فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی والدگری مبتنی بر سازماندهی و والدگری مثبت بر بهبود مهارت های فرزندپروری و کیفیت تعامل والد-کودک در کودکان ناشنوا در شهرستان سمنان انجام شد. روش: این پژوهش به صورت شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران کودکان ناشنوا و کم شنوا در سطح شهرستان سمنان در سال تحصیلی 1401 - 1400 بود. شانزده شرکت کننده این مطالعه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی فرزندپروری مثبت ) 8 نفر ( و مبتنی بر سازماندهی ) 8 نفر ( منتسب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های فرزندپروری بامریند ) 1973 ( و رابطه والد-فرزند پیانتا ) 2011 ( قبل و بعد از مداخله پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که بین گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد و گروه والدگری مثبت میانگین بالاتری نسبت به گروه والدگری مبتنی بر مهارت های سازمان دهی در مهارت های فرزندپروری و تعامل والد-کودک دارد. بعالوه نتایج آزمون t زوجی نشان داد که تغییرات در دو گروه ا گرچه از پیش آزمون تا پس آزمون معنادار است، اما تغییرات گروه والدگری مثبت بیشتر است. نتیجه گیری: تعامل مادر با کودک یک امر پیچیده و چندبعدی است و باتوجه به ناشنوا بودن فرزند، این تعامل باید از عوامل کلیدی مؤثری مانند نگرش، میزان پذیرش والدین، نحوه مدیریت و کنترل رفتار، حس شایستگی اجتماعی و خویشتنداری، دانش و مهارت والدگری، خوش فکری والدین در تربیت کودک و ایجاد محیطی با حداقل تعارض برخوردار باشد که در نتایج داده ها والدگری مثبت هم سویی بیشتری با این موارد داشته است.
اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر کارکردهای اجرایی، تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری در کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر کارکردهای اجرایی، تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری در کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و دوره پیگیری 30 روزه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی استان البرز مبتلا به اختلال نقص توجه بود که به صورت دردسترس تعداد 20نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.همچنین آموزش شایستگی بر روی گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد.ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه عصب شناختی کولیج(2002)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گرانفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001)، پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) بود. داده های پژوهش ازطریق تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و به وسیله نرم افزار spss-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش شایستگی هیجانی برکارکردهای اجرایی، تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان کودکان مبتلا به نقص دقت و توجه در گروه آزمایش موثر بوده است. نتیجه گیری: از این رو می توان بیان نمود کارکردهای اجرایی، تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه را می توان با آموزش ارتقاء داد و همچنین از این روش می توان به عنوان یک مداخله در کاهش نشانگان بالینی کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه استفاده کرد.
اثربخشی درمان بین فردی بر بهبود خودکنترلی و اضطراب اجتماعی در دانش آموزان مبتلابه ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف: ناتوانی یادگیری ازجمله مسائلی است که به واسطه رشد روانشناسی در دهه های اخیر، موردتوجه فراوان قرارگرفته است و افراد مبتلابه ناتوانی یادگیری با مجموعه ای از واکنش های منفی اجتماعی روبه رو می شوند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان بین فردی بر بهبود خودکنترلی و اضطراب اجتماعی در دانش آموزان مبتلابه ناتوانی یادگیری خاص انجام شد. روش: این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص مراجعه کننده به مرکز تخصصی وابسته به آموزش و پرورش شهرستان های اردبیل و گرمی بود. نمونه پژوهش 30 دانش آموز دارای ناتوانی یادگیری خاص بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های مشکلات یادگیری (LDQ)، خودکنترلی تانچی و همکاران و اضطراب اجتماعی لاجرسا استفاده شد. گروه آزمایش 8 جلسه60 دقیقه ای درمان کوتاه مدت روابط بین فردی کلرمن و همکاران را دریافت کردند و برای گروه کنترل مداخله ای ارائه نشد. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره به وسیله نرم افزار spss27 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان کوتاه مدت روابط بین فردی موجب بهبود خود کنترلی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص شده است (001/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان از آموزش درمان روابط بین فردی برای ارتقاء خود کنترلی، اضطراب اجتماعی، سلامت روانی و کاهش علائم اختلال و مشکلات هیجانی-رفتاری دانش آموزان دارای اختلال ناتوانی یادگیری استفاده کرد. کلیدواژه: درمان بین فردی، خودکنترلی، اضطراب اجتماعی، ناتوانی یادگیری خاص
