فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱۸٬۱۷۳ مورد.
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
7 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی درمان با اسب بر نشانگ ان کودکان طیف اوتیسم بود. روش: جامعه آماری در این پژوهش شامل کودکان درخودمانده ای می باشد که در مراکز توانبخشی شهر تبریز در سال تحصیلی -٩٨ ٩٧ بعنوان اوتیسم تشخیص داده شده بودند. بدین منظور با به کارگیری روش نیمه آزمایشی و طرح پژوهشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه، تعداد ٢٠ کودک در ٢ گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار داده شدند؛ این ٢ گروه شامل کودکانی بودند که باتوجه به پرسشنامه ی گیلیام، دارای مشکلات رفتاری تشخیص داده شده بودند؛ گروه آزمایش اول به کمک اسب آموزش داده شدند و گروه کنترل تحت هیچ آموزشی، قرار نگرفتند. در نهایت داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA )تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد استفاده از اسب در بهبود مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال درخودماندگی موثر نیست. کاربرد اسب با اندازه اثر ٠/٣٧ میزان مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال درخودماندگی را افزایش میدهد. روش استفاده از اسب با اندازه اثر ٠/٣٨ بر میزان رفتارهای کلیشه ای کودکان با اختلال درخودماندگی مؤثر است. نتیجه گیری: با توجه به این که کودکان اتیستیک اغلب تعاملات با اشیاء را بر تعاملات با افراد ترجیح داده و به حضور مخلوقات زنده غیر انسانی پاسخ مثبت نشان می دهند بنابراین تاثیرات مثبت این روش درمانی بر کودکان طیف اوتیسم قابل تبیین است.
Effect of Performance Assessment on Iraqi EFL Learners’ Writing Competence Motivation for Writing(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۵۱, Winter ۲۰۲۴
43 - 56
حوزههای تخصصی:
This study investigates the impact of performance assessment on the writing competence and motivation for writing among Iraqi EFL learners. In light of the limitations of traditional assessment methods, which often fail to accurately reflect students' abilities and can induce anxiety, this research explores the effectiveness of performance-based assessments as a more engaging and authentic alternative. A total of 41 intermediate-level students from an Iraqi university participated in the study, divided into an experimental group that engaged in performance assessments through dialogue journals and a control group that followed traditional writing tasks. Pre-tests and post-tests were administered to evaluate writing competence, alongside an Academic Writing Motivation Questionnaire to assess changes in motivation levels. The results indicated that performance assessment significantly enhanced both writing proficiency and motivation for writing among the experimental group compared to the control group. This study underscores the importance of innovative assessment strategies in fostering a more effective and motivating learning environment for EFL learners. Performance Assessment, Writing Competence, Writing Motivation, Writing Proficiency
ارزیابی درونی گروه آموزش زبان ع ربی پردیس حضرت معصومه (س) دانشگاه فرهنگیان قم
حوزههای تخصصی:
ارتقای کیفیت در هر نظام آموزشی مستلزم آگاهی از نقاط قوت و ضعف و تعیین فاصله از اهداف مشخص شده است. فرایند ارزیابی درونی قادر است ضمن مشخص نمودن نقاط قوت و ضعف، با تحلیل نتایج و ارائه راهکارهای مناسب، نظام آموزشی را در جهت اهداف موردنظر به پیش ببرد. هدف اصلی از پژوهش حاضر، توصیف دقیق وضعیت موجود گروه آموزش زبان عربی پردیس حضرت معصومه (س) دانشگاه فرهنگیان قم، وضعیت آرمانی، شناسایی نقاط قوت و ضعف گروه و ارائه راهکارهای مناسب جهت رسیدن به وضعیت آرمانی است. جامعه آماری موردمطالعه در پژوهش حاضر شامل 3 زیر جامعه (مدیر گروه، اعضاء هیأت علمی و دانشجویان کارشناسی) است. مجموعه ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در انجام پژوهش، پرسشنامه های مربوط به مدیر گروه، اعضاء هیأت علمی و دانشجویان است. قضاوت در خصوص مؤلفه های مورد سنجش در این پژوهش در چهار سطح عالی، خوب، متوسط و ضعیف انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که از میان عوامل شش گانه مورد ارزیابی گروه، چهار عامل (اهداف، جایگاه سازمانی، مدیریت و تشکیلات گروه)، (دانشجویان)، (راهبردهای یاددهی – یادگیری) و (رشته های تحصیلی و برنامه های درسی) در وضعیت خوب و دو عامل (استادان) و (امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی) در وضعیت متوسط قرار دارند. وضعیت کیفی کلی گروه با تحقق 65.73 درصد از اهداف موردنظر در عوامل شش گانه مورد ارزیابی، در سطح خوب قرار دارد.
