مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دانشجویان پزشکی
" میزان بالای شیوع سوء مصرف مواد در ایران و پیامدهای روانی - اجتماعی آن ضرورت پژوهش های همه جانبه را بیش از پیش نمایان ساخته است. با توجه به ساختار جمعیتی جوان ایران، یکی از گروه های در معرض خطر دانشجویان هستند و این امر در مورد گروهی از دانشجویان که به اقتضای شغل خویش دسترسی آسان تری به مواد و داروهای مختلف دارند (دانشجویان پزشکی) اهمیت بیشتری دارد. با توجه به نکته های یاد شده، پژوهشگران فراوانی سوء مصرف مواد بین دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد را در نیمه دوم سال 1380 مطالعه کرده اند. به این منظور، پرسشنامه ای شامل سوالهایی درباره سن، جنسیت، وضعیت تاهل، محل سکونت، مقطع تحصیلی و مواد مصرفی احتمالی تهیه و بین 1126 دانشجوی پزشکی توزیع شد. از مجموع پرسشنامه ها، 433 مورد تکمیل و برگشت داده شد و همین تعداد با استفاده از روشهای آماری غیر مولفه ای و به وسیله نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین متعیرهای جنسیت و سن با سوء مصرف مواد ارتباط معنا داری وجود دارد و این امر در مردان شایعتر است، اما ارتباطی بین مقطع تحصیلی و محل سکونت دانشجویان با سوء مصرف مواد به دست نیامد. علاوه بر این، ارتباط معناداری بین سوء مصرف مواد و وضعیت تاهل و نیز بومی یا غیر بومی بودن دانشجویان پیدا نشد.
"
سواد رایانهای و اطلاعاتی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: علوم پزشکی و مراقبت های سلامت در دهه ی اخیر با شتاب فراوان به سوی پزشکی مبتنی بر شواهد به پیش می رود و در این وضعیت دستیابی به اطلاعات مرتبط در سریع ترین زمان ممکن بدون استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات غیر ممکن است. مطالعه ی حاضر با هدف تعیین سواد رایانه ای و اطلاعاتی دانشجویان پزشکی (فیزیوپاتولوژی، اکسترن و انترن) دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه از نوع تحلیلی بود که در آن توانایی 166دانشجوی فیزیوپاتولوژی، اکسترن و انترن در مورد مهارت های رایانه ای و سواد اطلاعاتی در آبان ماه 1385 مورد ارزیابی قرار گرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت، داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آمار توصیفی- تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بیشتر دانشجویان (3/71 درصد) در منزلشان به رایانه دسترسی داشتند. بیشتر دانشجویان (77 درصد) پیش از این هیچ گونه دوره ی آموزشی مربوط به رایانه و اطلاع رسانی را نگذرانده بودند. بیشتر دانشجویان توانایی ارسال (3/66 درصد) و دریافت نامه و پیوست کردن فایل به آن را (4/55 درصد) داشتند، اما با امکانات پیشرفته برای جستجو (7/27 درصد) و عملگرهای جستجو (4/5 درصد) آشنایی چندانی ندارند. در مورد استفاده از بانک های اطلاعاتی پزشکی تقریباً یک سوم از دانشجویان با این منابع آشنا بودند و از آنها استفاده می کردند.
نتیجه گیری: بیشتر دانشجویان تحت پژوهش پیش از این هیچ گونه دوره آموزشی مربوط به رایانه را ندیده بودند، بنابراین دوره های آموزشی رسمی می تواند سریع تر دانشجویان را برای انجام کارهای آموزشی و پژوهشی با استفاده از سیستم های نوین رایانه ای توانمند سازد. همچنین آموزش آشنایی با بانک های اطلاعاتی پزشکی از منابعی هستند که می تواند به دانشجویان برای دسترسی سریع تر به مقالات مورد نیاز کمک کند. "
بررسى نیاز هاى اطلاعاتى دانشجویان پزشکى دانشگاه علوم پزشکی ایران در آموزش بالینى اورژانس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسى نیازهاى اطلاعاتى دانشجویان پزشکى است . انتظار داریم انجام چنین مطالعه اى روى کیفیت آموزش درمانگاهى ، مشخص شدن نیازهاى آموزشى دانشجویان و مدیریت بهتر بیماران توسط دانشجویان پزشکى که سبب کاهش اقامت و رضایت بیماران مى شود، اثر می گذارد روش بررسی: در این مطالعه از روش مشاهده و توزیع پرسشنامه استفاده شده است . داده ها از طریق روشهاى آمار توصیفى ، آزمون همبستگی دومتغیری و دوطرفه درسطح معنى دار یک درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آزمون همبستگی دو متغیری و دوطرفه بین نیازهای اطلاعاتی تشخیصی و درمانی رابطه معنی داری را نشان داد (P=0.000، Coefficient=0.576). دانشجویان بیشترین نیاز اطلاعاتی خود را ، اطلاع از نتایج آزمایشگاه (3/84 درصد) و نتایج رادیولوژی(3/74) و کمترین توجه را به اطلاع از انتقال اجساد (4/1درصد) و هماهنگی با پزشکی قانونی (10 درصد) گزارش کردند. نتیجه گیری: میزان کمی از سوالات مطرح شده توسط دانشجویان به سوالات سازمانی و مدیریت درمان بیماران از قبیل رویه ها و مقررات بیمارستان و موارد هماهنگی ها مربوط می شد و جامعه آماری اهمیت زیادی به مسایل قانونی و حقوقی نمی دادند لذا توصیه می گردد در برنامه های آموزش بالینی طب اورژانس، درباره اهمیت سوالات سازمانی و مدیریتی و پیامدهای حقوقی که در طب اورژانس همواره وجود دارد ، نکات ضروری به دانشجویان آموزش داده شود.
