فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: یکی از مسائل حائز اهمیت در حوزه ی آموزش وپرورش، تربیت اخلاقی است. هدف این پژوهش، بررسی میزان توجه به شاخص های تربیت اخلاقی در کتاب های نگارش فارسی دوره اول ابتدایی بود. روش ها :در این مطالعه از روش های تحلیل محتوا و «آنتروپی شانون» برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. باتوجه به ماهیت موضوع، محتوای کتاب های نگارش فارسی دوره اول ابتدایی به عنوان نمونه انتخاب شد. جهت اعتباربخشی به دقت و صحت داده ها، از روش خودبازبینی محقق استفاده شد؛ هم چنین با بررسی یافته های پژوهش توسط اساتید علوم تربیتی، اعتبار یافته های نهایی تایید شد. یافته ها:یافته ها نشان داد که، در کتاب نگارش فارسی اول ابتدایی، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه ی دین داری (521/0) و کمترین آن ها مربوط به مولفه های همدلی و تفکر و تعقل (0) است.در کتاب نگارش فارسی دوم ابتدایی، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه ی عادات خوب (445/0) و کمترین آن ها مربوط به مولفه های همدلی و تفکر و تعقل (0) است. در کتاب نگارش فارسی سوم ابتدایی، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه ی عادات خوب (433/0) و کمترین آن ها مربوط به مولفه ی تفکر و تعقل (0) است. نتیجه گیری:باتوجه به یافته های پژوهش؛ در محتوای این کتاب ها، به برخی از مولفه های تربیت اخلاقی کمتر توجه شده است.
چیره دستان در کلاس های چندپایه: رمز ماندگاری معلمان با تجربه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماندگاری معلمان باتجربه در کلاس های چندپایه و مناطق محروم، گامی مهم در جهت عدالت آموزشی است. با وجود چالش های این کلاس ها، برخی معلمان آنها را به مدارس تک پایه و شهری ترجیح می دهند. این پژوهش تجارب این معلمان در سال تحصیلی 1402-1403 را بررسی می کند. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. معلمان چندپایه استان کردستان که حداقل 15 سال سابقه تدریس در کلاس چندپایه را دارند، میدان تحقیق این پژوهش کیفی بودند. نمونه گیری هدفمند و از نوع نظری بوده است. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه-ساختاریافته استفاده شد و فرآیند مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت؛ برای اطمینان، پس از اشباع نظری با سه نفر دیگر فرآیند مصاحبه ادامه پیدا کرد. پس از ضبط مصاحبه، متن آنها پیاده شد جهت تایید روایی و اطمینان پذیری، یافته ها به شرکت کنندگان ارائه می شدند و نظراتشان دریافت می شد سپس با استفاده از روش تحلیل سه مرحله ای (پایه، سازماندهنده و فراگیر) استرید- استرلینگ 2001 و به کمک نرم افزار MAXQDA مضامین استخراج گردید. یافته ها شامل سه مضمون فراگیر و نه مضمون سازماندهنده: شامل خودسالاری (افزایش آزادی عمل، تقلیل کنترل و فزونی جایگاه)، چیره دستی(آگاهی، طرح ریزی، دانشورانه و توانمندی دانش اموز) و باورمندی به کلاس چندپایه(وفاداری به روستا و بی آلایشی) می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که کلاس های چندپایه، با وجود کمبود امکانات، مزایا و فرصت های متنوعی برای معلمان باتجربه فراهم می کنند که در کلاس های تک پایه و شهری به سختی امکان وقوع دارد. این معلمان اختیار عمل بیشتر دارند، کمتر مورد بازرسی قرار می گیرند و خلاقیت در این کلاس ها بیشتر شکوفا می شود.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی بر استدلال ریاضی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
107 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی بر استدلال ریاضی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان در سال تحصیلی 1402-1401 بود.روش: نوع پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جهت حذف اثر مداخله گر، با روش نمونه گیری در دسترس، دو کلاس 30 نفره، که توسط یک دبیر ریاضی آموزش می دیدند، انتخاب و به شیوه کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. طی 8 جلسه 40 دقیقه ای به گروه آزمایش محتوای درس ریاضی به روش آموزش مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی، و به گروه کنترل همان محتوا در قالب کتاب درسی و با روش تدریس معمول ارائه گردید. دانش آموزان در هر دو گروه، قبل و بعد از آموزش، به پرسش نامه استدلال ریاضی رضایی (1394) و پرسش نامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با آمارتوصیفی و استنباطی از جمله میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کوواریانس، با استفاده از نرم افزار SPSS-26 انجام شد. نتیجه: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان استدلال ریاضی و مولفه های عملکرد تحصیلی(خودکارآمدی، برنامه ریزی و انگیزش)، در دانش آموزانی که با روش آموزش مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی آموزش دیده اند نسبت به دانش آموزانی که با روش معمول آموزش دیده اند، بیشتر است، در حالی که میزان مولفه های تاثیرات هیجانی و فقدان کنترل در گروه آزمایش در موقعیت پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش یافته است. مهم ترین نتیجه این پژوهش، مؤثر بودن روش تدریس مبتنی بر یادگیری زایشی بر استدلال ریاضی و تا حدی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان می باشد.