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی کودکان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۴۱-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی کودکان با اختلال یادگیری انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کودکان با اختلال یادگیری شهر دزفول در سال 1402 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر از این کودکان بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را هشت جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمودند. پرسش نامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی بود. داده ها با تحلیل کوواریانس تک متغیره، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و گواه از نظر انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0>p). به عبارت دیگر درمان مبتنی بر شفقت باعث بهبود انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های این پژوهش می توان مداخله مبتنی بر شفقت را به عنوان یک روش کارا جهت کاهش انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی کودکان با اختلال یادگیری پیشنهاد داد.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر حل مسئله دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۰۰-۹۱
حوزههای تخصصی:
هدف:دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی اغلب مشکلات عمده را در مهارت های حل مسئله نشان می دهند که پیامد های جدی برای عملکرد تحصیلی و اجتماعی آن ها دارد. لذا تلاش های رو به رشدی برای بهبود این مهارت صورت گرفته است و پژوهش حاضر نیز با هدف اثر بخشی آموزش هوش هیجانی بر حل مسئله دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش : پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه چهارم و پنجم ابتدایی مبتلا اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر تهران بودند و نمونه پژوهش حاضر از بین دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره آوای رهایی و کسری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند، آزمودنی های گروه آزمایشی برنامه آموزش هوش هیجانی را به مدت 10 جلسه دریافت کردند و آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. تمامی آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش با استفاده از پرسشنامه حل مسئله هپنر و پترسون مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: پس از برگزاری جلسات آموزش هوش هیجانی، افزایش معناداری در نمره حل مسئله دانش آموزان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی مشاهده شد.نتیجه گیری: برنامه آموزش هوش هیجانی مداخله ای موثر برای بهبود مهارت حل مسئله در دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی است.
اثربخشی درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی در افزایش توجه انتخابی و توجه مستمر دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ناتوانی های یادگیری یک اختلال عصبی- تحولی با منشأ زیستی بوده و مبنایی است برای نابهنجاری ها در سطح شناختی که با علایم رفتاری این اختلال از قبیل نارسایی در توجه ارتباط دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی در توجه انتخابی و توجه مداوم دانش آموزان با اختلال خواندن انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان پسر 7 تا 12 سال دارای اختلال خواندن است که به مراکز روان شناسی، مشاوره و مراکز درمانی روان پزشکی تهران در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ مراجعه کردند. از جامعه آماری موردنظر تعداد 30 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پژوهش آزمون رنگ واژه استروپ (بندر، 1983) و آزمون عملکرد پیوسته (رازولد و همکاران، 1965) را تکمیل کردند و آزمودنی های گروه آزمایش 8 جلسه (هفته ای یک جلسه) شیوه نامه درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی (آیرس، 1996) را دریافت کردند. در نهایت تحلیل داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به وسیله نرم افزار spss26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه دریافت کننده برنامه درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی در متغیرهای وابسته این پژوهش نسبت به گروه کنترل نه تنها اثربخشی بیشتری را نشان داد ه اند (p<0.001) بلکه در طی زمان نیز این میزان اثرگذاری برای آنها حفظ شد که پایداری اثر مداخله را نشان می دهد (p<0.001). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که این روش درمانی در بهبود توجه انتخابی و توجه مستمر به صورت پایدار در کودکان با اختلال خواندن مؤثر بوده است و برنامه ریزان و درمانگران می توانند استفاده از این روش درمانی را در دستورکار خود قرار دهند.