نیازهای اطلاعاتی و الگوی رفتاری دانشجویان پزشکی در جستجوی اطلاعات مراقبتی بیماران در آموزش بالینی بخش فوریت ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در آموزش پزشکی، آموزش طب سرپایی به خصوص اورژانس از مهم ترین بخش های آموزش پزشکی است. هدف از این مطالعه تعیین نیازهای اطلاعاتی و الگوی رفتاری دانشجویان پزشکی در جستجوی اطلاعات مراقبتی بیماران در آموزش بالینی بخش اورژانس بود. انتظار داریم انجام چنین مطالعه ای روی کیفیت آموزش درمانگاهی، مشخص شدن نیازهای آموزشی دانشجویان و مدیریت بهتر بیماران توسط دانشجویان پزشکی اثر بگذارد.روش بررسی: پژوهش یک مطالعه توصیفی است که به شناسایی نیازهای اطلاعاتی و الگوی رفتاری دانشجویان اینترن جهت دستیابی به پاسخ مطلوب، در درمانگاه و بخش اورژانس بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1387 پرداخت.در این مطالعه از روش مشاهده و توزیع پرسش نامه استفاده شده است.روایی پرسش نامه از طریق بررسی متون علمی و مطالعات مشابه و مشورت با استادان و کارشناسان مربوط بررسی گردید و برای بررسی پایایی آن از آزمون Test-Retest استفاده شد که ضریب همبستگی 0.8 به دست آمد. داده ها از طریق روش های آمار توصیفی، آزمون همبستگی دو متغیری و دو طرفه در سطح معنی دار یک درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: آزمون آماری رابطه معنی داری بین نیازهای اطلاعاتی تشخیصی و درمانی نشان داد(P<0.001, Coefficient=0.576) .دانشجویان اطلاع از نتایج آزمایشگاه را بیشترین (84.3 درصد) و اطلاع از انتقال اجساد را کمترین (1.4 درصد) نیاز اطلاعاتی خود بر شمردند. دانشجویان پزشکی بیشتر به بیمار و پرونده او، همکاران و منابع چاپی اعتماد می کردند.دانشجویان به طور معنی داری بیشتر برای رفع نیازهای درمانی از منابع چاپی استفاده می کردند(P=0.01) .نتیجه گیری: میزان کمی از سوالات مطرح شده توسط دانشجویان به سوالات سازمانی و مدیریت درمان بیماران مربوط می شد و جامعه آماری اهمیت زیادی به مسایل قانونی و حقوقی نمی دادند.بسیاری از دانشجویان ترجیح می دادند تا از منابعی که سهل الوصول و معتبر بودند، استفاده کنند. از این رو توصیه می گردد در برنامه های آموزش بالینی طب اورژانس، درباره اهمیت سوالات سازمانی و مدیریتی و نیز برنامه های آموزشی در زمینه ارتقای تصمیم گیری مبتنی بر مدارک مد نظر قرار گیرد.
میزان آمادگی یادگیری خودراهبر در دانشجویان رشته پزشکی
حوزه های تخصصی:
اهداف: در جهان امروز که دانش دایماً در حال تغییر و ارتقاست و سروکار داشتن با مفاهیم نوظهور و تازه، جنبه ای مهم در رویارویی با بیماران است، مهارت های یادگیری خودراهبر برای موفقیت فراگیران در حرفه پزشکی ضروری است. این پژوهش با هدف بررسی میزان آمادگی یادگیری خودراهبر دانشجویان پزشکی (مقاطع علوم پایه، فیزیوپاتولوژی و کارآموزی) انجام شد.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 182 نفر از دانشجویان پزشکی (مقاطع علوم پایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی) به روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای از میان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران در بهمن تا اسفندماه 1390 انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ""آمادگی یادگیری خودراهبر فیشر"" با شاخص های سن، جنسیت، معدل دیپلم، نمره علوم پایه، مقطع تحصیلی و معدل تا زمان مطالعه بود. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 19 و آزمون T مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و آماره کوهن انجام شد.
یافته ها: دانشجویان پسر نسبت به دانشجویان دختر از مهارت خودمدیریتی بهتری برخوردار بودند و نمره کل یادگیری خودراهبر بهتری داشتند. ارتباط معنی داری بین ویژگی های فردی و حرفه ای دانشجویان و مهارت های یادگیری خودراهبر مشاهده نشد.