تعیین اندازه اثر حمایت اجتماعی ادراک شده و سازگاری با مدرسه در پیش بینی فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پسر
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
249 - 261
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین اندازه اثر حمایت اجتماعی ادراک شده و سازگاری با مدرسه در پیش بینی فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پسر انجام شد. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر سقز در سال تحصیلی 1403 بودند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر واجد شرایط و بر اساس ملاک ورود و خروج انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسش نامه های فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (2007)، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت (1988)، سازگاری با دانش آموزان سینها و سینک (1993) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که حمایت ادراک شده با فرسودگی تحصیلی رابطه منفی و معنادار و با مؤلفه سازگاری با مدرسه رابطه مثبت و معناداری داشت. همچنین رابطه سازگاری با مدرسه و فرسودگی تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش مؤید نقش اساسی حمایت اجتماعی ادراک شده و سازگاری با مدرسه در فرسودگی تحصیلی است. از آنجا که فرسودگی تحصیلی مانعی برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. لازم است دست اندرکاران امر آموزش برنامه پیشگیرانه در زمینه افزایش متغیرهای یاد شده، تدوین و اجرا کنند.
هنر و زیبایی شناسی در مدرسه: رهاورد دیدگاه رودلف اشتاینر در مدارس والدورف
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
42 - 53
حوزههای تخصصی:
بر پایه این ایده مهم که هنر و ارزش های زیبایی شناسانه آن در تعلیم وتربیت، ظرفیت های قابل توجهی برای رشد همه جانبه دانش آموزان دارد، این پژوهش با هدف کاوش جایگاه و ابعاد کاربردی هنر و زیبایی شناسی در مدرسه با محوریت دیدگاه رودلف اشتاینر در مدارس والدورف انجام شد. روش پژوهش، تحلیل اسنادی بود. داده های پژوهش به کمک روش نمونه گیری هدفمند، از میان کتاب های اشتاینر و هم چنین سایر نویسندگان، با معیار بنیادهای زیبایی شناختی اسناد، گردآوری شد . ابزار اندازه گیری فرم فیش برداری بود. داده های اسنادی به شیوه ی کیفی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش بیانگر آن است که اشتاینر با انتقاد به آموزش های بی روحِ دوره مدرن، باور دارد شاهد قالب بندی های معین و از پیش مشخص در زندگی مکانیکی و استانداردشده هستیم. لذا ادراک مدرن از جهان، بیش از حد بر یک جانبه نگری این جهان و تفکیک ابعاد وجودی انسان متمرکز است. در این تحول جهان نگری، شیوه های تخیلی، پویا و تصویری تفکر به تدریج با تکامل آگاهی ناپدید شده و قالب های تقریباً تحلیلی و منطقی تحقق یافته اند. از این رو اشتاینر با هدف برگرداندن معنا به زندگی، هنر و ابعاد زیبایی شناسانه آن را عامل اساسی وحدت با زیستِ معنوی می داند. اگرچه فعالیت های هنرمحور در رویکرد اشتاینر به صورت شبکه ای درهم تنیده اند، با این حال در این پژوهش دو مقوله تخیل و چشم انداز کل نگر به ابعاد وجودی انسان، مورد بررسی قرار گرفتند. بنابراین، این پژوهش حائز نشانه هایی برای بازنگری نقش و جایگاه هنر در رویکرد سنتی آموزش وپرورش است. هم چنین آشنایی بیشتر با روش والدورف، علاوه بر درس آموزی در توسعه و بهبود تربیت هنرمحور، می تواند در بازاندیشی نوآورانه گنجینه-های معنوی و هنریِ فراموش شده ما ارزشمند باشد.