طراحی برنامه آموزش توجه مستقیم و بررسی اثربخشی آن بر ابعاد توجه دانش آموزان با اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۲)
۱۱۶-۱۰۶
حوزههای تخصصی:
اهداف: دانش آموزان با اختلال ریاضی با وجود توانایی در بسیاری از زمینه ها، دچار مشکلاتی در زمینه توجه هستند. مشکلات توجه در زمینه های مختلف، آثار جبران ناپذیری بر عملکرد دانش آموزان با اختلال ریاضی می گذارد و مانع پیشرفت تحصیلی آنها می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش توجه مستقیم بر ابعاد توجه دانش آموزان با اختلال ریاضی انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون-پی گیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1402-1401 بود. تعداد 30 دانش آموز با اختلال ریاضی به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه 45 دقیقه ای، برنامه آموزش توجه مستقیم را دریافت کرد. ابزارهای پژوهش آزمون استروپ، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و آزمون عملکرد پیوسته بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته و نرم افزار SPSS-22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد برنامه آموزش توجه مستقیم بر توجه پایدار، انتخابی و انتقالی دانش آموزان با اختلال ریاضی اثربخش است (001/0=P) و تأثیر این شیوه مداخله بعد از پیگیری دو ماهه، پایدار است. نتیجه گیری: از لحاظ کاربردی با توجه به اثربخش بودن تمرین های برنامه آموزش توجه مستقیم بر کاهش مشکلات توجه دانش آموزان با اختلال ریاضی، این برنامه به عنوان یکی از راهبردهای اساسی مداخله های شناختی به معلمان و متخصصان اختلال یادگیری توصیه می شود.
تبیین شایستگی های حرفه ای معلمان دانش آموزان دارای کم توانی ذهنی در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
117 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین شایستگی های حرفه ای معلمان دانش آموزان دارای کم توانی ذهنی در نظام آموزش پرورش ایران انجام شد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، کیفی برحسب زمان گردآوری داده، مقطعی و برحسب روش گردآوری داده ها و روش پژوهش، فراترکیب و تحلیل متون مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش فراترکیب شامل اسناد و مدارک علمی شامل کتب تخصصی، تحقیقات انجام شده، پایان نامه ها، مقاله ها برگرفته از پایگاه های داده داخل از سال 1391 تا 1402 و خارج از سال 2006 تا 2023 در زمینه شایستگی های حرفه ای معلمان دانش آموزان با کم توانی ذهنی در نظام آموزش و پرورش ایران و بخش تحلیل متون مصاحبه شامل خبرگان دانشگاهی (اعضای هیئت علمی) و سازمانی (مسئولین ذی ربط) بود که نمونه ها با روش غیر احتمالی هدفمند بر اساس اصل اشباع بیست و پنج نفر براساس حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. تحلیل مضمون و روایی بخش مرور سیستماتیک ادبیات چک لیست بیست و هفت موردی بر اساس مدل پریزما و پایایی ضریب کاپای کوهن؛ برای روایی و پایایی تحلیل متون مصاحبه دقت- موثق بودن؛ اعتبار؛ قابلیت اعتماد؛ انتقال پذیری و تأیید پذیری بکار گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA انجام شد. یافته ها: نشان داد که شایستگی های حرفه ای معلمان دانش آموزان با کم توانی ذهنی در نظام آموزش و پرورش استثنایی ایران دارای دو بعد عمومی و تخصصی بود که مؤلفه های خوش خلقی، انعطاف و سازگاری، تعهد کاری معتمد بودن، کنشگری احتمالی از بعد عمومی ، و مؤلفه های دانش جامع حرفه ای روانشناسی دانش آموزان با کم توانی ذهنی، عمل هوشمندانه، دانش فنی و توسعه حرفه ای، طراحی و توسعه آموزشی ، برنامه ریزی آموزشی ، مدیریت و ارزشیابی آموزشی از بعد تخصصی بود.
برنامه پاسخ به مداخله از نوع سوم یادگیری اجتماعی هیجانی بر مشکلات رفتاری، ناگویی خلقی، پیوند مدرسه و تنظیم هیجانی: رویکردی سنتزپژوهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
229 - 261
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نظام مند و ارائه فراترکیبی از پژوهش های مرتبط با مداخله از نوع سوم یادگیری اجتماعی هیجانی برای دانش آموزان مقطع ابتدایی دارای اختلال یادگیری ویژه بود. پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد فراترکیب با رویکردی سنتز پژوهانه بود. داده های موردنیاز از طریق جستجوی واژگان کلیدی یادگیری اجتماعی هیجانی، اختلال یادگیری ویژه، اختلال عصب تحولی در منابع کتابخانه ای، پایان نامه ها و مقالات موجود در پایگاه های اطلاعاتی ERIC،GoogleSchoolar، PubMed، Science Direct، Scopus، springer Magiran، Irandoc در بین سال های 1990 تا 2021 جمع آوری شد. به منظور جستجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی به صورت جداگانه و ترکیبی استفاده شد. پایه های نظری و مضامین اصلی و ترکیبی استخراج، تحلیل مضمون و طبقه بندی شدند. نتایج حاصل از بررسی و تحلیل مطالعات و پژوهش های انجام شده نشان داد که برنامه مداخله از نوع سوم یادگیری اجتماعی هیجانی در حوزه های مشکلات و اختلالات روان شناختی اثربخش بوده است. یافته های این پژوهش با مشخص نمودن ماهیت برنامه مداخله از نوع سوم یادگیری اجتماعی هیجانی نشان می دهد که با توجه به پیشینه نظری و تجربی موجود، این ایده به عنوان یک بسته آموزشی برای دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه قابل طرح است.