تبیین بازدارنده های روابط میان فردی در مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
116 - 142
حوزههای تخصصی:
مهارت های ارتباطی از دیر باز ب ه عن وان جزی ی مهم از خدمات شناخته ش ده است و ضعف مهارت های ارتب اطی، شانس دس تیابی ب ه موفقی ت را ک اهش داده و احتم ال مواجه ه ب ا نارضایتی را افزایش می دهد.مطالعه حاضر با هدف تبیین تجارب و دیدگاههای مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان در مورد مهارت ارتباط میان فردی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی است. مشارکت کنندگان، 10 نفر از مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان که دارای تجربه کافی در مورد موضوع مطالعه بودند به روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن حداکثر تنوع، دعوت به شرکت در مطالعه شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته تا زمان رسیدن به اشباع نظری گردآوری و به طور همزمان به روش دستی تحلیل شد. اعتبار داده ها با روش لینکلن و گوبا حاصل شد. بر اساس تحلیل نتایج حاصل از مصاحبه با مشارکت کنندگان، عوامل بازدارنده ارتباط میان فردی شامل ویژگی های فردی، کیفیت زندگی کاری، ساختارهای سازمانی، رفتارهای انحرافی و نابهنجار سازمانی، ضعف ابزارها و مهارت های ارتباطی بودند. که در 21 طبقه فرعی و6 زیر طبقه جای گرفتند. نتایج مطالعه نشان داد از نظر مدیران و کارکنان آموزشی عوامل بازدارنده از عوامل مهم در ارتباط میان فردی محسوب می شود. و توجه به آنها، به ایجاد ارتباط میان فردی موثر، و بهتر شدن تعاملات میان کارکنان، ارتقائ رضایت و بهبود کیفیت کار منجر خواهد شد. کلید واژه ها: ارتباط میان فردی، بازدارنده ها، مدیران و کارکنان آموزشی، دانشگاه علوم پزشکی زنجان.
چیره دستان در کلاس های چندپایه: رمز ماندگاری معلمان با تجربه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماندگاری معلمان باتجربه در کلاس های چندپایه و مناطق محروم، گامی مهم در جهت عدالت آموزشی است. با وجود چالش های این کلاس ها، برخی معلمان آنها را به مدارس تک پایه و شهری ترجیح می دهند. این پژوهش تجارب این معلمان در سال تحصیلی 1402-1403 را بررسی می کند. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. معلمان چندپایه استان کردستان که حداقل 15 سال سابقه تدریس در کلاس چندپایه را دارند، میدان تحقیق این پژوهش کیفی بودند. نمونه گیری هدفمند و از نوع نظری بوده است. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه-ساختاریافته استفاده شد و فرآیند مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت؛ برای اطمینان، پس از اشباع نظری با سه نفر دیگر فرآیند مصاحبه ادامه پیدا کرد. پس از ضبط مصاحبه، متن آنها پیاده شد جهت تایید روایی و اطمینان پذیری، یافته ها به شرکت کنندگان ارائه می شدند و نظراتشان دریافت می شد سپس با استفاده از روش تحلیل سه مرحله ای (پایه، سازماندهنده و فراگیر) استرید- استرلینگ 2001 و به کمک نرم افزار MAXQDA مضامین استخراج گردید. یافته ها شامل سه مضمون فراگیر و نه مضمون سازماندهنده: شامل خودسالاری (افزایش آزادی عمل، تقلیل کنترل و فزونی جایگاه)، چیره دستی(آگاهی، طرح ریزی، دانشورانه و توانمندی دانش اموز) و باورمندی به کلاس چندپایه(وفاداری به روستا و بی آلایشی) می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که کلاس های چندپایه، با وجود کمبود امکانات، مزایا و فرصت های متنوعی برای معلمان باتجربه فراهم می کنند که در کلاس های تک پایه و شهری به سختی امکان وقوع دارد. این معلمان اختیار عمل بیشتر دارند، کمتر مورد بازرسی قرار می گیرند و خلاقیت در این کلاس ها بیشتر شکوفا می شود.
واکاوی مفهوم روایت جبران در راستای پرورش خود واقعی معلمان در برنامه درسی: یک هویت خود شرح حال نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
109 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین مفهوم "روایت جبران" در راستای شکل گیری خود واقعی معلمان در برنامه درسی بر اساس هویت خود شرح حال نویسی انجام شد. رویکرد تحقیق کیفی از نوع پژوهش روایی با تأکید بر تحلیل موضوعی بود. در این راستا 12 نفر از معلمان در سال تحصیلی 1403-1402 با استفاده از مصاحبه روایتی عمیق از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع شاخص مورد مطالعه قرار گرفتند. از روش خود بازبینی پژوهشگر و تکنیک کنترل اعضا برای تعیین روایی و از روش مقایسه نظام مند برای تعیین پایایی داده های تحقیق استفاده شد. یافته ها نشان داد که 7 مؤلفه انتشارپذیری، فهم پذیری، گفتمان سازی درسی، فلسفه ورزی، مالکیت معنوی، انگیزه گرایی و انگاره سازی معلمی کدهای اصلی هستند که با 21 کد محوری و 131 کد اولیه در چارچوب فرایند روایت جبرانی در جهت رشد خود واقعی معلمان در برنامه های درسی تاثیرگذار هستند. نتایج نشان می دهد که نظام آموزشی به دنبال پرورش مهارت های روایی معلمان به عنوان یک ذهنیت توسعه دهنده در حوزه فعالیت های برنامه درسی باشند و سعی کنند ماهیت جبران گرایانه روایت را در چارچوب فرایند بازآفرینی نقش معلمان در برنامه درسی تعریف نمایند.
