اثربخشی درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی بر حافظه شنیداری و حساسیت شنیداری دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال خواندن یکی از انواع اختلالات یادگیری ویژه است که به مشکلات تحصیلی و رفتاری در دانش آموزان منجر می شود و در مدارس میزان شیوع بسیار بالایی دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی در حافظه شنیداری و حساسیت شنیداری دانش آموزان با اختلال خواندن انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان پسر 7 تا 12 سال دارای اختلال خواندن بود که به مراکز روان شناسی و مشاوره و کلینیک های روان پزشکی تهران در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ مراجعه کردند. از جامعه آماری مورد نظر تعداد 30 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه قرار گرفتند. در طی فرایند مداخله گروه آزمایش برنامه درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش شامل خرده آزمون سنجش حافظه شنیداری برنامه رایانه ای حافظه کاری ان بک و نسخه تجدیدنظرشده آزمون حساسیت شنیداری را تکمیل کردند. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه اندازه گیری مکرر با نرم افزار spss26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که برنامه درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی بر حافظه شنیداری و حساسیت شنیداری در گروه آزمایش اثربخش است؛ همچنین اثربخشی این برنامه در مرحله پیگیری یک ماهه نیز پایدار مانده است (0/001p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده در این مطالعه می توان نتیجه گرفت که برنامه یکپارچگی حسی با تأکید بر حافظه شنیداری و حساسیت شنیداری در درمان اختلال خواندن مؤثر است و در نتیجه می تواند به عنوان یکی از محورهای مداخله ای دانش آموزان با این اختلال مورد توجه قرار گیرد.