برنامه آموزشی ویژه دانش آموزان با آسیب بینایی: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان با آسیب بینایی علاوه بر آموزش در برنامه درسی اصلی مورد نیاز برای همه دانش آموزان باید آموزش های مؤثر و تخصصی در زمینه های منحصربه فردی که به آن برنامه درسی ویژه گفته می شود را نیز دریافت کنند. هدف از پژوهش حاضر مروری بر پژوهش های انجام گرفته در زمینه ی برنامه درسی ویژه دانش آموزان با آسیب بینایی بود. مواد و روش ها: بررسی داده ها در پژوهش حاضر به صورت مروری نظام مند انجام گرفت. روش شناسی آن مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی- پژوهشی مرتبط با برنامه آموزش ویژه دانش آموزان با آسیب بینایی بود که در سال های 2010 تا 2023 میلادی و برگرفته از پایگاهای اطلاعاتی ، Eric، Ebsco، Google Scholar،Scopus Science Direct، PubMed با کلید واژه های مهارت های جبرانی، کارایی حسی، فناوری کمکی، جهت یابی و حرکت، زندگی مستقل، تعاملات اجتماعی، آموزش حرفه ای )شغلی(، تفریح و سرگرمی، خودتصمیم گیری و دانش آموزان با آسیب بینایی صورت گرفت. نحوه جستجو به این شکل بود که کلیدواژه های مذکور به زبان فارسی و انگلیسی مورد جستجو قرار گرفتند. در جستجوی اولیه، 105 مقاله انتخاب شدند و در ادامه 23 مقاله که عنوان آنها مهارت های جبرانی، کارایی حسی، فناوری کمکی، جهت یابی و حرکت، زندگی مستقل، تعاملات اجتماعی، آموزش حرفه ای )شغلی(، تفریح و سرگرمی، خودتصمیم گیری و دانش آموزان با آسیب بینایی بود، انتخاب شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، در 9 حوزه برنامه درسی آموزش ویژه، مهارت ها باید به گونه ای آموزش داده شوند که با زندگی واقعی این دانش آموزان همسو باشند و این دانش آموزان از طریق آموزش منظم و متوالی توسط یک مربی می توانند به این 9 حوزه دست یابند.
اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت بر سبک های دفاعی و نشخوار فکری مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: داشتن کودک کم توان ذهنی بر جنبه های مختلف زندگی والدین بویژه مادران تأثیر می گذارد. این مادران به دلیل متحمل شدن عوامل استرس زای فراوان، مستعد مخاطرات روان شناختی مختلفی هستند. وجود نشخوار فکری و استفاده از سبک های دفاعی رشدنایافته، اهمیت مداخلات درمانی کارآمد را آشکار می سازد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت بر سبک های دفاعی و نشخوار فکری مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود جامعه آماری پژوهش تمامی مادران 30 تا 45 سال دارای فرزند کم توان ذهنی شهریار تهران بود که در سال 1401 به مرکز توان بخشی تپش مراجعه کرده بودند. حجم نمونه این پژوهش شامل 30 مادر دارای کودک کم توان ذهنی بود که براساس معیارهای موردنظر مطالعه به شیوه نمونه گیری در دسترس در مرکز توان بخشی تپش شهریار انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر ( جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مکانیسم های دفاعی آندروز و همکاران ) ۱۹۹۳ ( و پرسشنامه نشخوار فکری نولن-هوکسما ) 199 1 ( استفاده شد. برای شرکت کنندگان گروه آزمایشی، جلسه های درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت در 16 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره )مانکووا( و با نرم افزار SPSS نسخه 27 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اثربخشی مداخله درمان روان پویشی کوتاه مدت بر سبک دفاعی رشدیافته ) 43 / 0=اتا و 001 / p=0 (، سبک دفاعی رشدنایافته ) 18 / 0=اتا و 040 / p=0 (، مؤلفه تفکر بی حاصل ) 22 / 0=اتا و 022 / p=0 ( و مؤلفه نشخوار افسرده وار ) 18 / 0=اتا و 037 / p=0 ( تأیید شد. نتیجه گیری: بنابراین می توان از این درمان در راستای بهبود نشخوار فکری و سبک های دفاعی رشدنایافته مادران دارای فرزند کم توان ذهنی استفاده کرد.
