ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
۶۸۱.

هرزه نگاری کودکان از منظر جرم شناسی پیشگیری در حقوق کیفری ایران با نگاهی به آموزش های روانشناختی به کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرزه نگاری جرم شناسی پیشگیری حقوق کیفری ایران آموزش به کودکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۴۶
زمینه و هدف: دوران کودکی از دوران های حساس در زندگی هر فرد محسوب می شود؛ هرگونه آسیب روحی و جسمی به کودک می-تواند اثر نامطلوبی بر آینده او داشته باشد. تأثیرات منفی گسترده هرزه نگاری اینترنتی از لحاظ روا ن شناسی و حقوقی به عنوان یک معضل در حال رشد در دنیای امروز، پرسش های زیادی درباره عوامل مؤثر در گرایش به آن ایجاد کرده است. در این تحقیق قوانین ایران را که در این زمینه مورد تصویب قرار گرفته بررسی کرده، خلأهای آن را بیان شده، به این امید که در آینده نزدیک قانون گذار نیز نسبت به این قشر حساس جامعه توجه بیشتری مبذول داشته و آن ها را زیر چتر حمایتی خویش قرار دهد. با تکیه بر نظام عدالت کیفری ایران به بررسی حقوقی و جرم شناختی هرزه نگاری رایانه ای می پردازد. لذا، هدف از تحقیق حاضر، هرزه نگاری کودکان از منظر جرم شناسی پیشگیری در حقوق کیفری ایران با نگاهی به آموزش های روانشناختی به کودکان بود.روش پژوهش: روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از منظر روش، توصیفی از نوع تحلیلی بود. روش جمع آوری اطلاعات، استفاده از منابع کتابخانه ای از جمله کتاب، مقاله، قوانین، پایان نامه و ... بود.یافته ها: هرزه نگاری در مفهوم عام، به معنای محتویّات حاوی صحنه های آشکار جنسی که عمدتاً به قصد تحریک جنسی ارائه می شوند؛ پدیده ای است که، به لحاظ پیامد های مخرِّب بی شمار بر عفّت و اخلاق عمومی و فردی و نیز کانون خانواده، در قوانین بسیاری از کشور ها جرم انگاری شده است. در نظام حقوقی ایران تا پیش از تصویب قانون جرایم رایانه ای در سال 1388 با خلأ قانونی در حیطه جرایم رایانه ای روبرو بودیم تا اینکه پس از تصویب این قانون ایرادهای مذکور مرتقع گردیده و در مواد 14، 15، 16 از قانون مذکور، قانون گذار هرزه نگاری شبکه مجازی را جرم انگاری کرده است؛ هرچند بیشتر کشورها اصولاً هرزه نگاری را تنها در زمینه کودکان جرم-انگاری شمرده اند، اما بعضی از کشورها با نگرشی متفاوت هرزه نگاری بزرگسالان را نیز جرم انگاری دانسته اند، قانونگذار ما نیز با رویکرد اخیرالذکر موافق بوده و هرزه نگاری را به صورت مطلق جرم انگاری نموده است.نتیجه گیری: در نهایت، رویکرد پیشگیرانه به عنوان رویکرد کارآمد و مطلوب به متولیان سیاست جنایی پیشنهاد می گردد. در نتیجه با توجه به آثار ناکارآمد پاسخ های دولتی از قبیل؛ اقتدارگرایی، امنیت گرایی، تورم کیفری، برچسب زنی و... ورود نهادهای مدنی و پاسخ های جامعوی نسبت به پدیده ای که اَساساً جزء رفتارهای غیراجتماعی و بیمارگونه است، ضروری به نظر می رسد. همچنین لازم است به کودکان، آموزش های لازم داده شود تا در فضای مجازی و فضای واقعی در گرداب نابودی گرفتار نشوند.
۶۸۲.

