فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این مطالعه به طراحی الگوی ارزیابی تکوینی کلاس های درس مجازی در دوران پاندمیک پرداخته شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف یک مطالعه کاربردی-توسعه ای است و از منظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی مقطعی است روش کار: برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان و متخصصان، اعضای هیات علمی دانشگاه ها و دانشجویان است. نمونه گیری بخش کیفی با روش هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و 20 نفر در بخش کیفی شرکت کردند. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد به شناسایی شاخص های الگوی ارزیابی تکوینی کلاس های درس مجازی مبادرت ورزیده شد. نتایج: براساس نتایج تحلیل کیفی 6 مقوله اصلی، 9 مقوله فرعی و 43 شاخص پایه شناسایی شد. نتیجه گیری: براساس الگوی پارادایمی پژوهش، ایجاد محیط یادگیرنده و استعدادیابی و پاسخ به نیازهای آموزشی دانشجویان شرایط علی را تشکیل می دهند. ارزیابی تکوینی کلاس های درس مجازی پدیده محوری است. مشارکت دانشجویان در بحث آموزش و یادگیری آنلاین شرایط زمینه ای را فراهم می آورند و زیرساخت های منابع انسانی و فناوری نیز شرایط مداخله گر می باشد. توانمندسازی اساتید در ارزیابی تکوینی عامل راهبردی است که در نهایت به پیامدهایی نظیر بهبود کارایی نظام آموزشی، توسعه آموزش مجازی و ترمیم نواقص و شکاف های یادگیری دانشجویان منجر می شود.
استلزامات معلمی در عصر دیجیتال: واکاوی شایستگی های ضروری تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
237 - 255
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف واکاوی شایستگی های ضروری تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه با رویکرد کیفی و مشارکت 15 نفر از خبرگان حوزه فناوری های آموزشی از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و به روش نمونه گیری گلوله برفی انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کدگذاری دستی به شیوه تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی و مدل آتراید-استرلینگ انجام پذیرفت. تأیید روایی با به کارگیری راهبردهایی همچون اجرای فرایند نظام مند ثبت داده ها، افزایش تعداد و تنوع در مصاحبه شوندگان، بازنگری مکرر داده ها، کنترل توسط اعضا و محققان بیرونی انجام شد؛ و سنجش پایایی از طریق پایایی بازآزمون و پایایی بین دو کدگذار به صورت دستی انجام گرفت و بعد از اتمام کدگذاری، نتایج این دو کدگذاری با یکدیگر مقایسه و از روش هولستی استفاده شد.یافته ها: نتایج تحلیل مضمون نشانگر آن بود که در مجموع از 15 مصاحبه انجام یافته، 79 کد باز یا مضمون پایه استخراج شد که بعد از حذف موارد تکراری به 37 مضمون تقلیل یافت که این 37 مضمون در قالب 11 مضمون سازمان دهنده اصلی شایستگی فردی معلم، شایستگی اجتماعی معلم، اخلاق حرفه ای معلم، تسلط بر محتوا، آشنایی با فناوری و مهارت های فنی، دانش و اصول استفاده از فناوری، انتقال اطلاعات در آموزش مجازی، استفاده از فناوری در آموزش، مدیریت کلاس در فضای دیجیتال، توجه به ویژگی های روان شناختی دانش آموزان در ارزشیابی و تلفیق فناوری با برنامه آموزشی در ارزشیابی و 4 مضمون فراگیر شایستگی های شخصی و حرفه ای معلم، شایستگی های علمی و فنی معلم، توانمندی در آموزش و تدریس و ارزشیابی و ارزیابی آموزشی می باشند.نتیجه گیری و پیشنهادها: در این راستا، می توان چنین نتیجه گرفت که برای تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی، شایستگی های وجود دارد که معلمان با دارا بودن این شایستگی ها، می توانند به بهترین نحو در تلفیقی این فناوری های با برنامه های درسی و آموزشی موفق باشند.نوآوری و اصالت: واکاوی شایستگی های ضروری تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی به صورت جامع مدنظر قرار گرفته است.
