸۳)
267 - 272
حوزه های تخصصی:
سجاد آیدنلو در کتاب خود با عنوان آذربایجان و شاهنامه؛ تحقیقی درباره جایگاه آذربایجان، ترکان و زبان ترکی در شاهنامه و پایگاه هزارساله شاهنامه در آذربایجان به ابعاد گوناگون پیوند آذربایجان و شاهنامه پرداخته است؛ ایشان هم جایگاه آذربایجان و ترکان و زبان ترکی را در شاهنامه نشان داده و هم موقعیت شاهنامه را در آذربایجان و میان مردم و اهل فرهنگ و هنر آذربایجان بررسی کرده و به شبهه ها و نقدها در این زمینه که شاهنامه اثری ضد آذربایجان است، پاسخ داده است. نویسنده نوشتار پیش رو را با هدف معرفی کتاب مذکور به رشته تحریر درآورده است.دآذربایجان، شاهنامه، فردوسی، سجاد آیدنلو، شاهنامه شناسی، کتاب آذربایجان و شاهنامه، معرفی کتاب، جایگاه آذربایجان، ترکان، زبان ترکی.
جریان های شعوبی غیرایرانی در سده های نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
۱۱۳-۱۳۸
حوزه های تخصصی:
اگرچه جنبش شعوبیه ی ایران حرکتی وسیع و دارای ابعاد متنوع بود، جریان شعوبی گری در جهان اسلام تنها به ایرانیان منحصر نبود. حکومت قوم گرای اُموی با محوریت دادن به «عرب» در امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، زمینه ی نارضایتی سایر اقوام ساکن در سرزمین های اسلامی را فراهم کرد. سیاست های امویان در اندیشه و قلمِ جریان ضدشعوبی عصر عباسی تداوم یافت و واکنش نخبگان و توده های غیرعرب مسلمان نسبت به این تفکر تبعیض آمیز به اشکال مختلف نمایان شد. این پژوهش در پی یافتن جریان های مختلف جنبش شعوبی گری در میان اقوام غیرعرب مسلمان، به استثنای ایرانیان، در سده های نخستین اسلامی است. نتیجه ی بررسی ها نشان می دهد که نخبگان گروه های قومی بزرگ تر و مهم تر در جهان اسلام با تکیه بر توان فرهنگی و پیشینه ی تمدنی خود در برابر تحقیرهای ضدشعوبیان ایستادگی و افتخارات خود را مطرح کردند. نبطی ها، قبطی ها، مولدان اندلسی ، سیاهان حبشی-سودانی و ترکان پنج گروه قومی بزرگی بودند که در برابر برتری طلبی عربی واکنش نشان دادند. گرچه از نخبگان این اقوام، میراث مکتوب انگشت شماری باقی مانده است، با تکیه بر گزارش های منابع تاریخی، ادبی و دینی موجود می توان دریافت که نخبگان این گروه ها تلاش کردند تا افتخارات خود را بیان و دلایل برتری خود بر اعراب را نظریه مند کنند.
آداب تاریخی و اجتماعی ترکان، عناصر و متعلقات آن در شعر حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۳
7 - 23
حوزه های تخصصی:
پدیده ها و رویدادهای اجتماعی و تاریخی در هر دوره ای، اگر اصالت داشته باشند، در قلمرو ادبیات آن دوره نیز وارد می شوند. ورود، همنشینی و جذب ترکان در جامعه ی ایرانی، به مثابه ی پدیده ای نوظهور و بی سابقه، از زمره ی پدیده هایی است که دامنه ی آن به متون ادبی، از جمله دیوان حافظ نیز کشانیده شده است. چگونگی تجلّی ویژگی های این پدیده ی تاریخی و اجتماعی در دیوان حافظ، نیز میزان توفیق و شناخت وی از به کارگیری عناصر و متعلّقات آن در اشعارش، موضوع شایسته ی درنگی است که چندان به آن پرداخته نشده است. این جستار با رویکردی توصیفی تحلیلی درصدد پاسخگویی به این سؤالات است که دیوان حافظ چه ویژگی ها و عناصری از حضور ترکان در دیوانش را بازتولید کرده و شناخت و میزان توفیق شاعر از استعمال این دسته از مفاهیم و عناصر در دیوانش چگونه بوده است؟ یافته ها بیانگر آن است که دیوان حافظ عرصه ای تقویت بخش برای بازتولید آداب و ویژگی های اجتماعی، تاریخی، رفتاری و فردی ترکان، در کنار طبقه ی غلامان و کنیزان به عنوان طبقه ای برآمده از حضور ترکان در جامعه ی ایرانی شده است. اشاره به پاره ای از آداب و ویژگی های تاریخی، اجتماعی و فردی ترکان، چون: غارتگری، شجاعت، زیبایی، پرخاشگری، شهرآشوبی در کنار قبیله، کاکُل و کلاه آنان، نیز اسامی و نام های مرسوم ترکان، غلامان و کنیزان از قبیل: بنفشه، فرخ، زهره و ایجاد فضای شگفت انگیز حسی و ذهنی از آن از طریق ایهام تناسب و دیگر صناعات ادبی، بیانگر آگاهی بالای حافظ از جذب و همنشینی این گروه اجتماعی در جامعه ی ایرانی و کشانده شدن آن به دیوان وی است.