مطالعه نظام مند پژوهش های مداخله ای هنری و نقش آن بر بهبود مشکلات کودکان طیف اتیسم در سال های 1380 تا 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
77 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف: با افزایش مبتلایان به اختلال اتیسم انواع مداخلات جهت بهبود شرایط این افراد روبه فزونی است. مطالعه نظا ممند حاضر با هدف مطالعه مداخلات هنری با تمرکز بر اختلالات طیف اتیسم است. روش: بررسی مقالات مربوط به سالهای ١٣٨٠ تا ١٤٠٠ در مجلات داخلی و خارجی، رساله ها، پایاننامهه ا و کتاب های تالیفی داخلی است و در نهایت شانزده پژوهش با توجه به مدل «کُت» تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات هنری مرتبط با افراد طیف اتیسم مداخله ای حمایتی- تسکینی، شامل: موسیقی، حرکات ریتمیک، نمایش، نقاشی و سفال است. بیشترین درصد پژوهش ها به موسیقی درمانی و کمترین به سفال درمانی تعلق دارد. این کودکان در اوایل دوره قادر به استفاده صحیح از ابزارهای هنری و بیان احساسات نبودند و در پایان، این مهم محقق میشود. درمانگر نقش تسهیل کننده و یاریگر دارد. اهداف مداخلات هنری، به عنوان بستر و زمینه درمان، در تمامی پژوهش ها همراستا با نتایج در دو حوزه اصلی: بهبود مهارت های ارتباطی - اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری کلیشه ای، محدود و تکراری است. نتیجه گیری: با توجه به شواهد توصیفی محدود در شرح ویژگی های شرکت کنندگان، درمانگران و فضای انجام کار، تحقیقات مبسوط روند انجام مداخلات هنری با افراد طیف اتیسم توصیه میشود.
بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر بهبود همدلی و کاهش قُلدری دانش آموزان پسر با اختلال رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات رفتاری به رفتارهایی اشاره دارد که به طور افراطی بروز می کنند، مزمن هستند، قابل پذیرش
نیستند و علت آنها انتظارهای اجتماعی و فرهنگی نمی باشد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای
تنظیم شناختی هیجان بر بهبود همدلی و کاهش قُلدری دانش آموزان پسر با اختلال رفتاری بود.
روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت
بود از تمامی دانش آموزان پسر ۱۵ - ۱۳ ساله دوره متوسطه اول با اختلال رفتاری شهر زابل در سال تحصیلی ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ . از
میان جامعه آماری تعداد ۲۶ دانش آموز با اختلال رفتاری به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب، و در قالب 2 گروه آزمایشی
) ۱۳ نفر ( و گواه ) ۱۳ نفر ( گمارش شدند. گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه ۵۰ دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای تنظیم
شناختی هیجان قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه همدلی بارون-کوهن و ویلرایت، مقیاس
قُلدری ایلی نویز و پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر )مقیاس معلم( استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل
کوواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در بهبود همدلی
و کاهش قُلدری دانش آموزان با اختلال رفتاری مؤثر است ) ۰۱ / .)p>۰
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت: از جمله رویکرد آموزشی مفید در جهت بهبود
همدلی و کاهش قُلدری دانش آموزان با اختلال رفتاری، آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان است.