سیر تحول دانش آموزش محتوا از آغاز تاکنون: تاریخ یک ایده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش آموزش محتوا دانش معلمی تدریس شولمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۲۰۶
یشینه و اهداف: شناسایی ابعاد قلمرو ناشناخته دانش آموزش محتوا و سیر تحول مفهوم پردازی های مختلف آن از آغاز تاکنون است. در ابتدای دهه 1358 تصور می شد آموزشگران با یادگیری برخی قواعد، قدرت تدریس مؤثر را کسب می کنند؛ اما این باور را لی شولمن با تأسی از دیویی و به استناد اختلاف بین فهم منطقی دانشمندان و فهم روان شناسانه معلمان، موردتردید قرارداد. ایده دانش آموزش محتوا توسط شولمن در دهه هشتاد قرن بیستم میلادی دریچه ای به قلمرو ناشناخته دانش حرفه ای آموزشگران گشود. روش ها : در این نوشتار ما رویکرد تاریخی را برای فهم تحولات دانش آموزش محتوا و تحولات و دگرگونی های آن از آغاز طرح این ایده تاکنون بکار گرفته ایم. گال، بورگ و گال (1398) پژوهش تاریخی را فرایند جستجوی نظام دار داده ها برای پاسخ به سؤالات مربوط به وقایع گذشته باهدف درک بهتر مسئله موردپژوهی می دانند. یافته ها: با گذر زمان و درنتیجه تحقیقات انجام شده، این دانش در سطوح «دانش جمعی آموزش محتوا»، «دانش شخصی آموزش محتوا» و «دانش درعمل آموزش محتوا» شناخته و مورد بررسی قرار گرفته است. به اعتقاد صاحب نظران معاصر، این دانش دارای دو ماهیت عام و منحصربه فرد است. قلمرو دانش آموزش محتوا به معلم کمک می کند تا محتوای دانش موضوعی را به چیزی تبدیل کند که برای شاگردان، قابل فهم است. نتیجه گیری: فرایند توسعه دانش آموزش محتوا فراتر از قلمرو دانش محتوایی و مستلزم تفکر و تأمّل بر نحوه شکل گیری چرخه های ماکرو و میکرو در دو سطح دانش شخصی آموزش محتوا و دانش در عمل آموزش محتوا است.
۶۸۳.

ثربخشی داستان و خودتوضیحی بازی دیجیتال بر یادگیری، درگیری تحصیلی در درس ریاضی دانش آموزان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی دیجیتال یادگیری مبتنی بر بازی داستان خودتوضیحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۸۲
بازی های آموزشی دیجیتال اخیرا تحقیقات زیادی را به خود اختصاص داده اند و پژوهشگران این زمینه از اثربخشی آنها استقبال کرده اند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی داستان و خودتوضیحی بازی دیجیتال بر یادگیری، درگیری تحصیلی و انتقال یادگیری در درس ریاضی دانش آموزان پایه اول ابتدایی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان کلاس اول شهر تبریز می باشد که انتخاب مدرسه بصورت مدرسه دردسترس انجام شد و نمونه گیری دانش آموزان بصورت تصادفی بود که در سه گروه آزمایش یک (16 دانش آموز) و آزمایش دو (16 دانش آموز) و گروه کنترل (19 دانش آموز) قرار گرفتند. برای گردآوری داده های مربوط به متغیر های یادگیری و انتقال یادگیری از آزمون محقق ساخته و برای متغیر درگیری تحصیلی از پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تی سینگ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. تحلیل یافته های پژوهش نشان داد داستان بازی دیجیتال بر یادگیری، درگیری تحصیلی و انتقال یادگیری تأثیر دارد همچنین خودتوضیحی بازی دیجیتال بر یادگیری و انتقال یادگیری تأثیر دارد اما بین خودتوضیحی بازی دیجیتال با درگیری تحصیلی تأثیری یافت نشد. بنابراین در طراحی بازی های آموزشی برای افزایش اثربخشی آنها می توان قابلیت های آموزشی داستان و خودتوضیحی را مورد استفاده قرار داد.
۶۸۴.

بررسی رابطه نگرش تحصیلی و انگیزش تدریس اثربخش علوم تجربی با نقش واسطه ای طراحی الگوی پروژه علمی در بین دانشجومعلمان دوره کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش تحصیلی انگیزه تدریس اثربخش طراحی الگوی پروژه علمی علوم تجربی آموزش ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۸۸
با توجه به نقش آموزش علوم تجربی در توانایی علمی و مهارتی دانش آموزان، انتخاب روش تدریس مناسب مرحله مهمی در فرآیند یاددهی - یادگیری است. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین نگرش تحصیلی و انگیزش آموزش موثر علوم تجربی با میانجی گری طراحی الگوی پروژه علمی بود. روش پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها، همبستگی (مدل یابی معادلات ساختاری) است. جامعه آماری پژوهش 225 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بوشهر بودند که از بین آنها 142 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر سئوالات مربوط به سنجش متغیرهای نگرش تحصیلی (20 سئوال) و انگیزش تحصیلی (26 سئوال) و همچنین آزمون طراحی پروژه علمی – آموزشی (4 سئوال) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی، آماره های توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS، نسخه 25 و تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر با بهره گیری از مدل معادلات ساختاری، با بکارگیری نرم افزار SmartPLS ویرایش 3 استفاده شد. نتایج نشان داد که نگرش تحصیلی تأثیر مستقیم و معنی داری بر انگیزش تدریس اثربخش دارد؛ نگرش تحصیلی بر انگیزش تدریس اثربخش با میانجی گری طراحی الگوی پروژه علمی، اثر غیر مستقیم و معنی داری دارد. مدل ساختاری تحقیق نیز مورد تایید قرار گرفت. همچنین نگرش دانشجومعلمان نسبت به مباحث درسی مرتبط با آموزش علوم تجربی در دانشگاه فرهنگیان و انگیزش تدریس اثربخش علوم تجربی دوره ابتدایی بالاتر از حد متوسط و در سطح مطلوبی بود. بنابراین نگرش تحصیلی مثبت و عملکرد تحصیلی دانشجومعلمان می تواند بر انگیزه شغلی آنان برای تدریس اثربخش درس علوم تجربی مؤثر باشد؛ البته آموزش راهبردهای تدریس فعال نیز ضروری است.
۶۸۵.

