مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نظم جویی هیجان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ارزیابی مجدد و فرونشانی تجارب هیجانی منفی بر فعالیت ناحیه ای قطعه ی پیشانی مغز با نگاه به ابعاد برون گردی و نورزگرایی می باشد. بدین منظور، براساس نمرات انتهایی توزیع ابعاد بـرون گردی و نورزگرایی نسخه ی تجدیدنظرشده ی پرسشنامه ی شخـصیتی آیسنک و مـلاک های ورود، چهار گروه20 نفری (شامل برون گرد، درون گرد، نورزگرا و پایدار هیجانی) از جامعه ی دانشجویان پسر انتخاب شدند. تمام آزمودنی ها راست برتر متجانس (در دست، پا و چشم) بودند. برای ارزیابی فعالیت نواحی پیشانی مغز در خلال ارزیابی مجدد و فرونشانی تجارب هیجانی منفی، آزمودنی ها قطعه فیلم های برانگیزاننده ی هیجان های منفی را مشاهده نمودند. در حالت ارزیابی مجدد، از آن ها خواسته شد در حین تماشای فیلم، درباره ی فیلم به گونه ای غیرهیجانی فکر کنند و در حالت فرونشانی، به شیوه ای رفتار کنند که اگر شخصی آن ها را نگاه کند، به این نکته پی نبرد که چه چیزی را احساس می کنند. در طی این مراحل، EEG از نواحی مختلف قطعه ی پیشانی مغز ثبت شد. نتایج نشان داد که فرونشانی تجارب هیجانی منفی منجر به افزایش فعال سازی قطعه ی پیشانی راست مغز می گردد، این افزایش در افراد درون گرد و نورزگرا بیشتر از افراد برون گرد و پایدار هیجانی می باشد. همچنین نتایج نشان داد که ارزیابی مجدد تجارب هیجانی منفی موجب فعال سازی نقاط متفاوت قطعه ی پیشانی مغز براساس ابعاد شخصیتی می شود. در مجموع، یافته ها دلالت بر این دارند که ابعاد نورزگرایی و برون گردی نقش تعدیل گری در مکانیسم های فعالیت مغزی راهبردهای ارزیابی مجدد و فرونشانی نظم جویی هیجان دارند و این راهبردها تاثیر متفاوتی بر فعالیت ناحیه ای قطعه ی پیشانی مـغز دارند. باتوجه به نتــایج پژوهش، می توان گفت که راهبردهای متفاوت نظم جویی هیجان براساس ابعاد شخصیتی متفاوت و فعالیت مغزی متعاقب آن، چشم اندازهای جدیدی را در زمینه های آسیب شناسی، پیشگیری، درمان و سایر زمینه های پژوهشی به میان می آورد.
بررسی اعتبار و روایی فرم کوتاه پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر تهیه فرم کوتاه نسخه فارسی پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ-P- short) و بررسی اعتبار و روایی آن بود.
مواد و روش ها: نسخه فارسی پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ-P) بر روی 420 نفر (200 نفر زن) از شرکت کننده های جامعه دانشجویی ایران در سال تحصیلی 89-1388 اجرا شد. فرم کوتاه نسخه فارسی پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان
(CERQ-P- short) با استفاده از حذف گام به گام ماده ها با بالاترین میزان آلفا، در صورت حذف ماده بر اساس نتایج، تجزیه و تحلیل اعتبار تدوین شد. روایی مقیاس به شیوه های تحلیل مؤلفه اصلی با استفاده از چرخش Varimax، همبستگی بین خرده مقیاس ها و روایی ملاکی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج Cronbach’s alpha (با دامنه 68/0 تا 82/0) نشان داد که 9 خرده مقیاس فرم کوتاه نسخه فارسی پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ-P-short) دارای اعتبار مطلوبی هستند. تحلیل مؤلفه اصلی ضمن تبیین 75 درصد واریانس، الگوی 9 عاملی اصلی پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ) را مورد حمایت قرار داد. همچنین، همبستگی بین خرده مقیاس ها به نسبت بالا بود. سرانجام، الگوی همبستگی خرده مقیاس های فرم کوتاه نسخه فارسی پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ-P- short) با علایم افسردگی بیان گر روایی ملاکی مقیاس بود.
نتیجه گیری: فرم کوتاه نسخه فارسی پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ-P- short) در جامعه ایران، خصوصیات روان سنجی مناسبی داشت.
