مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
کارراهه شغلی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت موجود کارراهة شغلی و ارائه مدل مناسب برای معلمان مقطع متوسطه
86 انجام شد. روش انجام تحقیق پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را - آموزش و پرورش در استان سمنان در سال 87
کلیه معلمان دوره متوسطه استان سمنان تشکیل داد . مطابق جدول مورگان یک نمونه 389 نفری به شیوه نمونه گیری
تصادفی خوشه ای از جامعه مزبور انتخاب شد . ابزار گردآوری داده ها پر سشنامة محقق ساخته با 51 گویه بود . ضریب
پایایی 94 % محاسبه گردید . دادههای جمع آوریشده با استفاده از تحلیل عاملی و آزمون فریدمن تجزیه و تحلیل
گردید. نتایج نشان داد که مولفه های کارراهه شغلی معلمان در مدارس متوسطه استان سمنان در وضعیت مطلوب
استقلال، مهارت مدیریت اجرایی، تنوع فعالیتها، خدمات، شایستگی فنی، خلاقیت وهویت بود.
دستاوردهای برنامه مرشدی رسمی برای سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به علاقه روزافزون کسب وکارهای ایرانی به استفاده از روش مرشدی رسمی به نظر می رسد که شناسایی دستاوردهای آن بر اساس تجربیات شرکت های ایرانی، ارزشمند باشد. به همین دلیل پرسش پژوهشی متعاقب مطرح می شود: دستاوردهای برنامه مرشدی رسمی از منظر مرشدها، شاگردها و متولیان حوزه منابع انسانی در سازمان ها کدامند؟ در این پژوهش به منظور جمع آوری اطلاعات موردنیاز از روش تحقیق موردکاوی و با فن مصاحبه واقعه محور یا روایتی استفاده شده است. شاگردان، مرشدها و متولیان برنامه مرشدی رسمی شرکت توگا به عنوان جامعه آماری پژوهش در نظر گرفته شدند. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند با 18 نفر در جامعه هدف مصاحبه واقعه محور صورت گرفت. تجربیات افراد، مستندسازی و سپس با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای استراوس و کوربین، جهت شناسایی دستاوردها تحلیل شد و مؤلفه های هر یک شناسایی گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که مرشدی رسمی دستاوردهایی برای سازمان، مرشد و شاگرد دارد که اعم آنها توسعه قابلیت های کارکنان، جانشین پروری، بهبود عملکرد سازمانی، توسعه شبکه های اجتماعی، افزایش رضایت درونی و توسعه مهارت های فردی است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر لنگرگاه های مسیر ترقی شغلی کارکنان (مورد مطالعه: مرکز آموزش درجه داری نزاجا)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر لنگرگاه های مسیر ترقی شغلی کارکنان (مورد مطالعه: مرکز آموزش درجه داری نزاجا) صورت گرفته است. با توجه به اینکه جامعه آماری کارکنان مرکز آموزش نزاجا می باشد، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده برای رفع اثرات پرسشنامه های گم شده، ناقص و. .. حدود 10 درصد دیگر به حجم نمونه اولیه اضافه گردید و در نهایت 198 پرسشنامه با اطلاعات کامل تکمیل گردید. سپس با استفاده از پرسشنامه طراحی شده به روش دلفی و با نظرسنجی از خبرگان، پرسشنامه در قالب 8 عامل طبقه بندی شد. برای برازش مدل از روش تحلیل مسیر و برای بررسی وضعیت فرضیه های تحقیق از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل عوامل از آزمون های بارتلت ، KMO و اسمیرنوف استفاده شد تا نرمال و مناسب بودن آنها تایید گردد. در این پژوهش نرم افزارهای Lisrel و 21Spss برای انجام تجزیه و تحلیل داده ها و برای رتبه بندی عوامل موثر بر لنگرگاه های مسیر ترقی شغلی کارکنان استفاده گردید. یافته های نهایی پژوهش حاکی از وجود ارتباط مثبت و معنادار بین عوامل هشت گانه مورد بررسی در تحقیق می باشد، براساس ماتریس فیلتر شده نهایی با عوامل، از بین عوامل هشت گانه تاثیرگذار بر مسیر شغلی کارکنان مرکز آموزش درجه داری نزاجا، عامل احساس ارزشمند بودن در کار رتبه اول، درآمد و مزایا رتبه دوم، احساس خدمت و از خودگذشتگی رتبه سوم، استقلال و عدم وابستگی رتبه چهارم، کارآفرینی رتبه پنجم، مدیریت عمومی رتبه ششم، امنیت و ثبات رتبه هفتم و فنی- کارکردی رتبه هشتم را به خود اختصاص دادند.