Interpersonal Reconstructive Therapy: Improving Empathy and Conflict Resolution in Parents of Children with Autism(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Interpersonal Reconstructive Therapy Empathy Conflict Resolution Autism Spectrum Disorder parental skills

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۵۴
This study aimed to evaluate the effectiveness of Interpersonal Reconstructive Therapy (IRT) in enhancing empathy and conflict resolution skills among parents of autistic children. This randomized controlled trial included 30 parents of autistic children, divided into an intervention group (n = 15) receiving IRT and a control group (n = 15) receiving no intervention. Participants were assessed at baseline, post-intervention, and four months post-intervention using the Interpersonal Reactivity Index (IRI) and Conflict Resolution Styles Inventory (CRSI). Data analysis involved repeated measures ANOVA and Bonferroni post-hoc tests, conducted using SPSS-27. The intervention group showed significant improvements in empathy and conflict resolution scores. Empathy scores increased from 54.78 (SD = 5.32) at baseline to 67.32 (SD = 5.67) post-intervention and were maintained at 65.91 (SD = 5.42) at follow-up. Conflict resolution scores rose from 62.14 (SD = 6.23) to 74.89 (SD = 5.47) post-intervention, with scores at follow-up being 73.28 (SD = 5.63). ANOVA results indicated significant main effects for Time (empathy: F(2, 56) = 45.67, p < 0.001, η² = 0.62; conflict resolution: F(2, 56) = 49.18, p < 0.001, η² = 0.64), Group (empathy: F(1, 28) = 32.78, p < 0.001, η² = 0.54; conflict resolution: F(1, 28) = 35.91, p < 0.001, η² = 0.57), and Time × Group interactions (empathy: F(2, 56) = 41.23, p < 0.001, η² = 0.59; conflict resolution: F(2, 56) = 43.89, p < 0.001, η² = 0.60). Bonferroni post-hoc tests confirmed significant improvements from baseline to post-intervention and baseline to follow-up. IRT significantly enhances empathy and conflict resolution skills in parents of autistic children, with improvements maintained over a four-month period. These findings highlight the potential of IRT as an effective intervention to support parents in managing the challenges of raising children with autism.
۶۸۶.

به سوی یادگیری حرفه ای هنرآموزان در هنرستانهای فنی و حرفه ای: طراحی مدلی بر اساس پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری حرفه ای توسعه حرفه ای هنرآموزان فنی و حرفه ای یادگیری مبتنی بر محیط کار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۴۱۴
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های یادگیری حرفه ای هنرآموزان هنرستانهای فنی و حرفه ای و ارائه الگوی مفهومی بر اساس رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش همه افرادی بودند که در زمینه یادگیری حرفه ای در نظام آموزشی و مدلهای آن سوابق پژوهشی، مطالعاتی و اجرایی داشتند. از میان آنها 17 نفر در چهار گروه از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها، روش تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. نتایج به دست آمده از مصاحبه ها نشان داد که یادگیری حرفه ای هنرآموزان شامل 37 مؤلفه و 5 بُعد «ارتباط و تعاملات حرفه ای»، «مدیریت و تسهیم دانش»، «یادگیری فردی و گروهی»، «رهبری حمایتی و مشارکتی» و «خودیادگیرندگی» است که به عنوان الگوی مفهومی یادگیری حرفه ای و مبتنی بر محیط کار هنرآموزان برای توانمندسازی آنها ارائه شده است. همچنین نتایج اعتبارسنجی ابعاد و مؤلفه ها نشان دادند که بالاترین میزان توافق شرکت کنندگان در بعد رهبری حمایتی و مشارکتی 0/882 و پایین ترین میزان توافق در بعد مدیریت و تسهیم دانش 0/715  است. اعتبارسنجی مدل به صورت کلی با 0/813 حاکی از توافق بالای شرکت کنندگان است. در پایان پیشنهادهایی اجرایی و پژوهشی نیز ارائه شده است.
۶۸۷.

اثربخشی آموزش برنامه شناخت اجتماعی بر فراشناخت اخلاقی و سطح همدلی در دانش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش برنامه شناخت اجتماعی فراشناخت اخلاقی همدلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۳۱
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش برنامه شناخت اجتماعی بر فراشناخت اخلاقی و سطح همدلی در دانش آموزان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون_پس آزمون _پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مشغول تحصیل در مدارس دوره اول متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 1400-1399 بود. با توجه به هدف پژوهش 30 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس، شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای، تحت آموزش برنامه شناخت اجتماعی توسط پژوهشگر قرار گرفتند، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس فراشناخت اخلاقی (MMS) و مقیاس همدلی پایه (BES) بود. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در برنامه SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش برنامه شناخت اجتماعی منجر به افزایش نمرات فراشناخت اخلاقی (384/0=2, h47/17F=) و همدلی (400/0=2, h63/18F=) در آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. با توجه به یافته ها می توان مطرح ساخت که آموزش برنامه شناخت اجتماعی مداخله مؤثر و مناسبی برای ارتقای فراشناخت اخلاقی و سطح همدلی دانش آموزان است.
۶۸۸.