تأملی بر بازاری سازی تعلیم و تربیت و تلقی «دانش آموز به عنوان مصرف کننده»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاری سازی یکی از پدیده های اجتماعی است که در سال های اخیر تحت تاثیر مکتب نئولیبرالیسم، تاثیر زیادی بر حوزه های مختلف اجتماعی و از جمله تعلیم و تربیت داشته است. تجارب بیش از دو دهه بازاری سازی در نظام های آموزشی در سطح جهان نشان از آن دارد که این پدیده تاثیرات عمیقی بر حوزه های بنیادین تربیت همچون انسان شناسی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی بازاری سازی در تعلیم و تربیت و تلقی «دانش آموز به عنوان مصرف کننده» است. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل مفهومی از نوع ارزیابی ساختار مفهوم بهره گرفته شده است. در این مسیر، ابتدا به بررسی مبانی نظری بازاری سازی پرداخته شده و سپس بازاری سازی در تعلیم و تربیت مورد بحث قرار گرفته است. بررسی های صورت گرفته نشان از آن دارد که بازاری سازی نشئت گرفته از مبانی انسان شناختی است که به نظریه «انسان اقتصادی» شهرت دارد. این نظریه انسان را موجودی خودمحور و حسابگر می داند که در حوزه های مختلف اجتماعی در پی بیشینه سازی سود است. تجاری سازی، کالایی سازی دانش، خصوصی سازی، «دانش-آموز به عنوان مصرف کننده»، مدیریت عمومی نوین (NPM)، ارزیابی عملکرد و تضمین کیفیت، استانداردسازی و رقابتی کردن از ابعاد مهم بازاری سازی هستند. نتایج بررسی های انتقادی نشان از آن دارد بازاری سازی برخلاف شعار ظاهری مبنی بر توسعه انتخاب آزاد، منجر به ساختار نابرابر قدرت در نظام های آموزشی می شود و از طریق توسعه فرهنگ بازرسی و تفحص، تهدیدی برای پرورش استقلال افراد به شمار می رود. محوریت سود اقتصادی در تفکر بازاری سازی باعث فروکاهش بسیاری از اهداف تربیتی به نتایج کمی و صوری می شود.
مقایسه اثربخشی درمان حل مسئله و هیپنوتراپی در کارکردهای اجرایی دانش آموزان تیزهوش دارای اضطراب دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
195 - 208
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مقایسه اثربخشی هیپنوتراپی و درمان حل مسئله در کارکردهای اجرایی دانش آموزان تیزهوش دارای اضطراب دوره دوم متوسطه شهرستان خرم آباد، انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و دارای دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. تعداد 45 نفر از دانش آموزان تیزهوش دارای اضطراب دوره دوم متوسطه شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 1401 با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره جایگزین شدند. درمان حل مسئله در 10 جلسه 30 تا 60 دقیقه ای و هیپنوتراپی در 10 جلسه 45 دقیقه ای به دو گروه آزمایش ارائه شد؛ در حالی که گروه کنترل تا پایان مرحله پس آزمون هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنی ها با استفاده از ابزارهای تست هوش وکسلر، پرسشنامه اضطراب بک، و مقیاس استروپ برای سنجش کارکردهای اجرایی، ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره با نرم افزار spss 22 تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد، بین گروه شناختی رفتاری مسئله مدار و گروه کنترل در عملکرد اجرایی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد هیپنوتراپی نسبت به گروه کنترل بر نمرات عملکر اجرایی اثربخش بود. از این رو می توان نتیجه گرفت که هر دو درمان تأثیر معناداری بر کاهش اضطراب و بهبود کارکرد اجرایی داشتند. ولی تفاوت آن دو مشاهده نشد؛ لذا می توان از هر کدام از این دو رویکرد درمانی با توجه به تشخیص درمانگر استفاده شود.