نتیجه گیری: مهارت خودمدیریتی و همچنین نمره کل یادگیری خودراهبر در دانشجویان دختر و پسر متفاوت است و در پسران وضعیت بهتری دارد. ویژگی های فردی و حرفه ای دانشجویان تاثیری در مهارت های یادگیری خودراهبر ایشان ندارد. دانشجویان هنوز ترجیح می دهند مواد درسی را از طریق فعالیت هایی با راهنمایی استاد یاد بگیرند.
عوامل مؤثر در گرایش به استعمال سیگار در دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سالانه حداقل 5/4 میلیون نفر در دنیا بر اثر استعمال سیگار و بیماریهای ناشی از مصرف آن جان خود را از دست می دهند. امروزه استعمال سیگار در بین جوانان تحصیل کرده رو به افزایش است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر در گرایش به استعمال سیگار از دیدگاه دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع مقطعی بود و جامعه آماری آن را 305 نفر از دانشجویان دانشکده پزشکی علوم پزشکی اصفهان تشکیل دادند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسش نامه محقق ساخته که شامل دو قسمت، بخش اول اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم مربوط به نظرسنجی از دانشجویان در زمینه عوامل مؤثر در گرایش به سیگار بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 19 استفاده شد و تجزیه و تحلیل با استفاده از آمار توصیفی انجام شد.
یافته ها: دانشجویان سیگاری مهمترین عامل در ترغیب به اولین بار سیگارکشیدن را علاقه شخصی (50%) و سپس دوستان سیگاری و گذران اوقات فراغت (6/28%) بیان نمودند. 9/92% دانشجویان سیگاری امکانات دانشگاه را جهت گذران اوقات فراغت کافی ندانستند. 4/71% افراد مورد بررسی بعد از ورود به دانشگاه، شروع به استعمال سیگار نمودند. شایعترین علت گرایش به مصرف سیگار در دانشجویان پزشکی، از دیدگاه دانشجویان به ترتیب مشکلات روانپزشکی،مشکلات تحصیلی وکمبود امکانات تفریحی می باشد. نظر دانشجویان پزشکی در مورد احتمال میزان شیوع استعمال سیگار در دانشجویان بین 10% تا 80% متفاوت بود.
نتیجه گیری: مهم ترین علل گرایش به مصرف سیگار از دیدگاه دانشجویان پزشکی اعمم از سیگاری وغیر سیگاری مشکلات روانپزشکی،مشکلات تحصیلی وکمبود امکانات تفریحی مطرح گردید.. لذا غربالگری سالانه اختلالات روانپزشکی برای دانشجویان پزشکی پیشنهاد می گردد.
عوامل موثر در برقراری ارتباط بین استاد و دانشجو؛ دیدگاه دانشجویان پزشکی مقطع علوم پایه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: مهم ترین مهارت ضمن تدریس، برقراری ارتباط موثر استاد با دانشجو است. رابطه استاد با دانشجو در کلاس درس از نوع روابط پیچیده انسانی است که عوامل متعدد و گوناگونی در آن موثرند. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر در برقراری ارتباط بین استاد و دانشجو از دیدگاه دانشجویان پزشکی مقطع علوم پایه انجام شد.
روش ها: مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر در دانشجویان پزشکی مقطع علوم پایه دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سمنان در سال تحصیلی 92-1391 انجام شد و براساس روش سرشماری همه دانشجویان (147 نفر) مورد مطالعه قرار گرفتند . برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته دارای 24 سئوال در پنج سطح اصلی گشودگی، همدلی، حمایت گری، مثبت گرایی، و تساوی و دو سطح فرعی تشابه و تضاد و محیط آموزشی استفاده شد. داده های جمع آوری شده به نرم افزار SPSS 16 وارد و با آزمون های T مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: حفظ حرمت و احترام دانشجو توسط استاد (83/0±60/3)، رعایت عدالت در برخورد با دانشجویان توسط استاد (97/0±40/3) و انتقادپذیری استاد (95/0±38/3) مهم ترین و پایبندی به اصول و اعتقادات مذهبی (41/1±97/1)، جنسیت (50/1±03/2) و سن استاد (39/1±19/2) کم اهمیت ترین عوامل موثر در برقراری ارتباط بین استاد و دانشجو از دیدگاه دانشجویان پزشکی مقطع علوم پایه بود .
نتیجه گیری: حفظ حرمت و احترام دانشجو، رعایت عدالت در برخورد با دانشجویان، انتقادپذیری و انعطاف پذیری از موثرترین عوامل در برقراری ارتباط استاد با دانشجویان هستند.
رابطه بین جهت گیری های هدف تحصیلی و نشخوار فکری تحصیلی در دانشجویان؛ دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: نشخوار فکری، تفکر مداوم و بی اختیار در مورد یک رویداد منفی است. یافته های پژوهشی بیانگر این باورند که ممکن است بین جهت گیری های هدف پیشرفت و نشخوار فکری تحصیلی رابطه ای وجود داشته باشد. بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین جهت گیری های هدف تحصیلی و نشخوار فکری تحصیلی در دانشجویان بود.