Predicting Self-Esteem through Self-Advocacy and Assistive Technology Use among Adults with Physical Disabilities(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Self-esteem self-advocacy skills Assistive technology Physical Disabilities Empowerment Psychological well-being

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۶۲
This study aims to examine the relationship between self-advocacy skills, assistive technology use, and self-esteem among adults with physical disabilities. A cross-sectional design was employed, with data collected from 244 adults with physical disabilities. Participants completed validated self-report measures assessing self-esteem, self-advocacy skills, and assistive technology use. Pearson correlation coefficients were calculated to explore the relationships between the variables. A linear regression analysis was conducted to determine the extent to which self-advocacy skills and assistive technology use predict self-esteem. All analyses were performed using SPSS version 27. The results indicated significant positive correlations between self-esteem and both self-advocacy skills (r = .62, p < .01) and assistive technology use (r = .58, p < .01). Self-advocacy skills and assistive technology use were found to be significant predictors of self-esteem, accounting for 49% of the variance (R² = .49, F(2, 241) = 115.63, p < .001). The regression analysis revealed that self-advocacy skills (B = 0.34, β = .42, p < .001) and assistive technology use (B = 0.28, β = .36, p < .001) both positively influence self-esteem. The study concludes that self-advocacy skills and assistive technology use are crucial determinants of self-esteem in adults with physical disabilities. These findings highlight the importance of providing support and training in self-advocacy and access to appropriate assistive technology to enhance psychological well-being and autonomy in this population. Future research should explore these relationships longitudinally and across diverse disability groups.
۶۸۹.

Emotion Socialization and Grit as Determinants of Academic Self-Concept in Children with Hearing Impairments(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: academic self-concept Hearing Impairments emotion socialization Grit children Educational Psychology predictive factors

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۵۷
This study aimed to investigate the predictors of academic self-concept in children with hearing impairments, focusing on the roles of emotion socialization and grit. Understanding these relationships can inform interventions to support the academic success and well-being of these children. The study employed a cross-sectional design with a sample of 271 children with hearing impairments, selected based on the Morgan and Krejcie table. Participants were assessed using the Self-Description Questionnaire I for academic self-concept, the Coping with Children's Negative Emotions Scale for emotion socialization, and the Grit Scale. Data were analyzed using Pearson correlation to examine bivariate relationships and linear regression to evaluate the predictive power of emotion socialization and grit on academic self-concept, using SPSS-27. Descriptive statistics indicated moderately high levels of academic self-concept (M = 3.45, SD = 0.58), emotion socialization (M = 4.12, SD = 0.73), and grit (M = 3.89, SD = 0.65). Pearson correlation showed significant positive relationships between academic self-concept and both emotion socialization (r = 0.45, p < 0.001) and grit (r = 0.52, p < 0.001). The regression model was significant (F(2, 268) = 76.45, p < 0.001), explaining 36% of the variance in academic self-concept (R² = 0.36). Emotion socialization (B = 0.35, p < 0.001) and grit (B = 0.45, p < 0.001) were significant predictors of academic self-concept. The study found that both emotion socialization and grit are significant predictors of academic self-concept in children with hearing impairments. These findings suggest that interventions aimed at improving emotion socialization practices and fostering grit could enhance the academic self-concept of these children, supporting their academic success and overall well-being.
۶۹۰.

پیش بینی تاب آوری تحصیلی براساس پنج عامل بزرگ شخصیت و ابعاد کمال گرایی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری تحصیلی پنج عامل بزرگ شخصیت ابعاد کمال گرایی دانشجویان دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۸
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری تحصیلی براساس پنج عامل بزرگ شخصیت و ابعاد کمال گرایی بود. همچنین روش پژوهش از نوع هم بستگی بود. جامعه آماری پژوهش، تمام دانشجویان دختر دانشگاه قم در سال تحصیلی ۱400-1399 را شامل می شد که از این میان تعداد 363 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم دانشکده و براساس جدول مورگان انتخاب شدند و به پرسش نامه های تاب آوری تحصیلی ساموئلز (2004)، ویژگی های شخصیتی نئو (1985) و ابعاد کمال گرایی چندبعدی تهران (بشارت، 1386) که از طریق شبکه های مجازی ارسال شده بود پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS26 در دو سطح توصیفی (میانگین، انحراف معیار و واریانس) و استنباطی (ضریب هم بستگی و تحلیل رگرسیون) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که تاب آوری تحصیلی با روان نژندی رابطه معنادار و معکوس و در مقابل با برون گرایی، پذیرابودن، مسئولیت پذیری و کمال گرایی های خودمدار، دیگرمدار رابطه معنا دار و مستقیم دارد؛ از سوی دیگر یافته های پژوهش نشان داد: روان نژندی، برون گرایی، پذیرابودن، مسئولیت پذیری و کمال گرایی های خودمدار و دیگرمدار توانایی پیش بینی تاب آوری تحصیلی را دارند. درمجموع با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شخصیتی و ابعاد کمال گرایی می توانند تاب آوری تحصیلی را پیش بینی کنند.
۶۹۱.