اعتباریابی مقدمانی نسخه فارسی پرسشنامه چند بعدی مذهبی/ معنوی (فرم کوتاه) و مقایسه پایبندی مذهبی/ معنوی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
277 - 291
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه چندبعدی پایبندی مذهبی/معنوی (فرم کوتاه) برای ارزیابی سازه های مختلف مذهبی و معنوی که با سلامت روحی و جسمی افراد رابطه دارند ساخته شده و غالبا در جوامع غربی/مسیحی مورد استفاده قرار می گیرد. این پرسشنامه تا کنون در جامعه ایرانی به کار گرفته نشده است.هدف پژوهش حاضر تحلیل اعتبار و پایایی پرسشنامه چندبعدی مذهبی/ معنوی و نیز مقایسه پایبندی مذهبی/ معنوی نمونه ای از دانشجویان رشته های مختلف تحصیلی دانشگاه فرهنگیان بود. جامعه پژوهش متشکل از کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اهواز بود که 216 دانشجوی شرکت کننده با استفاده از نمونه گیری در دسترس شامل 175 دختر و 41 پسر انتخاب شدند و پرسشنامه مذهبی/ معنوی را تکمیل کردند. ضرایب آلفای کرونباخ نشان داد که این پرسشنامه و خرده مقیاس های آن از پایایی مناسبی برخوردار هستند. شواهد روایی همگرا نیز از طریق همبستگی نمره کل پرسشنامه چند بعدی مذهبی/ معنوی با پرسشنامه تعهد دینی( (RCI )نشان داد که این پرسشنامه از روایی مناسبی برخوردار است همچنین برای بررسی بیشتر روایی پرسشنامه پایبندی مذهبی/ معنوی، تحلیل عامل تاییدی انجام گردید. یافته ها ساختار هفت عاملی پرسشنامه پایبندی مذهبی/معنوی (ایمان آرامبخش تجربی، تعامل مذهبی منفی، معنویت شخصی، تنبیه خداوند، حمایت گروه مذهبی، اعمال مذهبی خصوصی، و بخشش)را در نمونه ایرانی تایید کردند.تحلیل واریانس یکراهه وآزمون تعقیبی توکی نیز نشان داد که بین نمرات کل پایبندی مذهبی/ معنوی دانشجویان رشته های مختلف تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد.
طراحی فضای یادگیری مهارت محور مبتنی بر حل مسئله با رویکرد بین رشته ای و تمرکز بر حوزه های تربیت و یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی محیط های یادگیری مبتنی بر مهارت حل مساله با رویکرد تلفیقی میان رشته ای، و تاکید بر حوزه های تربیت و یادگیری، با استفاده از چارچوب نظری الگوی برنامه درسی اکر، در درس علوم پایه سوم ابتدایی صورت گرفته است که براساس هدف، کاربردی و از منظر روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) است. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی با پیمایش نظرات متخصصان می باشد. این پژوهش در دو مرحله طراحی و اعتباریابی انجام شده است. در بخش کیفی برای طراحی فعالیت ها بر اساس چارچوب برنامه درسی اکر، با توجه به مهارت حل مساله، از روش سندکاوی اسناد معتبر علمی و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جامعه آماری شامل صاحبنظران، اساتید و متخصصین رشته برنامه ریزی درسی و معلمان دوره ابتدایی در سال 1402-1403 بوده که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 21 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تحلیل داده ها، همزمان با جمع آوری اطلاعات، بر اساس روش کیفی استراوس و کوربین انجام شده است. در بخش کمی برای اعتباریابی برنامه درسی طراحی شده از روش خودبازبینی و چک کردن به وسیله متخصصان مشارکت کننده (تکنیک کنترل اعضا) با استفاده از پرسشنامه 10 سوالی محقق ساخته استفاده شد. تحلیل داده های این بخش به روش آمار توصیفی و با استفاده از نرم افزارspss5 انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با ایجاد فرصت های عملی برای یکپارچه س ازی مفاهیم میان رشته ای، معلمان می توانند زمینه یادگیری پایدار و مرتبط با زندگی واقع ی را با تقویت مهارت حل مسئله و استدلال در تمامی حوزه های تربیت و یادگیری فراهم س ازند و دانش آموزان را برای مواجهه موثر با مسائل زندگی اجتماعی آماده کرده و فرایند کسب تجربه را برای دانش آموزان شاداب کنند.
The role of learning-styles incorporation in the enhancement of EFL learners' narrative writing ability: A revelation of mental processes using think aloud protocol(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۲ , ۲۰۲۴
1 - 34
حوزههای تخصصی:
This research tried to probe the effects of incorporating learners’ preferred learning styles in instructions on their narrative writing development and their mental patterns and imagination. 74 homogeneous secondary EFL learners were divided into three groups based on their sensory styles of visual, auditory and tactile. The learners in the three groups were provided with instructions anchored to their learning styles. In the meantime, they were required to produce narrative writings on a number of topics in accordance with their course book. Prior to narrating, they had to think loudly and record their voices to reveal the approach and pattern they utilize for performing the required activities. Their voices were transcribed and later analyzed by the researchers for further investigations. The obtained results displayed a significant improvement in their writings as well as an ongoing progress of their thinking patterns. Furthermore, the data revealed the dominant mental approaches of top-down, considering the whole plot of the topic in advance, and bottom-up, considering the details prior to the entire story, used by the students. The study also displayed the positive impact of instruction on the improvement of learners’ narrative writing revealing their self-imaging of the plot with which they could narrate the given topics in accordance with their own life experiences and understanding.