مقایسه اثربخشی بازی درمانی فلورتایم و قصه درمانی بر پرخاشگری کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات رایج کودکان با اختلال طیف اُتیسم، پرخاشگری است؛ پرخاشگری در کودکان با اختلال طیف اُتیسم، می تواند باعث بروز آسیب های جدی برای فرد و اطرافیانش شود؛ پژوهش حاضر با هدف مقایسه بازی درمانی فلورتایم و قصه درمانی بر پرخاشگری کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پسر 7 تا 12 سال مشغول به تحصیل در مدرسه کودکان با اختلال طیف اُتیسم شهر رانیه در سال 2022 - 2023 میلادی بود که از این بین تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در 2 گروه آزمایشی و یک گروه گواه )در هر گروه 15 نفر ( گمارش تصادفی شدند. ابزارهای مورد استفاده پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری شهیم ) 1385 (، بازی درمانی فلورتایم دیویس ) 2016 ( و قصه درمانی گری ) 2015 ( بودند؛ ابتدا پیش آزمون به صورت پرسشنامه والدین برای هر 3 گروه اجرا شد. سپس 2 گروه آزمایشی تحت مداخله )یک گروه به صورت بازی درمانی و گروه دیگر به صورت قصه درمانی( قرار گرفتند؛ با توجه به شرایط کودکان با اختلال طیف اُتیسم مداخله به صورت فردی اجرا شد و پس از مداخله، پس آزمون بر روی هر 3 گروه اجرا شد. فرضیه پژوهش در نرم افزار Spss نسخه 27 با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که هر 2 مداخله بازی درمانی و قصه درمانی بر پرخاشگری کودکان با اختلال طیف اُتیسم تأثیر معنادار داشت ) 05 / p>0 ( اما فقط در میزان اثربخشی 2 روش مداخله بازی درمانی فلورتایم و قصه درمانی در مؤلفه پرخاشگری رابطه ای، تفاوت معنادار مشاهده شد ) 05 / p>0 (. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد، سطح معنا داری در مؤلفه پرخاشگری رابطه ای کمتر از 05 / 0 بود که نشان می دهد تفاوت معنا داری در میزان اثربخشی 2 روش مداخله بازی درمانی فلورتایم و قصه درمانی بر مقیاس پرخاشگری رابطه ای، وجود دارد ) 05 / p>0 (. در نمره کل پرخاشگری و سایر مؤلفه ها تفاوتی بین اثربخشی 2 گروه مشاهده نشد ) 05 / p<0 (. بررسی اندازه اثر نشان داد که بیشترین تفاوت در مؤلفه پرخاشگری رابطه ای، با ضریب 287 / 0 مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر هر 2 مداخله ی بازی درمانی فلورتایم و قصه درمانی بر کاهش پرخاشگری تأثیر دارند. لذا پیشنهاد می شود، بازی درمانی فلورتایم به عنوان راهبردی نوین و قصه درمانی به عنوان رویکردی مکمل به درمانگران کودکان با اختلال طیف اُتیسم آموزش داده شود تا این درمانگران در مداخلات خود این راهبردها را به کارگیرند.
تعیین اثربخشی بازی های زبانی-کلامی بر کارکردهای اجرایی، حافظه کاری، بازداری و دقت تمرکز بر عملکرد خواندن دانش آموزان دیرآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد خواندن از موضوع های مهم یادگیری در دانش آموزان است که می تواند در سایر جنبه ها و موضوع ها یادگیری و آموزشی تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی های زبانی _کلامی بر کارکرد های اجرایی حافظه کاری ، بازداری و دقت و تمرکز در عملکرد خواندن در دانش آموزان دیرآموز بود. روش: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دیرآموز پسر و دختر پایه اول مقطع ابتدایی آموزش وپرورش شهر یزد بودند که در سال تحصیلی ١٤٠٢ در مدارس دولتی به تحصیل اشتغال داشتند. تعداد ٣٠ دانش آموز دیرآموز واجد شرایط به صورت هدفمند با تأئید متخصصان مرکز اختلال یادگیری و روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و در 2 گروه ١۵ نفری آزمایشی و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل سیاهه ی تشخیص نا رساخوانی نما ) کرمی_نوری و مرادی ، 1384 (، آزمون کارکرد اجرایی بریف )جیویا، 2000 ( و آزمون هوش وکسلر 4 ) ۲۰۰۳( بود. آموزش بازی های زبانی _کلامی بر کارکرد های اجرایی، حافظه کاری، بازداری و دقت، تمرکز طی ١6 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفته ای 3 بار برای شرکت کنندگان گروه آزمایشی قبل و بعد مداخله پیش و پس آزمون اجرا شد، برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss ٢٣ و از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیر برای تحلیل داده ها استفاده شد. مقادیر احتمال کمتر از ) ٠۵ / ٠( از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد، پس از حذف اثر پیش آزمون، تفاوت بین میانگین نمرات گروه آزمایشی و گروه گواه در پس آزمون در متغیر حافظه کاری ) 001 / p>0 ( ، دقت و تمرکز ) 001 / p=0 ( و بازداری ) 001 / p>0 ( معنادار بود همچنین تفاوت بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایشی و گروه گواه در مؤلفه های عملکرد خواندن معنادار بود ) 001 / .)p>0 * Email: marzyah583@yahoo.com ● تاریخ دریافت: 25 / 11 / ● 1402 تاریخ انتشار: مهر و آبان ● 1403 نوع مقاله: پژوهشی ● صفحات 88 - 101 تعیین اثربخشی بازی های زبانی _کلامی بر کارکر دهای اجرایی، حافظه کاری، بازداری و دقت تمرکز بر عملکرد خواندن دانش آموزان دیرآموز 89 سال بیس ت و چهارم، شماره 4 پیاپی 182 مهر و آبان 1403 نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد، علائم نگارشی بازی های زبانی _کلامی مؤثر بر کارکرد های اجرایی و موجب بهبود در عملکرد خواندن دانش آموزان دیر آموز می شود و می توان از این علائم نگارشی به عنوان روش مداخله ای مؤثر سود جست.