بررسی رابطه سبک فرزندپروری والدین و پیشرفت تحصیلی با میانجی گری عزت نفس دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشرفت تحصیلی عزت نفس سبک های فرزندپروری دانش آموزان ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۴۰
در عصر حاضر تعلیم و تربیت بخش مهمی از زندگی افراد را تشکیل می دهد. کمیت و کیفیت تعلیم و تربیت دانش آموزان متأثر از عوامل مختلفی در خانواده و مدرسه است. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه سبک فرزند پروری والدین و پیشرفت تحصیلی با میانجی گری عزت نفس دانش آموزان بود. روش تحقیق توصیفی از نوع هم بستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اولیا و دانش آموزان پسر ابتدایی شهرستان بوانات بود که از بین این جامعه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد  398 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور(1994)، پرسش نامه سبک های فرزندپروری بامریند(1973) و پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ (1965) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (معادلات ساختاری) استفاده گردید. نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری سهل گیرانه و سبک فرزند پروری مستبدانه والدین اثر کاهشی (معکوس) و معنادار بر پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دانش آموزان دارد، همچنین نتایج نشان داد سبک فرزندپروری مقتدرانه اثر افزایشی (مستقیم) و معنادار بر پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دانش آموزان دارد. همچنین عزت نفس با پیشرفت تحصیلی رابطه مستقیم و معنادار دارد و نقش میانجی در ارتباط سبک فرزندپروری و پیشرفت تحصیلی دارد. با عنایت به نتایج حاصل می توان بیان داشت که آموزش سبک فرزندپروری مقتدرانه به والدین از سوی نهادهای آموزشی می تواند بر کیفیت پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دانش آموزان اثربخش باشد.
۶۹۲.

مقایسه تأثیر استفاده از روش تدریس معکوس و روش تدریس سنتی بر تاب آوری تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش تدریس معکوس روش تدریس سنتی تاب آوری تحصیلی درگیری تحصیلی علوم تجربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۲
هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر استفاده از روش تدریس معکوس و روش تدریس سنتی بر تاب آوری تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان سلسله در سال تحصیلی 1403-1402 است. از میان جامعه آماری تعداد 2 کلاس به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و در ادامه به شیوه تصادفی در قالب دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز (2004) و پرسش نامه درگیری تحصیلی ریو (2013) بود. داده ها با استفاده از آزمون های توصیفی و تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شدند. نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که روش تدریس معکوس بر تاب آوری و درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی گروه آزمایش تأثیر مثبت دارد (۰۵/۰p<) به گونه ای که میزان تاب آوری و درگیری تحصیلی در دانش آموزانی که با استفاده از روش تدریس معکوس، درس علوم تجربی دبستان را یادگرفته اند، نسبت به دانش آموزانی که به مطالعه درس علوم تجربی با شیوه های سنتی پرداخته اند بالاتر بوده است. استفاده از روش تدریس معکوس به عنوان یک روش تدریس فناورانه نوین بیش از روش سنتی می تواند منجر به تقویت تاب آوری تحصیلی و درگیری تحصیلی در شاگردان شود.
۶۹۳.

اثربخشی ذهن آگاهی کودک محور بر انزوای اجتماعی و تنظیم هیجان کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی کودک محور انزوای اجتماعی تنظیم هیجان اختلال یادگیری ویژه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۲
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی ذهن آگاهی کودک محور بر انزوای اجتماعی و تنظیم هیجان کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی با اختلال یادگیری ویژه مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری در منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1403 - 1402 بود که به روش نمونه گیری تصادفی، یک مرکز (مرکز اختلال یادگیری کیان بهنود) انتخاب و 30 نفر از دانش آموزان مراجعه کننده به این مرکز به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جاگماری شدند. گروه آزمایش تحت آموزش ذهن آگاهی کودک محور در 10 جلسه (هفته ای دو جلسه یک ساعته) قرار گرفت و به گروه کنترل آموزشی داده نشد. ابزارهای این پژوهش شامل، پرسش نامه انزوای اجتماعی راسل، پیلوا وکورتونا (1980) و پرسش نامه تنظیم هیجان کودکان و نوجوانان گراس و جان (2004) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و نرم افزار 27 - SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد ذهن آگاهی ویژه کودکان، بر انزوای اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری تأثیر دارد و میزان تأثیر 39/0 بود. همچنین ذهن آگاهی ویژه کودکان بر تنظیم هیجان تأثیر گذار بود و میزان تأثیر 17/0 بود. با توجه به اثربخشی ذهن آگاهی ویژه کودکان، این پژوهش می تواند مورد توجه روان شناسان، معلمان و مشاوران قرار گیرد.
۶۹۴.