استلزامات معلمی در عصر دیجیتال: واکاوی شایستگی های ضروری تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
237 - 255
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف واکاوی شایستگی های ضروری تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه با رویکرد کیفی و مشارکت 15 نفر از خبرگان حوزه فناوری های آموزشی از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و به روش نمونه گیری گلوله برفی انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کدگذاری دستی به شیوه تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی و مدل آتراید-استرلینگ انجام پذیرفت. تأیید روایی با به کارگیری راهبردهایی همچون اجرای فرایند نظام مند ثبت داده ها، افزایش تعداد و تنوع در مصاحبه شوندگان، بازنگری مکرر داده ها، کنترل توسط اعضا و محققان بیرونی انجام شد؛ و سنجش پایایی از طریق پایایی بازآزمون و پایایی بین دو کدگذار به صورت دستی انجام گرفت و بعد از اتمام کدگذاری، نتایج این دو کدگذاری با یکدیگر مقایسه و از روش هولستی استفاده شد.یافته ها: نتایج تحلیل مضمون نشانگر آن بود که در مجموع از 15 مصاحبه انجام یافته، 79 کد باز یا مضمون پایه استخراج شد که بعد از حذف موارد تکراری به 37 مضمون تقلیل یافت که این 37 مضمون در قالب 11 مضمون سازمان دهنده اصلی شایستگی فردی معلم، شایستگی اجتماعی معلم، اخلاق حرفه ای معلم، تسلط بر محتوا، آشنایی با فناوری و مهارت های فنی، دانش و اصول استفاده از فناوری، انتقال اطلاعات در آموزش مجازی، استفاده از فناوری در آموزش، مدیریت کلاس در فضای دیجیتال، توجه به ویژگی های روان شناختی دانش آموزان در ارزشیابی و تلفیق فناوری با برنامه آموزشی در ارزشیابی و 4 مضمون فراگیر شایستگی های شخصی و حرفه ای معلم، شایستگی های علمی و فنی معلم، توانمندی در آموزش و تدریس و ارزشیابی و ارزیابی آموزشی می باشند.نتیجه گیری و پیشنهادها: در این راستا، می توان چنین نتیجه گرفت که برای تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی، شایستگی های وجود دارد که معلمان با دارا بودن این شایستگی ها، می توانند به بهترین نحو در تلفیقی این فناوری های با برنامه های درسی و آموزشی موفق باشند.نوآوری و اصالت: واکاوی شایستگی های ضروری تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی به صورت جامع مدنظر قرار گرفته است.
آسیب شناسی دوره های ضمن خدمت کوتاه مدت بر اساس مدلCIPP ؛ ارائه راهکارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در چارچوب برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
150 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی و آسیب شناسی دوره های ضمن خدمت کوتاه مدت معلمان از منظر برنامه ریزی آموزشی و بر مبنای مدل ارزشیابی CIPP (زمینه، درونداد، فرایند، و محصول) می پردازد. علاوه بر این، با به کارگیری فناوری هوش مصنوعی، راه کارهای ابتکاری برای بهبود اثربخشی این دوره ها فراهم می آورد.روش شناسی: این پژوهش با بهره گیری از روش پیمایشی انجام شده و داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده اند. جامعه آماری معلمانی را شامل می شود که در دوره های ضمن خدمت سال های 1399 تا 1401 شرکت کرده اند. نمونه با روش تصادفی طبقه بندی انتخاب و با استفاده از تحلیل های آماری تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل محدودکننده اثربخشی این دوره ها شامل عدم تناسب محتوا با نیازهای واقعی معلمان، ضعف در نیازسنجی و نبود نظارت مستمر است. به کارگیری هوش مصنوعی در برنامه ریزی آموزشی می تواند با تسهیل نیازسنجی دقیق، بهینه سازی محتوای آموزشی و ارائه بازخوردهای آنی، اثربخشی دوره ها را بهبود بخشد.نتیجه گیری و پیشنهادها: پیشنهاد می شود که دوره های آموزشی با استفاده از هوش مصنوعی و بر اساس نیازهای واقعی معلمان طراحی شوند. همچنین، ایجاد یک پلتفرم دیجیتال برای منتورینگ و کوچینگ و یک مرکز تخصصی با مدل یادگیری ترکیبی می تواند به معلمان در یادگیری مداوم و دسترسی به محتوای به روز کمک کند. این یافته ها مدیران آموزشی را به استفاده از فناوری های نوین در برنامه ریزی آموزشی برای افزایش اثربخشی دوره های ضمن خدمت ترغیب می کند.نوآوری و اصالت: این پژوهش با استفاده از مدل CIPP و فناوری هوش مصنوعی، به شیوه ای نوآورانه به ارزیابی و بهبود اثربخشی دوره های ضمن خدمت معلمان پرداخته و چارچوبی نظام مند برای شناسایی نیازهای آموزشی و بهینه سازی برنامه ریزی آموزشی ارائه داده است