نقش محوری تجربه زیسته مهندسان در نوآوری و ارتقای کیفیت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
167 - 186
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، نظام آموزشی مهندسی در ایران، عمدتاً بر مهارت های سخت و سنتی تمرکز دارد و فاقد برنامه ای مدون برای آموزش مهارت های نرم به مهندسان است. ارتقای کیفیت دوره های کارشناسی مستلزم تلفیق آموزش با دانش تجربی کسب شده در بستر جامعه، دستگاه های اجرایی و بنگاه های اقتصادی است. این امر می تواند نوآوری آموزشی و پیشرفت شغلی آینده مهندسان را به طور چشمگیری ارتقا دهد. استفاده از تجارب حرفه ای مهندسان در ساختار دروس دانشگاهی یا فعالیت های فوق برنامه، یکی از اقدامات مؤثر برای ارتقای کیفیت آموزش مهندسی به شمار می رود. این تجارب می توانند به عنوان پلی ارتباطی بین دانشگاه و صنعت عمل کرده و دانشجویان را با چالش ها و فرصت های واقعی حرفه ای آشنا سازند. در این پژوهش، به بررسی و تحلیل این ایده در چندین ورودی مختلف دوره کارشناسی دانشگاه تهران پرداخته شده است. به منظور ارزیابی تأثیرگذاری تجارب حرفه ای مهندسان موفق بر آموزش دانشجویان کارشناسی، یک نظرسنجی تخصصی و اصولی طراحی و با معیارهای روان شناسی مورد ارزیابی قرار گرفت. بازخورد دقیق دانشجویان جمع آوری و نتایج حاصل از آن تحلیل شد. در نهایت، بر اساس یافته های این تحقیق، پیشنهاداتی برای بهبود کیفیت آموزش مهندسی ارائه شده است. اجرای جدی و مستمر این اقدامات می تواند نقش مهمی در توسعه و ارتقای نظام آموزشی مهندسی کشور ایفا کند و دانشجویان را به نحو مطلوب برای حضور در محیط حرفه ای آماده سازد.
شناسایی مهمترین مولفه های طراحی محیط تعاملی بر ارتقا میزان خلاقیت کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
261 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مهمترین مولفه های طراحی محیط تعاملی بر ارتقا خلاقیت کودکان بود.روش پژوهش: در این پژوهش که از نوع کاربردی و ازنظر روش انجام، توصیفی - پیمایشی است و روش انجام به صورت کیفی و کمی است. جامعه آماری در این پژوهش در بخش شناسایی شاخص های طراحی محیط تعاملی موثر بر خلاقیت از نخبگان موضوعی و اساتید دانشگاهی استفاده شده است. در بخش رتبه بندی نیز جامعه آماری پژوهش مریبان مهد کودک های شهر تهران بودند. نمونه گیری در این پژوهش در دو بخش نظرخواهی از کارشناسان و میدانی انجام شد، که 15 مؤلفه و 85 شاخص از طریق پرسشنامه محقق ساخته ای که بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت تهیه شده، در سال1403 موردنظرسنجی قرارگرفته است. جامعه آماری در این پژوهش در بخش شناسایی شاخص های محیط تعاملی موثر بر خلاقیت از نخبگان موضوعی و اساتید دانشگاهی استفاده شده است. در بخش رتبه بندی نیز جامعه آماری پژوهش مربیان مهد کودک های منطقه یک شهر تهران بودند.که بر اساس فرمول کوکران نمونه آماری آن برابر با 165 نفر از مربیان مهدکودک ها می گردد. تجزیه وتحلیل داده ها پس از گرداوری اطلاعات حاصل از توزیع پرسشنامه ها و واردکردن آن ها در نرم افزار SPSS و Smart pls انجام پذیرفته است. یافته ها: بر این اساس از 85 شاخص اولیه شناسایی شده، 71 شاخص از دید نخبگان تایید و شناسایی شد که مبنای تجزیه و تحلیل در بخش کمی قرار گرفت.که پرسشنامه اصلی پژوهش بر اساس آن تدوین و در اختیار جامع آماری نمونه موردی بررسی قرار گرفت. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های طراحی محیط تعاملی موثر بر ارتقا خلاقیت کودکان در 12 دسته طبقه بندی شده اند که به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: سرزندگی و شادی، انعطاف پذیری، مشارکت، محیط بازی ، تنوع، فضا، مبلمان، آرامش بخشی، امنیت، رنگ، محیط طبیعی و پیچیدگی.بحث و نتیجه گیری: مهمترین مولفه های طراحی محیط تعاملی بر ارتقا خلاقیت کودکان می باشد که این مولفه با توجه به نتایج جامع آماری که مربیان ومدیران مهدکودک های منطقه یک شهر تهران بودند در 12 دسته طبقه بندی شده اند که به ترتیب اهمیت که به ترتیب عبارت بودند از: سرزندگی و شادی، انعطاف پذیری، مشارکت، محیط بازی ، تنوع، فضا، مبلمان، آرامش بخشی، امنیت، رنگ، محیط طبیعی و پیچیدگی
The comparative study of teacher vs. peer scaffolding on improving Iranian EFL learners’ speaking skill(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۳ , ۲۰۲۴
103 - 122
حوزههای تخصصی:
This study investigated the impact of teacher and peer scaffolding on the speaking performance of Iranian EFL learners. Utilizing a quasi-experimental design, 60 intermediate-level female learners were selected from a population of 75, divided into three groups: teacher scaffolding, peer scaffolding, and a control group. The study employed the Preliminary English Test (PET) and speaking pretest and posttest to ensure homogeneity and measure the participants’ progress in speaking proficiency. The results of a One-way ANOVA indicated significant improvements in speaking performance for both scaffolding groups compared to the control group. However, no significant difference was found between the effects of teacher and peer scaffolding. These findings suggest that both types of scaffolding are equally effective in enhancing L2 speaking skills, supporting the theoretical framework of Vygotsky’s Zone of Proximal Development (ZPD). The study underscores the importance of incorporating scaffolding into language instruction to foster better speaking outcomes.