اثربخشی بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش اثربخشی بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان سنین 9 تا 11 سال با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شهر زنجان در سال 1402 - 1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود ) 15 نفر گروه آزمایشی و 15 نفر گروه گواه( که از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در 2 گروه آزمایشی و گواه جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی، بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی اجرا شد درحالی که گروه گواه در فهرست انتظار باقی ماند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کانرز ) 2007 ( و پرسشنامه تنظیم هیجان برای کودک و نوجوان ) 2012 ( بود. یافته ها: نتایج نشان داد که نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر بهبود تنظیم هیجان در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنا دار داشته است ) 01 / .)P>0 نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای بهبود تنظیم هیجان در کودکان با نارسایی توجه/ بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.
تأثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر مهارت های کلامی دانش آموزان با نقص ویژه یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی تأثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر مهارت های کلامی دانش آموزان با نقص ویژه یادگیری ریاضی بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دوماهه بود. از میان دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی با نقص ویژه یادگیری ریاضی شهر اهواز به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 40 نفر انتخاب و پس از همتاسازی با جایگزینی تصادفی در گروه های آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه ای 50 تا 60 دقیقه ای برنامه آموزش نرم افزار توان بخشی شناختی کاپیتان لاگ (نسخه 2018) را به شیوه انفرادی دریافت کردند در حالی که به گروه گواه این برنامه آموزشی ارائه نشد. به منظور سنجش مهارت ها کلامی دانش آموزان از آزمون رشد زبان (TOLD) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده از راه آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نسخه بیست و چهارم نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها: توان بخشی شناختی رایانه ای باعث شد که توانایی آزمودنی های گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری در مقایسه با گروه گواه، در اکثریت مهارت های کلامی از جمله واژگان تصویری، واژگان ربطی، واژگان شفاهی، درک دستوری، تقلید جمله، تکمیل دستوری، تمایزگذاری کلمه و تحلیل واجی افزایش پیدا کرد (05/0>p)، ولی بین توانایی تولید کلمه گروه های آزمایش و گواه در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که برنامه توان بخشی شناختی رایانه ای بر رشد مهارت های کلامی دانش آموزان با نقص ویژه یادگیری ریاضی مؤثر است و می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مناسب استفاده شود.
مقایسه تنظیم هیجانی، سبک های تصمیم گیری و پردازش شناختی کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای و کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تنظیم هیجانی، سبک های تصمیم گیری و پردازش شناختی در کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای و کودکان بهنجار بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای بود، جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان بهنجار و با اختلال نافرمانی مقابله ای مقطع ابتدایی شهرستان مینودشت در سال تحصیلی 98 - 1397 بود. کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و کودکان بهنجار با روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان هومرسون و همکاران، پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان، سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس و پرسشنامه پردازش اطلاعات اسکوونبرگ و اسکیلدر بود. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که میانگین ارزیابی مجدد کودکان بهنجار بیشتر از کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بود و میانگین سرکوبی کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتر از کودکان بهنجار بود. در سبک های تصمیم گیری اجتنابی، وابسته و آنی میانگین کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتر از کودکان بهنجار بود و در سبک های شهودی و منطقی میانگین کودکان بهنجار بالاتر بود. میانگین مؤلفه های پردازش شناختی شامل خواندن انتقادی، بافت اولیه و ساختار کودکان بهنجار بیشتر از کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بود. نتایج: بنابراین می توان نتیجه گرفت که ماهیت اختلال کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای موجب می شود که آنها در تنظیم هیجانی، سبک های تصمیم گیری و پردازش شناختی از همتایان بهنجار خود ضعیف تر عمل کنند.