روش ها: در این پژوهش توصیفی- همبستگی، 260 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال تحصیلی 92-1391 به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسش نامه هدف گرایی تحصیلی و پرسش نامه نشخوار فکری تحصیلی استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون ، رگرسیون چندگانه به روش های ورود مکرر و گام به گام، تحلیل واریانس چندمتغیری و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد.
یافته ها: بین جهت گیری هدف تسلط با نشخوار فکری تحصیلی رابطه منفی و معنی دار و بین جهت گیری هدف عملکرد- اجتنابی و نشخوار فکری تحصیلی رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت. وزن ترکیبی جهت گیری های هدف تحصیلی 34% واریانس نشخوار فکری تحصیلی را تبیین می کرد. همچنین بین دانشجویان دختر و پسر از لحاظ جهت گیری های هدف تسلط، عملکرد- گرایش و نشخوار فکری تحصیلی، تفاوت معنی دار وجود داشت.
نتیجه گیری: بین جهت گیری های هدف تحصیلی و نشخوار فکری تحصیلی دانشجویان، رابطه معنی دار وجود دارد.
مقایسه نظرات دانشجویان درباره عملکرد اساتید مشاور قبل و پس از اجرای طرح استاد مشاور؛ دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: استاد مشاور عهده دار هدایت تحصیلی و راهنمایی دانشجویان است و مشاوره توسط وی به دانشجویان در غلبه بر مشکلات آموزشی کمک خواهد کرد. هدف مطالعه حاضر، مقایسه نظرات دانشجویان درباره عملکرد اساتید مشاور، قبل و پس از اجرای طرح استاد مشاور بود.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، نظرات 244 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در نیم سال اول 91-1390 و 92-1391 در مورد عملکرد اساتید مشاور، قبل و پس از اجرای طرح استاد مشاور با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته مورد مقایسه قرار گرفت. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 16 و آزمون های T زوجی و مجذور کای انجام شد.
یافته ها: نظرات دانشجویان در مورد داشتن استاد مشاور و مراجعه به وی، پذیرش وی به عنوان منبع کسب اطلاعات، آگاهی از چگونگی کمک گرفتن از استاد مشاور و تشکیل پرونده تحصیلی و سئوال در مورد ادامه تحصیل ، قبل و پس از طرح، تفاوت معنی داری داشت. کنترل و امضای فرم انتخاب واحد، راهنمایی دانشجو در مورد مشکلات شخصی و نقد و بررسی پیشرفت تحصیلی دانشجو، مواردی از عملکرد اساتید مشاور بودند که تفاوت معنی دار داشتند.
نتیجه گیری: نظرات دانشجویان پس از اجرای طرح در مورد داشتن استاد مشاور و مراجعه به وی، پذیرش وی به عنوان منبع کسب اطلاعات، آگاهی از چگونگی کمک گرفتن از او و تشکیل پرونده تحصیلی و سئوال در مورد ادامه تحصیل وضعیت بهتری دارد. همچنین کنترل و امضای فرم انتخاب واحد، راهنمایی دانشجو در مورد مشکلات شخصی و نقد و بررسی پیشرفت تحصیلی دانشجو، مواردی از عملکرد اساتید هستند که پس از اجرای طرح بهبود یافته اند.
مولفه های اخلاق حرفه ای تدریس از دیدگاه دانشجویان؛ دانشگاه علوم پزشکی قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: پای بندی به اصول و ارزش های اخلاق حرفه ای در اعضای هیات علمی دانشگاه که نقش اصلی را در اداره و هدایت امر آموزش بر عهده دارند، بسیار حایز اهمیت است؛ چرا که اساتید با رعایت اخلاق حرفه ای، نقش مهمی در بهبود عملکرد دانشجویان دارند. این مطالعه با هدف بررسی مولفه های اخلاق حرفه ای تدریس اساتید از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شد.
روش ها: در این پژوهش توصیفی- مقطعی، 155 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم در سال تحصیلی 93-1392 با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته اخلاق حرفه ای تدریس استاد مشتمل بر 6 مولفه و 48 گویه بود که روایی صوری و محتوایی آن از نظر متخصصان دانشگاهی و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 92/0 مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 20 و به کمک آمار توصیفی و آزمون T تک نمونه ای انجام شد.
یافته ها: میانگین کلی نمره اخلاق حرفه ای تدریس اساتید از دیدگاه دانشجویان 68/0±54/3 بود. به جز مولفه شناخت ابعاد مختلف یادگیرنده (179/0=p)، در مولفه های ویژگی های شخصیتی، اشراف بر محتوی، تسلط بر روش های تدریس، ارزش یابی استاندارد و رعایت قوانین آموزشی، اختلاف میانگین نسبت به حد متوسط، معنی دار بود (0005/0=p).