مدیریت کارراهه شغلی در توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، ارائه مدل مدیریت کارراهه شغلی به عنوان راهبردی جهت توسعه منابع انسانی در سازمان شهرداری تهران می باشد. پژوهش از حیث ماهیت، استقرایی و از حیث روش، کیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان سازمان شهرداری تهران می باشند که به روش نمونه گیری هدفمند با استفاده از تکنیک گلوله برفی، تعداد 11 نفر با در نظرگرفتن اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. رویکرد مورد استفاده در پژوهش حاضر، تکنیک داده بنیاد می باشد که پس از انجام مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی مدل اولیه ارائه گردید و در ادامه با استفاده از تکنیک دلفی و کسب نظر از خبرگان، مدل نهایی پژوهش ارائه داده شد که مبتنی بر 6 بعد عوامل علی، مقوله محوری، راهبرد، عوامل بسترساز، عوامل مداخله گر و پیامدها بود. بعد عوامل علی در قالب عوامل فردی و سازمانی تدوین شد. عوامل بسترساز شامل؛ قابلیت های سخت افزاری و نرم افزاری بودند. موانع محیطی، رفتاری و ساختاری جزو عوامل مداخله گر در مدل شناسایی شدند و استراتژی های توسعه ای و استراتژی های فعلی نیز جزو دسته بندی راهبردهای مدل بودند. همچنین پیامدهای اجرایی مدل در سه بعد پیامدهای کارکنان، سازمان و شهروندان دسته بندی شدند.
الگوی علی روابط بین ویژگی های رهبری خدمتگزار، کارراهه شغلی، اخلاق کار و رفتار مدنی سازمانی در میان کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی علی روابط بین ویژگی های رهبری خدمتگزار، کارراهه شغلی، اخلاق کار و رفتار مدنی سازمانی در میان کارکنان دانشگاه ارومیه انجام شد. روش پژوهش توصیفی – پیمایشی و از نوع معادلات ساختار ی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان اداری دانشگاه ارومیه به تعداد 596 بودند که نمونه ای به حجم 236 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی جهت مطالعه انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از چهار پرسشنامه استاندارد رهبری خدمتگزار (تیلور، 2002)، کارراهه شغلی (آدکلا، 2011)، اخلاق کار (گریگوری، سی و پتی، 1990) و رفتار مدنی سازمانی (کانوسکی و اورگان، 1996) استفاده شد. نتایج حاصله از اجرای مدل های تحلیل مسیر خروجی نرم افزار، نشان دهنده مناسب بودن برازش مدل معادلات ساختاری است. نتایج آزمون فرضیات به روش مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که، رهبری خدمتگزار بر کارراهه شغلی، اخلاق کار و رفتار مدنی سازمانی اثر مستقیم و معناداری دارد. در ادامه نتایج حاکی از وجود اثر مستقیم و معنادار کارراهه شغلی و اخلاق کار بر رفتار مدنی سازمانی بود. همچنین نتایج نشان داد که کارراهه شغلی و اخلاق کار، نقش واسطه ای در رابطه علی بین رهبری خدمتگزار با رفتار مدنی سازمانی دارد. بنابراین، به طور کلی می توان گفت که کارراهه شغلی و اخلاق کار توانسته اند، نقش میانجی را در افزایش اثر رهبری خدمتگزار بر رفتار مدنی سازمانی ایفا کنند. بنابراین مدیران دانشگاه جهت بالابردن رفتار مدنی کارکنان می بایست به رهبری خدمتگزار، استقلال کاری و اخلاق کاری تاکید داشته باشند.