تحلیل محتوای کتب فارسی خوانداری دوره اول ابتدایی (پایه های اول تا سوم) با توجه به مفاهیم معنوی و اخلاقی مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
کتب درسی به عنوان متداول ترین و مهمترین منبع فرایند یاددهی - یادگیری در نظام آموزشی مطرح است.هدف پژوهش، بررسی و تحلیل محتوای کتب درسی فارسی خوانداری دوره اول ابتدایی متناظر با اصل ششم و فصل دوم یعنی معنویت و اخلاق در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از حیث توجه به مولفه های تعلیم و تربیت معنوی و اخلاقی است. روش پژوهش، توصیفی و شامل:تحلیل اسنادی و موضوعی و رویکرد آن نیز کاربردی و تحلیلی است.جامعه پژوهشی شامل دو بخش یعنی: متون مرتبط به شاخص های معنویت و اخلاق در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و سه عنوان کتاب درسی فارسی خوانداری در پایه های اول، دوم و سوم مقطع ابتدایی می باشد.ابزارهای اندازه گیری فرم فیش برداری و چک لیست تحلیل محتوا، با استفاده از شاخص های آمار توصیفی هستند. مشخص شد که به ترتیب مولفه های: خودسازی معنوی و اخلاقی، زایش قوه تعقل و تفکر، ایمان به خدا، نیکوکاری، کمک و یاری رسانی، یکرنگی و همدلی، صبر و تحمل گرایی، شجاعت، ایثار و فداکاری، بیشترین تاکید، ولی مولفه های ظلم و استکبار ستیزی، اخلاص، تواضع و فروتنی، بصیرت و در نهایت عفو و گذشت، کمترین تاکید را داشته اند. مشخص شد که محتوای کتاب های فارسی خوانداری پایه سوم بیشترین تاکید و پایه دوم کمترین تاکید را داشته و محتوای کتب، از ظرفیت های نسبتاً خوب معنوی و اخلاقی متناسب با بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی برخوردار بودند، ولی به طور نامتعادل و نامتوازن پرداخته شده که لزوم توجه به این مورد در کتب درسی فارسی ضرورت دارد.
فراتحلیل اثربخشی برنامه های بهبود کیفیت رابطه معلم-دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
285 - 310
حوزههای تخصصی:
کیفیت رابطه معلم-دانش آموز تأثیرات معناداری بر نتایج تحصیلی و غیرتحصیلی دانش آموزان دارد. به همین دلیل، برنامه های متنوعی با هدف بهبود این روابط توسعه یافته اند. در پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی این برنامه ها و شناسایی تعدیل گرهای مؤثر بر آن ها، از روش فراتحلیل استفاده گردید. براساس رویکرد پریزما و پس از تعیین معیارهای ورود و خروج، 24 پژوهش واجد شرایط همراه با 55 اندازه اثر با استفاده از CMA3 تحلیل شدند. اندازه اثر کلی این برنامه ها با مدل اثرات تصادفی 246/0 محاسبه شد که نشان دهنده اثربخشی اندک تا متوسط برنامه های موجود و مسیر دشوار توسعه برنامه های تاثیرگذار بود. نتایج تحلیل تعدیل گرها نشان داد که جنسیت، ماهیت برنامه (فردی یا گروهی) و نوع طراحی پژوهش (تصادفی یا شبه آزمایشی) تأثیر معناداری بر اثربخشی نداشتند. ولی برنامه های اجراشده در مقطع ابتدایی اثربخشی بیشتری نسبت به پیش دبستان داشته و کمبود این برنامه ها برای مقاطع بالاتر از ابتدایی قابل توجه بود. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشتر برنامه ها در فرهنگ های فردگرای غربی طراحی شده اند و تاکنون هیچ برنامه ای در ایران توسعه نیافته است. یافته های این پژوهش نشان دهنده یک خلا جدی پژوهشی در سطح بین المللی در زمینه طراحی برنامه های با اثربخشی بالاتر از متوسط و منطبق با نیازهای تحولی دانش آموزان، به ویژه برای مقاطع بالاتر از ابتدایی است. همچنین ضرورت طراحی برنامه هایی با اثربخشی بالا و متناسب با فرهنگ ایران و تطبیق آن ها با نیازهای تحولی دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی آشکار شد. یافته های این پژوهش برای سیاست گذاران آموزشی، پژوهشگران و معلمان به منظور دستیابی به نتایج گسترده تر ناشی از بهبود کیفیت این رابطه قابل استفاده است.