معلم در تراز نهج البلاغه: ویژگی های لازمِ معلم در تربیت معلم مطابق نهج البلاغه
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
54 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های معلم در تراز نهج البلاغه می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون می باشد. سوالات مطرح شده در پژوهش حاضر عبارتند از جایگاه و تعریف معلم از منظر نهج البلاغه و امام علی (ع) چیست؟ویژگی های معلم از منظر نهج البلاغه و امام علی (ع) کدامند؟یافته های به دست آمده نشان می دهد در پاسخ به سوال نخست، معلم آغازگر تربیت است، تربیت صحیح و یا غلط از او شروع می شود. همچنین، معلمی در قاموس سخنان علی (ع) می تواند در کلید واژه های حساسیت اخلاقی نسبت به دیگران و مسئولیت در قبال آن ها معنا و تعریف شود. در پاسخ به سوال دوم نیز می توان به ویژگی هایی از جمله ویژگی های عام حساسیت اخلاقی، مسئولیت شناسی، تقوا محوری و مقبولیت؛ و همچنین، ویژگی های خاص نگرش،ذهنیت ، واقع نگری ،تجربه نگری ، نقدپذیری ، دانش افزایی و محبت محوری اشاره داشت.
بررسی کج فهمی های رایج دانش آموزانِ دوره متوسطه دوم در مسائل شیمیایی و مفاهیم مربوط به فصل اول کتاب شیمی دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی کج فهمی های رایج دانش آموزانِ دوره متوسطه دوم در مسائل شیمیایی و مفاهیم مربوط به فصل اول کتاب شیمی دهم می پردازیم. در این پژوهش تعداد 53 نفر از دانش آموزان پایه های دهم (27 نفر) و یازدهم (26 نفر) دبیرستان هیئت امنایی آزادگان واقع در منطقه 17 شهر تهران مشارکت داشتند. برای انجام این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی و تحقیق میدانی استفاده شده است. به منظور جمع آوری اطلاعات، از یک پرسش نامه شامل پنج تست چهار گزینه ای استفاده شده است؛ در هر یک از تست ها، چهار استدلال پیشنهادی نیز ارائه شده است که دانش آموز می تواند به دلخواه یکی از این استدلال ها را انتخاب نماید. بررسی نتایج حاصل از پرسش نامه ها به روش طبقه بندیِ چالیک و ایاز انجام شده است. بنابر پژوهش انجام شده، دانش آموزان در مفاهیم تشخیص زیرلایه مناسب برای قرار دادن الکترون در آن طبق اصل آفبا، نوشتن آرایش الکترونی برخی از عناصر واسطه، تشخیص دسته عناصر، مفهوم جرم اتمی و عدد جرمی، وابستگی خواص شیمیایی و فیزیکی به ذرات زیر اتمی، تفاوت و ماهیت پیوند های کوالانسی و یونی دچار کج فهمی های بسیاری هستند.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر توانمندسازی روان شناختی آموزگاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
1 - 23
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در کارکنان هر سازمان ها، از زمان شروع اشتغال در هر پست سازمانی، ب ا انب وهی از عوامل استرس زا روبه رو هستند که علاوه بر اینکه بر بهداشت روانی و جسمی آن ها را تحت ت أثیر قرار می دهد، پیامدهای نامطلوبی مانند ناخشنودی شغلی، نداشتن احساس مسئولیت، غیبت، کم کاری، بی توجهی ب ه ش غل و اختلال در روابط بین فردی را ب ه ب ار می آورد. یک ی از اق داماتی ک ه سازمان ها می توانند برای کاهش این عوامل مخرب انجام دهند، توانمندسازی روان شناختی کارکنان است.بر همین اساس هدف و مسئله اصلی موردبررسی در این پژوهش، بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر توانمندسازی روان شناختی آموزگاران است.منافع آنی و آتی: منافع آنی این پژوهش شامل اصلاح طرح واره ها و ذهنیت مدیران در تصمیم گیری و تصمیم سازی و منافع آتی که برای این پژوهش متصور است این است که استفاده از نتایج و اثبات یا رد فرضیه های این پژوهش، می تواند زمینه مناسبی برای مدل یابی توانمندسازی معلمان فراهم کرده و تحقیقات آنان را تسریع بخشد.روش شناسی پژوهش: با توجه به اینکه این تحقیق می تواند در اتخاذ تصمیماتی مربوط به نظام آموزشی به کار رود، در زمره تحقیقات کاربردی است. پژوهش حاضر ازنظر روش؛ توصیفی از نوع پیمایشی، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر بعد زمانی، تحقیقی مقطعی و ازنظر نوع داده ها، رویکرد کمی است. روش گرداوری اطلاعات، میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه، جامعه آماری شامل آموزگاران ناحیه ۳ استان قم در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ و نمونه آماری شامل ۳۴ آموزگار مشغول به تدریس در ناحیه ۳ استان قم است که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. روش تحلیل آماری-استنباطی با SPSS است. بر اساس فرضیات این پژوهش، عوامل: شایستگی، ﺧﻮدﻣﺨﺘﺎری، ﺗﺄﺛیﺮﮔﺬاری، معنی دار ﺑﻮدن و اﻋﺘﻤﺎد بر اساس سنجه های سن، مدرک تحصیلی، جنسیت و سابقه کاری موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت.ابزار پژوهش: برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، از پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا که توسط تیمور نژاد و همکاران (۱۳۸۹) طراحی شده است استفاده می گردد. ﺟﻬﺖ اﻓﺰایﺶ روایی ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ از ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮات کﺘﺒی و ﺷﻔﺎﻫی اﺳﺎﺗیﺪ ﻣﺘﺨﺼﺺ ایﻦ رﺷﺘﻪ و کﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن وزارت اﻣﻮر اﻗﺘﺼﺎدی و دارایی ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮایﻂ و ﺿﻮاﺑﻂ ﺣﺎکﻢ ﺑﺮ ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدیﺪه اﺳﺖ. ﻫﻢﭼﻨیﻦ به منظور ﺗﻌییﻦ ﭘﺎیﺎیی پرسشنامه ها، اﺑﺘﺪا ۳۰ ﻧﻔﺮ از ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری اﻧﺘﺨﺎب و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ در اﺧﺘیﺎر آن ها ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و ﺳﭙﺲ از روش آﻟﻔﺎی کﺮوﻧﺒﺎخ ﺟﻬﺖ ﺗﻌییﻦ ﭘﺎیﺎیی ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدیﺪ کﻪ ﻣﻘﺪار آﻟﻔﺎ آن ﺑﺮاﺑﺮ ۰٫۹۵ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪ کﻪ می توان ﮔﻔﺖ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ از ﺛﺒﺎت و ﭘﺎیﺎیی ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻟی ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ.
واکاوی و تبیین رابطه بین شعرخوانی با بهبود مهارت های خواندن دانش آموزان از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی شهر قدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
24 - 32
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف واکاوی و تبیین رابطه بین شعرخوانی با بهبود مهارت های خواندن دانش آموزان از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی شهرقدس به انجام رسیده است.روش: روش پژوهش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی است.جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرقدس به تعداد 1425 می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 302به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه ها از روش تصادفی ساده استفاده شده است.در این پژوهش برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته(1402) شامل چهار مولفه خلاقیت در شعرخوانی،کیفیت شعرخوانی، نوع شعر و آمادگی ذهنی و روحی و روانی معلمان و دانش آموزان با 33 گویه استفاده گردید.پایایی پرسشنامه مذکور با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 71/0 برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون در نرم افزار آماری SPSS26 انجام پذیرفت.یافته ها:نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که خلاقیت در شعرخوانی با 652/0، کیفیت شعرخوانی با 641/0،نوع شعر با 359/0 و آمادگی ذهنی و روحی و روانی معلمان و دانش آموزان با 399/0 با بهبود مهارت های خواندن در دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری دارد.این بدان معناست که با افزایش میزان هر یک از مولفه های مورد مطالعه؛ مهارت های خواندن در دانش آموزان نیز بهبود پیدا می کنند.نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش و پژوهش های مشابه صورت گرفته در داخل و خارج از کشور باید گفت شعرخوانی یکی از ابزارهای کارآمد برای تقویت و بهبود مهارت های خواندن در دانش آموزان است که با استفاده درست از آن در نظام آموزشی کشور می توان به درست خوانی و بهبود یادگیری دانش آموزان کمک شایان توجه کرد.
اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر کیفیت تعامل بین معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش فلسفه به کودکان بر کیفیت تعامل معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر تبریز در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که از بین آن ها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و در بین گروه ها جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تعامل معلم و دانش آموز (QTI) استفاده شد که روایی آن از طریق نظر متخصصان بررسی گردید و اعتبار آن به وسیله آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد. برنامه آموزش فلسفه به کودکان به مدت 11 جلسه، به صورت اجتماع پژوهی برای گروه آزمایش انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار Spss 18 انجام گرفت. نتایج نشان داد که آموزش فلسفه به کودکان به میزان 68 درصد بر تفاوت های فردی دانش آموزان در تعامل بین معلمان و دانش آموزان مؤثر است. بر اساس نتایج، آموزش فلسفه به کودکان می تواند بر کیفیت تعامل معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول تأثیر مثبت بگذارد.