نتیجه گیری: وضعیت اخلاق حرفه ای تدریس و مولفه های آن در اساتید دانشگاه علوم پزشکی قم از دیدگاه دانشجویان نسبتاً مطلوب ارزیابی می شود.
رابطه بین سبک های تدریس اعضای هیات علمی و سازگاری اجتماعی دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: اساتید به عنوان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین افراد در زندگی دانشجویان، نقش مهمی در زندگی شخصی و اجتماعی آنها دارند. سازگاری اجتماعی به عنوان مهم ترین نشانه سلامت روان، از مباحثی است که در دهه های اخیر، توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین سبک های تدریس اعضای هیات علمی و سازگاری اجتماعی دانشجویان بود.
ابزار و روش ها: این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است که در سال 1393 انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان سال اول و اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بودند. با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی 220 نفر از اعضای هیات علمی و 350 نفر از دانشجویان برای مطالعه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، دو پرسش نامه استاندارد سبک های تدریس گراشا و شخصیت سنج کالیفرنیا مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل واریانس انجام شد.
یافته ها: بین سبک های تخصص گرا (15/0=r؛ 042/0=p)، اقتدارگرا (14/0=r؛ 02/0=p)، مدل گرا (17/0=r؛ 03/0=p) و تسهیل کننده (21/0=r؛ 032/0=p) با سازگاری اجتماعی دانشجویان رابطه معنی دار وجود داشت، ولی سبک انتخابی ارتباط معنی داری با سازگاری اجتماعی نداشت (18/0-=r؛ 23/0=p). بین مدرک تحصیلی (274/0=p) و سابقه کار (583/0=p) اعضای هیات علمی با روش تدریس، رابطه معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: سبک های تدریس تخصص گرا، اقتدارگرا، مدل گرا و تسهیل کننده با سازگاری اجتماعی دانشجویان رابطه دارد، ولی بین سبک تدریس انتخابی با سازگاری اجتماعی دانشجویان رابطه ای مشاهده نمی شود.
بررسی آمادگی اعتیاد به مواد مخدر در دانشجویان پزشکی: نقش مولفه های ذهنی خشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه اعتیاد صرفا به فرد یا گروه خاصی مربوط نمی شود و کمتر مطالعه ای به بررسی نقش خشم در بروز اعتیاد به مواد پرداخته است، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش پیش بین مولفه های خشم در آمادگی اعتیاد انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر دارای یک طرح توصیفی از نوع همبستگی است. تعداد 309 دانشجوی پزشکی در کرمانشاه با روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای انتخاب و پرسشنامه های خشم اشپیلبرگر و آمادگی اعتیاد زرگر را کامل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مولفه های حالت خشم، صفت خشم، برون ریزی خشم، درون ریزی خشم، و شاخص کلی بیان خشم با آمادگی اعتیاد و بین مولفه های کنترل برون ریزی خشم و کنترل درون ریزی خشم با آمادگی اعتیاد رابطه وجود دارد. به علاوه، نتایج تحلیل رگرسیون نشان دهنده آن بود که مولفه های حالت خشم و درون ریزی خشم با هم می توانند 35 درصد تغییرات مربوط به آمادگی اعتیاد را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: حالت خشم و درون ریزی خشم به عنوان مولفه های ذهنی خشم نقش چشمگیری در پیش بینی آمادگی اعتیاد دانشجویان پزشکی دارند. توصیه می شود برنامه های مدیریت خشم برای دانشجویان پزشکی، به عنوان مهم ترین قشر جامعه در حوزه سلامت عمومی، بیشتر این دو مولفه را مد نظر قرار دهد.
میزان هماهنگی رسانه های آموزشی انتخابی اساتید با ترجیحات حسی- ادراکی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: توجه به تفاوت های فردی و سبک های یادگیری گوناگون در فراگیران، برای اثربخش ترشدن یادگیری ضروری است. اگر سبک تدریس به کارگرفته شده کاملاً مطابق با سبک ترجیحی دانشجویان باشد، عملکرد یادگیری بهبود می یابد. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان تطبیق سبک های یادگیری دانشجویان با فناوری و رسانه های آموزشی مورد استفاده اساتید در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.
ابزار و روش ها: در این پژوهش توصیفی- همبستگی در سال تحصیلی 94-1393، 90 نفر از دانشجویان رشته پزشکی و دندان پزشکی دانشگاه اصفهان به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته بررسی سبک های یادگیری و فناوری های مورد استفاده اساتید بود. داده ها با کمک نرم افزار SPSS 22 و با استفاده از آزمون T هتلینگ و ضرایب توافق سامرز، کندال و گاما مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: سبک دیداری بیشترین و سبک شنیداری کمترین سبک دارای ارجحیت از دیدگاه دانشجویان بودند. اساتید در تدریس خود از ترکیبی از فناوری ها استفاده می کردند و بیشترین فناوری مورد استفاده اساتید از نوع رسانه های دیداری و کمترین رسانه مورد استفاده اساتید رسانه جنبشی/حرکتی بود. میزان همخوانی سبک های خواندنی/نوشتنی، شنیداری و جنبشی/حرکتی دانشجویان با فناوری های انتخاب شده توسط اساتید معنی دار نبود (05/0p>)، اما تطابق سبک دیداری دانشجویان با فناوری های دیداری انتخاب شده توسط اساتید معنی دار بود (05/0p<).