تحلیل گفتمان فیلم میم مثل مادر با رویکرد لاکلا وموفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
97 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف: سینما به بازنمایی واقعیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میپردازد. تحلیل گفتمان بارویکرد لاکلا وموفه نیز واقعیتهای زبانی را با توجه به مؤلفه هایی همچون ایدئولوژی، اجتماع، فرهنگ و سیاست بازنمایی میکند. بازنمایی معلولیت در رسانه از این حیث حائز اهمیت است که رسانه در ایجاد نگرش و تغییر نگرش به معلولیت نقش مهمی ایفا میکند. هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد عناصر اجتماعی معلولیت چگونه در فیلم میم مثل مادر تقویت یا بازتولید شده است و چه نظام معنایی پیرامون معلولیت در این فیلم شکل گرفته است. روش: فیلم میم مثل مادر در دوسطح متنی و نمایشی با ابزارهای مفهومی و روش شناختی لاکلا و موفه مورد بررسی قرار گرفت. سپس داده های کامل فیلم با استفاده از مولفه های گفتمانی مطرحشده در نظریه آنها مورد توصیف وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در این پژوهش به سه مفصل بندی و سه نظم گفتمانی دست یافته شد. مفصل بندی شخصیت مادر حول دال مرکزی مادران گی، شخصیت پدر حول دال مرکزی خودمحوری و شخصیت فرد معلول حول دال مرکزی آگاهی از ناتوانی است. نظم گفتمانی عقلانی، عاطفی، خشونت بار سه نظم گفتمان مسلط در این فیلم بوده است. بحث و نتیجه گیری: گفتمان عاطفی در این فیلم در مورد معلولیت برجسته سازی شده، نظم گفتمانی عقلا نیت طرد و نظم گفتمانی خشونت بار به حاشیه رانده شده است
تأثیر آموزش فلسفه ورزی با داستان های بومی- ایرانی بر قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارتقاء قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه یکی از اهداف اصلی در نظام تعلیم و تربیت هست؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش فلسفه ورزی با داستان های بومی- ایرانی بر قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه دانش آموزان بود. روش کار: روش پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه های چهارم و پنجم ابتدایی شهر چالوس در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند؛ و به مقیاس تفکر نقادانه ریکتس و پرسشنامه قضاوت سینها و وارما پاسخ دادند. گروه آزمایش در 17 جلسه آموزش فلسفه ورزی شرکت نمودند اما گروه گواه در لیست انتظار بودند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل کووایاریانس چند متغیره انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین نمرات قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه گروه آزمایش و گواه تفاوت وجود دارد و میزان رشد قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه در گروه آزمایش از گروه گواه بیشتر بود (01/0>P). نتیجه گیری: برنامه آموزش فلسفه ورزی با داستان های بومی- ایرانی بر قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه دانش آموزان تأثیر مثبت داشت.
اثربخشی یادگیری معکوس بر سواد سلامت در درس علوم تجربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یادگیری معکوس رویکردی نوین در نظام آموزشی است و علی رغم اینکه امکان اجرای آن در کلاس های دوره های ابتدایی و درس علوم تجربی از لحاظ موضوعی، امکانات آموزشی و زمانی فراهم است، استفاده از آن محدود می باشد لذا مقاله حاضر با هدف تعیین اثربخشی یادگیری معکوس بر سواد سلامت در درس علوم تجربی دوره دوم ابتدایی انجام شد. روش ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری دانش آموزان مدارس ابتدایی دخترانه شهر بناب بودند که در سال تحصیلی 1401-1400 به تحصیل اشتغال داشتند. حجم نمونه شامل ۴۴ نفر از دانش آموزان بود که در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم بندی شده بودند. ابزار پژوهش پرسش نامه سنجش سواد سلامت مقتبس از پرسش نامه منتظری و همکاران (۱۳۹۳) با پایایی 886/0 و آزمون مدادکاغذی با پایایی 722/0 بود و روایی آن ها پس از مطالعه توسط متخصصان دانشگاهی و معلمان باسابقه تایید شد. ابتدا، پرسش نامه و آزمون مداد کاغذی به عنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش به مدت 1۰ جلسه تحت راهبرد یادگیری معکوس در درس علوم تجربی در موضوعات سواد سلامت قرار گرفت. بعد از اتمام جلسات آموزشی، بر روی هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات دانش آموزانی که روش یادگیری معکوس را دریافت کرده بودند بیشتر از میانگین نمرات دانش آموزانی بود که از روش سنتی در تدریس استفاده کرده اند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که روش یادگیری معکوس بر سواد سلامت دانش آموزان موثر بود.