شناسایی مهم ترین مسائل آموزشی معلمان و کاوش راهکارهایی برای آنها در اجرای برنامه های درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مسائل آموزشی معلمان دوره ابتدایی برنامه درسی راهکار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۲۷
پژوهش حاضر در پی شناسایی مهم ترین مسائل آموزشی معلمان دوره ابتدایی در کلاسهای تک پایه و یافتن راهکارهایی برای کاهش آنها در اجرای برنامه های درسی بوده است. به این منظور طی دو مرحله با روش پژوهش پیمایشی و از طریق پرسشنامه باز-پاسخ و مصاحبه برای گردآوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری اقدام شده است. در مرحله اول نمونه ای هدفمند به تعداد 40 نفر برای تکمیل پرسشنامه باز-پاسخ مشارکت داشتند. پس از تحلیل محتوای اطلاعات به دست آمده، 16 مسئله شناسایی شد که در میان این مسائل، دو مقوله «تراکم بالای جمعیت کلاسها» و «عدم توجیه اولیا و نحوه مواجهه و مدیریت انتظارات آنان» بالاترین فراوانی را در میان پاسخهای شرکت کنندگان داشتند. در مرحله دوم از طریق مصاحبه 16 نفر از صاحب نظران دارای مدارک تحصیلات تکمیلی رشته های علوم تربیتی و تجربه تدریس در دوره ابتدایی به ارائه راهکار پرداختند که پس از تحلیل محتوا و کدگذاری متون مصاحبه 104 راهکار جزئی و 43 راهکار کلی به عنوان یافته های پژوهش به دست آمد. روایی محتوای ابزار مصاحبه را صاحب نظران علوم تربیتی بررسی و تأیید کردند و برای اعتباریابی یافته ها از روش ارجاع مجدد نتایج تحلیل به مشارکت کنندگان بهره گرفته شد. در این راهکارها پیش بینی فرایند توانمندسازی معلمان، مدیران، اولیا، بازنگری نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و بازسازماندهی فضاهای آموزشی به چشم می خورد. همچنین بررسی راهکارها نشان داد که در صورت کاربست آنها همه عناصر برنامه درسی تحت تأثیر قرار خواهند گرفت، اما عنصر«معلم» بیشترین تأثیرپذیری را خواهد داشت ضمن آنکه به منزله عنصر بنیادی در کاهش مسائل نیز شناسایی شده است.
۶۹۵.

اثربخشی تکرار ناکلمات برشدت لکنت، حافظه واجی و سازگاری روانشناختی کودکان مبتلا به لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکرار ناکلمات شدت لکنت حافظه واجی سازگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۲۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکرار ناکلمات بر شدت لکنت، حافظه واجی و سازگاری روان شناختی کودکان مبتلا به لکنت زبان انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان مبتلا به لکنت زبان مراجعه کننده به مراکز اختلال های یادگیری شهر سنندج در سال 1402 بودند که از میان آنان 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخله برای گروه آزمایش به پرسشنامه شدت لکنت رایلی (2009)، پرسشنامه هوش کودکان وکسلر نسخه 10 و پرسشنامه سازگاری دخانچی (1396) پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش در 16 جلسه ۳۰ دقیقه ای و هر هفته سه جلسه برنامه آموزش ناکلمات را دریافت کردند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای را دریافت نکرد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که تکرار ناکلمات، شدت لکنت، حافظه واجی و سازگاری روان شناختی آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل را به گونه معناداری بهبود بخشیده است (01/0>P). نتیجه گیری: استفاده از آموزش ناکلمات می تواند به عنوان یک روش درمانی مؤثر بر بهبود لکنت زبان کودکان استفاده شود.
۶۹۶.