بازنمایی تجارب موفقیت و ناکامی مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
91 - 73
حوزههای تخصصی:
مدیران مدارس تأثیر چشمگیری بر پیامدهای مدرسه دارند. اثر مدیران برجسته در افزایش بهره وری سازمانی امروزه به خوبی در سازمان های آموزش و پرورش آشکار است. با توجه به اهمیت این موضوع، هدف پژوهش حاضر دست یابی به تجارب موفقیت و شکست در بین مدیران مدارس بود. برای انتخاب افراد از نمونه گیری هدفمند استفاده شد. لذا برای درک آنچه مدیران مدارس انجام می دهند، این پژوهش با رویکردی تفسیری و به شیوه کیفی نظریه داده بنیاد انجام شد. میدان تحقیق، شهر اصفهان و مشارکت کنندگان 20 مدیر بوده اند که از جانب دانش آموزان، اولیا و مسؤولین اداره آموزش و پرورش موفق محسوب شده اند. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. تحلیل داده ها به شکل کدگذاری سه مرحله ای انجام گرفت. تحلیل مصاحبه ها نشان داد که تجارب موفق مدیران را می توان در این مضامین برشمرد: موضوعات انسانی، مالی و عمرانی، ارزشیابی و امور اداری. همچنین، نتایج نشان داد مدیران موفق از طریق 4 سازوکار شامل سازوکار انسانی، تخصصی، معنایی و رشدی به اداره تجارب دست می زنند. نتایج پژوهش نکته های کاربردی مفیدی برای متصدیان حوزه آموزش دربردارد؛ از جمله آن که با تصمیم گیری هایی مانند ایجاد تحصیلات تکمیلی ویژه فرهنگیان شاغل در بخش مدیریت و توجه به تخصص، بهبود وضعیت اقتصادی و روش های ارزشیابی می توان محیط کاری مطلوب تری برای مدیران و کسب موفقیت آنان فراهم کرد.
طراحی مدل پیشرفت شغلی زنان با رویکرد کار راهه شغلی (مورد مطالعه: سازمان سنجش آموزش کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف کلی طراحی مدل پیشرفت شغلی زنان با رویکرد کار راهه شغلی در سازمان سنجش آموزش کشور انجام شد. بهره گیری از روش آمیخته (کیفی و کمی) به عنوان روش تحقیق استفاده شد. جامعه و نمونه آماری را اعضای صاحب نظر سازمان سنجش آموزش کشور به تعداد 30 نفر تشکیل دادند. گردآوری داده های تحقیق از طریق پرسشنامه و در دو مرحله با توجه به ماهیت روش دلفی انجام گرفت. از آزمون های کندال، بارتلت و کایزر مایر الکین KMO (Kaiser-Meyer-Olkin) برای بدست آوردن ضریب توافق و امکان سنجی استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. از میان تعداد 89 عامل بدست آمده، بعد از اعمال نظر خبرگان و آزمون های فوق و ماتریس چرخشی تنها 52 عامل باقی ماند. با استفاده از نمودار سنگریزه و تحلیل عاملی اکتشافی نشانگرها در 5 بعد تقسیم شده و با استفاده از نظر گروه کانونی (Focus Group) و خبرگی محقق تحت عنوان سازمان، فرد، سیاست و قانون، خانواده و فرهنگ بومی کشور نام گذاری شدند و مدل پیشرفت شغلی زنان با رویکرد کار راهه شغلی در سازمان سنجش آموزش کشور طراحی گردید.
تحلیل روند تغییر در سطح عملکرد پژوهشی اعضای هیئت علمی در کارراهه شغلی با استفاده از پژوهش طولی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: اثر تعاملی رﺗﺒه علمی اعضای هیئت علمی و سطح عملکرد پژوهشی آنان، محل مناقشات نظری و تعارض در نتایج پژوهشهای میدانی بوده است. استفاده از طرح پژوهش طولی می تواند با شفاف سازی ارتباط ﻋﻠّﻰ و معلولی متغیّرها، بخشی از این تعارضات را مرتفع کند. لذا هدف پژوهش حاضر، تحلیل روند تغییر در سطح عملکرد پژوهشی اعضای هیئت علمی در کارراهه شغلی با استفاده از پژوهش طولی بود. روش: بر خلاف سبک رایج در مطالعات این حوزه که تمرکز بر طرحهای پژوهش مقطعی است؛ مطالعه حاضر از طرح پژوهش طولی استفاده کرده و با اندازه گیری مکرر ضریب عملکرد پژوهشی یک نمونه ثابت 103 تایی از اعضای هیئت علمی در طول مسیر شغلی، اثر ارتقای رتبه بر عملکرد پژوهشی آنان را بررسی کرده است. یافته ها: آزمون آنالیز واریانس در گروههای وابسته، تفاوت عملکرد در مراتب مختلف علمی را برای اعضای هیئت علمی تأیید کرده است. نتیجه گیری: مرحله دانشیاری برترین مرحله از حیث رشد انتشارات پژوهشی است و این رشد در مرحله استادی کاهش یافته است.
طراحی مدلی از فرایند کارراهه شغلی کارکنان دانشی (مورد مطالعه: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: ملادکوا و همکاران(2015) استفاده از انگیزاننده ها را لازمه بهره برداری اثربخش ازکارکنان دانشی دانسته و ایجاد کارراهه شغلی مناسب را انگیزاننده ای مؤثر برای کارکنان دانشی معرفی کرده اند. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی از فرایند کارراهه شغلی کارکنان دانشی انجام شد . روش: این پژوهش به روش توصیفی- اکتشافی انجام شد. ابتدا مضامین و مقوله های شکل دهنده مدل با استفاده از تحلیل مضمون، شناسایی و با مدل سازی نرم ساختاری- تفسیری، الگوی فرایندی کارراهه شغلی ارائه شد. جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی و صاحب نظران حوزه مدیریت منابع انسانی بود و برای رسیدن نمونه آماری خبرگان تا مرحله اشباع نظری، 15 نفر به روش هدفمند/ قضاوتی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه خبره مبنا بود که روایی سؤالات مصاحبه و پرسشنامه خبره مبنا با روش روایی صوری و پایایی آن به روش بازآزمون تأیید شد. یافته ها: پس از انجام مصاحبه ها، از بین 163 عبارت بیانی شناسایی شده، 44 مضمون پایه استخراج و کدگذاری شدند. این مضامین بر اساس محتوا و ظاهر، با عنوان مضامین سازمان دهنده/ تم فرعی و در مرحله آخر در قالب چهار تم اصلی یا فراگیر نهایی شدند. نتیجه گیری: ترکیب نتایج تحلیل مضمون و مدل سازی ساختاری- تفسیری، ارائه مدلی از فرایند کارراهه شغلی کارکنان دانشی مشتمل بر چهار مرحله برنامه ریزی کارراهه شغلی، مدیریت کارراهه شغلی، توسعه کارراهه شغلی و پیامدهای کارراهه شغلی بود.