تأثیر آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک در وسوسه ی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد: مطالعه ی تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقدمه: در فرایند درمان و پیشگیری از بازگشت اعتیاد، حالت های هیجانی منفی و مثبت، و وسوسه از مهم ترین عوامل خطر بازگشت می باشد. هدف مطالعه ی حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک در کاهش وسوسه ی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد بود. روش: پژوهش در چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه ی پلکانی اجرا شد. بر اساس میزان تمایل به شرکت در مطالعه، مصاحبه ی تشخیصی ساختار یافته و ملاک های ورود، از میان بیماران مرد مبتلا به سوء مصرف مواد، سه نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. هر سه آزمودنی به صورت انفرادی در خلال ده جلسه تحت آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک قرار گرفتند. به منظور سنجش وسوسه از نسخه ی فارسی پرسشنامه ی عقاید وسوسه انگیز (بک، 1993) استفاده شد. یافته ها: آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک به آزمودنی های پژوهش موجب کاهش چشم گیر نمرات وسوسه در مقیاس عقاید وسوسه انگیز شد، به طوری که نمرات در طی ده جلسه ی مداخله ی آموزشی کاهش قابل توجهی نسبت به نمرات خط پایه داشتند. بازبینی دیداری نمودارهای اثربخشی و اندازه ی ضریب تأثیر نیز بیانگر کاهش معنادار و قابل توجّه شدت وسوسه ی آزمودنی ها بود. نتیجه گیری: آزمودنی های مداخلات آموزشی نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک می تواند در انتخاب راهبردهای مقابله ای با وسوسه مؤثر واقع شود و تلویحات کاربردی مطلوبی در زمینه درمان و پیشگیری از بازگشت سوء مصرف مواد دارد.
مقایسه باورهای فراشناختی ودشواری درنظم جویی هیجان در افراد وابسته به مواد و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی باور های فراشناختی و دشواری در نظم جویی هیجان در افراد وابسته به مواد و بهنجار بود.
روش: این پژوهش یک طرح علی- مقایسه ای بود که در آن 50 نفر از افراد وابسته به مواد با 50 فرد بهنجار که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند؛ مقایسه گردیدند. آزمودنی ها پرسشنامه فراشناخت کارترایت – هاتون و ولزو پرسشنامه دشواری در نظم جویی هیجان گراتز و رومر را تکمیل نمودند و داده ها به وسیله آزمون تحلیل واریانس چند متغیری T هاتلینگ تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج آزمون نشان داد که میان باورهای فراشناختی و دشواری در نظم جویی هیجانی افراد وابسته به مواد و بهنجار تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که از زیر مقیاس های باورهای فراشناختی در زیر مقیاس باورهای مثبت درباره نگرانی و از زیر مقیاس های دشواری در نظم جویی هیجانی، در زیر مقیاس فقدان آگاهی هیجانی در دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، آسیب نظارت فراشناختی و دشواری در نظم جویی هیجان می تواند یک عامل کلیدی در وابستگی به مواد باشد که برای فهم، پیشگیری و درمان آن مفید است.
تعیین اعتبار و روایی نسخه فارسی پرسشنامه راهبردهای فرآیندی نظم جویی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: نظم جویی هیجان یکی از مؤلفه های اساسی فهم تحول هیجانی، سلامت روان شناختی و آسیب شناسی روانی است. هدف: هدف مطالعه حاضر تهیه نسخه فارسی پرسشنامه راهبردهای فرآیندی نظم جویی هیجان و بررسی اعتبار و روایی آن بود. روش: نسخه فارسی پرسشنامه راهبردهای فرآیندی نظم جویی هیجان با استفاده از تکنیک ترجمه مضاعف تدوین و روی 349 نفر (124 نفر مرد و 225 نفر زن) از دانشجویان با دامنه سنی 18 تا 32 اجرا شد.اعتبار نسخه فارسی پرسشنامه راهبردهای فرایندی نظم جویی هیجان بر اساس روش های همسانی درونی، همبستگی های مجموعه ماده و بازآزمایی مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این، به منظور بررسی روایی، از روش های تحلیل عاملی، همبستگی بین خرده مقیاس ها و روایی ملاکی استفاده شد. یافته ها: دامنه آلفای کرونباخ (57/0 تا 94/0) نشان داد که نسخه فارسی پرسشنامه راهبردهای فرایندی نظم جویی هیجان و خرده مقیاس های آن از همسانی درونی مطلوبی برخوردار است. همچنین، نمره های ماده و نمره های کلی خرده مقیاس های مطابق، همبستگی معناداری با یکدیگر داشتند (44/0 r= تا 72 /0r= ) و ارزش ضرایب بازآزمایی (56/0 تا 74/0) بیانگر ثبات مقیاس بود. تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی از الگوی 7 عاملی پرسشنامه راهبردهای فرآیندی نظم جویی هیجان حمایت کرد. درجه روابط درونی بین خرده مقیاس ها نسبتاً بالا بود ( 31/0 تا 87/0). در نهایت، وجود الگوهای خاص ضرایب همبستگی بین خرده مقیاس های نسخه فارسی پرسشنامه راهبردهای فرآیندی نظم جویی هیجان با عاطفه مثبت، عاطفه منفی و علایم افسردگی حاکی از روایی ملاکی خوب مقیاس بود. بحث و نتیجه گیری: نسخه فارسی پرسشنامه راهبردهای فرآیندی نظم جویی هیجان، خصوصیات روان سنجی رضایت بخشی در جامعه ایران دارد و در موقعیت های مختلف بالینی و پژوهشی قابل استفاده است.