شناسایی راهکارهای توسعه آینده پژوهی در نظام آموزش عالی کشور با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آینده پژوهی راهکارها آموزش عالی صاحب نظران رویکرد کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۲۵۰
مقدمه و هدف: امروزه آینده پژوهی در آموزش عالی به عنوان یکی از پیش نیازهای اصلی سیاست گذاری و برنامه ریزی بلندمدت نظام دانشگاهی ضروری شده است. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی راهکارهای توسعه رشته آینده پژوهی از دیدگاه صاحب نظران بود. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد کیفی انجام شده است. گروه هدف پژوهش حاضر نیز صاحب نظران و متخصّصان حوزه آینده پژوهی در کشور بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی 12 نفر از صاحب نظران این حوزه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و مصاحبه، نیمه ساختاریافته انجام گرفت و اشباع نظری حاصل گردید. جهت تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل داده­های حاصل از مصاحبه، مجموع کدهای آزاد استخراج شده از محتوای مصاحبه­ها 76 کد بود که در 12 مفهوم مشابه، طبقه­بندی و در نهایت 12 راهکار بر اساس دیدگاه صاحب­نظران­ برای توسعه رشته آینده­پژوهی در دانشگاه­های کشور شناسایی شد که عبارتند از: گفتمان­سازی ضرورت آینده­پژوهی در کشور؛ تهیه بسته­های آموزشی آینده­پژوهی؛ حمایت از پژوهش­های نظری در حوزه آینده­پژوهی؛ تقویت فعالیت­های بین­رشته­ای در دانشگاه­ها؛­ سیاست­گذاری در سطح وزارتخانه­؛ عملیاتی کردن آینده­پژوهی در دانشگاه­ها؛ درک ضرورت آینده­پژوهی در نهادهای حاکمیتی؛ اصلاح و بازنگری سرفصل­های درسی رشته؛ تثبت جایگاه آینده­پژوهی در سازمآن ها و پروژه­ها؛ بهره­گیری از تجارب موفق دانشگاه­های برتر جهان؛ فراهم­سازی فرصت­های اشتغال؛ نهادینه­کردن فرهنگ و تفکر آینده­پژوهی در دانشگاه. بحث و نتیجه گیری: یافته­های این پژوهش می­تواند در سیاست­گذاری­های کلان آموزش عالی در راستای توسعه رشته آینده­پژوهی مورد استفاده قرار گیرد.
۶۹۷.

رابطه ساختاری نیازهای بنیادین روان شناختی و اشتیاق تحصیلی:نقش واسطه ای کمال گرایی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کمال گرایی نیازهای بنیادین روانشناختی اشتیاق تحصیلی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۲۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی ساختاری بین نیازهای بنیادین روانشناختی و اشتیاق تحصیلی با واسطه گری کمال گرایی تحصیلی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان شیراز، در سال تحصیلی 1401-1400 با تعداد نمونه 150 نفر بود. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و ریان(0200)، پرسشنامه کمال گرایی اهواز، نجاریان و همکاران(1378) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فریدریگز و همکاران(2004) بود. روابط بین سازه های مدل پیشنهادی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS ویراست 24 تحلیل شد. شاخص های برازندگی الگوی پیشنهادی حاکی از برازش قابل قبولی با داده ها بود. نتایج نشان داد نیازهای بنیادین روانشناختی بر کمال گرایی(01/0 = P ، 24/=) و اشتیاق تحصیلی (01/0 = P ، 18/=) اثر مستقیم و معنادار دارد. کمال گرایی نیز دارای اثر مستقیم و معنادار بر اشتیاق تحصیلی(01/0 = P ، 21/=) است. با توجه با کاهش ضرایب مسیر میتوان گفت کمال گرایی در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی دانش آموزان و اشتیاق تحصیلی نقش واسطه ای ایفا می نماید. با کشف روابط میان متغیرهای مرتبط با تحصیل میتوان از ترک تحصیل و شکست تحصیلی جلوگیری کرد و مدل های درمانی مناسبی جهت افزایش کیفیت تحصیلی آنان پیشنهاد داد.
۶۹۸.

تاثیر اعتیاد به شبکه های مجازی بر بهزیستی تحصیلی دانش آموزان متوسطه با نقش واسطه ای احساس تنهایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به شبکه های مجازی بهزیستی تحصیلی احساس تنهایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۸۷
دوره نوجوانی به خودی خود پر از چالشهای رشد و فشارهای اجتماعی است. ازاین رو درگیر شدن در شبکههای اجتماعی می تواند آسیبهایی بر وضعیت تحصیلی دانشآموزان به همراه آورد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر اعتیاد به شبکههای مجازی بر بهزیستی تحصیلی دانشآموزان با میانجی گری احساس تنهایی میباشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر جمع آوری دادهها توصیفی-پیمایشی و روش آن همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری به شمار میآید. جامعه آماری پژوهش را دانشآموزان متوسطه شهرستان مینودشت در سال تحصیلی 1402-1403 تشکیل داده اند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای ابتدا از بین مدارس 6 مدرسه انتخاب شده است؛ سپس به صورت نمونه-گیری تصادفی ساده تعداد 220 نفر به عنون نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. برای جمعآوری دادهها، از پرسشنامه های استاندارد اعتیاد به شبکههای اجتماعی خواجهاحمدی ، احساس تنهایی دهشیری و همکاران و پرسشنامه بهزیستی تحصیلی تومینینسوینی و همکاران استفاده می شود. تحلیل دادهها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرمافزار smart pls انجام میشود. برازش مطلوب مدل اندازهگیری، ساختاری و برازش کلی مدل مورد تائید قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد اعتیاد به شبکههای مجازی تأثیر معکوس و معنیداری بر بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دارد و بر احساس تنهایی تاثیر مستقیم و معنیدار دارد. همچنین یافته های پژوهش دلالت بر تأثیر منفی و معنادار احساس تنهایی بر بهزیستی تحصیلی دارد. همچنین احساس تنهایی می تواند نقش میانجی را در رابطه بین اعتیاد به شبکه های مجازی و بهزیستی تحصلی داشته باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اعتیاد به شبکه های اجتماعی بر میزان بهزیستی تحصیلی و احساس تنهایی دانش آموزان تاثیرگذار است و هر اندازه شدت اعتیاد به شبکه های مجازی بیشتر شود دانش-آموزان احساس تنهایی بیشتری می کنند و بهزیستی تحصیلی آنان نیز کاهش پیدا میکند.
۶۹۹.