تعیین و اولویت بندی مؤلفه ها و شایستگیهای ضروری دانشجو-معلمان رشته شیمی با روش تلفیقی آنتروپی شانون و تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
49 - 66
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین و اولویت بندی شایستگیهای ضروری دانشجو-معلمان رشته آموزش شیمی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، آمیخته اکتشافی است که به دو روش کیفی و کمی صورت گرفته است. داده های بخش کیفی به شیوه اسنادی گرد آوری شدند و پنجاه تن از اساتید شیمی دانشگاه فرهنگیان، متخصصان علوم تربیتی و دبیران شیمی که به صورت هدفمند از نوع موارد مطلوب انتخاب شده بودند، آنها را امتیازبندی کردند. در این بخش شش شایستگی شامل تفکر، ارتباط مؤثر، مدیریت، کارآفرینی، یادگیری مادام العمر و توسعه سواد علمی-فناورانه و پنج مؤلفه شامل دانش، نگرش، مهارت، توانایی و ویژگیهای شخصیتی تعیین شدند. شایستگیها با توجه به عناصر پنجگانه الگوی هدف گذاری در حوزه یادگیری و مؤلفه ها با توجه به جایگاه شایستگی حرفه ای مورد انتظار از معلمان در اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران انتخاب شدند. در بخش کمی، شایستگیها و مؤلفه های تعیین شده با روش تلفیقی آنتروپی شانون و تاپسیس اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که ضروری ترین مؤلفه و شایستگی حرفه ای مورد نیاز دانشجو-معلمان شیمی به ترتیب دانش و کارآفرینی است. همچنین شایستگیهای تفکر و یادگیری مادام العمر و نیز شایستگیهای ارتباط مؤثر و مدیریت، فاصله نسبی نزدیکی از حالت ایده آل دارند. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند گامی مؤثر در آموزش مبتنی بر شایستگی دانشجو-معلمان شیمی و پیشبرد اهداف عالی نظام تعلیم و تربیت کشور باشد.
ارزیابی کیفیت خدمات سامانه های آموزش الکترونیکی و تأثیر آن بر رضایتمندی کاربران (مورد مطالعه: شرکت ملی صنایع مس ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت سریع فناوری های اطلاعاتی منجر به ایجاد تغییرات اساسی در راهبردهای آموزشی و استفاده از روش های جدیدتر مانند سامانه های آموزش الکترونیکی شده و آن را به ابزار تعلیمی مهمی تبدیل کرده است، به طوریکه سازمان ها استفاده از این سامانه ها را جزو برنامه-های آموزشی خود قرار داده اند. پژوهش حاضر درصدد است تا با ارزیابی خدمات سامانه آموزش الکترونیکی شرکت مس ایران به تحلیل نتایج به دست آمده در رضایتمندی کاربران بپردازد. بدین منظور از روش تحقیق توصیفی-همبستگی و از پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از دو روش روایی محتوا و روایی سازه و پایایی پرسشنامه توسط آلفای کرانباخ ارزیابی شد که نتایج بیانگر تأیید پرسشنامه می باشد.جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان شرکت بود که در سال های 1401-1400 حداقل یک بار از خدمات سامانه آموزش الکترونیکی استفاده نموده اند. برای بررسی ابعاد متغیرهای پژوهش از آزمون تی استودنت و برای ارزیابی روایی سازه از روش تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون فرضیه های مطرح شده در پژوهش از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که دو متغیر کیفیت فنی سامانه و کیفیت خدمات دهی سامانه آموزش الکترونیکی به همراه ابعاد آن اثرات مثبت و معناداری بر رضایتمندی کاربران داشته است.