ارتباط بین سواد اطلاعاتی و هوش هیجانی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گلستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مأموریت اصلی مؤسسات آموزش عالی، تربیت یادگیرندگان مادام العمر است. سواد اطلاعاتی کلید اصلی یادگیری مادام العمر می باشد. گسترش و استفاده از مهارت های هوش هیجانی توانایی های مهمی را ارائه می دهند که بر بسیاری از موضوعات تاثیر می گذارد. لذا مطالعه حاضر با هدف مشخص نمودن رابطه بین سواد اطلاعاتی و هوش هیجانی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گلستان طراحی گردید.
روش بررسی: پژوهش حاضر به صورت توصیفی با رویکرد همبستگی بر روی 420 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گلستان در سال 1392 که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، صورت گرفت. ابزار پژوهش پرسشنامه سواد اطلاعاتی و هوش هیجانی بود، روایی وپایایی پرسشنامه ها مورد تأیید قرار گرفت، ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه سواد اطلاعاتی (78/0) و هوش هیجانی (83/0) بدست آمد. داده ها به صورت آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی و میانگین) و آمار تحلیلی (آزمون همبستگی Spearman & Kendall's Tau) در سطح معنی داری 05/0 P< با نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 18 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سواد اطلاعاتی و هوش هیجانی، همبستگی آماری معنی داری (028/0=P، 109/0=r) وجود داشت، نتایج نشان داد که در زمینه ماهیت وگستره سواد اطلاعاتی و هوش هیجانی ارتباط معنی داری (005/0=p ، 137/0=r) وجود داشت. اما در زمینه استفاده از اطلاعات به شکل مؤثر و کارآمد، ارزیابی منتقدانه اطلاعات، استفاده اطلاعات به منظور خاص، موضوعات علوم اجتماعی مربوط به اطلاعات و هوش هیجانی رابطه ای وجود نداشت.
نتیجه گیری: در این مطالعه سواد اطلاعاتی دانشجویان با هوش هیجانی رابطه دارد. نقش ارتباطات در دستیابی به اطلاعات بسیار مهم است، با توجه به اهمیت سواد اطلاعاتی و نقش ارتباطات در ارتقاء آن، در جهت بهبود سواد اطلاعاتی و هوش هیجانی، برنامه ریزی های بهتری بایستی صورت پذیرد.
پزشکی مبتنی بر شواهد و رویکرد دانشجویان نسبت به آن (موردپژوهی: دانشگاه علوم پزشکی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی میزان آشنایی دانشجویان سه سال آخر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز با پزشکی مبتنی بر شواهد بوده است.
روش/رویکرد پژوهش: به روش توصیفی- تحلیلی، از طریق ابزار پرسشنامه و نمونه گیری، نظر تعداد 226 نفر از دانشجویان سه سال آخر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز درباره مقوله پزشکی مبتنی بر شواهد پیمایش شده است.
یافته ها: بیشترین میزان آشنایی دانشجویان درباره مراحل پنجگانه پزشکی مبتنی بر شواهد، مربوط به مرحله چهارم ""پیاده سازی شواهد در محیط بالینی"" با میانگین 37/3 است و میان دو متغیر جنسیت و سطح تحصیلی با میزان آشنایی دانشجویان با پزشکی مبتنی بر شواهد رابطه معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: دانشجویان پزشکی با پزشکی مبتنی بر شواهد آشنایی اندکی دارند؛ این امر نیازمند توجه مسئولان و رؤسای دانشگاه علوم پزشکی شیراز در راستای برگزاری کلاس های آموزشی و کارگاه های پزشکی مبتنی بر شواهد است.
طراحی و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش کیفیت دانشگاه های کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش کیفیت دانشگاه های ایران انجام شده است.
روش ها: برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی–مدل توسعه ابزار استفاده شده است. ابتدا در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای و مصاحبه با 36 نفر از خبرگان آموزش عالی، پرسش نامه ای با 25 مؤلفه و 157 خرده مؤلفه طراحی شد. سپس، در بخش کمی، پرسشنامه طراحی شده در یک مطالعه مقدماتی روی 84 نفر از خبرگان آموزش عالی ایران اجرا شد. بر اساس، بازخوردهای دریافتی به اصلاح پرسش نامه اقدام شد. سپس، نسخه ی نهایی و اصلاح شده آن در اختیار 293 نفر از خبرگان آموزش عالی کشور قرار داده شد. اعتبار پرسشنامه توسط صاحب نظران تأیید شده و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (0/982) محاسبه گردید. در بخش کیفی پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند غیر احتمالی و در بخش کمی از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد. برای آزمون ابزار اندازه گیری مزبور، از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: با انجام تحلیل عاملی مرتبه ی اول، ابزار اندازه گیری مزبور به 22 مؤلفه و 150 خرده مؤلفه اصلاح و تعدیل یافت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه ی دوم نیز نشان داد که مؤلفه های 22 گانه احصاء شده دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی ابزار اندازه گیری اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران است. همچنین، شاخص های برازش، (CMIN/DF) برابر با 1/924، (RMSEA) برابر با 0/39، (GFI) برابر با 0/976، (AGFI) برابر با 0/939، (CFI) برابر با 0/928، (NNFI) برابر با 0/953، (TLI) برابر با 1/000، (IFI) برابر با 0/928 و (RFI) برابر با 0/925 است.
نتیجه گیری:نتایج آزمون های آماری نشان می دهد، مقیاس طراحی شده برای سنجش کیفیت نظام آموزش عالی ایران از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.
مقایسه ی هوش اجتماعی و همدلی با بیمار در دانشجویان پزشکی ایران و انگلستان: یک مطالعه ی میان فرهنگی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هوش اجتماعی و همدلی پزشک با بیمار از عوامل موثر در کیفیت ارائه ی خدمات پزشکی به بیماران محسوب می گردند. از سوی دیگر این متغیرها تحت تاثیر فرهنگ بوده و جلوه ها و مظاهر گوناگونی در فرهنگهای مختلف دارند که توجه به آنها در برقراری ارتباط مناسب پزشک –بیمار تاثیرگذار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی هوش اجتماعی و همدلی با بیمار در دانشجویان پزشکی ایران و انگلستان و بررسی رابطه ی این دو متغیر باهم انجام گرفت. روش : جامعه ی آماری شامل دانشجویان پزشکی دانشگاههای شهرهای تهران، لندن و شفیلد بود که نمونه ای شامل182 دانشجو از دو کشور ( 88 دانشجوی ایرانی، 94 دانشجوی انگلیسی) با روش در دسترس از آن انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های مقیاس هوش اجتماعی ترومسو (2001)، مقیاس تجدیدنظرشده ی همدلی با بیمار در دانشجویان ارائه دهنده خدمات سلامتی جفرسون (2001) و پرسشنامه ی مشخصات جمعیت شناختی محقق ساخته جمع آوری گردیدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای t استودنت و تحلیل واریانس چندمتغییری ( MANOVA ) استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش اجتماعی و همدلی دانشجویان پزشکی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ( R=0/37, P<0/01 ). همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که در هوش اجتماعی مولفه های آگاهی اجتماعی و مهارت های اجتماعی دانشجویان ایرانی بیشتر از دانشجویان انگلیسی است. اما در مولفه ی پردازش اطلاعات اجتماعی باهم تفاوتی نشان نداند. در متغیر همدلی مولفه های مراقبت همدلانه و خود را به جای بیمار نهادن در دانشجویان ایرانی بالاتر از دانشجویان انگلیسی بود. اما در مولفه ی اتخاذ دیدگاه با هم تفاوتی نداشتند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می توان به اهمیت تاثیرات و تفاوتهای فرهنگی بر بروز و تظاهرعوامل شخصیتی مانند هوش اجتماعی و توانایی همدلی پزشک با بیمار پی برد.
اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر رویکرد منطقی – عاطفی الیس بر منبع کنترل و پیشرفت تحصیلی دانشجویان پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۷ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۲
191 - 207
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی گروهدرمانیشناختی- رفتاری مبتنی بر رویکرد منطقی - عاطفی الیس بر منبعکنترل و پیشرفتتحصیلی دانشجویان پزشکی بود. مطالعهی حاضر یک تحقیق نیمهتجربی میباشد که به روش آزمایشی پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و پیگیری انجام گرفته است. جامعه- ی آماری این پژوهش شامل 60 دانشجوی دانشگاه علومپزشکیجندیشاپور اهواز است که بیش از سه ترم مشروطی در دانشگاه داشتند. از این تعداد 30 نفر که دارای منبعکنترل بیرونی بودند انتخاب شدند؛ سپس بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. در مورد گروه آزمایش 8 جلسه گروه - درمانیشناختی- رفتاری مبتنی بر رویکرد منطقی- عاطفی الیس اجرا گردید. تحلیل دادهها با استفاده از انجام گردید . ابزار جمع آوری (MANCOVA) آزمون تجزیه و تحلیل کوواریانس چندمتغیری اطلاعات، پرسشنامهی منبع کنترل راتر و معدل تحصیلی بود.نتایج حاصل آشکار ساخت که میان گروه .(p<0/ آزمایش و گواه از لحاظ منبعکنترل و پیشرفتتحصیلی تفاوت معنیداری وجود داشت ( 001 گروهدرمانیشناختی- رفتاری مبتنی بر رویکرد عاطفی- منطقی الیس بر منبع کنترل و پیشرفت تحصیلی دانشجویان پزشکی مؤثر بوده است. این نتایج در دوره پیگیری نیز مشاهده شد. این شیوهی درمان برای ایجاد منبعکنترل درونی دانشجویان پزشکی و متقابلاً افزایش پیشرفت تحصیلی آنها توصیه میگردد.