ارائه الگوی جامع سرآمدی مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
189 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه سرآمدی مدرسه و ارایه الگوی عملی برای مدارس بوده است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی- تحلیلی و رویکرد پژوهشی نیز آمیخته (کمی و کیفی) است جامعه آماری تحقیق در فاز کیفی شامل مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش و اعضای هیات علمی واحدهای پژوهشی وزارت آموزش و پرورش ودر فاز کمی شامل مدیران،معاونین و معلمان و سایر کادر مدرسه منطقه 6آموزش وپرورش تهران بوده است . جهت گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری، تدوین پیشینه تحقیق، شناسایی شاخص ها و تعاریف عملیاتی آنها از روش مطالعه ی کتابخانه ای و در نهایت پس از بررسی نظرات خبرگان و مبانی نظری، الگوی مفهومی اولیه ارائه گردید. پس از آن پرسشنامه مبتنی بر شاخص ها و مولفه های به تایید رسیده در فاز دلفی تدوین و پس از تایید روایی و پایایی آن برای جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در طراحی الگوی سرآمدی مدرسه، مولفه های کلیدی الزامات درونی مدرسه (با 3 بعد الزامات زیرساختی مدرسه، الزامات رهبری مدرسه، الزامات منابعی مدرسه)، الزامات بیرونی مدرسه (با 2 بعد الزامات حاکمیتی و الزامات اجتماعی)، الزامات فرآیندی مدرسه (با 3 بعد فرآیند تصمیم گیری،فرآیند نظارت و ارزیابی و فرآیند اجرایی) و نهایتا نتایج کلیدی (با 2 بعد نتایج ذینفعان و نتایج سیستم آموزشی) تاثیر داشته و در مجموع الگوی معادله ساختاری سرآمدی مدرسه متاثر از این مولفه های کلیدی و ابعاد مرتبط با آنها مورد تأیید بوده و برازش معنادار دارند.
چالش ها و فرصت های آموزش مجازی از دیدگاه دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان (مطالعه موردی: دانشگاه فرهنگیان استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی چالش ها و فرصت های آموزش مجازی از دیدگاه دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان بود. در این پژوهش، از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی استفاده شده است. بر این اساس جامعه پژوهش مشتمل بر تمامی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان مشتمل بر 1245 دانشجوی پسر و 491 دانشجوی دختر مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 و نیز منابع علمی مکتوب مرتبط با موضوع در پایگاه های اطلاعاتی معتبر داخلی و خارجی از سال 2019 تا 2022 بود. روش نمونه گیری دانشجو معلمان استان کردستان هدفمند و بر اساس قاعده انتخاب تدریجی و رسیدن به اشباع نظری داده ها بود. برای نمونه گیری منابع مکتوب نیز، منابعی که ارتباط بیشتری با موضوع پژوهش داشتند، به شکل هدفمند برای تحلیل انتخاب شدند. داده ها با تحلیل محتوای استقرایی، مورد تجزیه وتحلیل و کدگذاری قرارگرفته و درنهایت چالش های آموزش مجازی در قالب پنج مقوله نهایی 1) چالش های درون فردی، 2) چالش های برون فردی، 3) چالش های مرتبط با دانشگاه، 4) چالش های آموزشی، 5) چالش های مرتبط با اساتید و 22 زیر مقوله استخراج شدند. فرصت های آموزش مجازی نیز در چهار مقوله نهایی 1) فرصت های شخصی، 2) فرصت های سازمانی، 3) فرصت های آموزشی، 4) تشکیل اجتماعات یادگیری و 12 زیر مقوله مورد طبقه بندی قرار گرفتند. با عنایت به این یافته ها پیشنهاد می شود مسئولین دانشگاه، اقدامات کاربردی پیشنهادشده را در راستای کاهش این چالش ها و بسترسازی برای توسعه فرصت های مذکور و درنهایت تسهیل مدیریت آموزش مجازی دانشگاه در آینده، مدنظر قرار دهند.
عوامل موثر بر مشارکت فعال والدین در امر آموزش و پرورش و توانبخشی دانش آموزان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
82 - 94
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: مشارکت والدین در آموزش و توانبخشی کودکان با نیازهای ویژه نقش مهمی در رشد این گروه از کودکان دارد. هدف از پژوهش حاضر مطالعه عوامل موثر بر مشارکت فعال والدین دارای دانش آموزان با نیازه های ویژه در آموزش و توانبخشی فرزندانشان بود. روش ها: طرح پژوهش کیفی پدیدارشناسی برای بررسی این عوامل مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای دانش آموزان اختلال یادگیری ویژه و نارسایی های ذهنی بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مصاحبه نیمه ساختار یافته با 21 نفر از این گروه از مادران تا رسیدن به مرحله اشباع نظری انجام گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها با روش کلایزی تا مشخص کردن مضامین اصلی و فرعی انجام شد. یافته ها نشان داد که عوامل موثر در مشارکت فعال والدینی در آموزش و توانبخشی کودک دارای نیازه های آموزشی ویژه شامل عوامل اقتصادی (مانند داشتن پول، کاهش هزینه های درمانی و خدمات بیمه ای و کاهش هزینه های حمل و نقل)، عوامل اجتماعی (مانند حمایت اجتماعی، مشارکت های اجتماعی و مشارکت های تخصصی اجتماعی) و عوامل خانوادگی (مثل مشارکت بیشتر پدر، حفظ انسجام درون خانوادگی، حمایت اعضای خانواده و آگاهی و دانش اعضای خانواده) بود.
مقایسه تأثیر روش های بازی درمانی شناختی-رفتاری و آموزش مبتنی بر دقت بر توجه انتخابی و حافظه فعال کودکان دیرآموز دوره اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی روش های بازی درمانی شناختی - رفتاری و آموزش مبتنی بر دقت بر توجه انتخابی و حافظه کاری کودکان دیرآموز دوره اول ابتدایی انجام شد. دیرآموزان آن دسته از دانش آموزانی به شمار می آیند که نسبت به همسالان خود توانایی شناختی کمتری دارند و می توانند با کمک های تحصیلی مناسب به سطوح تحصیلی خوبی برسند. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دیرآموز دوره اول ابتدایی شهرستان هندیجان در سال تحصیلی 1402-1403 است. نمونه آماری این پژوهش شامل 45 نفر از دانش آموزان دیرآموز پسر دوره اول ابتدایی است که به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و گواه (15) قرار گرفتند. گروه های آزمایش در 16 جلسه تحت بازی درمانی شناختی - رفتاری و آموزش مبتنی بر دقت قرار گرفتند و گروه کنترل تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش، ماتریس پیشرونده ریون رنگی، آزمون حافظه کاری وکسلر، آزمون توجه انتخابی، مداخله های بازی درمانی شناختی - رفتاری و آموزش مبتنی بر دقت بود. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بازی درمانی شناختی - رفتاری و آموزش مبتنی بر دقت بر حافظه کاری و توجه انتخابی در کودکان دیرآموز دوره اول ابتدایی تأثیر مثبت و معنی داری دارد (001/0 P <). همچنین، نتایج مقایسه دو روش مداخله نشان داد که میزان تأثیر آنها بر حافظه کاری و توجه انتخابی تفاوت معنی داری ندارد (05/0 P >). نتیجه گیری: بازی درمانی شناختی - رفتاری و آموزش مبتنی بر دقت باعث بهبود حافظه کاری و توجه انتخابی کودکان دیرآموز دوره اول ابتدایی شد. پیشنهاد می شود که این روش ها برای سایر کودکان نیز استفاده شود.
مقایسه اثربخشی بازی درمانی عروسکی و بازی درمانی شناختی- رفتاری بر سازگاری اجتماعی، مهارت های ارتباطی و پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