تأثیر آموزش ماشین حساب گرافیکی تلفن همراه بر خود کارآمدی ریاضی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش استفاده از ماشین حساب گرافیکی تلفن همراه برخودکارآمدی ریاضی دانش آموزان رشته علوم انسانی است. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه دهم رشته علوم انسانی شهرستان خرمشهر در سال تحصیلی 1401-1400 می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۴۶ دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شده و به طور تصادفی در دو کلاس23 نفره به عنوان گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 7جلسه آموزش استفاده از ماشین حساب گرافیکی متلب را دریافت کرده و در مقابل گروه کنترل آموزشی داده نشد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی ریاضی رودریگز (2003) استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ بیش از 90/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 و روش آنالیز کوواریانس تحلیل شده است. به دلیل معنادار شدن اثر تعامل گروه و پیش آزمون از رگرسیون هایس برای رفع این مشکل استفاده شده است. نتایج نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در خودکار آمدی ریاضی تفاوت معناداری وجود دارد. اندازه اثر۳۲/۰=۲ ɳ می باشد.
An analysis of professional learning standards in Iranian secondary schools (case study: Kurdistan province) based on Learning Forward(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۱, Spring ۲۰۲۴
109 - 125
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to analyze the professional learning standards in Iranian secondary schools (case study: Kurdistan province). This research is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection method. The statistical population includes all schools in Kurdistan province, which consist of 101 schools. According to the Cochran formula, 12 schools were selected as the sample size through multi-stage cluster sampling. A researcher-made questionnaire was used to collect data. This 47-item questionnaire was designed by researchers to measure professional learning standards in schools in three main areas: conditions for the success of the professional learning program, processes of transforming the professional learning program, and comprehensive and accurate content. According to the research results, the subscale of equity and justice in the conditions for the success of the professional learning program is in a desirable state, while the collaborative culture is in the worst state. The drivers of educational equity are in the best desirable state, and the educational plans are in the worst state in the domain of the processes of transforming the professional learning program. Regarding the area of comprehensive and accurate content in schools, the curriculum, planning, and teaching are reported to be in the best desirable state, while the professional expertise of teachers is in the worst state. Finally, the results indicate that the average status of professional learning in schools is at a moderate level.
اثربخشی برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بر هویت اخلاقی دختران در تعامل با خودتنظیمی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بر هویت اخلاقی در تعامل با خودتنظیمی هیجانی بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 1402-1401 بود که تعداد 76 نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. بدین ترتیب ابتدا به منظور غربالگری، پرسش نامه خودتنظیمی هیجانی برای دانش آموزان پنج مدرسه منتخب اجرا شد. از میان آن ها، 36 نفر با نمره خودتنظیمی هیجانی بالا (19 نفر گروه آزمایش و 19 نفر گروه کنترل) و 36 نفر با نمره خودتنظیمی هیجانی پایین (19 نفر گروه آزمایش و 19 نفر گروه کنترل) به صورت تصادفی انتخاب شدند. بسته آموزشی شامل تعدادی داستان ایرانی با مضامین فلسفی از کتاب های مثنوی مولانا و منطق الطیر عطار بود که گروه های آزمایش طی 15 جلسه یک ساعته در معرض آن قرار گرفتند. در این پژوهش، از پرسش نامه های خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان و پرسش نامه هویت اخلاقی آکوئینو و رید استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره (عاملی) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش فلسفه برای کودکان موجب افزایش هویت اخلاقی شد اما سطوح خودتنظیمی هیجانی (بالا و پایین) قادر به تعدیلگری آموزش فلسفه برای کودکان بر هویت اخلاقی نبود.
تاریخ فشرده رهبری و مدیریت آموزشی به روایت ریچارد بیتس
حوزههای تخصصی:
ریچارد بیتس استاد آموزش در دانشکده آموزش دانشگاه دیکین استرالیا است. او در در زمینه های رهبری آموزشی، آموزش معلمان و آموزش بین المللی، با تأکید بر مسائل مربوط به عدالت اجتماعی و آموزش، مشغول به پژوهش و تدریس است. بخشی از کارهای او در جامعه شناسی جدید آموزش و پرورش و رویکرد فرهنگی به مدیریت و رهبری آموزشی موثر بوده است. از جمله انتشارات مهم او می توان به کتاب راهنمای آموزش معلمان: جهانی شدن، استانداردها و حرفه ای گری در دوران تغییر (با تونی تاونزند، انتشارات اشپرینگر، ۲۰۰۷) و ابعاد زیبایی شناختی مدیریت و رهبری آموزشی (با ایگنی سمیر، انتشارات روتلج، ۲۰۰۶) اشاره کرد. متن حاضر معرفی یکی از نوشته های مهم بیتس است که بدون تردید یک خط سیر تحلیلی جامع اما فشرده از تاریخ تحولات دانش مدیریت و رهبری آموزشی را روایت کرده است. حجم منابع استنادی، همراه با روایت دقیق رویدادها و صاحب نظران سهیم در این رویدادها، مقاله بیتس را تبدیل به یک منبع مهم و خواندنی در حوزه مطالعاتی مدیریت و رهبری آموزشی کرده است. در گزارش حاضر تلاش شده است تا ساختار کلی متن اصلی مقاله ریچار بیتس حفظ گردد.
شناسایی روش های رایج آموزش انشانویسی و تحلیل وضعیت توانایی انشانویسی دانش آموزان ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: نوشتن یکی از مهارت های اصلی است که دانش آموزان را در یادگیری بهتر دروس و برقراری ارتباط با دیگران یاری می کند. این مهارت باعث می گردد تا دانش آموزان افکار، اندیشه ها و احساسات خود را به نحو موثری بیان نمایند. لذا در دوره ابتدایی بحث انشانویسی، بندنویسی و تقویت مهارت های نوشتن مورد توجه است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی روش های رایج آموزش انشانویسی و تحلیل وضعیت توانایی انشانویسی دانش آموزان ابتدایی انجام شد. روش ها : پژوهش حاضر کاربردی از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی منابع و مقالات معتبر و مصاحبه با معلمان ابتدایی و در بخش کمی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر تهران بودند. نمونه مورد مطالعه نیز با استفاده از روش تصادفی 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه ششم منطقه یک تهران انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی یادداشت برداری و مصاحبه بود و در بخش کمی چک لیست ارزیابی انشانویسی بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که روش های آموزش انشانویسی در دوره ابتدایی شامل روش تقلیدی، بازسازی، تولیدی، زبان ساز، سنتی، الگویی، فرایندی، ترکیبی، ارتباطی و تلفیقی و خلاقانه معمول است. همچنین یافته های بخش کمی نشان داد که وضعیت مهارت های انشانویسی دانش آموزان ابتدایی کمتر از حد میانگین (14/64) است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند برای معلمان دوره ابتدایی راهگشا باشد. نتیجه گیری: این پژوهش بیانگر این است که برای بهبود وضعیت مهارت های انشانویسی، نیاز است که نظام آموزشی و تدریس در این زمینه متحول شود و رویکردهای فعال و دانش آموز محور در کلاس های درس تجلیل و اجرا شوند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمؤلفه ای (4C-ID) بر یادگیری معنادار و تفکر انتقادی دانش آموزان پایۀ ششم شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمؤلفه ای (4C-ID) بر یادگیری معنادار و تفکر انتقادی در دانش آموزان بود. پژوهش از منظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت کمی و از نظر روش اجرا نیمه آزمایشی با دو گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پایه ششم شهرستان اردبیل بودند. حجم نمونه 40 نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس، این تعداد دانش آموز از دو کلاس 20نفری پایه ششم شهرستان اردبیل انتخاب شدند. دانش آموزان یک کلاس به عنوان گروه کنترل و دانش آموزان کلاس دیگر به عنوان گروه آزمایش تعیین شدند. متغیر مستقل آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهار مؤلفه ای (4C-ID) بود و متغیرهای وابسته یادگیری معنادار و تفکر انتقادی بودند. به منظور اندازه گیری یادگیری معنادار از پرسشنامه پژوهشگرساخته استفاده شد. پایایی، پایایی ترکیبی، روایی سازه و تحلیل عامل تأییدی این پرسشنامه بررسی و همگی تأیید شدند. برای سنجش تفکر انتقادی نیز از پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) استفاده شد که دریکوندی (1393) ضریب اعتبار این مقیاس را 91/0 گزارش کرده بود. یافته ها حاکی از آن بود که آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمؤلفه ای (4C-ID) بر یادگیری معنادار و تفکر انتقادی دانش آموزان پایه ششم شهرستان اردبیل اثربخش بود و این آموزش توانست 67 درصد یادگیری معنادار و 77 درصد تفکر انتقادی را پیش بینی کند (05/0sig<). در نهایت، می توان گفت با استفاده از آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمولفه ای (4C-ID)، یادگیری معنادار و تفکر انتقادی دانش آموزان پایه ششم به طرزی معنادار افزایش پیدا کرده است و این نتیجه ممکن است تلویحات آموزشی زیادی برای آموزش و پرورش داشته باشد.