بررسی تحلیلی چوگان در اشعار فارسی با تکیه بر هنر نمودن سیاوش پیش افراسیاب در شاهنامه
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال چهارم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
113 - 127
حوزه های تخصصی:
چوگان یکی از ورزشهای نشاط آور و هدفدار ایران باستان است که امروزه مورد بی مهری قرار گرفته است. از آنجا که ادبیّات غنی فارسی از جمله معتبرترین منابع برای مطالعه فرهنگ و تمدّن پربار ایران زمین است؛ در این پژوهش سعی برآن است تا با استناد به شواهد شعری، علی الخصوص شاهنامه فردوسی و تجزیه و تحلیل برخی ابیات آن، هویّت ایرانی ورزش چوگان، روشن شود. از یافته های مهم این پژوهش می توان به آشنایی کامل شاعران با ورزش چوگان و استفاده از اصطلاحات ویژه آن در اشعار فارسی، کاربردهای متفاوت ادبی آن، ازجمله تشبیه و کنایه، رفع ابهام ارتباط چوگان و ترکان در برخی ابیات، نگاه همه جانبه فردوسی به ورزش چوگان از جزئی ترین موارد تا کلّی ترین مفاهیم آن، حتّی توجّه خاص به موضوعاتی که جزو مباحث امروزی ورزش هستند؛ از جمله: روانشناسی ورزش، جامعه شناسی ورزش، موسیقی و ورزش و... در توصیف مسابقه چوگان بین ایران و توران و ... اشاره کرد.
نقد و بررسی کتاب خاستگاه تاریخی ایل قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۰)
125-151
سلسله قاجار که در آغاز سده سیزدهم هجری قدرت سیاسی را در ایران به دست گرفت، خاستگاه ایلیاتی داشت، اما به رغم تحقیقات نستاً زیاد، کم و کیف این خاستگاه، مبهم باقی مانده است. ابهام زدایی از این خاستگاه ایلی، می تواند به فهم بهتر مسایل تاریخ قاجار کمک کند و کتاب«خاستگاه تاریخی ایل قاجار» نیز به همین منظور نگارش یافته است. از آن جا که بررسی و تبیین این خاستگاه تاریخی از سه منظر تبارشناسی قومی، تطور هویت و تکاپوی ایل در طول قرون و بررسی شرایط تاریخیِ تغییر پایگاه خوانین این ایل از ریاست ایل به پادشاهی بر سراسر قلمرو ایران، قابل انجام است، پرسشی که در این خصوص مطرح می شود این است که نویسنده از کدام منظر به تبیین خاستگاه ایل قاجار پرداخته و تا چه اندازه توانسته است از خاستگاه ایلی قاجارها ابهام زدایی کند؟.این پژوهش نشان داد که این اثر دو ساحت نخست را در هم آمیخته و به رغم اهمیت موضوع و تعدد منابع که از نکات ممتاز کتاب است، به واسطه خطاهای روشی، ادبی و محتوایی نتوانسته در هیچ یک از دو ساحت فوق، از خاستگاه قاجارها ابهام زدایی کند.