اثربخشی آموزش گروهی نظم جویی هیجان مبتنی بر الگوی گروس بر بازداری رفتاری و شناختی دختران نوجوان مبتلا به نشانگان اختلال شخصیت مرزی و اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی اثربخشی آموزش گروهی نظم جویی هیجان مبتنی بر الگوی گروس بر بازداری رفتاری و شناختی دختران نوجوان مبتلا به نشانگان اختلال شخصیت مرزی و اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. روش: در چارچوب یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل،40 دانش آموز دختر با دامنه ی سنی 17- 15 از طریق نمونه گیری مرحله ای با مقیاس درجه بندی SNAP-IV و پرسشنامه شخصیت مرزی (BPI) و سپس بر اساس مصاحبه غربالگری و تشخیصی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل (4 گروه 10 نفره) قرار داده شدند. ابزار های اندازه گیری بازداری، آزمون استروپ و برو نرو بودند. برای گروه های آزمایش پیش و پس از 12 جلسه، آموزش نظم جویی هیجان انجام شد و گروه های کنترل در فهرست انتظار قرار گرفتند یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه و آزمون تعقیبی نشان داد که پس از آموزش الگوی گروس بین تمامی گروه ها از نظر میانگین زمان واکنش و نمره تداخل تفاوت معناداری مشاهده می شود؛ همچنین میانگین زمان واکنش گروه آزمایش اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی نسبت به گروه آزمایش نشانگان اختلال شخصیت مرزی و میانگین نمره تداخل گروه آزمایش نشانگان اختلال شخصیت مرزی نسبت به گروه آزمایش اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی به طورمعناداری کاهش یافت. نتیجه گیری: پس از آموزش الگوی گروس، بازداری رفتاری مبتلایان به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی نسبت به نشانگان اختلال شخصیت مرزی و بازداری شناختی مبتلایان به نشانگان اختلال شخصیت مرزی نسبت به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بهبود بیشتری نشان داد.
رابطه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و هم جوشی فکر با مشکلات بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بروز مشکلات بین فردی در بسیاری از اختلال های روان شناختی منجر به راه اندازی پژوهش های وسیع در این حیطه شده است. هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و هم جوشی فکر با مشکلات بین فردی بود.
روش : در چارچوب طرح همبستگی، 300 نفر(150نفر دختر و150نفر پسر) از دانشجویان به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و توسط پرسش نامه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان، پرسش نامه هم جوشی فکر و پرسش نامه مشکلات بین فردی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندمتغیری به شیوه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج حاکی از وجود همبستگی مثبت بین راهبردهای سازش نایافته نظم جویی شناختی هیجان و مؤلفه های هم جوشی فکر با بیشتر ابعاد مشکلات بین فردی بود، درحالی که این رابطه برای راهبردهای سازش یافته نظم جویی شناختی هیجان، منفی بود. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر نقش پیش بین کننده قوی راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و مولفه های هم جوشی فکر برای بیشتر ابعاد مشکلات بین فردی بود.
نتیجه گیری: راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان سازش نایافته و همجوشی فکر از همبسته های روان شناختی مشکلات بین فردی است. این یافته ها می تواند واجد تلویحات بنیادی و کاربردی در حوزه روان درمانی و سایر زمینه های آموزشی و مداخلاتی باشد.
اثر مستقیم و غیرمستقیم عواطف بر اضطراب و افسردگی سالمندان: نقش میانجی دشواری در نظم جویی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب و افسردگی غالبا بصورت اختلالات همبود در سالمندان خود را نشان می دهند و با پیامدهای منفی در سلامت جسمی و روانی سالمندان و همچنین پاسخ ضعیف تر به درمان های دارویی و روانشناختی مرتبط هستند. پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل ساختاری عواطف مثبت و منفی با اضطراب و افسردگی سالمندان با نقش میانجی دشواری در نظم جویی هیجانی طرح ریزی و اجرا شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 173 سالمند از بین جمعیت سالمندان شهرستان مینودشت انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش پرسشنامه های دشواری در نظم جویی هیجان، عاطفه مثبت و منفی و اضطراب و افسردگی را تکمیل کردند. به منظور آزمون الگوی اثرات مستقیم و غیرمستقیم از تحلیل مسیر استفاده گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد داده ها برازش مناسبی با مدل دارد. اثر مستقیم عاطفه مثبت بر افسردگی و اثر مستقیم عاطفه منفی بر اضطراب معنادار بود. تاثیر غیرمستقیم عاطفه مثبت بر اضطراب و افسردگی از طریق دشواری در نظم جویی هیجان معنادار بود. اثر غیرمستقیم عاطفه منفی بر اضطراب و افسردگی از طریق دشواری در نظم جویی هیجان نیز معنادار بود. همچنین تاثیر مستقیم عاطفه منفی بر افسردگی معنادار نبود. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهد که اثر مستقیم عاطفه مثبت بر افسردگی در مقایسه با سایر متغیرها شدت بیشتری دارد. درنهایت 57 درصد واریانس افسردگی و 53 درصد واریانس اضطراب در این مدل توسط متغیرهای دشواری در نظم جویی هیجان، عاطفه مثبت و عاطفه منفی تبیین می شود. عاطفه مثبت، عاطفه منفی و دشواری در نظم جویی هیجان بطور معناداری می توانند اضطراب و افسردگی در سالمندان را پیش بینی نمایند.
نتیجه گیری: در مداخلات درمانی یا پیشگیری از اضطراب و افسردگی در سالمندان سبک عاطفی و همچنین دشواری در نظم جویی هیجان باید مورد توجه قرار گیرد. تلویحات نظری یافته ها مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی بهزیستی روان شناختی، شادکامی و نظم جویی هیجان در گرایش های شخصیتی سه گانه تاریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودشیفته، ضداجتماعی و ماکیاولیسم سه مؤلفه صفات تاریک شخصیتی هستند. صفات تاریک توجه زیادی در سال های اخیر جلب کرده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان شادکامی، بهزیستی روان شناختی و نظم جویی هیجان در افراد با گرایش های شخصیتی سه گانه تاریک بود. به این منظور، ابتدا 390 نفر از دانشجویان دانشگاه ارومیه از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از دانشکده ها انتخاب گردیدند، پس از تحلیل نتایج اولیه تعداد 60 نفر از آنان بر اساس نمرات Z استاندارد در مقیاس سه گانه تاریک انتخاب شده و درنهایت به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، شرکت کنندگان جهت سنجش شادکامی، بهزیستی روان شناختی و نظم جویی هیجان مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، واریانس تک متغیره، آزمون های تعقیبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین گروه های شخصیتی سه گانه تاریک تفاوت معناداری در ابعاد بهزیستی روان شناختی و نظم جویی هیجان وجود دارد؛ در میزان شادکامی بین گروه های شخصیتی تفاوت معناداری یافت نشد. اما افراد با صفات ماکیاولیسم در برخی راهبردهای نظم جویی هیجانی مثبت نمرات بالاتری داشته و افراد ضداجتماعی نمرات پایین تری داشتند، افراد ضداجتماعی در راهبرد منفی ملامت دیگران نمرات بالاتر اما مؤلفه بهزیستی استقلال نمرات پایین تری به دست آوردند. این نتایج نشانگر این است که مؤلفه های بهزیستی روان شناختی و نظم جویی هیجان می تواند تحت تأثیر صفات تاریک سه گانه قرار گیرد.
درمان فراشناخت و آموزش نوروفیدبک بر علائم اضطراب، نظمجویی هیجان و فعالیت امواج مغزی دانشجویان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی (تک آزمودنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
77 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و آموزش نوروفیدبک بر علائم اضطراب، نظم جویی هیجان و فعالیت امواج مغزی دانشجویان دختر دارای تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش:پژوهش حاضر از نوع تک آزمودنی است. 5 دانشجوی دختر با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی از دانشگاه فردوسی و دانشگاه فرهنگیان مشهد با استفاده از شیوه نمونه گیری داوطلبانه و مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه هراس اجتماعی کانور انتخاب و پس از همتاسازی، به صورت تصادفی در گروه فراشناخت و نوروفیدبک جای دهی شدند. فراشناخت درمانی در8 جلسه هفتگی و نوروفیدبک16 جلسه، سه بار درهفته اجرا شد. آزمودنی ها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری، پرسشنامه نظم جویی هیجان را تکمیل کردند، پرسشنامه کانور دو بار در میانه درمان و امواج مغزی آزمودنی های نوروفیدبک نیز قبل وبعد درمان تکمیل وثبت گردید. برای تحلیل داده ها ازبازبینی نمودارها و شاخص درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: اثربخشی هردو درمان درعلائم اضطرابی آزمودنی ها مثبت و معنادار و بهبودی شرکت کننده ها درپیگیری ادامه یافته بود؛ اما اثربخشی هردو درمان برای نظم جویی هیجان معنادار نبود و تنها یکی از آزمودنی های گروه فراشناخت اثربخشی معناداری در آن نشان داد. همچنین، آزمودنی های نوروفیدبک، پس از درمان، امواج بهنجارتری را در موج آلفا و نقاط F3 وF4 داشتند. نتیجه گیری:درمجموع نتایج بیانگر تأثیر مثبت درمان فراشناخت ونوروفیدبک بر اضطراب اجتماعی و امواج مغزی آزمودنی ها بود؛ اما درنظم جویی هیجان تأثیر این دو روش درمانی قابل توجه نبود.
اعتبار، روایی و ساختار عاملی تأییدی پرسشنامه نظم جویی هیجان نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۵۱
285 - 295
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اعتبار، روایی و ساختار عاملی تأییدی پرسشنامه نظم جویی هیجان نوجوانان بود (فیلیپس و پاور، 2007). پس از آمادّه سازی نسخه فارسی پرسشنامه نظم جویی هیجان نوجوانان با استفاده از فن ترجمه مضاعف، وارسی ویژگی های روان سنجی آن توسط سه مطالعه مستقل (180= N1، 80= N2 و 400= N3) صورت گرفت. در دو مطالعه اول اعتبار پرسشنامه بر اساس روش های همسانی درونی، همبستگی های مجموعه مادّه و بازآزمایی و روایی آن با استفاده از همبستگی بین زیرمقیاس ها و روایی ملاکی بررسی شد. در مطالعه سوم ساختار عاملی تأییدی پرسشنامه بررسی شد. دامنه ضرایب آلفای کرونباخ زیرمقیاس (73/0- 82/0) و کل مقیاس (79/0) نشان داد که پرسشنامه نظم جویی هیجان نوجوانان از همسانی درونی مطلوبی برخوردار است. نمره های مادّه و نمره های کلی زیرمقیاس های مطابق، همبستگی معناداری با یکدیگر داشتند (38/0r= تا 72/0r=) و ارزش ضرایب بازآزمایی (65/0- 71/0) بیانگر ثبات مقیاس بود. تحلیل عاملی تأییدی از الگوی 4عاملی اصلی پرسشنامه نظم جویی هیجان نوجوانان حمایت کرد.الگوهای همبستگی زیرمقیاس های پرسشنامه نظم جویی هیجان نوجوانان با یکدیگر و با ابعاد اضطراب و افسردگی بیانگر روایی ملاکی خوب مقیاس بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که نسخه فارسی پرسشنامه نظم جویی هیجان نوجوانان، ویژگی های روان سنجی رضایت بخش در جامعه ایران دارد
اثربخشی آموزش نظم جویی هیجان بر کیفیت زندگی زنان واجد اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش نظم جویی هیجان مدل گروس بر کیفیت زندگی زنان واجد اضطراب با استفاده ازطرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه اجرا شد. از میان زنان ساکن منطقه 13 تهران 26 نفر که واجد ملاک های ورود به مطالعه بودند با روش نمونه برداری خوشه ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 75 دقیقه ای تحت آموزش نظم جویی هیجان قرار گرفت و گروه گواه برنامه ای دریافت نکرد. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله و پس از سه ماه به فرم 26 مادّه ای پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پاسخ دادند. یافته ها نشان می داد نمره های کیفیت زندگی گروه آزمایش پس از دریافت برنامه آموزشی، در مقایسه با گروه گواه تغییر معنادار یافته بود. همچنین یافته ها نشان داد که در مرحله پیگیری اثر مداخله بر متغیرها ثبات داشت. هیجان ها نقشی برجسته در افزایش کیفیت زندگی در زمینه های مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی دارند و موجب آگاهی فرد از فرایندهای شناختی می شوند. بنابراین، برنامه ای که هیجان ها و مؤلفه های وابسته به آن ها را اصلاح و تعدیل و راهبردهای انطباقی را تقویت کند، می تواند توانایی افراد را در زمینه های گوناگون بهبود بخشد.