طراحی الگوی اقتصاد در آموزش شیمی با تأکید بر مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان (مورد مطالعه: معلمان شیمی شهرستان های استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش شیمی اقتصاد دانش بنیان انگیزه اقتصادی فناوری نیروی انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۳
پژوهش حاضر با رویکردی بنیادی و جامع به بررسی و ارائه یک الگوی مفهومی برای تبیین اقتصاد در آموزش شیمی با تأکید بر مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان می پردازد و برای این منظور، از رویکرد آمیخته بهره می برد. جامعه آماری بخش های کیفی و کمّی تحقیق را به ترتیب تمام اعضای هیأت علمی رشته شیمی دانشگاه فرهنگیان و معلمان شیمی شهرستان های استان تهران به تعداد 761 نفر، و تمام معلمان شیمی شهرستان های استان تهران به تعداد 733 نفر تشکیل می دهند. نمونه آماری بخش کیفی با روش نمونه گیری گلوله برفی و هدفمند 15 نفر و بخش کمّی طبق فرمول کوکران 252 نفر با روش تصادفی بوده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و پایایی سؤالات توسط صاحب نظران تأیید شد. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها و داده های پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای MAX. QDA. نسخه 2007، IBM SPSS Statistics 26 و LISREL 8.8 انجام گرفت. از راهبرد نظریه داده بنیاد مشتمل بر کدگذاری باز، محوری و انتخابی جهت دستیابی به الگوی مستخرج از پژوهش استفاده گردید. یافته های بخش کیفی، بیانگر آن است چهار مؤلفه شامل انگیزه اقتصادی (با 8 مقوله)، آموزش و نیروی انسانی (با 4 مقوله)، نوآوری (با 5 مقوله) و فناوری اطلاعات و ارتباطات (با 3 مقوله) در اقتصاد در آموزش شیمی مؤثر هستند. یافته های بخش کمّی الگوی استخراج شده را تأیید می کنند. شاخص های برازش مطلق و مقتصد در یک ساختار برازش مطلوب، الگوی اقتصاد در آموزش شیمی با تأکید بر مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان را حمایت می کنند.
۷۰۰.

بررسی پدیدارشناسانه انتظارات و تجربیات معلمان از آماده سازی آنان در راستای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتظارات تجربیات پدیدارشناسی معلمان سند تحول بنیادین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۳۳
پیشینه و هدف: یکی از اهداف سند تحول بنیادین در نظام آموزشی، آماده سازی کارکنان می باشد.در نظام آموزش و پرورش ایران، سند تحول بنیادین در راستا تغییر و تحول این نظام تدوین شده است. براین اساس هدف از این پژوهش بررسی پدیدارشناسانه انتظارات معلمان از آماده سازی آنان در راستای سند تحول بنیادین است. روش ها: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی بوده که با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. رو ش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. مشارکت کنندگان این مطالعه از بین تمامی معلمان شرکت کننده در آزمون سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش شهر مشهد بودند که به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور 15 نفر از آنان انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون بود. همچنین به منظور اعتباربخشی یافتهها از معیارهای چهارگانه(باورپذیری، اطمینان پذیری، انتقال پذیری و تاییدپذیری) استفاده شد . یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که انتظارات معلمان را می توان در سه دسته: انتظارات مدرسه ای، سازمانی و اجتماعی دسته بندی کرد. همچنین تجارب درون مدرسه ای، تخصصی، شخصی و پوچ، چهار بعد اصلی تجربیات معلمان را نشان داد. ،عوامل تسهیل کننده در قالب دو عامل شخصی و اجرایی و عوامل بازدارنده در قالب سه عامل سازمانی، اقتصادی و انگیزشی شناسایی شد. نتیجه گیری : با توجه به یافته ها، می توان چنین نتیجه گرفت که مورد مطالعه پذیرش قلبی و درونی نسبت به سند تحول بنیادین نداشتند. بنابراین نیاز است به طور موثرتری به آماده سازی معلمان در راستای اجرای سند تحول بنیادین پرداخته شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان