فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب امتحان حالتی از اضطراب عمومی بوده و شامل پاسخ های شناختی، جسمان ی و رفتاری مرتبط با ترس از شکست است که به هنگام وقوع عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می دهد؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش توجه بر مهار توجه، توجه متمرکز و توجه پراکنده دانش آموزان دختر دارای اضطراب امتحان بود.
بیش فعالی/کمبود توجه و اعتیاد به مواد مخدر: نقش میانجی ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، مقایسه شدت بیش فعالی/کمبود توجه و زیر مقیاس های آن به همراه میزان ذهن آگاهی در افراد معتاد به مواد مخدر و افراد عادی بود. همچنین این مطالعه به بررسی نقش میانجی گر ذهن آگاهی در ارتباط علّی بیش فعالی/کمبود توجه با اعتیاد به مواد مخدر پرداخت. نمونه مورد بررسی شامل 153 نفر معتادان بدون نام و 103 نفر افراد همتا و عادی بود. داده ها به کمک مقیاس تشخیصی کوتاه نقص توجه-بیش فعالی کانرز بزرگسالان و مقیاس ذهن آگاهی گردآوری شده و به کمک ضرایب همبستگی، آزمون تی و تحلیل میانجی آنالیز شدند. همبستگی های معکوس و معناداری بین نمره کل بیش فعالی/کمبود توجه و زیرمقیاس های آن با ذهن آگاهی بدست آمد. همچنین تفاوت های معناداری از نظر ذهن آگاهی و بیش فعالی/کمبود توجه و زیرمقیاس های آن در افراد معتاد با همتاهای غیرمعتاد آن ها مشاهده شد. تحلیل میانجی از نقش واسطه ای معنادار ذهن آگاهی در ارتباط علّی نمره کل بیش فعالی/کمبود توجه بر اعتیاد به مواد مخدر حمایت نمود. بر اساس یافته ها، منطقی به نظر می رسد که اولا نقش اختلال بیش فعالی/کمبود توجه بزرگسالان در ابتلا به اعتیاد با مواد مخدر از نو مورد توجه قرار گیرد. ثانیا در مداخلات درمانی اعتیاد به مواد مخدر، نقش ذهن آگاهی به عنوان عاملی مهم در در نظر گرفته شود.
مقایسه توانمندی خانواده در افراد دارای عود مجدد و افراد تداوم دهنده درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
75-90
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش مقایسه توانمندی خانواده در افراد تداوم دهنده درمان نگهدارنده و افراد دارای عود مجدد در بین معتادان به مواد مخدر شهر تبریز بود. روش: روش پژوهش از نوع علی–مقایسه ای بود. بدین منظور، نمونه ای150 نفری (شامل 75 نفر بدون بازگشت و 75 نفر دارای عود مجدد) از بین مراجعان کمپ های ترک اعتیاد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از خانواده شان خواسته شد پرسش نامه توانمندسازی خانواده کورن و همکاران را تکمیل کنند. یافته ها : نتایج نشان داد که دو گروه از نظر نمره کل توانمندی خانواده و سطوح توانمندی (خانواده در ارتباط با فرد معتاد، ارتباط با سیستم های خدماتی و سطح اجتماعی) متفاوت هستند (05/0 > p ) و خانواده های افراد تداوم دهنده درمان نگهدارنده از توانمندی بالاتری برخوردار بودند. نتیجه گیری : یافته ها می توانند به طور تلویحی نقش توانمندی خانواده درمدیریت درمان پیشگیری از عود مجدد اعتیاد را تائید کنند.
تأثیر نوروفیدبک با امواج آلفای بالا بر کارکردهای اجرایی دانشجویان دختر دانشگاه کردستان با نشانگان فرسودگی تحصیلی و علایم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:امروزه پژوهشها نشان داده است که کژکاری های شناختی به ویژه کارکرد های اجرایی در افراد با نشانگان فرسودگی تحصیلی و علایم افسردگی وجود دارد و یکی از مهمترین درمان های موجود در این زمینه نوروفیدبک است. بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر نوروفیدبک با امواج آلفای بالا بر کارکرد های اجرایی دانشجویان دختر دانشگاه کردستان با نشانگان فرسودگی تحصیلی و علایم افسردگی بود. روش:روش مطالعه نیمه تجربی به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دختر دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 1395-1394 و روش نمونه گیری از نوع داوطلبانه بود. بدین صورت که ابتدا آزمون غربال گری افسردگی بک و فرسودگی تحصیلی ماسلاش در بین دانشجویان دختر 25- 19 ساله توزیع شد و سپس بر اساس نمره ی پرسشنامه ها دانشجویانی که از متوسط نمرات در هر دو پرسشنامه برخوردار بودند انتخاب گردیده و از بین افرادی که شرایط ورود به پژوهش حاضر را داشتند 34 نفر برای مشارکت در پژوهش حاضر داوطلب شدند که به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش( 17 نفر) و کنترل(17 نفر) قرار گرفتند و به نسخه ی نرم افزاری آزمون های کارت های ویسکانسین و استروپ رنگ واژه و آزمون فراخنای حروف ارقام پاسخ دادند. جلسات نوروفیدبک برای گروه آزمایش در آزمایشگاه روانشناسی دانشگاه کردستان و برای هر فرد طی یک دوره ی آموزشی 10 جلسه ای( هفته ای 2 بار و به مدت 45 دقیقه) انجام شد. پروتکل نوروفیدبک با استفاده از امواج آلفای بالا در ناحیه ی پاریتال و اکسیپیتال)نقاطP3, PZ, P4, O1, 02) و نقطه ی PZ انجام گرفت که پس از گذشت 3 جلسه دو نفر از اعضای گروه آزمایش از ادامه ی همکاری انصراف دادند. پس از اتمام جلسات از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها:نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل از لحاظ پس آزمون حافظه ی کاری( 001/0> P) و تغییر توجه ( 001/0> P) با کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد ولی روش نوروفیدبک تاثیر معناداری بر بازداری پاسخ غالب دانشجویان نداشته است( 05/0< P). نتیجه گیری:یافته های این پژوهش نشان داد که نوروفیدبک با امواج آلفای بالا بر کارکرد های اجرایی دانشجویان با نشانگان فرسودگی تحصیلی و علایم افسردگی اثرگذار است و از طریق تغییراتی که در سطوح سلولی مغز ایجاد می کند منجر به بهبود عملکرد شناختی افراد می شود.
پیشگیری از اعتیاد با رویکرد اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر و بهره مندی از ظرفیت سازمان های مردمی
حوزههای تخصصی:
اعتیاد زمینه ساز بسیاری دیگر از مشکلات و مسائل اجتماعی بوده و می تواند نقش مهمی در کم توسعه یافتگی داشته باشد. به علاوه با توجه به تبدیل شدن مواد مخدر و اعتیاد به ابزار جنگ نرم و تهدید علیه امنیت ملی از یک سو و منابع قابل توجه کشور خصوصاً در حوزه های فرهنگی از سوی دیگر، در صورت پذیرش اصل اقدامات رویکرد اجتماعی کردن پیشگیری از اعتیاد به عنوان مهم ترین رویکرد در مصون سازی آحاد جامعه، چاره ای جز حمایت از سازمان های مردم نهاد و تیم های محله ای در این زمینه نیست. مطالعه حاضر که به روش مروری-کتابخانه ای انجام شده، درصدد است تا ضمن تبیین نقش سازمان های مردم نهاد در برنامه های پیشگیرانه و اهداف اصلی رویکرد اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر، با ایجاد حساسیت افزون تر در بین مسئولین و سازمان های مردمی، ضرورت ایجاد یک نهضت عمومی و فراگیر در پیشگیری از اعتیاد را روشن نماید؛ و مبارزه با مواد مخدر از طریق مبارزه ی اجتماعی با ورود و مشارکت تمام افراد جامعه ازجمله خانواده ها و سمن ها به عنوان یک سیاست ارجح برای هر دولتی در کشور ما باشد.
اثربخشی چهار روش پیشگیری از سوءمصرف مواد بر نگرش نسبت به مواد مخدر و سلامت روان دانش آموزان پسر دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصد افراد برای سوءمصرف مواد دست کم در نخستین دفعات مصرف، تحت تأثیر نگرش آنها به مصرف مواد قرار دارد. اصلاح نگرش بویژه در نوجوانان، یکی از راهبردهای شناخته شده پیشگیری از اعتیاد است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر چهار روش پیشگیرانه (آموزش از راه مهارت های زندگی، آموزش از طریق فیلم، آموزش از طریق پوستر کاتالوگ و آموزش به روش ارسال پیام کوتاه) بر تغییر نگرش و سلامت روان دانش آموزان پسر دوره متوسطه بود. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی بود که در آن چهار گروه آزمایش شامل: آموزش از طریق فیلم، مهارت های زندگی، ارسال پیامک(SMS) و پوستر و کاتالوگ و یک گروه گواه بررسی شد. برای این منظور 511 دانش آموز از چهار منطقه آموزشی به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس(ANCOVA) تحلیل شد. نتایج نشان داد که از بین روش های پیشگیرانه، روش های شرکت در دوره های مهارت های زندگی و آموزش از طریق فیلم، اثر معناداری نسبت به آموزش از طریق پوستر و کاتالوگ و ارسال پیام کوتاه از طریق تلفن همراه بر نگرش نسبت به اعتیاد داشت. همچنین، از بین چهار روش یادشده، آموزش از طریق فیلم و آموزش مهارت های زندگی تأثیر معناداری بر ارتقای سلامت روان دانش آموزان داشتند. به کلیه مراکز آموزشی پیشنهاد می گردد که در آموزش تغییر نگرش دانش آموزان و ارتقای سلامت روان آن ها، از روش های فعالی مانند آموزش مهارت های زندگی و آموزش از طریق فیلم و مشاهده استفاده نمایند.
اثربخشی گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل (TA) بر کاهش شدت اعتیاد بیماران زن تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل (TA) بر کاهش شدت اعتیاد بیماران زن تحت درمان با متادون بود. روش: طرح تحقیق، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل تمامی زنان وابسته به موادمخدر بودند که درسال 1395 برای درمان به یکی از مراکز ترک اعتیاد، در شهرمشهد مراجعه نموده بودند و با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. تعداد 40 نفر از بیماران زن تحت درمان با متادون به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند و از ابزارهای شاخص شدت اعتیاد و پرسش نامه ویژگی های جمعیت شناختی استفاده گردید. برنامه مداخله گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر روی گروه آزمایش به صورت گروهی به مدت 10 جلسه 2 ساعته (در هر هفته یک جلسه) انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد شدت اعتیاد بین دو گروه، تفاوت معناداری داشت (001/0P<). همچنین تحلیل متغیرها به تفکیک بیانگر آن بود که در ابعاد وضعیت روان پزشکی، مصرف مواد و مصرف الکل تفاوت در سطح (001/0P<) معنادار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق چنین به نظر می رسد که گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر کاهش شدت اعتیاد بیماران زن تحت درمان با متادون، مؤثر است.
مقایسه سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری و ویژگی های سرشت و منش در افراد وابسته به مواد و غیر وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری و ویژگی های سرشت و منش در افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته صورت گرفت. روش: طرح پژوهش توصیفی و روش آن علی-مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مردان وابسته به مواد و غیر وابسته ساکن در جزیره کیش بودند که تعداد 200 نفر از آنان به روش در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه سرشت و منش کلونینجر و مقیاس سیستم فعال سازی/سیستم بازداری رفتاری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه از نظر میانگین های سیستم فعال سازی رفتاری، جستجوی سرگرمی و پاداش وابستگی، تفاوت وجود ندارد و فقط در ویژگی سائق و سیستم بازداری رفتاری تفاوت وجود دارد (05/0>P). همچنین بین دو گروه از نظر آسیب پرهیزی و خودراهبری تفاوت معناداری وجود داشت (01/0>P). به علاوه، نتایج تفاوت معناداری را در ویژگی های نوجویی، پشتکار، همکاری و تعالی بخشی خود بین دو گروه نشان نداد. نتیجه گیری: افراد وابسته به مواد نسبت به افراد غیروابسته سیستم بازداری رفتاری ضعیف تری دارند. اما برخلاف تحقیقات قبلی، حساسیت سائق در افراد غیروابسته بیشتر از افراد وابسته به مواد است. آسیب پرهیزی بالا و خودراهبری پایین شدت اعتیاد را در افراد وابسته به مواد تحت تأثیر قرار می دهد. با توجه به حجم نمونه بالا نسبت به تحقیقات قبلی و تک جنسیتی بودن نمونه تحقیق، انجام تحقیقات مشابه در جهت نیل به نتایج روشن تر ضروری است.
تاثیر بازی های رایانه ای آموزشی بر یادگیری مفاهیم ریاضی دانش آموزان دارای اختلالات طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با وجود توانمندی ها و قابلیت های فن آوری و اثرات مثبت آن در کمیت و کیفیت یاددهی و یادگیری، متاسفانه حوزه ی آموزش دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه، به دور از تحولات رخ داده قرار گرفته است و نیازمند توجه جدی در این زمینه می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر بازی های رایانه ای آموزشی بر یادگیری مفاهیم ریاضی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی دارای اختلال طیف اوتیسم در درس ریاضی بود. روش کار: در این کارآزمایی بالینی در سال 92-1391 انجام شد. آزمودنی ها 30 نفر از دانش آموزان دارای اختلال طیف اوتیسم در شهر تهران می باشند که به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. قبل از شروع مطالعه، تمام آزمودنی ها با آزمون محقق ساخته یادگیری ارزیابی شدند. سپس در گروه آزمون، ابتدا معلم درس خود را در مفاهیم مورد نظر (جمع، تفریق، ضرب و تقسیم) به طور کامل به دانش آموزان ارایه داد و از بازی رایانه ای به عنوان مکملی برای مفهوم آموزش استفاده شد. از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کواریانس) به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: تحلیل نتایج با استفاده تحلیل کواریانس نشان داد که پس از آموزش تفاوت معنی داری در یادگیری گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد ایجاد شده است (001/0 P≥). نتیجه گیری: به نظر می رسد که استفاده از بازی رایانه ای آموزشی به عنوان مکمل آموزش در درس ریاضی باعث افزایش یادگیری دانش آموزان دارای اختلال طیف اوتیسم می شود لذا پیشنهاد می شود که در آموزش مفاهیم ریاضی از فن آوری های نوین آموزشی به خصوص بازی های رایانه ای در کنار شیوه ی سنتی استفاده شود.
تاثیر آموزش گروهی عوارض سوءمصرف مواد بر نگرش به اعتیاد دانش آموزان دختر دبیرستانی دارای والد معتاد (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش گروهی عوارض سوءمصرف مواد بر نگرش دانش آموزان دختر دارای والد معتاد انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را 84 دانش آموزان دختر دارای والد معتاد تشکیل می دادند که در سال 1394در دوره دوم دبیرستان های شهر ششتمد مشغول به تحصیل بودند. از بین دانش آموزان داوطلب شرکت در برنامه آموزشی 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه به صورت تصادفی جای گرفتند. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه تحت برنامه آموزش گروهی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از پرسش نامه نگرش نسبت به اعتیاد جمع آوری گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش گروهی بر مولفه های نگرش به اعتیاد (01/0 P<) دانش آموزان دختر دارای والد معتاد تاثیر مثبت داشت. نتیجه گیری: با توجه به این که آموزش گروهی عوارض سوءمصرف مواد موجب نگرش منفی نسبت به اعتیاد در دانش آموزان دختر دبیرستانی دارای والد معتاد شد، لازم است که این گونه برنامه های آموزشی در دبیرستان ها و دانشگاه ها مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه توجه انتخابی در افراد با نشانه های اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال شخصیت وسواسی -جبری و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:علوم شناختی با استفاده از تکالیف مختلف ماهیت و فرآیندهای توجه را مورد بررسی قرار می دهد. هدف این پژوهش مقایسه توجه انتخابی در افراد با نشانه های اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال شخصیت وسواسی –جبری و بهنجار بود. روش:در این پژوهش 400 دانشجوی دختر به صورت تصادفی انتخاب شدند و نسخه کامپیوتری پرسشنامه میلون را کامل کردند. سپس بر اساس ملاک های ورود، سه گروه اختلال شخصیت ضداجتماعی، اختلال شخصیت وسواسی –جبری و بهنجار انتخاب شدند. در ادامه، آزمون توجه انتخابی d2 برای شرکت کنند گان اجرا شد. داده ها با استفاده ار تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها:نتایج نشان داد در مؤلفه کارایی تمرکز بین دو گروه شخصیت وسواسی – جبری و گروه بهنجار تفاوت معناداری وجود دارد بطوری که گروه شخصیت وسواسی – جبری عملکرد ضعیف تری داشت. در رابطه با خطای حذف تفاوت گروه شخصیت وسواسی – جبری و گروه شخصیت ضداجتماعی معنادار بود و افراد وسواسی –جبری بیشتر مرتکب خطای حذف شده بودند. همچنین تفاوت دو گروه وسواسی و بهنجار در خطای حذف معنادار بود و افراد وسواسی - جبری خطای حذف بیشتری داشتند. نتیجه گیری:براساس یافته ها پژوهش به نظر می رسد نقص در توجه انتخابی با بروز نشانه های اختلال شخصیت مرتبط باشد. پیشنهاد می شود در تحقیقات آینده مبنای عصب شناختی فرایند توجه و پردازش محرک های اجتماعی در اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال شخصیت وسواسی –جبری مورد بررسی قرار گیرد.
رابطه علی الگوهای ارتباطی خانواده با آمادگی برای اعتیاد با میانجی گری ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی و باز بودن نسبت به تجربه در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه علی بین الگوهای ارتباطی خانواده با آمادگی برای اعتیاد، با میانجی گری روان رنجورخویی و باز بودن نسبت به تجربه در دانش آموزان بود. روش: در این مطالعه توصیفی- همبستگی، جامعه آماری را دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه دبیرستان های دولتی اهواز تشکیل می دادند که به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای ۴۰۰ دانش آموز از بین نواحی دو و سه شهر اهواز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این تحقیق مقیاس تجدید نظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (۱۹۹۴)، پرسش نامه شخصیتی نئو- فرم کوتاه (۱۳۸۱) و مقیاس ایرانی آمادگی برای اعتیاد زرگر (۱۳۸۵) بودند. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیر مستقیم از آزمون بوت استراپ در دستور کامپیوتری ماکرو پریچر و هیز استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. به طورکلی نتایج نشان داد تمام مسیرهای مستقیم به جز مسیر همنوایی به باز بودن نسبت به تجربه معنادار شدند. مسیرهای غیر مستقیم نیز به جز همنوایی از طریق باز بودن نسبت به تجربه با اعتیاد معنا دار بودند. نتیجه گیری: مدل ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر در آمادگی به اعتیاد است. بنابراین می تواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری از اعتیاد مفید فایده باشد.
رابطه عِلّی سبک های والدگری و سبک دلبستگی ناایمن با آمادگی به اعتیاد، از طریق میانجی گری ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه عِلّی سبک های والدگری و سبک دلبستگی ناایمن با آمادگی به اعتیاد، از طریق میانجی گری ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. روش: این پژوهش از نوع همبستگی بود و شرکت کنندگان 178 نفر از دانشجویان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس ایرانی آمادگی اعتیاد، مقیاس سبک های والدگری (سهل گیرانه و مستبدانه)، مقیاس سبک دلبستگی ناایمن (دوسوگرا / اضطرابی و اجتنابی)، پرسش نامه ویژگی های شخصیتی نئو- فرم کوتاه (روان رنجورخویی و باز بودن نسبت به تجربه) و مقیاس سبک های هویت (هویت سردرگم و زودرس) بود. یافته ها: ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراپ (نرم افزار AMOS- 21) استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی برازش قابل قبولی با داده ها دارد. ضرایب مسیر مستقیم (حاصل از تحلیل مسیر) و غیر مستقیم (حاصل از روش بوت استراپ) نشان دادند که سبک های والدگری سهل گیرانه و مستبدانه و سبک دلبستگی ناایمن به طور مستقیم و به طور غیر مستقیم از طریق ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی و بازبودن نسبت به تجربه و سبک های هویت زودرس و سردرگم روی آمادگی اعتیاد تاثیر دارند. بحث و نتیجه گیری: برای مهار و درمان اعتیاد باید هم به متغیرهای نزدیک مانند ویژگی های شخصیتی و هم متغیرهای دور مانند سبک های هویت و سبک های والدگری توجه کرد.
مشکلات مردان مبتلا به زودانزالی: تحلیل محتوای متون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :تاکنون در کشور ایران هیچ مطالعه ای در خصوص تأثیر زودانزالی بر زندگی مردان انجام نشده است. تحقیق حاضر این موضوع مهم را با استفاده از روش کیفی از نوع تحلیل محتوا و بررسی تحقیقات و متون مرتبط با مشکلات زودانزالی، مورد بررسی قرار داد. مواد و روش ها:کلید واژه های مرتبط به موضوع مورد نظر در پایگاه های معتبری مانند Elsevier، ProQuest، Science Direct، Google Scholar، SID، PubMed، Magiran و CIVILICA جستجو گردید و از بین مطالعاتی که بین سال های 1970 تا 2016 منتشر شده بودند، 13 مقاله مرتبط انتخاب شد. یافته ها:مطالعه متون بر ارزیابی مشکلات روان شناختی مؤثر در زندگی مردان زودانزال تمرکز داشت. مشکلات مردان مبتلا به زودانزالی در هشت محور «مدیریت انزال، استرس، اضطراب، رضایت جنسی، سازگاری زوجی، مشکلات فیزیولوژیک، افسردگی و خودپنداره جنسی» دسته بندی گردید. نتیجه گیری:به نظر می رسد که برای درمان این اختلال بهتر است هم مرد و هم شریک جنسی اش تحت نظر قرار گیرند و مداخلات به شکل زوجی انجام شود.
پیش بینی بدکارکردی جنسی بر اساس باورهای جنسی در دانشجویان زن متأهل شهر اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی بدکارکردی جنسی بر اساس مؤلفه های باورهای جنسی شامل محافظه کاری جنسی، میل و لذت جنسی به عنوان یک گناه، باورهای مربوط به سن، باورهای تصویر بدن، انکار تقدم محبت در رابطه جنسی و ترجیح نقش مادری در دانشجویان زن متأهل بود. مواد و روش ها:روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانشجویان زن متأهل دانشگاه های اهواز در سال 1394 بود که 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های شاخص عملکرد جنسی زنان Rosen (Female sexual function index) و پرسش نامه باورهای ناکارامد جنسی Nober (Sexual dysfunctional beliefs) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS به روش تحلیل ممیز گام به گام مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها:تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای محافظه کاری جنسی، میل و لذت جنسی به عنوان یک گناه، باورهای مربوط به سن، باورهای تصویر بدن، انکار تقدم محبت در رابطه جنسی و ترجیح نقش مادری قادر به پیش بینی عضویت گروهی افراد با و بدون بدکارکردی جنسی با 5/78 درصد صحت در دانشجویان زن متأهل بود. همچنین، کارامدترین متغیر در پیش بینی عضویت گروهی افراد لذت جنسی به عنوان یک گناه با سطح معنی داری 001/0 بود. نتیجه گیری:باورها به عنوان نگرش های شخصی افراد، نقش تعیین کننده ای در بدکارکردی جنسی افراد دارد. لازم است تا در مشاوره و درمان افرادی که بدکارکردی جنسی دارند، به باورها به عنوان عامل مهم برای کاهش بدکارکردی جنسی توجه کرد.
پیش بینی نگرش به مواد مخدر بر اساس مؤلفه های تحول مثبت نوجوانی و رضایت از زندگی درنوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه تحول مثبت نوجوانی و رضایت از زندگی با نگرش به مواد مخدر در دانش آموزان انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر قم بودند که نمونه ای به حجم 385 نفر (198 نفر دختر و 187 نفر پسر) به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. از پرسش نامه های تحول مثبت نوجوانی گلدوف و همکاران، نگرش سنج مواد مخدر رضایی و همکاران و رضایت از زندگی داینر و همکاران استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های تحول مثبت نوجوانی و نگرش به مواد مخدر و بین مؤلفه های نگرش به مواد مخدر و رضایت از زندگی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که مؤلفه های ارتباط، منش، مراقبت و رضایت از زندگی به ترتیب بیشترین سهم را در پیش بینی نگرش به مواد مخدر در دانش آموزان دارند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این یافته ها، ضرورت توجه به منابع و سرمایه های تحول مثبت نوجوانی و رضایت از زندگی را در کاهش اعتیاد و گرایش به مواد مخدر دانش آموزان مورد تأکید قرار داد.
اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در بهبود کارکردهای اجرایی و افزایش کیفیت زندگی در معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب(DIC)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد اثرات منفی زیادی بر جنبه های مختلف روانی و اجتماعی افراد دارد. در واقع اعتیاد یک بیماری مزمن است که عوامل گوناگون زیست شناختی، روان شناختی و اجتماعی در آن تأثیر دارد .هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در بهبود کارکردهای اجرایی و افزایش کیفیت زندگی در معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج است.روش پژوهش در چارچوب طرح های آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نمونه مورد نظر شامل 24مرد از معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه راهبردهای نظم جویی هیجان مبتنی بر مدل گروس به مدت ده جلسه گروهی دریافت کردند در حالیکه گروه کنترل تا پایان طرح هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند.برای جمع آوری اطلاعات از آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و برای تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد.نتایج نشان دادند که آموزش راهبردهای تنظیم فرآیندی هیجان موجب ارتقا کارکردهای اجرایی و افزایش کیفیت زندگی در افراد گروه آزمایش شد.آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان تلویحات کاربردی مفیدی در درمان و پیشگیری از عود اعتیاد دارد.
رابطه بین تنیدگی و سبک های مقابله ای مادران با رفتارهای سازشی کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: کودکان دارای اختلال طیف اتیسم با مشکلات سازشی بسیاری و در پی آن والدین با مشکلات بهداشت روانی بیشتری مواجه اند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تنیدگی و سبک های مقابله ای مادران با رفتار سازشی کودکان با اختلال طیف اتیسم بود.
مدل یابی روابط ساختاری طرحواره، سبک های دلبستگی با آمادگی به اعتیاد با واسطه گری راهبردهای مقابله ای استرس، تنظیم شناختی هیجان واحساس تنهایی در معتادان در حال ترک اعتیاد به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی روابط ساختاری طرحواره، سبک های دلبستگی با آمادگی به اعتیاد با واسطه گری راهبردهای مقابله ای استرس، تنظیم شناختی هیجان واحساس تنهایی در معتادان در حال ترک اعتیاد به مواد مخدر انجام شد. روش: روش تحقیق توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی تحقیق عبارت بودند از: معتادان در حال بهبودی استان گلستان در سال 1395. به روش نمونه گیری لوهلین (2004)، 300 نفر از معتادان درحال بهبودی به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسش نامه های، آمادگی به اعتیاد، سبک های دلبستگی هازن و شیور، راهبردهای مقابله با استرس اندلر و پارکر، تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی، کرایج و اسپینهاون، احساس تنهایی راسل، طرحواره یانگ فرم کوتاه استفاده شد. یافته ها: به طورکلی پنج متغیر توانستند 74 درصد از متغیر آمادگی به اعتیاد را تبیین نمایند. نتیجه گیری: با توجه به قدرت پیش بینی کنندگی متغیرها می توان از نتایج در مداخلات و آموزش ها در کلینیک های ترک اعتیاد استفاده نمود.