بازنمایی تجربۀ زیستۀۀ معلمان از کار راهۀ شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه کارراهه شغلی وسیله ای است که از طریق آن یک سازمان می تواند بهره وری فعلی کارکنان خود را تداوم بخشیده یا افزایش دهد و در تمام این مدت آنان را برای دنیای در حال تغییر آماده سازد. در این پژوهش تلاش شده تا ادراک معلمان نسبت به کارراهه شغلی در حرفه معلمی مورد کنکاش قرار گیرد و به سؤالات پژوهش پاسخ داده شوند. این مقاله با روش پژوهش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفته است. در پژوهش حاضر اطلاعات از 18 نفر که اکثر آن ها در حرفه معلمی مشغول به کار بودند، به دست آمد که با مصاحبه با این افراد با رسیدن به اشباع نظری نتایج به دست آمد. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه است و از تحلیل مضمون برای تحلیل یافته ها استفاده گردید. نتایج نشان داد که معلمان کارراهه شغلی را به عنوان راهی برای غنی سازی شغلی و مدیریت مسیر شغلی درک کردند. پیچیدگی مدیریت کارراهه شغلی و کمبود توجه به شغل معلمی ازجمله مسائل مهم در مسیر کارراهه شغلی معلمان بود. همچنین پویایی جامعه فرهنگیان، غنی سازی شغلی و اثربخشی سازمانی از تأثیرات توجه به کارراهه شغلی معلمان در آموزش وپرورش است. در مجموع نشان داده شد که کارراهه شغلی امری مهم و نیازمند توجه بیشتر است.
رهیافتی سیستماتیک از تحولات نوین رویکردهای برنامه ریزی درسی و نقش آن بر تعلیم و تربیت
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: مطالعه رویکردهای برنامه ریزی درسی کمک می کند تا برنامه ریزان آموزشی برنامه ها را مؤثرتر طراحی کرده و به نیازهای دانش آموزان پاسخ دهند.هدف این پژوهش بررسی تحولات نوین رویکردهای برنامه درسی و نقش آن بر تعلیم و تربیت است.روش ها : برای این منظور از روش سیستماتیک استفاده شده است.نمونه پژوهش منابع مرتبط مربوط به موضوع پژوهش بودند که بهترین اطلاعات را در اختیار پژوهشگر و در راستای سوال پژوهش قرار می دادند. پس از مطالعه منابع، پژوهشگر اطلاعات را تحلیل کرده، آنها را با توجه بر نقش اثرگذار و اثرپذیر آنها در حوزه های مرتبط طبقه بندی کرده است. این طبقه ها در عناوینی چون اصول و ایدئولوژی هایی در پایه گذاری برنامه ریزی درسی نوین تحولات ،نظریه ها و مدل ها ، تغییرات در سیاست گذاری آموزشی، نوع رویکردهای برنامه ریزی نوین و اصول و الگوهای تدریس برخاسته از آن، تحولات رخ داده در ارزیابی و ستجش و تدریس و آموزش منبعث از این تغییرات و چالش های پیش روی این تغییرات تقسیم شدند.یافته ها: یافته ها نشان دادکارکرد رویکردهای برنامه ریزی درسی با توجه به بستر تاریخی فرهنگی و اجتماعی بوده است و رویکردهای نوین برنامه ریزی درسی به سمت یک رویکرد پاسخگو محور در بستر جامعه حرکت کرده است.نتیجه گیری: : برای پاسخگویی به تغییرات جدید در حوزه آموزش و پرورش، باید برنامه ریزی درسی را به گونه ای تغییر داد تا با نیازهای جدید جامعه سازگار باشد. به همین دلیل، نیاز به همکاری بین مدارس، دانشگاه ها، سازمان های آموزشی و دولت وجود دارد تا بتوان به بهبود آموزش و پرورش در کشورمان دست یافت.