تأثیر مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک بر وسوسه و اضطراب افراد مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : حالات هیجانی منفی و مثبت، وسوسه و اضطراب، از مهم ترین عوامل خطر اعتیاد می باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک (Dialectical behavior therapy یا DBT) بر وسوسه و اضطراب افراد مبتلا به سوء مصرف مواد انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد بود. نمونه ها (28 نفر) به روش در دسترس از میان سوء مصرف کنندگان مواد در مراکز ترک اعتیاد شهر اهواز، بر اساس مصاحبه بالینی انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم بندی شدند. هر دو گروه مراحل ترک و سم زدایی را سپری کردند. گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر DBT قرار گرفتند، اما گروه شاهد هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسش نامه عقاید وسوسه انگیز و پرسش نامه اضطراب Beck (Beck Anxiety Inventory یا BAI) جمع آوری گردید. یافته ها: تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و شاهد از لحاظ میزان اضطراب و وسوسه وجود داشت (001/0 > P برای هر دو). به عبارت دیگر، میزان اضطراب و وسوسه در گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه شاهد، به طور معنی داری کاهش یافت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که مداخلات آموزشی نظم جویی هیجان مبتنی بر DBT، روش درمانی مناسبی برای دانشجویان در جهت کاهش علایم اضطراب و وسوسه سوء مصرف کنندگان مواد می باشد.
تأثیر آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک در تکانشگری افراد مبتلا به سوءمصرف مواد: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
155-172
حوزههای تخصصی:
هدف: تکانشگری یکی از عوامل خطرساز شخصیتی گرایش به مصرف مواد، به شمار می رود. هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک در تکانشگری افراد مبتلا به سوءمصرف مواد بود. روش: پژوهش در چارچوب طرح تجربی تک آزمودنی اجرا شد. بر اساس مصاحبه تشخیصی ساختار یافته و ملاک های ورود، از میان مردان مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد، چهار نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به صورت انفرادی طی ده جلسه تحت آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک قرار گرفتند. از مقیاس تکانشگری بارت (2004) جهت اندازه گیری تکانشگری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک به شرکت کنندگان موجب کاهش نمرات هر چهار نفر در تکانشگری هیجانی، زود انگیختگی حرکتی و بی برنامگی شناختی می شود. به طوری که هر چهار شرکت کننده در طی جلسات کاهش قابل ملاحظه ای در این مقیاس نسبت به خط پایه داشتند. نتیجه گیری: مداخلات مبتنی بر کاهش تکانشگری نظیر آموزش راهبردهای نظم جویی هیجان می تواند نقش محوری در درمان و پیشگیری از سوءمصرف مواد داشته باشد.
روابط ساده و چندگانه نظم جویی هیجان، خودکارآمدی درد و ادراک بیماری با بهزیستی روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
49 - 59
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساده و چندگانه نظم جویی هیجان، خودکارآمدی درد و ادراک بیماری با بهزیستی روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام گردید. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در بهار 1397 بود. متعاقباً 160 زن مبتلا به سرطان پستان تحت درمان به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های نظم جویی هیجان گراس و جان، پرسشنامه خودکارآمدی درد نیکولاس (PSEQ)، پرسشنامه ادراک بیماری بردبنت و همکاران (IPQ) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (RPWS) بود. به منظور تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی به روش گام به گام به کمک نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین راهبرد ارزیابی مجدد (20/0)، درک پیامد (16/0)، کنترل شخصی (17/0)، کنترل درمان (16/0) و نمره کل ادراک بیماری (17/0) با بهزیستی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین متغیر های پژوهش، متغیرهای 1-راهبرد ارزیابی مجدد و 2- درک پیامد بیماری به طور مثبت و معناداری می تواند تغییرات مربوط به بهزیستی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان را پیش بینی نماید . این دو متغیر بر روی هم قادر به تبیین 8 درصد از واریانس بهزیستی روانشناختی است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که تغییرات در راهبرد ارزیابی مجدد و درک پیامد بیماری با تغییرات در بهزیستی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان همراه است. از این رو می توان با شناخت و درک عمیق تر از ویژگی های روان شناختی و باورهای مربوط به بیماری در زنان مبتلا به سرطان پستان، گام هایی را برای افزایش بهزیستی روانشناختی آنان با شرایط جدید برداشت.