۱۱۸-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی بازی درمانی عروسکی و بازی درمانی شناختی - رفتاری بر سازگاری اجتماعی، مهارت های ارتباطی و پرخاشگری کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انجام شد. روش: پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان ابتدایی دوره دوم (چهارم، پنجم و ششم) مدارس شهر بجنورد در سال تحصیلی 1403-1402 می باشد. تعداد 45 نفر با روش نمونه گیری در دسترس و باتوجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون به مقیاس های سازگاری اجتماعی (ثورب و همکاران، 1939) مهارت های ارتباطی (جرابک ، ٢٠٠٤)؛ پرخاشگری (باس و پری، 1992) پاسخ دادند. سپس در طول فرایند مداخله گروه های آزمایش، مداخله بازی درمانی شناختی- رفتاری (آذرنیوشان و همکاران، 1391)؛ طی 10 جلسه و مداخله بازی درمانی عروسکی (قرایی و فتح آبادی، 1392) طی 7 جلسه دریافت و گروه گواه آموزش معمول روزانه را دریافت کرد. پس از پایان مداخله، هر سه گروه بار دیگر در مراحل پس آزمون به هر سه مقیاس پاسخ دادند. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و به وسیله نرم افزار spss.24 انجام شد. نتایج نشان داد که بازی درمانی عروسکی نسبت به بازی درمانی شناختی - رفتاری در افزایش سازگاری اجتماعی، مهارت های ارتباطی و کاهش پرخاشگری به طور معناداری مؤثرتر است. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش می توان گفت که بازی درمانی عروسکی نقش مهمی در افزایش سازگاری اجتماعی و مهارت های ارتباطی و کاهش مشکلات رفتاری مانند پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه دارد. کلیدواژه ها: اختلال بیش فعالی/ نارسایی؛ بازی درمانی عروسکی؛ بازی درمانی شناختی - رفتاری؛ پرخاشگری، سازگاری اجتماعی، مهارت های ارتباطی
نگاهی راهبردی به برنامه درسی شیمی دوره متوسطه دوم: فاصله وضع مطلوب و موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۲۳۳-۲۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی برنامه درسی شیمی دوره متوسطه دوم ایران با رویکرد راهبردی بود. نوع پژوهش کاربردی و روش تحقیق، ترکیبی از نوع اکتشافی بوده است. جامعه پژوهش را در بخش کیفی، متخصصان برنامه درسی و اساتید آموزش شیمی ایران و در بخش کمی ، دبیران شیمی استان اصفهان تشکیل می دادند. برای نمونه گیری در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند استفاده شده و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری(12 نفر) ادامه یافته است. دربخش کمی، حجم نمونه مطابق جدول کرجسی و مورگان و فرمول کوکران 200 نفر تعیین شده است. ابزارگردآوری داده ها، در بخش کیفی سؤالات نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 0/89 برآورد شده است. تحلیل یافته های کیفی نشان داد که متخصصان برای سواد شیمی جنبه های گوناگون (دانش، نگرش، مهارت و زمینه های شغلی) قائل اند و از نظر آنان در برنامه درسی شیمی باید به تفسیر علمی پدیده ها و پرورش مهارتها در زمینه های شغلی توجه بیشتری شود. بر اساس یافته های کمی بالاترین میانگین پاسخها (3/32) مربوط به حیطه اهداف و پایین ترین مقدار(2/83) مربوط به حیطه محتوا بود. میزان تحقق برنامه درسی شیمی دوره متوسطه دوم در حیطه اهداف، بیشتر از سطح متوسط است و در پاره ای از گویه ها در حد زیاد مورد توجه دبیران بوده است. در نهایت اینکه سازماندهی محتوا و روشهای تدریس و ارزشیابی در برنامه درسی شیمی دوره متوسطه دوم باید وضعیتی مناسب تر پیدا کنند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های شایستگی دیجیتال معلمان: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
121 - 146
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های شایستگی دیجیتال معلمان شکل گرفت. داده ها بر اساس روش کیفی از نوع مرور سیستماتیک جمع آوری شد. انتخاب مقالات بر اساس واژگان کلیدی بر پایه نظر خبرگان و ساختار پریسما انجام و تعداد ۳۸ سند در قالب مقالات خارجی وارد تحلیل شد. منابع با استفاده از تحلیل مضمون و نرم افزار 2020 MAXQDA تحلیل شد. روایی یافته ها بر اساس نظرات گروه پژوهشی حاصل شد، پایایی ابزار از طریق شاخص پایایی ارزیاب ها بررسی گردید که ضریب کاپا مقدار ۸۴/. را به دست داد. یافته ها نشان داد که شایستگی دیجیتال معلمان شامل ۷ بعد و ۲۷ مؤلفه بود. ابعاد شامل آموزش و یادگیری، توسعه حرفه ای و شغلی، راهبری و تعامل، تفکر دیجیتالی، ارتقای مهارت دیجیتالی یادگیرنده، ارزیابی و ویژگی های فردی بود. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود آموزش های حرفه ای مبتنی بر فناوری، تدریس تعاملی در محیط های مجازی و ترکیب شایستگی های دیجیتالی معلمان با مؤلفه های مستخرج مورد توجه جدی قرار گیرد.