تدوین و طراحی بسته آموزشی- انگیزشی کلر و اثربخشی آن بر میزان انگیزش دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بسیاری از مشکلات تحصیلی دانشجویان از جمله افت تحصیلی و رفتارهای ناسازگارانه از انگیزه تحصیلی ناکافی آنان نشأت می گیرد. تدریس دروس بر اساس راهبردهای انگیزشی کلر می تواند در افزایش و بهبود انگیزه دانشجویان مؤثر باشد. ارتقای انگیزه دانشجویان باعث توانمند شدن دانشجویان به عنوان پزشکان آینده کشور می شود که این نیز به نوبه خود نقش حیاتی در جهت ارتقای سلامت جامعه دارد. این پژوهش با هدف تدوین و طراحی بسته آموزشی- انگیزشی کلر و اثربخشی آن بر میزان انگیزش دانشجویان پزشکی مقطع علوم پایه دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفت. روش کار: این مطالعه از نوع مداخله آموزشی و نیمه آزمایشی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل پزشکی مقطع علوم پایه دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال تحصیلی ۹۶-۹۷ بودند که تعداد ۴۱۲ نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش به صورت طبقه ای خوشه ای انتخاب شدند. پس از اجرای پرسشنامه انگیزش والرند با افرادی که نمرات کمتر از ۱۱۲ کسب کرده بودند ( ۱۱۷ نفر) تماس گرفته شد که تعداد 104 نفر راغب به ادامه شرکت در مطالعه بودند که محقق آن ها را با استفاده از روش بلوک های تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم کرد. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد آموزش بر اساس راهبردهای کلر به میزان قابل ملاحظه ای در افزایش انگیزه مؤثر است که این نشان تأثیر مثبت آموزش می باشد. نتیجه گیری: به نظر می رسد به کاربردن راهبردهای انگیزشی در بالا بردن انگیزه تحصیلی دانشجویان پزشکی تاثیرگذار است و به یادگیری سودمندتر دانشجویان و سازگاری تحصیلی بهتر آنان منجر می گردد. آموزش و یادگیری از جمله روش هایی هستند که انگیزه را بالا می برند. نتایج نشان داد که ارتقای انگیزه تحصیلی دانشجو، با آموزش صحیح قابل یادگیری است که این نیز به نوبه خود منجر به موفقیت در فرایند یاددهی-یادگیری می شود. بدین ترتیب که ارتقای انگیزه و بهبود کیفیت تدریس بر روی عملکرد تحصیلی دانشجویان، رفتار و طرز فکرِ آنان تأثیر می گذارد و باعث مشارکت فعال دانشجو در فرایند یادگیری می شود.
بررسی سلامت معنوی دانشجویان پزشکی، راهی برای تبیین ضرورت گنجاندن محتوای معنوی در برنامه آموزش پزشکی: یک مطالعه توصیفی– مقطعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بعد معنوی سلامت، نقش مهمی به ویژه در دانشجویان پزشکی به عنوان متولیان آینده سلامت جامعه دارد. این پژوهش با هدف تعیین میزان سلامت معنوی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی قم، در سال 1397 انجام گرفته است. روش کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی جامعه پژوهش شامل 350 نفر از دانشجویان پزشکی مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی قم بود که به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه امیری و همکاران بود. دانشجویان به صورت آگاهانه، پس از دریافت اطلاعات مربوط به هدف تحقیق، داوطلبانه وارد مطالعه شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 16 استفاده گردید. یافته ها: میانگین سنی دانشجویان شرکت کننده 23/1 ± 38/21 سال بود و از نظر جنس 49 درصد دانشجوی پسر و 51 درصد دانشجوی دختر بودند. میانگین و انحراف معیار نمره سلامت معنوی دانشجویان 66/2 ± 23/80 و در سطح پائین بود. میانگین نمره سلامت معنوی در حیطه های بینش، نگرش و عملکرد به ترتیب برابر با12/48 با انحراف معیار25/1، 05/43 با انحراف معیار 47/1 و 18/37 با انحراف معیار 33/1 که در همگی حیطه ها نیز نمره پائین بدست آمد، گزارش شد. بین میانگین نمره سلامت معنوی با متغیرهای جنس، وضعیت بومی بودن، ارتباط معنی داری مشاهده نشد (05/0 > P ). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر به نمره پائین سلامت معنوی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی قم دلالت دارد. نظر به اهمیت این بَعد از سلامت دانشجویان، به منظور ارتقاء آن، گنجاندن و ارائه محتوی و مضامین معنوی در برنامه آموزش پزشکی ضروری می گردد. همچنین آموزش و ترویج با استفاده از الگوهای با سلامت معنوی بالا در دانشگاه ها برای بهبود سلامت معنوی دانشجویان توصیه می گردد.