تحلیل کیفی تجارب فرصت های مطالعاتی اعضاء هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
در سیاست گذاری آموزش عالی، فرصت مطالعاتی می تواند به عنوان یک راهبرد مهم توسعه حرفه ای اعضاء هیأت علمی و ارتقاء کیفیت دانشگاه ها مدنظر قرار گیرد. مقاله حاضر با رویکردی تفسیری به تحلیل تجارب اعضاء هیأت علمی از گذراندن دوره های فرصت مطالعاتی و تأثیر این دوره ها بر توسعه حرفه ای آنها پرداخته است. مشارکت کنندگان در تحقیق هم شامل 25 نفر از دارندگان تجربه فرصت مطالعاتی بوده که به صورت هدفمند و ملاکی انتخاب شده اند. داده های مطالعه با مصاحبه های واقعه مدار گردآوری و به شکل استقرایی در قالب تحلیل مضمونی با نرم افزار Nvivo10 کدگذاری شدند. بنا به دیدگاه اعضاء هیأت علمی، آنهایی که به فرصت مطالعاتی اعزام می شوند باید با بهره گیری از این فرصت، تغییرات عمده ای در سبک زندگی شخصی و کار حرفه ای خود ایجاد کنند: تنظیم برنامه بلندمدت برای زندگی خود و خانواده، سرمایه گذاری برای فرزندان در خارج از کشور، ترویج کار گروهی و اشتیاق بیشتر به تألیف کتب و مقالات علمی با کیفیت بالاتر، بهبود مهارت های تدریس و برخورد شایسته تر با دانشجویان و نهایتاً ایفاء نقش به عنوان رابط با دانشگاه های خارج کشور. نتیجه کاربردی و پیشنهاد این پژوهش هم آن است که برای افزایش تمایل اعضاء هیأت علمی در استفاده از فرصت های مذکور به عنوان عاملی مؤثر در ارتقاء شاخص های آکادمیک دانشگاه و ترغیب آنها در دستیابی به دانش تخصصی روز، اقداماتی از جمله تسهیل و تثبیت مقررات استفاده از فرصت مطالعاتی و ایجاد زیرساخت های مناسب اجرای نوآوری ها و تجارب کسب شده اساتید مدنظر قرار گیرد.
بررسی رابطه مدیریت استعداد و کارراهه شغلی در یکی از سازمان های نیروهای مسلح ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
175 - 198
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مدیریت استعداد و کارراهه شغلی از موارد مطرح در مدیریت اثربخش سازمان ها می باشند که امروزه به دلیل نیاز شدید سازمان ها به افراد مستعد به منظور دستیابی به مزیت رقابتی و اهمیت شکوفایی استعدادهای درونی در مسیر شغلی حائز اهمیت فراوان هستند.در همین راستا هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه مدیریت استعداد باکارراهه شغلی می باشد. روش : این پژوهش از نظر هدف در حیطه پژوهش های کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است.جامعه آماری این پژوهش مدیران ستاد یکی از سازمان های وابسته به نیروهای مسلح به تعداد92نفر بوده است. برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده استفاده شده است و از طریق فرمول کوکران، تعداد 75 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند.گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه بسته محقق ساخته انجام شده است. پرسشنامه اول مربوط به مدیریت استعداد در قالب 4 بعد ، 17شاخص و 31 سؤال و پرسشنامه دوم مربوط به کارراهه شغلی در قالب 4 بعد ، 22 شاخص و 23سؤال طراحی شده است که روایی آنها از نوع اعتبار محتوا بودکه طبق نظر صاحبنظران مورد تأیید قرار گرفت. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه ها از آزمون ضریب آلفای کرونباخ و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی با نرم افزار spss استفاده شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که رابطه مدیریت استعداد باکارراهه شغلی در سازمان مورد مطالعه معنادار و به صورت معکوس بوده است و مقدار ضریب همبستگی پیرسون 264/ 0- می باشد. همچنین مدیریت استعداد با هویت شغلی در سازمان مورد مطالعه رابطه معنادار و معکوس داشته و مقدار ضریب همبستگی پیرسون 247/ 0- می باشد. بین مدیریت استعداد با متغیرهای امنیت شغلی، خدمت شغلی و خلاقیت شغلی رابطه معناداری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان دادکه بایستی مسیر پیشرفت شغلی استعدادها در سازمان ها، متفاوت از آحاد کارکنان نگریسته شود و فرآیندهای طولانی و برخی از ضوابط دست و پاگیر سازمانی، مانع از پیشرفت افراد مستعد در سطوح مختلف سازمان نگردد تا تأثیرات شگرف مدیریت استعداد به دور از کانالیزه نمودن افراد مستعد هویدا گردد.
ارائه الگوی رفع فلات زدگی شغلی با رویکرد کارراهه شغلی در کارکنان بانک مسکن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
126 - 161
حوزههای تخصصی:
فلات زدگی شغلی احساس ناکامی و ضعف روان شناختی کارمند درباره توقف و پیشرفت فرد در کارراهه شغلی اش است. فلات زدگی دامی است که کارکنان سازمان را از پیشرفت بازمی دارد و بر زندگی کاری آن ها نیز تأثیر منفی می گذارد، لذا ضرورت توجه به مقوله فلات زدگی شغلی توسط کلیه سازمان ها اجتناب ناپذیر شده است. در سازمان های خدماتی به دلیل نوع کار و نیاز به داشتن کارکنانی باانگیزه بالا و روحیه مضاعف کاری، توجه به پدیده فلات زدگی شغلی اهمیتی دوچندان دارد. تحقیق حاضر با هدف تبیین این مفهوم در کارکنان بانک مسکن ایران صورت گرفته و ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی- پیمایشی است. در پژوهش حاضر در بخش کیفی ابتدا شاخص های رفع فلات زدگی شغلی با رویکرد کارراهه شغلی بر اساس بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش شناسایی و در قالب پرسشنامه به روش دلفی (مصاحبه نیمه ساختاریافته) در اختیار 20 نفر از خبرگان سازمانی آشنا به مسائل و موضوعات مدیریت منابع انسانی به عنوان نمونه قرار گرفت. درنهایت با انجام روش دلفی و ارزیابی نمرات، مدل نهایی پژوهش در بخش کیفی شناسایی شد، جهت گردآوری اطلاعات در بخش کمی پژوهش حاضر، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد، بر این اساس الگوی رفع فلات زدگی شغلی کارکنان بانک مسکن دارای ابعاد فلات زدگی ساختاری (6 مؤلفه)، فلات زدگی محتوایی (7 مؤلفه)، فلات زدگی زندگی کاری (7 مؤلفه) و فلات زدگی اجتماعی (4 مؤلفه) است. در ادامه مهم ترین پیامدهای مخرب فلات زدگی شغلی و راه های برون رفت از آن بر اساس نظرات خبرگان بانک مسکن ارائه گردید.
بررسی ابعاد کارراهه شغلی در اعضای هیئت علمی (مورد مطالعه: دانشگاه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
36 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد کارراهه شغلی در اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه انجام گرفت.روش پژوهش: این مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل تمامی اعضای هیئت علمی شاغل تمام وقت در دانشگاه ارومیه بوده است. بر اساس آخرین آمار و اطلاعات موجود در دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 1399-1398 درمجموع تعداد 537 عضو هیئت علمی تمام وقت در این دانشگاه مشغول به کار بودند. حجم کل نمونه بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و با استفاده از فرمول کوکران، 230 نفر تعیین شد. به منظور گرد آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته کارراهه شغلی اعضای هیئت علمی بهره گرفته شد. این پرسشنامه شامل 90 سؤال بود که 15 بعد کارراهه شغلی اعضای هیئت علمی را مورد سنجش قرار می داد. پایایی این پرسشنامه هم در این پژوهش مورد بررسی و سنجش قرار گرفت که مقادیر ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 86/. به دست آمد. برای تحلیل آماری از آزمون های تی تک نمونه ای و فریدمن استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که هرکدام از ابعاد کارراهه شغلی در میان اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه از اهمیت بالایی برخوردار است و می توان گفت دارای وضعیت مناسبی است. از بین این 15 بعد، متغیرهای پژوهش، دانش سازمانی، ارتباط با اجتماع، نگرش مثبت با میانگین(98/4) مناسب ترین وضعیت را دارا هستند. همچنین ارتباط با صنعت با میانگین (90/4) در رتبه پایینی قرار داشت. برای بررسی پرسش دوم درباره اولویت بندی ابعاد کارراهه شغلی از آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها نشان داد که ابعاد تعامل و همکاری دارای بیشترین اهمیت هستند. همچنین ارتباط با صنعت کمترین میانگین را دارد.نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان گفت کارراهه شغلی و داشتن کارراهه شغلی برای اعضای هیئت علمی مهم و ضروری است و اینکه با توجه به این ابعاد پیشنهادهایی در جهت ارتقا و مقام و منزلت اعضای هیئت علمی ارائه شده است.