پیش بینی مشغولیت تحصیلی دانشجویان بر اساس ادراک ازکلاس آنلاین، هیجان های کلاسی و خودکارآمدی رایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ادراک از کلاس آنلاین و هیجان های کلاسی مثبت و منفی و خودکارآمدی رایانه در پیش بینی مشغولیت تحصیلی دانشجویان دانشگاه یاسوج صورت گرفت.روش ها: در قالب یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از لینک پرسشنامه، 375 نفر از دانشجویان دانشگاه یاسوج به پرسشنامه پاسخ دادند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه ادراک از محیط کلاس (جنتری وگابل، 2002)، هیجان کلاسی (پکران، 2011)، مشغولیت تحصیلی (ریو، 2013) و خودکارآمدی رایانه (ترک زاده، 2006) گردآوری شد. آلفای کرونباخ پرسشنامه ها دوباره محاسبه شد (مشغولیت تحصیلی، 928/0؛ ادراک از کلاس آنلاین، 945/0؛ هیجان کلاسی، 894/0؛ خودکارآمدی رایانه، 911/0) و داده ها با استفاده از روش های آماری مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش با استفاده از رگرسیون خطی برآورد شده که نشان دهنده این موضوع است که متغیرهای پیش بین مدل (خودکارآمدی رایانه، ادراک از کلاس و هیجان کلاس) با همکاری یکدیگر توانسته اند حدود 3/88 درصد از تغییرات متغیر ملاک مشغولیت تحصیلی را تبیین کند. لذا بر اساس یافته ها، از لحاظ آماری ابعاد ادراک از کلاس، هیجان مثبت و هیجان منفی و خوکارآمدی یارانه بر مشغولیت تحصیلی تاثیر معنادار دارد و می توانند مشغولیت تحصیلی را پیش بینی کنند.نتیجه گیری: بنابراین، تقویت ادراک مثبت از کلاس آنلاین، افزایش هیجان های مثبت، کاهش هیجان های منفی و بهبود خودکارآمدی رایانه می تواند به افزایش مشارکت تحصیلی دانشجویان کمک کند و در بهبود طراحی دوره های آموزشی مؤثر باشد.
رویکردهای آموزش و مهارت های درک متون ادبی عربی معاصر
حوزههای تخصصی:
مهارت خواندن و درک متن یکی از مهارت های مهم زبان که برای فهم معنا و افکار موجود در متن بکار می رود. توجه به این مهارت در دروس متون ادبی معاصر یکی از مهم ترین موضوعات حوزه ی آموزش زبان به شمار می رود. استفاده از روش های صحیح تدریس می تواند در تقویت مهارت درک متن ادبی نقش بسزایی داشته باشد. با این وجود ملاحظه می شود که متون ادبی با روش های قدیمی تدریس می شوند و بسیاری از استادان از راهبردهای جدید و مناسب تدریس این متون استفاده نمی کنند. این امر سبب شده است که دانشجویان چندان نتوانند در دست یابی به مهم ترین اهداف متون ادبی موفق باشند.پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی رویکردهای آموزش و مهارت های درک متون ادبی عربی معاصر و همچنین به ارائه راه کارهای مناسب تدریس می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد اساتید رشته زبان و ادبیات عربی به میزان کم از روش تدریس مناسب و نوین برای درک و فهم متون ادبی استفاده می کنند. از آنجایی که انتخاب روش تدریس در فرایند تدریس از اهمیت ویژه ای برخوردار است، ضروری است که اساتید متون ادبی توجه بیشتری به انتخاب آن داشته باشند. مشاهده می شود که اساتید غالباَ از روش سخنرانی برای تدریس متون ادبی استفاده می کنند که در مقایسه با سایر راهبردها، روشی سنتی محسوب می شود، اما از راهبردهای همچون بحث گروهی، بارش مغزی، حل مسئله و یادگیری مشارکتی که راهبردهای جدیدی هستند به ندرت استفاده می کنند.