رابطه نشانه های اضطراب اجتماعی با خشم: نقش میانجیگری دشواری های نظم جویی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۵۱
321-339
حوزههای تخصصی:
راهبردهای نظم جویی هیجان به عنوان متغیرهای تأثیرگذار بر فرایندهای بهنجار و آسیب شناختی روانی شناخته شده اند. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای دشواری نظم جویی هیجان در رابطه بین نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی و خشم بود. تعداد 171 نفر (71 مرد، 100 زن) از جمعیت عمومی شهر تهران به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا مقیاس هراس اجتماعی ( SPIN )، مقیاس دشواری نظم جویی هیجان ( DERS ) و مقیاس خشم چندبُعدی ( MAI ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که نشانه های اضطراب اجتماعی با دشواری نظم جویی هیجان و خشم رابطه مثبت معنادار دارند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که دشواری نظم جویی هیجان در رابطه بین نشانه های اضطراب اجتماعی با خشم انگیختگی، نگرش خصمانه و خشم درونی نقش میانجیگری دارد. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که رابطه بین نشانه های اضطراب اجتماعی و خشم صرفاً یک رابطه مستقیم نیست، بلکه متغیرهای دیگر مثل راهبردهای نظم جویی هیجان در این رابطه نقش واسطه ای دارند. این یافته ها، همچنین، ضرورت توجه به راهبردهای نظم جویی هیجان و هیجان خشم را در فرآیند روان درمانی بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مطرح می سازد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان راه حل محور بر نظم جویی هیجان زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۷ شماره ۶۸
509-514
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان داده اند درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش انعطاف پذیری روان شناختی می شود و درمان راه حل محور نگرش و نحوه بیان مراجع را از صحبت کردن درباره مشکل به صحبت کردن درباره راه حل تغییرمی دهند(باکوم 2008 ). هدف : هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و راه حل محور بر نظم جویی هیجان زوجین شهر تهران بود. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. نمونه پژوهش 45 نفر زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره پرهام بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای گروه اول درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و برای گروه دوم درمان راه حل محور و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. پژوهش با کمک پرسشنامه نظم جویی هیجان ERQ گراس و جان (2003) انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج بیانگر تأثیر آموزش بر نظم جویی هیجان(0/001 p< ) زوجین گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه بود. یافته ها نشان می دهند درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و راه حل محور بر نظم جویی هیجان زوجین تأثیر گذار بوده است و از مشکلات آنها می کاهد.
رابطه میان سبک های دلبستگی و مشکلات بین فردی در افراد بزهکار: نقش واسطه ای نظم جویی شناختی هیجانی و حل مسأله اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و حل مسأله اجتماعی در روابط میان سبک های دلبستگی با مشکلات بین فردی افراد دارای سابقه بزهکاری بود. روش پژوهش توصیفی با طرح همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش شامل مردان دارای سابقه بزهکاری شهر شیراز بود که در زمستان 1396 در دامنه ی سنی 20 تا 30 سال قرار داشتند. نمونه ی پژوهش با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب گردید و 320 شرکت کننده وارد تحلیل نهایی شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سبک های دلبستگی، شاخص روابط با همسالان، فرم کوتاه پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان و فرم کوتاه پرسشنامه حل مسأله اجتماعی استفاده شد. داده ها با روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر این بود که مدل علّی از برازش مناسبی برخوردار بود. طبق یافته ها، هر دو سبک دلبستگی ایمن و ناایمن به واسطه افزایش نظم جویی هیجان سازگارانه و حل مسأله کارآمد، تبیین کننده ی کاهش مشکلات بین فردی بودند. همچنین، هر دو متغیر نظم جویی هیجان ناسازگارانه و حل مسأله ناکارآمد رابطه مستقیم و معناداری با مشکلات بین فردی افراد دارای سابقه بزهکار داشتند، اما واسطه گر رابطه سبک های دلبستگی با مشکلات بین فردی نبودند. در مجموع، در نمونه افراد دارای سابقه بزهکاری هر دو سبک دلبستگی ایمن و ناایمن به واسطه افزایش به کارگیری راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان سازگارانه و حل مسأله کارآمد می توانند به کاهش مشکلات بین فردی این افراد کمک کنند.