مجموعه داده های ضروری در طراحی لاگ بوک الکترونیکی در کارآموزی دانشجویان رشته فناوری اطلاعات سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: لاگ بوک وسیله ثبت فراگیر-محور است که چهارچوبی برای سازماندهی و ثبت فعالیت های آموزشی مختلف فراگیران فراهم می آورد تا بوسیله آن تجربیات یادگیری خود را مستند کنند. این مطالعه با هدف تعیین مجموعه داده های ضروری در طراحی لاگ بوک الکترونیکی برای کارآموزی دانشجویان رشته فناوری اطلاعات سلامت انجام شد. روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی، کاربردی است که به روش مقطعی در سال ۱۴۰۱ انجام گرفته است. جامعه پژوهش اعضای هیات علمی گروه فناوری اطلاعات سلامت و انفورماتیک پزشکی در سراسر کشور هستند. گام اول بررسی متون، مقایسه لاگ بوک های طراحی شده و مشاهده سیستم های رصد عملکرد دوره کارآموزی در رشته های مختلف، به منظور تهیه پیش نویس اولیه مجموعه داده های ضروری لاگ بوک الکترونیکی بود. در گام دوم با هدف تائید و اولویت بندی عناصر داده ای از تکنیک تصمیم گیری دلفی استفاده شد. یافته ها: چهار چوب پیشنهادی این پژوهش، برای تعیین عناصر داده ای ضروری در لاگ بوک الکترونیکی دانشجویان فناوری اطلاعات سلامت در دوره کارآموزی، به 4 بخش شامل عناصر داده ای مدیریتی با 2 محور (مکان، سطوح دسترسی)، عناصر داده ای کاربران با 3 محور (دانشجو، مربی کارآموزی، مدیر گروه)، عناصر داده ای عملکردی با 6 محور (دروس ارائه شده، برگزارکنندگان، مکان برگزاری، ثبت تجربیات، ثبت گزارشات، ارزیابی) و عناصر داده ای خروجی ها با 2 محور (نمودارهای مقایسه ای، گزارشات آماری) تقسیم بندی شد. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر عناصر داده ای ضروری در طراحی لاگ بوک الکترونیکی دانشجویان فناوری اطلاعات سلامت با استفاده از تکنیک تصمیم گیری دلفی و نظرسنجی از متخصصان و دست اندکاران دوره کارآموزی تعیین شد بنابراین در صورت استفاده مناسب می تواند در ارتقای یادگیری دانشجویان و هدفمند کردن دوره کارآموزی موثر باشد.
تحلیل نقش نظارتی والدین در امنیت دانش آموزان در شبکه های اجتماعی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی دیدگاه والدین نسبت به امنیت حضور فرزندانشان در فضای مجازی می پردازد. این تحقیق با روش پیمایش و با توزیع پرسشنامه بین 260 نفر انجام شده است. طبق یافته ها والدینی که فرزندانشان بیشتر از پیام رسان های خارجی استفاده می کنند، نگرانی و حساسیت بیشتری نیز نسبت به حضور آنها در این پیام رسان ها دارند؛ در حالی که در مورد پیام رسان های داخلی چنین حساسیتی مشاهده نمی شود. همچنین با کاهش امنیت و سلامت پیام رسان ها و نیز با کاهش دسترسی آسان به محتوای مناسب و مفید در فضای مجازی، والدین نیز کنترل و نظارت بر فعالیت فرزندان در این فضا را بیشتر لازم می دانند. از سوی دیگر هرچقدر والدین خود را در مدیریت و کنترل فرزندانشان برای ارتباط با افراد یا دیدن محتوای نامناسب در فضای مجازی ناتوان تر بدانند، ضرورت کنترل و نظارت بر فعالیت فرزندان در این فضا را بیشتر لازم می دانند. همچنین ناامن و ناسالم بودن این فضا، ارتباطات مجازی کودکان و نوجوانان در حوزه های مختلف از جمله ارتباط با فامیل و آشنایان را نیز تحت الشعاع قرار می دهد و از اثر تربیتی رابطه مجازی فرزندان با آشنایان در فضای مجازی می کاهد. به عنوان پیشنهاد از یک سو با توجه به وجود محتوای مضر در فضای مجازی، والدین باید بیش از پیش با نرم افزارهای پَرنتال کنترل آشنا شده و از آن استفاده کنند. همچنین وجود پیام رسان مخصوص کودکان و نوجوانان در بستر خانواده و مدرسه نیز به امنیت بیشتر در این فضا کمک می کند. لزوم وجود مرکزی برای استانداردسازی و ارائه محتوای مجازی مناسب نوجوانان از دیگر پیشنهادهای قابل ذکر است.