میزان مطابقت مطالب کتاب درس عربی پایه هشتم با مفاهیم سند تحول بنیادین (بررسی موردی متون، تصاویر و تمرینات)
حوزههای تخصصی:
سند تحول بنیادین، با توجه ظرفیت وجودی انسان، به ساحت های شش گانه (اعتقادی، اجتماعی، زیستی، زیباشناختی، اقتصادی و علمی و فناوری) که جهت ارتقاء نظام آموزش وپرورش کشور و برای تحقق حیات طیبه لازم است، می پردازد. پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف گام نهادن در مسیر شکل گیری تربیت صحیح، میزان توجه کتاب عربی هشتم به ساحت های شش گانه را بررسی می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مؤلفان به ساحت های مختلف توجه داشته اند؛ چنان که در درس اول به معرفی شخصیت های ملی و آثار ملی- میهنی پرداخته و در درس سوم «مهنتک فی المستقبل» به معرفی شغل ها و ساحت حرفه ای و توجه و اهتمام به جایگاه مشاغل و اهمیت آن ها در بقای جامعه اسلامی پرداخته. در درس هفتم به مکان های تفریحی و ساحت زیستی، زیباشناختی و طبیعت و مسئولیت انسان در قبال آن اشاره نموده، در درس سوم و پنجم گریزی به ساحت اجتماعی و مسئله خانواده و جایگاه آن در نظام اسلامی زده شده، هم چنانکه ساحت های اعتقادی و بدنی و سایر ساحت ها نیز جایگاه ویژه ای در کتاب عربی هشتم دارد. پرداختن به این ساحت ها سبب رشد متوازن و همه جانبه دانش آموزان می شود که به نوبه خود، زمینه حضور مؤثر و فعال ایشان را در لایه-های مختلف زندگی و اجتماع فراهم می کند.
ادراک معلمان از چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی در کلاس درس: یک مطالعه کیفی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی ادراک معلمان از چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی در کلاس درس بود. پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. جامعه پژوهش تمامی معلمان شاغل در مدارس ابتدایی دوره دوم شهرستان تربت حیدریه و روش نمونه گیری، هدفمند بود. با 12 نفر از جامعه پژوهش در سال تحصیلی 403-1402 بر اساس اشباع نظری داده مصاحبه شد. برای حصول اطمینان از روایی پژوهش از راهبردهای بررسی توسط اعضا و کسب اطلاع از همگنان و به منظور تحلیل داده ها از روش کلایزی و کدگذاری، مقوله بندی و استخراج مضمون های اصلی استفاده شد. بر مبنای نتایج، 162 مفهوم و 34 مقوله حاصل شدند که در پنج مضمون مربوط به چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی با عناوین «شایستگی حرفه ای ناکافی معلم»، «کاستی های دانش آموزی»، «معضلات فیزیکی و انسانی مدرسه»، «فرهنگ آموزشی نامتناسب والدین» و «محدودیت و ضعف در امور سازمانی» دسته بندی شدند. کاربست و توجه به چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی که در پژوهش حاضر مطرح شد به افزایش آگاهی معلمان، مدیران و مسئولان آموزش وپرورش از این سازه مهم منجر خواهد شد و راه برای طراحی مداخلات و برنامه ریزی مؤثر به منظور بهبود کیفیت آموزش و توسعه یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان که متغیری اساسی در موفقیت تحصیلی و یادگیری مادام العمر است، هموارتر خواهد کرد.
تحلیل ساحت علمی فناوری کتاب علوم تجربی ؛ چشم اندازی نو به سند تحول
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش تحلیل بعد علمی-تکنولوژیکی کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی است. اهداف تحقیق شامل توسعه تفکر انتقادی، مهارت های حل مسئله و خلاقیت در بین دانش آموزان است. این تحقیق در پی یافتن پاسخ به این سوال است که آیا کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی به نحوی طراحی شده است که بتواند با استفاده از فناوری های نوین و ابزارهای مختلف، دانش علمی را ترویج کند و دانش آموزان را به انجام تحقیق و آزمایش علمی تشویق کند؟ روش ها : در این پژوهش، برای ارزیابی ساحت علمی-فناوری در ابعاد «عملی» و «نظری-عملی»، از روش تحلیل کیفی بهره گرفته شد. شاخص های تحلیل موردنظر عبارتند از: توسعه مهارت های تفکر انتقادی، مهارت های حل مسئله، خلاقیت و نوآوری، استفاده از فناوری های نوین و فرصت تحقیق و آزمایش. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که کتاب مورد نظر بر پیشبرد دانش علمی و تقویت مهارت های تفکر نقادانه، با بهره گیری از فناوری های نوین و ابزارهای متنوع تمرکز دارد. علاوه بر این، فرصت هایی را برای دانش آموزان به منظور مشارکت فعال در پژوهش ها و آزمایش های علمی مهیا می سازد که به تعمیق درک آن ها از مفاهیم علمی کمک شایانی می کند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی با استفاده از ابزارهای متنوع، به طور مؤثری مهارت های تفکر انتقادی، حل مسئله و خلاقیت دانش آموزان را تقویت می کند. یافته های این مطالعه می تواند به بهبود محتوای آموزشی و ارتقای کیفیت آموزش علوم تجربی در مقطع ابتدایی کمک کند.