نقش نظم جویی هیجان، خودکارآمدی درد و ادراک بیماری در پیش بینی خلق منفی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان پستان شایع ترین سرطان در میان زنان سراسر جهان میباشد که از همان ابتدای تشخیص میتواند سبب ترس، ناامیدی و آسیب روانی گردد و همه ابعاد زندگی فرد شامل ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی را به چالش بکشاند. هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین نقش نظم جویی هیجان، خودکارآمدی درد و ادراک بیماری در پیش بینی خلق منفی زنان مبتلا به سرطان پستان بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در بهار ۱۳۹۷ بود. بر این اساس ۱۶۰ زن مبتلا به سرطان پستان تحت درمان به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود که شامل˛ ابتلاءء به بیماری سرطان پستان با نظر پزشک متخصص یا وجود پرونده پزشکی مربوطه در مراکز درمانی، دامنه سنی ۶۵-۲۵ سال، داشتن حداقل سواد در حد خواندن و نوشتن، داشتن آگاهی نسبت به بیماری خود، رضایت و حضور داوطلبانه برای شرکت در پژوهش. هم چنین ملاک های خروج شامل شرایط حاد جسمانی ناشی از بیماری و یا دوره درمانی (شیمی درمانی، پرتو درمانی) و ناتوانی در پاسخ گویی به سؤالات بود انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های نظم جویی هیجان گراس (۲۰۰۳)˛ پرسش نامه خودکارآمدی درد نیکولاس (۱۹۹۵)˛ ادراک بیماری برادبنت و همکاران (۲۰۰۶) و مقیاس خلق منفی لاویبند و لاویبند (۱۹۹۵) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که ادراک بیماری (۰۰۱/۰= p۴۶/۰=β)، خودکارآمدی درد (۰۲۱/۰=, p۱۵/۰=β) به طور منفی و معنادار و راهبرد فرونشانی (۰۰۱/۰=, p۲۱/۰=β) به طور مثبت و معناداری میتواند تغییرات مربوط به خلق منفی زنان مبتلا به سرطان پستان را پیش بینی نماید. نتیجه گیری: بر طبق نتایج نوع راهبرد نظم جویی هیجان، میزان خودکارآمدی درد و سطح ادراک بیماری بر اختلالات خلقی زنان مبتلا به سرطان پستان تأثیر معناداری دارد. از اینرو میتوان با شناخت و درک عمیق تر از ویژگی های روان شناختی و باورهای مربوط به بیماری در زنان مبتلا به سرطان پستان، گام هایی را برای افزایش سلامت روانی و بهزیستی آنان با شرایط جدید برداشت.
تأثیر آموزش نظم جویی هیجان بر سازش یافتگی اجتماعی در کودکان بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: غفلت از کودکان یکی از عوامل خطر برای تحول یافتگی مناسب هیجانی و اجتماعی است که تأثیر بلند مدت در تمام ابعاد تحولی در گستره عمر دارد. یکی از مداخله های تأثیر گذار برای کاهش پیامدهای غفلت، می تواند آموزش تنظیم هیجان باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش نظم جویی هیجان بر سازش یافتگی اجتماعی کودکان کار بدسرپرست بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان کار پسر و دختر تحت نظارت اداره بهزیستی شهرکاشان در سال 1397 بودند که از بین آنها نمونه ای شامل20 نفر در دامنه سنی 12 تا 14 سال به شیوه در دسترس انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، پروتکل آموزش تنظیم هیجان را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند و افراد گروه گواه هیچ نوع مداخله ای را دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه توانایی و مشکلات گودمن (1997)، و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش نظم جویی هیجان، تأثیر معناداری بر سازش یافتگی اجتماعی کودکان کار بدسرپرست داشت ( , F= 167/405/0P> ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش نظم جویی هیجان بر افزایش سازش یافتگی اجتماعی می توان نتیجه گیری کرد که تنظیم هیجان مطلوب با تعدیل ارزشیابی ها و واکنش های ذهنی فرد، به بروز واکنش های مناسب در ابعاد شناختی، انگیزشی، و رفتاری منجر می شود.