ویژگی های روانسنجی نسخه پنجم مقیاس های هوشی وکسلر کودکان در دانش آموزان با نقص توجه - بیش فعالی / تکانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۲۴-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، به «ویژگی های روانسنجی نسخه پنجم مقیاس های هوشی وکسلر کودکان در دانش آموزان با نقص توجه - بیش فعالی/ تکانشی» پرداخته شده و سؤال اصلی تحقیق بدین ترتیب مطرح می شود که آیا نسخه پنجم مقیاس های هوشی وکسلر کودکان در دانش آموزان با نقص توجه - بیش فعالی/ تکانشی از ویژگی های روان سنجی مطلوب برخوردار است؟ روش تحقیق، در حیطه مطالعات روان سنجی جای گرفته که زیرمجموعه روش پژوهش روش شناختی است. جامعه تحقیق را تمامی دانش آموزان با نقص توجه - بیش فعالی / تکانشی که در دوره ابتدایی (کلاس اول، دوم و سوم) در سال تحصیلی 1401مشغول به تحصیل می باشند و به عنوان دانش آموزان با نقص توجه - بیش فعالی/ تکانشی در مراکز خصوصی و دولتی تحت پوشش خدمات آموزشی- درمانی قرار دارند، تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس تعداد 250 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، نسخه پنجم مقیاس های هوشی وکسلر کودکان می باشد که دارای روایی و اعتبار مطلوبی می باشد. برای بررسی ضرایب اعتبار، از دو روش آلفا کرانباخ و دو نیمه کردن جهت بررسی تجانس درونی و روش آزمون- بازآزمون برای محاسبه ضریب ثبات استفاده شده است. همچنین، از روش تحلیل عامل سلسله مراتبی متعامد برای بررسی روایی سازه و از روش ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون برای بررسی ارتباط بین مقیاس هوشی وکسلر و مقیاس هوشی استانفورد- بینه برای محاسبه روایی ملاکی از نوع همزمان استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که نسخه پنجم مقیاس های هوشی وکسلر کودکان برای دانش آموزان با نقص توجه - بیش فعالی/ تکانشی دارای روایی و اعتبار مطلوبی است و می توان از ابزار مذکور برای گروه بالینی دانش آموزان با نقص توجه - بیش فعالی/ تکانشی که در حیطه افراد استثنایی جای می گیرند، استفاده به عمل آورد.
مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی بر ضرب آهنگ شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
111 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی بر ضربآهنگ شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری دانش آموزان دارای اختلال نارساخوانی پایه اول، دوم و سوم ابتدایی مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری آموزش و پرورش شهر سمنان در سال تحصیلی -١٤٠١ ١٤٠٠ بودند. تعداد ٤٥ دانش آموز ٨ تا ١٠ ساله با نارساخوانی به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ١٥ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایش مدت ٨ جلسه ٦٠ دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. دروه پیگیری پس از گذشت ٣ ماه انجام شد. ابزار سنجش چک لیست نشانه های ضرب آهنگ شناختی کند (SCT )بود. داده ها با استفاده از روش آنوای دو عاملی آمیخته توسط نرم افزار -26SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد نمره ضرب آهنگ شناختی کند بین گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری دارد (٠/٠٥>P). بر اساس نتایج، هر دو مداخله اثربخش بوده، پایداری اثر داشتند، اما میزان تاثیر آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله بیشتر از گروه مداخله ی یکپارچگی حسی و حرکتی بود. نتیجه گیری: مداخله آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی میتوانند به عنوان مداخله ای سودمند برای کمک به دانش آموزان دارای اختلال نارساخوانی و ضرب آهنگ شناختی کند در مدارس ابتدایی و مراکز مشکلات یادگیری استفاده شوند.