واکاوی باورهای مدیران مدرسه ها در اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان (مرور نظام مند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
95 - 118
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش مدیران مدرسه ها در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان و واکاوی باورهای مدیران دراین باره انجام شده است. پژوهش با استفاده از «روش کیفی» به صورت مرور نظام مند، مطابق با گام های ارائه شده توسط رایت و همکارانش (2007) صورت پذیرفته است. پژوهش های مرتبط از میان 9 مجله پیشرو بین المللی در مدیریت آموزشی شناسایی و استخراج شدند. در مجموع، 35 مقاله مرتبط با هدف ها و سؤال های پژوهش حاضر انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سنتز داده ها در سه سطح کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت گرفته است.18 کد باز (نشانه) در کد انتخابی «باورهای مدیران مدارس در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان» شناسایی شدند. این کدهای باز در قالب چهار مضمون محوری دسته بندی شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد باور به اهمیت بسترسازی، باور به منش مردم سالارانه و رهبری مشارکتی، باور به توسعه حرفه ای تاملیِ جمعی و عملی، و باور به تعهد و مسئولیت مشترک برای تقویت یادگیری فراگیرندگان، مؤلفه های محوری باورهای مدیران مدرسه ها در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان هستند.پیشنهاد می شود در گزینش و ارزشیابی و دوره های ضمن خدمت، ویژگی هایی که در این پژوهش حاصل و تجمیع شده پیشِ روی مسئولان باشد تا از یک سو از حضور افرادی که دچار ضعف های شخصیتی و اخلاقی هستند در کسوت معلمی پیشگیری کنند و از سوی دیگر ضمن نظارت بر رفتار و عملکرد شاغلان و معلمان حاضر، ایشان را به خودسازی و اصلاح خویش برانگیزانند و در همه حال، رشد مهارتی و توجه به آداب تربیتی را از ایشان مطالبه کنند.
تهیه بسته آموزشی تنظیم شناختی هیجان بر اساس افکار خلاف واقع و اثربخشی آن بر سبک های تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تهیه بسته آموزشی تنظیم شناختی هیجان براساس افکار خلاف واقع و تعیین اثربخشی آن بر سبک های تصمیم گیری دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور، از بین کلاس های کارشناسی دانشگاه فرهنگیان شهر یاسوج در سال تحصیلی 1401-1400 دو کلاس با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به عنوان گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) معرفی شدند. برای انجام پژوهش ابتدا از هر دو گروه با استفاده از مقیاس تفکر خلاف واقع برای حوادث منفی جهت بررسی روایی بسته آموزشی و مقیاس سبک های تصمیم گیری جهت بررسی اثربخشی بسته آموزشی پیش آزمون به عمل آمد. سپس آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند و اعضای گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزشی، برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که بسته آموزشی تهیه شده از روایی کافی برخوردار است. درخصوص اثربخشی بسته آموزشی یافته ها بیانگر آن بود که در سبک تصمیم گیری عقلانی افزایش و در سبک تصمیم گیری آنی و اجتنابی کاهش معنی داری ایجاد شد ولی در سبک های وابسته و شهودی تفاوت بین دو گروه معنی دار نبود. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش تنظیم شناختی هیجان براساس افکار خلاف واقع، ضمن تغییر در ارزیابی های افکار خلاف واقع، بهبود سبک های تصمیم گیری دانشجویان را موجب می شود.
گونه شناسی مشکلات عاطفی دانش آموزان در مواجهه با برنامه های درسی با تکیه بر دیدگاه معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی موانع و مشکلات عاطفی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در مواجهه با برنامه درسی با تکیه بر دیدگاه معلمان انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد با رویکرد سیستماتیک اشتراوس و کوربین بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش، معلمان پایه ششم شهر مهاجران و اراک بودند که بر اساس استعلام صورت گرفته، تعداد آن ها 669 نفر بودند. حجم نمونه به روش نمونه گیری هدفمند ملاک مدار انتخاب گردید و فرایند گزینش و مصاحبه با معلمان تا مرحله اشباع نظری تداوم یافت. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. پس از اجرای مصاحبه ها، با نفر نوزدهم داده ها به اشباع رسید و از نفر بیستم نیز کد جدیدی قابل دریافت نبود. تجزیه و تحلیل یافته های حاصل با استفاده از روش اشتراوس و کوربین انجام شد. در کدگذاری باز تعداد 59 مفهوم اولیه از مصاحبه ها استخراج شد و در مرحله دوم کدگذاری، مفاهیم در قالب 3 مفهوم مرتبط با عوامل مؤثر بر بروز مشکلات عاطفی 8 مفهوم مرتبط با موانع و مشکلات عاطفی کدگذاری شدند. درنهایت، در این پژوهش گونه شناسی مشکلات عاطفی دانش آموزان ششم ابتدایی در مواجهه با برنامه درسی مطرح و معرفی شد. بر اساس یافته های حاصله؛ عوامل فردی و عوامل آموزشی به عنوان شرایط علی، عوامل خانوادگی و اجتماعی به عنوان شرایط زمینه ای و پیامدهای مرتبط با همسالان و مدرسه نیز به عنوان شرایط مداخله گر شناسایی شدند.